This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چپ ايرانی در طول تاریخ معاصر همواره با داس و چکش اماده بوده تا اگر ایران به سلامت از گذری عبور کرد بر قامتش بتازد و آنرا ویرانه کند، حال چه باشعر و ترانه، چه با بمب و مسلسل و کوکتل مولوتوف و چه با سیاست الوده به خون یا با مواد مخدر و سیانور!!
چپ خائن ایرانی هرچقدر هم که ادعای خرد و دانش کند همانند خریست که بار کتاب حمل میکند
چپ پلشت و وطن فروش ایرانی همواره ملیگرایان را با الفاظی مثل افراطی و فاشیست، نژاد پرست و.. خطاب میکند حال آنکه خودش از هیچ جنایتی فروگذار نمیکند از کشتار و بمبگذاری گرفته تا آتش زدن سینما، از سرقت مسلحانه و انفجار اتوبوس مدارس گرفته تا ترور و گروگانگیری
چپ فرومایه ایرانی دشمن ایران و تاریخ و فرهنگ و تمدن ایران است
برای خوشبختی ایران لازم است هم جمهوری اسلامی و هم چپ خائن ایرانی به زباله دانی تاریخ واصل شوند.
چپ خائن ایرانی👈اینجا
@shahyarran
.
چپ خائن ایرانی هرچقدر هم که ادعای خرد و دانش کند همانند خریست که بار کتاب حمل میکند
چپ پلشت و وطن فروش ایرانی همواره ملیگرایان را با الفاظی مثل افراطی و فاشیست، نژاد پرست و.. خطاب میکند حال آنکه خودش از هیچ جنایتی فروگذار نمیکند از کشتار و بمبگذاری گرفته تا آتش زدن سینما، از سرقت مسلحانه و انفجار اتوبوس مدارس گرفته تا ترور و گروگانگیری
چپ فرومایه ایرانی دشمن ایران و تاریخ و فرهنگ و تمدن ایران است
برای خوشبختی ایران لازم است هم جمهوری اسلامی و هم چپ خائن ایرانی به زباله دانی تاریخ واصل شوند.
چپ خائن ایرانی👈اینجا
@shahyarran
.
👍10👏4💯2
🚨 دستاورد های علمی دوران پهلوی
"آمار رسمی نشان میدهد که پیشرفت و توسعه آموزش و پرورش و فرهنگ ایران در دهه سی و ابتدای چهل در بعضی موارد به نسبت ۳۰۰ درصد و در مورد مدارس حرفهای و هنرستانها و دبیرستانهای کشاورزی به نسبت ۱۳۰۰ درصد بوده و این پیشرفت و
توسعه در اکثر کشورهای جهان بیسابقه و در ایران مرهون خردپروری و دانشدوستی شاهنشاه و علاقه خاص ایشان به دستگاه فرهنگی کشور و در حقیقت نتیجه دلبستگی شخص شاهنشاه به دانش و فضیلت بوده است.
تعداد کودکستانهای ایران از ۳۴ عدد در سال ۱۳۲۰ شمسی به ۷۴ عدد در سال۱۳۳۲، ۲۴۵ عدد در سال ۱۳۴۲ افزایش یافته و تعداد دبستانها از ۲۳۳۱ عدد در سال ۱۳۲۰ به۵۶۷۵عدد درسال ۱۳۳۲ و ۱۲۴۵۱ عدد در سال ۱۳۴۲ بالغ گردیده و تعداد دانش آموزان دبستانها از ۲۸۸۴۶۲ نفر در سال ۱۳۲۰ به ۱۹۴۶۳۰۲ نفر در سال ۱۳۴۲رسیده بود.
در تعليمات دبیرستانی هم از لحاظ کمیت و هم از لحاظ کیفیت پیشرفت و تحول قابل توجه پدید آمد و بر ۳۲۱ دبیرستان سال ۱۳۲۰ تا سال۱۳۳،۱۴۴ دبیرستان و در در دهه سی ۷۴۲ دبیرستان افزوده شد و تعداد دانش آموزان دبیرستانها در این ده سال از ۱۰۲۱۴۰ نفر به ۳۲۶۸۵۹ نفر رسید، تعلیمات متوسطه علاوه بر شهرهای بزرگ و درجه دوم و سوم در اکثر مراکز بخشها و روستاها نیز گسترش یافت و در غالب دبیرستانهای کشور علاوه بر تدریس علوم و ادبیات و زبانهای خارجی تعلیم بهیاری و منشی گری و در دبیرستانهای دخترانه تعليم خانه داری معمول گردید.
تربیت جوانان برای مشاغل آزاد متناسب با استعداد آنان بوسیله تأسیس مدارس حرفهای و صنعتی و بازرگانی، با کمک سازمان برنامه، جزو اقدامات مفید و مؤثر دستگاه فرهنگی کشور بوده و تعداد اینگونه مدارس از ۳ عدد در سال ۱۳۲۰ به ۸۷ عدد در سال ۱۳۴۲ و تعداد دانش آموزان اینگونه مدارس از۶۱۵ نفر به ۹۱۹۸ نفر افزایش یافت. در هنرستانهای صنعتی وحرفه ای تهران و اهواز و قزوین و رشت ساری و زاهدان و یزد و کرمانشاهان و کرمان و رضائیه و اراك و کاشان هنرجویان با استعداد در رشته های دوردگری، فلز کاری، ساختمان، برق، اتومکانیک، لوله کشی، نساجی و رنگرزی به تحصیل پرداختند و در مدارس حرفهای دختران تعلیمات خانه داری و طباخی و خیاطی و گلدوزی و رشتههای هنری مشابه آنها که موافق استعداد و ذوق دختران و بانوان بود رواج یافت.
دانشسرای کشاورزی و دبیرستان کشاورزی در مراکز استانها و کلاسهای تربیت معلم روستایی در دوره های کوتاه مدت برای روستائیان تأسیس گردید و تعداد این آموزشگاهها تا سال ۱۳۴۲ به ۱۴ باب رسید. در دبیرستانهای بازرگانی تهران و تبریز و اهواز و کرمان و رضائیه و رشت و مشهد اصول علمی و عملی تجارت و امور اقتصادی و محاسبات تجاری تعلیم داده میشد.
مسئله تربیت معلم نیز از مسائل مورد توجه دستگاه فرهنگی کشور بوده و تعداد مؤسسات تربیت معلم از ۱۲ باب در سال ۱۳۲۰ به۸۷ باب در سال ۱۳۴۲ و تعداد فارغ التحصیلان سالانه این مؤسسات از ۱۲۶۹ نفر به ۵۷۷۹ نفر در سال تحصیلی۴۳-۱۳۴۲افزایش یافت.
بموازات توسعه سریع دبیرستانها و آموزشگاههای حرفه ای بر علاقه وشوق جوانان به تحصيل در مدارس عالی و دانشگاههای کشور افزوده شد، دانشگاه تهران توسعه یافت و دانشکده های جدید در مراکز استانها تأسیس گردید و بطور کلی تعداد دانشگاههای کشور تا سال ۱۳۴۲به هفت دانشگاه رسید، در دانشگاه تهران و دانشگاه ملی تهران و دانشگاه پهلوی شیراز و دانشگاههای تبریز و مشهد و اصفهان و گندیشاپور اهواز و سایر مدارس عالی کشور در سال تحصیلی۴۲-۱۳۴۱ ،۲۴۴۵۶ دانشجو بتحصیل اشتغال داشتند و همزمان با توسعه و تکمیل دانشگاهها دانشکده ها و دانشگاههای اختصاصی کشور مانند دانشکده افسری، دانشکده فنی نفت آبادان، دانشگاه پلیس، دانشگاه جنگ و مدرسه عالی پست و تلگراف نیز توسعه یافتند.
تأسیس دوره دکترا در دانشگاه تهران و توجه بتحقیقات علمی و ایجاد ساختمانها و آزمایشگاه ها و کتابخانه های جدید و مجهز راه کسب دانش را برای جوانان کشور هموار ساخت. یکی از اینگونه اقدامات مهم دانشگاه تأسیس مرکز اتمی ومؤسسه ژئوفيزيك بود. کرسی اتمی نخست در سال ۱۳۳۷ در دانشکده علوم تهران تأسیس و دستگاه رآکتور اتمی در آن دانشکده نصب ودایر گردید و مؤسسه ژئوفيزيك در اردبیهشت ۱۳۳۹آغاز بکار کرد. این مؤسسه یکی از مراکز بزرگ تحقیقات علمی بود که در حلقه زنجیر مراکز ژئوفيزيك جهانی قرار گرفته بود و از این لحاظ تنها مؤسسه علمی در خاورمیانه بود و از لحاظ تکمیل مطالعات زمین از نظر جو وداخل کره زمین و روابط زمین باکرات دیگر و قسمت عمده از عوامل فیزیکی، که در زندگی ساکنان کره زمین بطور مستقیم یا غیرمستقیم تأثیر دارند، مطالعه و نتایج تحقیقات خودرا بین مراکز علمی مشابه جهانی توزیع میکرد و این نتایج در آرشیوهای علمی مراکز اینگونه تحقیقات نظير پاریس و توکیو و واشنگتن مورد استفاده محققین قرار میگرفت".
📘ایران در دوره سلطنت محمدرضا شاه پهلوی، علیاصغر شمیم، ص ۱۳۲الی۱۳۴
.
"آمار رسمی نشان میدهد که پیشرفت و توسعه آموزش و پرورش و فرهنگ ایران در دهه سی و ابتدای چهل در بعضی موارد به نسبت ۳۰۰ درصد و در مورد مدارس حرفهای و هنرستانها و دبیرستانهای کشاورزی به نسبت ۱۳۰۰ درصد بوده و این پیشرفت و
توسعه در اکثر کشورهای جهان بیسابقه و در ایران مرهون خردپروری و دانشدوستی شاهنشاه و علاقه خاص ایشان به دستگاه فرهنگی کشور و در حقیقت نتیجه دلبستگی شخص شاهنشاه به دانش و فضیلت بوده است.
تعداد کودکستانهای ایران از ۳۴ عدد در سال ۱۳۲۰ شمسی به ۷۴ عدد در سال۱۳۳۲، ۲۴۵ عدد در سال ۱۳۴۲ افزایش یافته و تعداد دبستانها از ۲۳۳۱ عدد در سال ۱۳۲۰ به۵۶۷۵عدد درسال ۱۳۳۲ و ۱۲۴۵۱ عدد در سال ۱۳۴۲ بالغ گردیده و تعداد دانش آموزان دبستانها از ۲۸۸۴۶۲ نفر در سال ۱۳۲۰ به ۱۹۴۶۳۰۲ نفر در سال ۱۳۴۲رسیده بود.
در تعليمات دبیرستانی هم از لحاظ کمیت و هم از لحاظ کیفیت پیشرفت و تحول قابل توجه پدید آمد و بر ۳۲۱ دبیرستان سال ۱۳۲۰ تا سال۱۳۳،۱۴۴ دبیرستان و در در دهه سی ۷۴۲ دبیرستان افزوده شد و تعداد دانش آموزان دبیرستانها در این ده سال از ۱۰۲۱۴۰ نفر به ۳۲۶۸۵۹ نفر رسید، تعلیمات متوسطه علاوه بر شهرهای بزرگ و درجه دوم و سوم در اکثر مراکز بخشها و روستاها نیز گسترش یافت و در غالب دبیرستانهای کشور علاوه بر تدریس علوم و ادبیات و زبانهای خارجی تعلیم بهیاری و منشی گری و در دبیرستانهای دخترانه تعليم خانه داری معمول گردید.
تربیت جوانان برای مشاغل آزاد متناسب با استعداد آنان بوسیله تأسیس مدارس حرفهای و صنعتی و بازرگانی، با کمک سازمان برنامه، جزو اقدامات مفید و مؤثر دستگاه فرهنگی کشور بوده و تعداد اینگونه مدارس از ۳ عدد در سال ۱۳۲۰ به ۸۷ عدد در سال ۱۳۴۲ و تعداد دانش آموزان اینگونه مدارس از۶۱۵ نفر به ۹۱۹۸ نفر افزایش یافت. در هنرستانهای صنعتی وحرفه ای تهران و اهواز و قزوین و رشت ساری و زاهدان و یزد و کرمانشاهان و کرمان و رضائیه و اراك و کاشان هنرجویان با استعداد در رشته های دوردگری، فلز کاری، ساختمان، برق، اتومکانیک، لوله کشی، نساجی و رنگرزی به تحصیل پرداختند و در مدارس حرفهای دختران تعلیمات خانه داری و طباخی و خیاطی و گلدوزی و رشتههای هنری مشابه آنها که موافق استعداد و ذوق دختران و بانوان بود رواج یافت.
دانشسرای کشاورزی و دبیرستان کشاورزی در مراکز استانها و کلاسهای تربیت معلم روستایی در دوره های کوتاه مدت برای روستائیان تأسیس گردید و تعداد این آموزشگاهها تا سال ۱۳۴۲ به ۱۴ باب رسید. در دبیرستانهای بازرگانی تهران و تبریز و اهواز و کرمان و رضائیه و رشت و مشهد اصول علمی و عملی تجارت و امور اقتصادی و محاسبات تجاری تعلیم داده میشد.
مسئله تربیت معلم نیز از مسائل مورد توجه دستگاه فرهنگی کشور بوده و تعداد مؤسسات تربیت معلم از ۱۲ باب در سال ۱۳۲۰ به۸۷ باب در سال ۱۳۴۲ و تعداد فارغ التحصیلان سالانه این مؤسسات از ۱۲۶۹ نفر به ۵۷۷۹ نفر در سال تحصیلی۴۳-۱۳۴۲افزایش یافت.
بموازات توسعه سریع دبیرستانها و آموزشگاههای حرفه ای بر علاقه وشوق جوانان به تحصيل در مدارس عالی و دانشگاههای کشور افزوده شد، دانشگاه تهران توسعه یافت و دانشکده های جدید در مراکز استانها تأسیس گردید و بطور کلی تعداد دانشگاههای کشور تا سال ۱۳۴۲به هفت دانشگاه رسید، در دانشگاه تهران و دانشگاه ملی تهران و دانشگاه پهلوی شیراز و دانشگاههای تبریز و مشهد و اصفهان و گندیشاپور اهواز و سایر مدارس عالی کشور در سال تحصیلی۴۲-۱۳۴۱ ،۲۴۴۵۶ دانشجو بتحصیل اشتغال داشتند و همزمان با توسعه و تکمیل دانشگاهها دانشکده ها و دانشگاههای اختصاصی کشور مانند دانشکده افسری، دانشکده فنی نفت آبادان، دانشگاه پلیس، دانشگاه جنگ و مدرسه عالی پست و تلگراف نیز توسعه یافتند.
تأسیس دوره دکترا در دانشگاه تهران و توجه بتحقیقات علمی و ایجاد ساختمانها و آزمایشگاه ها و کتابخانه های جدید و مجهز راه کسب دانش را برای جوانان کشور هموار ساخت. یکی از اینگونه اقدامات مهم دانشگاه تأسیس مرکز اتمی ومؤسسه ژئوفيزيك بود. کرسی اتمی نخست در سال ۱۳۳۷ در دانشکده علوم تهران تأسیس و دستگاه رآکتور اتمی در آن دانشکده نصب ودایر گردید و مؤسسه ژئوفيزيك در اردبیهشت ۱۳۳۹آغاز بکار کرد. این مؤسسه یکی از مراکز بزرگ تحقیقات علمی بود که در حلقه زنجیر مراکز ژئوفيزيك جهانی قرار گرفته بود و از این لحاظ تنها مؤسسه علمی در خاورمیانه بود و از لحاظ تکمیل مطالعات زمین از نظر جو وداخل کره زمین و روابط زمین باکرات دیگر و قسمت عمده از عوامل فیزیکی، که در زندگی ساکنان کره زمین بطور مستقیم یا غیرمستقیم تأثیر دارند، مطالعه و نتایج تحقیقات خودرا بین مراکز علمی مشابه جهانی توزیع میکرد و این نتایج در آرشیوهای علمی مراکز اینگونه تحقیقات نظير پاریس و توکیو و واشنگتن مورد استفاده محققین قرار میگرفت".
📘ایران در دوره سلطنت محمدرضا شاه پهلوی، علیاصغر شمیم، ص ۱۳۲الی۱۳۴
.
👏12🔥1
دوران طلایی پهلوی
رﻭﺯﮔﺎﺭﯼ نه چندان دور ﺗﺤﺼﯿﻞ ﺩﺭ ﻫﺮ ﻣﻘﻄﻊ ﺗﺤﺼﯿﻠﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﻪ ﺭﺍﯾﮕﺎﻥ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺣﺘﯽ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﯾﺎﻥ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺩﺭ ﺧﺎﺭﺝ ﺍﺯ ﮐﺸﻮﺭ، ﻣﺎﻫﺎﻧﻪ ﺣﻘﻮﻕ ﺩﺭﯾﺎﻓﺖ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻧﺪ!
@shahyarran
.
رﻭﺯﮔﺎﺭﯼ نه چندان دور ﺗﺤﺼﯿﻞ ﺩﺭ ﻫﺮ ﻣﻘﻄﻊ ﺗﺤﺼﯿﻠﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﻪ ﺭﺍﯾﮕﺎﻥ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺣﺘﯽ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﯾﺎﻥ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺩﺭ ﺧﺎﺭﺝ ﺍﺯ ﮐﺸﻮﺭ، ﻣﺎﻫﺎﻧﻪ ﺣﻘﻮﻕ ﺩﺭﯾﺎﻓﺖ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻧﺪ!
@shahyarran
.
❤🔥16❤3
Forwarded from Reza Pahlavi | رضا پهلوی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
متن کامل سخنرانی در روز دوم «کنفرانس ایران» به میزبانی سازمان نوفدی که به «برنامه دوران اضطرار» و پروژه شکوفایی ایران اختصاص داشت.
١٠ سپتامبر ٢٠٢۵ (١٩ شهریور ٢۵٨۴/١۴٠۴)
واشینگتن دیسی
دوستان عزیز، هممیهنان گرامی،
پیش از هر چیز، از همه شما که دیروز و امروز در کنفرانس ایران حضور داشتید و همچنین از همه کسانی که این نشست را از سراسر جهان دنبال کردند، صمیمانه سپاسگزارم.
همچنین وظیفه خود میدانم از سازمان نوفدی و همه کارشناسان و متخصصانی که در پروژه «شکوفایی ایران» و بهویژه در تدوین برنامه مرحله اضطرار مشارکت کردهاند، قدردانی کنم. همانطور که در روز رونمایی از این پروژه گفتم، این یک پروژه ملی است؛ پروژهای متعلق به همه ملت ایران.
از همان روز نخست انتشار برنامه مرحله اضطرار، ما اعلام کردیم که از نقدها و پیشنهادها استقبال میکنیم. اساساً هدف از انتشار این برنامه در این مقطع، همین بود: تا در معرض نقد و بررسی دقیق قرار گیرد، چکشکاری شود و در نهایت، به بهترین نسخه خود برای زمان اجرا بعد از سقوط این رژیم برسد.
باعث خوشحالی است که از زمان انتشار، هزاران نقد و پیشنهاد به دست ما رسیده است. تیم نویسندگان و گردآورندگان همه آنها را با دقت بررسی کردهاند و خواهند کرد و از آنها برای بهبود برنامه بهره خواهند گرفت.
البته در کنار نقدهای سازنده، تخریب، سنگاندازی و اتهامزنی هم متاسفانه بوده است. این موضوع برای من جای تعجب نداشت، زیرا اطلاع دقیق دارم که رژیم در ماههای گذشته کارزاری تازه و سازمانیافته برای حمله و تخریب علیه من، تیم و فعالیتهایمان آغاز کرده است. این کارزار تخریب بهویژه از زمان اعلام پلتفرم همکاری ملی برای جذب نیروهای نظامی، انتظامی، امنیتی و دولتی شدت گرفت؛ پس از برگزاری موفقیتآمیز و شکوهمند همایش مونیخ، وارد فاز تازهای شد؛ و با انتشار برنامه مرحله اضطرار به اوج خود رسید.
تکلیف با آنهایی که آگاهانه به دنبال حفظ این رژیم ضدایرانی هستند روشن است. امیدوارم معدود کسانی نیز که ناآگاهانه در دام رژیم افتادهاند، راه خود را از بدخواهان جدا کنند.
بار دیگر تأکید میکنم: همه آنهایی که به اصول بنیادینِ «حفظ تمامیت ارضی ایران، پاسداری از آزادیهای فردی و برابری همه شهروندان، جدایی دین از حکومت، و حق ملت ایران برای انتخاب شکل حکومت آینده خود» باور دارند، باید بتوانند با هم همکاری کنند. من از همه آنها دعوت میکنم که بخشی از راهحل باشند و به این کارزار ملی بپیوندند. اما برای آنها که میخواهند بخشی از مشکل باقی بمانند، ما حتی یک ثانیه وقت تلف نخواهیم کرد. این قطار در حال حرکت است و با تخریبها و سنگاندازیها متوقف نخواهد شد.
امروز جمهوری اسلامی در ضعیفترین و شکنندهترین وضعیت خود در طول ۴۶ سال گذشته قرار دارد، و از تامین ابتداییترین نیازهای مردم ایران، همچون آب و برق و سوخت، ناتوان است. در مقابل، ما از همین امروز در حال برنامهریزی هستیم تا پس از سقوط رژیم، مشکلات مردم به سرعت حل شود. ما امروز، هم برای سرنگونی این رژیم استراتژی و برنامه داریم، و هم برای جایگزینی آن. و گامبهگام بر اساس این برنامه مدون پیش میرویم.
نگاهی به حجم فعالیتها و موفقیتهای کارزار ما در همین دو ماه گذشته، بهترین نشانه و دلیل است که چرا باید به پیروزی ایمان داشته باشیم.
@OfficialRezaPahlavi
١٠ سپتامبر ٢٠٢۵ (١٩ شهریور ٢۵٨۴/١۴٠۴)
واشینگتن دیسی
دوستان عزیز، هممیهنان گرامی،
پیش از هر چیز، از همه شما که دیروز و امروز در کنفرانس ایران حضور داشتید و همچنین از همه کسانی که این نشست را از سراسر جهان دنبال کردند، صمیمانه سپاسگزارم.
همچنین وظیفه خود میدانم از سازمان نوفدی و همه کارشناسان و متخصصانی که در پروژه «شکوفایی ایران» و بهویژه در تدوین برنامه مرحله اضطرار مشارکت کردهاند، قدردانی کنم. همانطور که در روز رونمایی از این پروژه گفتم، این یک پروژه ملی است؛ پروژهای متعلق به همه ملت ایران.
از همان روز نخست انتشار برنامه مرحله اضطرار، ما اعلام کردیم که از نقدها و پیشنهادها استقبال میکنیم. اساساً هدف از انتشار این برنامه در این مقطع، همین بود: تا در معرض نقد و بررسی دقیق قرار گیرد، چکشکاری شود و در نهایت، به بهترین نسخه خود برای زمان اجرا بعد از سقوط این رژیم برسد.
باعث خوشحالی است که از زمان انتشار، هزاران نقد و پیشنهاد به دست ما رسیده است. تیم نویسندگان و گردآورندگان همه آنها را با دقت بررسی کردهاند و خواهند کرد و از آنها برای بهبود برنامه بهره خواهند گرفت.
البته در کنار نقدهای سازنده، تخریب، سنگاندازی و اتهامزنی هم متاسفانه بوده است. این موضوع برای من جای تعجب نداشت، زیرا اطلاع دقیق دارم که رژیم در ماههای گذشته کارزاری تازه و سازمانیافته برای حمله و تخریب علیه من، تیم و فعالیتهایمان آغاز کرده است. این کارزار تخریب بهویژه از زمان اعلام پلتفرم همکاری ملی برای جذب نیروهای نظامی، انتظامی، امنیتی و دولتی شدت گرفت؛ پس از برگزاری موفقیتآمیز و شکوهمند همایش مونیخ، وارد فاز تازهای شد؛ و با انتشار برنامه مرحله اضطرار به اوج خود رسید.
تکلیف با آنهایی که آگاهانه به دنبال حفظ این رژیم ضدایرانی هستند روشن است. امیدوارم معدود کسانی نیز که ناآگاهانه در دام رژیم افتادهاند، راه خود را از بدخواهان جدا کنند.
بار دیگر تأکید میکنم: همه آنهایی که به اصول بنیادینِ «حفظ تمامیت ارضی ایران، پاسداری از آزادیهای فردی و برابری همه شهروندان، جدایی دین از حکومت، و حق ملت ایران برای انتخاب شکل حکومت آینده خود» باور دارند، باید بتوانند با هم همکاری کنند. من از همه آنها دعوت میکنم که بخشی از راهحل باشند و به این کارزار ملی بپیوندند. اما برای آنها که میخواهند بخشی از مشکل باقی بمانند، ما حتی یک ثانیه وقت تلف نخواهیم کرد. این قطار در حال حرکت است و با تخریبها و سنگاندازیها متوقف نخواهد شد.
امروز جمهوری اسلامی در ضعیفترین و شکنندهترین وضعیت خود در طول ۴۶ سال گذشته قرار دارد، و از تامین ابتداییترین نیازهای مردم ایران، همچون آب و برق و سوخت، ناتوان است. در مقابل، ما از همین امروز در حال برنامهریزی هستیم تا پس از سقوط رژیم، مشکلات مردم به سرعت حل شود. ما امروز، هم برای سرنگونی این رژیم استراتژی و برنامه داریم، و هم برای جایگزینی آن. و گامبهگام بر اساس این برنامه مدون پیش میرویم.
نگاهی به حجم فعالیتها و موفقیتهای کارزار ما در همین دو ماه گذشته، بهترین نشانه و دلیل است که چرا باید به پیروزی ایمان داشته باشیم.
@OfficialRezaPahlavi
❤8🫡4
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
شاهنامه از زبان #فرانسیس_فورد_کاپولا فیلمساز و خالق فیلم «پدرخوانده»!
#شاهنامه_فردوسی
@shahyarran
.
#شاهنامه_فردوسی
@shahyarran
.
❤9🤩1
انورخوجه دیکتاتور کمونیست آلبانی پس از پایان جنگ جهانی دوم تا ١٩٨۵ حاکم بر این کشور بود.او مبتلا به بیماری اجنبی هراسی بود و در طول دوران حکومتش بر کشور فقیر آلبانی مدام مردم را از حمله ارتشهای متجاوز امپریالیستی و آمریکا میترساند.
کار جنون خوجه به آنجا کشید که دستور داد هر خانوادهای برای خودش یک سنگر بتونی چهارنفره بسازد؛ بگونهای که مجموعا حدود یک میلیون سنگر بتونی با هزینههای گزاف در سراسر خاک کشور ساخته شد آن هم در کشوری که کل جمعیتش سه میلیون نفر بیشتر نبود .
آلبانی به دستور دیکتاتور عملا به دور خود دیواری کشیده و هیچگونه ارتباطی با جهان خارج نداشت و مردم آلبانی تحت حکومت حاکم دیوانهاش به سومین کشور فقیر جهان بدل شدند.
خوجه عاقبت مُرد بدون اینکه هیچ سرباز خارجی پای در خاک آلبانی بگذارد . اصولا نیازی به حمله خارجی نبود چون دشمن اصلی خود خوجه بود که با توهماتش چنان بلایی به سر مردم آلبانی آورد که هیچ دشمن خارجی قادر به انجامش نبود.
میراث خوجه مانند دیگر رهبران کمونیست جز فقر و فلاکت و ویرانی چیز دیگری برای آلبانی نبود.
بسیاری از تروریستهای ۵۷تی از شیفتگان خوجه بودند
@shahyarran
.
کار جنون خوجه به آنجا کشید که دستور داد هر خانوادهای برای خودش یک سنگر بتونی چهارنفره بسازد؛ بگونهای که مجموعا حدود یک میلیون سنگر بتونی با هزینههای گزاف در سراسر خاک کشور ساخته شد آن هم در کشوری که کل جمعیتش سه میلیون نفر بیشتر نبود .
آلبانی به دستور دیکتاتور عملا به دور خود دیواری کشیده و هیچگونه ارتباطی با جهان خارج نداشت و مردم آلبانی تحت حکومت حاکم دیوانهاش به سومین کشور فقیر جهان بدل شدند.
خوجه عاقبت مُرد بدون اینکه هیچ سرباز خارجی پای در خاک آلبانی بگذارد . اصولا نیازی به حمله خارجی نبود چون دشمن اصلی خود خوجه بود که با توهماتش چنان بلایی به سر مردم آلبانی آورد که هیچ دشمن خارجی قادر به انجامش نبود.
میراث خوجه مانند دیگر رهبران کمونیست جز فقر و فلاکت و ویرانی چیز دیگری برای آلبانی نبود.
بسیاری از تروریستهای ۵۷تی از شیفتگان خوجه بودند
@shahyarran
.
👍5
تئوری انقلاب از زبان چریکی که اختیار تختخوابش را نداشت:
فرج سرکوهی، مانند بسیاری از مهرههای جریان چپ، بر «رهبری و آلترناتیو از درون» و «تغییر شرایط کنونی به دست نیروهای سیاسی داخل ایران» تأکید دارد و تصویری غیرواقعی از توانمندی این نیروها ترسیم میکند که بیشتر به پروژه شکست مشابه است تا پیروزی.
او معتقد است که این نیروها میتوانند بدون اتکا به حمایتهای گسترده جهانی، که به زعم او به دلیل «امپریالیستی» بودن نامطلوب است، به اهداف خود دست یابند. این در حالی است که پیش از فتنه۵۷ فعالیتهای جریان چپ، از جمله جمهوری گیلانِ کوچکخان، آذربایجانِ پیشهوری، کردستانِ قاضی محمد، سازمان فدائیان خلق و حزب توده و غیره، همگی به پشتوانه حمایتهای تسلیحاتی و مالی شوروی، کوبا و دیگران به ثمر نشسته بود.
از اینها گذشته معلوم نیست برای فعال سیاسیای ( فرج سرکوهی ) که در جمهوری اسلامی پس از دستگیری با بازجویی مواجه میشود که در نقش «خدا - الم یعلم بان الله یری» ظاهر شده و حتی از جزئیات خصوصی زندگی او، مانند نحوه عملکردش در تختخواب، آگاه است، کدام نیروی سیاسی داخلی، قادر به فعالیت مؤثر خواهد بود؟ چگونه میتوان انتظار داشت چنین نیرویی بتواند نقش سازماندهی یا رهبری یک آلترناتیو را بر عهده گیرد؟
وقتی محمدعلی عموییها که برای تروریستهای ارتجاع سرخ به اصطلاح اسطوره مبارزه در دوران شاهنشاهی بودند تنها پس از تحمل دو ماه شکنجه در زندانهای جمهوری اسلامی تخم دو زرده کردند و به هر خفتی اعم از "اعتراف،همکاری" تن دادند، مردم ایران که نه انقلابیاند و نه چریک چگونه میتوانند به خودی خود و بدون هیچ حمایتی راهحلی برای برونرفت باشند؟
-آیا فروپاشی ج.ا واقعا بر اساس توهمات چپها که خود بعنوان یک نیروی سیاسی زمانیکه در ایران بودند و اختیار تختخوابشان را هم نداشتند رخ میدهد؟!
@shahyarran
فرج سرکوهی، مانند بسیاری از مهرههای جریان چپ، بر «رهبری و آلترناتیو از درون» و «تغییر شرایط کنونی به دست نیروهای سیاسی داخل ایران» تأکید دارد و تصویری غیرواقعی از توانمندی این نیروها ترسیم میکند که بیشتر به پروژه شکست مشابه است تا پیروزی.
او معتقد است که این نیروها میتوانند بدون اتکا به حمایتهای گسترده جهانی، که به زعم او به دلیل «امپریالیستی» بودن نامطلوب است، به اهداف خود دست یابند. این در حالی است که پیش از فتنه۵۷ فعالیتهای جریان چپ، از جمله جمهوری گیلانِ کوچکخان، آذربایجانِ پیشهوری، کردستانِ قاضی محمد، سازمان فدائیان خلق و حزب توده و غیره، همگی به پشتوانه حمایتهای تسلیحاتی و مالی شوروی، کوبا و دیگران به ثمر نشسته بود.
از اینها گذشته معلوم نیست برای فعال سیاسیای ( فرج سرکوهی ) که در جمهوری اسلامی پس از دستگیری با بازجویی مواجه میشود که در نقش «خدا - الم یعلم بان الله یری» ظاهر شده و حتی از جزئیات خصوصی زندگی او، مانند نحوه عملکردش در تختخواب، آگاه است، کدام نیروی سیاسی داخلی، قادر به فعالیت مؤثر خواهد بود؟ چگونه میتوان انتظار داشت چنین نیرویی بتواند نقش سازماندهی یا رهبری یک آلترناتیو را بر عهده گیرد؟
وقتی محمدعلی عموییها که برای تروریستهای ارتجاع سرخ به اصطلاح اسطوره مبارزه در دوران شاهنشاهی بودند تنها پس از تحمل دو ماه شکنجه در زندانهای جمهوری اسلامی تخم دو زرده کردند و به هر خفتی اعم از "اعتراف،همکاری" تن دادند، مردم ایران که نه انقلابیاند و نه چریک چگونه میتوانند به خودی خود و بدون هیچ حمایتی راهحلی برای برونرفت باشند؟
-آیا فروپاشی ج.ا واقعا بر اساس توهمات چپها که خود بعنوان یک نیروی سیاسی زمانیکه در ایران بودند و اختیار تختخوابشان را هم نداشتند رخ میدهد؟!
@shahyarran
Telegram
attach 📎
👍7🔥1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
صد سال پهلوی؛ ۱۳۰۴ تا ۱۴۰۴
بخش سی و نُهم (بخشهای قبلی 👈 اینجا)
دوران محمدرضاشاهی
ایران خانه شماست
محمدرضا شاه پهلوی آریامهر همزمان با آنکه سیاست استقلال نفت را پیش میبرد تا سهم فروش نفت تمام و کمال نصیب ایران شود، حضور شرکتهای بزرگ نفت جهان در کنسرسیوم نفت ایران را نیز تبدیل به فرصتی کرده بود تا به سازندگی کشور شتاب دهد. اسفند ۱۳۳۶ او در ملاقات با نمایندگان شرکتهای عضو کنسرسیوم نفت گفت: «باید میزان تولید نفت تا آنجا که مقدور است افزایش یابد، چون این کار هم به صلاح و صرفه شرکتهای عضو کنسرسیوم نفت است و هم به نفع ایران، از سوی دیگر از این راه کمک موثری به پیشرفت صنایع جهان و در نتیجه رفاه عموم خواهد شد.»
@shahyarran
.
بخش سی و نُهم (بخشهای قبلی 👈 اینجا)
دوران محمدرضاشاهی
ایران خانه شماست
محمدرضا شاه پهلوی آریامهر همزمان با آنکه سیاست استقلال نفت را پیش میبرد تا سهم فروش نفت تمام و کمال نصیب ایران شود، حضور شرکتهای بزرگ نفت جهان در کنسرسیوم نفت ایران را نیز تبدیل به فرصتی کرده بود تا به سازندگی کشور شتاب دهد. اسفند ۱۳۳۶ او در ملاقات با نمایندگان شرکتهای عضو کنسرسیوم نفت گفت: «باید میزان تولید نفت تا آنجا که مقدور است افزایش یابد، چون این کار هم به صلاح و صرفه شرکتهای عضو کنسرسیوم نفت است و هم به نفع ایران، از سوی دیگر از این راه کمک موثری به پیشرفت صنایع جهان و در نتیجه رفاه عموم خواهد شد.»
@shahyarran
.
❤🔥7❤1
Forwarded from 👑 کانال #اتحاد 👑
حضور #شهریار ایران اعلیحضرت #رضاشاه_دوم در دانشگاه USC آمریکا
موضوع سخنرانی:
"سرگذشت دو ملت کهن، از #کوروش_بزرگ تا #پیمان_کوروش"
تاریخ: سه شنبه، ۱۶ سپتامبر ۲۰۲۵
محل: دانشگاه کالیفرنیای جنوبی
#جاویدشاه
@ettehad_mellat
موضوع سخنرانی:
"سرگذشت دو ملت کهن، از #کوروش_بزرگ تا #پیمان_کوروش"
تاریخ: سه شنبه، ۱۶ سپتامبر ۲۰۲۵
محل: دانشگاه کالیفرنیای جنوبی
#جاویدشاه
@ettehad_mellat
🫡7❤1
برای ژینا #دختر ایران
تو رفتی.تو را بردند.برجمجمه ات کوبیدند تا خون از گوش هایت بیرون بزند.می خواستند به بهشت ات رهنمون کنند
این دوزخیان بی شرم!!!
تو رفتی ژینا اما بعد از تو
در قلب مادرت و مادران این وطن کدام گل ختمی دوباره به شکوفه خواهد نشست؟
می دانی ژینا جان دختر گلم
این زندگی ما نبود.از روزی که نسل ما چشم به جهان گشود فقط یک تابلوی ممنوعه دید:
"ورود به باغ زندگی ممنوع"
خندیدید گفتند هرزه اند
رقصیدید،گفتند ترویج فحشا می کنند
از عشق گفتید،گفتند عیاش اند
از آزادی گفتید،گفتند غرب زده اند
از انسانیت گفتید،گفتندیافت نشود دراین شوره زار
ژینا جان
بارقه چشمانت را ازدست دادیم باور کن همین غیاب چشمان پربارقه ات برای تاریک کردن قلب همه ما کافیست....
در غیاب تو ما نیز مرده ایم.ادای زندگان را در می آوریم و چون تفاله هایی زیر سقف جهان در میان توهمات دلخوشکنک خود مشغولیم.
هیچ چیز اندوهناک تر از چشمان غرق دراشک مادران نیست.
مرا در این اندوه مادرت سهیم بدان.
می دانم مادرت چون شمعی
سوخته،ذوب شده و خمیده و سرد برای همیشه دلش شکست.و هرمادری که فرزندی را شیر داده است.
اما باور کن همه ما کولی های سیاه پوش سرگردانیم.
ما را ببخش ژینا جان
و
"ای همه ژیناهای وطن"
که هرگز وجودتان را به خاطر زن بودن ارج ننهادیم.
ما را ببخش،که همیشه نفس شیطانی ات تلقی کردیم.
ما را ببخش،که نصف و ناقص العقل ات پنداشتیم.
ما را ببخش،که عامل جرم و گناهت دانستیم.
ما را ببخش،فقط آن جلاد جاهل نیست که سرت را به سنگ کوفت.
قاتل تو او نیست.
قاتل تو همه ماییم.
ما کرخت ها،ما ناانسانها،ما به ظاهر مردها!!
ما را ببخش دخترم
مارا ببخش دخترم
مارا ببخش دخترم
@shahyarran
در آرزوی ایرانی آگاه، آزاد، آباد
تو رفتی.تو را بردند.برجمجمه ات کوبیدند تا خون از گوش هایت بیرون بزند.می خواستند به بهشت ات رهنمون کنند
این دوزخیان بی شرم!!!
تو رفتی ژینا اما بعد از تو
در قلب مادرت و مادران این وطن کدام گل ختمی دوباره به شکوفه خواهد نشست؟
می دانی ژینا جان دختر گلم
این زندگی ما نبود.از روزی که نسل ما چشم به جهان گشود فقط یک تابلوی ممنوعه دید:
"ورود به باغ زندگی ممنوع"
خندیدید گفتند هرزه اند
رقصیدید،گفتند ترویج فحشا می کنند
از عشق گفتید،گفتند عیاش اند
از آزادی گفتید،گفتند غرب زده اند
از انسانیت گفتید،گفتندیافت نشود دراین شوره زار
ژینا جان
بارقه چشمانت را ازدست دادیم باور کن همین غیاب چشمان پربارقه ات برای تاریک کردن قلب همه ما کافیست....
در غیاب تو ما نیز مرده ایم.ادای زندگان را در می آوریم و چون تفاله هایی زیر سقف جهان در میان توهمات دلخوشکنک خود مشغولیم.
هیچ چیز اندوهناک تر از چشمان غرق دراشک مادران نیست.
مرا در این اندوه مادرت سهیم بدان.
می دانم مادرت چون شمعی
سوخته،ذوب شده و خمیده و سرد برای همیشه دلش شکست.و هرمادری که فرزندی را شیر داده است.
اما باور کن همه ما کولی های سیاه پوش سرگردانیم.
ما را ببخش ژینا جان
و
"ای همه ژیناهای وطن"
که هرگز وجودتان را به خاطر زن بودن ارج ننهادیم.
ما را ببخش،که همیشه نفس شیطانی ات تلقی کردیم.
ما را ببخش،که نصف و ناقص العقل ات پنداشتیم.
ما را ببخش،که عامل جرم و گناهت دانستیم.
ما را ببخش،فقط آن جلاد جاهل نیست که سرت را به سنگ کوفت.
قاتل تو او نیست.
قاتل تو همه ماییم.
ما کرخت ها،ما ناانسانها،ما به ظاهر مردها!!
ما را ببخش دخترم
مارا ببخش دخترم
مارا ببخش دخترم
@shahyarran
در آرزوی ایرانی آگاه، آزاد، آباد
💔5😢1
بنام خاک مقدس ایران
بنام خون پاک و مقدس مهسا
دیکتاتور
زمانیکه ضربه بر سرمهسا ایران میزد
نمی دانست !!!! و فکرش را نمیکرد
این صدای شکستن جمجمه ی مهسا....
ایران را متحد خواهد کرد و
یک ایران دادخواه خون پاک مهسا خواهد شد...
از چهار گوشه ایران عزیزمان
فریاد دادخواهی بلند شده است
این فریاد داد خواهی گوش جهان را کر خواهد کرد
مهسا دختر ایران بود
مهسا دختر ما بود...
مهسا دختر شما هم بود
پس
مهسا دختر ایران شد
در سوگ دختر ایران
تفکر و تعمق و تعقل کنیم
که چگونه بایدبعنوان ملتی متحد
بر دردی مشترک بنام
جمهوری عسلامی،جمهوری جهل،جمهوری تبهکاران پیروز شویم ....
#مهسا
یک ایران دادخواه خون توست
@shahyarran
در آرزوی ایرانی آگاه، آزاد، آباد
بنام خون پاک و مقدس مهسا
دیکتاتور
زمانیکه ضربه بر سرمهسا ایران میزد
نمی دانست !!!! و فکرش را نمیکرد
این صدای شکستن جمجمه ی مهسا....
ایران را متحد خواهد کرد و
یک ایران دادخواه خون پاک مهسا خواهد شد...
از چهار گوشه ایران عزیزمان
فریاد دادخواهی بلند شده است
این فریاد داد خواهی گوش جهان را کر خواهد کرد
مهسا دختر ایران بود
مهسا دختر ما بود...
مهسا دختر شما هم بود
پس
مهسا دختر ایران شد
در سوگ دختر ایران
تفکر و تعمق و تعقل کنیم
که چگونه بایدبعنوان ملتی متحد
بر دردی مشترک بنام
جمهوری عسلامی،جمهوری جهل،جمهوری تبهکاران پیروز شویم ....
#مهسا
یک ایران دادخواه خون توست
@shahyarran
در آرزوی ایرانی آگاه، آزاد، آباد
❤🔥4👏2🔥1
🚨 ردّ پول: ۱۷۸ هزار دلار فاند پشتِ کنفرانس شبکهٔ فاندی در واشنگتن‼️
علیرضا آخوندی ، مازیار بهاری، لادن برومند، مهناز افخمی، مهدی یحیا نژاد، کارل گرشمن
مدارک پیوست👈اینجا
شرح کامل👈اینجا
@shahyarran
.
علیرضا آخوندی ، مازیار بهاری، لادن برومند، مهناز افخمی، مهدی یحیا نژاد، کارل گرشمن
مدارک پیوست👈اینجا
شرح کامل👈اینجا
@shahyarran
.
🔥3
کنفرانس_گفتگوی_ملی_و_شواهد_فاند_۱۷۸_هزار_دلاری.pdf
36.6 MB
🚨 ردّ پول: ۱۷۸ هزار دلار فاند پشتِ کنفرانس شبکهٔ فاندی در واشنگتن‼️
علیرضا آخوندی ، مازیار بهاری، لادن برومند، مهناز افخمی، مهدی یحیا نژاد، کارل گرشمن
پیوستها👈اینجا
شرح کامل👈اینجا
@shahyarran
.
علیرضا آخوندی ، مازیار بهاری، لادن برومند، مهناز افخمی، مهدی یحیا نژاد، کارل گرشمن
پیوستها👈اینجا
شرح کامل👈اینجا
@shahyarran
.
🔥2
👑کانال شهیاران 👑
Photo
🚨 ردّ پول: ۱۷۸ هزار دلار فاند پشتِ کنفرانس شبکهٔ فاندی در واشنگتن‼️
کمتر از دو هفته پیش اسنادی منتشر کردم که نشان میداد کارل گرشمن، رئیس سابق NED، در آگوست ۲۰۲۳ برای پروژهای به نام «ائتلاف آزادی ایران» درخواست ۵.۵ میلیون دلار فاند کرده بود. همزمان به اطلاعیهای دربارهٔ حضور گرشمن در کنفرانسی به میزبانی *NSGIran (سازمان همبستگی ملی برای ایران) اشاره کردم. حدسِ اولیهام این بود: اگر این طرح موفق به دریافت گرنت شده باشد، نزدیکترین مسیرِ دریافت، همین سازمان است.
چند روز پیش، در ۱۲ و ۱۳ سپتامبر ۲۰۲۵، NSGIran کنفرانسی با عنوانی که دقیقاً از زبان پروژههای آمریکا میآید برگزار کرد: گفتوگوی ملی برای ایران (National Dialogue for Iran).
در برنامه میبینید که ترکیبِ افرادِ شرکتکننده با طرحِ گرشمن همخوانی دارد.
مهنار افخمی، مازیار بهاری، لادن برومند، علیرضا آخوندی، مهدی یحیینژاد و مهمتر از همه، خودِ گرشمن روی صحنه است.
محتوای کنفرانس: گفتوگو بهعنوان چارچوب اصلی، حاکمیتِ قانون و حقوقِ مدنی، رسانه و یکپارچگیِ اطلاعات، اینترنتِ آزاد، سیاستِ خارجی و مسیرهایِ گذار.
اگر این همان طرحِ گرشمن باشد، باید ردِ فاند را در گزارشهای NED پیدا کنیم.
💸 در فهرستِ رسمیِ پروژههای NED برای سالِ مالیِ ۲۰۲۴ (بخش ایران)، یک عنوانِ مشخص با برچسب «گفتوگوی ملی» و بودجهٔ ۱۷۸ هزار دلار به تصویب رسیده است. علامت ⑫ کنارِ عنوان یعنی دورهٔ اجرا ۱۲ ماه است.
سالِ مالیِ NED از اکتبر شروع میشود و تا سپتامبر ادامه دارد؛ پس بازهٔ اجراییِ پروژههایی که برای سالِ مالیِ ۲۰۲۴ تصویب میشوند، اکتبر ۲۰۲۴ تا پایانِ سپتامبر ۲۰۲۵ خواهد بود. حالا به تاریخِ کنفرانس نگاه کنید: ۱۲–۱۳ سپتامبر ۲۰۲۵. یعنی درست در انتهایِ همین ۱۲ ماه.
💡در نهایت، تصویرِ کامل روشن است:
👈 طرحِ ۵.۵ میلیون دلاریِ گرشمن ← تصویبِ گرنتِ ۱۷۸هزار دلاریِ «گفتوگوی ملی» در سالِ مالیِ ۲۰۲۴ ← کنفرانسِ «گفتوگوی ملی» در سپتامبر ۲۰۲۵
با همان زبان، همان سرفصلها و حضورِ همان چهرهها.
✅ حالا ردّ پول را پیدا کردهایم: این کنفرانس یک اتفاقِ ابتکاری، خودجوش و داوطلبانه نبوده، بلکه یکی از خروجیهای میدانیِ همان طرحِ گرشمن است که پیش از توقفِ بودجههای جدید، برای ۱۲ ماه، ۱۷۸ هزار دلار فاند دریافت کرده بود.
🔴 تمامِ شواهد نشان میدهد که «کنفرانس گفتوگوی ملی برای ایران» با گرنتِ NED برگزار شده؛
گرنتی که در سالِ مالیِ ۲۰۲۴ تصویب شد،
و طبقِ قرارداد، ۱۲ ماه برای اجرا فرصت داشت.
اینجا معمولاً یک سؤال پرتکرار میآید: «مگر ترامپ فاندها را قطع نکرد؟»
توقفها مربوط به پرداختها و تعهداتِ جدید بود؛ پروژههایی که پیش از آن تصویب و قراردادشان فعال شده بود، طبقِ روال، تا پایانِ دورهٔ اجرایی پیش میروند. بنابراین منطقیترین توضیح این است که کنفرانسی که سپتامبر ۲۰۲۵ برگزار شده، با فاندِ از پیش تصویبشده در سالِ مالیِ ۲۰۲۴ تغذیه شده است.
یک نکتهٔ ظاهراً کوچک اما مهم: عنوانِ پیشنهادیِ گرشمن در مرحلهٔ ارائهٔ طرح «ائتلاف آزادی ایران» بود؛ اما بعد از تصویب، پروژه برندِ National Dialogue را گرفت. این الگو برای کشورهایی مثل سوریه، یمن و مصر هم بهکار رفته است. همین «کلیدواژه» را امروز در زبانِ چند دریافتکنندهٔ دیگرِ بودجههای آمریکا هم میبینید.
کلیدواژههای تکرارشونده در زبانِ دریافتکنندگانِ بودجه، نشاندهندهٔ عناوینِ قالبی برای تخصیصِ بودجههای دولتی هستند.
مانند «اینترنت آزاد»، «مبارزه با آپارتایدِ جنسیتی»، «مبارزه با اطلاعاتِ نادرست» و…
*سازمان همبستگی ملی برای ایران (NSGIran):
در پیِ خیزشِ ۱۴۰۱، گروهی با شناسهٔ رسانهایِ «سیامک آرام» همراه با تیمِ «اینترنشنال» در واشنگتن، برگزاریِ تظاهراتِ هفتگی در این شهر را بهدست گرفتند. این پدیده خود را «سازمان همبستگی ملی» نامید و در واشنگتن به ثبت رساند.
مدرکِ ثبتِ «سازمان همبستگی ملی برای ایران» توسط سیامک آرام
گزارشِ مؤسسهٔ NED (بخشِ پروژههای مربوط به ایران در سالِ مالیِ ۲۰۲۴)
متنِ طرحِ پیشنهادیِ کارل گرشمن و فهرستِ اسامیِ پیشنهادی برای اجرای این طرح👈اینجا و اینجا
#فاندی_باندی
غزال مدیریان
@shahyarran
کمتر از دو هفته پیش اسنادی منتشر کردم که نشان میداد کارل گرشمن، رئیس سابق NED، در آگوست ۲۰۲۳ برای پروژهای به نام «ائتلاف آزادی ایران» درخواست ۵.۵ میلیون دلار فاند کرده بود. همزمان به اطلاعیهای دربارهٔ حضور گرشمن در کنفرانسی به میزبانی *NSGIran (سازمان همبستگی ملی برای ایران) اشاره کردم. حدسِ اولیهام این بود: اگر این طرح موفق به دریافت گرنت شده باشد، نزدیکترین مسیرِ دریافت، همین سازمان است.
چند روز پیش، در ۱۲ و ۱۳ سپتامبر ۲۰۲۵، NSGIran کنفرانسی با عنوانی که دقیقاً از زبان پروژههای آمریکا میآید برگزار کرد: گفتوگوی ملی برای ایران (National Dialogue for Iran).
در برنامه میبینید که ترکیبِ افرادِ شرکتکننده با طرحِ گرشمن همخوانی دارد.
مهنار افخمی، مازیار بهاری، لادن برومند، علیرضا آخوندی، مهدی یحیینژاد و مهمتر از همه، خودِ گرشمن روی صحنه است.
محتوای کنفرانس: گفتوگو بهعنوان چارچوب اصلی، حاکمیتِ قانون و حقوقِ مدنی، رسانه و یکپارچگیِ اطلاعات، اینترنتِ آزاد، سیاستِ خارجی و مسیرهایِ گذار.
اگر این همان طرحِ گرشمن باشد، باید ردِ فاند را در گزارشهای NED پیدا کنیم.
💸 در فهرستِ رسمیِ پروژههای NED برای سالِ مالیِ ۲۰۲۴ (بخش ایران)، یک عنوانِ مشخص با برچسب «گفتوگوی ملی» و بودجهٔ ۱۷۸ هزار دلار به تصویب رسیده است. علامت ⑫ کنارِ عنوان یعنی دورهٔ اجرا ۱۲ ماه است.
سالِ مالیِ NED از اکتبر شروع میشود و تا سپتامبر ادامه دارد؛ پس بازهٔ اجراییِ پروژههایی که برای سالِ مالیِ ۲۰۲۴ تصویب میشوند، اکتبر ۲۰۲۴ تا پایانِ سپتامبر ۲۰۲۵ خواهد بود. حالا به تاریخِ کنفرانس نگاه کنید: ۱۲–۱۳ سپتامبر ۲۰۲۵. یعنی درست در انتهایِ همین ۱۲ ماه.
💡در نهایت، تصویرِ کامل روشن است:
👈 طرحِ ۵.۵ میلیون دلاریِ گرشمن ← تصویبِ گرنتِ ۱۷۸هزار دلاریِ «گفتوگوی ملی» در سالِ مالیِ ۲۰۲۴ ← کنفرانسِ «گفتوگوی ملی» در سپتامبر ۲۰۲۵
با همان زبان، همان سرفصلها و حضورِ همان چهرهها.
✅ حالا ردّ پول را پیدا کردهایم: این کنفرانس یک اتفاقِ ابتکاری، خودجوش و داوطلبانه نبوده، بلکه یکی از خروجیهای میدانیِ همان طرحِ گرشمن است که پیش از توقفِ بودجههای جدید، برای ۱۲ ماه، ۱۷۸ هزار دلار فاند دریافت کرده بود.
🔴 تمامِ شواهد نشان میدهد که «کنفرانس گفتوگوی ملی برای ایران» با گرنتِ NED برگزار شده؛
گرنتی که در سالِ مالیِ ۲۰۲۴ تصویب شد،
و طبقِ قرارداد، ۱۲ ماه برای اجرا فرصت داشت.
اینجا معمولاً یک سؤال پرتکرار میآید: «مگر ترامپ فاندها را قطع نکرد؟»
توقفها مربوط به پرداختها و تعهداتِ جدید بود؛ پروژههایی که پیش از آن تصویب و قراردادشان فعال شده بود، طبقِ روال، تا پایانِ دورهٔ اجرایی پیش میروند. بنابراین منطقیترین توضیح این است که کنفرانسی که سپتامبر ۲۰۲۵ برگزار شده، با فاندِ از پیش تصویبشده در سالِ مالیِ ۲۰۲۴ تغذیه شده است.
یک نکتهٔ ظاهراً کوچک اما مهم: عنوانِ پیشنهادیِ گرشمن در مرحلهٔ ارائهٔ طرح «ائتلاف آزادی ایران» بود؛ اما بعد از تصویب، پروژه برندِ National Dialogue را گرفت. این الگو برای کشورهایی مثل سوریه، یمن و مصر هم بهکار رفته است. همین «کلیدواژه» را امروز در زبانِ چند دریافتکنندهٔ دیگرِ بودجههای آمریکا هم میبینید.
کلیدواژههای تکرارشونده در زبانِ دریافتکنندگانِ بودجه، نشاندهندهٔ عناوینِ قالبی برای تخصیصِ بودجههای دولتی هستند.
مانند «اینترنت آزاد»، «مبارزه با آپارتایدِ جنسیتی»، «مبارزه با اطلاعاتِ نادرست» و…
*سازمان همبستگی ملی برای ایران (NSGIran):
در پیِ خیزشِ ۱۴۰۱، گروهی با شناسهٔ رسانهایِ «سیامک آرام» همراه با تیمِ «اینترنشنال» در واشنگتن، برگزاریِ تظاهراتِ هفتگی در این شهر را بهدست گرفتند. این پدیده خود را «سازمان همبستگی ملی» نامید و در واشنگتن به ثبت رساند.
مدرکِ ثبتِ «سازمان همبستگی ملی برای ایران» توسط سیامک آرام
گزارشِ مؤسسهٔ NED (بخشِ پروژههای مربوط به ایران در سالِ مالیِ ۲۰۲۴)
متنِ طرحِ پیشنهادیِ کارل گرشمن و فهرستِ اسامیِ پیشنهادی برای اجرای این طرح👈اینجا و اینجا
#فاندی_باندی
غزال مدیریان
@shahyarran
Telegram
👑کانال شهیاران 👑
🚨 ردّ پول: ۱۷۸ هزار دلار فاند پشتِ کنفرانس شبکهٔ فاندی در واشنگتن‼️
علیرضا آخوندی ، مازیار بهاری، لادن برومند، مهناز افخمی، مهدی یحیا نژاد، کارل گرشمن
@shahyarran
.
علیرضا آخوندی ، مازیار بهاری، لادن برومند، مهناز افخمی، مهدی یحیا نژاد، کارل گرشمن
@shahyarran
.
🔥2
بنام ایران مغرور و صبور
بنام خدای رنگین کمان
بنام یک تار موی مهسای ایرانی
" که ضحاک را به زانو دراورد"
بنام فریاد دختران و پسران میهنم…
بنام صیحه زندگی آفرین کف خیابان برای ظهور عشق و آرامش و زندگانی .
با قلبی پر از امید و ایمان به پیروزی عشق بر دژخیم ،پیروزی زندگی بر دیو …
و شنیدم کسی نوشته بود ؛
بهای آزادی سنگین است!!!
اما اموزگار ارزشمندم جناب .....
برایم نوشت :
انچه هزینه و بهایی سنگین و گزاف دارد آزادی نیست بلکه “پشیمانی” ست .
تکلیف زنده مانی و انهدام ضحاک و دیو و دژخیم و دزد مشخص است ؛
اما انانکه بر فرزندان و برادران و خواهران و پدران و مادران خود آتش میگشایند ، شکنجه میکنند ، جنایت می ورزند …. بشدت پشیمان خواهند شد
انانکه با سکوت خود ، همراه فرزندان خود نیستند ؛ بشدت پشیمان خواهند شد
انانکه ددمنشانه ستم میکنند نادمانه و با بدترین شکل و با رسوایی خواهند مرد ..
و انانکه جان و جسم و روح خود را فدای ازادی میکنند ؛ تازه در همانروز متولد میشوند و تا ابد زنده میمانند ، میروند در تاریخ چونان خورشیدی تا ابد بدرخشند .
پس ؛
هزینه پیروزی سنگین نیست
اما هزینه پشیمانی بی ثمر و دیر هنگام بشدت و بطول تمااااام تاریخ سنگین است.
سوگند به خورشیدهای نوربخش طلیعه آزادی در کف خیابان و بر سر دار و در سیاهچال ..
سوگند به ایران رنجدیده که دختران و پسران سرزمینم تا ابد بر پهنه سپید پرچم ایران صبور خواهند درخشید .
سقوط اهریمن قطعی و حتمی ست//
@shahyarran
در آرزوی ایرانی آگاه، آزاد، آباد
بنام خدای رنگین کمان
بنام یک تار موی مهسای ایرانی
" که ضحاک را به زانو دراورد"
بنام فریاد دختران و پسران میهنم…
بنام صیحه زندگی آفرین کف خیابان برای ظهور عشق و آرامش و زندگانی .
با قلبی پر از امید و ایمان به پیروزی عشق بر دژخیم ،پیروزی زندگی بر دیو …
و شنیدم کسی نوشته بود ؛
بهای آزادی سنگین است!!!
اما اموزگار ارزشمندم جناب .....
برایم نوشت :
انچه هزینه و بهایی سنگین و گزاف دارد آزادی نیست بلکه “پشیمانی” ست .
تکلیف زنده مانی و انهدام ضحاک و دیو و دژخیم و دزد مشخص است ؛
اما انانکه بر فرزندان و برادران و خواهران و پدران و مادران خود آتش میگشایند ، شکنجه میکنند ، جنایت می ورزند …. بشدت پشیمان خواهند شد
انانکه با سکوت خود ، همراه فرزندان خود نیستند ؛ بشدت پشیمان خواهند شد
انانکه ددمنشانه ستم میکنند نادمانه و با بدترین شکل و با رسوایی خواهند مرد ..
و انانکه جان و جسم و روح خود را فدای ازادی میکنند ؛ تازه در همانروز متولد میشوند و تا ابد زنده میمانند ، میروند در تاریخ چونان خورشیدی تا ابد بدرخشند .
پس ؛
هزینه پیروزی سنگین نیست
اما هزینه پشیمانی بی ثمر و دیر هنگام بشدت و بطول تمااااام تاریخ سنگین است.
سوگند به خورشیدهای نوربخش طلیعه آزادی در کف خیابان و بر سر دار و در سیاهچال ..
سوگند به ایران رنجدیده که دختران و پسران سرزمینم تا ابد بر پهنه سپید پرچم ایران صبور خواهند درخشید .
سقوط اهریمن قطعی و حتمی ست//
@shahyarran
در آرزوی ایرانی آگاه، آزاد، آباد
👍5
فتنه ۵۷ عامل هر فلاکت
مارکسیسلامیست های سفله ۵۷ی
ایران پهلوی را که :
دارای بالاترین رشد اقتصادی درجهان بود را , به کشوری مفلوک و ورشکسته تبدیل کردند
#آیا همین سند
بزرگترین دلیل بر اراده ملت کبیر #اما به فقر کشانده شده ایران برای :
بازگشت به سلطنت مشروطه با پهلوی برای نجات ایران نیست...
#سفلگان۵۷ی_خیانتکارانی_ابدی
@shahyarran
مارکسیسلامیست های سفله ۵۷ی
ایران پهلوی را که :
دارای بالاترین رشد اقتصادی درجهان بود را , به کشوری مفلوک و ورشکسته تبدیل کردند
#آیا همین سند
بزرگترین دلیل بر اراده ملت کبیر #اما به فقر کشانده شده ایران برای :
بازگشت به سلطنت مشروطه با پهلوی برای نجات ایران نیست...
#سفلگان۵۷ی_خیانتکارانی_ابدی
@shahyarran
❤7