Telegram Web
در شهر یکی کس را
   هشیار نمی‌بینم
هر یک بتر از دیگر شوریده و دیوانه


#مولانا
@vian_graphy
▫️
گر شود آن رویِ روشن
جلوه گر، هنگام صبح،
پیشِ رخسارت کسی
بر لب نیارد نامِ صبح...
🍂
#رهی_معیری
@vian_graphy
گلن دویل ملتن :

داشتن چیزی برای گفتن و نبودن کسی برای شنیدن، خیلی وحشتناک است. اوج بی‌کسی‌ست.

@vian_graphy
او‌ که هم‌دردم شده گویا خودش هم، درد بود
او خودش زخمِ همان مرهَم که می‌آورد بود

#سعید_صاحب_علم
@vian_graphy
ﺁﺩﻡ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ‌ﺗﻮﺍﻧﺪ
ﺑﻪ ﺯﻭﺭ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺑﯿﺎﻭﺭﺩ،
ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﮐﻤﺘﺮ ﭼﯿﺰﯼ ﻣﺜﻞ عشق ﺭﺍ.

#یودیت_هرمان
@vian_graphy
🪴

باید فراموش کرد
این به خاطر آوردن های ِ مدام را

من از یاد رفته بودم
روزها و شبهای زیادی در چشمم زل زدند
و گفتند : چقدر چهره تان آشناست ...اما!

به خاطر آوردن
وقتی از یاد رفته باشی
اشک ِ آدم را در می آورد.

#معصومه‌_صابر
از کتابِ : کاش خوابی خوش باشم
@vian_graphy ♥️
محرمی کو که پیامی برد از من جایی
خدمتی رفع کند پیش جهان‌آرایی

عجبی، نادره‌‌ای‌، طُرفه‌کشی، چالاکی
شکرینی، نمکینی، صنمی، زیبایی

امشب ای پیکِ صبا گر قدمی رنجه کنی
مستغاثی سوی مولا بری از مولایی

به بهشتی‌صفتی، حوروَشی ، جان‌بخشی
از جگر سوخته‌‌ای، دل‌شده‌‌ای، شیدایی

وحیِ مطلق بود از رویِ حقیقت رمزی
که ز مملوک بری سویِ ملک‌سیمایی

گو بر امّیدِ ملاقات تو تا چند آرد
هر‌دَم از خیلِ خیالت به سرم غوغایی

هیچ نقصان نکند مملکتِ حسنِ تو را
گر دمی شاد کند خاطر غم‌فرسایی

قبلهٔ جانِ من آنجاست که او را دیدم
و او نگوید که تو را دیده‌ام آخر جایی

آرزو می‌کندم باز شبی زلفینش
حلقه در گردنِ خود کرده چو مار‌اَفسایی

راست گفتند که با سر به درآید از پای
هرکه در سر چو نزاری رَوَدش سودایی

خوار منگر به عزیزان که نیابی چو منی
خاصه در وصفِ جمالِ تو سخن‌پیرایی

به‌جز از مستی و دیوانگی و بی‌خویشی
چه بود حاصل ایّامِ قدح‌پیمایی

#حکیم_نزاری
@vian_graphy
2025/05/11 19:33:05
Back to Top
HTML Embed Code: