💠 مهم این است امامت از تو راضی باشد، حرف دیگران ارزشی ندارد
🌹 جعفر بن عیسی بن عُبید، نقل میکند: با جمعی از شیعیان نزد امام رضا علیهالسلام بودیم و یونس بن عبدالرحمن نیز با ما بود. همانموقع عدهای از اهل بصره اجازه ورود خواستند.
فَأَوْمَى أَبُو الْحَسَنِ علیهالسلام إِلَى يُونُسَ: ادْخُلِ الْبَيْتَ! فَإِذَا بَيْتٌ مُسْبَلٌ عَلَيْهِ سِتْرٌ، وَ إِيَّاكَ أَنْ تَتَحَرَّكَ حَتَّى تُؤْذَنَ لَكَ.
امام علیهالسلام به یونس اشاره کرد که داخل اطاقی که با پرده پوشیده شده بود، برود و تا وقتی اجازه نفرمودهاند، حرکتی نکند.
سپس اهالی بصره وارد شدند و در مورد یونس، بسیار حرفها زدند و بدگوییها کردند. اما امام به زمین مینگریست و هیچ نمیگفت، تا وقتی که آنان بلند شدند و خداحافظی کردند و رفتند. آنگاه حضرت به یونس اجازه داد که از اطاق خارج شود.
یونس درحالیکه گریه میکرد، (از اطاق) خارج شد و گفت: «خداوند مرا فدای شما گرداند! من از این مذهب دفاع میکنم و حال و وضعم، در میان یارانم چنین است!»
● حضرت فرمودند:
يَا يُونُسُ وَ مَا عَلَيْكَ مِمَّا يَقُولُونَ إِذَا كَانَ إِمَامُكَ عَنْكَ رَاضِياً!
ای یونس! وقتی امام تو از تو راضی باشد، تو را چه باک که مردم درباره تو چه میگویند
يَا يُونُسُ حَدِّثِ النَّاسَ بِمَا يَعْرِفُونَ، وَ اتْرُكْهُمْ مِمَّا لَا يَعْرِفُونَ، كَأَنَّكَ تُرِيدُ أَنْ تُكَذَّبَ عَلَى اللَّهِ فِي عَرْشِهِ.
ای یونس! با مردم در مورد چیزهایی که میتوانند بفهمند، سخن بگو، و سخنانی را که نمیتوانند بفهمند، با آنان در میان مگذار. (در غير اين صورت از نظر آنان) گويا تو قصد كردهاي بر خداوندي كه در عرشش بر همگان حكم ميراند، دروغ ببندي.
يَا يُونُسُ وَ مَا عَلَيْكَ أَنْ لَوْ كَانَ فِي يَدِكَ الْيُمْنَى دُرَّةٌ ثُمَّ قَالَ النَّاسُ بَعْرَةٌ، أَوْ بَعْرَةٌ فَقَالَ النَّاسُ دُرَّةٌ، هَلْ يَنْفَعُكَ ذَلِكَ شَيْئاً فَقُلْتُ لَا.
ای یونس! اگر در دست راستت، گوهری گرانبها باشد و مردم بگویند پشکل است، آیا ضرری به تو میرسد؟ یا اگر در آن پشکلی باشد و مردم بگویند گوهر است، آیا نفعی برایت دارد؟ عرض کرد: «خیر»
فَقَالَ: هَكَذَا أَنْتَ يَا يُونُسُ، إِذْ كُنْتَ عَلَى الصَّوَابِ وَ كَانَ إِمَامُكَ عَنْكَ رَاضِياً لَمْ يَضُرَّكَ مَا قَالَ النَّاسُ.
حضرت فرمودند: تو نیز چنین هستی، حال که در راه صحیح هستی و امامت از تو راضی است، حرف مردم ضرری به تو نمیرساند.
📚رجال الکشی، ج۱، ص۴۸۷
❤️ ❤️ ❤️
@sadeghiyemohebbi
http://sadeghiye.com
💚 💚 💚
#شادی #خنده_حلال
#نکات_مومنانه
#اطلاعات_علمی
#آموزنده #تفریحات_سالم
💥 زود تر دوستان خوبتان را
به کانال صادقیه دعوت کنید 💥
#صادقیه
🌹 🌹 🌹
🌹 جعفر بن عیسی بن عُبید، نقل میکند: با جمعی از شیعیان نزد امام رضا علیهالسلام بودیم و یونس بن عبدالرحمن نیز با ما بود. همانموقع عدهای از اهل بصره اجازه ورود خواستند.
فَأَوْمَى أَبُو الْحَسَنِ علیهالسلام إِلَى يُونُسَ: ادْخُلِ الْبَيْتَ! فَإِذَا بَيْتٌ مُسْبَلٌ عَلَيْهِ سِتْرٌ، وَ إِيَّاكَ أَنْ تَتَحَرَّكَ حَتَّى تُؤْذَنَ لَكَ.
امام علیهالسلام به یونس اشاره کرد که داخل اطاقی که با پرده پوشیده شده بود، برود و تا وقتی اجازه نفرمودهاند، حرکتی نکند.
سپس اهالی بصره وارد شدند و در مورد یونس، بسیار حرفها زدند و بدگوییها کردند. اما امام به زمین مینگریست و هیچ نمیگفت، تا وقتی که آنان بلند شدند و خداحافظی کردند و رفتند. آنگاه حضرت به یونس اجازه داد که از اطاق خارج شود.
یونس درحالیکه گریه میکرد، (از اطاق) خارج شد و گفت: «خداوند مرا فدای شما گرداند! من از این مذهب دفاع میکنم و حال و وضعم، در میان یارانم چنین است!»
● حضرت فرمودند:
يَا يُونُسُ وَ مَا عَلَيْكَ مِمَّا يَقُولُونَ إِذَا كَانَ إِمَامُكَ عَنْكَ رَاضِياً!
ای یونس! وقتی امام تو از تو راضی باشد، تو را چه باک که مردم درباره تو چه میگویند
يَا يُونُسُ حَدِّثِ النَّاسَ بِمَا يَعْرِفُونَ، وَ اتْرُكْهُمْ مِمَّا لَا يَعْرِفُونَ، كَأَنَّكَ تُرِيدُ أَنْ تُكَذَّبَ عَلَى اللَّهِ فِي عَرْشِهِ.
ای یونس! با مردم در مورد چیزهایی که میتوانند بفهمند، سخن بگو، و سخنانی را که نمیتوانند بفهمند، با آنان در میان مگذار. (در غير اين صورت از نظر آنان) گويا تو قصد كردهاي بر خداوندي كه در عرشش بر همگان حكم ميراند، دروغ ببندي.
يَا يُونُسُ وَ مَا عَلَيْكَ أَنْ لَوْ كَانَ فِي يَدِكَ الْيُمْنَى دُرَّةٌ ثُمَّ قَالَ النَّاسُ بَعْرَةٌ، أَوْ بَعْرَةٌ فَقَالَ النَّاسُ دُرَّةٌ، هَلْ يَنْفَعُكَ ذَلِكَ شَيْئاً فَقُلْتُ لَا.
ای یونس! اگر در دست راستت، گوهری گرانبها باشد و مردم بگویند پشکل است، آیا ضرری به تو میرسد؟ یا اگر در آن پشکلی باشد و مردم بگویند گوهر است، آیا نفعی برایت دارد؟ عرض کرد: «خیر»
فَقَالَ: هَكَذَا أَنْتَ يَا يُونُسُ، إِذْ كُنْتَ عَلَى الصَّوَابِ وَ كَانَ إِمَامُكَ عَنْكَ رَاضِياً لَمْ يَضُرَّكَ مَا قَالَ النَّاسُ.
حضرت فرمودند: تو نیز چنین هستی، حال که در راه صحیح هستی و امامت از تو راضی است، حرف مردم ضرری به تو نمیرساند.
📚رجال الکشی، ج۱، ص۴۸۷
❤️ ❤️ ❤️
@sadeghiyemohebbi
http://sadeghiye.com
💚 💚 💚
#شادی #خنده_حلال
#نکات_مومنانه
#اطلاعات_علمی
#آموزنده #تفریحات_سالم
💥 زود تر دوستان خوبتان را
به کانال صادقیه دعوت کنید 💥
#صادقیه
🌹 🌹 🌹
صادقیه مشهد
خانه - صادقیه مشهد
جلسات هفته گذشته ul > .bdt-post-list-item; delay: 350;"> ساعت 18:13= مباحثه ساعت 18:40= احکام ساعت 18:55= جلسه اول – اخلاق (گلچین بحار) ساعت 19:15= چای و استراحت ساعت 19:25= جلسه دوم – (آخر الزمان) ساعت 20= ختم جلسه یکشنبه ساعت 18= دعاساعت 18:13= مباحثهساعت…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 عاشق بودن که به سن و سال نیست
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فقط برو در خانه ...
#قدرت_تفکر
تنظیم زاویه دید، سبب سپاس گذاری ازخداوندمننان میشود.
✅ «قارون» هرگز نمیدانست که روزی، کارت عابر بانکی که در جیب ما هست، از آن کلیدهای خزانهٔ وی که مردهای تنومند، عاجز از حمل آن بودند، ما را به آسانی مستغنی میکند.
✅ «خسرو» پادشاه ایران، نمیدانست که مبل سالن خانه ما، از تخت حکومت وی راحتتر است.
✅ «قیصر» که بردگان وی، با پر شترمرغ، وی را باد میزدند، کولرها و اسپلیتهایی که درون اتاقهایمان هست را ندید.
✅ «هرقل» پادشاه روم که مردم به وی بخاطر خوردن آب سرد از ظرف سفالین حسرت میخوردند، هیچگاه طعم آب سردی را که ما میچشیم، نچشید.
✅ «خلیفه منصور» که بردگان وی آب سرد و گرم را باهم میآمیختند تا وی حمام کند، هیچگاه در حمامی که ما براحتی درجه حرارت آبش را تنظیم میکنیم، حمام نکرد.
🌸 بگونهای زندگی میکنیم که حتی پادشاهان عصر هم، اینگونه نمیزیستند، اما باز شرایط زندگی خود را لعنت میکنیم و هر آنچه دارائیمان زیاد میشود تنگدستتر میشویم.
خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت
تنظیم زاویه دید، سبب سپاس گذاری ازخداوندمننان میشود.
✅ «قارون» هرگز نمیدانست که روزی، کارت عابر بانکی که در جیب ما هست، از آن کلیدهای خزانهٔ وی که مردهای تنومند، عاجز از حمل آن بودند، ما را به آسانی مستغنی میکند.
✅ «خسرو» پادشاه ایران، نمیدانست که مبل سالن خانه ما، از تخت حکومت وی راحتتر است.
✅ «قیصر» که بردگان وی، با پر شترمرغ، وی را باد میزدند، کولرها و اسپلیتهایی که درون اتاقهایمان هست را ندید.
✅ «هرقل» پادشاه روم که مردم به وی بخاطر خوردن آب سرد از ظرف سفالین حسرت میخوردند، هیچگاه طعم آب سردی را که ما میچشیم، نچشید.
✅ «خلیفه منصور» که بردگان وی آب سرد و گرم را باهم میآمیختند تا وی حمام کند، هیچگاه در حمامی که ما براحتی درجه حرارت آبش را تنظیم میکنیم، حمام نکرد.
🌸 بگونهای زندگی میکنیم که حتی پادشاهان عصر هم، اینگونه نمیزیستند، اما باز شرایط زندگی خود را لعنت میکنیم و هر آنچه دارائیمان زیاد میشود تنگدستتر میشویم.
خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت