‌
«خنده، و سپس لبخند، محو شد.»

تصویر زوال در هیچ‌جا بهتر از این توصیف نشده است؛ سخنی به‌ظاهر ساده‌لوحانه از یکی از شرحِ‌حال‌نویسنانِ الکساندر بلوک¹.


[ امیل سیوران || قطعات تفکّر | ترجمه‌ی بهمن خلیقی / نشر مرکز / ص۶۵ ]

@AConfederacy_of_Dunces

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
¹— الکساندر الکساندرویچ بلوک ‏( ۱۸۸۰ -‏ ۱۹۲۱ م.) شاعر، نویسنده، روزنامه‌نگار، نمایشنامه‌نویس، مترجم و منتقد ادبی روسی.

#امیل_سیوران
#قطعات_تفکر
‌ ‌

‌
وقتی گرداب‌های درونی به حرکت درمی‌آیند، هر که بخواهد به آن بنگرد دچار سرگیجه می‌شود.
‌‌‌ ‌

#music
@AConfederacy_of_Dunces

Song: Blue Sound
by Stamatis Spanoudakis

ما هر دو آبی بودیم.
من آسمان بودم
تو دریا

«سیامک تقی‌زاده»


کانال اتحادیه‌ی ابلهان
‌

‌
تو را دوست دارم
چون نان و نمک
چون لبانِ گُر گرفته از تب
که نیمه‌شبان در التهاب قطره‌ای آب
بر شیرِ آبی بچسبد...

«ناظم حکمت»

@AConfederacy_of_Dunces

• از کتاب «تو را دوست دارم چون نان و نمک» (گزینه‌ی شعرهای عاشقانه)، ترجمه‌ی احمد پوری، نشر چشمه.
‌ ‌

‌
:)))))
‌ ‌

‌
تو را به‌سانِ قطره‌ی آبی نمی‌خواهم
که عطشم را سیراب کنی
تو را به‌سانِ رودی از نمک می‌خواهم
که هرگاه از تو سیراب شوم
عطشم دوباره آغاز شود.

«فاروق جویده»

@AConfederacy_of_Dunces

• ترجمه‌ی سیدمهدی حسینی‌نژاد
‌ ‌‌ ‌

‌
هنرمند [...] پرنده‌ای است کمابیش رنگارنگ در قفسِ وجودِ خود.


[ گوستاو یانوش || گفتگو با کافکا | ترجمه‌ی فرامرز بهزاد / نشر خوارزمی / ص۲۰ ]

@AConfederacy_of_Dunces

#گوستاو_یانوش
#گفتگو_با_کافکا
‌ ‌

‌
رابطه‌ی برق و نت، رابطه‌ی عموم و خصوص مِن‌وجه هست! 🦦
‌ ‌‌

‌
□ ترسِ دائمی و جنونِ آنی ‌ــ‌ در زمانه‌ی جنگ داخلی ‌ــ‌

ترسِ دائمی از سرنوشت خانواده‌اش در صورت مرگِ خودش به حدّ بی‌سابقه‌ای بر وجودش چیره شده بود. پیشاپیش در مخیّله‌اش می‌دید که آن‌ها زجرکُش شده‌اند، چهره‌های عذاب‌کشیده و از ریخت‌افتاده‌شان را می‌دید، ضجّه‌ها و فریادِ کمک‌خواهی‌شان را می‌شنید.

برای آزاد کردن آن‌ها از تحمّل رنجِ آتی و رها شدن خودش از رنج، در یک لحظه‌ی جنونِ آنیِ غم و اندوه، خودش خَلاصشان کرد. با همان تَبَر تیزی که برای دخترها و پسر عزیزش فلونشکا بازیچه‌های چوبی می‌تراشید، زن و سه فرزندش را کُشت.


[ باریس پاسترناک || دکتر ژیواگو | ترجمه‌ی پروانه فخام‌زاده / نشر نو / چاپ اوّل: ۱۴٠۳ / صص۴۸۷—۴۸۸ ]

@AConfederacy_of_Dunces

#باریس_پاسترناک
#دکتر_ژیواگو

‌

‌

• وجودی بود ترمیم‌ناپذیر و تمام‌شده.

• سرش روی سینه خمیده بود، با چشم‌های زرد و گمگشته‌اش از زیر ابرو نگاه می‌کرد و چیزی نمی‌دید، لبخندی سفیهانه و بی‌معنا و درد و رنج عظیم و التیام‌ناپذیر اصلاً از چهره‌اش پاک نمی‌شد.

• او دیگر در این دنیا کاری نداشت. سپیده‌دم از اردوگاه غیبش زد، هم‌چون جانورِ هارِ دیوانه‌ای که از خود می‌گریزد.


#دکتر_ژیواگو (نشر نو)، ص۴۸۸
‌ ‌

‌
می‌پرسی چه‌طوری هستم؟
شکسته‌ام، تَرَکی مادام‌العمر توی وجودم دارم.


[ باریس پاسترناک || دکتر ژیواگو | ترجمه‌ی پروانه فخام‌زاده / نشر نو / چاپ اوّل: ۱۴٠۳ / ص۵۲۳ ]

@AConfederacy_of_Dunces

#باریس_پاسترناک
#دکتر_ژیواگو

‌

‌
#دکتر_ژیواگو (نشر نو)، ص۵۲۵
‌ ‌

‌
جنگ ‌ـــ‌ و ناگهان از توازنِ آرام و معصومانه خیز برداشتیم به‌سوی خون و فریاد، به‌سوی جنونِ همگانی، به‌سوی وحشی‌گریِ روزبه‌روز و ساعت‌به‌ساعت، کشتنِ آدم‌ها قانونی و ستودنی شد.


[ باریس پاسترناک || دکتر ژیواگو | ترجمه‌ی پروانه فخام‌زاده / نشر نو / چاپ اوّل: ۱۴٠۳ / ص۵۲۸ ]

@AConfederacy_of_Dunces

#باریس_پاسترناک
#دکتر_ژیواگو

‌

‌
□ گزینه‌های هم‌خوانی پاییز ۱۴٠۴ | ادبیات ایران

• حاج مم‌جعفر در پاریس (ایرج پزشک‌زاد)

• شبْ یک شبْ دو (بهمن فُرسی)

• شب هول (هرمز شهدادی)

• گاوخونی (جعفر مدرس صادقی)

• تنگسیر (صادق چوبک)

• جن‌نامه (هوشنگ گلشیری)

• رازهای سرزمین من (رضا براهنی)

• زمستان 62 (اسماعیل فصیح)

• فیل در تاریکی (قاسم هاشمی‌نژاد)

• مَجلس ضَربت زدن (بهرام بیضایی)

• مهمان مامان (هوشنگ مرادی کرمانی)

• صحرای محشر (محمدعلی جمال‌زاده)



□ گزینه‌های هم‌خوانی پاییز ۱۴٠۴ | ادبیات جهان

• شیطان کوچک (فیودور سالاگوب)

• ترانه‌ی ایزا (ماگدا سابو)

• یخبندان (توماس برنهارت)

• آوای کوهستان (یاسوناری کاواباتا)

• دیده‌ور (احمد فال الدین)

• درخت‌ها و قتل مرزوق (عبدالرحمن منیف)

• آبلوموف (ایوان گنچاروف)

• خاکستر (نجیب محفوظ)

• باغ همسایه (خوسه دونوسو)

• صومعه پارم (استاندال)

• این یازده تا (ویلیام فاکنر)

• قلعه مالویل (روبر مرل)



📌 در صورت تمایل به هم‌خوانی و رأی دادن، به گروه ایالت کتاب بپیوندید.

📌 می‌تونید به بیش از یک کتاب رأی بدید، و در نهایت سه کتاب برتر انتخاب و طی ۹٠ روزِ پاییز هم‌خوانی خواهد شد.


○● https://www.tgoop.com/+CJE7dvAsz805ZTQ0

‌ ‌

‌
ثمینه باغچه‌بان (فرزند جبار باغچه‌بان و خواهر ثمین باغچه‌بان) نویسنده و بنیان‌گذار مؤسسه‌های آموزشی و فرهنگی برای کودکان کم‌شنوا و ناشنوا درگذشت.

او کتاب‌هایی درباره‌ی آموزش و پرورش ناشنوایان و آموزش زبان فارسی به غیرفارسی‌زبانان نوشته و آثاری را نیز در زمینه‌ی آموزش ناشنوایان، اختلالات گفتاری و ناگویایی به زبان فارسی برگردانده است. /_ #اعتمادآنلاین
‌

‌
جانِ عزیزم، اگر چاره‌ای جز دیوونگی برامون نمونده بیا دیوونه باشیم. /_ #دکتر_ژیواگو (نشر نو)، ص۵۵۶
‌ ‌

‌
#دکتر_ژیواگو (نشر نو)، ص۵۵۸
‌
‌ ‌

‌
حکومت طالبان در افغانستان، ۱۸ مضمون درسی در دانشگاه‌ها، تدریس کتاب‌های‌ نویسندگان ایرانی و چاپ ایران و همچنین کتبی که نویسندگانش زن هستند، ممنوع اعلام کرد. /_ بی‌بی‌سی


+ چرا؟ چون مخالف «شریعت و پالیسی نظام» دانسته شده... .

‌‌
مثلاً فکر کن دانشجوی حقوقی ولی حقوق اساسی توی واحدهای درسیت نیست... نایس واقعاً :||
‌ ‌‌ ‌‌