🌷 #هر_روز_با_شهدا_4773🌷
#عليك_سيلى...!!🩵
🌷سه شبانه روز، در پادگان الرشید بغداد، در محاصره و تشنگی بودیم، سپس اسرا را به داخل دخمهای بردند که حالت آشغالدانى داشت و پر از کثافت و گرد و خاک بود. در دوران اسارت، طبق رسم مسلمانی هر کجا که وارد میشدیم سلام میکردیم. وقتی من را به استخبارات بردند، شب بود. من سلام کردم، ناگهان شکنجهگر عراقی چنان سیلی به گوش من زد که من گفتم: آیا جواب سلام این است؟!🩵
🌷....سپس یکی یکی اسرا را برای شکنجه بردند. وقتی چشمان من را باز کردند من گفتم: "الموت لصدام." با گفتن این حرف، چهار بار زیر شکنجه بیهوش شدم و بعد با چند سطل آب دوباره بههوش آمدم و دوباره از هوش رفتم. یک علت دیگر که خیلی شکنجه میشدم این بود که بسیجی و سادات بودم. آنها معتقد بودند که ایرانیها سیّد نیستند و ما دروغ میگوییم.🩵
#راوى: آزاده سرافراز سيّد هادى غنى
منبع: سايت نويد شاهد🩵
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
💙اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج💙
💙 #کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
💙 @shahidnekahi
#عليك_سيلى...!!🩵
🌷سه شبانه روز، در پادگان الرشید بغداد، در محاصره و تشنگی بودیم، سپس اسرا را به داخل دخمهای بردند که حالت آشغالدانى داشت و پر از کثافت و گرد و خاک بود. در دوران اسارت، طبق رسم مسلمانی هر کجا که وارد میشدیم سلام میکردیم. وقتی من را به استخبارات بردند، شب بود. من سلام کردم، ناگهان شکنجهگر عراقی چنان سیلی به گوش من زد که من گفتم: آیا جواب سلام این است؟!🩵
🌷....سپس یکی یکی اسرا را برای شکنجه بردند. وقتی چشمان من را باز کردند من گفتم: "الموت لصدام." با گفتن این حرف، چهار بار زیر شکنجه بیهوش شدم و بعد با چند سطل آب دوباره بههوش آمدم و دوباره از هوش رفتم. یک علت دیگر که خیلی شکنجه میشدم این بود که بسیجی و سادات بودم. آنها معتقد بودند که ایرانیها سیّد نیستند و ما دروغ میگوییم.🩵
#راوى: آزاده سرافراز سيّد هادى غنى
منبع: سايت نويد شاهد🩵
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
💙اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج💙
💙 #کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
💙 @shahidnekahi
🌷 #هر_روز_با_شهدا_4774🌷
#عطر_خون....🩵
🌷شهید بهمن (محمد جواد) دُروَلی حالات بسیار خوبی داشت؛ که از لابلای یادداشتهای به یادگار ماندهاش است، پیداست. در گوشهای از یادداشتهای این شهید میخوانیم: «چند شب پیش خوابی دیدم. دو یا سه دقیقه به اذان صبح باقی مانده بود که بیدار شدم. خواب دیدم برای دومین بار به مکه مشرف شدهام ولی اینبار با گذشته فرق میکند. همه را نامه زیارت میدادند ولی موقت میتوانستند زیارت کنند. اما به دست من نامهای دادند که چند جمله به این مفهوم نوشته شده بود: "طواف همیشگی".🩵
🌷در همین حال یکی از شهدا را دیدم که اصرار میکرد کاری کنم تا به او اجازه زیارت داده شود. من هم کارت طواف همیشگی را به دستش دادم. او زیارت کرد و مجدداً کارت را به من داد! ناگاه با صدای مؤذن گردان از خواب پریدم.» یکی از بچههای بسیجی گردان بلال میگفت: شهید بهمن درولی بعد از نماز جماعت، شیشه عطر خود را جلویم گذاشت و گفت: «این تقدیم شما!» با تعجب پرسیدم: «پس خودتان چی؟» خندید و گفت: «من دیگر به این عطر احتیاج ندارم. من با چیز دیگری معطر خواهم شد.» بعد از ظهر همان روز خمپاره ای در کنارش منفجر شد و بهمن با خونش معطر شد. 🩵
🌹خاطره ای به یاد شهید معزز بهمن (محمد جواد) دُروَلی
📚 كتاب "شهر من دزفول"
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
💙اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج💙
💙 #کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
💙 @shahidnekahi
#عطر_خون....🩵
🌷شهید بهمن (محمد جواد) دُروَلی حالات بسیار خوبی داشت؛ که از لابلای یادداشتهای به یادگار ماندهاش است، پیداست. در گوشهای از یادداشتهای این شهید میخوانیم: «چند شب پیش خوابی دیدم. دو یا سه دقیقه به اذان صبح باقی مانده بود که بیدار شدم. خواب دیدم برای دومین بار به مکه مشرف شدهام ولی اینبار با گذشته فرق میکند. همه را نامه زیارت میدادند ولی موقت میتوانستند زیارت کنند. اما به دست من نامهای دادند که چند جمله به این مفهوم نوشته شده بود: "طواف همیشگی".🩵
🌷در همین حال یکی از شهدا را دیدم که اصرار میکرد کاری کنم تا به او اجازه زیارت داده شود. من هم کارت طواف همیشگی را به دستش دادم. او زیارت کرد و مجدداً کارت را به من داد! ناگاه با صدای مؤذن گردان از خواب پریدم.» یکی از بچههای بسیجی گردان بلال میگفت: شهید بهمن درولی بعد از نماز جماعت، شیشه عطر خود را جلویم گذاشت و گفت: «این تقدیم شما!» با تعجب پرسیدم: «پس خودتان چی؟» خندید و گفت: «من دیگر به این عطر احتیاج ندارم. من با چیز دیگری معطر خواهم شد.» بعد از ظهر همان روز خمپاره ای در کنارش منفجر شد و بهمن با خونش معطر شد. 🩵
🌹خاطره ای به یاد شهید معزز بهمن (محمد جواد) دُروَلی
📚 كتاب "شهر من دزفول"
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
💙اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج💙
💙 #کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
💙 @shahidnekahi
❤2
🌸 #فضایل_نماز_شب🌸
#پیامبر_اکرم_صلی_الله_علیه واله و سلم فرمود : 🩵
#هر_کس در دنیا قنوت #نماز_وترش طولانی تر باشد، در موقف قیامت راحتتر است.
بحارالانوار/ج87/ص278🩵
#در_نماز_وتر خوانده می شود
بعد از #حمد، #توحید سه مرتبه
و #فلق و #ناس یک مرتبه،
#دعا_کردن در قنوت برای چهل مومن،
#هفتاد_مرتبه استغفار،
#هفت_مرتبه هذا مقام العائذ بک من النار،
#سیصدمرتبه العفو،
در اخر هم دعای رب اغفرلی و ارحمنی و تب علی انک انت التواب الغفورالرحیم"
🌿 لطفا نشر دهید 🌿
💙اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج💙
💙 #کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
💙 @shahidnekahi
#پیامبر_اکرم_صلی_الله_علیه واله و سلم فرمود : 🩵
#هر_کس در دنیا قنوت #نماز_وترش طولانی تر باشد، در موقف قیامت راحتتر است.
بحارالانوار/ج87/ص278🩵
#در_نماز_وتر خوانده می شود
بعد از #حمد، #توحید سه مرتبه
و #فلق و #ناس یک مرتبه،
#دعا_کردن در قنوت برای چهل مومن،
#هفتاد_مرتبه استغفار،
#هفت_مرتبه هذا مقام العائذ بک من النار،
#سیصدمرتبه العفو،
در اخر هم دعای رب اغفرلی و ارحمنی و تب علی انک انت التواب الغفورالرحیم"
🌿 لطفا نشر دهید 🌿
💙اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج💙
💙 #کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
💙 @shahidnekahi
❤3👏1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌹شهیدمحمدنکاحی🌹
🎬نماهنگ شهید مدافعحرم غلامعلی تولی 🔹شهید غلامعلی تولی بیستم شهریور سال۱۳۴۷ در روستای یورتزینل از توابع شهرستان گالیکش چشم به جهان گشود. با آغاز جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق، غلامعلی با اینکه سنّ کمی داشت اما مرتّباً به جبهه میرفت تا اینکه رسماً برای گذراندن…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌹❥✺﷽ ✺❥🌹
#قرار_شبانه_2473🌹
هر شب ده #صلوات هدیه به روح مطهر یکی از #شهدا داریم.💐
هدیه امشب را تقدیم میکنیم به روح مطهر #شهید_غلامعلی_تولی از گالیکش (گلستان)
🌷🌷
تاریخ #تولد:1347/6/20🌷
نام پدر :
محل تولد،،: روستای یورت زینل از توابع شهرستان گالیکش
تاریخ #شهادت: 1392/2/27🌷
محل #شهادت: سوریه حلب
محل دفن: امام زاده یحیی بن زید (گنبدکاووس)
🎋🌹🎋🌹
#شبتون_آرام_با_یاد_شهدا
💙اَلَّلهُمـّ؏جِّل لِوَلیــِڪَ الفَـرَج💙
💙 #کانال_شهیدمحمـدنکـاحی👇
💙 @shahidnekahi
#قرار_شبانه_2473🌹
هر شب ده #صلوات هدیه به روح مطهر یکی از #شهدا داریم.💐
هدیه امشب را تقدیم میکنیم به روح مطهر #شهید_غلامعلی_تولی از گالیکش (گلستان)
🌷🌷
تاریخ #تولد:1347/6/20🌷
نام پدر :
محل تولد،،: روستای یورت زینل از توابع شهرستان گالیکش
تاریخ #شهادت: 1392/2/27🌷
محل #شهادت: سوریه حلب
محل دفن: امام زاده یحیی بن زید (گنبدکاووس)
🎋🌹🎋🌹
#شبتون_آرام_با_یاد_شهدا
💙اَلَّلهُمـّ؏جِّل لِوَلیــِڪَ الفَـرَج💙
💙 #کانال_شهیدمحمـدنکـاحی👇
💙 @shahidnekahi
❤1🙏1
اون دری که خدا برات باز میکنه
بنده خدا نمیتونه ببنده!
خیالت راحت ؛
هُوَ مُفَتَّحَ الْأبْواب 💙
بنده خدا نمیتونه ببنده!
خیالت راحت ؛
هُوَ مُفَتَّحَ الْأبْواب 💙
❤2👏1
در آخرالزمان سقوط آدمها زیاد میشه!🩵
یکی از بهترین دعاها در قنوت نمازها و هر لحظه انسان🤍🩵
اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ الْعَفْوَ وَ الْعَافِيَةَ وَ الْمُعَافَاةَ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ 🩵
بار خدايا🩵
از تو عفو و بخشش و سلامت از هر لغزش و هر گونه آسايش در دنيا و آخرت مىطلبم!💙
یکی از بهترین دعاها در قنوت نمازها و هر لحظه انسان🤍🩵
اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ الْعَفْوَ وَ الْعَافِيَةَ وَ الْمُعَافَاةَ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ 🩵
بار خدايا🩵
از تو عفو و بخشش و سلامت از هر لغزش و هر گونه آسايش در دنيا و آخرت مىطلبم!💙
❤2🙏1
🙏2❤1
•🤍•
من سخت ترین نبرد های زندگی رو به نیرومند ترین سربازان خودم میبخشم...
شبتون امام زمانی 🩵
وضو فراموش نشه💙
خدا میگه که:🩵
من سخت ترین نبرد های زندگی رو به نیرومند ترین سربازان خودم میبخشم...
شبتون امام زمانی 🩵
وضو فراموش نشه💙
❤3🙏1
آيا تا به حال به پرواز اندیشیده ای...؟؟
آري پروازرا میگویم ...!!! .
اگر عاشق باشی می توانی پر بگشایی و اوج گیری ....
و رها شوی ....
تا بی نهایت .... .
آري براي پرگشودن بال نمی خواهی ....
تنها باید عاشق شوی ...عاشق و شیدا .....
و اگر در این راه زخمی هم برتو رسد .... .
ملالی نیست....
زیرا رها گشته ای
🌷 #شهیدشعبانعلی_قلی_پور🌷
سلام #صبحتون_شهدایی
💙اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج💙
💙 #کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
💙 @shahidnekahi
آري پروازرا میگویم ...!!! .
اگر عاشق باشی می توانی پر بگشایی و اوج گیری ....
و رها شوی ....
تا بی نهایت .... .
آري براي پرگشودن بال نمی خواهی ....
تنها باید عاشق شوی ...عاشق و شیدا .....
و اگر در این راه زخمی هم برتو رسد .... .
ملالی نیست....
زیرا رها گشته ای
🌷 #شهیدشعبانعلی_قلی_پور🌷
سلام #صبحتون_شهدایی
💙اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج💙
💙 #کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
💙 @shahidnekahi
❤1
🌺 #فضیلت های #صلوات🌺
پاداش #صلوات در روز جمعه
#رسول_خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود :
در روز جمعه، بسیار بر من #صلوات بفرستید؛ چرا که جمعه، روزى است که اعمال و پاداش کارها در آن، چند برابر محاسبه مى شود.
بحار الأنوار/ج89/ص364/حدیث56
بی شک علی ولی بود، پرورده نبی بود
شاه همه علی بود، #صلوات بر محمد
💙اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج💙
💙 #کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
💙 @shahidnekahi
پاداش #صلوات در روز جمعه
#رسول_خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود :
در روز جمعه، بسیار بر من #صلوات بفرستید؛ چرا که جمعه، روزى است که اعمال و پاداش کارها در آن، چند برابر محاسبه مى شود.
بحار الأنوار/ج89/ص364/حدیث56
بی شک علی ولی بود، پرورده نبی بود
شاه همه علی بود، #صلوات بر محمد
💙اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج💙
💙 #کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
💙 @shahidnekahi
❤1
زمزمه | منم و هوای تو
@Mahdi_mirdamad
🔊 #زمزمه
[ منم و هوای تو ]
🎙بانوای #حاج_سید_مهدی_میرداماد
🔹 ویژه ی #شب_جمعه
💙اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج💙
💙 #کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
💙 @shahidnekahi
[ منم و هوای تو ]
🎙بانوای #حاج_سید_مهدی_میرداماد
🔹 ویژه ی #شب_جمعه
💙اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج💙
💙 #کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
💙 @shahidnekahi
🙏1
🔰 #احکام_شرعی🔰
#سوال 👇👇
آیا #تغییر_نذر جایز است؟
براى مثال کسى که نذر کرده در روز عاشورا، به مردم حلیم بدهد، آیا می تواند به جاى آن خوراکى دیگرى بدهد؟
یا حلیم را در روزهاى دیگر ماه محرم به مصرف برساند؟
#جواب 👇👇
اگر نذر طبق صیغه معتبر شرعى بوده، تغییر آن جایز نیست؛ بلکه باید به همان صورت که نذر کرده، عمل کند و در غیر این صورت تغییر مورد نذر، اشکال ندارد.
💙اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج💙
💙 #کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
💙 @shahidnekahi
#سوال 👇👇
آیا #تغییر_نذر جایز است؟
براى مثال کسى که نذر کرده در روز عاشورا، به مردم حلیم بدهد، آیا می تواند به جاى آن خوراکى دیگرى بدهد؟
یا حلیم را در روزهاى دیگر ماه محرم به مصرف برساند؟
#جواب 👇👇
اگر نذر طبق صیغه معتبر شرعى بوده، تغییر آن جایز نیست؛ بلکه باید به همان صورت که نذر کرده، عمل کند و در غیر این صورت تغییر مورد نذر، اشکال ندارد.
💙اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج💙
💙 #کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
💙 @shahidnekahi
🙏1
چند شب دیدم شهید بلباسی موقع خواب نیست، برام جای سوال بود که چرا وقتی همه خوابند و موقع استراحته ایشون نیستند.
یک شب به صورت اتفاقی ساعت از دوازده شب گذشته بود، ایشون رو دیدم
متوجه شدم شهید بلباسی شب ها وقتی بیشتر رزمنده ها خواب هستند و درگیر کار نیستند ایشون میرفتند داخل کیسه ها رو پُر میکردند و با ماشین کیسه ها رو جا به جا میکردند و مشغول سنگرسازی بودند.
🌷شهید محمد بلباسی🌷
سلام #صبحتون_شهدایی
💙اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج💙
💙 #کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
💙 @shahidnekahi
یک شب به صورت اتفاقی ساعت از دوازده شب گذشته بود، ایشون رو دیدم
متوجه شدم شهید بلباسی شب ها وقتی بیشتر رزمنده ها خواب هستند و درگیر کار نیستند ایشون میرفتند داخل کیسه ها رو پُر میکردند و با ماشین کیسه ها رو جا به جا میکردند و مشغول سنگرسازی بودند.
🌷شهید محمد بلباسی🌷
سلام #صبحتون_شهدایی
💙اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج💙
💙 #کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
💙 @shahidnekahi
❤1🙏1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
رهایی واقعی ،
رهایی از خود است
رهایی از شرطی شدگی خویش
رهایی از حرص و غرور
رهایی از خشم
رهایی از نفرت و ترس
رهایی از لذت های ذهنی و رنج
رهایی از قضاوت ها ؛
ملامت ها ؛ توجیه کردن ها
و رهایی از " من ذهنی " .
آنچه بجا می ماند ،
آرامش و آزادی و عشق است....
🌷امروز خودت را واقعی رها کن و آرام باش🌷
💙اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج💙
💙 #کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
💙 @shahidnekahi
رهایی از خود است
رهایی از شرطی شدگی خویش
رهایی از حرص و غرور
رهایی از خشم
رهایی از نفرت و ترس
رهایی از لذت های ذهنی و رنج
رهایی از قضاوت ها ؛
ملامت ها ؛ توجیه کردن ها
و رهایی از " من ذهنی " .
آنچه بجا می ماند ،
آرامش و آزادی و عشق است....
🌷امروز خودت را واقعی رها کن و آرام باش🌷
💙اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج💙
💙 #کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
💙 @shahidnekahi
❤2
🌷 #هر_روز_با_شهدا_4775🌷
#شکار_شکارچیان_جبهه!!🌷
🌷صحبت از شكار تانكهای دشمن بود و هركس در غياب آر.پی.جیزن دستهی خودشان، از هنر و شجاعت، دقت و سرعت عمل او تعريف میکرد. يكی گفت: «شكارچی ما طوری شنی تانك را نشانه میگيرد كه مثل چفت در كه با دست باز كنند، همهی قفل و بندهايش را از هم سوا میكند و مثل شبيخوان مغازههای لوازم و وسايل يدكی میچيند!» كنارش ديگری گفت: «شكارچی ما مثل شكار يك پرنده، چنان خال زير گلوی تانك را نشانه میگيرد كه...
🌷که فقط سرش را از بدن جدا میكند در حالیكه بقيهی بدنش سالم است!!» و سومی كه تا اين زمان فرصت زيادی برای پيدا كردن كلمات مناسب پيدا كرده بود، گفت: «اين كه چيزی نيست، شكارچی ما هنوز شليك نكرده، تانكهای دشمن به احترام آر.پیجیاش كلاهشون را از سر برمیدارن و براش در هوا دست تكان میدهند و خودشان به استقبالش میآيند...!!!»
📚 کتاب "فرهنگ جبهه" (شوخی طبعیها) - صفحه ۴۷
❌️❌️ جریان زندگی در جبهه جریان داشت.
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
💙اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج💙
💙 #کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
💙 @shahidnekahi
#شکار_شکارچیان_جبهه!!🌷
🌷صحبت از شكار تانكهای دشمن بود و هركس در غياب آر.پی.جیزن دستهی خودشان، از هنر و شجاعت، دقت و سرعت عمل او تعريف میکرد. يكی گفت: «شكارچی ما طوری شنی تانك را نشانه میگيرد كه مثل چفت در كه با دست باز كنند، همهی قفل و بندهايش را از هم سوا میكند و مثل شبيخوان مغازههای لوازم و وسايل يدكی میچيند!» كنارش ديگری گفت: «شكارچی ما مثل شكار يك پرنده، چنان خال زير گلوی تانك را نشانه میگيرد كه...
🌷که فقط سرش را از بدن جدا میكند در حالیكه بقيهی بدنش سالم است!!» و سومی كه تا اين زمان فرصت زيادی برای پيدا كردن كلمات مناسب پيدا كرده بود، گفت: «اين كه چيزی نيست، شكارچی ما هنوز شليك نكرده، تانكهای دشمن به احترام آر.پیجیاش كلاهشون را از سر برمیدارن و براش در هوا دست تكان میدهند و خودشان به استقبالش میآيند...!!!»
📚 کتاب "فرهنگ جبهه" (شوخی طبعیها) - صفحه ۴۷
❌️❌️ جریان زندگی در جبهه جریان داشت.
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
💙اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج💙
💙 #کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
💙 @shahidnekahi
❤1
🌷 #هر_روز_با_شهدا_4776🌷
#آه_فرمانده....🌷
🌷بعد از عملیات والفجر یک وقتی سردار شهید ذبیحالله عالی را دیدم خیلی از چگونگی انجام عملیات ناراحت بود، به من گفت: «از لشکر ۲۵ کربلا فقط گردانهای مسلم و حمزه سیدالشهدا (ع) وارد عمل شدند که متأسفانه بعضی از بچهها نتوانستند موانع را پشت سر بگذارد و ما مجبور شدیم عقبنشینی کنیم.» شهید عالی آهی کشید و ادامه داد: «وقتی پشت موانع و سیم خاردارهای میدان مین گیر کردیم، به ذهنم رسید که باید با یک حرکت متحورانه باعث تهییج و تشجیع نیروهایم شوم، بلند شدم و بدون در نظر گرفتن تیراندازی تیربارها و دوشکاها از معبر عبور کردم.
🌷یکی از بچهها گفت؛ این فرمانده گردان است که دارد تنهایی به خط دشمن میزند، چرا دراز کشیدهاید؟! بلند شوید! نیروها یکی یکی از جا بلند شدند و پشت سر من حرکت کردند، وقتی عراقیها دیدند ما داریم به خاکریز آنها نزدیک میشویم فرار را بر قرار ترجیح دادند.» شهید عالی وقتی به اینجا رسید با تأسف بیان کرد: «داخل یک سنگر تجمعی تعدادی از عراقیها جمع شده بودند، وقتی من وارد سنگر شدم، دیدم اسلحه در دست ندارم طوری برخورد کردم که آنها نفهمند من اسلحه دارم، پیش خودم گفتم وقتی خط تثبیت شد آنها را به پشت انتقال میدهیم.»
🌷بعد از مدتی دستور عقبنشینی صادر شد، نیروهای گردان حمزه متأسفانه نتوانستند از میدان مین عبور کنند و همین باعث شد الحاق صورت نگیرد و ما هم راهی بهجز عقبنشینی نداشتیم. هنگام برگشت دیدم از همان سنگر تجمعی که تعدادی از ترس جا خورده بودند به سمت ما شلیک میکنند، خیلی از بچهها را نیروهای همان سنگر به شهادت رساندند، از این که آنها را به درک واصل نکردم، احساس پشیمانی میکردم.
🌹خاطره ای به یاد سردار شهید ذبیحالله عالی
#راوی: رزمنده دلاور سیدجمال لاریمیان
منبع: پایگاه خبری _ تحلیلی مشرق نیوز
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
💙اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج💙
💙 #کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
💙 @shahidnekahi
#آه_فرمانده....🌷
🌷بعد از عملیات والفجر یک وقتی سردار شهید ذبیحالله عالی را دیدم خیلی از چگونگی انجام عملیات ناراحت بود، به من گفت: «از لشکر ۲۵ کربلا فقط گردانهای مسلم و حمزه سیدالشهدا (ع) وارد عمل شدند که متأسفانه بعضی از بچهها نتوانستند موانع را پشت سر بگذارد و ما مجبور شدیم عقبنشینی کنیم.» شهید عالی آهی کشید و ادامه داد: «وقتی پشت موانع و سیم خاردارهای میدان مین گیر کردیم، به ذهنم رسید که باید با یک حرکت متحورانه باعث تهییج و تشجیع نیروهایم شوم، بلند شدم و بدون در نظر گرفتن تیراندازی تیربارها و دوشکاها از معبر عبور کردم.
🌷یکی از بچهها گفت؛ این فرمانده گردان است که دارد تنهایی به خط دشمن میزند، چرا دراز کشیدهاید؟! بلند شوید! نیروها یکی یکی از جا بلند شدند و پشت سر من حرکت کردند، وقتی عراقیها دیدند ما داریم به خاکریز آنها نزدیک میشویم فرار را بر قرار ترجیح دادند.» شهید عالی وقتی به اینجا رسید با تأسف بیان کرد: «داخل یک سنگر تجمعی تعدادی از عراقیها جمع شده بودند، وقتی من وارد سنگر شدم، دیدم اسلحه در دست ندارم طوری برخورد کردم که آنها نفهمند من اسلحه دارم، پیش خودم گفتم وقتی خط تثبیت شد آنها را به پشت انتقال میدهیم.»
🌷بعد از مدتی دستور عقبنشینی صادر شد، نیروهای گردان حمزه متأسفانه نتوانستند از میدان مین عبور کنند و همین باعث شد الحاق صورت نگیرد و ما هم راهی بهجز عقبنشینی نداشتیم. هنگام برگشت دیدم از همان سنگر تجمعی که تعدادی از ترس جا خورده بودند به سمت ما شلیک میکنند، خیلی از بچهها را نیروهای همان سنگر به شهادت رساندند، از این که آنها را به درک واصل نکردم، احساس پشیمانی میکردم.
🌹خاطره ای به یاد سردار شهید ذبیحالله عالی
#راوی: رزمنده دلاور سیدجمال لاریمیان
منبع: پایگاه خبری _ تحلیلی مشرق نیوز
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
💙اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج💙
💙 #کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
💙 @shahidnekahi
❤1🙏1