DARICHEH93 Telegram 29746
#اخبار_دریچه
📕 در نشست اعضای انجمن دریچه که دوشنبه برگزار شد، داستانی از داستان های اعضای انجمن، نقد و بررسی شد.

🖌" گربه ای پای درخت کاج"  نویسنده: هاشم عابد زاده

در این داستان از ابتدا با فضای داستان آشنا می‌شویم: خیابانی شهری با درخت کاجی در گوشه‌اش، و شخصیت‌هایی از دو دنیای متفاوت_ یک دختر نوجوان و یک کفشدوزک که راوی ماست.
تم اصلی هم از ابتدا زمزمه می‌شود: «نگاه انسان‌ها به زیبایی» و تضادش با طبیعت.

با شنیدن توهین دختر ("چه کفشدوزک زشتی!")، انگیزه‌ی راوی روشن می‌شود: زخمی شدن، تحقیر شدن، و در پی آن مرور خاطرات اجدادی، زیبایی‌شناسی، تاریخ و تخریب محیط زیست. اینجا داستان مثل قطاری که حرکت کرده، وارد مسیر اصلی‌اش می‌شود.
تصویر ماشین‌ها، تغییرات محیطی، و تنهایی راوی ـ همه در خدمت افزایش کشمکش درونی هستند.

نقطه‌ی اوج داستان آن‌جاست که کفشدوزک آرزو می‌کند شاید روزی آن دختر کوچک مهربان دوباره برگردد و او را از این فضای خشن نجات دهد. جایی که ته‌مانده‌ی امید به شکل خیال‌پردازی شاعرانه درمی‌آید: باران، قوطی، نجات.

وقتی کفشدوزک دختر نوجوان را در حال تلوتلو خوردن می‌بیند، این صحنه بار روانی بالایی دارد: دختری که قرار بود مظهر زیبایی و خواستنی‌بودن باشد، حالا خالی‌تر از کفشدوزک تصویر شده. فساد رو به طور غیر مستقیم بیان کرده ،در عوض، دختر بچه‌ای از ساختمان خارج می‌شود و آرام به سمتش می‌آید.

با جمله‌ی «بیا عزیزکم! بیا برو توی این قوطی...» به نقطه‌ی رهایی می‌رسیم.. حس رهایی و امید (هرچند لرزان) باقی می‌ماند.

راوی (کفشدوزک) انتخابی خوب است.

زبان شاعرانه، خیال‌انگیز و سیال به خوبی فضای بین واقعیت و فانتزی را می‌سازد.

بخش زاویه دید مخاطب اصلی
در آغاز:  اول‌ شخص خطابی دختر با کفش کتانی (مخاطب مستقیم "تو")
میانه: اول‌شخص تأملی خودش و مخاطب خواننده (مونولوگ درونی)
پایان: اول‌شخص روایی ما/خودش/دخترک مهربان

این چرخش در خطاب از «تو» به «من» و دوباره به نوعی «دیالوگ با جهان»، نه‌تنها ضعف نیست بلکه یک بازی هوشمندانه با زاویه دید محسوب می‌شه و به فضای ذهنی و احساسی کفشدوزک عمق و شخصیت می‌ده.

نقد پنهان اجتماعی درباره محیط زیست با لحنی نرم در متن تنیده شده.

پیوند افسانه و اسطوره (سیمرغ، تهمینه، هیمالیا) باعث عمق‌بخشی به جهان ذهنی کفشدوزک شده.
ولی این  اطلاعات بیش از حد برای یک حشره هست. این را یا باید پذیرفت (در فضای فانتزی)، یا کمی تعدیل کرد.


جمع‌بندی داستان:

داستان یک متن ادبی خیال‌پرداز، لطیف، تمثیلی و پُر احساس است. راوی غافلگیرکننده‌ای دارد، زبان شاعرانه‌ای را حمل می‌کند و به خوبی خواننده را در ترکیب رئالیسم و خیال شناور می‌سازد. در عین حال نگاهی نقادانه به زیباشناسی انسانی، تخریب طبیعت و بی‌رحمی ناخودآگاه انسان‌ها دارد.


📕 انجمن ادبیات داستانی دریچه برای این نویسنده ی گرامی،  آرزوی موفقیت روز افزون دارد.

@daricheh93
Dariche93.ir
3



tgoop.com/Daricheh93/29746
Create:
Last Update:

#اخبار_دریچه
📕 در نشست اعضای انجمن دریچه که دوشنبه برگزار شد، داستانی از داستان های اعضای انجمن، نقد و بررسی شد.

🖌" گربه ای پای درخت کاج"  نویسنده: هاشم عابد زاده

در این داستان از ابتدا با فضای داستان آشنا می‌شویم: خیابانی شهری با درخت کاجی در گوشه‌اش، و شخصیت‌هایی از دو دنیای متفاوت_ یک دختر نوجوان و یک کفشدوزک که راوی ماست.
تم اصلی هم از ابتدا زمزمه می‌شود: «نگاه انسان‌ها به زیبایی» و تضادش با طبیعت.

با شنیدن توهین دختر ("چه کفشدوزک زشتی!")، انگیزه‌ی راوی روشن می‌شود: زخمی شدن، تحقیر شدن، و در پی آن مرور خاطرات اجدادی، زیبایی‌شناسی، تاریخ و تخریب محیط زیست. اینجا داستان مثل قطاری که حرکت کرده، وارد مسیر اصلی‌اش می‌شود.
تصویر ماشین‌ها، تغییرات محیطی، و تنهایی راوی ـ همه در خدمت افزایش کشمکش درونی هستند.

نقطه‌ی اوج داستان آن‌جاست که کفشدوزک آرزو می‌کند شاید روزی آن دختر کوچک مهربان دوباره برگردد و او را از این فضای خشن نجات دهد. جایی که ته‌مانده‌ی امید به شکل خیال‌پردازی شاعرانه درمی‌آید: باران، قوطی، نجات.

وقتی کفشدوزک دختر نوجوان را در حال تلوتلو خوردن می‌بیند، این صحنه بار روانی بالایی دارد: دختری که قرار بود مظهر زیبایی و خواستنی‌بودن باشد، حالا خالی‌تر از کفشدوزک تصویر شده. فساد رو به طور غیر مستقیم بیان کرده ،در عوض، دختر بچه‌ای از ساختمان خارج می‌شود و آرام به سمتش می‌آید.

با جمله‌ی «بیا عزیزکم! بیا برو توی این قوطی...» به نقطه‌ی رهایی می‌رسیم.. حس رهایی و امید (هرچند لرزان) باقی می‌ماند.

راوی (کفشدوزک) انتخابی خوب است.

زبان شاعرانه، خیال‌انگیز و سیال به خوبی فضای بین واقعیت و فانتزی را می‌سازد.

بخش زاویه دید مخاطب اصلی
در آغاز:  اول‌ شخص خطابی دختر با کفش کتانی (مخاطب مستقیم "تو")
میانه: اول‌شخص تأملی خودش و مخاطب خواننده (مونولوگ درونی)
پایان: اول‌شخص روایی ما/خودش/دخترک مهربان

این چرخش در خطاب از «تو» به «من» و دوباره به نوعی «دیالوگ با جهان»، نه‌تنها ضعف نیست بلکه یک بازی هوشمندانه با زاویه دید محسوب می‌شه و به فضای ذهنی و احساسی کفشدوزک عمق و شخصیت می‌ده.

نقد پنهان اجتماعی درباره محیط زیست با لحنی نرم در متن تنیده شده.

پیوند افسانه و اسطوره (سیمرغ، تهمینه، هیمالیا) باعث عمق‌بخشی به جهان ذهنی کفشدوزک شده.
ولی این  اطلاعات بیش از حد برای یک حشره هست. این را یا باید پذیرفت (در فضای فانتزی)، یا کمی تعدیل کرد.


جمع‌بندی داستان:

داستان یک متن ادبی خیال‌پرداز، لطیف، تمثیلی و پُر احساس است. راوی غافلگیرکننده‌ای دارد، زبان شاعرانه‌ای را حمل می‌کند و به خوبی خواننده را در ترکیب رئالیسم و خیال شناور می‌سازد. در عین حال نگاهی نقادانه به زیباشناسی انسانی، تخریب طبیعت و بی‌رحمی ناخودآگاه انسان‌ها دارد.


📕 انجمن ادبیات داستانی دریچه برای این نویسنده ی گرامی،  آرزوی موفقیت روز افزون دارد.

@daricheh93
Dariche93.ir

BY انجمن ادبیات داستانی دریچه


Share with your friend now:
tgoop.com/Daricheh93/29746

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

The SUCK Channel on Telegram, with a message saying some content has been removed by the police. Photo: Telegram screenshot. The main design elements of your Telegram channel include a name, bio (brief description), and avatar. Your bio should be: End-to-end encryption is an important feature in messaging, as it's the first step in protecting users from surveillance. For crypto enthusiasts, there was the “gm” app, a self-described “meme app” which only allowed users to greet each other with “gm,” or “good morning,” a common acronym thrown around on Crypto Twitter and Discord. But the gm app was shut down back in September after a hacker reportedly gained access to user data. ‘Ban’ on Telegram
from us


Telegram انجمن ادبیات داستانی دریچه
FROM American