کنفوسیوس میگوید: «بسیار کسان خوشبختی را در بالاتر از آدمی میجویند، و گروهی در پایینتر از او؛ ولی خوشبختی درست به قامت آدمی است.»
و این درست است. بنا بر این بهتعداد قامت آدمیان خوشبختی وجود دارد؛ و این است خوشبختی امروز من، ای شاگرد و استاد عزیزم، و من با نگرانی آن را اندازه میگیرم و باز اندازه میگیرم تا ببینم که قد من اکنون چقدر است، چون تو خوب میدانی که قد آدمی همیشه به یک اندازه نیست.
[ نیکوس کازانتزاکیس || زوربای یونانی | ترجمهی محمد قاضی / نشر خوارزمی / ص۱۳۷ ]
@AConfederacy_of_Dunces
#کازانتزاکیس
#زوربای_یونانی
کنفوسیوس میگوید: «بسیار کسان خوشبختی را در بالاتر از آدمی میجویند، و گروهی در پایینتر از او؛ ولی خوشبختی درست به قامت آدمی است.»
و این درست است. بنا بر این بهتعداد قامت آدمیان خوشبختی وجود دارد؛ و این است خوشبختی امروز من، ای شاگرد و استاد عزیزم، و من با نگرانی آن را اندازه میگیرم و باز اندازه میگیرم تا ببینم که قد من اکنون چقدر است، چون تو خوب میدانی که قد آدمی همیشه به یک اندازه نیست.
[ نیکوس کازانتزاکیس || زوربای یونانی | ترجمهی محمد قاضی / نشر خوارزمی / ص۱۳۷ ]
@AConfederacy_of_Dunces
#کازانتزاکیس
#زوربای_یونانی
❤8
شوهرم را دیشب کشتم. چرخ دندانسازی را کار انداختم و جمجمهاش را سوراخ کردم. صبر کردم تا کفتری از جمجمهاش بیرون بپرد ولی بهجای کفتر یک کلاغ بزرگ و سیاه بیرون آمد.
[ ایوان کلیما || نه فرشته، نه قدّیس | ترجمهی حشمت کامرانی / نشر نو / ص۷ ]
@AConfederacy_of_Dunces
#ایوان_کلیما
#نه_فرشته_نه_قدیس
شوهرم را دیشب کشتم. چرخ دندانسازی را کار انداختم و جمجمهاش را سوراخ کردم. صبر کردم تا کفتری از جمجمهاش بیرون بپرد ولی بهجای کفتر یک کلاغ بزرگ و سیاه بیرون آمد.
[ ایوان کلیما || نه فرشته، نه قدّیس | ترجمهی حشمت کامرانی / نشر نو / ص۷ ]
@AConfederacy_of_Dunces
#ایوان_کلیما
#نه_فرشته_نه_قدیس
❤1👍1😐1
هرچه سنم بالاتر میرود میلم به زندگی کمتر میشود. اصلاً تمایلی به زندگی کردن داشتهام؟ راستش را بخواهید نمیدانم، ولی این را میدانم که هم توش و توان بیشتری داشتم و هم آرزوهای دور و درازی. آدم تا وقتی زنده است که آرزو داشته باشد.
[ ایوان کلیما || نه فرشته، نه قدّیس | ترجمهی حشمت کامرانی / نشر نو / ص۷ ]
@AConfederacy_of_Dunces
#ایوان_کلیما
#نه_فرشته_نه_قدیس
هرچه سنم بالاتر میرود میلم به زندگی کمتر میشود. اصلاً تمایلی به زندگی کردن داشتهام؟ راستش را بخواهید نمیدانم، ولی این را میدانم که هم توش و توان بیشتری داشتم و هم آرزوهای دور و درازی. آدم تا وقتی زنده است که آرزو داشته باشد.
[ ایوان کلیما || نه فرشته، نه قدّیس | ترجمهی حشمت کامرانی / نشر نو / ص۷ ]
@AConfederacy_of_Dunces
#ایوان_کلیما
#نه_فرشته_نه_قدیس
❤5💔4
امّا مگر همهی ما را چیزی از درون نمیخورَد و نمیتراشد؟
[ ایوان کلیما || نه فرشته، نه قدّیس | ترجمهی حشمت کامرانی / نشر نو / ص۸ ]
@AConfederacy_of_Dunces
#ایوان_کلیما
#نه_فرشته_نه_قدیس
امّا مگر همهی ما را چیزی از درون نمیخورَد و نمیتراشد؟
[ ایوان کلیما || نه فرشته، نه قدّیس | ترجمهی حشمت کامرانی / نشر نو / ص۸ ]
@AConfederacy_of_Dunces
#ایوان_کلیما
#نه_فرشته_نه_قدیس
👍2😁1💔1
زندگی غیر از لحظههای نادری که عشق به ما رو میکند، چیزِ غمانگیزی است.
[ ایوان کلیما || نه فرشته، نه قدّیس | ترجمهی حشمت کامرانی / نشر نو / ص۸ ]
@AConfederacy_of_Dunces
#ایوان_کلیما
#نه_فرشته_نه_قدیس
زندگی غیر از لحظههای نادری که عشق به ما رو میکند، چیزِ غمانگیزی است.
[ ایوان کلیما || نه فرشته، نه قدّیس | ترجمهی حشمت کامرانی / نشر نو / ص۸ ]
@AConfederacy_of_Dunces
#ایوان_کلیما
#نه_فرشته_نه_قدیس
👍3❤2😁1
تازگیها که رفتم ملاقات شوهر سابقم در بخش سرطان، «کاژینگ» صدایش کردم. بهنظرم رسید اگر به اسمی صدایش کنم که سالها پیش صدایش میکردم مرهمی میشود برای رنجی که میبرد. ولی اعتراض کرد و گفت این اسم قاتل مزدوری است که تازگی به حبس ابد محکوم شده است.
بهاش نگفتم همهی ما محکومانِ ابدی هستیم.
[ ایوان کلیما || نه فرشته، نه قدّیس | ترجمهی حشمت کامرانی / نشر نو / ص۹ ]
@AConfederacy_of_Dunces
#ایوان_کلیما
#نه_فرشته_نه_قدیس
تازگیها که رفتم ملاقات شوهر سابقم در بخش سرطان، «کاژینگ» صدایش کردم. بهنظرم رسید اگر به اسمی صدایش کنم که سالها پیش صدایش میکردم مرهمی میشود برای رنجی که میبرد. ولی اعتراض کرد و گفت این اسم قاتل مزدوری است که تازگی به حبس ابد محکوم شده است.
بهاش نگفتم همهی ما محکومانِ ابدی هستیم.
[ ایوان کلیما || نه فرشته، نه قدّیس | ترجمهی حشمت کامرانی / نشر نو / ص۹ ]
@AConfederacy_of_Dunces
#ایوان_کلیما
#نه_فرشته_نه_قدیس
❤2👍1😁1
خیلی دلم میخواهد در درونم لحظهای سکوت برقرار شود، سکوتی که در آن صدای جریان خونم را بشنوم و همچنین صدای غلتیدنِ اشکهایم را بر گونههایم و صدای شعلههایی که ناگهان نزدیک میشوند.
امّا چنین سکوتی تنها در اعماق گور پیدا میشود... .
[ ایوان کلیما || نه فرشته، نه قدّیس | ترجمهی حشمت کامرانی / نشر نو / ص۱۳ ]
@AConfederacy_of_Dunces
#ایوان_کلیما
#نه_فرشته_نه_قدیس
خیلی دلم میخواهد در درونم لحظهای سکوت برقرار شود، سکوتی که در آن صدای جریان خونم را بشنوم و همچنین صدای غلتیدنِ اشکهایم را بر گونههایم و صدای شعلههایی که ناگهان نزدیک میشوند.
امّا چنین سکوتی تنها در اعماق گور پیدا میشود... .
[ ایوان کلیما || نه فرشته، نه قدّیس | ترجمهی حشمت کامرانی / نشر نو / ص۱۳ ]
@AConfederacy_of_Dunces
#ایوان_کلیما
#نه_فرشته_نه_قدیس
❤5😁1💔1
... [دخترم] گاهگاه شکایت میکرد و از من میپرسید او [بابا] کجا رفته و چرا دیگر به خانه برنمیگردد. اندوهش را چنان در اشکهایش غرق میکرد که انگار آن اشکها وارد جریان خون من میشدند و وقتی به قلبم میرسیدند، چون نمکی که بر زخم بپاشند، دلم را به درد میأوردند.
[ ایوان کلیما || نه فرشته، نه قدّیس | ترجمهی حشمت کامرانی / نشر نو / ص۲۹ ]
@AConfederacy_of_Dunces
#ایوان_کلیما
#نه_فرشته_نه_قدیس
... [دخترم] گاهگاه شکایت میکرد و از من میپرسید او [بابا] کجا رفته و چرا دیگر به خانه برنمیگردد. اندوهش را چنان در اشکهایش غرق میکرد که انگار آن اشکها وارد جریان خون من میشدند و وقتی به قلبم میرسیدند، چون نمکی که بر زخم بپاشند، دلم را به درد میأوردند.
[ ایوان کلیما || نه فرشته، نه قدّیس | ترجمهی حشمت کامرانی / نشر نو / ص۲۹ ]
@AConfederacy_of_Dunces
#ایوان_کلیما
#نه_فرشته_نه_قدیس
❤2💔2👍1
در دنیایی که اتاقهای بزرگ مجهّز به دوش را برای مسمومکردن مردم درست میکنند¹، زندگی دیگر هیچوقت مثل سابق نخواهد شد. /_ #نه_فرشته_نه_قدیس (نشر نو)، ص۳۲.
¹— منظور آشویتس است.
در دنیایی که اتاقهای بزرگ مجهّز به دوش را برای مسمومکردن مردم درست میکنند¹، زندگی دیگر هیچوقت مثل سابق نخواهد شد. /_ #نه_فرشته_نه_قدیس (نشر نو)، ص۳۲.
¹— منظور آشویتس است.
❤2💯2🕊1
زمانِ پیشرویم مثل ماهی مُردهای است که بر سطح آبگیری ورم میکند. کاش کسی چشمانتظار من بود، کسی که زنگِ در را به صدا درمیآورد یا تلفن میزد و میگفت: «چطوری کبوتر کوچکم؟»
[ ایوان کلیما || نه فرشته، نه قدّیس | ترجمهی حشمت کامرانی / نشر نو / ص۳۲ ]
@AConfederacy_of_Dunces
#ایوان_کلیما
#نه_فرشته_نه_قدیس
زمانِ پیشرویم مثل ماهی مُردهای است که بر سطح آبگیری ورم میکند. کاش کسی چشمانتظار من بود، کسی که زنگِ در را به صدا درمیآورد یا تلفن میزد و میگفت: «چطوری کبوتر کوچکم؟»
[ ایوان کلیما || نه فرشته، نه قدّیس | ترجمهی حشمت کامرانی / نشر نو / ص۳۲ ]
@AConfederacy_of_Dunces
#ایوان_کلیما
#نه_فرشته_نه_قدیس
💔4❤3😁1
نگاهش، هم ناراحتم میکرد و هم به هیجانم میآورد. نگاه عجیبی داشت ــ نافذ و ناجور. اگر پالتو پوست هم میپوشیدم باز در برابر نگاهش حس میکردم بیدفاعم.
[ ایوان کلیما || نه فرشته، نه قدّیس | ترجمهی حشمت کامرانی / نشر نو / ص۳۳ ]
@AConfederacy_of_Dunces
#ایوان_کلیما
#نه_فرشته_نه_قدیس
نگاهش، هم ناراحتم میکرد و هم به هیجانم میآورد. نگاه عجیبی داشت ــ نافذ و ناجور. اگر پالتو پوست هم میپوشیدم باز در برابر نگاهش حس میکردم بیدفاعم.
[ ایوان کلیما || نه فرشته، نه قدّیس | ترجمهی حشمت کامرانی / نشر نو / ص۳۳ ]
@AConfederacy_of_Dunces
#ایوان_کلیما
#نه_فرشته_نه_قدیس
❤4🔥2
اتحادیهی ابلهان
نگاهش، هم ناراحتم میکرد و هم به هیجانم میآورد. نگاه عجیبی داشت ــ نافذ و ناجور. اگر پالتو پوست هم میپوشیدم باز در برابر نگاهش حس میکردم بیدفاعم. [ ایوان کلیما || نه فرشته، نه قدّیس | ترجمهی حشمت کامرانی / نشر نو / ص۳۳ ] @AConfederacy_of_Dunces…
... نگاهش طور بهخصوصی است، انگار از آدم عبور میکند و جوری به درون نفوذ میکند. انگار داری جوری به خودت نگاه میکنی و کارها و رفتارت را از چشم او میبینی.
[ ویلیام فاکنر || همینطور که میمیرم | ترجمهی احمد اخوت / نشر افق / ص۱۴۱ ]
@AConfederacy_of_Dunces
#ویلیام_فاکنر
#همینطور_که_میمیرم
... نگاهش طور بهخصوصی است، انگار از آدم عبور میکند و جوری به درون نفوذ میکند. انگار داری جوری به خودت نگاه میکنی و کارها و رفتارت را از چشم او میبینی.
[ ویلیام فاکنر || همینطور که میمیرم | ترجمهی احمد اخوت / نشر افق / ص۱۴۱ ]
@AConfederacy_of_Dunces
#ویلیام_فاکنر
#همینطور_که_میمیرم
❤4
Symphony No. 6 in B minor, Op. 74, "Pathetique": II. Allegro con…
Piotr Ilyich Tchaikovsky [@AConfederacy_of_Dunces]
#music
@AConfederacy_of_Dunces
Song: Symphonu No. 6 in B minor, Op. 74, "Pathetique": II. Allegro con grazia
by Pyotr Ilyich Tchaikovsky
در جایی راجعبه چایکوفسکی خواندم که کوشش میکرده با اراده بر اندوهش چیره شود. مگر امکان دارد آدم اندوه را از روحِ خود بیرون برانَد؟ احساس من این است که چایکوفسکی دائماً یأسی را بیان میکند که از تلاش بیهودهاش برای غلبه بر آن نشأت میگیرد.
سمفونی ششم یا پاتتیک، آخرین نالهی چایکوفسکی است. چایکوفسکی بیتردید مردی حسّاس و مهربان بوده. از تمام داستانهایی که دربارهی مرگ ناگهانیاش میگویند، درستترینشان این است که او سم خورده است.
#ایوان_کلیما
#نه_فرشته_نه_قدیس (نشر نو، ص۳۶)
کانال اتحادیهی ابلهان
@AConfederacy_of_Dunces
Song: Symphonu No. 6 in B minor, Op. 74, "Pathetique": II. Allegro con grazia
by Pyotr Ilyich Tchaikovsky
در جایی راجعبه چایکوفسکی خواندم که کوشش میکرده با اراده بر اندوهش چیره شود. مگر امکان دارد آدم اندوه را از روحِ خود بیرون برانَد؟ احساس من این است که چایکوفسکی دائماً یأسی را بیان میکند که از تلاش بیهودهاش برای غلبه بر آن نشأت میگیرد.
سمفونی ششم یا پاتتیک، آخرین نالهی چایکوفسکی است. چایکوفسکی بیتردید مردی حسّاس و مهربان بوده. از تمام داستانهایی که دربارهی مرگ ناگهانیاش میگویند، درستترینشان این است که او سم خورده است.
#ایوان_کلیما
#نه_فرشته_نه_قدیس (نشر نو، ص۳۶)
کانال اتحادیهی ابلهان
❤2😍1
اتحادیهی ابلهان
Piotr Ilyich Tchaikovsky [@AConfederacy_of_Dunces] – Symphony No. 6 in B minor, Op. 74, "Pathetique": II. Allegro con…
پاتتیک، به معنی حزنانگیز و سوزناک است. :)
پاتتیک، به معنی حزنانگیز و سوزناک است. :)
👍1
من متولّد برج قوس هستم، به همین دلیل در کار عشق خیلی پایدار نیستم. همیشه کسانی را که دوست دارم عملاً به عرش اعلا میبرم، ولی وقتی با واقعیّت روبهرو میشوم با وحشت پی میبرم که آرمانهایم را روی ریگ روان بنا کردهام.
[ ایوان کلیما || نه فرشته، نه قدّیس | ترجمهی حشمت کامرانی / نشر نو / ص۴۸ ]
@AConfederacy_of_Dunces
#ایوان_کلیما
#نه_فرشته_نه_قدیس
من متولّد برج قوس هستم، به همین دلیل در کار عشق خیلی پایدار نیستم. همیشه کسانی را که دوست دارم عملاً به عرش اعلا میبرم، ولی وقتی با واقعیّت روبهرو میشوم با وحشت پی میبرم که آرمانهایم را روی ریگ روان بنا کردهام.
[ ایوان کلیما || نه فرشته، نه قدّیس | ترجمهی حشمت کامرانی / نشر نو / ص۴۸ ]
@AConfederacy_of_Dunces
#ایوان_کلیما
#نه_فرشته_نه_قدیس
👍6❤4
اتحادیهی ابلهان
برج قوس
👍12😁5😢1💔1
همهچیز یک لحظه است. همهی ما برای لحظهای اینجا هستیم.
ما فقط به اندازهی دوبار پلکزدنِ خدا اینجا هستیم. سپس دریای زمان کیهانی به روی ما بسته میشود و دیگر حتّی زمزمهاش را نخواهیم شنید.
[ ایوان کلیما || نه فرشته، نه قدّیس | ترجمهی حشمت کامرانی / نشر نو / ص۱٠۲ ]
@AConfederacy_of_Dunces
#ایوان_کلیما
#نه_فرشته_نه_قدیس
همهچیز یک لحظه است. همهی ما برای لحظهای اینجا هستیم.
ما فقط به اندازهی دوبار پلکزدنِ خدا اینجا هستیم. سپس دریای زمان کیهانی به روی ما بسته میشود و دیگر حتّی زمزمهاش را نخواهیم شنید.
[ ایوان کلیما || نه فرشته، نه قدّیس | ترجمهی حشمت کامرانی / نشر نو / ص۱٠۲ ]
@AConfederacy_of_Dunces
#ایوان_کلیما
#نه_فرشته_نه_قدیس
👍7❤1🕊1
به عِدّهی تو نشستم پریوشی زادم
که خاطرم به عطای تو بود آبستن
«نظیری نیشابوری»
@AConfederacy_of_Dunces
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
عدة. [ ع ِدْ دَ ] (ع اِ) : ...در اصطلاح فقه مدّتی را گویند که زن پس از طلاق باید صبر کند و شوی نکند. /_ لغتنامهی دهخدا
#نظیری_نیشابوری
#قطعات
#دیوان_اشعار
به عِدّهی تو نشستم پریوشی زادم
که خاطرم به عطای تو بود آبستن
«نظیری نیشابوری»
@AConfederacy_of_Dunces
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
عدة. [ ع ِدْ دَ ] (ع اِ) : ...در اصطلاح فقه مدّتی را گویند که زن پس از طلاق باید صبر کند و شوی نکند. /_ لغتنامهی دهخدا
#نظیری_نیشابوری
#قطعات
#دیوان_اشعار
❤7🕊2🤨1