BOOKPHILL Telegram 1429
لیلی و مجنون
قسمت چهارم


و آنان که نیوفتاده بودند
مجنون لقبش نهاده بودند
آنان که از دلداگی و عشق زمین نخورده بودند، او را مجنون یا دیوانه لقب دادند.


او نیز به وجه بینوایی
می‌داد بر این سخن گوایی

از بس که سخن به طعنه گفتند
از شیفته ماه نو نهفتند
مردم آنقدر درباره این دو با طعنه صحبت کردند که در نهایت لیلی را از قیس پنهان کردند.


از بس که چو سگ زبان کشیدند
زآهو بره سبزه را بریدند
از بس همانند سگان زبان کشیدند و طعنه زدند، سبزه را از این بچه آهو گرفتند.


لیلی چو بریده شد ز مجنون
می‌ریخت ز دیده در مکنون
(مکنون: پنهان)، لیلی از که از مجنون جدا شد پنهانی اشک می ریخت


مجنون چو ندید روی لیلی
از هر مژه‌ای گشاد سیلی

می‌گشت به گرد کوی و بازار
در دیده سرشک و در دل آزار

می‌گفت سرودهای کاری
می‌خواند چو عاشقان به زاری

او می‌شد و می‌زدند هر کس
مجنون مجنون ز پیش و از پس

او نیز فسار سست می‌کرد
دیوانگی‌ای درست می‌کرد
مجنون نیز افسار عقل را سست کرده بود.


می‌راند خری به گردن خرد
خر رفت و به عاقبت رسن برد

دل را به دو نیم کرد چون نار
تا دل به دو نیم خواندش یار
مانند انار دلش را دو نیم کرد تا یارش بداند نیمی از دلش پیش اوست.


کوشید که راز دل بپوشد
با آتش دل که باز کوشد

خون جگرش به رخ برآمد
از دل بگذشت و بر سر آمد

او در غم یار و یار ازو دور
دل پر غم و غمگسار از او دور

چون شمع به تَرک خواب گفته
ناسوده به روز و شب نخفته

می‌کُشت ز درد خویشتن را
می‌جست دوای جان و تن را

می‌کند بدان امید جانی
می‌کوفت سری بر آستانی

هر صبح‌دمی شدی شتابان
سرپای برهنه در بیابان
هر روز با سر و پای برهنه سر به بیابان می گذاشت.


او بندهٔ یار و یار در بند
از یکدیگر به بوی خرسند
مجنون بنده لیلی و پدر لیلی او را در خانه به بند کشیده بود و نمی گذاشت بیرون رود و تنها دلخوشی شان شنیدن بوی یکدیگر بود.

هر شب ز فراق بیت‌خوانان
پنهان رفتی به کوی جانان
هر شب از فراق ایجاد شده، شعر خوانان به زیر لب، پنهانی به کوچه لیلی می رفت.


در بوسه زدی و بازگشتی
بازآمدنش دراز گشتی

رفتنْش به از شَمال بودی
باز آمدنَش به سال بودی

در وقت شدن هزار پر داشت
چون آمد، خار در گذر داشت

می‌رفت چنان که آب در چاه
می‌آمد صد گریوه بر راه
وقت رفتن به سمت خانه لیلی سریع تر از باد شمال بود اما بازگشتنش بسیار طولانی بود. در وقت رفتن انگار پر پرواز در می آورد اما در راه بازگشت انگار در مسیرش خار روییده بود. هنگام رفتن مانند آبی که از بالا به چاه ریخته می شود بود و هنگام بازگشت انگار صدها پستی بلندی در راه آب بود.

پای آبله چون به یار می‌رفت
بر مرکب راهوار می‌رفت
هنگام رفتن به خانه لیلی حتی اگر پایش آبله زده بود، چنان مشتاق و پرشتاب می رفت انگار سوار بر اسب بود.

باد از پس داشت چاه در پیش
کآمد به وبال خانهٔ خویش
هنگام رفتن گویی باد از پشت سر می وزید و او سریع و سبک می رفت درحالی که او داشت خود را به چاه و خانه مصیبت می رساند.

گر بخت به کام او زدی ساز
هرگز به وطن نیآمدی باز
اگر بخت با او یار می شد و اوضاع به کام بود، او هیچگاه به خانه خود باز نمی گشت.




✏️بابک مصطفوی

@bookphill


#سه_شنبه_های_گنجوی
#برش_کتاب
#لیلی_و_مجنون_به_نثر_روان
#شعر
4



tgoop.com/BookPhill/1429
Create:
Last Update:

لیلی و مجنون
قسمت چهارم


و آنان که نیوفتاده بودند
مجنون لقبش نهاده بودند

آنان که از دلداگی و عشق زمین نخورده بودند، او را مجنون یا دیوانه لقب دادند.


او نیز به وجه بینوایی
می‌داد بر این سخن گوایی

از بس که سخن به طعنه گفتند
از شیفته ماه نو نهفتند
مردم آنقدر درباره این دو با طعنه صحبت کردند که در نهایت لیلی را از قیس پنهان کردند.


از بس که چو سگ زبان کشیدند
زآهو بره سبزه را بریدند
از بس همانند سگان زبان کشیدند و طعنه زدند، سبزه را از این بچه آهو گرفتند.


لیلی چو بریده شد ز مجنون
می‌ریخت ز دیده در مکنون
(مکنون: پنهان)، لیلی از که از مجنون جدا شد پنهانی اشک می ریخت


مجنون چو ندید روی لیلی
از هر مژه‌ای گشاد سیلی

می‌گشت به گرد کوی و بازار
در دیده سرشک و در دل آزار

می‌گفت سرودهای کاری
می‌خواند چو عاشقان به زاری

او می‌شد و می‌زدند هر کس
مجنون مجنون ز پیش و از پس

او نیز فسار سست می‌کرد
دیوانگی‌ای درست می‌کرد
مجنون نیز افسار عقل را سست کرده بود.


می‌راند خری به گردن خرد
خر رفت و به عاقبت رسن برد

دل را به دو نیم کرد چون نار
تا دل به دو نیم خواندش یار
مانند انار دلش را دو نیم کرد تا یارش بداند نیمی از دلش پیش اوست.


کوشید که راز دل بپوشد
با آتش دل که باز کوشد

خون جگرش به رخ برآمد
از دل بگذشت و بر سر آمد

او در غم یار و یار ازو دور
دل پر غم و غمگسار از او دور

چون شمع به تَرک خواب گفته
ناسوده به روز و شب نخفته

می‌کُشت ز درد خویشتن را
می‌جست دوای جان و تن را

می‌کند بدان امید جانی
می‌کوفت سری بر آستانی

هر صبح‌دمی شدی شتابان
سرپای برهنه در بیابان
هر روز با سر و پای برهنه سر به بیابان می گذاشت.


او بندهٔ یار و یار در بند
از یکدیگر به بوی خرسند
مجنون بنده لیلی و پدر لیلی او را در خانه به بند کشیده بود و نمی گذاشت بیرون رود و تنها دلخوشی شان شنیدن بوی یکدیگر بود.

هر شب ز فراق بیت‌خوانان
پنهان رفتی به کوی جانان
هر شب از فراق ایجاد شده، شعر خوانان به زیر لب، پنهانی به کوچه لیلی می رفت.


در بوسه زدی و بازگشتی
بازآمدنش دراز گشتی

رفتنْش به از شَمال بودی
باز آمدنَش به سال بودی

در وقت شدن هزار پر داشت
چون آمد، خار در گذر داشت

می‌رفت چنان که آب در چاه
می‌آمد صد گریوه بر راه
وقت رفتن به سمت خانه لیلی سریع تر از باد شمال بود اما بازگشتنش بسیار طولانی بود. در وقت رفتن انگار پر پرواز در می آورد اما در راه بازگشت انگار در مسیرش خار روییده بود. هنگام رفتن مانند آبی که از بالا به چاه ریخته می شود بود و هنگام بازگشت انگار صدها پستی بلندی در راه آب بود.

پای آبله چون به یار می‌رفت
بر مرکب راهوار می‌رفت
هنگام رفتن به خانه لیلی حتی اگر پایش آبله زده بود، چنان مشتاق و پرشتاب می رفت انگار سوار بر اسب بود.

باد از پس داشت چاه در پیش
کآمد به وبال خانهٔ خویش
هنگام رفتن گویی باد از پشت سر می وزید و او سریع و سبک می رفت درحالی که او داشت خود را به چاه و خانه مصیبت می رساند.

گر بخت به کام او زدی ساز
هرگز به وطن نیآمدی باز
اگر بخت با او یار می شد و اوضاع به کام بود، او هیچگاه به خانه خود باز نمی گشت.




✏️بابک مصطفوی

@bookphill


#سه_شنبه_های_گنجوی
#برش_کتاب
#لیلی_و_مجنون_به_نثر_روان
#شعر

BY BookPhill


Share with your friend now:
tgoop.com/BookPhill/1429

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Other crimes that the SUCK Channel incited under Ng’s watch included using corrosive chemicals to make explosives and causing grievous bodily harm with intent. The court also found Ng responsible for calling on people to assist protesters who clashed violently with police at several universities in November 2019. With Bitcoin down 30% in the past week, some crypto traders have taken to Telegram to “voice” their feelings. It’s yet another bloodbath on Satoshi Street. As of press time, Bitcoin (BTC) and the broader cryptocurrency market have corrected another 10 percent amid a massive sell-off. Ethereum (EHT) is down a staggering 15 percent moving close to $1,000, down more than 42 percent on the weekly chart. Telegram Channels requirements & features How to Create a Private or Public Channel on Telegram?
from us


Telegram BookPhill
FROM American