Warning: Undefined array key 0 in /var/www/tgoop/function.php on line 65

Warning: Trying to access array offset on value of type null in /var/www/tgoop/function.php on line 65
894 - Telegram Web
Telegram Web
وقتی تو دستم را بگیری حتی اگرتمام غم ها صف کشیده باشند تا من را به زمین بزنند باز هم نمیتوانند
و خدای تو از همه مشکلات بزرگتر است
من از مردن نمی‌ترسم، از زندگی‌نکردن می‌ترسم. از اینکه زنده باشم اما زندگی نکنم. از اینکه صدا داشته باشم اما سکوت کنم. از اینکه درد داشته باشم اما رؤیا نه.
این‌ روزا روزایین که هیچ کاری نمیشه کرد، جز اینکه دست نوازش بکشی رو شونه های خودت و بگی: "از پس اینم‌ بر میای..”
غریبه.
شماعی زاده
ندونسته دلمو به غریبه سپردم
اون غریبه رو ساده شمردم
گول چشم سیاه‌شو خوردم
رفت از این شهر که دلم رو به خون بکشونه
جون من رو به لب برسونه
جای دیگه آتیش بسوزونه
مهم‌ ترین‌ چیزی‌ که‌ باید ‌یاد‌ بگیریم‌ رها‌ کردنه
درست وسطِ زندگی نشسته ام. صبور، غمگین، امیدوار، خسته و ادامه دهنده و ادامه دهنده.
چشمِ جادو | میثم اکبری
@thenimbuss
چشم جادو مال تو
دل آهو مال من.
می‌خندید اما شاد نبود؛ حرف میزد اما نا گفته بسیار داشت.
ای خدا | هایده
@thenimbuss
همین که بانو هایده گفت

دیگه دُنیا واسه من تاریکه
زندگی کوره رهی باریکه.
ما کسانی را بیشتر دوست می‌داریم که زخم های‌مان شبیه هم باشند.
«ایران قبرستان هوش و استعداد است. وطنِ دزدها و قاچاقی ها و زندانِ مردمانش.»
همیشه دلیلی برای کشیدن نفس های بعدی من وجود خواهد داشت، تا زمانی که در این دنیا باشی 🖤
دنیا پر از رنج است
با این حال ، درختان گیلاس باز هم شکوفه می‌دهند ...
خواستم گریه کنم ، قلب صبورم نگذاشت

وقت زانو زدنم بود ، غرورم نگذاشت ...
پس از تحمل آن همه درد، کسی که به مقصد میرسد
دیگر همانی نیست که به راه افتاده بود.
«دلَت جای دگر بود و غمت کُنج دل ما.»
از جهان مانده فقط جان که مرا ترک کند

من چنانم که محال است کسی درک کند ...

🌿
ما خیلی وقته از زیر خط فقر رد شدیم
ما به خط "غرق" رسیده ایم!!
غرق در حسرت
غرق در آرزوهای برباد رفته
غرق در افسوس،
غرق در شرمندگی!
ما قدم میزدیم...
آرزوها میدویدند!
2025/07/01 10:04:10
Back to Top
HTML Embed Code: