Telegram Web
#شاعران_اراک

« روزگار مگسی »

بعدِ پنجا رو کشیدُم به خیالُم سرکی
دِورِ باغ ملّی یه فال گردو، لبو ، زالزالکی

جای لب تاب و پی اِس فایو و پی اِس فور داشتیم
تیرونی ، طِوقه ی چرخی ، آخِرِش بادبادکی

هَمَه دِل خوش بودیم و عرشا به چشم می دیدیم
با یِه هُل شوتی و یه چَغچَغَه و زنبورکی

رو زِمین چرخِشِ هُل حالِمُنا خوش می کِرد
میونِ قیقِ هوا گردش و چرخ دولکی

عَهد ما کُهنَه و قُنداق و مشمّا مُد بود
پوشک مرسی کجا بود ؟ کی می دید رِو روئکی ؟

با کراتین و مکمّل عضلات بازوم
شدَه بود قدِّ متکّا آمّا خو بادکنکی !

با عی که بچَّه بودُم آمّا هنی یادُم هِس
آسّینای حلقه ای و دامنای پفکی

نُمزَه بازی اُن زَمون رِونق و بازاری داشت ،
تهِ دالون ، بیخِ پَسّو، پَسَلَه پَنُمَکی

از همون رو که آقام مرد و نَنَم مرحوم شد
مگسی می گذرَه روزام و شِوام شِوپرکی

اگه ریشخند ناکنید آمّا مو از بی پولی
گلَه دارُم رفقا اَ دَسِّ دِور فلکی !!

کم مُنا مسخرَه کن در به در نِو کیسَّه
بَرو بمّیر کولَه مرجون ، چُسُنَه ، آتشکی

کرونا ! ویروس سیصد نانویی دس وَردار
تو از عی شوخی و عی قتل و قِضای خرکی !

پُفی و معدَه و رودَه هَمَشون درگیرَن
با کوید نوزَّه ی الکلی ، گاهی اَتَکی

نونِ بهداشتی خریدُم تو مشمّا دیروز
نون ناگو ، کولَه وِلا ، کَرَّه زده یا کپکی

نود و هشت هَمَش سال عِزا بود و بِلا
چه بلاهایی ! هَمَه کَت و کلفت و کلکی !

چرخ گاریم نَمی گردَه تو گل و خرَّه دایی !!
بَفِرست جون سیبیلت یه هف هش تا کمکی !

گمونُم پیرَه زنای فک و فامیل باهم
آش پختن بَرَمون آمّا چینی رِو ، آبکی !

صُبَت از وام یه مِلیونی که می شد از ذوق
خِتِلی می شدم و قِول شما قلقلکی !

قِول می دن رؤسا از سر صُب تا دمِ شِو
از توک پاش تو بَگیر تا نوک فرقش الکی !

مو دلُم لک زدَه چَن وختَه بَرَ مَردایی ،
به وفای کد خدا ، صدق و صفای نمکی !

عهدِ جمشید و فریدون می گوئَن کَنّاسا
هَمَشون رشوَه بگیر بودن و اَ دَّم پولکی !

با عی که پیر شدم آمّا هنی گاگول می شُم
به یه قَنداغی و یه گولزنی و پسّونکی !

میون عی هَمَه بدبختی باد آوردَه
قُربونِ اُن لِو و دِندُن که بَشَه نی لبکی

صُبا یا پس صُبا از اُن پردَه بَفرِس
بَرَیِ دلخوشیمون اوسّا کریم قاصدکی !

با عی شعری که سرودُم به گَمونُم بد نی
هم الان سفت باخورُم اَ دَّسِ سعدی کتکی !!

#محمد_علمدار
فروردین ۹۹

@ArakiBass
گزارش تصویری از باغ گلهای لاله اراک

📸 #استاد_جمالزاده

@ArakiBass
Forwarded from اتچ بات
#شام_کرونایی

و البته نود درصدِ داستان این مثنوی واقعیست ...

در میانِ خواب و بیداری و تب
ناخوشی آمد سراغم نیمه شب

حالتی مابینِ مرگ و زندگی
ترس و یأس و رخوت و درماندگی

یک بلایی سخت ، یک دردی خفَن
دردِ تنگیِ نفس ، دردِ بدن

از نوکِ پاهام و مابینِ کمر
درد می پیچید تا اعماقِ سر

همچو مرغِ نیم بسمِل در قفس
بند می آمد به حلقومم نفس

گرچه تنگیِ نفس بی سرفه بود
می هراسیدم ازآن، با این وجود

ترس از ویروسِ نامیمون "تاج"
آفتِ مرموزِ نحسِ لاعلاج

همچنان طفلی ، هراسان و حزین
طاق باز افتاده بودم بر زمین

ناله می کردم چنان با خِسّ و خِس
کز تنم میرفت بیرون حال و حِس

بسکه وحشت کرده بودم زآن بلا
زیرِ لب می گفتم هی پرت و پلا

همسرم زین سر صدا بیدار شد
ناگهان حیرانِ این رفتار شد

بی تأمل زنگ زد بر چهل سی
تا کمک گیرد برایم از کسی

من که ترسان همچنان غُر می زدم
زین تماسش راهی دکتر شدم

دکتر آمد در کنارِ مرده ام
گفت دیشب را چه شامی خورده ام

گفتمش ما دوش مهمان بوده اییم
البته مهمان مامان بوده اییم

تا درآرم یک دلی را از عزا
بی هوا خوردم از انواعِ عذا

چهار پرسِ کاملِ جوجه کباب
پنج کاسه سوپِ مرغِ پُرلعاب

یک قدح سالاد فصل وِ اُلویه
در کنارِ ترشیِ پُراَدویه

دیسِ ماکارانیِ پُر پیچ و تاب
یک غذایی خوش خوراک و بد جواب

چند تِکّه دلمۀ برگِ کلم
سوپِ شیرِ گرم با آبِ قلم

البته همراهِ سالاد خیار
لابلایش دوغِ ناب گازدار

چند قالب ژلۀ خوش آب و رنگ
با تَنی لرزان و اشکالی قشنگ

آخرِ شب هم پیِ این سور و سات
با کمی آجیل و نقل و میوه جات

شب چره حسن اختامِ شام شد
ختم مهمانی ما اعلام شد

وصفِ این شامِ فراوان را چنان
بر طبیبِ خویش گفتم بی امان

کو همانطوری که آنرا می شنید
آب از چاکِ دهانش می چکید

گرچه هاج و واج و حیران گشته بود
با طُمأنینه دهانم را گشود

تکه چوبی را تهِ حلقم فشُرد
ذرّه بینی را کمی نزدیک بُرد

گفت میبینم که از فرط غذا
پر شده این خرخره تا انتها

اینکه میبینی شبیهِ مرده ایی
پُر بلاتر از کرونا خورده ایی

البته راه علاجش ساده است
وآن قرنطینۀ راهِ معده است

🎙 #هادی_فاضلی


@ArakiBass
.

شگفتا! شگفتا!

این روزها گاهی خبرهایی پخش می‌شود که با هیچ متر و معیار و ملاک و منطقی نمی‌توان توجیهشان کرد. با شنیدن چنین خبرهایی انسان شک می‌کند که خواب است یا بیدار؟ کابوس می‌بیند، یا واقعیت؟ کسی دارد سر‌به سرش می‌گذارد تا دستمایه‌ای برای شوخی و طنز پیدا کند، یا نه همه‌چیز واقعیت است و چیزی غیر عادی در کار نیست. از این‌گونه خبر‌ها یکی که همین امروز(۱۳۹۹/۱/۲۹) آمد زنده‌به‌گور کردن گروهیِ جوجه‌های تازه سر از تخم به در آوردهٔ مرغداری‌ها بود، که فیلم‌های دردناکی از آن در شبکه‌های مجازی دست‌به‌دست می‌شد. کاری که با هیچ توجیهی نمی‌توان از شناعت آن کم کرد،با هیچ توجیهی!

اما خبری دیگر که آن هم همین امروز مثل آواری بی‌امان، بر سر احساس و عواطف شنوندگان خراب شد و فضای فکر و اندیشهٔ خیلی‌ها را تیره‌و‌تار کرد و همگان را به بهت و حیرت افکند، خبر مزایدهٔ قطع درختان کهنسال روستای « اُستُو»_ از روستاهای کهن بخش چَرّا در نزدیکی اراک_ بود، آن هم به فرمان یک سازمان حکومتی. به‌راستی انسان باور نمی‌کند، و در وهلهٔ اول تصور می‌کند کسی دارد با افکار عمومی شوخی می‌کند. آخر مگر می‌شود برگزاری مزایده برای قطع درخت!! آن هم درخت‌های کهنسال!! آن هم به دست یک سازمان حکومتی که خود باید مدافع و نگاهبانِ داشته‌ها باشد!!

شگفتا!! یاللعجب!! حیرتا!! وامصیبتا!! ما در کجا داریم زندگی می‌کنیم؟! با چنین وضعیتی کارمان به کجا خواهد کشید؟! چه باید کرد؟! چه باید گفت؟!!


استاد #سعید_شیری

@ArakiBass
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 #گزارش_تصویری
مرحله بعدی پاکسازی جاده های حومه اراک توسط گروه انسانیت

تنها گزارشی که توی این ایام نحسن کرونایی حال ادم خوب میکنه پیگیری مداوم و دلسوزانه عده ای از همشهری های با عشق اراکیه که فارغ از قیل و قال و تظاهر و دوربین های خبری در حال پاکسازی جاده های حومه اراک هستند تا علاوه بر حفظ محیط زیست برای کارگران روزمزد که این روزها بشدت در تنگنا هستند نیز کارآفرینی کرده باشند.
این گروه وابسته به هیچ نهاد و سمنی نیست و عده ای از خیرین نیکوکار اراکی هزینه های آن را تقبل کرده اند و اسم انسانیت را ما از این جهت برایشان برگزیده ایم چون این گروه با عملکردشان نشان دادند
انسانیت همچنان هست...
درود بر شرفتان، خداقوت🙏

#محیط_زیست
#اراک_شهر_فرهنگ_و_ادب
#مهربانی_زمان_مکان_ندارد
#سفیران_مهربانی


@ArakiBass
صف چی؟ ثبت نام سیم کارت
سیم کارت برای چی ؟ برای صحت و سقم سرپرست خانوار ،برای ثبت نام وام یک میلیونی از محل یارانه ای، برای سپری کردن ایام کرونایی


دولتی که برای یک فقره وام یک میلیون تومانی که فی الواقع در برابر تورم افسار گسیخته ای که نتیجه ی عملکرد عاری از تدبیر خودش می باشد هیچ است ، سروصدا به پا می کند و مردمش را اینگونه به زحمت می اندازد( به عبارت دقیقتر تحقیر می کند) و سلامتی آنها را درصف های دریافت سیمکارت در این روزهای کرونایی به خطر می اندازد!!!

📸 #محسن_بابایی
اراک ۳۰ فروردین

@ArakiBass
مردگان رنگ بچهره ندارند
با فنجان قهوه سرخ
پاسوز تو شدم
فرشته با خوانچه میوه
زنگوله بر دست
آواز آخرین را می خواند.
شادی درنوشیدن قهوه
زیر خاکستر مواج روزها


باد
اما
ابر را بر کوه میزند
دم به دم
بر صخره
برسفال چینی فنجان .
باد
شادی را می تاراند
علف زار و دریا را
به موج می کشاند

این روز های سرد
وکافه های خالی
مرده گان
جز خواب بلند
وفنجانی قهوه ی سرد
چه دارند
بر باد دهند

#عبدالرضا_سلماسی

@ArakiBass
#دل_نوشته

گاهی انتظارخیلی شیرین ودلنشین وخواستنی است ودر گذرهرلحظه اش قندتوی دلت اب می شود ومثل پرنده ای شیدا می شوی وشوق پروازتمام جانت را دربر می گیرد انتظاری که پشتش امیداست روزنه ای به سمت روشنایی و نور درلحظه هایش باز میشودوسوسوی ستارگان امید اسمان قلبت را روشن ودلپذیر می کند
انتظاری که منجر دیدار و وصال می گردد وپرنده ی خوشبختی و بازسعادت روی دوش عاشق و معشوق می نشیند وفضا ی زندگی را معطرودلپذیر می کند و تمام دلتنگی و تلخی ها را ازیادها می برد

خوش بود ان دم که بعدازانتظار
می رسدازره نگارت بیقرار

خوشتران باشد به عشق و همدلی
زندگی درسایه ی پروردگار

#رحیم_فتوحی


@ArakiBass
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
‌خونه بعضی از ماها شاید دوره دوره...
اما دلای ما اراکیا، هر جای دنیا که باشیم،
بهم نزدیک،،،مهربون و باصفاست
این و سنجاب کوچولوی محله استاد نوری خوب متوجه شده، چون تا عمو مجید که ساکن تورنتو هست..
به عشق اراک فتیر پزی میکنه و بوی فتیر راه میوفته،سنجابه میاد پشت پنجره و سهم خواهی میکنه😍

#اراک_شهر_من
#اراکی_باس
#فتیر


@arakibass
#شاعران_اراک

(( سلامی به سعدی ))

بمناسبت اول اردیبهشت روز بزرگداشت استاد سخن شیخ مصلح الدین سعدی شیرازی

سلام ای بلبل گویای اسرار
سلام ای شاعر فرخنده گفتار

سلام ای باغبان باغ حکمت
سلام ای سعدی فرزانه رفتار

سلام ای در سخندانی یگانه
سلام ای در ادب صد باغ و گلزار

سلام ای شاعر شعر محبّت
سلام ای گلشن شعر از تو پربار

سلام ای در غزل سبقت گرفته
ز هر چه شاعر اندر مُلک دادار

سلام ای گلشن شعر و‌ ترانه
که اشعارت بود در چامه(۱) معیار

سلام ای شاعران را میر و استاد
فراتر شعرت از اوهام و‌ پندار

سلام ای باغزل هایت ربوده
دل از برناوپیران نکوکار

سلام ای آنکه در اشعار نابت
بود نقش صفا دائم پدیدار

سلام ای آنکه شعر و حرف نابت
بود زیب دهان مست و هوشیار

سلام ای بوستانت باغ حکمت
گلستانت ادب را دُرِّ شهوار

سلام ای داده درس دین ودانش
به مردوزن به اشعاری شکربار

سلام ای آنکه با اشعارشیوا
صفا دادی به باغ و‌ دشت وجوبار

سلام ای در سخن بی مثل و مانند
فصاحت را،بلاغت را توسالار

سلام ای آنکه باشد پند و حرفت
به هرسامان وکشور زیب افکار

سلام از مابه تو ای سعدی پاک
گرامی شهریار مُلک اشعار

محتشم مومنی #سامان -اراک

پی نوشت :
۱-چامه:سرود،شعر

@ArakiBass
Forwarded from اتچ بات
#شاعران_اراک

درد دلى با سعدى

بگذار تا بگريم، چون ابر در بهاران
كز سنگ ناله خيزد، روز وداع ياران
( سعدى )

سعدى دلم گرفته، زين روز و روزگاران
بامن حكايتى كن، زان عهد و زان دياران

سعدى بگو دوباره ازكوچ كاروانها
در جاده هاي برفي تا عمق ريگزاران

سعدى ببين مراهم اشك است در دو ديده
چون اشك ديدگانت روز وداع ياران

ازهر طرف سياهى چون بال زاغ ريزد
شهر دلم سياه است، چون شهر سوگواران

سعدى خزان گرفته ، باغ و بهار ما را
ديگر نمى تراود ، گل از لب بهاران

درد زمانه بنگر ، كز قحطى مروت
لب تشنه بازگردند ، مردم ز جويباران

سعدى ببين چگونه ، در سلطه ى تتاران
بر دار شد پياپى ، سرهاى سربداران

ديگر نمانده مردى ، تا پرچمى برآرد
خوابيده در كتابند ، گردان و شهسواران

پيش از من و پس از تو ، مردى هم از خراسان *
گفت اين غزل روانتر از آب چشمه ساران

اينك من از فراهان ، درنزد آن دو استاد
با اين غزل چه دارم ، جز عذر شرمساران

سعدى بگو خدا را، با آن زبان شيرين
باران رحمتش كو ، بر ما گناهكاران

گفتى به روزگاران ، مهرى نشسته در دل
بيرون نمى توان كرد ، الا به روزگاران

اما مرا چه گويى ، زان عشق ماندگارش
كز دل نرفته بيرون ، حتى به روز گاران

رفتم اراك و ديدم، در كوچه باغ خلوت
نامي كه كنده بودم ، بر ساقه ي چناران

از پشت شيشه ي اشك، تار و گرفته ديدم
نامش نديده آسيب، از ابر و باد و باران

سعدي ز عاشقي ها، در دست ما چه ماند
در نيمه راه پيري، جز ياد و يادگاران

سعدي مرا ببخشا، گر ياوه گفته باشم
كاشفته مي نمايد، گفتار بي قراران

* منظور دكتر محمدرضا شفيعي كدكني است كه غزلي دارد با مطلع:
اي مهربانتر از برگ در بوسه هاي باران
بيداري ستاره، در چشم جويباران

📝استاد #هوشنگ_نبیونی_فراهانی

https://www.tgoop.com/joinchat-BhG_3zwc6l9GVEZnbZhGLw
Audio
درد دلی با سعدی

📝شعر از استاد
#هوشنگ_نبیونی_فراهانی
🎙دکلمه از
#پارسیجانی (مهدی فارسیجانی)

@ArakiBass
گاهی هم یادآور میشیم که دلمون نمی خواد همشهری هامون بیشتر از این تو خاموشی و خاموشی ها بمونن


فرمایش یکی از عزیزان همشهری و اطاعت ما از انتقال دستورشون🌼

@arakibass
🔹 زنگ زدوم موژدوا دیدوم میگه هر جوری حسابشا میکنوم مینوم آدمیزاد خیلی بدبخته!!!

ینی یه جوری بدبخته که اصن حالا حالاها هم دوروس بشو نیس!

با این ویروس کرونا که اومد بدبختیه آدمیزاد بیشتر به چشم اومد!

لابد می پرسی مگه چطو شده؟


دیه طوری ناماخاسسه بشه! شما الان خودت یه نگاه کن دو سه ماه روزگاره که مث ممد تندوری افتادیم خونه!

اگه بریم بیرون خو میگن بلانسبت عجب آدم بیشعوری که قرنطینه رعایت نمیکنی!

اگه نریم بیرون (که الان سه ماهه نرفتیم) خو اصن پاک چل شدیم!

معلوم هم نیس تا کِی ماخا وضعیت اینجوری باشه!

خوشحال اونا که مُردن و این فلاکت و بدبختیه آدمیزادا نیدن!


اصن ملوم نی آدمیزاد به چه دلخوشی دره زندگی میکنه و زنده عه؟؟؟


🔷 دیدوم اصن موژدوا خعلی دره فاز منفی میده! سریع گوشیه قطع کردوم!


مو خودوم همیجوری دپرس شدم و بدون هیچ دلیلی میزنوم زیر گریه، موژدوا که ایجوری میگوفت دیه دلوم ماخاس دو دستی بپروم سر خودوم

🤨شماها وضعیت تون چجوریه؟
🤔ردیف مدیفید؟


@ArakiBass
🔴🔴🔴 #فوری و بسیار مهم

💢نجات شهر اراک نیازمند همراهی شما شهروندان عزیز

🔹ائتلاف زیست بوم مرکزی متشکل از چند #سازمان_مردم_نهاد فعال در حوزه #محیط_زیست و #حقوق_شهروندی بیانیه ای در مخالفت با اجرای پروژه احداث معبر 55 متری جدید که موجب قطع درختان محدوده پروژه میگردد تهیه کرده اند و هدر رفت منابع شهری برای اجرای چنین پروژه های در تضاد با توسعه متوازن شهری را نقد کرده اند.
هریک از شما شهروندان فرهیخته میتوانید با مراجعه به لینک زیر و امضا این بیانیه در اصلاح تصمیمات غیرکارشناسی و حفظ محیط زیست شهر اراک نقش مهمی داشته باشید.

بیایید با اراده خود تغییرات را رقم بزنیم.


📌 متن کامل بیانیه را اینجا بخوانید و امضا کنید:
📝 https://www.karzar.net/arak-urban-planning

✏️کاریکاتور از #وحید_علیمحمدی
🌿کانال زیست بوم استان مرکزی
🆔 @zistboom_markazi
👍1
#شاعران_اراک

عدالت جهانی


یکی در کودکی سهمش در این دنیا تباهی شد

اسیر پنجه های فقر در این دنیای واهی شد

مگر فرزند آدم نیستیم از یک پدر مادر

چرا اینگونه ثروت بین مردم جابجائی شد

یکی شد صاحب طیاره روی اَبر راه میرفت

یکی از فرط بدبختی دچار جیب خالی شد

یکی شد حاتم طائی و چترش روی مردم بود

یکی با جیب مردم دزدکی لغزید و ماهی شد

در این دنیای پهناور عدالت در کجا جاریست

ترازوی عدالت عاقبت ابزار شاهی شد

چه فرق است بین انسانها در این دنیای وانفسا

یکی بر مُردنش راضی و دیگر غرق شادی شد

چرا فرزند آدم حیله بر جان برادر کرد

عدالت از همان دوران اسیر فکر واهی شد

#محمدنبی_انصاری



@ArakiBass
#شاعران_اراک

سرخط اخبار

نگاهی دوباره به سرخط اخبار
بشر با بلایی سمج در کلنجار

زمین، خسته با پوزخندی تراژیک
زمان، پشت پرچینِ بحران گرفتار

مرض‌پروری روی استیک خفاش
مداوای ویروس با سوپ منقار

نتیجه، مزخرف‌ترین ابتلا در
ملال‌آوری با صعود از نمودار

خیابان و میدان و بلوار خلوت
گوزنی سر کوچه مشغول نشخوار

نه یک عصر نسکافه ای کنج کافه
نه قیلوله یا خوابکی در سمینار

قرنطینه در خانه، آنلاین با لایو
اگر هم نشد، جار و جنجال با یار

پس از سال‌ها پیر می‌خانه آمد
که فتواست تزریق الکل به بازار

فقط ماسک خیلی ضروری ست زیرا
وجودش کلید است در قفل هر کار

چه خوب است یک خرده آینده بینی
که این حرف حرفی درست است انگار

"به نازی که لیلی به محمل نشیند"
بلا می‌شود پشت لکسوس و جگوار

استاد #مصطفی_مشایخی

@ArakiBass
#اعلام_نیاز
خیرین محترم و همشهریان گرامی:
خانه سالمندان استان مرکزی ، (سرای سالمندان ابراهیم آباد)، نیاز به یک دستگاه سردخانه و یخچال فریزر دارد. بزرگوارانی که تمایل به همکاری دارند ، خواهشمندیم با شماره های ۰۹۱۸۸۶۳۰۰۰۴ و ۰۹۱۸۶۲۹۱۶۷۸ تماس حاصل نمایند.
دعای خیر سالمندان، توشه راهتان.
2025/08/26 04:03:13
Back to Top
HTML Embed Code: