‌
تکه‌هایی از یک درونگرا:
«ترجیح می‌دم به جای حرف زدن، فکر کنم. خونه مکان مورد علاقمه. تعداد دوستای صمیمیم، انگشت شمارن. توی نوشتن بهتر از حرف زدنم. شبا برخلاف بقیه بیدار می‌مونم، از تاریکی و تنهایی لذت می‌برم. بلدم خوب گوش کنم. آهنگ و پادکست گوش می‌کنم. توی اینترنت باحال‌تر به نظر می‌رسم. آدمایی که زیاد توضیح می‌دن طولی نمی‌کشه که خسته‌م می‌کنن. بیشتر خرید رو آنلاین انجام می‌دم. توی تاکسی ترجیح می‌دم، آهنگ و پادکست گوش کنم. اولین کراشم روی یک شخصیت خیالی بود.»
‌

‌
کاش می‌شد روی پیشونیم بنویسم:
«من اخیرا بسیار شکننده و به تارِ مو وصلم، لطفا در برخورد و رفتار با من نهایتِ دقت را داشته باشید.»
‌

تاوان ها دادیم تا فهمیدیم هیچکس موندنی نیست🖤:)

ما نسل بدبختی هستیم
دستمان به مقصر اصلی نمیرسد
از همدیگر انتقام میگیریم!

زندگی بدون احساس خوب...
تکرارشب
تکرار روز:)

ما جوانی را به هر دستِ که بودیم، باختیم
ای قمار زندگی از ما چه میخواهی دیگر؟

ڪاش یادمان بماند۰ ۰ ۰
باشڪستن دلـ❤️ـ دیگران ماخوشبخت ترنمےشویم
ڪاش بدانیم۰ ۰ ۰
اگردلیل اشڪ ڪسے شویم دیگربا اوطرف نیستیم با خداے او طرفیم۰ ۰ ۰

در لحظه زندگی کردن هنر میخواد که من ندارم
من یا نگران آیندم یا دارم حسرت گذشته ها رو میخورم:|

۲۰ساله دانشمندا دارن هی ضرر جدید از سیگار و الکل کشف میکنن
وقتی میبینید کسی به تخمشم نیس چرا الکی خودتونو سبک میکنید؟😂

به طور افتضاحی دارم سعی میکنم که دورو بریام نفهمن دارم از هم میپاشم‌...

⌝جای تو خالی می ماند
وجای خالی تو زیباتر از وجود دیگران است...⌞

معیار واقعی برای شناختن یه شخصیت،
مقدار مقاومتش در برابر وسوسه هاست...

امید بده بجاش بیلاخ پس بگیر🚶‍♂💔

عادت کن دیگه🙂

پدر مادرهای عزیز
میدونستین همیجور که شما گاهی میزنین تو سر بچتون که فلانی بچش اینجوریه کاش مث فلانی بودی …
ما هم خدای نکرده امکاااان داره که به این فک کنیم کاش جای شما پدر مادر دیگه‌ای داشتیم؟

مجری: امروز میخوام یه معما بپرسم ببینم کدومتون از همه باهوش تره
پسرعمه: ای بابا الآن میفهمه من از همه باهوش ترم ریا میشه!
مجری: فامیل دور چرا سرت رو انقدر تکون میدی!؟
فامیل: آقای مجری خیلی وقته از مغزم استفاده نکردم دارم گرم میکنم یه وقت رگ به رگ نشه!
مجری: اون چیه که تو غذا میریزن،اشک آدم رو هم درمیاره!
فامیل: گوشت!
مجری: تا حالا دیدی گوشت اشک کسی رو دربیاره!؟
فامیل: این مقاومت ماست که رفته بالا وگرنه با این پولی که بابت گوشت میدیم باید خون گریه کنیم

یه روز صبح از خواب بلند میشی و متوجه میشی هیچ حسی به گذشته و آدم های گذشته نداری، دیگه می تونی واسه همشون آرزوی خوشبختی کنی؛
یه جور رهایی و بی احساسی کامل، از اون به بعد با کسی جر و بحث نمی کنی، به همه لبخند می زنی و از همه چیز ساده می گذری.
مردم بهش میگن قوی شدن، اما من میگم سِر شدگی!


قهوه سرد آقای نویسنده
روزبه_معین

یه مرد میتونه همه رو متقاعد کنه که یکی دیگست، ولی خودش رو هرگز..."

🖇

اگر به جای شکایت
برای چیزهایی که دارید قدردانی کنید
احساس بهتری پیدا میکنید
و این باعث جذب چیزهای بهتر بیشتری به سمتتان میشود.