□ از اکثریّت قریببهاتفاقِ ما انتظار دارن که پیوسته و نظاممند دورویی کنیم. انسان بیاینکه به سلامتیش صدمه بزنه نمیتونه هر روز خودش رو خلاف چیزی که احساس میکنه نشون بده... .
●○ پست جدید | پیبوک
○● https://www.instagram.com/p/DPA6EMnDE3A/?igsh=cjJtM24zZXA3and2
□ از اکثریّت قریببهاتفاقِ ما انتظار دارن که پیوسته و نظاممند دورویی کنیم. انسان بیاینکه به سلامتیش صدمه بزنه نمیتونه هر روز خودش رو خلاف چیزی که احساس میکنه نشون بده... .
●○ پست جدید | پیبوک
○● https://www.instagram.com/p/DPA6EMnDE3A/?igsh=cjJtM24zZXA3and2
❤4🔥3👍2
□ توازن وحشت
در جامعهی مصرف، کالایی که انسان بیش از همهچیز مصرف میکند، خوشبینی است. از زمانیکه سیّارهی ما از همهی چیزهایی انباشته شد که برای ویرانی آن و در صورت لزوم ویرانی سیّارات نزدیکتر به آن لازم است، همه راحت گرفتند و خوابیدند. واقعاً عجیب بود. صِرف وفورِ سلاحهای وحشتانگیز و تعداد روزافزون ملّتهایی که آن سلاحها را در دست داشتند، بهصورت عاملی اطمینانبخش جلوهگر شد. از اینکه از سال ۱۹۴۵ به بعد دیگر هیچیک از آن سلاحها استفاده نشده بود، چنین نتیجه میگرفتند که «جرئت نخواهند کرد» و لذا اتّفاقی روی نخواهد داد. حتّی برای این امنیت دروغین که در آن میزیستیم، نامی وضع کرده و ظاهر یک استراتژی عالی به آن داده بودند، یعنی آن را «توازن وحشت» مینامیدند.
[ روبر مرل || قلعهی مالویل | ترجمهی محمد قاضی / نشر علمی و فرهنگی / چاپ هفتم: ۱۳۹۹ / ص۴۴ ]
@AConfederacy_of_Dunces
#روبر_مرل
#قلعهی_مالویل
□ توازن وحشت
در جامعهی مصرف، کالایی که انسان بیش از همهچیز مصرف میکند، خوشبینی است. از زمانیکه سیّارهی ما از همهی چیزهایی انباشته شد که برای ویرانی آن و در صورت لزوم ویرانی سیّارات نزدیکتر به آن لازم است، همه راحت گرفتند و خوابیدند. واقعاً عجیب بود. صِرف وفورِ سلاحهای وحشتانگیز و تعداد روزافزون ملّتهایی که آن سلاحها را در دست داشتند، بهصورت عاملی اطمینانبخش جلوهگر شد. از اینکه از سال ۱۹۴۵ به بعد دیگر هیچیک از آن سلاحها استفاده نشده بود، چنین نتیجه میگرفتند که «جرئت نخواهند کرد» و لذا اتّفاقی روی نخواهد داد. حتّی برای این امنیت دروغین که در آن میزیستیم، نامی وضع کرده و ظاهر یک استراتژی عالی به آن داده بودند، یعنی آن را «توازن وحشت» مینامیدند.
[ روبر مرل || قلعهی مالویل | ترجمهی محمد قاضی / نشر علمی و فرهنگی / چاپ هفتم: ۱۳۹۹ / ص۴۴ ]
@AConfederacy_of_Dunces
#روبر_مرل
#قلعهی_مالویل
👍5
پایانِ دنیا، بهعبارت دیگر دنیایی که ما تا آن لحظه در آن زیسته بودیم، به سادهترین و عادیترین نحو آغاز یافت. برق خاموش شد.
[ روبر مرل || قلعهی مالویل | ترجمهی محمد قاضی / نشر علمی و فرهنگی / چاپ هفتم: ۱۳۹۹ / ص۵۴ ]
@AConfederacy_of_Dunces
#روبر_مرل
#قلعهی_مالویل
پایانِ دنیا، بهعبارت دیگر دنیایی که ما تا آن لحظه در آن زیسته بودیم، به سادهترین و عادیترین نحو آغاز یافت. برق خاموش شد.
[ روبر مرل || قلعهی مالویل | ترجمهی محمد قاضی / نشر علمی و فرهنگی / چاپ هفتم: ۱۳۹۹ / ص۵۴ ]
@AConfederacy_of_Dunces
#روبر_مرل
#قلعهی_مالویل
👍9❤1
هنگام رویارویی با این دنیای هراسناک که فقط در طول شبهای نوشتن جرأت تحمّلکردنش را پیدا میکنم، خود را در پناه تو حسکردن چه لذّتبخش است.
[ فرانتس کافکا || نامه به فلیسه | ترجمهی مصطفی اسلامیه و مرتضی افتخاری / نشر نیلوفر / چاپ اوّل: پاییز ۹۸ / ص۳۷۱ ]
@AConfederacy_of_Dunces
#کافکا
#نامه_به_فلیسه
هنگام رویارویی با این دنیای هراسناک که فقط در طول شبهای نوشتن جرأت تحمّلکردنش را پیدا میکنم، خود را در پناه تو حسکردن چه لذّتبخش است.
[ فرانتس کافکا || نامه به فلیسه | ترجمهی مصطفی اسلامیه و مرتضی افتخاری / نشر نیلوفر / چاپ اوّل: پاییز ۹۸ / ص۳۷۱ ]
@AConfederacy_of_Dunces
#کافکا
#نامه_به_فلیسه
❤8
پسر جان، این با ما نیست که بگوییم زنده خواهیم ماند یا خواهیم مرد. آدم برای این زنده است که به زندگی ادامه بدهد. زندگی مثل کار میماند، پس بهتر اینکه آن را به انجام رسانَد، نه اینکه هرجا مشکل شد، نیمهکاره ولش کند.
[ روبر مرل || قلعهی مالویل | ترجمهی محمد قاضی / نشر علمیوفرهنگی / چاپ هفتم: ۱۳۹۹ / ص۸۴ ]
@AConfederacy_of_Dunces
#روبر_مرل
#قلعهی_مالویل
پسر جان، این با ما نیست که بگوییم زنده خواهیم ماند یا خواهیم مرد. آدم برای این زنده است که به زندگی ادامه بدهد. زندگی مثل کار میماند، پس بهتر اینکه آن را به انجام رسانَد، نه اینکه هرجا مشکل شد، نیمهکاره ولش کند.
[ روبر مرل || قلعهی مالویل | ترجمهی محمد قاضی / نشر علمیوفرهنگی / چاپ هفتم: ۱۳۹۹ / ص۸۴ ]
@AConfederacy_of_Dunces
#روبر_مرل
#قلعهی_مالویل
😢5👍4❤1
او [...] جسمی داشت مثل جسم من محصور در گیرهی دو دلهره: دلهرهی مُردن و به همان شدّت، دلهرهی زندهماندن.
[ روبر مرل || قلعهی مالویل | ترجمهی محمد قاضی / نشر علمیوفرهنگی / چاپ هفتم: ۱۳۹۹ / ص۹۶ ]
@AConfederacy_of_Dunces
#روبر_مرل
#قلعهی_مالویل
او [...] جسمی داشت مثل جسم من محصور در گیرهی دو دلهره: دلهرهی مُردن و به همان شدّت، دلهرهی زندهماندن.
[ روبر مرل || قلعهی مالویل | ترجمهی محمد قاضی / نشر علمیوفرهنگی / چاپ هفتم: ۱۳۹۹ / ص۹۶ ]
@AConfederacy_of_Dunces
#روبر_مرل
#قلعهی_مالویل
❤7😢2
آمده بود تا با دیدن ما، تنهایی را از خود برانَد، امّا تنهایی در درونِ او بود.
[ روبر مرل || قلعهی مالویل | ترجمهی محمد قاضی / نشر علمیوفرهنگی / چاپ هفتم: ۱۳۹۹ / صص۹۸—۹۹ ]
@AConfederacy_of_Dunces
#روبر_مرل
#قلعهی_مالویل
آمده بود تا با دیدن ما، تنهایی را از خود برانَد، امّا تنهایی در درونِ او بود.
[ روبر مرل || قلعهی مالویل | ترجمهی محمد قاضی / نشر علمیوفرهنگی / چاپ هفتم: ۱۳۹۹ / صص۹۸—۹۹ ]
@AConfederacy_of_Dunces
#روبر_مرل
#قلعهی_مالویل
💔8❤2😢2
تاریخ یقینیست که در نقطهی تلاقیِ نارساییِ حافظه و نابسندگیِ مدارک حاصل میشود.
[ جولین بارنز || درک یک پایان | ترجمهی حسن کامشاد / نشر نو / ص۱۹ ]
@AConfederacy_of_Dunces
#جولین_بارنز
#درک_یک_پایان
تاریخ یقینیست که در نقطهی تلاقیِ نارساییِ حافظه و نابسندگیِ مدارک حاصل میشود.
[ جولین بارنز || درک یک پایان | ترجمهی حسن کامشاد / نشر نو / ص۱۹ ]
@AConfederacy_of_Dunces
#جولین_بارنز
#درک_یک_پایان
❤3👍3
□ چه جانور عجیبی است انسان!
انسان تنها حیوانی است که میتواند فکر نابودیِ خودش را بکند و تنها حیوانی است که از این فکر درمانده و مأیوس میشود. چه جانور عجیبی است انسان! جانوری که تا به آن حــد به نابودیِ خود حریص است و تا به آن اندازه به حفظِ خود مشتاق.
[ روبر مرل || قلعهی مالویل | ترجمهی محمد قاضی / نشر علمیوفرهنگی / چاپ هفتم: ۱۳۹۹/ صص۱۱۹—۱۲٠ ]
@AConfederacy_of_Dunces
#روبر_مرل
#قلعهی_مالویل
□ چه جانور عجیبی است انسان!
انسان تنها حیوانی است که میتواند فکر نابودیِ خودش را بکند و تنها حیوانی است که از این فکر درمانده و مأیوس میشود. چه جانور عجیبی است انسان! جانوری که تا به آن حــد به نابودیِ خود حریص است و تا به آن اندازه به حفظِ خود مشتاق.
[ روبر مرل || قلعهی مالویل | ترجمهی محمد قاضی / نشر علمیوفرهنگی / چاپ هفتم: ۱۳۹۹/ صص۱۱۹—۱۲٠ ]
@AConfederacy_of_Dunces
#روبر_مرل
#قلعهی_مالویل
👍5❤1💔1
هردویشان در بدبختی جا خوش کرده بودند و نمیخواستند جز در آنباره چیزی بشنوند، گفتی در اعماقِ یأس و ناامیدی، امنیّتِ خاصّی بود که نمیخواستند از دست بدهند. /_ #قلعهی_مالویل (نشر علمیوفرهنگی)، ص۱۲۱.
هردویشان در بدبختی جا خوش کرده بودند و نمیخواستند جز در آنباره چیزی بشنوند، گفتی در اعماقِ یأس و ناامیدی، امنیّتِ خاصّی بود که نمیخواستند از دست بدهند. /_ #قلعهی_مالویل (نشر علمیوفرهنگی)، ص۱۲۱.
👍2💔2
همیشه بدترین مصیبتهایی که به سر آدم میآید، از طرف کسانِ خودش است. /_ #قلعهی_مالویل (نشر علمیوفرهنگی)، ص۱۲۱.
همیشه بدترین مصیبتهایی که به سر آدم میآید، از طرف کسانِ خودش است. /_ #قلعهی_مالویل (نشر علمیوفرهنگی)، ص۱۲۱.
💯6💔4
شبانگاه سکوتهایی برقرار میشد که به زحمت تحمّل میشد و من طیّ این سکوتها تقریباً میتوانستم مشاهده کنم که چگونه افکار ایشان بیانتها در خلأ وجودشان سرگردان بود.
[ روبر مرل || قلعهی مالویل | ترجمهی محمد قاضی / نشر علمیوفرهنگی / چاپ هفتم: ۱۳۹۹/ ص۱۲۲ ]
@AConfederacy_of_Dunces
#روبر_مرل
#قلعهی_مالویل
شبانگاه سکوتهایی برقرار میشد که به زحمت تحمّل میشد و من طیّ این سکوتها تقریباً میتوانستم مشاهده کنم که چگونه افکار ایشان بیانتها در خلأ وجودشان سرگردان بود.
[ روبر مرل || قلعهی مالویل | ترجمهی محمد قاضی / نشر علمیوفرهنگی / چاپ هفتم: ۱۳۹۹/ ص۱۲۲ ]
@AConfederacy_of_Dunces
#روبر_مرل
#قلعهی_مالویل
❤3
Forwarded from HYPOMANIA
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#مستند
قلعه (١٣٤٤-١٣٥٩)
کارگردان: کامران شیردل
این فیلم که به سفارش سازمان زنان ساخته شد به زندگی پردرد و رنج زنان خودفروش در قلعه (شهر نو) میپردازد. این فیلم در اواسط فیلمبرداری توقیف شد و کلیه تصاویر و نگاتیو آن توقیف گردید ولی در سال ١٣٥٩ بخشی از نگاتیو و صداهای آن پیدا شد و با بهرهگیری از عکسهای کاوه گلستان که پیش از انقلاب گرفته بود، بازسازی و تدوین شد.
@HYPOMANIA21
قلعه (١٣٤٤-١٣٥٩)
کارگردان: کامران شیردل
این فیلم که به سفارش سازمان زنان ساخته شد به زندگی پردرد و رنج زنان خودفروش در قلعه (شهر نو) میپردازد. این فیلم در اواسط فیلمبرداری توقیف شد و کلیه تصاویر و نگاتیو آن توقیف گردید ولی در سال ١٣٥٩ بخشی از نگاتیو و صداهای آن پیدا شد و با بهرهگیری از عکسهای کاوه گلستان که پیش از انقلاب گرفته بود، بازسازی و تدوین شد.
@HYPOMANIA21
❤6😐2
💔10❤3
💔8
بچه که بودم هر موقع به فراخور سنم زمانه بهم بدی میکرد، پناه میبردم به پدربزرگ و مادربزرگم. همیشه با آغوشی باز و لبخندی واقعی پذیرای من و اندوهم بودن. بدون ذرهای والدگری، غرزدن، پند و نصیحت. اینقدر پیش اونا بهم خوش میگذشت که اندوهم رو فراموش میکردم. اینقدر پیش اونا جام امن بود که باید به زور برم میگردوندن خونه.
البته که این سنّت تا قبل از کرونا ادامه داشت...
حالا تنها چیزی که به همون اندازه برام امن و پناهه، کتابه. این امنیت رو توی حال بد بیشتر درک میکنم.
کتابا تو رو چند ساعت از خودت دور میکنن و میبرنت توی یه دنیای دیگه. و وقتی برمیگردی سمت خودت حالت بهتره... این پناهگاه رو با هیچ چیزی عوض نمیکنم.
/_ پ.
بچه که بودم هر موقع به فراخور سنم زمانه بهم بدی میکرد، پناه میبردم به پدربزرگ و مادربزرگم. همیشه با آغوشی باز و لبخندی واقعی پذیرای من و اندوهم بودن. بدون ذرهای والدگری، غرزدن، پند و نصیحت. اینقدر پیش اونا بهم خوش میگذشت که اندوهم رو فراموش میکردم. اینقدر پیش اونا جام امن بود که باید به زور برم میگردوندن خونه.
البته که این سنّت تا قبل از کرونا ادامه داشت...
حالا تنها چیزی که به همون اندازه برام امن و پناهه، کتابه. این امنیت رو توی حال بد بیشتر درک میکنم.
کتابا تو رو چند ساعت از خودت دور میکنن و میبرنت توی یه دنیای دیگه. و وقتی برمیگردی سمت خودت حالت بهتره... این پناهگاه رو با هیچ چیزی عوض نمیکنم.
/_ پ.
❤17👍2🕊2
Cheezi Begoo [@AConfederacy_of_Dunces]
Ebi [@AConfederacy_of_Dunces]
#music
@AConfederacy_of_Dunces
🎶 چیزی بگو
خواننده: ابی
آلبوم: شب نیلوفری
ترانهسرا: ایرج جنتیعطایی
آهنگسـاز: سیاوش قمیشی
دلبرکم چیزی بگو
به من که خاموش توام
چیزی بگو امّا نگو
از مرگ یاد و خاطره
کابوس رفتنت بگو
از لحظههای من بره
چیزی بگو امّا نگو
قصّهی ما بهسر رسید
کانال اتحادیهی ابلهان
@AConfederacy_of_Dunces
🎶 چیزی بگو
خواننده: ابی
آلبوم: شب نیلوفری
ترانهسرا: ایرج جنتیعطایی
آهنگسـاز: سیاوش قمیشی
دلبرکم چیزی بگو
به من که خاموش توام
چیزی بگو امّا نگو
از مرگ یاد و خاطره
کابوس رفتنت بگو
از لحظههای من بره
چیزی بگو امّا نگو
قصّهی ما بهسر رسید
کانال اتحادیهی ابلهان
❤4🔥1
این قلعهی مالویل عجب گیرایی بالایی داره... در عجبم که چرا قبلاً صد صفحه خوندم و گذاشتمش کنار.
دیشب ساعت ۲ بیدار شدم تا ۴ صبح خوندم. اگه ساعت ۴ نبود بازم میخوندم. منتها گفتم فردا صبح خانواده برام دادگاه صحرایی تشکیل میدن که آدم شبا باید بخوابه. :)))
دیگه ایطو...
این قلعهی مالویل عجب گیرایی بالایی داره... در عجبم که چرا قبلاً صد صفحه خوندم و گذاشتمش کنار.
دیشب ساعت ۲ بیدار شدم تا ۴ صبح خوندم. اگه ساعت ۴ نبود بازم میخوندم. منتها گفتم فردا صبح خانواده برام دادگاه صحرایی تشکیل میدن که آدم شبا باید بخوابه. :)))
دیگه ایطو...
❤12😁6👍1😍1