نشریه شارلی ابدو فرانسه عکسی از ایران در عنوان یک مادر شیر ده نشان میدهد که چند کشور را تغذیه میکند به غیر ملت خودش که در فقر زندگی میکنند.
#مرگ_بر_کلیت_جمهوری_انیرانی
#شهریاران_جنبش_دادخواهی_ایران
#مرگ_بر_کلیت_جمهوری_انیرانی
#شهریاران_جنبش_دادخواهی_ایران
اقتصاد بازار شیوهی ساختهشدهی انسان برای کنش در شرایط تقسیم کار است. اما این بدان معنا نیست که چیزی اتفاقی یا مصنوعی است و میتوان آن را با شیوهی دیگری جایگزین کرد. اقتصاد بازار محصول یک فرآیند تکاملی طولانی است. این نتیجهی تلاشهای انسان برای انطباق هر چه بهتر کنش خود با شرایط موجود محیطی است که نمیتواند آن را تغییر دهد. به عبارتی، استراتژیای است که با بهکارگیری آن، انسان با سرافرازی از بربریت به تمدن پیشرفت کرده است.
#میزس
#شهریاران_جنبش_دادخواهی_ایران
#مرگ_بر_کلیت_جمهوری_انیرانی
#میزس
#شهریاران_جنبش_دادخواهی_ایران
#مرگ_بر_کلیت_جمهوری_انیرانی
Forwarded from Golnar Jahanbani
#شاهنشاه_رضا_پهلوی در پی آزاد شدن حمید نوری، از مقامات پیشین جمهوری اسلامی، در پیامی به زبان انگلیسی و فارسی این اقدام دولت سوئد را اهانت به «حاکمیت قانون، حقوق بشر و شرافت حداقلی» خواند.
رضاشاه دوم در پیام خود نوشت: «آزادی حمید نوری، یک جنایتکار جنگی، از سوی دولت سوئد، اهانتی است به حاکمیت قانون، حقوق بشر و شرافت حداقلی. این مماشات غیرمسئولانه با رژیم جنایتکار حاکم بر ایران حتی نتوانست تمامی گروگانها را نجات دهد، و باعث گروگانگیری و باجگیریهای بیشتری هم خواهد شد».
#شهریاران_جنبش_دادخواهی_ایران
#مرگ_بر_کلیت_جمهوری_انیرانی
#جاوید_رضاشاه_دوم_امید_میهن_پرستان
رضاشاه دوم در پیام خود نوشت: «آزادی حمید نوری، یک جنایتکار جنگی، از سوی دولت سوئد، اهانتی است به حاکمیت قانون، حقوق بشر و شرافت حداقلی. این مماشات غیرمسئولانه با رژیم جنایتکار حاکم بر ایران حتی نتوانست تمامی گروگانها را نجات دهد، و باعث گروگانگیری و باجگیریهای بیشتری هم خواهد شد».
#شهریاران_جنبش_دادخواهی_ایران
#مرگ_بر_کلیت_جمهوری_انیرانی
#جاوید_رضاشاه_دوم_امید_میهن_پرستان
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ترک کیست و آذری کیست؟ فرق ترک و آذری چیست؟
در ایران ما هم ترک داریم و هم آذری؛ فرقشان چیست؛ چهکسی ترک است و چهکسی آذری؟
ترکها مردمان مهاجری هستند که ازنظر ژنتیکی ترکتبار اند؛ درحالیکه آذریها مردمان دیرینهی ساکن استان آذربایگان (آذربایجان بهتلفظ عربی) ایران اند که ازنظر ژنتیکی و فرهنگی ایرانی اند.
هردوی این مردمان ازنظر ملیت ایرانی بوده و زبان رسمیشان فارسی است؛ ولی مردمانِ ترک، ازنظر اتنیکی (گروه قومی) ترک میباشند.
اصلاحیهیپست: پساز ارسال پست دوستانِ شاهسون و قشقایی به من پیام داده و فرمودند که شاهسونها ترک نمیباشند؛ ازاینرو از ایشان بابت اشتباه پوزش میخواهم؛ و قشقاییها نیز همهشان ترک نمیباشند؛ بلکه آمیزهای از اقوام گوناگون اند.
#بهرام_ورجاوند (کاوه ایرانفرّه)
#شهریاران_جنبش_دادخواهی_ایران
#مرگ_بر_کلیت_جمهوری_انیرانی
در ایران ما هم ترک داریم و هم آذری؛ فرقشان چیست؛ چهکسی ترک است و چهکسی آذری؟
ترکها مردمان مهاجری هستند که ازنظر ژنتیکی ترکتبار اند؛ درحالیکه آذریها مردمان دیرینهی ساکن استان آذربایگان (آذربایجان بهتلفظ عربی) ایران اند که ازنظر ژنتیکی و فرهنگی ایرانی اند.
هردوی این مردمان ازنظر ملیت ایرانی بوده و زبان رسمیشان فارسی است؛ ولی مردمانِ ترک، ازنظر اتنیکی (گروه قومی) ترک میباشند.
اصلاحیهیپست: پساز ارسال پست دوستانِ شاهسون و قشقایی به من پیام داده و فرمودند که شاهسونها ترک نمیباشند؛ ازاینرو از ایشان بابت اشتباه پوزش میخواهم؛ و قشقاییها نیز همهشان ترک نمیباشند؛ بلکه آمیزهای از اقوام گوناگون اند.
#بهرام_ورجاوند (کاوه ایرانفرّه)
#شهریاران_جنبش_دادخواهی_ایران
#مرگ_بر_کلیت_جمهوری_انیرانی
Forwarded from شهریاران عاشقان ایران
استوری اینستاگرامی #شهبانو_یاسمین_پهلوی در اعتراض به آزادی حمید نوری قاتل :
تصمیم سوئد برای آزاد کردن این قاتل محکوم به کشتار جمعی در ازای یک گروگان، به جمهوری اسلامی چراغ سبز میدهد تا گروگانهای بیشتری بگیرد.
چه کسانی این تصمیمات را میگیرند؟
خانواده قربانیان نوری شایسته توضیحی هستند!
#شهریاران_عاشقان_ایران
#مرگ_بر_کلیت_جمهوری_انیرانی
#جاوید_رضاشاه_دوم_امید_میهن_پرستان
تصمیم سوئد برای آزاد کردن این قاتل محکوم به کشتار جمعی در ازای یک گروگان، به جمهوری اسلامی چراغ سبز میدهد تا گروگانهای بیشتری بگیرد.
چه کسانی این تصمیمات را میگیرند؟
خانواده قربانیان نوری شایسته توضیحی هستند!
#شهریاران_عاشقان_ایران
#مرگ_بر_کلیت_جمهوری_انیرانی
#جاوید_رضاشاه_دوم_امید_میهن_پرستان
لطفا متن انگلیسی را بطور گسترده در فضای مجازی برای اعتراض به دولت سوئد برای نقض آشکار حقوق بشر منتشر کنید🙏👇
The Swedish government must answer to Iranians worldwide on how the punishment for crimes against humanity can be freedom and sending the convicted back to the perpetrators of the crime, effectively absolving them.
Did the crime against humanity occur outside of Iran that you decided to send the convicted back to the origin and supporter of this crime?
By committing such a betrayal to the victims and those affected by the crimes of the Islamic Republic, the Swedish government has completely undermined the values of democracy and human rights, showing no regard for the independence of the Swedish judicial system or the will of its people.
We, Iranians inside and outside the country, together with the families of the victims, reserve the right to defend human rights ideals by filing a complaint in the international court and collecting signatures against this decision of the Swedish government.
#شهریاران_جنبش_دادخواهی_ایران
#مرگ_بر_کلیت_جمهوری_انیرانی
The Swedish government must answer to Iranians worldwide on how the punishment for crimes against humanity can be freedom and sending the convicted back to the perpetrators of the crime, effectively absolving them.
Did the crime against humanity occur outside of Iran that you decided to send the convicted back to the origin and supporter of this crime?
By committing such a betrayal to the victims and those affected by the crimes of the Islamic Republic, the Swedish government has completely undermined the values of democracy and human rights, showing no regard for the independence of the Swedish judicial system or the will of its people.
We, Iranians inside and outside the country, together with the families of the victims, reserve the right to defend human rights ideals by filing a complaint in the international court and collecting signatures against this decision of the Swedish government.
#شهریاران_جنبش_دادخواهی_ایران
#مرگ_بر_کلیت_جمهوری_انیرانی
دولت بیبته سوئد #حمید_نوری تروریست و جلاد رو آزاد کرد تا بار دیگه ثابت کنه این دولتهای غربی هیچوقت نه دلشون با مردم ایرانه و نه حتی به عدالت باور دارن.
جمهوری اسلامی خیلی خوب راه مقابله با اینها رو پیدا کرده، دوتا شهروند سوئدی که یکیشون ایرانی سوئدی بود رو گرفتن چند وقت زندانی کردن تا اونها راضی به مبادله شدن. به همین راحتی.
این نشون میده ما مردم در مقابل جمهوری اسلامی فقط خودمون رو داریم.
و روی غربیها به هیچوجه نمیشه حساب باز کرد.
حالا باز یه خیزشی شد یه عده میان میگن فلان کارو نکنید فلان حرفو نزنید که غربیها حمایتشون رو از ما برندارن!
#جیمز_بیدین
#شهریاران_جنبش_دادخواهی_ایران
#مرگ_بر_کلیت_جمهوری_انیرانی
جمهوری اسلامی خیلی خوب راه مقابله با اینها رو پیدا کرده، دوتا شهروند سوئدی که یکیشون ایرانی سوئدی بود رو گرفتن چند وقت زندانی کردن تا اونها راضی به مبادله شدن. به همین راحتی.
این نشون میده ما مردم در مقابل جمهوری اسلامی فقط خودمون رو داریم.
و روی غربیها به هیچوجه نمیشه حساب باز کرد.
حالا باز یه خیزشی شد یه عده میان میگن فلان کارو نکنید فلان حرفو نزنید که غربیها حمایتشون رو از ما برندارن!
#جیمز_بیدین
#شهریاران_جنبش_دادخواهی_ایران
#مرگ_بر_کلیت_جمهوری_انیرانی
Forwarded from کانال اتحادیه ایران آزاد
💫بنــام ســرزمیــن پـاکــی ها ایــــران💫
🕊اتحادیه تبادلات ایران آزاد🕊
🔷🔹🔷🔹🔷🔹🔷🔹🔷
🛑گروه:شاهزاده ناجی ایران وایرانی
🌐گروه:تنها راه رهایی بازگشت به پادشاهی
🌐گروه:تلخ وشیرین روزگار
🌐گروه:دوستداران خاندان پهلوی
🌐گروه:آینده سازان خاندان پهلوی
🌐گروه:آش شله قلمکار
🌐گروه:کمپین پنجم بین المللی اتحاد فریختگان برای آزادی
🌐گروه:جنبش فرزندان ایران
🌐گروه:وطنم ای شکوه پا بر جا
🌐گروه:دورهمی دوستانه دهه 50/60/70/80
🌐گروه:پادشاهان آریایی
🌐گروه:ابهت واقتدار ایران خاندان پهلوی
🌐گروه:جاوید سيروس رضاشاه دوم پهلوی سوم
🌐گروه:در سرزمین شاهان شاه هرگز نمیمیرد
🌐گروه:شهدخت
🌐گروه:رستگاری(غیر سیاسی)
🌐گروه:برای میهن
🌐گروه:جمعیت شیروخورشید سرخ ایران پادشاهی
🌐گروه:شهر راز
🌐گروه:یک راه در جهان است آن راه راستی(غیرسیاسی)
🌐گروه:نسل شیک پاسارگادی جاویدشاه پاینده ایران پهلویسم
🌐گروه:دوباره میسازمت وطن
🌐گروه:پادشاهی خواهان
🌐گروه:ایران معبد ماست
🌐گروه:وارثان کوروش
🌐گروه:خاندان پهلوی خار چشم دشمنان
🌐گروه:مبارزان وقهرمانان ملی
🌐گروه:مادر ایران زمین
🌐گروه:پنجره دل(غیر سیاسی)
🌐گروه:برای رهایی ایران با شاهزاده
🌐گروه:فرارا تاریکی(غیر سیاسی)
🌐گروه:تحلیل آزاد
🌐گروه:کمپین سوم بین المللی قربانيان فرهیخته نظام ولایت فقیه
🌐گروه:کمپین اول بین المللی صدای فرهیختگان آزادی
🌐گروه:کمپین دوم بین المللی فرزندان فرهیخته ایران زمین
🌐گروه:فرزندان کوروش بزرگ
🌐گروه:کمپین چهارم بین المللی بزرگداشت جانباختگان کرونا ویروس وجانباختگان به دست رژیم دیکتاتور اسلامی
🌐گروه:زرتشتيان و آموزه های آشو زرتشت
🌐گروه:خيابان سنگر ماست
🌐گروه:خاندان ایرانساز پهلوی
🌐گروه:شاهزاده رهبر ملی
🌐گروه:شاه شاهان کوروش جهان
🌐گروه:فرزندان شجاع ایران
🌐گروه:نور بر تاریکی پیروز است
🌐گروه:ایران فردا جاوید شاه
🌐گروه:وارث ایران آریایی
🌐گروه:آزادی ایرانم آرزوست
🌐گروه:محمدرضا شاه پدر ایران زمین
🌐گروه:نگاهی دیگر
🌐گروه:رستاخیز احزاب مشروع ملی
⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️
🔷کانال:شاهزاده ناجی ایران وایرانی
🔷@ShahzadenajEran
🔷کانال:زرتشتيان وآداب آیین بهی
🔷@Bahdina
🔷کانال:باشگاه خبرنگاران حامی شاهزاده
🔷@Reporters_Club_Prince
🔷کانال:شهریاران_جنبش_دادخواهی_ایران
🔷@sharyaran1401
🔷کانال:تاریخ ایران بدون سانسور
🔷@tamadoonprsia12
🔷کانال:تحلیل آزاد
🔷@TahlilaAzad
🔷کانال:نسیم دانایی
🔷@Nasim_danaee
🔷کانال:جادوی کائنات
🔷@bahdina1
🔷کانال:از هردری گفتاری
🔷@bekhanimobedanim
🔷کانال:از نسل کوروش
🔷@kerarsh
🔷کانال:کمپين هواداران شاهزاده پهلوی
🔷@kanoon_shahzadeh
🔷کانال:خاندان ایران ساز پهلوی
🔷@khandaneiransazepahlavy
🔷کانال:تمدن ده هزارساله تفرش زیبا
🔷 @kanaletafresh
🔷کانال:خواننده رامش
🔷@shkst1339
🔷کانال:شهریاران عاشقان ایران
🔷@shahryaran_ashkan
🔷کانال:کهن دیارآریایی<سربداران وطن>
🔷@OfficialAncientAryanland
🔷کانال:بی خانمان
🔷@khak2581
🔷کانال:تاریخ معاصر ایران به روایت اسناد
🔷@Politic_Proxy
🔷کانال:بشنو وباورنکن
🔷@golhay4001
🔷کانال:موزیک
🔷@shia5000
⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️
📅 ۲۵۸۳/۰۳/۲۶
🕊اتحادیه تبادلات ایران آزاد🕊
🔷🔹🔷🔹🔷🔹🔷🔹🔷
🛑گروه:شاهزاده ناجی ایران وایرانی
🌐گروه:تنها راه رهایی بازگشت به پادشاهی
🌐گروه:تلخ وشیرین روزگار
🌐گروه:دوستداران خاندان پهلوی
🌐گروه:آینده سازان خاندان پهلوی
🌐گروه:آش شله قلمکار
🌐گروه:کمپین پنجم بین المللی اتحاد فریختگان برای آزادی
🌐گروه:جنبش فرزندان ایران
🌐گروه:وطنم ای شکوه پا بر جا
🌐گروه:دورهمی دوستانه دهه 50/60/70/80
🌐گروه:پادشاهان آریایی
🌐گروه:ابهت واقتدار ایران خاندان پهلوی
🌐گروه:جاوید سيروس رضاشاه دوم پهلوی سوم
🌐گروه:در سرزمین شاهان شاه هرگز نمیمیرد
🌐گروه:شهدخت
🌐گروه:رستگاری(غیر سیاسی)
🌐گروه:برای میهن
🌐گروه:جمعیت شیروخورشید سرخ ایران پادشاهی
🌐گروه:شهر راز
🌐گروه:یک راه در جهان است آن راه راستی(غیرسیاسی)
🌐گروه:نسل شیک پاسارگادی جاویدشاه پاینده ایران پهلویسم
🌐گروه:دوباره میسازمت وطن
🌐گروه:پادشاهی خواهان
🌐گروه:ایران معبد ماست
🌐گروه:وارثان کوروش
🌐گروه:خاندان پهلوی خار چشم دشمنان
🌐گروه:مبارزان وقهرمانان ملی
🌐گروه:مادر ایران زمین
🌐گروه:پنجره دل(غیر سیاسی)
🌐گروه:برای رهایی ایران با شاهزاده
🌐گروه:فرارا تاریکی(غیر سیاسی)
🌐گروه:تحلیل آزاد
🌐گروه:کمپین سوم بین المللی قربانيان فرهیخته نظام ولایت فقیه
🌐گروه:کمپین اول بین المللی صدای فرهیختگان آزادی
🌐گروه:کمپین دوم بین المللی فرزندان فرهیخته ایران زمین
🌐گروه:فرزندان کوروش بزرگ
🌐گروه:کمپین چهارم بین المللی بزرگداشت جانباختگان کرونا ویروس وجانباختگان به دست رژیم دیکتاتور اسلامی
🌐گروه:زرتشتيان و آموزه های آشو زرتشت
🌐گروه:خيابان سنگر ماست
🌐گروه:خاندان ایرانساز پهلوی
🌐گروه:شاهزاده رهبر ملی
🌐گروه:شاه شاهان کوروش جهان
🌐گروه:فرزندان شجاع ایران
🌐گروه:نور بر تاریکی پیروز است
🌐گروه:ایران فردا جاوید شاه
🌐گروه:وارث ایران آریایی
🌐گروه:آزادی ایرانم آرزوست
🌐گروه:محمدرضا شاه پدر ایران زمین
🌐گروه:نگاهی دیگر
🌐گروه:رستاخیز احزاب مشروع ملی
⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️
🔷کانال:شاهزاده ناجی ایران وایرانی
🔷@ShahzadenajEran
🔷کانال:زرتشتيان وآداب آیین بهی
🔷@Bahdina
🔷کانال:باشگاه خبرنگاران حامی شاهزاده
🔷@Reporters_Club_Prince
🔷کانال:شهریاران_جنبش_دادخواهی_ایران
🔷@sharyaran1401
🔷کانال:تاریخ ایران بدون سانسور
🔷@tamadoonprsia12
🔷کانال:تحلیل آزاد
🔷@TahlilaAzad
🔷کانال:نسیم دانایی
🔷@Nasim_danaee
🔷کانال:جادوی کائنات
🔷@bahdina1
🔷کانال:از هردری گفتاری
🔷@bekhanimobedanim
🔷کانال:از نسل کوروش
🔷@kerarsh
🔷کانال:کمپين هواداران شاهزاده پهلوی
🔷@kanoon_shahzadeh
🔷کانال:خاندان ایران ساز پهلوی
🔷@khandaneiransazepahlavy
🔷کانال:تمدن ده هزارساله تفرش زیبا
🔷 @kanaletafresh
🔷کانال:خواننده رامش
🔷@shkst1339
🔷کانال:شهریاران عاشقان ایران
🔷@shahryaran_ashkan
🔷کانال:کهن دیارآریایی<سربداران وطن>
🔷@OfficialAncientAryanland
🔷کانال:بی خانمان
🔷@khak2581
🔷کانال:تاریخ معاصر ایران به روایت اسناد
🔷@Politic_Proxy
🔷کانال:بشنو وباورنکن
🔷@golhay4001
🔷کانال:موزیک
🔷@shia5000
⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️
📅 ۲۵۸۳/۰۳/۲۶
Telegram
🕊 اتحادیه ایران آزاد🕊
اتحادیه ایران آزاد
کانال و گروه های
تبادلات لیستی گروه ها و کانال های تلگرامی با موضوعات مختلف سیاسی، اجتماعی، تاریخی، شعر، موسیقی و...
زمان تگ گیری 10:30 تا 8:30 شب
زمان تبادل 24 تا 9 صبح
کانال و گروه های
تبادلات لیستی گروه ها و کانال های تلگرامی با موضوعات مختلف سیاسی، اجتماعی، تاریخی، شعر، موسیقی و...
زمان تگ گیری 10:30 تا 8:30 شب
زمان تبادل 24 تا 9 صبح
#شهریاران_جنبش_دادخواهی_ایران pinned «💫بنــام ســرزمیــن پـاکــی ها ایــــران💫 🕊اتحادیه تبادلات ایران آزاد🕊 🔷🔹🔷🔹🔷🔹🔷🔹🔷 🛑گروه:شاهزاده ناجی ایران وایرانی 🌐گروه:تنها راه رهایی بازگشت به پادشاهی 🌐گروه:تلخ وشیرین روزگار 🌐گروه:دوستداران خاندان پهلوی 🌐گروه:آینده سازان خاندان پهلوی 🌐گروه:آش…»
آزادی #حمیدنوری آخرین معامله چپ جهانی برای نجات جمهوری اسلامی!
1- بعد از حمله 7 اکتبر حماس به اسرائیل مردم دنیا علیرغم میل دولتهای چپ علاوه بر محکوم کردن حماس، گرایش به احزاب راست وطن پرست پیدا کردن
2- لذا دولتهای چپ سریع دست به کار شدن که پروندههای باز را مختومه اعلام کنند👇
3- اولین پرونده پرونده هواپیمای مسافربری اوکراینی که عمدا توسط سپاه سرنگون شده بود و دادگاهی در کانادا بیشرمانه تقصیر را انداخت گردن شرکت هواپیمایی اوکراینی که به هشدارها توجه نکرده بود و سپاه را از این جنایت شست!!!
4- درست مانند جیسون رضاییان فردی دیپلمات از سوئد در یک معامله وارد ایران میشود و توسط جمهوری اسلامی گروگان گرفته میشود!
بلا شک حتما این چپول برای این سفر و زندانی شدن پول گرفته و بزودی کتابی از این شخص منتشر میشود که در آن آه و ناله سر میدهد که در مدت زندان چه بلاهایی سرش آمده ولی شک نکنید ایشان در ویلا با ژیلا دوران خوشی سپری کرده
برای ملموس بودن این پروژه جیسون رضاییان را بیاد بیاورید.
تا اینجا #حمید_نوری آزاد شده، سیاستمدار سوئدی به پول هنگفت رسیده و....
#خیرهسر_متمرد
#شهریاران_جنبش_دادخواهی_ایران
1- بعد از حمله 7 اکتبر حماس به اسرائیل مردم دنیا علیرغم میل دولتهای چپ علاوه بر محکوم کردن حماس، گرایش به احزاب راست وطن پرست پیدا کردن
2- لذا دولتهای چپ سریع دست به کار شدن که پروندههای باز را مختومه اعلام کنند👇
3- اولین پرونده پرونده هواپیمای مسافربری اوکراینی که عمدا توسط سپاه سرنگون شده بود و دادگاهی در کانادا بیشرمانه تقصیر را انداخت گردن شرکت هواپیمایی اوکراینی که به هشدارها توجه نکرده بود و سپاه را از این جنایت شست!!!
4- درست مانند جیسون رضاییان فردی دیپلمات از سوئد در یک معامله وارد ایران میشود و توسط جمهوری اسلامی گروگان گرفته میشود!
بلا شک حتما این چپول برای این سفر و زندانی شدن پول گرفته و بزودی کتابی از این شخص منتشر میشود که در آن آه و ناله سر میدهد که در مدت زندان چه بلاهایی سرش آمده ولی شک نکنید ایشان در ویلا با ژیلا دوران خوشی سپری کرده
برای ملموس بودن این پروژه جیسون رضاییان را بیاد بیاورید.
تا اینجا #حمید_نوری آزاد شده، سیاستمدار سوئدی به پول هنگفت رسیده و....
#خیرهسر_متمرد
#شهریاران_جنبش_دادخواهی_ایران
#دیدگاه
پروژۀ مموتی ( ۱ )
شاید زندهترین خاطراتی که از محمود در ذهن ما ایرانیان مانده باشد، «خس و خاشاک» باشد، یا «کاغذپاره» خواندن تحریمها ــ «تحریم اصلاً نمَنهدی» ــ یا دختری که در زیرزمین خانهشان انرژی هستهای تولید میکرد... تصاویری هم در ذهنها مانده است؛ مثل نگاهِ متأسف آقای جوای آملی به احمدینژاد، وقتی تعریف میکرد در سازمان ملل هالهای گشوده شده و او را در بر گرفته بود ــ و در نهایت شاید، اشتیاق وافر احمدینژاد برای اینکه از مردمی که زیر آفتاب یا در سرمای زمستان در ورزشگاهی جمع شده بودند بپرسد: «از ساعت چند اومدید اینجا؟» و بعد همسُراییِ طنازانه میان او و مردم که ساعت به ساعت عقب میرفت تا مشخص شود مردم ساعتها انتظار آمدن او را کشیدهاند و ترجیعبند محبوب او: «کی خستهست؟» و طبعاً تنها گزینۀ مردم این است که بگویند «دشمن!» اما شبی که پروندهزیربغل و با شعار «بگم؟ بگم؟» و آن نگاه تهدیدآمیز و نفرتآلود به مناظره با موسوی نشست، کبریتی در مادۀ اشتعالزای جامعه انداخت تا به اهدافش برسد... «پسران آقای هاشمی...»، «پسران آقای ناطق...»
این خاطرات که برای برخی دلخنککننده و برای برخی دیگر مشمئزکننده است، نمای بیرونی دوران محمود است؛ نمایی چنان جنجالی که نمیگذارد فکر به لایههای عمیقتر برود. میخواهم در این متن از این جنجالها بگذریم و حال که دوران محمود به راستی «تاریخ» شده است ببینیم محمود چه بود و چه کرد؛ «پروژۀ محمود» چه بود. اما در عین حال از زیادهگویی هم پرهیز میکنم و فقط جان کلام را میگویم؛ دربارۀ دولتمردی که با سرعتی نامنتظره، از شهرداری تهران سر درآورد و در آنجا تختۀ پرشی برای ریاستجمهوری یافت.
محمود آمده بود تا «جنبش اجتماعی» ایجاد کند (و به بیان دقیقتر «ضدجنبشی اجتماعی»؛ دقیقاً همان چیزی که اصولگرایان به آن نیاز داشتند و اما از ایجاد آن ناتوان بودند. پیشزمینۀ تاریخِ محمود از ۷۶ آغاز میشود. تغییراتی در جامعۀ ایران از ۵۷ تا ۷۶ رخ داده بود. بخش جوان و پیشروی جامعه میل وافری به تغییر داشت و جدیترین نیروی تحولخواه از قضا نه دولتمردان و سیاستمداران موجود (که همگی میراثداران انقلاب ۵۷ بودند و در خلوص پنجاهوهفتی از هم پیشی میگرفتند)، بلکه درون جامعه بود: جوانان ــ دو نسل جدیدی که میکوشید دستکم در تیپ و ظاهرش تمایز خود را با آن شهروندِ سربهراهِ مطلوب حکومت نشان دهد. همین نسل جوان در حالی که حتی خوشبینترین اطرافیان خاتمی هم انتظارش را نداشت، پیروزی قاطعی برای خاتمی رقم زدند. «سیب ناچیدهای» به دامان خاتمی و کادر اطراف او افتاده بود که حتی از کنترل و ادارۀ آن عاجز بودند. آنها بارانی نمنمک خواسته بودند، سیل آمده بود. ریشۀ سوءتفاهم بزرگ اصلاحطلبان هم در اینجاست که از همان روز اول نفهمیدند این رأی «وام» است؛ «عاریت» است؛ خودشان آن را پدید نیاوردهاند؛ سرمایۀ خودشان نیست، بلکه جامعه این امید را به آنها بسته است ــ و ممکن است روزی این وام را پس بگیرد.
دو جناح سیاسی روشن در سیاست ایران صف آراستند (البته جایی هم برای غیر این دو گروه نبود). آن جنبشِ اجتماعیِ قدیمی و مطلوبِ اصولگرایان که انقلاب ۵۷ را رقم زده بود، متلاشی شده بود؛ چپها همان ابتدا به دشمن تبدیل شدند و جمهوریخواهان میانهروتر هم حتی زودتر از چپها از جنبش ۵۷ جدا/حذف شده بودند (بدون اینکه دلبستگیشان را به ۵۷ از دست بدهند). اینک در میانۀ دهۀ ۱۳۷۰ جنبشی جدید سر برآورده بود و «ائتلافی نانوشته» میان این جنبش و گروهی از سیاستمداران که خود را اصلاحطلب مینامیدند شکل گرفت. از این پس یک چیز محرز شده بود: یک نیروی اجتماعی قدرتمند وجود داشت که هر انتخاباتی را میتوانست ببرد. رأیش را هم به کسانی میداد که ادعا میکردند توان اصلاح و تحول گامبهگام را دارند. ⏬⏬
پروژۀ مموتی ( ۱ )
شاید زندهترین خاطراتی که از محمود در ذهن ما ایرانیان مانده باشد، «خس و خاشاک» باشد، یا «کاغذپاره» خواندن تحریمها ــ «تحریم اصلاً نمَنهدی» ــ یا دختری که در زیرزمین خانهشان انرژی هستهای تولید میکرد... تصاویری هم در ذهنها مانده است؛ مثل نگاهِ متأسف آقای جوای آملی به احمدینژاد، وقتی تعریف میکرد در سازمان ملل هالهای گشوده شده و او را در بر گرفته بود ــ و در نهایت شاید، اشتیاق وافر احمدینژاد برای اینکه از مردمی که زیر آفتاب یا در سرمای زمستان در ورزشگاهی جمع شده بودند بپرسد: «از ساعت چند اومدید اینجا؟» و بعد همسُراییِ طنازانه میان او و مردم که ساعت به ساعت عقب میرفت تا مشخص شود مردم ساعتها انتظار آمدن او را کشیدهاند و ترجیعبند محبوب او: «کی خستهست؟» و طبعاً تنها گزینۀ مردم این است که بگویند «دشمن!» اما شبی که پروندهزیربغل و با شعار «بگم؟ بگم؟» و آن نگاه تهدیدآمیز و نفرتآلود به مناظره با موسوی نشست، کبریتی در مادۀ اشتعالزای جامعه انداخت تا به اهدافش برسد... «پسران آقای هاشمی...»، «پسران آقای ناطق...»
این خاطرات که برای برخی دلخنککننده و برای برخی دیگر مشمئزکننده است، نمای بیرونی دوران محمود است؛ نمایی چنان جنجالی که نمیگذارد فکر به لایههای عمیقتر برود. میخواهم در این متن از این جنجالها بگذریم و حال که دوران محمود به راستی «تاریخ» شده است ببینیم محمود چه بود و چه کرد؛ «پروژۀ محمود» چه بود. اما در عین حال از زیادهگویی هم پرهیز میکنم و فقط جان کلام را میگویم؛ دربارۀ دولتمردی که با سرعتی نامنتظره، از شهرداری تهران سر درآورد و در آنجا تختۀ پرشی برای ریاستجمهوری یافت.
محمود آمده بود تا «جنبش اجتماعی» ایجاد کند (و به بیان دقیقتر «ضدجنبشی اجتماعی»؛ دقیقاً همان چیزی که اصولگرایان به آن نیاز داشتند و اما از ایجاد آن ناتوان بودند. پیشزمینۀ تاریخِ محمود از ۷۶ آغاز میشود. تغییراتی در جامعۀ ایران از ۵۷ تا ۷۶ رخ داده بود. بخش جوان و پیشروی جامعه میل وافری به تغییر داشت و جدیترین نیروی تحولخواه از قضا نه دولتمردان و سیاستمداران موجود (که همگی میراثداران انقلاب ۵۷ بودند و در خلوص پنجاهوهفتی از هم پیشی میگرفتند)، بلکه درون جامعه بود: جوانان ــ دو نسل جدیدی که میکوشید دستکم در تیپ و ظاهرش تمایز خود را با آن شهروندِ سربهراهِ مطلوب حکومت نشان دهد. همین نسل جوان در حالی که حتی خوشبینترین اطرافیان خاتمی هم انتظارش را نداشت، پیروزی قاطعی برای خاتمی رقم زدند. «سیب ناچیدهای» به دامان خاتمی و کادر اطراف او افتاده بود که حتی از کنترل و ادارۀ آن عاجز بودند. آنها بارانی نمنمک خواسته بودند، سیل آمده بود. ریشۀ سوءتفاهم بزرگ اصلاحطلبان هم در اینجاست که از همان روز اول نفهمیدند این رأی «وام» است؛ «عاریت» است؛ خودشان آن را پدید نیاوردهاند؛ سرمایۀ خودشان نیست، بلکه جامعه این امید را به آنها بسته است ــ و ممکن است روزی این وام را پس بگیرد.
دو جناح سیاسی روشن در سیاست ایران صف آراستند (البته جایی هم برای غیر این دو گروه نبود). آن جنبشِ اجتماعیِ قدیمی و مطلوبِ اصولگرایان که انقلاب ۵۷ را رقم زده بود، متلاشی شده بود؛ چپها همان ابتدا به دشمن تبدیل شدند و جمهوریخواهان میانهروتر هم حتی زودتر از چپها از جنبش ۵۷ جدا/حذف شده بودند (بدون اینکه دلبستگیشان را به ۵۷ از دست بدهند). اینک در میانۀ دهۀ ۱۳۷۰ جنبشی جدید سر برآورده بود و «ائتلافی نانوشته» میان این جنبش و گروهی از سیاستمداران که خود را اصلاحطلب مینامیدند شکل گرفت. از این پس یک چیز محرز شده بود: یک نیروی اجتماعی قدرتمند وجود داشت که هر انتخاباتی را میتوانست ببرد. رأیش را هم به کسانی میداد که ادعا میکردند توان اصلاح و تحول گامبهگام را دارند. ⏬⏬
پروژه مموتی ( ۲ )
معضل بزرگی برای محافظهکاران (اصولگرایان) ایجاد شد. نیروی تندرویِ آنها هم گاه و بیگاه خامی میکردند و با اقداماتشان جامعه را فقط بیش از پیش علیه اصولگرایان تحریک میکردند (مثل ترور حجاریان یا حادثۀ کوی دانشگاه). باید چارهاندیشی میشد، با چند روزنامه و کمک صداوسیما نمیشد جلوی این جنبش اجتماعی را گرفت. اصولگرایان از اصلاحطلبان خشمگین بودند و تصور میکردند اصلاحطلبان جماعتی فرصتطلبند که روی موج تحولخواهیِ مردمی لیبرالشده سوار شدهاند و برای رسیدن به کرسیها حاضرند به آرمانهای قدیمی خودشان پشت کنند (بیراه هم نمیگفتند؛ به هر حال عموم اصلاحطلبان تندروترین جناح انقلاب ۵۷ بودند).
هر سلاحی را فقط با سلاحی مانند خود آن میتوان خنثی کرد. اسلحۀ اصطلاحطلبان این بود که سوار جنبشی اجتماعی شده بودند، پس به جنبشی اجتماعی نیاز بود تا این جنبش را خنثی کند. فلسفۀ ظهور احمدینژاد همین بود. اما یک مشکل بزرگ وجود داشت!
جنبش اجتماعی گیاه آپارتمانی و گلخانهای نیست که بتوان آن را در گلدان و آزمایشگاه پدید آورد. نمیتوانید با ادبیات محافظهکارانه و با ستایش حکومت و ترویج آرمانهای تکراری جنبش اجتماعی ایجاد کنید. اگر توده میخواهید باید زبان و کنش تودهای داشته باشید. این مشکل دیرینۀ «محافظهکاران» در همهجای دنیاست که سرشتشان اجازه نمیدهد تودهها را جذب کنند. توده زبان انقلابی را میپسندد، نه زبان محافظهکارانه. اما سرشت «محافظهکار» در نامش پیداست: «محافظتکننده»؛ از حکومت در برابر انقلاب/تحول. پس محافظهکاران مجبورند لژیونری به خدمت بگیرند تا بتواند نوعی رفتار ضدمحافظهکارانۀ کنترلشده را انجام دهد. محمود دقیقاً همین لژیونر بود.
عجیب نبود که محمود به نیروهای محافظهکار به تندی میتاخت؟ از هاشمی و ناطق تا اصلاحطلبان. این کاری بود که یک اصولگرای سنتی نمیتوانست انجام بدهد، بلکه به پدیدهای نیاز بود که میتوان آن را «محافظهکار انقلابی» نامید؛ تعبیری تناقضآمیز که البته توصیف درستی است؛ محمود هم پدیدۀ متناقضی بود و رسالتی هم که برای آن تعریف شده بود چنین تناقضی را ایجاب میکرد.
جنبشسازی محمود آغاز شد. مخاطبان محمود خواب بودند؛ باید آنها را بیدار میکرد. طبقۀ متوسط شهری، جامعۀ تحصیلکرده و بدنۀ بوروکراتیک از قضا همان نیرویی را تشکیل میدادند که جنبش اصلاحی را پدید آورده بود. پس محمود نمیتوانست روی این اقشار حساب کند. در واقع، نه تنها این اقشار مخاطب محمود نبودند، بلکه اصلاً محمود آمده بود جنبشِ این اقشار را مسدود و متوقف کند (این همان چیزی است که در دانش سیاسی به آن «بُناپارتیسم» میگویند). پس سفرهای استانی خارقالعادۀ او شروع شد. پدیدۀ سفر استانی سابقۀ دیرینهای دارد و دولت اقبال (۱۳۳۶-۱۳۳۹) مبدأ آن بود؛ هیئت دولت به یک شهرستان میرفت و جلسات خود را ضمن بازدید در نقاط مختلف آن استان برگزار میکرد. اما محمود سفر استانی را به «کار روتین دولت» بدل کرد و کارنامهاش خیرهکننده بود! به بیش از هزار شهر و روستا رفت. مردمی که فرصت دیدار با یک مدیرکل را نداشتند، رودررو رئیسجمهور را میدیدند. به این ترتیب آن قشرِ همیشهخواب، آن قشر غیرسیاسی، بیدار شد؛ بیدار به معنای «امیدوار» و حاضر به «کنش سیاسی». ⏬⏬
معضل بزرگی برای محافظهکاران (اصولگرایان) ایجاد شد. نیروی تندرویِ آنها هم گاه و بیگاه خامی میکردند و با اقداماتشان جامعه را فقط بیش از پیش علیه اصولگرایان تحریک میکردند (مثل ترور حجاریان یا حادثۀ کوی دانشگاه). باید چارهاندیشی میشد، با چند روزنامه و کمک صداوسیما نمیشد جلوی این جنبش اجتماعی را گرفت. اصولگرایان از اصلاحطلبان خشمگین بودند و تصور میکردند اصلاحطلبان جماعتی فرصتطلبند که روی موج تحولخواهیِ مردمی لیبرالشده سوار شدهاند و برای رسیدن به کرسیها حاضرند به آرمانهای قدیمی خودشان پشت کنند (بیراه هم نمیگفتند؛ به هر حال عموم اصلاحطلبان تندروترین جناح انقلاب ۵۷ بودند).
هر سلاحی را فقط با سلاحی مانند خود آن میتوان خنثی کرد. اسلحۀ اصطلاحطلبان این بود که سوار جنبشی اجتماعی شده بودند، پس به جنبشی اجتماعی نیاز بود تا این جنبش را خنثی کند. فلسفۀ ظهور احمدینژاد همین بود. اما یک مشکل بزرگ وجود داشت!
جنبش اجتماعی گیاه آپارتمانی و گلخانهای نیست که بتوان آن را در گلدان و آزمایشگاه پدید آورد. نمیتوانید با ادبیات محافظهکارانه و با ستایش حکومت و ترویج آرمانهای تکراری جنبش اجتماعی ایجاد کنید. اگر توده میخواهید باید زبان و کنش تودهای داشته باشید. این مشکل دیرینۀ «محافظهکاران» در همهجای دنیاست که سرشتشان اجازه نمیدهد تودهها را جذب کنند. توده زبان انقلابی را میپسندد، نه زبان محافظهکارانه. اما سرشت «محافظهکار» در نامش پیداست: «محافظتکننده»؛ از حکومت در برابر انقلاب/تحول. پس محافظهکاران مجبورند لژیونری به خدمت بگیرند تا بتواند نوعی رفتار ضدمحافظهکارانۀ کنترلشده را انجام دهد. محمود دقیقاً همین لژیونر بود.
عجیب نبود که محمود به نیروهای محافظهکار به تندی میتاخت؟ از هاشمی و ناطق تا اصلاحطلبان. این کاری بود که یک اصولگرای سنتی نمیتوانست انجام بدهد، بلکه به پدیدهای نیاز بود که میتوان آن را «محافظهکار انقلابی» نامید؛ تعبیری تناقضآمیز که البته توصیف درستی است؛ محمود هم پدیدۀ متناقضی بود و رسالتی هم که برای آن تعریف شده بود چنین تناقضی را ایجاب میکرد.
جنبشسازی محمود آغاز شد. مخاطبان محمود خواب بودند؛ باید آنها را بیدار میکرد. طبقۀ متوسط شهری، جامعۀ تحصیلکرده و بدنۀ بوروکراتیک از قضا همان نیرویی را تشکیل میدادند که جنبش اصلاحی را پدید آورده بود. پس محمود نمیتوانست روی این اقشار حساب کند. در واقع، نه تنها این اقشار مخاطب محمود نبودند، بلکه اصلاً محمود آمده بود جنبشِ این اقشار را مسدود و متوقف کند (این همان چیزی است که در دانش سیاسی به آن «بُناپارتیسم» میگویند). پس سفرهای استانی خارقالعادۀ او شروع شد. پدیدۀ سفر استانی سابقۀ دیرینهای دارد و دولت اقبال (۱۳۳۶-۱۳۳۹) مبدأ آن بود؛ هیئت دولت به یک شهرستان میرفت و جلسات خود را ضمن بازدید در نقاط مختلف آن استان برگزار میکرد. اما محمود سفر استانی را به «کار روتین دولت» بدل کرد و کارنامهاش خیرهکننده بود! به بیش از هزار شهر و روستا رفت. مردمی که فرصت دیدار با یک مدیرکل را نداشتند، رودررو رئیسجمهور را میدیدند. به این ترتیب آن قشرِ همیشهخواب، آن قشر غیرسیاسی، بیدار شد؛ بیدار به معنای «امیدوار» و حاضر به «کنش سیاسی». ⏬⏬
پروژه مموتی ( ۳ )
محمود در پایان چهار سال نخست خود میتوانست ادعا کند جنبش اجتماعی خود را پدید آورده است. ریشۀ هشتادوهشت هم در اینجا بود؛ در هشتادوهشت باید با کمک این «جنبش اجتماعیِ محمودی» آن «جنبش اجتماعی تحولخواه» پیشین شکست میخورد. اما از قضا آن جنبش قدیمی مقاومت سرسختانهای از خود نشان داد، ایستاد و کشتههای زیادی داد ــ و البته باز هم نیروی پیشران اصلی خود جامعه بود، گرچه طبیعی است چوب آن را چهرههای شاخص اصلاحطلب میخوردند، زیرا یک جنبش اجتماعی را نمیتوان در مشت گرفت، اما ده بیست سیاستمدار را به سادگی میتوان؛ اما آن سران اصلاحات بازداشتشده، سر این جنبش نبودند، جزئی از آن بودند. سر در جامعه پراکنده بود.
به این ترتیب، احمدینژاد «ضدجنبشی» را پدید آورده بود و وقتی در سال ۱۳۹۰ رفتهرفته آخرین تکانههای ۸۸ هم فرونشست و گردوغبار خوابید، طبیعی بود که میخواست به همگان، به ویژه به اصولگرایان، بفهماند کت تن اوست و صاحب و بانی این «ضدجنبش» اوست. در اینجا هم حق با او بود و هم نبود. محمود از یک جهت راست میگفت و از یک جهت بیراه میگفت: از این جهت که «فقط او» میتوانست چنین گردوخاکی کند، راست میگفت؛ این کار از عهدۀ اصولگرایان خارج بود. اما از این جهت بیراه میگفت که تمام این گردوخاک و بولدوزورسواریِ او با حمایت تبلیغاتی و لجستیکی اصولگرایان و چراغ سبز آنها میسر شده بود، وگرنه او در نهایت میتوانست فرماندار شهر کوچکی باشد، نه رئیسجمهوری که تمام رسانههای حکومت شبانهروز از او دفاع کنند.
این تقلای محمود برای استقلال محکوم به شکست بود. ماجراجوییِ ازپیشباختهای بود که نتیجهاش را هم دیدیم. محمود رفت... تهماندهای ضعیف از جنبش تحولخواه سال ۹۲ پای صندوق آمد و پیروز شد. عصر محمود سپری شد. ضدجنبشی هم که ساخته بود کارکردش را انجام داد و مثل مونوریلهای پرهزینهاش نیمهکاره رها شد؛ از هم فروپاشید... و نتیجهاش در ۹۶ و ۹۸ دیده شد. محمود سکوت پیشه کرد و فکر کرد. دیگری چیزی دربارۀ اسرائیل نمیگفت. گاهی تلنگری میزد و باز میرفت. تا اینکه دوباره آمده نامزد شده است، گرچه مانند دور قبل به احتمال زیاد رد صلاحیت خواهد شد. مردی که نمیخواهد بپذیرد دورهاش گذشته است، دستبردار نیست. اما شاید عجیبترین اتفاق این باشد که محمود بدش نمیآید اینبار یا در آینده صدای همان جنبش تحولخواهی باشد که زمانی خود در خاموش کردنش نقش اصلی را داشت. به هر روی، چه در این نقش و چه در نقش پیشین، عصر محمود به گمان من گذشته است.
#مهدی_تدینی
#شهریاران_جنبش_دادخواهی_ایران
#مرگ_بر_کلیت_جمهوری_انیرانی
محمود در پایان چهار سال نخست خود میتوانست ادعا کند جنبش اجتماعی خود را پدید آورده است. ریشۀ هشتادوهشت هم در اینجا بود؛ در هشتادوهشت باید با کمک این «جنبش اجتماعیِ محمودی» آن «جنبش اجتماعی تحولخواه» پیشین شکست میخورد. اما از قضا آن جنبش قدیمی مقاومت سرسختانهای از خود نشان داد، ایستاد و کشتههای زیادی داد ــ و البته باز هم نیروی پیشران اصلی خود جامعه بود، گرچه طبیعی است چوب آن را چهرههای شاخص اصلاحطلب میخوردند، زیرا یک جنبش اجتماعی را نمیتوان در مشت گرفت، اما ده بیست سیاستمدار را به سادگی میتوان؛ اما آن سران اصلاحات بازداشتشده، سر این جنبش نبودند، جزئی از آن بودند. سر در جامعه پراکنده بود.
به این ترتیب، احمدینژاد «ضدجنبشی» را پدید آورده بود و وقتی در سال ۱۳۹۰ رفتهرفته آخرین تکانههای ۸۸ هم فرونشست و گردوغبار خوابید، طبیعی بود که میخواست به همگان، به ویژه به اصولگرایان، بفهماند کت تن اوست و صاحب و بانی این «ضدجنبش» اوست. در اینجا هم حق با او بود و هم نبود. محمود از یک جهت راست میگفت و از یک جهت بیراه میگفت: از این جهت که «فقط او» میتوانست چنین گردوخاکی کند، راست میگفت؛ این کار از عهدۀ اصولگرایان خارج بود. اما از این جهت بیراه میگفت که تمام این گردوخاک و بولدوزورسواریِ او با حمایت تبلیغاتی و لجستیکی اصولگرایان و چراغ سبز آنها میسر شده بود، وگرنه او در نهایت میتوانست فرماندار شهر کوچکی باشد، نه رئیسجمهوری که تمام رسانههای حکومت شبانهروز از او دفاع کنند.
این تقلای محمود برای استقلال محکوم به شکست بود. ماجراجوییِ ازپیشباختهای بود که نتیجهاش را هم دیدیم. محمود رفت... تهماندهای ضعیف از جنبش تحولخواه سال ۹۲ پای صندوق آمد و پیروز شد. عصر محمود سپری شد. ضدجنبشی هم که ساخته بود کارکردش را انجام داد و مثل مونوریلهای پرهزینهاش نیمهکاره رها شد؛ از هم فروپاشید... و نتیجهاش در ۹۶ و ۹۸ دیده شد. محمود سکوت پیشه کرد و فکر کرد. دیگری چیزی دربارۀ اسرائیل نمیگفت. گاهی تلنگری میزد و باز میرفت. تا اینکه دوباره آمده نامزد شده است، گرچه مانند دور قبل به احتمال زیاد رد صلاحیت خواهد شد. مردی که نمیخواهد بپذیرد دورهاش گذشته است، دستبردار نیست. اما شاید عجیبترین اتفاق این باشد که محمود بدش نمیآید اینبار یا در آینده صدای همان جنبش تحولخواهی باشد که زمانی خود در خاموش کردنش نقش اصلی را داشت. به هر روی، چه در این نقش و چه در نقش پیشین، عصر محمود به گمان من گذشته است.
#مهدی_تدینی
#شهریاران_جنبش_دادخواهی_ایران
#مرگ_بر_کلیت_جمهوری_انیرانی