Telegram Web
Forwarded from Marzi Ganji
#اخبار‌دریچه

«جان جهان»، جدیدترین اثر علی گلشن که به‌تازگی توسط نشر نظر وارد بازار کتاب شده است، به نقش زنان از اسطوره تا آیین‌های ایرانی می‌پردازد.
این کتاب دریچه‌ای به دنیای زنان می‌گشاید؛ زنانی که از دوران باستان تا به امروز نقشی سترگ در پیشرفت تمدن، فرهنگ و زندگی مردمان ایران و جهان داشته‌اند. علی گلشن در مقدمه کتاب «جان جهان» عنوان کرده است که شخصیت‌های این کتاب هریک به‌نحوی با طبیعت در پیوندند. به‌گفته او برخی از این شخصیت‌ها نماد قدرت، برکت‌بخشی، درمانگری، حاصلخیزی، عشق و امید هستند و برخی دیگر از زیبایی، مهربانی، مادرانگی و حمایتگری سخن می‌گویند. بر این اساس در معرفی هر شخصیت از تصویر تابلو عروسک‌هایی استفاده شده است که در سال ۱۴۰۱ توسط مریم طاهری راد ساخته شده و در موزه عروسک به صورت دائمی به نمایش درآمده‌اند. این عروسک‌ها پس از پژوهش درباره مولفه‌ها و نمادهای فرهنگی هر شخصیت خلق شده و در آفرینش هریک علاوه بر نگاه شخصی و خلاقانه‌ی هنرمند، نشانه‌های مرتبط با روایت‌های اساطیری یا قومی نیز مورد توجه قرار گرفته‌اند.
در این کتاب شخصیت‌هایی همچون چل‌گیس، خاتون چهارشنبه، مادر دریا، شاماران، اشی، آناهیتا، عروس قنات، بی‌بی نوروز و… معرفی شده‌اند.
در معرفی اشی می‌خوانیم: «‌اشی یکی از شخصیت‌های اساطیری ایران است که هویتی زنانه دارد. نام ایزدبانو اشی در متون پارسی میانه به صورت "ارد" و "ارت" آمده است. بنابر آنچه در متون کهن ذکر شده است، اشی دختر اهوره مزدا و اسپندارمذ است. در گاهشمار زردشتی، روز بیست‌وپنجم هر ماه به نام "ارد ایزد" به اشی اختصاص دارد که پاسبانی این روز بر عهده اوست.»
بخش‌هایی از کتاب «جان جهان» براساس مطالعات کتابخانه‌ای و بخش‌هایی دیگر براساس مطالعات میدانی و به روش مصاحبه تهیه و تنظیم شده‌اند. در هر بخش پس از معرفی شخصیت مورد نظر به توصیف و تحلیل ویژگی‌ها و کارکردهای او و مقایسه با نمونه‌های مشابه پرداخته شده است.
@daricheh93
dariche93.ir
°❀°🌸°❀°
🌸°❀°
°❀°
#دریچه_بزرگان

بعضی چیزها نمی‌شکنند، بلکه خُرد می‌شوند؛ مثل دل انسان.

#وداع_با_اسلحه
#ارنست_همینگوی
@daricheh93
http://Dariche93.ir                 
°❀°
🌸°❀°
°❀°🌸°❀°
👍72😢1
#اخبار_دریچه
📕 در نشست اعضای انجمن دریچه که دوشنبه برگزار شد، داستانی از داستان های اعضای انجمن، نقد و بررسی شد.

🖌" گربه ای پای درخت کاج"  نویسنده: هاشم عابد زاده

در این داستان از ابتدا با فضای داستان آشنا می‌شویم: خیابانی شهری با درخت کاجی در گوشه‌اش، و شخصیت‌هایی از دو دنیای متفاوت_ یک دختر نوجوان و یک کفشدوزک که راوی ماست.
تم اصلی هم از ابتدا زمزمه می‌شود: «نگاه انسان‌ها به زیبایی» و تضادش با طبیعت.

با شنیدن توهین دختر ("چه کفشدوزک زشتی!")، انگیزه‌ی راوی روشن می‌شود: زخمی شدن، تحقیر شدن، و در پی آن مرور خاطرات اجدادی، زیبایی‌شناسی، تاریخ و تخریب محیط زیست. اینجا داستان مثل قطاری که حرکت کرده، وارد مسیر اصلی‌اش می‌شود.
تصویر ماشین‌ها، تغییرات محیطی، و تنهایی راوی ـ همه در خدمت افزایش کشمکش درونی هستند.

نقطه‌ی اوج داستان آن‌جاست که کفشدوزک آرزو می‌کند شاید روزی آن دختر کوچک مهربان دوباره برگردد و او را از این فضای خشن نجات دهد. جایی که ته‌مانده‌ی امید به شکل خیال‌پردازی شاعرانه درمی‌آید: باران، قوطی، نجات.

وقتی کفشدوزک دختر نوجوان را در حال تلوتلو خوردن می‌بیند، این صحنه بار روانی بالایی دارد: دختری که قرار بود مظهر زیبایی و خواستنی‌بودن باشد، حالا خالی‌تر از کفشدوزک تصویر شده. فساد رو به طور غیر مستقیم بیان کرده ،در عوض، دختر بچه‌ای از ساختمان خارج می‌شود و آرام به سمتش می‌آید.

با جمله‌ی «بیا عزیزکم! بیا برو توی این قوطی...» به نقطه‌ی رهایی می‌رسیم.. حس رهایی و امید (هرچند لرزان) باقی می‌ماند.

راوی (کفشدوزک) انتخابی خوب است.

زبان شاعرانه، خیال‌انگیز و سیال به خوبی فضای بین واقعیت و فانتزی را می‌سازد.

بخش زاویه دید مخاطب اصلی
در آغاز:  اول‌ شخص خطابی دختر با کفش کتانی (مخاطب مستقیم "تو")
میانه: اول‌شخص تأملی خودش و مخاطب خواننده (مونولوگ درونی)
پایان: اول‌شخص روایی ما/خودش/دخترک مهربان

این چرخش در خطاب از «تو» به «من» و دوباره به نوعی «دیالوگ با جهان»، نه‌تنها ضعف نیست بلکه یک بازی هوشمندانه با زاویه دید محسوب می‌شه و به فضای ذهنی و احساسی کفشدوزک عمق و شخصیت می‌ده.

نقد پنهان اجتماعی درباره محیط زیست با لحنی نرم در متن تنیده شده.

پیوند افسانه و اسطوره (سیمرغ، تهمینه، هیمالیا) باعث عمق‌بخشی به جهان ذهنی کفشدوزک شده.
ولی این  اطلاعات بیش از حد برای یک حشره هست. این را یا باید پذیرفت (در فضای فانتزی)، یا کمی تعدیل کرد.


جمع‌بندی داستان:

داستان یک متن ادبی خیال‌پرداز، لطیف، تمثیلی و پُر احساس است. راوی غافلگیرکننده‌ای دارد، زبان شاعرانه‌ای را حمل می‌کند و به خوبی خواننده را در ترکیب رئالیسم و خیال شناور می‌سازد. در عین حال نگاهی نقادانه به زیباشناسی انسانی، تخریب طبیعت و بی‌رحمی ناخودآگاه انسان‌ها دارد.


📕 انجمن ادبیات داستانی دریچه برای این نویسنده ی گرامی،  آرزوی موفقیت روز افزون دارد.

@daricheh93
Dariche93.ir
3
آقای هاشم عابد زاده
از اعضا انجمن دریچه

@daricheh93
Dariche93.ir
5
#پاراگراف_دریچه

شاید امروز دوباره ببینمش شاید برایم یک جعبه ای کوچک بیاورد و مرا با خود ببرد، شاید باران ببارد و او مرا توی جعبه بگذارد و تندتند بدود. شاید اگر بداند چقدر دوستش دارم همان جا از من فرار کند و نفسم از این غم بگیرد و آن طرف زیر درخت کاج بمیرم. شاید گنجشکی از آن بالا مرا ببیند و برای خوردنم حمله کند و همان جا گربه ای کمین کرده از پشت درخت کاج جستی بزند و گنجشک کیفور از خوردن را شکار کند و سگ های ولگرد با دیدن گربه واق واق کنند و گربه بترسد و گنجشک را بیندازد و برود. شاید آن موقع از دور دخترک با وحشت این صحنه ها را نظاره کند و از دور برایم گریه کند.
مطمئن هستم که بالاخره یک روز دخترک مهربان می آید و من آخرین کفشدوزک باقیمانده در این شهر را با خودش می برد.  


#گربه_ای_پای_درخت_کاج
#هاشم_عابد_زاده

@daricheh93
Dariche93.ir
4
#پاراگراف_طلایی

شاعران، مانند کارآگاهان، مى‌دانند که حقیقت مشقت بار است: حقیقت، تصادفى اتفاق نمى‌افتد، بلکه تراش مى‌خورد و به عمل مى‌آید تا وارد هستى مى‌شود؛ محصولى است از زمان، فاصله و پیوند. شاعر باید این احتمال را در نظر داشته باشد که پیش از بروز یک واژه، یا انعقاد یک جمله، یا گشایش یک قافیه راه درازى را باید طى کند، و حتى با وجود همه‌ى این‌ها هم هیچ چیز تضمین شده نیست، حتى واژه‌هایى که معناى اولیه‌ى خود را به مخاطره انداخته‌اند. شعر، گاهى در غیر منتظره‌ترین لحظه رخ مى‌نماید و شاعر، باید به این معما ورود کرده و از آنجا شروع به بازسازى شعر کند.

#دیدن_از_سیزده_منظر📗
#کالم_مک_کان


@daricheh93
Dariche93.ir
3
°❀°🌸°❀°
🌸°❀°
°❀°
#دریچه_بزرگان

آدمی که همیشه هست، دیگر دیده نمی‌شود!

#عباس_معروفی
@daricheh93
http://Dariche93.ir                 
°❀°
🌸°❀°
°❀°🌸°❀°
👍8
°❀°🌸°❀°
🌸°❀°
°❀°
#دریچه_بزرگان

ما دوستان خود را نه فقط به‌دلیل مهربان و سرگرم‌کننده بودن‌شان، بلکه شاید مهم‌تر از آن به‌دلیل این‌که خود واقعی ما را می‌فهمند، انتخاب می‌کنیم.

#تسلی‌بخشی‌های_فلسفه‌
#آلن_دوباتن
@daricheh93
http://Dariche93.ir                 
°❀°
🌸°❀°
°❀°🌸°❀°
8👏2👍1
Forwarded from Marzi Ganji
#اخبار‌دریچه

رمان مشهور پی‌یر دو ماریوو در بازار کتاب ایران
@daricheh93
dariche93.ir
Forwarded from Marzi Ganji
#اخبار‌دریچه


«دهقان نوکیسه» از برجسته‌ترین رمان‌های پی‌یر دو ماریوو، نمایشنامه‌نویس و رمان‌نویس فرانسوی قرن هجدهم روایتی از صعود اجتماعی مردی از طبقه پایین جامعه است که طنزی تیز و نقدی ظریف را بر ساختارهای اجتماعی، ارزش‌های طبقاتی و ریاکاری‌های بورژوایی به دنبال دارد. این اثر داستانی جذاب، انتقادی و سرگرم‌کننده درباره جاه‌طلبی، آرزو و دروغ است.
در نوشته پشت جلد کتاب آمده است: «ژاکوب که از زادگاهش در شامپانی به پاریس آمده با شور و شوق جوانی و سلامتی و درخشش خود زندگی را در کنار زیبارویان کشف می‌کند و از آن لذت می‌برد. او کم‌کم یاد می‌گیرد که چگونه از لذت‌های زندگی سود جوید. این جوان با شگفتی به دنیایی می‌نگرد که درهای خوشبختی را به رویش گشوده است و از خود می‌پرسد که آیا می‌توان بدون فساد اصیل و باوقار بود، بدون فریب فریبنده بود و بدون بی‌عدالتی ثروتمند شد و نیز بدون دسیسه چینی به موفقیت رسید؟ و آیا می‌تواند معصومیتش را با شور و شوق زندگی و میل به لذت حفظ کند؟ ژاکوب که نیمی شبیه به ژولین سورل و نیمی شبیه به تام جونز است مهمترین شخصیت در میان کاراکترهای ماریوو محسوب می‌شود. دهقان نوکیسه نقدی بر جاه‌طلبی و نابرابری اجتماعی و رفتارهای متظاهرانه است. ماریوو نشان می‌دهد که چگونه افراد چه از طبقه پایین و چه از اشراف برای رسیدن به قدرت و جایگاه اجتماعی روش‌های متفاوتی را به کار می‌گیرند.»
از پی‌یر دو ماریوو، نویسنده رمان «دهقان نوکیسه»، ۳۰ نمایشنامه هم باقی مانده که بیشتر آنها به زبان‌های دیگر ترجمه شده‌اند و بعضی از آن‌ها شاهکار محسوب می شوند.
@daricheh93
dariche93.ir
Forwarded from Marzi Ganji
#اخبار‌دریچه

رمانی درباره اسطوره‌ی اویتا و تاریخ آرژانتین
@daricheh93
dariche93.ir
Forwarded from Marzi Ganji
#اخبار‌دریچه

 «سانتا اویتا» رمانی است که مرزهای واقعیت و تخیل را در هم می‌شکند. این کتاب داستان اوا پرون، ملقب به اویتا، را روایت می‌کند؛ زنی که از فقر به قله‌های قدرت رسید و پس از مرگش به اسطوره‌ای جاودانه تبدیل شد.
توماس الوی مارتینث با قلمی شاعرانه و طنزی تلخ، سرنوشت جسد اویتا را دنبال می‌کند که پس از مرگش در سال ۱۹۵۲ به سفری پرماجرا در تاریخ آرژانتین کشیده شد. این رمان نه‌تنها یک داستان تاریخی است، بلکه تأملی عمیق بر اسطوره‌سازی، قدرت و هویت ملی ارائه می‌دهد.
توماس الوی مارتینث نویسنده و روزنامه‌نگار آرژانتینی است. او بیشتر به خاطر رمان‌هایش شناخته می‌شود. مارتینث همچنین جوایز ادبی متعددی از جمله جایزه آلفا گوارا را برای رمان «پرواز رینا» کسب کرده است.
او در سال ۱۹۳۴ در آرژانتین به دنیا آمد و مدرک ادبیات اسپانیایی و آمریکای لاتین را از دانشگاه توکومان و کارشناسی ارشد هنر را در دانشگاه پاریس گرفت. مارتینث از سال ۱۹۵۷ تا ۱۹۶۱ به عنوان منتقد فیلم فعالیت می‌کرد.
ibna.ir/x6zMv
@daricheh93
dariche93.ir
Forwarded from Marzi Ganji
#اخبار‌دریچه
«ارغوان» برگزیدگانش را معرفی کرد

هفتمین دوره جایزه ادبی «ارغوان» با معرفی برگزیدگان و تجلیل از گلی ترقی به پایان رسید.
در آغاز آیین پایانی جایزه ارغوان که شامگاه جمعه ۲۷ تیر ماه در پردیس تئاتر و موسیقی دِکُر (باغ کتاب) برگزار شد، پژمان بازغی که اجرای برنامه را بر عهده داشت، گزارش دبیرخانه این جایزه را درباره روند برگزاری هفتمین دوره این رویداد هنری که با موضوع «چمدان» برگزار شده است، ارائه کرد.
سوم: محمدحسن بیگدلی شاملو از تهران
دوم: نیلوفر عیدی از مشهد
اول: مصطفی ذره‌پرور از تهران
جایزه ادبی «ارغوان» ویژه داستان‌نویسان زیر ۳۰ سالی برگزار می‌شود که کتاب چاپ‌شده‌ای نداشته باشند.
@daricheh93
dariche93.ir
2👏1
°❀°🌸°❀°
🌸°❀°
°❀°
#دریچه_بزرگان

به نقطه‌ای رسیده‌ام که تنها یک مشغولیت دارم؛ بازسازی خودم.

#قطعات_بعید
#آنتونن_آرتو
@daricheh93
http://Dariche93.ir                 
°❀°
🌸°❀°
°❀°🌸°❀°
👍6
#پاراگراف_طلایی

راه رفتن خوب است.
همیشه خوب بوده است.
همیشه به درد می خورد.
وقتی که کرایه ی تاکسی گران تمام می شود.
وقتی که ثروتمندی و چربی های بدنت با راه رفتن آب می شود.
اگر بخواهی فکر کنی می توانی راه بروی، اگر بخواهی از فکر خالی بشوی باز هم باید راه بروی.
برای احساس کردن زندگی در شلوغی خیابان ها باید راه بروی و برای از یاد بردن آزار و بی مهری مردم باز هم باید راه بروی، وقتی جوانی، وقتی پیری، وقتی هنوز بچه ای هر توقف یعنی یک چیز خوشمزه و برای توقف بعدی باید راه رفت...

#پرنده_ی_من📖
#فریبا_وفی

@daricheh93
http://Dariche93.ir
6
°❀°🌸°❀°
🌸°❀°
°❀°
#دریچه_بزرگان

زندگی، کوتاه‌تر از آن است که غم دیروز را به امروز بیاوری.

#شازده_کوچولو
#آنتوان_دوسنت_اگزوپری
@daricheh93
http://Dariche93.ir                 
°❀°
🌸°❀°
°❀°🌸°❀°
6👍2
°❀°🌸°❀°
🌸°❀°
°❀°
#دریچه_بزرگان

آدم‌ها زمانی که احساس می‌کنند تسخیرت کرده‌اند، دیگر تلاشی برای حفظت نمی‌کنند.

#پائولو_کوئیلو
@daricheh93
http://Dariche93.ir                 
°❀°
🌸°❀°
°❀°🌸°❀°
5👍4
#پاراگراف_طلایی


زمان، بدون اراده، بدون هدف، بدون آرزو، بدون تازگی، بدون دگرگونی های نا منتظر، یک پیکره ی سنگی بیش نیست.

#یک_عاشقانه_آرام📗
#نادر_ابراهیمی

@daricheh93
Dariche93.ir
4
#اخبار_دریچه
📕 در نشست اعضای انجمن دریچه که دوشنبه برگزار شد، داستانی از داستان های اعضای انجمن، نقد و بررسی شد.

🖌" یک سایه " نویسنده: رئوفه باقری

در این دوشنبه داستانی، داستان "یک سایه" اثر خانم باقری، نویسنده و منتقد توانا نقد شد، این داستان به دلیل استفاده از تکنیکهای صحیح داستان نویسی مورد توجه اکثر منتقدین جلسه قرار گرفت.

داستان به سبک رئال و با زاویه ی دید اول شخص شاهد به رشته تحریر کشیده شده است.

درونمایه ی داستان در مورد تاثیر گذاری شرایط و محیط زندگی روی فرد است، اینکه گاه انسان ناخواسته از محیط تاثیر می پذیرد.

داستان موفق و کاملی است، همه چیز سر جای خودش و شخصیت پردازی به شکل مستقیم هست.‌
قهرمان داستان دختری کتابخوان و اهل ادبیات به نام فرخنده است.‌ بعد خواننده فرخنده ای را می بیند که ۱۸۰ درجه تفاوت پیدا کرده، معتاد و لاغر شده ، معیارهای اخلاقی اش تغییر کرده و شخصیتی متفاوت و متضاد با قبل پیدا کرده است.
نویسنده ، هوشمندانه، از  تکنیکی به نام "تکنیک ذهن فعال خواننده" استفاده کرده، در این تکنیک،  ذهن خواننده فعال می شود که علت این تغییرات را کشف کند و این کشف و ابهام باعث ماندگاری داستان در ذهن خواننده می شود.

فضا سازی داستان قوی و جذاب است.‌ نویسنده با توصیفات ملموس و طبیعی یک روز بارانی در بازار فروش تره بار و سبزی را به تصویر می کشد، تصویری از یک محیط مردانه و فضایی لُمپن. و تلاش نویسنده ستودنی است.

از ویژگی های خوب داستان این است که نویسنده موقعیت مکانی و زمانی خیلی خوبی را خلق کرده است و زمان و مکان در خدمت داستان هستند.

از دیگر ویژگی ها می شود به انتخاب شخصیت پردازی قوی اشاره کرد (زاویه دید اول شخص شاهد)؛ انتخاب زمان و مکان خوب، زمان: (یک روز پاییزی و بارانی)، مکان: (بازاری شلوغ و پر سر و صدا) ؛ توصیفات جذاب داستان و حتی وانتی که توسط نویسنده انتخاب شده است...
و کلا عناصر داستان یک همپوشانی با هم دیگر دارند واین عناصر بخوبی کنار هم نشسته اند. 

پایان بندی داستان فوق العاده است. اوج فرو پاشی فرخنده را به صورت غیر مستقیم به ما نشان می دهد. بارانی که می آید، وضعیت بحرانی ایجاد می کند و همه سعی می کنند با عجله بساطهایش را جمع و از بازار فرار کنند. 
پرتقال ها قل می خورند و فرار می کنند و تصویر پردازی زیبایی است.


📕 انجمن ادبیات داستانی دریچه برای این نویسنده ی گرامی،  آرزوی موفقیت روز افزون دارد.

@daricheh93
Dariche93.ir
7
2025/09/03 19:09:21
Back to Top
HTML Embed Code: