Telegram Web
🌷 #هر_روز_با_شهدا_4790🌷

#خانواده‌اش_هم_بارها_شهید_شدند....
🌷حمله عصبی که می‌یومد سراغش تموم فکر و ذکرش می‌شد تسکین درداش. می‌دونستم دیر یا زود کار دستِ خودش می‌ده. ایّوب کسی بود که شهلا از زبونش نمی‌افتاد. اون روز وقتی دیدم نیم ساعته صِدام نزده هول برم داشت.... بی‌حال یه گوشه نشسته بود. چشمم افتاد به خون‌های تازه روی فرش. دلم هُـرّی ریخت. نوک چاقـو رو فرو برده بـود تو سینه‌اش و فشار می‌داد!!

🌷مـرد همسایه رو صدا زدم. بچه‌ها دویدن تو پذیرایی و خیره شدن به باباشـون.... ترسم از این بود که نکنه چاقو رو اون‌قدر فرو کنه تو سینش که برسه به قلبـش!! چونم به لرزش افتاده بود. -- ایّوب جان، چاقو رو بده به مـن. چرا با خودت این کار رو می‌کنی؟ مرد همسایـه رسید و دستشو گرفت. ایوب داد می‌زد: ولم کـن. بزار این ترکش لعنتی رو درش بیارم. تورو خـدا شهلا....

🌷بغضم ترکید: ایّوب جان بزار بریم دکتر. درد داشت. -- دارم می‌سوزم شهـلا. بخدا خودم می‌تونم درش بیارم. خستم کرده.... بچه‌ها کنار هم ایستاده بودن و غریبـانه نگاهِ باباشون می‌کردن و آروم آروم اشک می‌ریختن. ایوب تنش می‌لرزید. قطره‌های اشک از گوشه‌ی چشمش می‌چکید. ....به‌هوش که اومد تا چشماش به زخم تازه رو تنش افتاد، پرسید: این دیگه چیه؟! اشکامو پاک کردم و چیزی نگفتم. چون اگر می‌فهمید خیلی از من و بچه‌ها خجالت می‌کشید....

🌹خاطره ای به یاد جانباز شهید معزز ایّوب بلندی
#راوی: همسر گرامی شهید

روز محشر که حَق و حُقه جداست
بُرد با خانواده شهداست

#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
💙اَلّلهُمَّـ؏عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج💙
💙
#کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
💙
@shahidnekahi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌸 #فضایل_نماز_شب 🌸
رسیدن به مقام دوستی خدا
جابر بن عبدالله انصاری می گوید:از
#پیامبر_خدا_صلی_الله و علیه و آله شنیدم که می فرمود:
#خداوند ،ابراهیم را به دوستی خود بر نگزید، مگر برای آنکه دیگران را اطعام می کرد و شب هنگام که مردم خواب بودند نماز می گزارد.
علل الشرایع/ج1/ص35

سنت های
#الهی تغییر ناپذیرند، حتی اگر هزاران سال برآنها بگذرد"

🌿 لطفا
#نشر دهید🌿

💙اَلّلهُمَّـ؏عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج💙
💙
#کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
💙
@shahidnekahi
🌹شهیدمحمدنکاحی🌹
و این باران🍁 ڪہ در نبودنت مے بارد🍁 نامش باران نیست🍁 نمڪ زخم خاطرہ هاست ..🍁 #پاسدار_مدافع_حـرم_شهید_وحید_فرهنگی_والا🕊 ◽️تـاریخ ولادت:۱۳۷۰ ◽️مـحل ولادت:تبریز ◽️تاریخ شهادت:۱۳۹۶/۰۸/۱۵ ◽️مـحل شـهادت :ادلب_سوریه ◽️مزار شهید:گلزار شهداے وادے رحمت تبریز روایتی‌ازهمسر_شهید:🕊
🌹❥✺﷽ ✺❥🌹    ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
#قرار_شبانه_2485🌹
هر شب ده #صلوات هدیه به روح مطهر یکی از #شهدا داریم.💐
هدیه امشب را تقدیم میکنیم به روح مطهر  #شهید_وحید_فرهنگی_والا از تبریز
تاریخ #تولد:1370/0/0🌷
نام پدر :
محل تولد،،: تبریز
تاریخ #شهادت: 1396/8/15🌷
محل #شهادت: سوریه ادلب
محل دفن: گلزارشهدای وادی رحمت تبریز
🎋🌹🎋🌹
#شبتون_آرام_با_یاد_شهدا
♥️اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌ لِوَلیــڪَ الفَـرَج
#کانال_شهیدمحمدنکـاحی
♥️ @shahidnekahi
5🙏1
#نیایش_زیبای_شبانگاهی💕

#خـــ💞ـدایا...!!
ازبدکردن آدمهایت شکایت داشتم به درگاهت😔
❗️اما شکایتم را پس میگیرم من نفهمیدم...

فراموش کرده بودم که بدی را خلق کردی تا هر زمان که دلـ💔ــم گرفت از آدمهایت...
نگاهم به تو باشد...!!
گاهی فراموش میکنم که وقتی کسی کنار من نیست...
معنایش این نیست که تنهایم...
معنایش اینست که همه را کنار زدی تا خودم باشم و خودت...
با تو تنهایی معنا ندارد...
مانده ام تو را نداشتم چه میکردم...🙏
⭐️🌙شبتون پراز یاد خدا🌙⭐️

💙اَلّلهُمَّـ؏عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج💙
💙
#کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
💙 
@shahidnekahi
4🙏3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گویم که خاک را به نظر کیمیا نکن
بگذار خاک پای تو باشم
#ابوتراب...💙
5👏1🙏1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نام شما " #علی"شده و نام ما"یتیم"
"بابا"حساب عشق شما ڪاملا جداست...💙
4🙏3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این قلب من
میل
#نجف دارد دوباره
راهی برای این
دلی که می‌طپد نیست؟💙
5👏1🙏1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍀 #حرف_آخر 🌹

#آقـ❤️ـا جان؛
راستش را بخواهید درد جدایی از آن دردهای بی انتهاست
که هر روز تازه‌تر می‌شود❗️
#آقا؛
بیا و به این جدایی پایان بده

💙اَلّلهُمَّـ؏عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج💙
💙
#کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
💙 
@shahidnekahi
3🙏1
#خدایا . . .
اگر در رکاب
#امام_زمان (عج)
هزاران بار قطعه قطعه شوم و دشمنانت از شدّت کینه مرا بسوزانند
و خاکسترم را بر باد دهند
و هر بار تو جان دوباره به من بدهی ؛
باز هم آن جان را در راه دفاع از دینت در رکاب
#امام_زمان (عج) نثار می کنم ؛
ولی ، ننگ زندگی در زیر پرچمی غیر از پرچم امام زمان (عج) را روی پیشانی خودم نخواهم گذاشت....

🌷
#شهیدمحمودرادمهر🌷
شهادت: اردیبهشت۹۵ ،خانطومان

سلام
#صبحتون_شهدایی

💙اَلّلهُمَّـ؏عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج💙
💙
#کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
💙 
@shahidnekahi
5
در پی اصرار‌‌های بسیار خانواده اش در امر  ازدواج، شرط کرده بود، تنها همسری خواهد گرفت که حضور همیشه او را در جبهه بپذیرد، پس از ازدواج در حالی که فقط سه یا 4 روز از ازدواجش گذشته بود به جبهه برگشت، در جبهه هرگاه با اعتراض همرزمانش رو به رو می‌شد که چرا به خانواد‌ ات تلفن نمی‌زنی؟
پاسخ می‌داد: چون هر وقت با خانواده تماس میپگیرم، بخشی از فکر مرا که باید تماما در خدمت جنگ باشد، مشغول می‌کند،  به همین خاطر تماس نمی‌گیرم تا این حالت از بین برود.

🌷شهید ولی‌الله چراغچی🌷

ولادت: ۱۳۳۷/۷/۱ مشهد
شهادت: ۱۳۶۴/۱/۱۸ بیمارستان شهدای تجریش، تهران

❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ الفَرَج❤️
#کانال_شهیدمحمـدنکـاحی👇
🍃♥️
@shahidnekahi
3🙏1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌷 #هر_روز_با_شهدا_4791🌷

#روی_زمین_نبود!🌷
🌷خیلی قشنگ نماز می‌خواند، بعضی وقتا دلمون می‌خواست یه گوشه کمین کنیم و نماز خواندن او را تماشا کنیم. خیلی عالی قنوت می‌گرفت، قنوت نبود! پرواز بود!! اصلاً معلوم بود روی زمین نیست. اصلاً خودش را نمی‌گرفت. موقع عبادت در مقابل خدا، ذلیل و فروتن بود....

🌹خاطره اى به ياد فرمانده شهيد مهدى زين الدين
📚 كتاب "امام سجاد و شهدا" ص ۴۴

#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
💙اَلّلهُمَّـ؏عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج💙
💙
#کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
💙
@shahidnekahi
3🙏1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#هر_روز_با_شهدا_4792🌷

❌️❌️ امنیت اتفاقی نبوده و نیست!!
#چشمتان_را_ببندید_و_فقط_تصور_کنید!!!
🌷....وقتی شکنجه‌گرهای ابراهیم دستگیر شدند به من گفتند که؛ او توسط خود مسئول گروهک کومله شکنجه می‌شده است؛ گفتند او آن‌قدر با کابل به کف پای ابراهیم زده بود که کف پایش از گوشت به استخوان رسیده بود. زانوها و استخوان‌های پایش را شکسته بود به طوری‌که قادر نبود روی پا بایستد و بخش اعظمی از قسمت های بدنش سوزانده شده بود. یکی از شکنجه‌گرها که زندانبان ابراهیم بود گفت كه؛ من برایش غذا می‌بردم. روز اول که برایش غذا بردم دست داشت، روز دوم دست نداشت و دست‌هایش را شکسته بودند، روز سوم که برایش غذا بردم نه دست داشت و نه پا. پاهایش را هم شکسته بودند و نمی‌توانست هیچ کاری انجام دهد.

🌷او گفت: مسئول گروهک کومله ابراهیم را مدام می‌زد و می‌گفت: ما می‌دانیم که تو با زن و بچه‌ات به اینجا آمده‌ای. زن و بچه‌ات کجا هستند؟ اسم بچه‌ات چیست؟ و ابراهیم در پاسخ به او می‌گفت: من یک پسر دارم و همسرم این‌جا نیست. او گفت که لحظه آخری که ابراهیم را به حیاط آورده بودند نه دست داشت و نه پا و در کف حیاط افتاده بود و فقط «الله اکبر خمینی رهبر» را سرمی‌داد و آخرین کلمه‌ی او با صدای بلند نیز کلمه سمیه بود. بعد از آن مسئول گروهک کومله او را در مينی‌بوسی گذاشت و با خود برد و زمانی‌كه بازگشت کف مینی‌بوس مملو از خون بود و به ما گفت؛ ماشین را بشوییم. ما نمی‌دانیم با ابراهیم چه کرد و اصلاً بدن ابراهیم چه داشت که این‌قدر از او خون رفته بود. هیچ وقت هم به ما نگفت که ابراهیم را کجا برد و يا کجا دفن کرده است.

🌹خاطره اى به ياد شهيد جاويدالاثر سيد ابراهيم تارا
#راوى: همسر گرامی شهيد

#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
💙اَلّلهُمَّـ؏عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج💙
💙
#کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
💙
@shahidnekahi
4🙏1
2025/10/04 14:42:45
Back to Top
HTML Embed Code: