tgoop.com/ArakiBass/20198
Last Update:
#شاعران_اراک
#خاطره
شبهای امتحان
درست چهل و نه سال پیش، نزدیک روزهای امتحان، جایی خواندم که معجون گردو و فندوق و عسل طبیعی برای تقویت حافظه خوب است و توصیه شده بود که دانش آموزان در شبهای امتحان حتما از این معجون استفاده کنند. آن نوشته را مخصوصا برای مادرم خواندم. می دانستم که نمیخرد و این بهانه ی خوبی می شود که در صورت افت احتمالی نمرههایم ، بگویم اگر خریده بودی، فسفر بیشری به مخم می رسید و معدلم بهتر می شد؛ یعنی توپ در زمین او میافتاد. اما متاسفانه مادرم فردای آن روز با دو پاکت پر از گردو و فندوق درجه یک و عسل فرد اعلا به خانه برگشت و مثل همیشه نگفت:"
مگه محمد، خالهزات یا پسرعموت، علیرضا، شب امتحان، معجون گردو و فندوق و عسل میخورند که همیشه معدلشون بیست میشه". خریدن گردو و فندوق و عسل همان و بسته شدن دست و بالم حتی برای نفس کشیدن همان. زیرا تا یک لحظه چشم از روی کتاب بر میداشتم که مثلا یک حرکت کششی در عضلاتم داشته باشم و نفسی تازه کنم، مادرم می گفت:" ده تومن دادم برات تنقلات و عسل خریدم؛ اون هم عسل طبیعی.پول که علف خرس نیست .بشین سر درس و مشقت ". یا اگر راهی دستشویی می شدم میگفت : کتابت را هم با خودت ببر از وقتت استفاده کن.کلی خرج روی دستم گذاشتی .وای به حالت اگه معدلت بیست نشه". طوری شده بود که حتی موقع شام و ناهار خوردن هم مجبور بودم کتاب به دست بگیرم .حتی موقع خواب هم کتاب را روی صورتم می گذاشتم و میخوابیدم. مادرم ساعت سه و نیم صبح از خواب بیدارم میکرد که معجونم را بخورم و درس بخوانم. دلشورهی خیلی بدی به جانم افتاد. میدانستم اگر معدلم بیست نشود، مادرم یاد و خاطر ده تومانی را که بابت تنقلات و شیشه ی عسل داده چون پتک بر سرم خواهد کوفت. همین التهابها باعث شد که نتوانم هوش و حواسم را روی درسها متمرکز کنم و معدلم از هر سال کم تر شد، مادرم تا چند وقت با یادآوری هزینهای که بیخودی روی دستش گذاشته بودم . طوری نگاهم می کرد که حس شتر بودن به من دست می داد ؛ مخصوصا وقتی این شعر سعدی را در وصفم می خواند:"
درختی که تلخ ست وی را سرشت
گرش برنشانی به باغ بهشت
ور از جوی خلدش به هنگام آب
به بیخ انگبین ریزی و شهد ناب
سرانجام گوهر به کار آورد
همان میوه تلخ بار آورد"
✍استاد #مصطفی_مشایخی
@ArakiBass
BY اراکی باس...؟
Share with your friend now:
tgoop.com/ArakiBass/20198