tgoop.com/Cafe_Strategy/41
Last Update:
🎈پدیده وارونگی سیستم علمی
(ابراهیم سوزنچی کاشانی)
🖱 اریک (1) آدم خوبی بود اگرچه پدر وی یک یهودی بسیار متعصب بود (البته صهیونیست نبود)، ولی خودش خیلی تعصبی نداشت. اما در هر صورت ما به راحتی با هم کار می کردیم، در نقش استاد و دانشجو. زمانی که درسم تمام شد، به دلیل اینکه هنوز به صورت مشترک روی یک مقاله کار می کردیم، برایم پست VISITING FELLOW در اسپرو (SPRU) تا انتهای سال 2016 گرفت. بدین ترتیب من دسترسی به ایمیل و تمام دیتابیس ها داشتم و البته دعوتنامه برای ویزا که من اقدامی نکردم تا اینکه مقاله منتشر شد و من هم منتظر بودم که ایمیل دانشگاه در ابتدای سال 2017 بسته شود و خداحافظ.
🖱در اوایل سال 2018 (یکسال دیرتر) ایمیلی رسید مبنی بر اینکه اکانت شما در حال بسته شدن است. من هم خبری از اریک نداشتم و لذا یک ایمیل برایش زدم که اکانت من در حال بسته شدن است و خداحافظ. اریک جواب داد که بازنشسته شده و دیگر در دانشگاه تدریس نمی کند، هرچند کماکان به شدت به کار پژوهش مشغول است. سپس وی به من پیشنهاد داد که ادامه کار پژوهشی را داشته باشیم و این بار یک پیشنهاد جدید داد که تحت عنوان ASSOCIATE TUTOR اسپرو باشم و اکانت خود را داشته باشم و با هم کار مشترک انجام دهیم.
🖱ایمیل اریک بیش از دو هفته است که آمده و یک بار دیگر هم ایمیل زده که چرا جواب ندادی. بنا به دلایل زیر نمی دانم چه جوابی بدهم:
🍐مساله امنیت غذایی و زیستی در ایران تقریبا مهم نیست. در کشوری که کارخانه تولید شیر با بیل آنتی بیوتیک می ریزد تا باکتری ها را بکشد و شیر را روانه بازار می کند، مساله امنیت غذایی یعنی چه؟ جایی که تمام مباحث مرتبط با ایمنی زیستی تبدیل به جنگ قدرت میان اشخاص و سازمانها شده است، چه تقاضایی برای پژوهش وجود دارد؟
🍐اگر هم مهم بود، مگر من می توانم به انگلستان بروم؟ اصلا انگلستان مگر در ایران سفارتخانه دارد؟ دفعه قبل هم نرفتم.
🍐اگر سفارتخانه ای وجود داشت و ویزا می گرفتم، به عنوان یک کارمند دولت مگر میشود سالی چند ماه آن طرف باشم؟ تنها گزینه برای رفتن این است که دانشیار شوی و یکبار در طول عمرت فرصت مطالعاتی بروی.
🍐بر فرض که کارمند دولت نبودم و مقرراتی بالای سر حضور من در دانشگاه نبود، با چه بودجه ای و کدام گرنت؟
🍐با فرض جور شدن منابع، جواب دوستان بالا و پائین و چپ و راست را چه بدهم که چرا به انگلستان رفت و آمد می کنی آن هم با یک یهودی زاده؟
🍐اگر همه اینها حل شود، اصولا مقاله ای اگر به صورت مشترک درآید، نمی توانم بنویسم که سوزنچی هم عضو هیات علمی شریف است و هم عضوی از اسپرو چرا که در این صورت امتیاز مقالات پژوهشی نصف می شود!!! یعنی فقط و فقط باید بنویسی شریف و اگر جای دیگر را بنویسی عملا نصفت می کنند (اینجا معنای نصف کردن یک نفر را فهمیدم)!
🍐همه اینها به کنار، به اریک بگویم که من را فقط بنویسید شریف، جواب آنها را چه بدهم؟ که اکانت و منابع ما را استفاده کردی؟ بگویم اینجا ایران است و مرا قرار است نصف کنند؟
🍐گویی همه اینها حل شد، مشوق کار با اساتید خارجی که امتیاز مقاله را ضربدر 1.2 می کند را دریافت نمی کنم، چرا که این بند تنها در صورتی اعمال می شود که دانشگاه مبدا با دانشگاه خارجی قرارداد یا تفاهم رسمی داشته باشد که در حال حاضر فقط تفاهم بین دو نفر است. چه معنا دارد دو نفر بخواهند با هم کار کنند؟
🖱کلا سیستم طوری بنا شده که شما بهتر است نخواهی تعاملات بین الملل داشته باشی. سیستم علمی بومی یعنی اینکه هر کسی بنشیند پشت میزش و مقاله بنویسد. نمی دانم چرا فکر می کنم یک جای کار ایراد دارد. چه بسا سیستم وارونه است. به نظر سیستمهای زیادی در ایران وارونه شده اند.
پ.ن. سال 1383 بود که ما تازه با مفاهیمی از نوآوری و فناوری آشنا شده بودیم و در به در دنبال مطالبی می گشتیم که از جستجوی در گوگل بهتر باشد. در آن زمان یکی از دوستان پاورپوینتی از کلاسهای اسپرو پیدا کرده بود که کمی بحث توسعه و تطور اقتصادی را از رویکرد شومپیتر و بیولوژی توضیح می داد. یادم می آید آن موقع فکر می کردیم خوشبخت ترین آدمهای دنیا هستیم. اینقدر این اسلایدها را بالا و پائین می کردیم و بحث می کردم و ذوق می کردیم که حد و نصاب نداشت. قطعا آن زمان به مخیله ام هم خطور نمی کرد که روزی برسد که به لطف سیستم علمی کشور حساب و کتاب بکنم که ASSOCIATE TUTOR آنجا بشوم یا نه؟!
🖱چطوری دلمان را به این سیستم وارونه خوش کردیم؟ رندی اخیرا گفت که یک راه حل دیگر هم هست که تو بهش فکر نمی کنی. چرا اصلا نمی روی همانجا! و من گفتم قرار است درست شود! البته ان شاء الله.
🖱فکر کنم با تغییر نسل شاید خیلی چیزها عوض شود. البته اگر تغییر رادیکال باشد. البته ان شاء الله
1- ERIK MILLSTONE
@cafe_strategy
goo.gl/vC647V
BY کافه استراتژی

Share with your friend now:
tgoop.com/Cafe_Strategy/41