Warning: Undefined array key 0 in /var/www/tgoop/function.php on line 65

Warning: Trying to access array offset on null in /var/www/tgoop/function.php on line 65
68 - Telegram Web
Telegram Web
Audio
صوت نشست علمی نقد و بررسی دیدگاه‌های پروفسور «محمدعلی امیرمعزی» پیرامون تشیع نخستین
▪️۱۱دی‌ماه ۱۳۹۸
▪️دکترتوران و دکتر جاودان
🔷️@AmirMoezzi
The_silent_Qur’an_and_the_speaking_Q.pdf
3.6 MB
#معرفی_کتاب
📚«قرآن صامت و قرآن ناطق»
این کتاب شامل مجموعه مقالاتی از دکتر امیرمعزی پیرامون قرآن و کتب روایی متقدم است که با این عنوان به چاپ رسیده.
در این کتاب مقالات ارزشمندی به رشته تحریر درآمده.
▪️مقاله اول:
پیرامون کتاب سلیم بن قیس هلالی.
▪️مقاله دوم:
پیرامون کتاب القرائات احمد سیاری.
این مقاله، در مقدمه تصحیح کتاب القرائات توسط انتشارات بریل به چاپ رسیده.
(کلبرگ و امیر معزی)
▪️مقاله سوم:
پیرامون حبری و اراء تفسیری وی.
▪️مقاله چهارم:
پیرامون بصائر الدرجات صفار قمی.
▪️مقاله پنجم:
پیرامون سهم کلینی در دانش حدیث.
(حسن انصاری و امیر معزی)
@AmirMoezzi
👍1
🔷️ نقد مادلونگ بر دیدگاه امیرمعزی
🔸️تاریخچه مفیدی از کلام شیعی به قلم آقای مادلونگ در این مجلد موجود است که مناسب است به فارسی ترجمه شود:

https://books.google.com/books/about/The_Study_of_Shi_i_Islam.html?id=Hv9fAwAAQBAJ

در این مقاله که به شکل مقدمه‌ای از سوی استاد ما آقای مادلونگ نوشته شده، نقدی هم بر دیدگاه آقای امیرمعزی دیده می‌شود درباره طبیعت تشیع قدیم. آقای مادلونگ در این مقاله، دیدگاه آقای امیرمعزی را رد می‌کند و قبول نمی‌کند.
(حسن انصاری)
@azbarresihayetarikhi
@AmirMoezzi
Forwarded from تاوان | پژوهش‌های حدیثی (Ghanaatgar.M)
🔶️ یک گزارش نادرست
🔹️دکتر امیرمعزی در کتاب «راهنمای الهی در تشیع نخستین (اصیل)» (le guide divin dans le chiisme originel) آنجا که به بحث غلو در میان یاران امامان می‌پردازد، می‌گوید:
«جالب توجه است که در مواردی، شاگردی غالی توسط امامی محکوم و نفرین می‌شده؛ در حالی که نام او در میان شاگردان امام یا امامان بعدی به چشم می‌خورد که نشان می‌دهد علی‌رغم محکوم کردن در انظار عموم، فرد غالی به پیروی از آموزه‌های امامان ادامه می‌داده است».
وی در پاورقیِ ۶۹۰ همین عبارت، نام ۲۰تن از یاران امامان را که چنین ویژگی‌ای داشته‌اند یاد می‌کند. مبنای ایشان در این ادعا، رجال طوسی است.
به نظر می‌رسد این گزارش امیرمعزی، نادرست باشد. بیشتر کسانی که ایشان نام برده و در رجال طوسی رمی یا متهم به غلو شده‌اند یا ملعون خوانده شده‌اند، توسط امامان مورد لعن یا طرد یا مذمت واقع نشده اند! در واقع گزارش طوسی از غلو و نفرین شدن آنان، تلازمی با این ندارد که امامان نیز این گزارشات را پذیرفته یا منبع صدور آن باشند. پس از بررسیِ من (و بررسی جداگانه‌ی برخی پژوهشگران دیگر که به تازگی آگاه شدم)، از این میان فقط ۵نفر مورد نفرین و نکوهش امامان قرار گرفته‌اند (آن هم نه بر اساس رجال طوسی که مورد استناد ایشان است؛ بلکه بر اساس رجال کشی). جالب اینکه حتی همین ۵نفر هم توسط امام یازدهم نکوهش شده‌اند که نه معنا دارد در زمره‌ی یاران امام بعد که غایب است قرار گیرند و نه گزارشی دال بر این ادعا وجود دارد. ایشان در یک کتاب دیگر و یک مصاحبه نیز بر این نکته تاکید کرده است.
پرسش بی‌پاسخ این است: پروفسور امیرمعزی از چه کسانی سخن می‌گوید؟
گرچه ادعای فوقانی و اصیل ایشان که «ملعونین توسط امامان، در واقع مورد پذیرش امامان بوده‌اند و این لعن‌ها تقیه‌ای بوده است» ادله‌ی دیگری نیز دارد که باید در جای خود بررسی شود؛ اما این دلیل، مورد پذیرش نیست.

📚منابع این سخن دکتر امیرمعزی:
۱. the divine guide in early shi'ism , p.130
۲. راهنمای ربانی در تشیع نخستین (ترجمه)، ص۳۰۴
۳. تشیع؛ ریشه ها و باورهای عرفانی (ترجمه)، ص۲۴۶
۴. نشریه‌ی ایوان، شماره۳ (مصاحبه)، ص۴۹

▪️https://www.tgoop.com/tavanerejal
▪️https://eitaa.com/tavanerejal
🔸️محمدعلی امیرمعزی:
«در آنچه که به عنوان "سیره نبوی" نقل گشته، تقریباً هر چیز و ضد همان چیز را می‌توان یافت. محمّدِ تاریخی تا ابد ناپیدا شده است!».
🔹️سخنرانی این محقق و تاریخ‌دان ایرانی‌-فرانسوی با زیرنویس انگلیسی برای دوستانی که فرانسه نمی‌دانند.
@AmirMoezzi
https://youtu.be/mtyMquuYtv4
📚خلاصه مقاله
🔹یک متن و تاریخی رازآمیز
🔸بخش اول
آنچه در پی می‌آید، خلاصه‌ی مقاله‌ای است که در مقدمه فرهنگ قرآن به زبان فرانسه به چاپ رسیده است. این فرهنگ برای مخاطب عام غربی نگاشته شده است. هدف مقاله، آشنایی خواننده غیرمتخصص با تاریخ متن قرآن و شکل‌گیری آن در بافت تاریخی‌اش است. آنچه این مقاله را برای خواننده متخصص ایرانی حائز اهمیت می‌کند، تصویر منسجمی است که از تلاش‌های محققان غربی در یک قرن و نیم گذشته به دست می‌دهد. تلاش این محققان که روش‌ها و گرایش‌های مختلفی داشتند، آن بوده است که نظریه‌ای منسجم در باب تاریخ قرآن ارائه دهند که حداکثر هماهنگی را با گزارش‌های تاریخی داشته باشد. مهمترین ویژگی این مقاله، پوشش هر سه حوزه آلمانی، فرانسوی و انگلیسی زبان است که باعث می‌شود شمایی کلی از تحقیقات پژوهشگران غربی در دسترس خواننده قرار گیرد.
🔸مقدمه
این مقاله برای طرح مسئله است و ما در پی گزارشی کوتاه از مطالعات متفاوت درباره تاریخ و نگارش قرآن و همچنین تصورات مسلمانان متقدم از کتاب مقدس شان هستیم .
هرچه تدوین نهایی متن قرآن به زمان وحی نزدیکتر باشد، خطر تحریف کمتر می‌شود. مدعای اصلی رایج‌ترین سنت محافظه‌کاری: «تصمیم به جمع آوری قرآن بلافاصله بعد از رحلت پیامبر در سال ۱۱ هجری در زمان ابوبکر گرفته شد و نسخه رسمی که کاملاً وفادار بود وجود داشت؛ اما شکل گیری نهایی آن تا اواخر خلافت عثمان تقریبا سی سال پس از رحلت رسول خدا به درازا کشید».
در این مقاله به ادعاهای دیگر و جنبه های دیگر جمع آوری قرآن اشاره می‌شود که این مصحف تا به چه اندازه نزدیک به پیام آسمانی پیامبر خداست.
در زمان حاضر، نسخه های خطی هیچ کمکی نمی‌ کند؛ چون هیچ نسخه‌ای که دست نویس پیامبر یا یکی از صحابه باشد وجود ندارد و قدیمی‌ترین نسخه خطی کامل، متعلق به قرن سوم هجری است. تکه تکه بودن این نسخه های ما قبل از دوره عباسی، تاریخ گذاری شان را دشوار و محل مناقشه ساختند. بعضی از محققان آن را مربوط به پایان قرن اول می دانند؛ ولی محققان دیگر این نظریه را مردود دانستند و بر نظریه ای اتفاق نظر رخ نداده.
برای بررسی، از فقه اللغه تاریخی متن قرآن شروع کنیم که از منظری کلی تر در حوزه مطالعات انتقادی تاریخ نگارش در اسلام قرار دارد. آلویز اشپرنگر در قرن ۱۹ در رد سابقه دار بودن نگارش، نظریه ای داد و تا آغاز نیمه دوم قرن بیستم در میان پژوهشگران روش غالب بود. در دهه ۶۰ میلادی، با دو اثر، ایده وجود نوشتار نظام مند از زمان های بسیار دور تقویت یافت؛ ۱- مطالعاتی در ادبیات پاپیروسی. ۲- تاریخ نگارش های عربی. این نظریه مدعی قدمت نوشتار بود و بسیار مورد چالش قرار گرفت که این گونه جمع بندی شد: «در تاریخ متون اسلامی بین دو عمل "نوشتن" و "انتشار" تفاوت وجود دارد (نوشتن، متقدم و انتشار، متاخر است. انتشار، مدت ها به شکل شفاهی بوده)». دومین چالش تئوری کتابت متاخر، کشف منابع بسیار قدیمی است که عمدتا مربوط به نیمه دوم قرن دو بود.
🔸دو گرایش علمی
در برخورد با مشکلات و تضاد های که در نوشته های مسلمانان است، دو شیوه در پژوهش های غربی بر اساس اصطلاحات گرگور شویلر وجود دارد؛ ۱- کلان انتقادی ۲- انتقادی.
روش «کلان انتقادی» روش دانشمندانی است که کاملاً یا تقریباً همه سنت نوشتاری مسلمانان را رد می کنند. مینگانا که از دانشمندان این دسته است معتقد است مصحف عثمان باید در دوره عبدالملک به صورت نهایی گردآوری و تدوین شده باشد. این گرایش با دو کتاب جنجالی «مطالعات قرآنی» و «محیط فرقه ای» جان ونزبرو به نقطه اوج خود رسید .
اما پژوهشگران روش «انتقادی» بر این باورند که از بررسی علمی سنت نوشتاری اسلامی می‌توان به خوبی اطلاعات کم و بیش قابل‌قبولی استخراج کرد و اطلاعات نادرستی نیز وجود دارد. در واقع اینجا مسئله اصلی پیدا کردن معیار های مناسب ارزیابی برای ایجاد این تمایز است. برای نمونه فردریش شوالی بسیاری از روایات سنتی موجود درباره لهجه قریشی قرآن و جمع اولیه آن را به وسیله ابوبکر را رد کرد؛ ولی پذیرفت که بخش قابل توجهی از قرآن در زمان پیامبر به شکل نهایی بوده و جمع‌آوری نهایی نیز در زمان خلافت عثمان صورت گرفته.
می‌توان اینگونه جمع‌بندی کرد:
روش انتقادی: یک منبع کهن، محتوایش را باید تا جایی قابل قبول شمرد که دلیلی ارزشمند و بیطرفانه برای ردش پیدا نشود.
روش کلان انتقادی: اگر یک منبع کهن را که دلایل مشخصی برای قبولش نداریم رد کنیم، احتمال رسیدن به واقعیت بیشتر می‌شود.
@AmirMoezzi
📚خلاصه مقاله
🔹یک متن و تاریخی رازآمیز
🔸بخش دوم

🔸چند مسئله مبهم در متن قرآن
عناصری درون متنی در قرآن هست که مستقیما ایجاد پرسش می‌کند؛ مانند اصطلاح «الجزیه عن ید ، کلاله و ..». پرسش مهمی که باید از کسانی که با بحث جمع آوری قرآن سر و کار دارند پرسید این است که به چه دلایلی دانشمندان مسلمان از گذشته بسیار دور معنای این واژه گان را نمی دانستند؟
گسست دیگری هم در حوزه فقه است. بسیاری از دانشمندان با مطالعه موارد حقوقی در قرآن بدین نتیجه رسیدند که بخش عمده حقوق اسلامی که ما از قرن دوم هجری می‌شناسیم غیرقرآنی و گاه ضد قرآنی است! چرا ظاهر قرآن و سخنان منتسب به پیامبر مدت ها مورد غفلت گرفته و با آن عمل نشده؟ ممکن است دلیلش مثلاً جمع‌آوری دیرهنگام و عدم اتفاق نظر یا به دلیل اتکای بیش از حد به رای و نظر باشد. این پرسش های بی جواب بنای گرایش کلان انتقادی را تشکیل می‌دهد.
«ونزبرو» بی شک رادیکال ترین و معروف ترین نماینده این گرایش است که پس از ارائه نظریه های خاص سال تثبیت قرآن را پیش از سال ۱۸۰، دوران ابتدایی حکومت عباسی می‌داند؛ ولی نظر او درست نیست. جدا از دلایلی که تا به حال مطرح شده با در نظر گرفتن ادله دیگر دانش ها مثل کدیکولوژی، باستان شناسی و کتیبه شناسی، این تاریخ گذاری قابل دفاع نیست. علاوه بر «نسخه صنعا»، پاره های «خربه المرد» نشان از یک متن تثبیت شده در پایان دوره اموی دارد.
گزارش‌های مربوط به جمع نظام مند قرآن در زمان خلافت ابوبکر در منابع دینی مانند الرده و الفتوح و ... آمده است.
🔸تردید و تضاد در منابع اسلامی
سنت نوشتاری اسلامی نیز حاوی حوزه های مبهم است. این مطلب نشان از آن دارد که نگارش نهایی قرآن دیرتر از آن زمانی صورت گرفته که این سنت ادعا دارد.
بر اساس رایج ترین روایات در سنت اسلامی بعد از رحلت رسول خدا فقط پاره های قرآن نزد از برخی اصحاب وجود داشت که اولین بار ابوبکر آن را در یک نسخه جمع کرد و به دستور عثمان این کار تکمیل و با دیگر نسخ مقابله شد و دستور از بین بردن دیگر نسخ را داد تا متن واحدی در سراسر جهان مورد استفاده واقعا شود.
🔸اختلاف درباره ماهیت و انتقال متن قرآن
مهم ترین اصطلاحات تحقیق ما در زمان های بسیار دور نیز گنگ بوده است مانند واژه «قرآن» که گاه به سخن پیامبر نیز اطلاق می شده است.
همچنین برخی اشکال کرده اند که ریشه «جمع» در اصطلاح «جمع القرآن» به معنی جمع کردن است؛ ولی بسیاری از فرهنگ نویسان مسلمان گقتند که ممکن است معنی حفظ کردن و به ذهن سپردن را هم بدهد و مشکل با آیه «ان علینا جمعه و قرآنه» بیشتر می‌شود که در اینجا گوینده کیست و واژه های جمع و قرآن دقیقا چه معنایی دارد؟ که مفسران در این مورد اتفاق نظر ندارند.
استنکاف ابوبکر در مقابل پیشنهاد جمع قرآن و دلیلی که تراشید برای چه بود؟ آیا پیامبر می خواست که قرآن نیز مانند شعر به شکل یک ‌روایت شفاهی باقی بماند؟ اگر چنین باشد پدر «ادموند بک» اولین کسی بود که به شباهت بسیار اولین قاریان قرآن با روات کهن شعر عربی در دوران پیش از اسلام اشاره کرد. برای این روات تغییرات اساسی در شعر عیب نبود و بلکه مطلوب هم بود. قراء اولیه از طریق فعالیتی که تا میانه قرن دوم داشتند اختلاف قرائت را امتیاز برای بهبود زبان قرآن در نظر می‌گرفتند.
برخی متون به حذف بخش هایی از قرآن و همچنین به اضافات اشاره کردند؛ مانند حذف دو سوره کوتاه الحفد یا الخلع یا برخی آیات. تا قرن چهارم بسیاری از شیعیان اعلام می کنند که نسخه رسمی قرآن نسخه ای است که بسیار سانسور شده و علاوه آنان در منابعشان قرائاتی را هم که در مصاحف عثمانی نیامده بود ذکر می کردند. در مورد اضافات نیز برخی از رقبا مانند گروهی از خوارج معتقدند سوره یوسف جعلی است. مجموعا برخی از علما صحت مصحف رسمی را زیر سوال می‌برند.
@AmirMoezzi
📚خلاصه مقاله
🔹️یک متن و تاریخی رازآمیز
🔸️بخش سوم (پایانی)

🔸️وزن تاریخ
به نظر می آید تدوین نهایی قرآن، رابطه با کشمکش های سیاسی دینی داشته است؛ فلهذا حذیفه بعد از مشاهده اختلاف بر سر نحوه قرائت میان سربازان شامی و عراقی به عثمان گفت یک نسخه مکتوب و واحد از قرآن تدوین کند.
چندتن از حکمرانان فوق العاده ثروتمند اسلامی برای موضوع ما بسیار حائز اهمیت اند: اولین نفر عبید الله بن زیاد است. ابن ابی داوود سجستانی نوشته است که عبیدالله در تدوین متن قرآن دست داشت. یزید بن هرمز فارسی کارپرداز ایرانی اش گفته است عبیدالله ۲۰۰۰ حرف به مصحف اضافه کرد که این عبارت البته چند پهلو است.
دومین شخصیت حجاج بن یوسف است که در بسیاری از منابع آمده است که حجاج در تدوین متن قرآن دخالت فراوانی داشته است.
طبق بعضی از روایات با همه این کارها مصاحف دیگر همچنان رواج داشتند. گزارش عبدالمسیح الکندی در این باب بسیار ارزشمند است.
سومین شخصیت خود عبدالملک مروان است. دوره خلافت وی در تبدیل اسلام به یک نظام دینی نقش تعیین کننده داشته است. در نقلی او می گوید در ماه رمضان قرآن را جمع کردم.
به نظر می‌رسد دومین متن اسلامی یعنی «حدیث» هم اساساً در دوره عبدالملک تدوین گشت. بنا بر تحقیقات برخی، اولین کسی که به صورت نظام مند به نگارش حدیث پرداخت «ابن شهاب زهری» بوده. او به دستور هشام بن عبدالملک این کار را انجام داد.
بدین ترتیب ابتکار ایجاد مصحف رسمی در زمان عثمان آغاز و در زمان عبدالملک یا کمی بعد به سرانجام رسید. ولی سنت اسلامی بر این تاکید می‌کند که تدوین نسخه قرآن بسیار قدیمی است؛ حال آن که مثلاً بنابر روایت ابن ندیم تا قرن سوم نیز نمونه‌هایی از نسخه های موازی و غیررسمی در منطقه بصره یافت می‌شده. یکی از مهمترین نمادهای پذیرش دیرهنگام قرآن رسمی، محکومیت دو دانشمند «ابن مقسم» و «ابن شنبوذ» است که در آغاز قرن چهارم به دلیل استفاده از قرائت غیر رسمی محاکمه شدند.
در پایان قرن ۴ جدالی میان شیعیان و سنیان در بغداد بر سر شرعی یا غیرشرعی بودن مصحف ابن مسعود در گرفت که در آخر دادگاهی سنی رای به انهدام آن داد!
در واقع در جامعه ای که نسخه های موازی ابزار مشروعیت گروه‌های مختلف دینی سیاسی به شمار می آمده اند، نسخه عثمانی چند قرن طول کشید تا مورد قبول همه مسلمانان شود.
پایان

▪️ترجمه: مجید منتظرمهدی
▪️تلخیص: محمدمهدی دخانی
@AmirMoezzi
🎤سخنرانی‌های امیرمعزّی (سوم)
✍️سید کمال کشیک‌نویس رضوی‌

(این یادداشت‌ها، ترجمه دقیق سخنرانی‌ جناب امیرمعزی نیست؛ بلکه گزینش نکات اصلی آن است که در صورت تمایل، خوانندگان می‌توانند به متن اصلی منتشر شده آن‌ مراجعه نمایند).

▪️Mohammad Ali Amir-Moezzi, « Exégèse et théologie de l’islam shi’ite », Annuaire de l'École pratique des hautes études (EPHE), Section des sciences religieuses, 117 | 2010, 143-149.

▪️نکات مقاله تفسیر الحِبَری(م 286 ه.ق): تفسیر قرآنی و باطنی گرایی شیعی

1. تمرکز امیرمعزی بر تشیع پیش از دوران آل بویه است.

2. متون متقدم، آموزه هایی دارد که باطنی، عرفانی و حتی جادویی است.

3. امیرمعزی به چند نویسنده برجسته شیعی از سده سوم تا چهارم اشاره می کند و امتیاز آثار آنان را داشتن ویژگی‌های باطنی می داند که در آثار دیگر رد و نشانی از آنها نمی توان یافت.

4. برخی از ویژگی های متون تفسیری پیش از آل بویه که امیرمعزی به آنها نام «باطنی-فراعقلانی اصلی» داده، عبارت است از:

الف: هیچکدام از تفاسیر، همه قرآن را دربر نمی گیرد و صرفاً آیاتی یا سوره هایی را تفسیر کرده‌اند.
ب: در تفسیر آیات منحصراً از روایات اهل البیت یا همان تفسیر بالمأثور استفاده شده است.
ج: انتخاب های صورت گرفته از آیات برای تفسیر با مقاصد شیعی در زمینه های کلامی و فقهی و تاریخی هماهنگ است و پیوند عمیقی با اهل البیت و پیروان و دشمنان آنان دارد.
د: در این تفاسیر، موضوعاتی مانند ادبیات، لغت، نحو و ... به چشم نمی خورد.

5. برخی از دلایلی که سبب تغییر رویکرد تشیع از باطنی گری به عقل گرایی شد عبارتند از:

الف: تسلط گروه های شیعی بر سرزمین های مهم امپراطوری اسلامی[قرن شیعی/قرن چهارم/قرن اسماعیلیه]
ب: آغاز غیبت آخرین امام شیعه اثنی عشریه
ج: چرخش(های) منطقی اندیشه اسلامی
د: تلاش طبقه جدیدی از فقهای شیعی اثنی عشری که درصدد توجیه حکومت آل بویه برآمدند.
هـ: تلاش برای هماهنگ شدن با وضعیت جدیدی که همچنان خلافت در دست اهل سنت است و ضرورت فاصله گرفتن از اسلاف به ویژه عقایدی که زمینه تفرقه را بین آنها ایجاد می کرده است.

6. امیرمعزی، آثار تفسیری مانند التبیان فی تفسیر القرآن شیخ طوسی را از نخستین تفاسیر کامل شیعی می داند که نشانه های شیعی پیشین، از آن حذف شده است.

7. از نظر امیرمعزی، تفاسیر سنت اصلی شیعه که الحبری هم از جمله آنهاست، تا دوره صفویه به حاشیه رانده می شوند و در این عصر دوباره مورد توجه قرار می گیرند.

8. متون اولیه تفسیری شیعی، دارای یک «نظریه تفسیری» هستند؛ اینکه همه آنچه به عنوان «وحی» شناحته می شود را، باید «ولی/امام» معنا کند چراکه وحی نبوی سطوحی دارد که بدون راهنمایی امام فهمیده نمی شوند.

9. اهمیت «ولی» در همه متون شیعی به ویژه تفسیر قرآن، تصریح شده است. این ویژگی، امتیاز ِبرتری تفسیر شیعی نسبت به تفاسیر دیگر است.

10. منازعات سیاسی نیز بر سر همین دوگانه تنزیل و تأویل بوده است.

11. هر پیامبری موظف به ابلاغ رسالت است و پس از وی اوصیائی می آیند تا آن را تبیین کنند. این گروه در اقلیت هستند که از آنها در طول تاریخ با عنوان «شیعیان» یاد می شود. شیعه تاریخی یعنی کسانی که در اسلام پیرو امام پیامبر اسلام بوده اند. آنها خود را آخرین حلقه از این سلسله طولانی شیعیان می دانند، از این رو، باید تشیع را نه صرفاً در بستر اسلامی که در بسترب فراتر و بلکه «بشری» بازخوانی کرد.

12. پیامبر/امام؛ ظاهر/ باطن؛ وحی/ تفسیر؛ تنزیل/ تأویل؛ آشکار/نهان؛ این دوگانه های ذاتی تشیع است که همه چیز جهان را با آن ارزیابی می کند.

13. با توجه به قدمت و مرکزیت این اندیشه ها در شیعه، می توان قدمت و مرکزیت متون تفسیری را تعیین کرد.

14. تفسیر شیعی یکی از زمینه هایی است که نشان دهنده درآمیختگی مرزهای عقیدتی شیعیان در دوران نخستین است.

15. تفسیر الحبری گونه‌ای از اسباب النزول است با رویکردی شیعی که، خود را در سایه اعتبار ابن عباس پنهان کرده است.

16. این نوع تفسیر آیات، یعنی تأویل آنها به شخصیت های اصلی شیعه و اهل البیت، درگذر زمان به سبک اصلی تفسیرنگاری شیعیان تبدیل می شود و دو ویژگی برجسته می یابد؛ نخست حذف راویان غیرشیعی به نفع راویان شیعی و محور قرار گرفتن امامان در زنجیره روایت.

17. تفاسیر شخصی سازی شده * یعنی تفاسیری که به شخصیت‌های برجسته شیعی، اهل البیت، می پردازند.

18. این روش تفسیری تا حال حاضر ادامه یافته و نمونه های بسیاری از آن را می توان یافت.

*commentaires personnalisés

@AmirMoezzi
▪️پ.ن:
این سخنرانی به صورت مقاله در کتاب‌های زیر نیز چاپ شده و در دسترس است.
1. Mohammad Ali Amir-Moezzi. Le Tafsīr d’al-Ḥībarī (m. 286/899). Exégèse coranique et ésotérisme shi’ite ancien Exégèse coranique et ésotérisme shi’ite ancien. In: Journal des savants, 2009, n° pp. 3-23.
2. Mohammad Ali Amir-Moezzi, The Tafsīr of al-Ḥibarī (d. 286/899): Qurʾanic Exegesis and Early Shiʿi Esotericism, The Study of Shiʿi Islam History, Theology and Law, Farhad Daftary and Gurdofarid Miskinzoda (ed.), I.B.Tauris Publishers LONDON • NEW YORK in association with The Institute of Ismaili Studies LONDON, 2014, pp. 113-134.
3. Mohammad Ali Amir-Moezzi Mohammad Ali Amir-Moezzi, The Necessity of Hermeneutics: On the Qur’anic Commentary of al-Hibar, With contributions by Etan Kohlberg and Hasan Ansari, Th e Silent Qur’an & the Speaking Qur’an, Scriptural Sources of Islam Between Hist ory and Fervor, Translated by Eric Ormsby, Columbia University Press, New York, 2016, pp. 75-97.

@AmirMoezzi
2025/10/25 14:47:55
Back to Top
HTML Embed Code: