Warning: Undefined array key 0 in /var/www/tgoop/function.php on line 65

Warning: Trying to access array offset on null in /var/www/tgoop/function.php on line 65
1345 - Telegram Web
Telegram Web
۵ نکته برای ارائه کار طراحی خود به مشتریان

کار حرفه‌ای، مستحق معرفی حرفه‌ای است، و روشی که شما ایده‌ای را برای اولین بار در معرض دید مشتری قرار می‌دهید تأثیر غیرقابل انکاری بر نحوه درک آن و اینکه آیا در نهایت پذیرفته می شود یا خیر دارد.

۱. چالش را شرح دهید
هدف اولیه چه بود؟ این برند چه نیازی به راه حل طراحی داشت؟
بیان این اهداف، حتی اگر برای مشتری شناخته شده باشد، کار شما را در چارچوب حل مسئله قرار می‌دهد. همه چیزهایی که در آینده خواهند دید اکنون به عنوان پاسخی به یک چالش تجاری واضح تلقی می شود.

۲. فرآیند را مستند کنید
همه چیز را یادداشت کنید. رقبایی که بررسی کرده‌اید، نیازهای مشتری که در نظر گرفتید و در صورت امکان، نقل قول‌های مستقیم را به اشتراک بگذارید.
مودبردهایی که کنار هم می‌گذارید، مهم نیست چقدر خام، طرح‌هایی که از آنها گذشتید، حتی اتودهای روی کاغذ و حتی ارجاعات فرهنگی یا زیبایی‌شناسی.
حقیقت این است که تعجب خواهید کرد که چقدر ایده‌هایی که برای شما واضح است برای دیگران بدیع هستند.

۳. تصاویر جذاب
یک چشم انداز هیجان انگیز از آنچه که محصول در آینده خواهد بود، می‌تواند در ارائه شما به مشتری تاثیر بسیار زیادی داشته باشد.

۴. یک جلسه به یاد ماندنی
با به اشتراک گذاشتن داستان‌های مرتبط، استفاده از طنز، یا برانگیختن احساسات، با مخاطبان خود ارتباط برقرار کنید. ارائه‌های به یاد ماندنی فراتر از واقعیت‌ها و ارقام طنین انداز هستند.

۵. در مورد بازخورد کوشا باشید
به اشتراک گذاشتن کار با مشتریان نباید شبیه یک مونولوگ باشد. گوش دادن فعال به متقاعد کردن آن‌ها در مورد مفهوم شما کمک زیادی می‌کند.
در طول مکالمه یادداشت برداری کنید. این عمل به ظاهر کوچک به مخاطب نشان می‌دهد که به بازخورد آنها اهمیت می‌دهید.

🔗 برای مطالعه ادامه مقاله می‌توانید به این لینک مراجعه کنید.

(زمان حدودی مطالعه: ۴ دقیقه)

گردآورنده: امیرحسین معظمی


#UI #presentation
#تجربه_کاربری #پرزنتیشن

@Dexign فلسفه دیزاین

______
👍15
چگونه وبسایت‌های بزرگ برای شما طراحی می‌شوند؟

▫️در دنیای دیجیتال امروزی که پلتفرم‌های بزرگ مانند فیسبوک، گوگل و یوتیوب مخاطبانی از سراسر جهان با تنوع فرهنگی، زبانی و اجتماعی دارند، طراحی تجربه کاربری به چالشی بزرگ تبدیل شده است. در تدتاک "چگونه وبسایت‌های بزرگ برای شما (و میلیاردها نفر دیگر) طراحی می‌شوند"، مارگارت گولد استوارت، مدیر طراحی محصول در فیسبوک، از پیچیدگی‌ها و مسئولیت‌های طراحی برای این مقیاس گسترده سخن می‌گوید.

▫️استوارت توضیح می‌دهد که وقتی شما برای میلیاردها کاربر طراحی می‌کنید، هر تغییر کوچک می‌تواند تأثیرات بزرگی بر تجربه کاربری بگذارد. او به عنوان مثال، به تغییرات ظریف در دکمه "لایک" فیسبوک اشاره می‌کند؛ عنصری که شاید به نظر ساده بیاید، اما روزانه توسط میلیاردها نفر در سراسر جهان استفاده می‌شود. هر تغییر در این دکمه می‌تواند احساسات و تعاملات کاربران را به‌طور قابل توجهی تحت تأثیر قرار دهد، بنابراین تیم طراحی باید با دقت زیادی عمل کند.

▫️یکی از اصول کلیدی که استوارت بر آن تأکید دارد، طراحی برای دسترسی جهانی است. او توضیح می‌دهد که کاربران فیسبوک از محیط‌ها و زمینه‌های بسیار متفاوتی می‌آیند، از کشورهایی با زیرساخت‌های اینترنت پیشرفته تا مناطق با دسترسی محدود به اینترنت. به همین دلیل، تیم طراحی باید نیازها و محدودیت‌های متنوع کاربران را در نظر بگیرد و تجربه‌ای ایجاد کند که برای همه کارآمد باشد.

▫️همچنین، استوارت به اهمیت استفاده از داده‌ها در فرآیند طراحی اشاره می‌کند. او توضیح می‌دهد که داده‌های کاربران می‌توانند به تیم‌های طراحی کمک کنند تا بهتر بفهمند چگونه کاربران با محصول تعامل می‌کنند و چگونه می‌توان تجربه کاربری را بهبود بخشید. این داده‌ها به تیم‌ها این امکان را می‌دهند که تصمیمات طراحی خود را بر اساس واقعیت‌های عینی و رفتار واقعی کاربران بگیرند، نه بر اساس حدس و گمان.

▫️او همچنین بر اهمیت تفکر سیستمی و طراحی مشارکتی در مقیاس بزرگ تأکید می‌کند. استوارت معتقد است که طراحی فقط مربوط به ظاهر و جذابیت‌های بصری نیست؛ بلکه باید به نیازهای واقعی کاربران پاسخ دهد و در عین حال، مشکلات بزرگ‌تری را که ممکن است کاربران در مقیاس جهانی با آن مواجه شوند، حل کند.

▫️این تدتاک نشان می‌دهد که طراحی برای میلیاردها نفر، ترکیبی از علم، هنر، و درک عمیق از انسان‌ها و تعاملات آن‌ها با تکنولوژی است. اگر به این که چگونه طراحی می‌تواند تجربه دیجیتال ما را شکل دهد علاقه‌مندید و می‌خواهید از پشت‌پرده تصمیماتی که توسط بزرگ‌ترین پلتفرم‌های جهان گرفته می‌شود آگاه شوید، تماشای این سخنرانی را از دست ندهید.

برای مشاهده کامل این تدتاک، می‌توانید از این لینک استفاده کنید.

(مدت زمان تدتاک : ۱۳ دقیقه)

گردآورنده: رها کاوه

#Design

@Dexign فلسفه دیزاین

______
👍8
طراحی نقشه سایت کاربرپسند

نقشه سایت در طراحی تجربه کاربر، نمایشی بصری از ساختار و سلسله مراتب یک وب‌سایت است.
نقشه سایت شبیه به طرح اولیه معماری است. بخش‌ها، دسته‌ها و زیرمجموعه‌های اصلی وب‌سایت را مشخص می‌کند و معماری اطلاعات آن را تعریف می‌کند. همچنین فرآیند طراحی را ساده، ارتباط بین اعضای تیم را تسهیل و تجربه کاربری منسجم‌تری را تضمین می کند.

تجربه کاربری
یک نقشه سایت خوب با کمک به کاربران در یافتن اطلاعات مورد نیاز خود، تجربه کاربری روان و شهودی را تضمین می‌کند. ناوبری را ساده می‌کند، به کاربران اجازه می‌دهد تا به سرعت صفحات اولیه و ثانویه را پیدا کنند، ناامیدی را کاهش و تعامل را افزایش می‌دهد.

فرآیند طراحی
نقشه سایت به عنوان یک نقشه راه برای فرآیند طراحی عمل می‌کند و نمایشی بصری از ساختار وب‌سایت ارائه می‌دهد. این به طراحان و توسعه دهندگان کمک می‌کند تا محتوا را اولویت بندی کنند، سلسله مراتب صفحه را تعیین و برنامه ریزی کنند.

اهداف سئو
یک نقشه سایت کاربرپسند، بهینه سازی وب‌سایت برای موتورهای جستجو (SEO) را افزایش می‌دهد و پیمایش و فهرست بندی صفحات را برای موتورهای جستجو آسان‌تر می‌کند.

ساختار وب‌سایت
ساختار نقشه سایت شامل صفحات اصلی، بخش‌ها، دسته‌ها و زیر مجموعه‌ها است. این یکپارچگی در طراحی، طرح‌بندی و تعامل کاربر را تضمین می‌کند و در نتیجه یک تجربه کاربری منسجم در سراسر وب‌سایت ایجاد می‌کند.

تعامل با کاربر
نقشه سایت به خوبی سازماندهی شده با ارائه محتوا به شیوه‌ای منطقی و کاربرپسند، تعامل کاربر را افزایش می‌دهد. این به کاربران کمک می‌کند تا وب‌سایت را کاوش کنند، صفحات مرتبط را کشف کنند، و در بخش‌های مختلف پیمایش کنند و در نتیجه تجربه کاربری مثبتی را به همراه داشته باشند.

🔗 برای مطالعه ادامه مقاله می‌توانید به این لینک مراجعه کنید.

(زمان حدودی مطالعه: ۱۰ دقیقه)

گردآورنده: امیرحسین معظمی

#تجربه_کاربر #سایت_مپ
#UX #site_map

@Dexign فلسفه دیزاین

______
👍6😈1
پروتو پرسونا در مقابل پرسونا

من به تازگی خواندن کتاب User Experience Team Of One از Leah Buley را تمام کرده‌ام. اینجا بود که با اصطلاح پروتو پرسونا آشنا شدم.
اگر کسی در خیابان از من می‌پرسید "پرسونا چیست؟" احتمالاً به او می‌گفتم که روشی شیک برای بیان شخصیت است. با این حال من اشتباه می‌کردم!
در دانشگاه در مورد بسیاری از روش‌های تحقیق تجربه کاربر به ما آموزش داده شد و زمان زیادی را صرف استفاده از پرسونا در پروژه‌های خود کردیم. با این حال هرگز در مورد پروتو پرسونا به ما آموزش داده نشد. اکنون دو سال از زمان دانشگاه می‌گذرد، بدیهی است که اصول زیادی در دنیای تجربه کاربری تغییر کرده و من مدتی را صرف یافتن روش‌های جدیدتر می‌کنم.

اولاً برای کسانی که اطلاعاتی در مورد پرسونا ندارند؛ به عبارت ساده، پرسونا فقط یک شخصیت خیالی است...
این شخصیت خیالی نماینده مخاطب هدف شما خواهد بود و معمولاً از نتایج تحقیقات ایجاد می‌شود.
پرسونا برای مدت طولانی در دنیای تجربه کاربری وجود داشته است در‌حالی‌که (حداقل برای من) پروتو پرسوناها نسبتاً جدید هستند.
من دوست دارم فکر کنم که اگر پروتو پرسونا یک سیستم نرم‌افزاری باشد، فقط نسخه‌ لایتِ پرسونا خواهد بود. بنابراین بیایید یک نگاه سریع به تفاوت‌ها بیاندازیم:

ویژگی‌های کلیدی پروتو پرسونا:

• شخصیت غیرتحقیق‌محور
• تک کاره
• وفاداری کمتر نسبت به پرسونا

شما ابتدا با جمع کردن ذینفعان مختلف که با محصول شما آشنا هستند در یک اتاق (بیش از ۱۲ نفر) یک شخصیت اولیه ایجاد می‌کنید.
شما از افراد یا گروه‌های کوچک می‌خواهید در یک بازه زمانی معین (مثلاً ۱۵ دقیقه) برای محصول، پرسونا تولید کنند.
سپس پرسوناهای ایجاد شده را به گروه ارائه می‌کنند. ما ایده‌ها را می‌گیریم و سعی می‌کنیم وجوه مشترکی بین آنها پیدا کنیم تا چند شخصیت اولیه کلیدی ایجاد کنیم و در‌عین‌حال شخصیت‌های کمتر مرتبط را از اولویت خارج کنیم.

آیا یک پرسونا و یک پروتو پرسونا متفاوت هستند؟

بله و خیر.
یک پروتوپرسونا بیشتر شبیه یک طرح است که اساساً نتیجه‌ی یک جلسه‌ی طوفان فکری‌ست و عمدتاً برای همسو کردن دیدگاه‌های ذینفعان استفاده می‌شود. شما به سادگی می‌توانید تصویر مشتری را به عنوان یک نادان نمایش دهید و این برای این وضعیت کافی است.

یک پرسونا کامل‌تر به نظر می‌رسد. آنها تمایل دارند توجه شما را جلب کنند. آنها معمولاً بر روی نرم‌افزارهای رایانه‌ای، از ابتدایی مانند پاورپوینت تا پیچیده مانند فتوشاپ توسعه می‌یابند. یک پرسونا را می‌توان در طول فرآیند تجربه کاربر برای انتقال سریع ایده در مورد مشتری استفاده کرد. بویژه در ارائه به مدیران ارشد شرکت که می‌خواهند یک تصویر فوری از نتایج تحقیقات کاربر داشته باشند، مفید است.

🔗 برای مطالعه ادامه مقاله می‌توانید به این لینک مراجعه کنید


(زمان حدودی مطالعه: ۵ دقیقه)

گردآورنده: مجتبی زینوند

#ux #user_research #persona
#تجربه_کاربر #پرسونا

@Dexign فلسفه دیزاین

______
👍115👎1
روان‌شناسی طراحی رفتاری برای طراحان UX

در ویدیویی با موضوع روان‌شناسی طراحی رفتاری، برایان، یک دانشمند رفتارشناس، نکات مهمی را برای طراحان UX به اشتراک می‌گذارد تا به بهبود تعامل کاربران با محصولات دیجیتال کمک کند. او با تأکید بر اهمیت اعتماد و اعتبار شروع می‌کند و توضیح می‌دهد که بی‌اعتمادی مانع از اقدام کاربران می‌شود و ایجاد اعتبار، کاربران را تشویق می‌کند تا با اطمینان از محصول استفاده کنند. اعتماد از طریق صداقت و صلاحیت شکل می‌گیرد، جایی که کاربران به توانایی برند در عمل به وعده‌های خود ایمان دارند.

برایان سپس به عصب‌شناسی انگیزه احساسی می‌پردازد و بیان می‌کند که احساسات و انگیزه‌ها به‌طور ذاتی با یکدیگر مرتبط هستند. احساسات رفتار را هدایت می‌کنند و درک این ارتباط به طراحان کمک می‌کند تا محصولات مؤثرتری ایجاد کنند. او اهمیت طراحی احساسی را مورد تأکید قرار می‌دهد و بیان می‌کند که علم عصب‌شناسی مدرن از مفاهیم قبلی فراتر رفته و استراتژی‌های جدیدی برای انگیزش کاربران و ایجاد وفاداری بلندمدت ارائه می‌دهد.

او همچنین به خطرات استفاده نادرست از اصول روان‌شناختی اشاره می‌کند و طراحان را به دقت در استفاده از این اصول توصیه می‌کند تا از مشکلاتی مانند ایجاد بی‌اعتمادی یا سوء تفاهم در نیازهای کاربران جلوگیری کنند. با ادغام اصول روان‌شناختی مبتنی بر پژوهش، طراحان UX می‌توانند تجربیات کاربری جذاب‌تر، قابل اعتمادتر و احساسی‌تری ایجاد کنند.

برای مشاهده ویدئو می توانید به این لینک مراجعه کنید.

(زمان ویدئو: ۱۹ دقیقه)

گردآورنده: فاطمه حیدری

#تفکر_طراحی #روانشناسی

@Dexign فلسفه دیزاین

______
👍72👌1
طراحی برای سادگی

▫️جان مائدا، طراح برجسته و پیشگام در تلفیق هنر و فناوری، در این ویدئو به اهمیت و چالش‌های طراحی برای سادگی می‌پردازد. او با بهره‌گیری از تجربیات خود، توضیح می‌دهد که چگونه سادگی می‌تواند قدرتی فراتر از ظاهر محصولات داشته باشد و به معنای واقعی کلمه زندگی کاربران را ساده‌تر کند. مائدا معتقد است که سادگی نه تنها از شلوغی و پیچیدگی می‌کاهد، بلکه می‌تواند تجربه کاربری را به طرز چشمگیری بهبود بخشد.

▫️او در سخنرانی خود به بررسی رابطه بین سادگی و پیچیدگی می‌پردازد و تاکید می‌کند که طراحی ساده، همیشه به معنای حذف کردن عناصر اضافی نیست؛ بلکه به معنای یافتن تعادل مناسب میان کارکرد و فرم است. مائدا توضیح می‌دهد که طراحی برای سادگی نیازمند درک عمیق از نیازهای کاربران و توانایی تشخیص آنچه واقعاً ضروری است، می‌باشد. او از مثال‌های موفقی مانند طراحی محصولات اپل صحبت می‌کند که چگونه توانسته‌اند با تمرکز بر اصول سادگی، نه تنها در بازار موفق باشند بلکه تجربه‌ای بی‌نظیر برای کاربران خود فراهم کنند.

▫️مائدا همچنین به این نکته اشاره می‌کند که دستیابی به سادگی در طراحی، یکی از سخت‌ترین چالش‌هاست؛ چرا که مستلزم تفکر خلاقانه و توانایی درک عمیق مسائل پیچیده است. او از فرآیندهای خلاقانه خود می‌گوید و تاکید می‌کند که سادگی در طراحی، نه تنها یک هدف بلکه یک فرآیند مستمر است که نیاز به بازنگری و اصلاح مداوم دارد. این ویدئو می‌تواند الهام‌بخش کسانی باشد که در جستجوی راه‌هایی برای ایجاد محصولات ساده، اما قدرتمند هستند و به آن‌ها نشان می‌دهد که چگونه می‌توانند با تمرکز بر نیازهای واقعی کاربران، طراحی‌هایی به یادماندنی و موثر خلق کنند.

▫️این سخنرانی به شما کمک می‌کند تا درک کنید که چرا سادگی در طراحی به عنوان یک اصل کلیدی شناخته می‌شود و چگونه می‌تواند تفاوت‌های بزرگی در موفقیت محصولات ایجاد کند. اگر به دنبال دیدگاهی تازه در مورد طراحی محصول و فلسفه پشت آن هستید، این ویدئو می‌تواند یک منبع ارزشمند و الهام‌بخش برای شما باشد.

🔗 برای مشاهده این تدتاک به «لینک» مراجعه کنید.

(مدت زمان ویدئو : ۱۶ دقیقه)

گردآورنده : رها کاوه

#دیزاین #طراحی_محصول
#product_design

@Dexign فلسفه دیزاین

______
👍21
تفکر طراحی چیست؟

تفکر طراحی فلسفه‌ای متمرکز بر انسان و مجموعه‌ای از ابزارها برای حل خلاقانه مشکلات است که بر درک و همدلی با کاربران تمرکز دارد تا در یافتن راه‌حل‌هایی متناسب با نیازهای آن‌ها نوآوری کند.

پنج مرحله اصلی تفکر طراحی

۱. همدلی (Empathize): جمع‌آوری اطلاعات درباره کاربران از طریق مصاحبه‌ها و مشاهدات برای درک نیازها و مشکلات آن‌ها.

۲. تعریف (Define): تحلیل بینش‌های به‌دست‌آمده از مرحله همدلی برای تعریف واضح نیازها و چالش‌های کاربران.

۳. ایده‌پردازی (Ideate): تولید مجموعه‌ای از ایده‌ها و راه‌حل‌ها بر اساس نیازها و مشکلات تعریف‌شده.

۴. نمونه‌سازی (Prototype): توسعه نسخه‌های ساده و قابل آزمایش از ایده‌ها برای بررسی قابلیت‌های آن‌ها.

۵. آزمایش (Test): ارزیابی نمونه‌ها با کاربران واقعی، جمع‌آوری بازخورد و تجدید نظر بر اساس بینش‌های به‌دست‌آمده.

چند ویژگی این تفکر

۱. انعطاف‌پذیری در فرایند: برخلاف متدولوژی‌های سختگیرانه، تفکر طراحی رویکردی انعطاف‌پذیر است که تمرکز زیادی بر خلاقیت و انطباق در حل مسائل دارد و تمرین‌های مشخصی ندارد.

۲. در مقایسه با دیزاین اسپرینت، تفکر طراحی گسترده‌تر و از نظر ساختاری از دیزاین اسپرینت که مراحل خاصی را دنبال می‌کند، کمتر سختگیرانه است. تفکر طراحی به‌عنوان یک رویکرد کلی عمل می‌کند، در حالی که دیزاین اسپرینت مراحل مشخصی برای اجرا ارائه می‌دهد.

منابع و یادگیری بیشتر

برای کسب اطلاعات بیشتر درباره تفکر طراحی و کاربردهای عملی آن، لینکدین و کانال یوتیوب AJ&Smart را دنبال کنید و همچنین منابعی مثل "راهنمای نهایی مبتدیان برای تفکر طراحی" را بررسی کنید.

🔗 برای مشاهده ویدئو می توانید به این لینک مراجعه کنید.

(زمان ویدئو: ۱۰ دقیقه)

گردآورنده : فاطمه حیدری

#تفکر_طراحی

@Dexign فلسفه دیزاین

______
2👍21🙈1
طراحان محصول: هنرمندان ناملموس

بزرگ‌ترین محصولات مصرفی قرن ما در تقاطع هنر و علم قرار دارند. وقتی به جنبه‌ی هنری فکر می‌کنیم، معمولاً به طراحی بصری و تعاملات ملموس فکر می‌کنیم. اما زیرِ این‌ها لایه‌ای عمیق‌تر از هنر وجود دارد که غیرملموس است، جایی که هنرمندان، کسانی هستند که می‌توانند رنگ‌ها و صداهای اصولی که رفتار انسانی را هدایت می‌کنند، ببینند و بشنوند. برای من، این ویژگی یک فرد موفق در طراحی محصول است.

من وقت زیادی را به مشاوره در زمینه طراحی محصول اختصاص می‌دهم. طراحی محصول را به‌عنوان فرآیند تصمیم‌گیری همدلانه از ابتدایی‌ترین ایده‌ها تا زمانی که محصول به بازار برسد، تعریف می‌کنم. این فرآیند همیشه برای من بسیار درون‌گرا بوده و گاهی اوقات برایم دشوار است که مشاوره‌ام را از منظر فکری بیان کنم. این فرآیند بیشتر حسی است تا عقلی. و امروز متوجه شدم که طراحی محصول هیچ تفاوتی با هنرهای سنتی ندارد، به جز اینکه قلم‌مو، همدلی است و بوم، رفتار انسانی.

بگذارید این موضوع را از طریق موسیقی توضیح دهم

از اوایل بیست‌سالگی، اشتیاق زیادی برای خلق موسیقی داشتم. بالاخره فرصتی پیش آمد تا به ساخت استودیو موسیقی در آپارتمان جدید دوستم جاستین کمک کنم. دانش من محدود بود، اما هیجان من نامحدود بود، بنابراین با کمال میل قبول کردم. و به مدت ۴ ماه، من به عنوان تنها تولیدکننده در استودیو ۸ تا ۱۶ ساعت در روز کار کردم و هشت آهنگ کامل منتشر کردم. (به طور متوسط ۴۰ ساعت کار برای هرکدام)

در ابتدای کار، به سرعت وارد موضوع شدم زیرا دوست دارم از طریق تجربه‌ی عملی یاد بگیرم. پس از اتمام اولین آهنگم، به مرز توانایی موسیقایی‌ام رسیدم و فکر کردم شاید یادگیری ساختاریافته بتواند به من کمک کند تا به سطح بعدی بروم. کتاب‌ها و وبلاگ‌ها را خواندم، ویدیوهای آموزشی یوتیوب را تماشا کردم و اطلاعات نامحدودی درباره تئوری موسیقی و تکنیک‌های تولید جذب کردم. همه این‌ها مرا متقاعد کرد که باید به موسیقی به طور فکری‌تری نزدیک شوم. بنابراین، روند خلاقانه‌ام را تغییر دادم. قبل از زدن نت‌ها بر روی کیبورد، خیلی سریع یک کلید موسیقی (مجموعه‌ای از نت‌ها) را برای کار انتخاب می‌کردم. به عبارت دیگر، رویکرد من بسیار سختگیرانه‌تر شد. و اگر احساس می‌کردم گیر کرده‌ام، کتاب‌ها را باز می‌کردم و سعی می‌کردم به طور فکری راه‌حل‌هایی پیدا کنم.

در ادامه این مسیر، هرچه بیشتر دچار ناامیدی شدم. مغزم درست کار نمی‌کرد. بنابراین، با هوش‌ترین نظریه‌پرداز موسیقی که در آن زمان می‌شناختم، دوستم آستون، تماس گرفتم. از او خواستم یک درس سریع در مورد تئوری موسیقی بدهد، فکر می‌کردم که او اسرار ساخت موسیقی عالی را به من خواهد گفت. پاسخ غیررسمی او مرا شگفت‌زده کرد و به طور دائمی تفکرم را تغییر داد:

"در‌مورد هیچ‌کدام از این‌ها نگران نباش، فقط گوش خود را تمرین بده."

با این حرف، از بررسی جزئیات فکری دست‌کشیدم و دوباره به کاری که فکر می‌کردم خوب به نظر می‌رسد، پرداختم. فوراً آزاد شدم و شروع به تولید موسیقی قابل قبول برای ماه‌های آینده کردم.


🔗 برای مطالعه ادامه مقاله می‌توانید به این لینک مراجعه کنید

(زمان حدودی مطالعه: ۵ دقیقه)

گردآورنده: مجتبی زینوند

#دیزاین #طراحی_محصول
#product_design

@Dexign فلسفه دیزاین

______
8👍3🙈1
بهترین روش‌ها برای طراحی کارت‌های رابط کاربری

اگرچه ایده اولیه کارت‌ها جدید نیست، اما هنوز چند پیچیدگی وجود دارد که می‌تواند کل تجربه کاربری را لذت بخش یا خراب کند.
دانستن نحوه استفاده از ابزارهایی مانند تراز، سایه‌ها، فونت‌ها و رنگ‌ها به شما کمک می‌کند طرح‌هایی ایجاد کنید که اسکن و پیمایش آسان باشد.

برای سادگی تلاش کنید
تقسیم کننده‌های افقی می‌توانند به جداسازی عناصر نامرتبط یا تأکید بر سلسله مراتب بین آن‌ها کمک کنند. با این حال، آنها به ندرت در طراحی کارت مفید هستند. از ابزار تایپوگرافی و فضای منفی برای اضافه کردن فاصله یا برجسته کردن محتوا استفاده کنید.

از کارت های جداگانه برای نمایش موارد در موضوعات متمایز استفاده کنید
کارت‌ها برای تقسیم اقلام ناهمگن عالی هستند. قرار دادن آیتم‌های موضوعات مختلف در یک مرز، بار شناختی را افزایش می‌دهد و کاربران را سردرگم می‌کند که آیا محتوا مرتبط است یا خیر.
در عوض، محتوا را به گروه‌های منطقی تقسیم کنید تا به کاربران کمک کنید سریع‌تر حرکت کنند.

کل کارت را قابل کلیک کنید
قابل کلیک کردن کل یک کارت، تعاملات کاربر را ساده می‌کند، به خصوص زمانی که تنها یک عمل مرتبط با آن کارت وجود داشته باشد. با ارائه یک منطقه قابل کلیک بزرگتر، رابط کاربری را در دسترس‌تر و پاسخگوتر و در نهایت سفر کاربر را ساده‌تر می‌کنید.
برای نشان دادن اینکه کل کارت قابل کلیک است، از یک افکت شناور ظریف مانند تغییر رنگ یا سایه و نشانگر استفاده کنید.

از برچسب‌های متضاد استفاده کنید
هنگام اعمال برچسب روی تصاویر یا ویدیوها، سعی کنید کنتراست پیش زمینه در مقابل پس زمینه را داشته باشید. اطمینان حاصل کنید که افراد دارای اختلالات بینایی در خواندن برچسب‌ها یا متن روی تصاویر مشکلی ندارند.

از عناصر بصری برای ایجاد انسجام در کارت استفاده کنید
به این ابزار کارت می گویند زیرا، خوب، شبیه کارت هستند. بدون ابزار بصری مانند سایه‌ها، حاشیه‌ها و پس‌زمینه‌های مشترک، آیتم‌های هر گروه کمتر مرتبط به نظر می‌رسند و بار شناختی بیشتری را برای کاربرانی که صفحه را اسکن می‌کنند ایجاد می‌کنند.

ارائه اطلاعات به صورت پیش رونده
کارت‌ها برای محتوای قابل هضم در نظر گرفته شده‌اند - کاربران می‌توانند آن‌ها را باز کنند تا بیشتر بدانند. این یک نمونه عالی از تکنیک افشای پیش رونده است که اطلاعات یا ویژگی‌ها را به روشی پیش رونده و گام به گام ارائه می‌دهد. اولاً، کمک می‌کند تا کاربران مبتدی را با حجم زیادی از محتوا غرق نکنند و روند یادگیری سیستم را افزایش دهد. ثانیا، رابط کاربری سازمان یافته‌تر و واضح‌تر به نظر می‌رسد.

فضای سفید کافی فراهم کنید استفاده متفکرانه از فضای سفید درون کارت‌ها نه تنها خوانایی را افزایش می‌دهد، بلکه تمرکز کاربران را به سمت عناصر کلیدی هدایت می‌کند.

برچسب‌های کارت را مختصر نگه دارید برچسب کارت بخشی از میکروکپی‌رایتینگ محصول است و میکروکپی خوب باید مختصر باشد.
اولاً مردم نمی‌خوانند. ثانیاً، رابط‌های دیجیتال، به ویژه تلفن‌های همراه، فضای محدودی دارند. شما نمی‌توانید جملات طولانی را صرفاً به این دلیل استفاده کنید که در جایی جا نمی‌شوند.

سلسله مراتب رنگ را حفظ کنید
سلسله مراتب رنگ به دلایلی وجود دارد. وقتی همه چیز روی صفحه به‌عنوان مهم برجسته می‌شود، هیچ چیز واقعاً مهم به نظر نمی‌رسد و تمرکز کردن برای کاربران دشوار است.

از سایه ها زیاد استفاده نکنید
افزودن سایه‌های اضافی به اشیاء رسانه، دکمه‌ها یا آیکون‌ها می‌تواند به هم ریختگی بصری ایجاد کند. این استفاده بیش از حد سلسله مراتب بصری ایجاد شده را مختل می‌کند و تمرکز کاربران را بر عناصر کلیدی دشوار می کند.

از یک موقعیت آشنا برای نماد منو استفاده کنید
نماد منوی کباب بیشتر در گوشه سمت راست بالای کارت‌ها یافت می شود. این قرارگیری از الگوی خواندن کاربرانی پیروی می‌کند که معمولاً از چپ به راست و از بالا به پایین اسکن می‌کنند و در گوشه سمت راست بالا ختم می‌شوند.
با رعایت این قرارداد طراحی، تجربه‌ای قابل پیش بینی و کاربرپسندتر ایجاد می‌کنید و با رفتار و انتظارات طبیعی کاربران هماهنگ می‌شوید.

🔗 برای مطالعه ادامه مقاله می‌توانید به این لینک مراجعه کنید.

(زمان حدودی مطالعه: ۸ دقیقه)

گردآورنده: امیرحسین معظمی

#رابط_کاربر #کارت
#UI

@Dexign فلسفه دیزاین

______
👍4🕊1
"۳ راهی که طراحی خوب می‌تواند شما را خوشحال کند"
توسط دان نورمن

۱. طراحی لذت‌بخش:
دان نورمن معتقد است که طراحی خوب، فراتر از عملکرد و کارایی است. او می‌گوید طراحی باید به گونه‌ای باشد که افراد را خوشحال کند و به آن‌ها احساس لذت بدهد. این لذت می‌تواند ناشی از زیبایی‌شناسی، استفاده راحت، یا حتی خاطرات خوب مرتبط با یک محصول باشد. برای مثال، یک محصول ممکن است از نظر ظاهری جذاب باشد یا دارای رنگ‌ها و بافت‌هایی باشد که احساس خوشایندی ایجاد کند.

۲. طراحی که به حس خوب کمک می‌کند
:
نورمن توضیح می‌دهد که طراحی باید به نیازهای احساسی و روانی کاربران پاسخ دهد. برای مثال، یک طراحی خوب می‌تواند به کاهش استرس و افزایش اعتماد به نفس کمک کند. او به طراحی‌هایی اشاره می‌کند که استفاده از آن‌ها راحت است و این حس را به کاربر می‌دهد که او کنترل دارد و می‌تواند به خوبی از محصول استفاده کند. این حس کنترل و توانایی، باعث افزایش خوشحالی و رضایت می‌شود.

۳-طراحی که خاطرات خوش ایجاد می‌کند
:
نورمن می‌گوید که طراحی باید تجربه‌هایی خاطره‌انگیز برای کاربران خلق کند. محصولات یا خدماتی که تجربه‌های مثبت و لذت‌بخش ایجاد می‌کنند، بیشتر در یاد افراد می‌مانند و حتی می‌توانند روابط احساسی بین کاربران و محصولات ایجاد کنند. برای مثال، یک وسیله خانگی که استفاده از آن آسان است و طراحی جذابی دارد، می‌تواند هر بار که فرد از آن استفاده می‌کند، او را به یاد لحظات خوبی بیندازد.

جمع‌بندی:
دان نورمن در نهایت به این نتیجه می‌رسد که طراحی خوب باید توجه به احساسات انسان‌ها داشته باشد و به جنبه‌های مختلف روان‌شناسی انسان توجه کند تا بتواند تأثیری مثبت و ماندگار بر کاربران بگذارد. طراحی که تنها به کارکرد توجه دارد، کافی نیست؛ بلکه باید طراحی به گونه‌ای باشد که به زندگی انسان‌ها لذت و شادی بیفزاید.

برای مشاهده کامل این تد تاک به «لینک» مراجعه کنید.

(مدت زمان ویدئو: ۱۳ دقیقه)

گردآورنده: رها کاوه

#دیزاین

@Dexign فلسفه دیزاین

______
👍711🤬1
میکرواینتراکشن‌ها (ریز تعاملات) در تجربه کاربری

ریز تعاملات (میکرواینتراکشن‌ها)، تعامل‌های کوچک و مبتنی بر وظیفه در محصولات دیجیتال هستند که بازخورد یا پاسخ‌های بصری به اقدامات کاربر ارائه می‌دهند. آنها برای راهنمایی کاربران با نشانه‌های ظریف طراحی شده‌اند و تجربه را بصری‌تر و جذاب‌تر می‌کنند.

ریز تعاملات، اغلب از طریق انتقال وضعیت سیستم یا کمک به کاربران در جلوگیری از خطاها، بازخورد را به کاربر ارائه می دهند. علاوه بر این، ریز تعاملات می‌توانند به عنوان وسیله‌ای برای برندسازی استفاده شوند.

یکی از بزرگ‌ترین لذت‌های استفاده از فناوری از طریق توانمندسازی و مشارکت کاربران حاصل می‌شود. یک تجربه لذت بخش به معنای چیزی فراتر از قابلیت استفاده است، باید جذاب باشد، و اینجاست که ریز تعاملات می‌توانند با کمک مثبت به ظاهر یک محصول یا خدمت، نقش کلان را ایفا کنند.

ریز تعاملات می‌توانند تجربه کاربری یک محصول را با موارد زیر بهبود بخشند:
▫️تشویق در مشارکت
▫️نمایش وضعیت سیستم
▫️ارائه پیشگیری از خطا
▫️تعامل با برند

ریز تعاملات خوب طراحی شده می‌تواند تاثیر زیادی بر تجربه کاربری شما داشته باشد. آن‌ها با خدمت به عنوان وسیله‌ای برای برقراری ارتباط با کاربر، ارزشی را ارائه می‌دهند که در نتیجه کاربران را تشویق می‌کند تا محصول شما را نسبت به رقبای شما انتخاب کنند.
در مجموع، این جزئیات کوچک می‌توانند یک محصول خوب را به یک محصول عالی و کاربر غیرفعال را به یک کاربر درگیر تبدیل کنند.

🔗 برای مطالعه ادامه مقاله به این لینک مراجعه کنید.

(زمان حدودی مطالعه: ۶ دقیقه)

گردآورنده: امیرحسین معظمی

#رابط_کاربر #تجربه_کاربر #انیمیشن
#UI #UX

@Dexign فلسفه دیزاین

______
👍4💋1
مصاحبه با کاربران

مصاحبه با کاربران به شما کمک می‌کند تا بفهمید کاربران شما چه کسانی هستند، تجربیاتشان چگونه است و چه نیازها، ارزش‌ها و خواسته‌هایی دارند.
مصاحبه با کاربران یک روش تحقیق محبوب در زمینه تجربه کاربری (UX) است که اغلب در مرحله کشف استفاده می‌شود.

• مصاحبه با کاربران: یک روش تحقیق که در آن مصاحبه‌گر از شرکت‌کنندگان سوالاتی درباره یک موضوع می‌پرسد، به پاسخ آن‌ها گوش می‌دهد و با سوالات بیشتر به دنبال کسب اطلاعات بیشتر است.

اصطلاح "مصاحبه با کاربران" منحصر به حوزه UX است. در سایر زمینه‌ها، مانند تحقیقات بازار یا علوم اجتماعی، همین روش به عنوان مصاحبه عمقی، مصاحبه نیمه‌ساختاریافته یا مصاحبه کیفی شناخته می‌شود.

چرا مصاحبه با کاربران انجام دهیم؟
مصاحبه با کاربران وقتی که به خوبی انجام شوند، بینش عمیقی در مورد کاربران شما، زندگی، تجربیات و چالش‌های آن‌ها ارائه می‌دهد. یادگیری این موارد به تیم‌ها کمک می‌کند تا راه‌حل‌هایی برای آسان‌تر کردن زندگی کاربران شناسایی کنند. در نتیجه، مصاحبه با کاربران ابزاری عالی برای استفاده در مرحله کشف است.

در اینجا برخی از مواردی که می‌توانید از مصاحبه با کاربران یاد بگیرید، آورده شده است:

• تجربیات کاربران چگونه بوده است؟ چه چیزهایی به یادماندنی بوده؟ و چرا؟
• نقاط درد کاربران در طول یک تجربه.
• کاربران چگونه در مورد یک موضوع، رویداد یا تجربه فکر می‌کنند؟
• آنچه برای کاربران مهم است.
• مدل‌های ذهنی کاربران.
• انگیزه‌ها، آرزوها و خواسته‌های کاربران.

مصاحبه با کاربران به تیم‌ها کمک می‌کند تا با کاربران خود همدلی کنند. وقتی تیم‌ها مصاحبه‌ها را مشاهده می‌کنند، می‌توانند خود را در موقعیت کاربران قرار دهند.

داده‌های جمع‌آوری‌شده از مصاحبه با کاربران می‌تواند برای ساختن انواع مختلف مصنوعات UX استفاده شود، از جمله:
• بیان نیازهای کاربران
• نقشه‌های همدلی
• پرسونای کاربران
• نقشه‌های سفر مشتری

مصاحبه با کاربران در مقابل آزمون‌های قابلیت استفاده (Usability Test)
مصاحبه با کاربران اغلب با آزمون‌های قابلیت استفاده اشتباه گرفته می‌شوند. در‌حالی‌که این دو روش به نظر مشابه می‌رسند و هر دو معمولاً به صورت یک‌به‌یک انجام می‌شوند، اما بسیار متفاوت هستند و باید برای اهداف مختلف استفاده شوند.

چگونه مصاحبه با کاربران را انجام دهیم:

۱. شناسایی آنچه می‌خواهید یاد بگیرید
مصاحبه را به عنوان مطالعه‌ای تحقیقاتی در نظر بگیرید، نه جلسه فروش یا گفتگوی غیررسمی. مانند هر مطالعه تحقیقاتی دیگر، یک مصاحبه باید اهداف تحقیق (یا سوالات تحقیق) مشخصی داشته باشد. اهداف بسیار عمومی (مانند یادگیری درباره کاربران) می‌توانند منجر به مصاحبه‌هایی شوند که نتایج مفید یا قابل اجرایی تولید نکنند.

▫️نمونه‌هایی از اهداف تحقیق معقول شامل موارد زیر است:

• چه چیزی باعث می‌شود که مشتریان به فکر استفاده از محصول ما بی‌افتند و آن را امتحان کنند؟
• نقاط قوت و ضعف تجربه آن‌ها چیست؟
• دانش و اطلاعات کاربران از فرآیند چقدر است؟
• چه عواملی باعث می‌شود که کاربران محصول را ترک کنند؟
یک مجموعه‌ی مختصر و مشخص از اهدافی که به رفتارها یا نگرش‌های خاص کاربران هدف شما مربوط می‌شود، می‌تواند به شما کمک کند تا بینش‌هایی مفید و قابل اجرا جمع‌آوری کنید. این اهداف بر سوالاتی که در مصاحبه‌های خود خواهید پرسید تأثیر خواهند گذاشت.


🔗 برای مطالعه ادامه مقاله می‌توانید به این لینک مراجعه کنید


(زمان حدودی مطالعه:۱۰ دقیقه)

گردآورنده: مجتبی زینوند

#ux #user_research
#تجربه_کاربر

@Dexign فلسفه دیزاین

______
👍52👎1👌1😈1
تمرکز بر حل مشکلات مشتری، نه فقط مشکلات محصول

در دنیای طراحی UX، تمرکز بر حل مشکلات مشتری به جای مشکلات محصول برای موفقیت بسیار حیاتی است. مقاله بر این نکته تأکید می‌کند که بسیاری از طراحان و تیم‌های محصول اغلب در تله بهبود محصولات بدون درک عمیق نیازهای کاربران گرفتار می‌شوند. برای نوآوری واقعی، تیم‌ها باید بیشتر به درک نقاط درد و خواسته‌های مشتریان بپردازند، به جای اینکه فقط روی ویژگی‌های موجود تمرکز کنند.

کلید این تغییر رویکرد، همدلی و تحقیق عمیق درباره کاربران است. با تعامل فعال با مشتریان، مشاهده رفتارهای آنها و درک مشکلات‌شان، طراحان می‌توانند مشکلات واقعی را کشف کنند و راه‌حل‌های معناداری ارائه دهند. این رویکرد نه تنها به توسعه محصول کمک می‌کند، بلکه وفاداری مشتریان را نیز افزایش می‌دهد.

مقاله همچنین بر اهمیت به چالش کشیدن فرضیات تأکید می‌کند. طراحان اغلب به پیش‌فرض‌هایی در مورد خواسته‌های کاربران اعتماد می‌کنند که ممکن است با نیازهای واقعی آنها مطابقت نداشته باشد. با بررسی این فرضیات و تأیید ایده‌ها با داده‌های واقعی کاربران، تیم‌ها می‌توانند راه‌حل‌های موثرتر و متمرکزتری ارائه دهند.

همکاری بین بخش‌ها نیز در این رویکرد مشتری‌مدار ضروری است. دخیل کردن دیدگاه‌های مختلف از بخش‌های بازاریابی، فروش و پشتیبانی مشتریان، نمای کلی‌تری از تجربه مشتریان ارائه می‌دهد. این همکاری اطمینان می‌دهد که کل چرخه عمر محصول با هدف حل مشکلات مشتریان همراستا است.

در نهایت، مقاله استدلال می‌کند که با اولویت‌بندی مشکلات مشتریان بر محصول، شرکت‌ها می‌توانند محصولاتی بسازند که نه تنها به تقاضای بازار پاسخ دهند بلکه ارزش ماندگاری برای کاربران ایجاد کنند. این تغییر ذهنیت کلید نوآوری و حفظ رقابت در بازار پویای امروز است.

🔗 برای مطالعه مقاله می توانید به لینک مراجعه کنید.

(زمان حدودی مطالعه: ۶ دقیقه)

گردآورنده : فاطمه حیدری

#تفکر_طراحی

@Dexign فلسفه دیزاین

______
4👍4😁1
مقایسه بررسی‌های رقابتی و تحقیقات کاربری رقابتی

ارزیابی‌های رقابتی روش‌هایی هستند برای سنجش اینکه چگونه یک محصول یا خدمات با محصولات یا خدمات رقبا مقایسه می‌شود. هدف این است که نقاط قوت و ضعف در پیشنهادات رقیب را شناسایی کرده و رویکردهای مختلف به مسائل طراحی مشابه را درک کنیم. دو نوع اصلی از ارزیابی‌های رقابتی وجود دارد: بررسی‌های رقابتی و تحقیقات کاربری رقابتی.

یک بررسی رقابتی شامل ارزیابی کارشناسانه است که در آن کارشناسان با تجربه در زمینه usability (کاربردپذیری) محصولات رقبا را بر اساس اصول usability ارزیابی می‌کنند. این روش به دلیل عدم نیاز به برنامه‌ریزی تحقیقاتی گسترده یا استخدام شرکت‌کنندگان، کارآمد است. با این حال، ممکن است در صورت عدم وجود داده‌ها یا تجربه واقعی کاربر، نتایج متعصبانه‌ای به دنبال داشته باشد.

در مقابل، تحقیقات کاربری رقابتی، مانند تست کاربردپذیری، شامل مشاهده کاربران در حال استفاده کردن از محصولات رقبا است. این روش داده‌های واقعی کاربر را ارائه می‌دهد و بینش‌های عینی‌تری فراهم می‌کند. با این حال، نیاز به زمان بیشتری برای برنامه‌ریزی، استخدام، اجرا و تحلیل دارد که آن را به فرآیندی پیچیده‌تر و نیازمند منابع بیشتر تبدیل می‌کند.

ارزیابی‌های رقابتی به طور کلی در مراحل اولیه توسعه محصول بیشترین فایده را دارند اما می‌توانند در هر مرحله‌ای از توسعه سودمند باشند. حتی اگر به نظر می‌رسد که محصول رقیب مستقیمی ندارد، راه‌حل‌های جایگزینی برای بررسی مساله‌ی در دست حل وجود دارند. درک فضای رقابتی به ایجاد طرحها و استراتژی‌های مؤثر برای پیشی گرفتن از راه‌حل‌های موجود کمک می‌کند.

در نهایت، هدف از ارزیابی رقابتی نه فقط درک رقبا، بلکه همچنین شناسایی فرصت‌های نوآوری و بهبود است. تمرکز باید بر روی ایجاد راه‌حل‌هایی باشد که فراتر از آنچه که در حال حاضر موجود است، پیش بروند و نه صرفاً تکرار طراحی‌های موجود.

🔗 برای مشاهده ویدئو می توانید به این لینک مراجعه کنید.

(مدت زمان ویدئو: ۵ دقیقه)

گردآورنده: فاطمه حیدری

#تجربه_کاربری #تحلیل_رقبا

@Dexign فلسفه دیزاین

______
3👍1🍓1
«زبان مخفی طراحی حروف»

▫️در این سخنرانی، مارتینا فلور، طراح و هنرمند حروف، به دنیای پیچیده و جادویی تایپوگرافی و طراحی حروف می‌پردازد. او توضیح می‌دهد که چگونه طراحی هر حرف به‌عنوان یک واحد کوچک از نوشتار، می‌تواند تجربه‌ای کاملاً متفاوت برای مخاطب ایجاد کند و این جزئیات در ظاهر ساده، نقش مهمی در نحوه درک و احساس ما از متن‌ها ایفا می‌کند.

▫️فلور سخنرانی‌اش را با معرفی برخی اصول پایه در طراحی حروف آغاز می‌کند و نشان می‌دهد که چطور ویژگی‌هایی مانند ضخامت، ارتفاع، فاصله میان حروف، و حتی شکل دایره‌ها و منحنی‌های هر حرف می‌توانند یک لحن و شخصیت خاص به متن بدهند. او به ما می‌گوید که طراحی حروف می‌تواند همانند یک چهره انسانی، احساسات، شخصیت و حالت‌های مختلف را منتقل کند. برای مثال، حروف گرد و نرم می‌توانند حسی دوستانه و خوشایند ایجاد کنند، در حالی که حروف تیز و زاویه‌دار ممکن است نشان‌دهنده جدیت یا خشونت باشند.

▫️در ادامه، مارتینا فلور با مثال‌های گوناگون از پروژه‌های خود نشان می‌دهد که چگونه هر حرف می‌تواند یک داستان را روایت کند. او از پروژه‌های شخصی و کاری‌اش که برای برندهای بزرگ و کوچک انجام داده است، صحبت می‌کند و توضیح می‌دهد که چگونه با دقت در انتخاب سبک و فرم حروف، پیام و هویت برندها را به‌درستی منعکس کرده است. او همچنین به جنبه‌های فرهنگی و تاریخی تایپوگرافی اشاره می‌کند و به‌طور جذاب نشان می‌دهد که چگونه حروف می‌توانند بر اساس زمینه‌های فرهنگی مختلف، معانی متفاوتی داشته باشند.

▫️در پایان، فلور بر اهمیت بازی با حروف و کشف روش‌های جدید برای بیان خلاقانه تاکید می‌کند. او با اشتیاق دعوت می‌کند تا به طراحی حروف به‌عنوان یک فرم هنری نگاه کنیم که قدرتی فوق‌العاده برای برقراری ارتباط دارد و در عین حال یک زبان مخفی و زنده است که همواره در مسیر تکامل و تغییر قرار دارد. این سخنرانی برای هر کسی که به دیزاین و قدرت ارتباطات بصری علاقه‌مند است، یک منبع الهام‌بخش و آگاهی‌دهنده خواهد بود.

🔗 برای دیدن کامل تدتاک به این «لینک» مراجعه کنید.

(مدت زمان ویدئو: ۱۲ دقیقه)

گردآورنده: رها کاوه

#دیزاین #رابط_کاربری #تایپوگرافی #فونت

@Dexign فلسفه دیزاین

______
👍6😢1
۱۰ اشتباه ماندگار در طراحی وب‌سایت


مطالعه‌ای در مقیاس بزرگ درباره قابلیت استفاده از وب‌سایت‌ها، رایج‌ترین و آسیب‌زننده‌ترین اشتباهات طراحی وب در دنیای امروز را آشکار کرده است. این اشتباهات، جدید یا شگفت‌آور نیستند؛ بلکه مشکلات ماندگاری هستند که همچنان به کارایی وب‌سایت‌ها آسیب می‌زنند.

این مطالعه درباره قابلیت استفاده از وب با 215 شرکت‌کننده در ایالات متحده و بریتانیا انجام شده است تا مشخص شود که امروز اشتباهات طراحی وب کدام‌اند. پس از تحلیل نتایج در 43 سایت که از کسب‌وکارهای محلی کوچک تا سایت‌های سرگرمی، خیریه‌ها و سازمان‌های جهانی را شامل می‌شدند، ۱۰ اشتباه رایج و آسیب‌زا در طراحی وب که به کاربران آسیب می‌رساند، شناسایی شدند. (و با آسیب به کاربران، این مشکلات طراحی قطعاً به متریک‌های تجاری وب‌سایت‌ها نیز آسیب می‌زنند.)

خبر مهم این است: هیچ‌یک از مسائل اصلی امروزی، جدید یا شگفت‌آور نیستند. طراحی وب راه درازی را طی کرده است. اما این مشکلات مداوم همچنان باقی مانده‌اند. الگوها و زیبایی‌شناسی طراحی مدرن تغییر می‌کنند، اما نیازهای اساسی کاربران همچنان یکسان باقی می‌مانند. کاربران هنوز باید اطلاعات را پیدا کنند، بتوانند آن را بخوانند و بدانند که چه چیزی را کلیک کنند و آن کلیک به کجا منتهی می‌شود.

۱- مکان‌های غیرمنتظره برای محتوا
کاربران نمی‌توانند از اطلاعاتی که قابلیت پیدا‌شدن ندارند، استفاده کنند. بسیاری از سایت‌ها دسته‌بندی ضعیفی ارائه می‌دهند که به‌درستی یا به‌طور دقیق محتوای داخل آن‌ها را توصیف نمی‌کند. برخی دیگر بر اساس نگرش شرکت، نه کاربر، سازماندهی شده‌اند. هنگامی که ساختار سایت با مدل ذهنی کاربران درباره چگونگی سازماندهی اطلاعات هم‌خوانی نداشته باشد، افراد نمی‌توانند آنچه نیاز دارند را پیدا کنند.
درگیر کردن کاربران در ایجاد ساختار سایت ضروری است. کمی کار روی قابلیت استفاده، مانند مرتب‌سازی کارت‌ها، آزمایش درختی یا تست قابلیت استفاده، می‌تواند در ایجاد ساختار سایتی که برای کاربران معنادار باشد، مؤثر باشد.

۲- لینک‌ها و دسته‌بندی‌های رقابتی
وقتی کاربران نمی‌توانند به‌وضوح بین دسته‌بندی‌های ناوبری یا لینک‌های مشابه تمایز قائل شوند، برای یافتن مسیر درست به محتوا دچار مشکل می‌شوند. نام‌های دسته‌بندی‌ها و لینک‌ها باید به‌تنهایی معنی داشته باشند، اما همچنین در ارتباط با دیگر گزینه‌های سایت نیز مفهوم باشند. اگر چندین بخش یا صفحه بتواند به یک نیاز اطلاعاتی خاص پاسخ دهد، کاربران مجبور می‌شوند هرکدام را بررسی کنند یا بهترین حدس خود را بزنند. در غیر این صورت، ممکن است به جستجو متوسل شوند یا حتی سایت را ترک کنند.

کارت‌سورتینگ و تست‌های قابلیت استفاده می‌توانند به جلوگیری از دسته‌بندی‌های متداخل کمک کنند. مشکلاتی که ناشی از لینک‌های بیش از حد مشابه است، اغلب به دلیل استراتژی محتوای ضعیف است.

▫️دو علت احتمالی برای این مشکلات عبارتند از:

برچسب‌گذاری ضعیف: لینک‌ها به محتوای مختلفی اشاره می‌کنند، اما به دلایلی برچسب‌های مشابه دارند. اگر اینطور است، سعی کنید لینک‌های خود را دوباره نام‌گذاری کنید تا از یکدیگر متمایز شوند.

تفکیک ضعیف محتوا: اگر لینک‌ها به صفحات مختلفی با اطلاعات بسیار مرتبط هدایت می‌شوند، راه‌حل ممکن است تغییر نام لینک‌ها نباشد، بلکه بازآرایی و ادغام محتوا باشد.

۳. جزایر اطلاعات
برخی از سایت‌ها قطعات کوچک اطلاعات را در سراسر سایت پراکنده می‌کنند، بدون اینکه ارتباط زیادی بین آنها وجود داشته باشد.

زمانی که کاربران یکی از این جزایر اطلاعاتی را پیدا می‌کنند که لینک‌هایی به اطلاعات مرتبط دیگر ندارد، دلیلی برای فکر کردن به اینکه ناحیه دیگری از سایت مواد تکمیلی ارائه می‌دهد، ندارند. اگر افراد نیاز به اطلاعات اضافی داشته باشند، ممکن است به سایت رقیب یا گوگل مراجعه کنند تا آن را بدست آورند.

کاربرانی که تلاش می‌کنند اطلاعات را دوباره پیدا کنند، ممکن است به ناحیه‌ای کاملاً متفاوت از سایت بروند، با دیدگاهی متفاوت از محتوا نسبت به تجربه اول. کسانی که موفق به پیدا کردن اطلاعات جدا شده می‌شوند، باید آن را کنار هم قرار دهند. به هر حال، تصور منفی از سایت با آنها باقی می‌ماند.

یک راه حل این است که لینک‌های مرتبطی بین صفحات ارائه‌دهنده اطلاعات مرتبط اضافه کنید. راه حل بهتر این است که بررسی کنید چرا اطلاعات در سراسر سایت پراکنده است، آن را به صورت مناسب تجمیع کنید و بهترین مکان را برای آن انتخاب کنید. نواحی دیگر سایت می‌توانند به مکان اصلی محتوا در مورد آن موضوع اشاره کنند، به جای اینکه اطلاعات را تکرار کنند.

🔗 برای مطالعه ادامه مقاله می‌توانید به این لینک مراجعه کنید

(زمان حدودی مطالعه: ۱۰ دقیقه)

گردآورنده: مجتبی زینوند

#UX #user_research
#تجربه_کاربر #کاربردپذیری

@Dexign فلسفه دیزاین

______
👍81🫡1
الگوهای طراحی جدول داده

جداول داده‌ها در اندازه‌ها، محتویات، اهداف و پیچیدگی‌های مختلف وجود دارند. توانایی پرس و جو و دستکاری داده‌ها یک نیاز اساسی برای اکثر محصولاتی است که امروزه طراحی می‌شوند. شرکت‌های نرم‌افزاری سازمانی اغلب مقادیر زیادی از داده‌ها را به کاربران خود ارائه می‌کنند و تجربه‌های جداول به خوبی طراحی شده را در اولویت قرار می‌دهند.
این مقاله مجموعه‌ای از بهترین روش‌ها است که به شما کمک می‌کند تا جداول داده‌های خود را بهبود بخشید.

جدول از سه چیز تشکیل شده است: داده، ستون و ردیف. مهم است که این عناصر را به طور موثر بر اساس نیازهای محصول خود متعادل کنید.

از تراز وسط خودداری کنید
استفاده از چیدمان مناسب برای انواع مختلف محتوا برای افزایش خوانایی، محاسبات ذهنی و مقایسه بین ردیف‌ها بسیار مهم است.
تراز در مرکز اسکن سریع را مختل می‌کند و باعث حرکات غیرضروری چشم می‌شود.
تراز از راست برای زبان فارسی یا عربی (راست چین)، و تراز از چپ برای زبان‌های خارجی (چپ چین).

ستون‌ها جداکننده‌های عمودی ممکن است همیشه ضروری نباشند و جدول را از نظر بصری شلوغ کنند.
حاشیه نازک ۱ پیکسلی حداکثر و یک رنگ خاکستری روشن می‌تواند کافی باشد.

ردیف‌ها سطرهای جدول نشان دهنده نهادهای اصلی هستند و سزاوار تمایز بصری بیشتری هستند.
استفاده از پس‌زمینه‌های رنگی متناوب برای هر ردیف، روشی مؤثر برای کمک به کاربران در ردیابی جایی است که در حین مطالعه هستند. این سبک به ویژه برای مجموعه داده‌های بزرگتر مفید است.

اضافه کردن زیر متن
می توان از زیرمتن برای ارائه اطلاعات اضافی یا ترکیب ستون‌ها بدون درهم ریختن جدول استفاده کرد.
به عنوان مثال، به جای داشتن ستون‌های جداگانه برای کشور و زبان، می‌توان زبان را به عنوان زیرمتن زیر نام کشور اضافه کرد.

از کنتراست واضح استفاده کنید افزودن کنتراست به جدول خود با استفاده از سبک‌های متن و پس زمینه‌های مختلف می‌تواند یک سلسله مراتب ایجاد کند.

نشانه‌های بصری را اضافه کنید افزودن نشانه‌های بصری با پس‌زمینه‌های رنگی مختلف به جدول، زمینه سازمانی را بهبود می‌بخشد و اسکن و درک داده‌ها را آسان‌تر می‌کند. برچسب‌های رنگی بازخورد بصری بهتری ارائه می‌دهند، بار شناختی را کاهش می‌دهند و الگوهای تعامل بصری‌تری ایجاد می‌کنند.

مرتب سازی ستون‌ها به کاربران اجازه می‌دهد تا ردیف‌ها را بر اساس یک دسته خاص سازماندهی کنند. هر ستونی را می‌توان بر اساس حروف الفبا یا عددی با کلیک بر روی نماد مرتب سازی در کنار برچسب ستون مرتب کرد.

🔗 برای مطالعه ادامه مقاله می‌توانید به این لینک مراجعه کنید.

(زمان حدودی مطالعه: ۸ دقیقه)

گردآورنده: امیرحسین معظمی


#UI #table
#رابط_کاربر #جدول

@Dexign فلسفه دیزاین

______
👍41
نقش هنر در طراحی محصول

بسیاری از مردم هنر بصری و طراحی را به دلیل شباهت‌های زیادشان با هم اشتباه می‌گیرند. هنر و طراحی هر دو نیازمند خلاقیت فراوان، حس قوی از زیبایی‌شناسی و سبک، هوش هیجانی، و توانایی روایت یک داستان از طریق رسانه‌های بصری هستند. اگرچه این شباهت‌ها قابل‌توجه و گاهی گیج‌کننده هستند، اما کاربرد این دو رشته به طرز شگفت‌آوری ساده و متفاوت است:

طراحی نیازمند عملکرد است، هنر چنین نیازی ندارد.
طراحی مبتنی بر نتیجه است، اما هنر لزوماً چنین نیست.
تفاوت اصلی از هدف کار ناشی می‌شود. وقتی یک طراح شروع به کار می‌کند، از قبل می‌داند که باید به چه چیزی دست یابد. او تحت تأثیر یک هدف، برنامه، مشتری یا قرارداد است. اما محرک هنرمند، تخیل اوست.

نقش هنر در طراحی محصول
چگونگی ظاهر یک محصول روز به روز اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. این ایده با رشد سریع شرکت‌هایی که طراحی محصول را در اولویت قرار می‌دهند، ثابت شده است — به عنوان مثال، رویکرد ویرجین به بانکداری، یا تأثیر اسنپ‌چت بر ارتباطات. در حالی که در گذشته قابلیت استفاده تنها ویژگی ضروری بود، امروزه مصرف‌کنندگان انتظار دارند محصولاتی که از آنها استفاده می‌کنند هم به طور مؤثری نیازهایشان را برآورده کنند و هم از نظر بصری بسیار جذاب باشند، و این موضوع به دلیل تعاملات مکرر با برندهایی که تمرکز زیادی بر طراحی دارند (مثل محصولات مختلف اپل) شکل گرفته است.

در صورت نبود این دو عامل در کنار هم، برداشت کاربران از محصول شما ممکن است آسیب ببیند و گاهی این موضوع تا حدی پیش می‌رود که کاربران به کلی محصول را رها کنند.

▫️بنابراین این موضوع چه معنایی برای یک طراح محصول دارد؟

طراحان باید تا حدودی مانند هنرمندان فکر کنند. آنها باید به شکلی منطقی یک ایده خلاقانه را به کار گیرند و یک ایده ناملموس را به شکلی واضح و قابل‌فهم ترجمه کنند. در طراحی هر محصول جدید یا مجموعه ویژگی‌ها، تفکر هنری باید مورد توجه قرار گیرد.

به‌کارگیری تفکر هنری در تفکر طراحی
هنر به عمد تحریک‌آمیز است. هدف آن برانگیختن احساسات است. هر ضربه قلم، لکه زغال یا پاشیدن رنگ، برای ایجاد یک واکنش خاص در بیننده طراحی شده است — هنر با احساسات بیننده بازی می‌کند. در نهایت، طراحان باید درک کنند که چگونه تصاویر بر احساسات تأثیر می‌گذارند، چگونه احساسات بر انتخاب تأثیر می‌گذارند، و چطور از این تأثیرات به نفع محصول استفاده کنند. تمام انتخاب‌های طراحی باید بر اساس نحوه استفاده افراد، برنامه‌هایشان برای استفاده و احساسی که نسبت به محصول دارند، شکل بگیرد.

هوش هیجانی
متأسفانه، بسیاری از افراد درک ضعیفی از این دارند که چرا در لحظات خاص احساسات خاصی را تجربه می‌کنند و در برقراری ارتباط این احساسات حتی بدتر عمل می‌کنند. وظیفه شما این است که این احساسات را برای آن‌ها ترجمه کرده و سپس بر اساس آن‌ها عمل کنید. شناسایی دقیق، ترجمه، و هدایت این احساسات همان چیزی است که به آن "هوش هیجانی" می‌گویند.

شما می‌توانید با استفاده از این روش‌ها، هوش هیجانی خود را افزایش دهید—که همگی در تحقیقات کاربر بسیار مفید هستند.

بیشتر از تجسمات بهره ببرید
یک شخص می‌تواند با نگاه کردن به چیزی، وضعیت کلی عاطفی را شناسایی کند، اما این وضعیت تنها به آنچه که موضوع می‌گوید محدود نمی‌شود. به زمان پاسخ‌دهی فرد به احساسات خود توجه کنید. اگر پاسخ فوری باشد، نشان‌دهنده آن است که تجسم شما تجربه‌ای سازگار را به درستی نمایش می‌دهد. اگر فرد برای پاسخ دادن به بیش از چند ثانیه نیاز داشته باشد، به وضوح هدف تجسم نامشخص یا پیچیده است.

همچنین می‌توانید به زبان بدن فرد توجه کنید—آیا او به جلو متمایل می‌شود (به معنی کنجکاو بودن) یا به سمت کناره می‌چرخد (به معنی دفاعی بودن)؟

🔗 برای مطالعه ادامه مقاله می‌توانید به این لینک مراجعه کنید.

(زمان حدودی مطالعه:۸ دقیقه)

گردآورنده: مجتبی زینوند

#productـdesign #art
#دیزاین #طراحی_محصول #هنر

@Dexign فلسفه دیزاین

______
👍81
▫️خلاصه کتاب Grid systems in Graphic Design و معرفی سایت مرتبط جهت یادگیری عملی

📚 کتاب «Grid Systems in Graphic Design» نوشته‌ی یوزف مولر-بروکمان یکی از منابع کلاسیک و ضروری برای هر طراح گرافیکی است. این کتاب به طراحان کمک می‌کند تا اصول گریدبندی (Grid) را به شکلی حرفه‌ای در پروژه‌های خود پیاده کنند. مولر-بروکمان با ارائه مثال‌های عملی و گام‌به‌گام، اهمیت استفاده از گرید برای نظم دادن به طراحی‌ها و ایجاد ساختارهای منسجم را توضیح می‌دهد. با یادگیری این اصول، طراحی‌های شما نه تنها از لحاظ زیبایی بصری ارتقا می‌یابد، بلکه خوانایی و کارایی آن‌ها نیز افزایش خواهد یافت.

📐 سیستم‌های گرید در طراحی به طراحان کمک می‌کند تا از چارچوبی ثابت برای چیدمان المان‌های گرافیکی مانند متن و تصویر استفاده کنند. این چارچوب به بهبود نظم و هماهنگی در طرح‌ها کمک می‌کند و به شما امکان می‌دهد به جای تمرکز بیش از حد بر جزئیات، به خلاقیت خود در طراحی بپردازید. این کتاب همچنین درباره چگونگی استفاده از گریدها در طراحی چاپ و دیجیتال صحبت می‌کند و به شما نشان می‌دهد که چگونه می‌توانید از این تکنیک‌ها در پروژه‌های واقعی استفاده کنید.

💻 اگر به دنبال تجربه‌ای عملی و تعاملی هستید، حتماً به سایت Grid Systems سر بزنید. این سایت به صورت خلاقانه و کاربردی طراحی شده و به شما امکان می‌دهد تا با گریدها به‌طور واقعی کار کنید. می‌توانید گریدهای مختلف را انتخاب کنید، سایز و ساختار آن‌ها را تغییر دهید و مشاهده کنید که چطور متن و تصویرها در قالب‌های مختلف قرار می‌گیرند. این سایت نه تنها برای یادگیری است بلکه به شما اجازه می‌دهد با آزمون و خطا اصول گریدبندی را در عمل تجربه کنید. با استفاده از این ابزار، می‌توانید طرح‌هایی با ساختار دقیق و حرفه‌ای بسازید که نظم و جذابیت بصری بیشتری دارند. این سایت برای طراحان مبتدی و حرفه‌ای یک منبع الهام‌بخش و آموزشی عالی است!

گردآورنده: رها کاوه

#رابط_کاربری #دیزاین_سیستم #گرید
#grid

@Dexign فلسفه دیزاین

______
👍63👌1
۱۰ سوال کلیدی که باید قبل از شروع طراحی از مشتریان بپرسید

هرچه زمان بیشتری در مرحله تحقیق و کشف مشاغل مشتریان خود صرف کنید، روند طراحی آسان‌تر می‌شود.
مرحله کشف، قلب تپنده یک پروژه است و جایی است که شما آن اطلاعات کوچک را که به پیشرفت پروژه شما کمک می‌کند، پیدا خواهید کرد.

۱. شرکت خود را از نمای ۳۰ کیلومتری توصیف کنید
ایده در اینجا درک تصویر بزرگتر است. پاسخ به این سوال باید پایه‌ای برای شروع باشد و به شما امکان می‌دهد درک اساسی از شرکت مشتری و صنعت آن‌ها به دست آورید.

۲. خودتان و شرکتتان را در ۱، ۵ و ۲۰ سال آینده کجا می بینید؟
شما باید درک کنید که مشتری شما به کجا می‌رود و امیدوار است به چه چیزی برسد.
این موضوع به شما این امکان را می‌دهد که به طور مشترک روی چشم انداز آن‌ها سرمایه‌گذاری کنید و ممکن است فرصت‌های بیشتری برای مشارکت خلاقانه با هم یا اضافه کردن ارزش بیشتری به پروژه ایجاد کنید.

۳. بزرگترین چالشی که به عنوان یک شرکت با آن روبرو هستید چیست؟
به‌ عنوان طراح، ما اینجا هستیم تا مشکلات را حل کنیم، نه فقط زیبا جلوه دادن چیزها. شما باید بدانید که چگونه می‌توانید از طریق طراحی و فرآیند خلاقانه به مشتری خود کمک کنید. دانستن نقاط قوت و ضعف مشتری بسیار مهم است.

۴. شرکت خود را با ۵ صفت واحد توصیف کنید.
اینجاست که شما شروع به درک شخصیت شرکت می‌کنید. مقرون به صرفه یا لوکس؟ وقتی شروع به تدوین تابلوی خلق و خو می‌کنید، اغلب به این صفت‌ها اشاره می‌کنید.

۵. چه مشکلی را حل می‌کنید؟
این هسته اصلی تجارت مشتری شماست. شما باید مشکل را درک کنید تا بدانید چگونه آن را حل کنید. احتمالاً پاسخ این سؤال را در تمام سؤالات دیگر خواهید شنید، اما مهم است که مستقیماً بپرسید تا بتوانند برای فکر کردن در مورد آن وقت بگذارند.

۶. چه مزایای عملکردی و احساسی به مشتریان خود ارائه می‌دهید؟
این گفتگو در مورد آنچه که شرکت را منحصر به فرد می‌کند است. همچنین راه حل‌ها را برای مشکلی که به دنبال حل آن هستند روشن می‌کند.

۷. چرا، چگونه، چطور؟
مهمترین سوال در اینجا این است که "چرا؟" چرا صبح ها از رختخواب بلند می‌شوند تا کاری را که انجام می‌دهند انجام دهند؟ چرا حتی زحمت؟
اینجا جایی است که شما شروع به یافتن داستانی می‌کنید که مشتریان می‌خواهند بشنوند.

۸. مخاطبان هدف شما چه کسانی هستند؟
من هرگز این سوال را به سادگی نمی‌پرسم، زیرا در بیشتر مواقع، مشتریان فکر می‌کنند که همه افراد در جهان هستند. ما مشتریان را دسته بندی و تقسیم می‌کنیم. آیا مخاطب هدف ورزشکاران هستند یا به طور خاص دونده‌ها؟

۹. مشتریان شما در مورد شما چه می گویند؟
خوب و بد. این یک راه عالی برای شروع توسعه پیام‌های برند است. اجازه دهید نظرات مشتریان، کپی را برای شما بنویسند. نقاط قوت آن‌ها و آنچه مردم به آن‌ها توجه می‌کنند را درک کنید، اما همچنین یاد بگیرید که در چه مواردی می‌توانند پیشرفت کنند.

۱۰. رقبای شما چه کسانی هستند؟
نقاط قوت آن‌ها چیست؟ مزایای شما چیست؟ بیشتر ایده‌ها جدید نیستند. این به شما کمک می‌کند تا بدانید که چه چیزی کسب و کار رقبا را منحصر به فرد می‌کند و به آن‌ها کمک می کند تا در رقابت بالا بیایند. همچنین به شما کمک می‌کند تا در مورد صنعت رقبا و هنجارها بیشتر بدانید.

🔗 برای مطالعه ادامه مقاله می‌توانید به این لینک مراجعه کنید.

(زمان حدودی مطالعه: ۸ دقیقه)

گردآورنده: امیرحسین معظمی


#UX
#تجربه_کاربر #پروتوتایپ

@Dexign فلسفه دیزاین

______
5👍4
2025/10/21 20:35:45
Back to Top
HTML Embed Code: