DRHOSSEINMAHMOUDI Telegram 1168
بهار آمد. این حال و روز - که البته مختص نیمۀ شمالی زمین است - حال و احوال بسیاری از انسانها را خوش می‌کند؛ خواه ایرانی باشند و نوروز باستانی را جشن بگیرند، خواه ایرانی نباشند و از این جشن سال نوی ایرانیان بی خبر. بهار، حال دل خیلی‌ها را خوش می‌کند. مگر می‌شود سبز شدن شاخه‌ها را دید و شوری در دل احساس نکرد؟
همه انتظار دارند در این روزها سخنان شادی‌بخش بشنوند و دست کم چند روزی خود را از اخبار تلخ دور بدارند. اما ما انسان‌ها قاعده جهان را بر گونه‌ای آفریده‌ایم که هیچ وقفه‌ای برای روزها و شب‌های تلخ وجود ندارد. جنگ‌افروزان بی‌وقفه آتش به شهرها و خانه‌ها می‌زنند. در اوکراین جنگی در حال وقوع است که منجر به کشته شدن و آوارگی انسانهای بسیاری شده است. در افغانستان دخترانی هستند که آینده‌ای تاریک پیش روی خود می‌بینند و نیز هستند دانشگاهیانی که هنوز در بهت این هستند که به یک‌باره با یک عقب‌گرد وحشت‌بار تاریخی بسیاری از رویاهای‌شان برای آینده‌ای روشن‌تر را درباخته‌اند. هنوز هم هستند در عالم کسانی که ظلم ظالمان و جنگ افروزان را با بهانه های تهی، پوچ و احمقانه توجیه می‌کنند و مشروعیت می‌بخشند.
در همین روزهای نوروز هنوز هم هستند کسانی که سر در زباله‌ها به دنبال روزی خود می‌گردند؛ و در مقابل هستند کسانی که بدون هیچ لیاقتی و فقط با استفاده از رانت‌های فساد در ثروتی غیرقابل تصور غلت می‌زنند و فقر انسانهای دیگر را به ریشخند می‌گیرند و حاصل نالایق بودنشان می پندارند.
هستند کسانی که در جهل خود، هر کس را که همچون ایشان نمی‌اندیشد، نادان و یا مغرض و خائن می‌پندارند. هستند کسانی که در تعصب خود غوطه‌ورند و هرکس که سبک زندگی دیگری برای خود برگزیده باشد را در کوره‌راه گمراهی و ظلالت می‌پندارند و در نتیجه خود را محق می‌پندارند که نامدارایی پیشه کنند و خشونت بورزند.
شاید حکیمانه‌ترین سخن جهان همین است که: «زیر این آسمان بلند هیچ خبر تازه‌ای وجود ندارد.»
قصد من تلخ کردن کام شما عزیزانم در این آستانه نو شدن طبیعت نیست. شادی‌ها کم نیستند و البته تلخی‌ها هم. اکنون بیشتر قدر می‌دانم آرزوهای نیک را به هر بهانه‌ای. ما باید به یاد خود و دیگر انسان‌ها بیاوریم که می‌توان امید بست به رویش دوباره. می‌توان از پای ننشست. می‌توان پس از شکست دوباره برخاست و به راه ادامه داد. چنان‌که شاملوی بزرگ گفت: «من بر آنم که اگر دیگربار و دیگربار بر پای بتوانم خواست راهی به جز اینم نیست».
از طبیعت چه می‌توان آموخت؟ از طبیعت بیاموزیم، دوباره برخاستن را. دوباره شکفتن را. امید بستن را. از طبیعت بیاموزیم تلاش صبورانه و پیگیر را.
و سخن آخر از زبان هوشنگ ابتهاج عزیز و دوست‌داشتنی:
«بسان رود که در نشیب دره سر به سنگ می‌زند،‌ رونده باش.
امید هیچ معجزی ز مرده نیست، زنده باش».



tgoop.com/DrHosseinMahmoudi/1168
Create:
Last Update:

بهار آمد. این حال و روز - که البته مختص نیمۀ شمالی زمین است - حال و احوال بسیاری از انسانها را خوش می‌کند؛ خواه ایرانی باشند و نوروز باستانی را جشن بگیرند، خواه ایرانی نباشند و از این جشن سال نوی ایرانیان بی خبر. بهار، حال دل خیلی‌ها را خوش می‌کند. مگر می‌شود سبز شدن شاخه‌ها را دید و شوری در دل احساس نکرد؟
همه انتظار دارند در این روزها سخنان شادی‌بخش بشنوند و دست کم چند روزی خود را از اخبار تلخ دور بدارند. اما ما انسان‌ها قاعده جهان را بر گونه‌ای آفریده‌ایم که هیچ وقفه‌ای برای روزها و شب‌های تلخ وجود ندارد. جنگ‌افروزان بی‌وقفه آتش به شهرها و خانه‌ها می‌زنند. در اوکراین جنگی در حال وقوع است که منجر به کشته شدن و آوارگی انسانهای بسیاری شده است. در افغانستان دخترانی هستند که آینده‌ای تاریک پیش روی خود می‌بینند و نیز هستند دانشگاهیانی که هنوز در بهت این هستند که به یک‌باره با یک عقب‌گرد وحشت‌بار تاریخی بسیاری از رویاهای‌شان برای آینده‌ای روشن‌تر را درباخته‌اند. هنوز هم هستند در عالم کسانی که ظلم ظالمان و جنگ افروزان را با بهانه های تهی، پوچ و احمقانه توجیه می‌کنند و مشروعیت می‌بخشند.
در همین روزهای نوروز هنوز هم هستند کسانی که سر در زباله‌ها به دنبال روزی خود می‌گردند؛ و در مقابل هستند کسانی که بدون هیچ لیاقتی و فقط با استفاده از رانت‌های فساد در ثروتی غیرقابل تصور غلت می‌زنند و فقر انسانهای دیگر را به ریشخند می‌گیرند و حاصل نالایق بودنشان می پندارند.
هستند کسانی که در جهل خود، هر کس را که همچون ایشان نمی‌اندیشد، نادان و یا مغرض و خائن می‌پندارند. هستند کسانی که در تعصب خود غوطه‌ورند و هرکس که سبک زندگی دیگری برای خود برگزیده باشد را در کوره‌راه گمراهی و ظلالت می‌پندارند و در نتیجه خود را محق می‌پندارند که نامدارایی پیشه کنند و خشونت بورزند.
شاید حکیمانه‌ترین سخن جهان همین است که: «زیر این آسمان بلند هیچ خبر تازه‌ای وجود ندارد.»
قصد من تلخ کردن کام شما عزیزانم در این آستانه نو شدن طبیعت نیست. شادی‌ها کم نیستند و البته تلخی‌ها هم. اکنون بیشتر قدر می‌دانم آرزوهای نیک را به هر بهانه‌ای. ما باید به یاد خود و دیگر انسان‌ها بیاوریم که می‌توان امید بست به رویش دوباره. می‌توان از پای ننشست. می‌توان پس از شکست دوباره برخاست و به راه ادامه داد. چنان‌که شاملوی بزرگ گفت: «من بر آنم که اگر دیگربار و دیگربار بر پای بتوانم خواست راهی به جز اینم نیست».
از طبیعت چه می‌توان آموخت؟ از طبیعت بیاموزیم، دوباره برخاستن را. دوباره شکفتن را. امید بستن را. از طبیعت بیاموزیم تلاش صبورانه و پیگیر را.
و سخن آخر از زبان هوشنگ ابتهاج عزیز و دوست‌داشتنی:
«بسان رود که در نشیب دره سر به سنگ می‌زند،‌ رونده باش.
امید هیچ معجزی ز مرده نیست، زنده باش».

BY دکتر حسین محمودی


Share with your friend now:
tgoop.com/DrHosseinMahmoudi/1168

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Administrators Unlimited number of subscribers per channel While some crypto traders move toward screaming as a coping mechanism, many mental health experts have argued that “scream therapy” is pseudoscience. Scientific research or no, it obviously feels good. How to Create a Private or Public Channel on Telegram? During a meeting with the president of the Supreme Electoral Court (TSE) on June 6, Telegram's Vice President Ilya Perekopsky announced the initiatives. According to the executive, Brazil is the first country in the world where Telegram is introducing the features, which could be expanded to other countries facing threats to democracy through the dissemination of false content.
from us


Telegram دکتر حسین محمودی
FROM American