مثل لنجی که برنخواهد گشت ،
قسمتم کندن و جدا شدن است
این که دریا چقدر بیرحم است
اولین درس ِ ناخدا شدن است
دستهایت شبیه لنگرگاه ،
خسته و بیقرار و مضطربند
دست من مثل لنگری لرزان ،
غرق در وحشتِ رها شدن است
گفتی از من به بعد... گفتم نه!
بعد تو ، هیچکس نخواهد بود
سینهام قبر یک نفر باشد
بهتر از کاروانسرا شدن است
ما دو آواز تلخ و ناخوانده ،
ما دو فریاد در گلو مانده
ما سکوتیم و مرگمان بیشک ،
در تب و تاب همصدا شدن است
در جهانی که عشق کافی نیست ،
چاره ای جز خیال بافی نیست
بافههایی که دوست میداریم ،
همه در حال نخنما شدن است
لنج من بیمهار و بیلنگر ،
روی آب ایستاده بیحرکت
این رها بودن و جدا نشدن
بدترین شکل مبتلا شدن است…
#عبدالمهدی_نوری
🍃🥀
@sher_o_sheidaee
قسمتم کندن و جدا شدن است
این که دریا چقدر بیرحم است
اولین درس ِ ناخدا شدن است
دستهایت شبیه لنگرگاه ،
خسته و بیقرار و مضطربند
دست من مثل لنگری لرزان ،
غرق در وحشتِ رها شدن است
گفتی از من به بعد... گفتم نه!
بعد تو ، هیچکس نخواهد بود
سینهام قبر یک نفر باشد
بهتر از کاروانسرا شدن است
ما دو آواز تلخ و ناخوانده ،
ما دو فریاد در گلو مانده
ما سکوتیم و مرگمان بیشک ،
در تب و تاب همصدا شدن است
در جهانی که عشق کافی نیست ،
چاره ای جز خیال بافی نیست
بافههایی که دوست میداریم ،
همه در حال نخنما شدن است
لنج من بیمهار و بیلنگر ،
روی آب ایستاده بیحرکت
این رها بودن و جدا نشدن
بدترین شکل مبتلا شدن است…
#عبدالمهدی_نوری
🍃🥀
@sher_o_sheidaee
رو به ديوار غمم مانده و غير از نفسی
آمد و رفت ندارد به من خسـته كسی
#محمد_مومن_میرزا
🍃🥀
@sher_o_sheidaee
آمد و رفت ندارد به من خسـته كسی
#محمد_مومن_میرزا
🍃🥀
@sher_o_sheidaee
کوچه آرام و دنج و خالی بود
میشد از نو تو را بغل بکنم
میشد از لابه لای آغوشت
توی چشمت کمی غزل بکنم
با تنی منجمد شبی تا صبح
سهم داغِ لب و تنت باشم
کاش منتخب ترین عاشق
بین آن ها، فقط من َت باشم
دودِ این دل، غمی که در پیکم...
از سرِ سرخوشی؟! نه!! هرگز نیست
تیغِ قرصِ بریدنی دارم
جرأت خودکشی...نه!! هرگز نیست!
کاش در مطلعِ همان دیدار
اعترافی به دل نمی کردم
یا که با منطق مزخرفم
لحظه ها را کسل نمی کردم
خواستی عذابِ من بدهی
هی غزل خوان/ برو صدایش کن
توی چپ راهِ بندر و داراب
لب به لب غرقِ بوسه هایش کن
فکر این کن که ماجرا آن شب
بینتان_ هر چه _ اتفاقی بود
حرف ها، وعده ها تمامِ مسیر
از هوس های کله داغی بود
#پروین_آرامیان
🍃🥀
@sher_o_sheidaee
میشد از نو تو را بغل بکنم
میشد از لابه لای آغوشت
توی چشمت کمی غزل بکنم
با تنی منجمد شبی تا صبح
سهم داغِ لب و تنت باشم
کاش منتخب ترین عاشق
بین آن ها، فقط من َت باشم
دودِ این دل، غمی که در پیکم...
از سرِ سرخوشی؟! نه!! هرگز نیست
تیغِ قرصِ بریدنی دارم
جرأت خودکشی...نه!! هرگز نیست!
کاش در مطلعِ همان دیدار
اعترافی به دل نمی کردم
یا که با منطق مزخرفم
لحظه ها را کسل نمی کردم
خواستی عذابِ من بدهی
هی غزل خوان/ برو صدایش کن
توی چپ راهِ بندر و داراب
لب به لب غرقِ بوسه هایش کن
فکر این کن که ماجرا آن شب
بینتان_ هر چه _ اتفاقی بود
حرف ها، وعده ها تمامِ مسیر
از هوس های کله داغی بود
#پروین_آرامیان
🍃🥀
@sher_o_sheidaee
.
بیا که مست تو باشم ، شراب ناب منی
شبیه لذت شیرین اوج خواب منی
به هر گلی که رسیدم شبیه روی تو بود
میان آن همه گل ها ، تو انتخاب منی
ببین که غرق سکوتم میان خلوت خود
سوار بر غم عشقی و در رکاب منی
چه کرد با دل عاشق نگاه خسته ی تو
که در جهنم این فاصله عذاب منی
بگو چه شد که ربودی تمام قلب مرا ؟
اگر چه هم تو سوالی و هم جواب منی
تو را خدا به هوای من آفریده و بس
تو آن دعای قشنگی که مستجاب منی
بیا که وسعت آغوش توست زندگی ام
میان مردم عالم ، تویی که باب منی
خوشا به حال زمانی که غرق چشم توام
به روی صفحه ی چشمم درون قاب منی
به شوق روی تو چیدم ردیف و قافیه را
تو عاشقانه ترین شعر هر کتاب منی
#سید_احمد_حسینیان
🍃🥀
@sher_o_sheidaee
بیا که مست تو باشم ، شراب ناب منی
شبیه لذت شیرین اوج خواب منی
به هر گلی که رسیدم شبیه روی تو بود
میان آن همه گل ها ، تو انتخاب منی
ببین که غرق سکوتم میان خلوت خود
سوار بر غم عشقی و در رکاب منی
چه کرد با دل عاشق نگاه خسته ی تو
که در جهنم این فاصله عذاب منی
بگو چه شد که ربودی تمام قلب مرا ؟
اگر چه هم تو سوالی و هم جواب منی
تو را خدا به هوای من آفریده و بس
تو آن دعای قشنگی که مستجاب منی
بیا که وسعت آغوش توست زندگی ام
میان مردم عالم ، تویی که باب منی
خوشا به حال زمانی که غرق چشم توام
به روی صفحه ی چشمم درون قاب منی
به شوق روی تو چیدم ردیف و قافیه را
تو عاشقانه ترین شعر هر کتاب منی
#سید_احمد_حسینیان
🍃🥀
@sher_o_sheidaee
«شاید از شدتِ جستجوست که چیزی نمییابی ،
آرام و رها باش ، آنچه برای توست.. تو را پیدا میکند..»
و صبح بخیر..
🍃🥀
@sher_o_sheidaee
آرام و رها باش ، آنچه برای توست.. تو را پیدا میکند..»
و صبح بخیر..
🍃🥀
@sher_o_sheidaee
«اکنون به نظر میرسد که صبور تر شدهام ، اما چراغی در وجودم خاموش شده است که دوست داشتم تا ابد روشن بماند..»
و شب بخیر..
🍃🥀
@sher_o_sheidaee
و شب بخیر..
🍃🥀
@sher_o_sheidaee
«خدا جبران میکنه اون روزایی که...
اصلاً صبر کردن آسون نبود ، اما تو صبر کردی...»
و شب بخیر...
🍃🥀
@sher_o_sheidaee
اصلاً صبر کردن آسون نبود ، اما تو صبر کردی...»
و شب بخیر...
🍃🥀
@sher_o_sheidaee
الذين سرقوا حماسنا؛
يتهمونا بالاكتئاب.
«کسانی که شادیِ ما را دزدیدند ؛
ما را به افسردگی متهم میکنند..»
#عربیات
🍃🥀
@sher_o_sheidaee
يتهمونا بالاكتئاب.
«کسانی که شادیِ ما را دزدیدند ؛
ما را به افسردگی متهم میکنند..»
#عربیات
🍃🥀
@sher_o_sheidaee
خیالت را میبوسم
در ساعت صفر هر شب
عقربه مکث میکند
به تماشای عشقی خیالی
مینشیند ...
#پروانه_آبی
🍃🥀
@sher_o_sheidaee
در ساعت صفر هر شب
عقربه مکث میکند
به تماشای عشقی خیالی
مینشیند ...
#پروانه_آبی
🍃🥀
@sher_o_sheidaee
وقتی هیچ چیز مطابق میلم پیش نمیرفت، خودم را سرگرم کار میکردم، آنقدر که خسته شوم و از پا بیفتم و فرصت نکنم حتی به چیزی فکر کنم!
وقتی هیچ چیز مطابق میلم پیش نمیرفت و وقتی اتفاقات درخور توجه و خوشایندی نمیافتاد، خلوت کردن با خودم، آخرین گزینهای بود که به آن فکر میکردم. گاهی نیاز داشتم تعمدا بروم وسط شلوغی آدمها خودم را گم کنم و فراموش کنم که دلم دقیقا چه میخواهد و تا رویاها و ایدهآلهای خودم چقدر فاصله دارم...
🍃🥀
@sher_o_sheidae
وقتی هیچ چیز مطابق میلم پیش نمیرفت و وقتی اتفاقات درخور توجه و خوشایندی نمیافتاد، خلوت کردن با خودم، آخرین گزینهای بود که به آن فکر میکردم. گاهی نیاز داشتم تعمدا بروم وسط شلوغی آدمها خودم را گم کنم و فراموش کنم که دلم دقیقا چه میخواهد و تا رویاها و ایدهآلهای خودم چقدر فاصله دارم...
🍃🥀
@sher_o_sheidae
حتى شده تا آخرِ عمر هم صبر ميكنم،
اما جورى عاشقى ميكنم كه ناب باشد!
كه از اين عشق هاى دمِ دستى نباشد!
كه هر كس ما را از دور ديد،
حسادت كند به دوست داشتنمان...
"عشق بايد در زمانش اتفاق بيفتد"
#قاضی_نظام
🍃🥀
@sher_o_sheidae
اما جورى عاشقى ميكنم كه ناب باشد!
كه از اين عشق هاى دمِ دستى نباشد!
كه هر كس ما را از دور ديد،
حسادت كند به دوست داشتنمان...
"عشق بايد در زمانش اتفاق بيفتد"
#قاضی_نظام
🍃🥀
@sher_o_sheidae
با جای زخمی که بر تنم مانده بود
گوشه ای برای خودم نوشتم:
«مرا ببخش که رنجاندمت
در آدینهای که شایسته شادی بودی..»
🍃🥀
@sher_o_sheidae
گوشه ای برای خودم نوشتم:
«مرا ببخش که رنجاندمت
در آدینهای که شایسته شادی بودی..»
🍃🥀
@sher_o_sheidae
عاقل اگر بودم فقط یک کار میکردم؛
با هرکسی مثل خودش رفتار میکردم
با هرکسی بد کرد، بد میکردم و آنوقت؛
دنیای او را بر سرش آوار میکردم ...
عاقل اگر بودم نمیدیدم ندیدن را
بیراهه میرفتم هر اجباری رسیدن را
فریاد میکردم نمیخواهم! نمیمانم!
میرفتم و دل میسپردم دل بریدن را
عاقل اگر بودم، پریشانِ کسی بودم؟!
مسکینِ شادیهای دُکّانِ کسی بودم؟!
وقتی که باغی سبز و پهناور از آنم بود؛
محتاجِ چندی گل زِ بُستان کسی بودم؟
عاقل اگر بودم مراعاتی نمیکردم!
هرجا که رنجیدم مماشاتی نمیکردم!
یااینکه با بسیار یاران و کَسانِ خویش؛
بیگانه میگشتم، ملاقاتی نمیکردم ...
عاقل اگر بودم کمی مستانهتر بودم
با وادی اندوه هم بیگانهتر بودم
یکجا نمیماندم، مداوم در سفر بودم
عاقل اگر بودم کمی دیوانهتر بودم ...
#نرگس_صرافیان_طوفان
🍃🥀
@sher_o_sheidae
با هرکسی مثل خودش رفتار میکردم
با هرکسی بد کرد، بد میکردم و آنوقت؛
دنیای او را بر سرش آوار میکردم ...
عاقل اگر بودم نمیدیدم ندیدن را
بیراهه میرفتم هر اجباری رسیدن را
فریاد میکردم نمیخواهم! نمیمانم!
میرفتم و دل میسپردم دل بریدن را
عاقل اگر بودم، پریشانِ کسی بودم؟!
مسکینِ شادیهای دُکّانِ کسی بودم؟!
وقتی که باغی سبز و پهناور از آنم بود؛
محتاجِ چندی گل زِ بُستان کسی بودم؟
عاقل اگر بودم مراعاتی نمیکردم!
هرجا که رنجیدم مماشاتی نمیکردم!
یااینکه با بسیار یاران و کَسانِ خویش؛
بیگانه میگشتم، ملاقاتی نمیکردم ...
عاقل اگر بودم کمی مستانهتر بودم
با وادی اندوه هم بیگانهتر بودم
یکجا نمیماندم، مداوم در سفر بودم
عاقل اگر بودم کمی دیوانهتر بودم ...
#نرگس_صرافیان_طوفان
🍃🥀
@sher_o_sheidae
من به تو میگویم که قوی باشی و میدانم که گاهی کلمات، واقعا معجزه میکنند.
من روزهای سخت زیادی دیدهام، رنجهای زیادی کشیدهام و اندوه زیادی را به جانم، خریدهام. من تا انتهای دردهای زیادی رفتهام، زخمهای زیادی را به جان لمس کرده و پایان اندوههای زیادی را به چشم، دیدهام.
من به تو میگویم که قوی باشی چون دیدهام که تمام مسیرهای درد، به مقصدهای خوبی میرسند و هیچ مسیری خالی از امّید نیست. که هیچ شبی بدون ماه و هیچ ماهی، بدون خورشید نیست.
من به تو میگویم که قوی باش و ایمان دارم که گاهی کلمات، واقعا معجزه میکنند...
🍃🥀
@sher_o_sheidae
من روزهای سخت زیادی دیدهام، رنجهای زیادی کشیدهام و اندوه زیادی را به جانم، خریدهام. من تا انتهای دردهای زیادی رفتهام، زخمهای زیادی را به جان لمس کرده و پایان اندوههای زیادی را به چشم، دیدهام.
من به تو میگویم که قوی باشی چون دیدهام که تمام مسیرهای درد، به مقصدهای خوبی میرسند و هیچ مسیری خالی از امّید نیست. که هیچ شبی بدون ماه و هیچ ماهی، بدون خورشید نیست.
من به تو میگویم که قوی باش و ایمان دارم که گاهی کلمات، واقعا معجزه میکنند...
🍃🥀
@sher_o_sheidae