Telegram Web
کیهان‌شناسی علم است: نگران فلسفه‌گران نباشیم

✍️ رضا منصوری
جمعه ۱۲ بهمن ۱۴۰۳


The Spectre of Underdetermination in Modern Cosmology
Pedro G. Ferreiraa, William J. Wolf, James Read
Astrophysics University of Oxford DWB Keble Road Oxford OX1 3RH United Kingdom
Faculty of Philosophy University of Oxford
arXiv: 2501.06095 v1

عنوان مقاله غلط‌انداز است: شبح ناتعَیّنی در کیهان‌شناسی مدرن. شروع می‌شود با بحث میان بوندی و ویثرو در دههء ۱۳۴۰/ ۱۹۶۰. زمانی که تازه- چند سال پس از کشف قیفاووسی‌های نوع دوم و نیز اثر موسباؤر- متوجه شدیم مرکز عالم نیستیم و نسبیت عام تنها ریاضی نیست بلکه توان درک کیهان را به‌ما می‌دهد. ویٍثرو کیهان‌شناسی را علم نمی‌دانست: «علم باید بری از سلیقه و باور دانشگر باشد؛» نمونهء دو مدل رایج در آن زمان را شاهد می‌آورد: مدل حالت پایا و نیز مدل مِهبانگ که بعدا به مدل استاندارد کیهان‌شناسی ارتقا یافت.
مقاله در ادامه گزاره‌هایی از فیلسوفان علم می‌آورد؛ عنوانی رایج که برای من گنگ است؛ مگر نه که نزدیک به دو قرن است که دیگر «فیلسوف طبیعت» نداریم. پس آنها را «فلسفه‌گر» می‌نامم، یعنی کسی که در رشتهء فلسفه در نهادی علمی شاغل است. این گزاره‌های فلسفه‌گران- اکراه دارم بگویم ایراد فلسفی که گزاره‌ای منسوخ است- از جنس همان ایراد ویثرو است و بی‌ربط به علم. مقاله چیزی اضافه نمی‌کند. نویسندگان با کاربرد بعضی اصطلاح‌های کیهان‌شاختی مانند مدل LAMBDA CDM و ماده تاریک و انرژی تاریک تداعی «ناتَعَیُّنی» در کیهان‌شناسی می‌کنند. کمی هم رویدادهایی تاریخی ذکر می‌کنند تا تداعی متنی مرتبط و معتبر در تاریخ علم بشود که البته بیشتر ذکر رویدادهای تاریخی است و کوچکترین ربطی به تاریخ اندیشه در علم ندارد. از نوع نوشته‌های آقای مهدی گلشنی که مضمون مبهمی دارد و معمولا آن‌را روش «قال یقول» می‌نامیم. البته، این تنها فلسفه‌گرهای نویسنده نیستند که از سازوکار اجتماع علمی و گفتمان علم در آن بی‌خبرند. تنها اخترفیزیک‌دان نویسنده، پدرو فِرِیرا، هم حرفی نزده که نشان از توجه وی داشته باشد.
نویسندگان در توهم معنای خودتعریف‌کرده‌ای از علم در ذهن‌شان گیرند. تَعَیُّن در علم معنی ندارد. هر انتزاعی از مفهوم علم که با روال رایج در اجتماع علمی سازگار نباشد از نوع توهم است که هنوز اکثر فلسفه‌گرهای علم در آن گرفتارند. مگر نه این است که مادهء تاریک و انرژی تاریک، چه در مفهوم و چه در موضوع، در کیهان‌شناسی خوش تعریف است؟ مادهء تاریک: ماده‌ای متعارف با انرژی و فشار مثبت (صفر) که اثر دینامیکی ان را رصد کرده‌ایم اما نمی شناسیم‌اش. و انرژی تاریک: ماده‌، یا پدیده‌ای با اثری شبه مادی، اما نامتعارف با انرژی مثبت و فشار منفی که اثر دینامیکی آن را رصد کرده‌ایم اما نمی‌شناسیم‌اش. بیش از این فلسفه‌گر باید تعجب کند از مفهوم «تکینگی» یا مهبانگ در مدل استاندارد کیهان‌شناسی؛ معنی‌اش در علم این است: چیزی که نمی‌فهمیم و مفهومی که اشتباه است! مگر نه که صفر و بی‌نهایت هر دو در فیزیک بی‌معنی است. فلسفه‌گر تعجب نکند از این‌که علم گاهی با فرض غلط پیش می‌رود. می‌دانیم که مفهوم تکینگی اولیه در آفرینش کیهان اشتباه است اما می‌پذیریم‌اش و درساش می‌دهیم تا معلوم شود کجای آن اشتباه است؛ یعنی چگونه می‌توان اشتباه را رفع کرد. این روش برای فلسفه‌گرْ غلط مطلق است. از همین رو درک علم برای فلسفه‌گران هنوز دور از دسترس‌شان است.
نویسندگان مقاله با این بدیهیات علم بیگانه‌اند. مصداق «خود گویی و خود خندی»‌اند؛ خودمقاله‌نویس‌اند. یاد آن وزیر قاجار افتادم که چاه‌کن ازش پرسید چرا این‌قدر چاه می‌کنی گفت: اگر برای من آب نداره برای تو که نان داره. حتی به ایراد خود بوندی در همان دههء ۴۰/۶۰ از کیهان‌شناسی نپرداخته‌اند: برخلاف هر بخش از فیزیک که قانون‌های آن عام است و مصداق‌های گوناگون برای آن در طبیعت دیده می‌شود، یک کیهان بیشتر در بررسی علم کیهان‌شناسی نداریم- خودش مصداق خودش است. شاید بسیار عالم داشته باشیم- بنا بر فرضیهء بَسالَم- اما هر چه هست کیهان است. این ایراد بوندی هنوز با پذیرش فرضیهء بسالَم پابرجا است. چه عالم برابر کیهان باشد چه یک کیهان از نوع بسالم داشته باشیم.
این مقاله مصداق کلاسی خوبی است برای بررسی غفلت فلسفه‌گران از علم و بیگانگی‌شان با درک این پدیدهء اجتماعی.
پروژه بیرونی- فرهنگان
پاکیزگی- ۳۹ترجمهء اَعلام؟
✍️ رضا منصوری
جمعه ۱۹ بهمن ۱۴۰۳
https://tidycontent.farhangan.ir/Post/20072/ترجمهء-اَعلام؟

این متن را ببینید:
«سَری به کتابخانه زد و برخورد به مقاله‌ای از سال ۱۳۲۰ /۱۹۴۱ در مجلهٔ طب اطفال که در آن به خطر رادیو هشدار داده بود.»

ترجمه شده از زبان انگلیسی. متن فارسی روان است اما «استوار» نیست. مگر ما در سال ۱۳۲۰ / ۱۹۴۱ چنین مجله‌ای داشته‌ایم؟ عَلَم را که نمی‌شود این‌جور ترجمه کرد، مگر عَلَمی که در فارسی به‌هر دلیلی جا افتاده و پذیرفته باشد. مثلا «ایالات متحده آمریکا» یا «یونسکو» این‌گونه‌است و خواننده فارسی زبان هیچ مشکلی در درک این عَلَم ندارد. ترجمهء عَلَم متن- مانند هنوان یک نشریه علمی در این مورد- متن را نااستوار و مبهم می کند. اطلاعات درست منتقل نمی‌شود و خواننده متوجه موضوع نمی‌شود. باید از این نااستواری پرهیز کرد.
برای رفع این ابهام راه‌های مختلفی می‌شود برگزید بسته به شیوهء ناشر. توصیه:

«سَری به کتابخانه زد و برخورد به مقاله‌ای از سال ۱۳۲۰ / ۱۹۴۱ در The Journal of Pediatrics [مجلهٔ طب اطفال] که در آن به خطر رادیو هشدار داده بود.»

ترجمه را حالا استوار می‌بینید؟ این‌جا، قلاب [ ] به پرانتز ترجیح دارد. ترجمه داخل قلاب، بسته به صلاح‌دید، می‌تواند بیاید یا نیاید. موردهای مشابه بسیار است، گاهی هم خنده‌دار.

نمونه‌ای دیگر:
«ویراستاری تازه کار در مجلهء سلامتی مردان بودم.»

که بهتر است بشود
«ویراستاری تازه‌کار در مجلهء Men's Health [مجلهٔ سلامت مردان] بودم.»
موتور توسعه علمی و نهادهای دفاعی
✍️ رضا منصوری
جمعه ۲۶ بهمن ۱۴۰۳

rmansouri.ir

مفهوم تغییر و ترادیسی (transformation) در جامعه‌شناسی روز اهمیت بسیار پیدا کرده، چه در سطح فرد، چه بنگاه، و چه کشور و جهان. اثرگذاری تغییر بر نهادهای مدرن اجتماعی شدید و فراگیر است. هیچ تغییری بی‌علت و خودبه‌خودی نیست؛ چه علت صریح و برنامه‌ریزی شده باشد چه ضمنی. جامعهء نوین بیش از هر چیز برای تغییر برنامه‌ریزی می‌کند، و از هر تغییر ضمنی- مرتبط با اجتماع یا طبیعت- با برنامه‌ریزی فرصت می‌آفریند. در این میان، نهاد علم و تأثیرش بر فناوری استثنا نیست. نهاد علم موتور اقتصاد و جهش صنعتی روبه‌روی ما در جهان است.

https://telegra.ph/موتور-توسعه-علمی-و-نهادهای-دفاعی-02-14
پروژه بیرونی- فرهنگان
پاکیزگی۴۰ - «راحَلّ» نه سولیوشن
✍️ رضا منصوری
جمعه ۳ اسفند ۱۴۰۳

https://tidycontent.farhangan.ir/Post/20073/«راحَلّ»-نه-سولیوشن

این کلمه کاربرد دیگری هم دارد که به جواب نزدیک است اما ذائقهء فارسی زبان این برابرنهاده را نمی‌پذیرد.


واژهء solution در انگلیسی معمولا راهِ حل ترجمه می‌شود. در ریاضی هم، هرگاه نتیجهء مسئله‌ای منظور باشد از واژهء «جواب» استفاده می‌کنیم.

این کلمه کاربرد دیگری هم دارد که به جواب نزدیک است اما ذائقهء فارسی زبان این برابرنهاده را نمی‌پذیرد: راهی یا محصولی یا روشی برای رفع یک مشکل. این‌گونه است که کاربران به‌ویژه در مهندسی از همان کلمهء لاتین «سولیوشن» استفاده می‌کنند که ناجور است.

یک راحلّ برای رفع این پیچیدگی و تمایز زبانی همین ترکیب منحوت «راحل» است- با دو هجا کمتر از سولیوشن- که در آن «ه» حذف شده. امتحان کنید. جواب می‌دهد!

به زایائی زبان توجه کنیم.
آیین رونمایی از فرهنگ پیشه‌ها و ویکی‌پیشه
زمان: جمعه / ۱۰ اسفند ۱۴۰۳ / ساعت ۱۶:۳۰
مکان: فرهنگان فرشته
ویکی‌پیشه: چی و چرا
✍️ رضا منصوری
جمعه ۱۰ اسفند ۱۴۰۳

ویکی‌پیشه چیست؟ پرسشی که بدیهی می‌نماید: شبیه به ویکی‌پدیا، با تفاوت‌هایی، ولی برای پیشه‌ها (wiki-pisheh.ir). در آینده، پس از بررسی جزئیات بیشتر از ویژگی‌های آن، لابد کسانی تعریفی ارائه خواهند داد. تعریفی هم می‌شود کرد بر مبنای منظور بانیان که بخشی را امروز شنیدید یا بعدها شاید در خاطرات بانیان بیابید. می‌شود آن را، در چارچوب رایج ویکی‌پدیا، پایگاه داده‌ای تلقی کرد با ویژگی «سیاقی» (indexical)؛ یعنی معطوف به محیط و نیاز جامعه و کاربردش. در باب این چند نوع تعریف بعدها سخن گفته خواهد شد. همهء این تعریف‌ها یک چیز مشترک دارند: پایگاهی از داده‌های زبانی مرتبط با مهارت‌های انسانی- و لازم برای توسعهء این مهارت‌ها- با ساختاری خوش‌تعریف. خوش‌تعریف بودن و دیجیتال بودن دو ویژگی است که این مجموعه را منبعی برای پژوهش‌های زبان‌شناسی و واژه‌شناسی و واژه‌گزینی می‌کند- جدا از نقشی زیربنایی که در توسعهٔ مهارت‌ها خواهد داشت. از این جهت این مجموعه خلئی در توسعهء فکری و اقتصادی کشور پر می‌کند...

https://telegra.ph/ویکی‌پیشه-چی-و-چرا-02-28
ثقة، وثوقانه، و فساد سامانه‌ای در نظام فقهی
✍️ رضا منصوری
جمعه ۱۷ اسفند ۱۴۰۳

rmansouri.ir

قاعدهء ثقة در فقه شیعه به تنهایی شاهدی است بر این که فساد، گرچه امری است نامنظور (unintended)، ولی پدیده‌ای است بیوسیده (anticipated). و مثالی است نوعی از تفاوت میان این دو مفهوم که برای مرتون هنوز نامشخص بود.
این فسادِ ناشی از قاعدهء فقهی «ثقة» را سال‌ها پیش «وثوقانه» نامیدم که با رانت تفاوت دارد. این فسادِ مرتبط با نظام/سامانهء فکری را باید از نوع سامانه‌ای (سیستمی) دانست که با فساد سامانه‌مند (سیستماتیک) متفاوت است. نمود فساد سامانه‌ای در «بیت حوزویون» دیده شده: فساد ناشی از نظامی فقهی.
رانت اما پدیده‌ای انسانی و مرتبط با فطرت است که نظام‌های مدرن دولتی آن را می‌شناسند- مانند هر خلافی دیگر- و می‌کوشند با وضع قوانین مناسب آن را به حداقل برسانند. این تفاوت عمدهء وثوقانه است با رانت. در ایران وثوقانه بسیار رایج‌تر از رانت است. تفکیک این دو از هم در درک فساد اقتصادی در ایران مهم است.
تفکیک اخلاق (فردی) از امری اجتماعی ناشی از پدیده‌ای است در سامانه‌های گوریده (مانند سامانه‌های اجتماعی و اجتماعیاتی/societal)؛ این تفکیک در تفکر قدسی، از جمله فقه شیعه، ناشناخته است. یعنی از برهم‌کنش فردِ نافاسد، اما متمایل به وثوق، در جامعه‌ای با برهم‌کنش از نوع رَمِگی- و نه مدرسِگی- فساد برمی‌خیزد. این قانون طبیعی را فقه ما نمی‌درکد.

نک فصل سامانه‌ها در کتابم مبانی علم و طراحی مفهومی دانشگاه.
کمپین پرویز پرستویی برای چهارشنبه سوری چینی!!
پرویز پرستویی بازیگر سینما و تلویزیون در پست اینستاگرامی خود کمپین تحریم «چهارشنبه سوزی چینی » راه انداخت.

کمپین جالب پرویز پرستویی برای چهارشنبه سوری او خطاب به چینی ها نوشت:

دیگر پولمان را صرف ترقه ها ومواد منفجره گوناگون شما نمی کنیم.

چهارشنبه سوری جشن ماست.

از امسال آتش درست می کنیم از روی آن می پریم و شادی می کنیم. از امسال قاشق زنی می کنیم و به هم شیرینی می دهیم.

از امسال جشنی واقعی می گیریم. از امسال در آستانه سال نو خیابان ها را رنگارنگ می کنیم . به هم عشق می ورزیم.

از امسال چهارشنبه سوری را ایرانی برگزار می کنیم.

از امسال به کودکانمان خواهیم آموخت که چهارشنبه سوری جشن شادی است جشن سپاس از خدای یگانه است نه ترس و وحشت.

چهارشنبه سوری جشن ماست.

تک تک ما حتی در برابر جشن های سرزمینمان مسئولیم چون بخشی از تاریخ و فرهنگ ماست.

از دوستان جدید و قدیم تقاضا میشود این مطلب رو به اشتراک بگذارید تا سراسر ایران بدانند که راه و رسم چهارشنبه سوری، کور شدن کودکان، لرزیدن دل پیرمردها و پیرزنان، زهره ترک شدن زنان باردار و ... نیست.

جشن چهارشنبه سوری ایرانی را بدون ترقه های چینی برگزار کنید و دلار به جیب چینیها نریزید

💣🔥💣🔥💣💝💣🔥💣
فرقهء ازگل‌راس‌تَفَریسزم یا ازگل‌تَفَری‌ | اسکل‌تَفَری
✍️ رضا منصوری
جمعه ۸ فروردین ۱۴۰۴

rmansouri.ir

این‌روزها به اصطلاحی عجیب و جالب برخوردم: pastafarism که نام دیگری است برای متدینان به کلیسای هیولای پاستای پرنده (Church of Flying Spaghetti Monster) یا به‌اختصار FSM. مناقشهء خلقت‌گرایی در برابر فرگشت در چند دهه پیش در آمریکا خاطرتان هست؟ وقتی در ایالت کانزاس قرار شده بود این هم در مقابل نظریهء فرگشت داروین در مدارس تدریس شود؟ تا اینکه دانش‌آموخته‌ای از فیزیک در مقاله‌ای- به‌طنز- پیشنهاد کرد نظریهء پاستَفَری‌گرایی (پاستافَری‌گرایی) نیز تدریس شود. اما موضوع چه بود؟
فرقه‌ای مذهبی در آفریقا- جامایکا- حدود ۹۰ سال پیش ظهور کرد که در انگلیسی با واژهء Rastafarianism یا Rastafari بیان می‌شود. اولی چون تداعی گرایشی فکری و نه مذهبی می‌کند متدینان کمتر دوست دارند. اما ریشهء این واژه: راس (شاید مرتبط با کلمهء رئیس خودمان) در اتیوپی به معنی رئیس است. «تَفَری» هم نام بچگیِ های‌لاس‌لاسی، امپراتور وقت اتیوپی، بوده: راس‌تَفُری به معنی پذیرش نوعی اولوهیت یا اعتقاد مرتبط با امپراتور. طرفداران این فرقه با واژهء «راستا» هم شناخته می‌شوند.
دانش‌آموختهء فیزیک از این ترکیب به‌طنز استفاده کرد و مذهب جدیدی مطرح کرده از منحوت کردن دو کلمهء پاستا (pasta) و راستَفَری (rastafari): ‌پاستَفَری= پاستافَری= pastafari. حالا دانستید کلیسای هیولای پاستای پرنده ریشه‌اش چیست؟ این طنز ساده آنچنان تأثیری در کانزاس و آمریکا گذاشت که موضوع به فراموشی سپرده شد.
حالا به‌نظرم رسید به مناسبت سیزده فروردین- سیزده‌به‌در- طنزی بسازم: Ozgoltafarianism مترادف با Oskoltafarianism که می‌شود ساده‌اش کرد به Ozgoltafari مترادف با Oskoltafari. ازگل | اسکل دیگر امپراتور نیست؛ هر معنی می‌شود به آن داد: دارای زمین‌های مرغوب یا همان اسکل وانمود کردن بچه‌ها. پس منظور از ازگل‌تفری = ازگلَفَری (ozgolafari) یا اسکلَفَری اعتقاد به اسکل دانستن بقیه یا زمین‌های مرغوب‌ است. نوعی وثوقانه که با رانت تفاوت دارد. شاید بشود طرف‌دار این فرقهء جدید را ازگلَفَر نامید؛ البته فارسی زبان احتمالا به‌مروز «تَفَری» را به «تَرَفی» واج‌بنگارد.
ورزش و علم در ایران
✍️ رضا منصوری
جمعه ۱۵ فروردین ۱۴۰۴

rmansouri.ir

چندی است خبر موفقیت‌های ورزشی ایران در سطح جهان و آسیا ذهنم را مشغول کرده. با این همه مشکلات روانی و اقتصادی مردم این موفقیت «مردمی» از کجا می‌آید؟ نقش دولت تعیین‌کننده نبوده اگر بود انتظار می‌رفت مانند بقیهء موردهای اجتماعی از بقیهء کشورها عقب بماندیم. می‌ماند نقش حمایتی مردم که مهم می‌نماید مستقل از حکمرانان و دولت و قدرت‌های پنهان و نهان در وضعیت کنونی ایران. چرا علم در ایران نتوانسته- یا نباید انتظار داشت بتواند- از چنین حمایتی برخوردار باشد؟

چند برداشت که ذهنم را مشغول کرده:

• آنچه این روزها در ایران «فرهنگ» نامیده می‌شود- با ریشه در توهم آخرالزمانی- نقش بسیار کمتری در ورزش دارد تا در علم. هر جا فرهنگ وارد شده تخریب کرده: نمونه علم و هنر و اقتصاد. بررسی نهاد قدرت از این مقوله جدا است. مثلا هنوز بعد از حدود نیم قرن «شورای انقلاب فرهنگی» داریم که مداخله‌های مخرب در علم دارد اما نه در ورزش.
• ورزش و علم- در معنی پیشامدرن آن- هردو در ایران سابقه داشته. اما لابد تحول رفتاری مردم ما در این دو زمینه متفاوت بوده.
• اهل ورزش- چه فردی مانند کشتی و چه جمعی مانند فوتبال- به ارزش‌هایی فردی یا خانوادگی جدا از ارزش فتوتی در سنت ما ایرانیان پای‌بندند. در علم هم توجه به معنویت قدری مؤثر است اما این توجه در قید شریعت مانده و تبدیل به ارزشی انسانی و فردی و اجتماعی نشده. اهل علم در ایران وابسته به دولت‌اند و نه مردم. «مستخدم دولت‌اند». مردم و بخش خصوصی کاری با علم ندارد.

نتیجه‌گیری
کسی که دلش برای ایران و خودش بسوزد، و بداند علم در آیندهء دنیا چه تأثیری گُسَلَنده دارد- کافی است به اینترنت و هوش مصنوعی در همین چند دهه بیندیشیم- باید درکیده باشد که علم را باید مردمی کرد. باید کاری کرد که مردم به آن احساس نیاز کنند- و نیز نهادهای خصوصی و دولتی. و هر فرد ایرانی دل‌مشغول علم باشد- همانند ورزش مردمی. هرگونه اتکا- به‌ویژه اتکاء به دولت- فساد در علم می‌آورد چنان که شاهد آن هستیم.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
محورهای صحبت من در
سمپوزیوم پژوهش: گذشته، حال، و آینده
۴ اسفند ۱۴۰۳
رضا منصوری
محورهای صحبت من در سمپوزیوم پژوهش: گذشته، حال، و آینده ۴ اسفند ۱۴۰۳
محورهای صحبت من در
سمپوزیوم پژوهش: گذشته، حال، و آینده
۴ اسفند ۱۴۰۳
✍️ رضا منصوری
جمعه ۲۲ فروردین ۱۴۰۴

rmansouri.ir

۱. وضعیت کنونی
گرفتاری‌های متعدد روزمرهء فردی و نهادی شامل: حیثیت استاد، دانشجو، کارمند، کاهش توان کار علمی، صدمه به آموزش، خروج استادها از ایران، مهاجرت نسل جوان و بی‌رغبتی دانشجو به ماندن در ایران، مداخلهء نهادهای بی‌ربط در امور علمی.

۲. میراث در اختیار
زیرساخت‌ها، هیئت علمی مانده، جوانان علاقه‌مندی که هنوز در ایران‌اند، کارمندان دلسوز، و جامعهء دانش‌دوست.

۳. ترادیسی
بی‌کاری دانش آموختگان، بی‌معنی شدن حقوق هیئت علمی، و «ناترازی در عموم مؤلفه‌های زیستی ما» شک در مفید بودن دانشگاه کنونی را به‌شدت افزایش داده و کمابیش همه در انتظار نوعی ترادیسی‌اند: عبور از این وضعیت و تعریف جدید از دانشگاه و فعالیت آن.

۴. دانشگاه به‌چه درد می‌خورد؟ به فکر تعریف جدید و ترادیسی در دانشگاه باشیم
وقت است هر دانشگاه برای خود بیندیشد کجای آموزش عالی و پژوهش در کشور ایستاده؟ چه نیازی از ایران یا جهان را می تواند برطرف کند؟ هزینهء فعالیت مفید هیئت علمی از کجا باید بیاد؟
این بازاندیشی- عملاً اندیشیدن برای اولین بار- باید از درون دانشگاه شروع شود. هیچ نهادی دیگر توان و شعور سازمانی برای این کار را ندارد.

ویدیوی صحبت‌ها را در پست قبلی ببینید.
انسان ایرانی- و نقش آن در آیندهء جهان
✍️ رضا منصوری
جمعه ۲۹ فروردین ۱۴۰۴

rmansouri.ir

می‌شود دوباره در ایرانْ عشق به انسانیت و مدارا و رواداری دست بالا را بگیرد؟
از غوغای شهادت دیگر خبری نباشد و کسی به خاطر نمازِ عشق با خون وضو نگیرد؟
خِرَدْ همراهِ با عشق دست بالا را بگیرد و ما الگو شویم برای دنیا؛ دنیایی که در آن قدرتِ مطلق دست بالا را دارد و ما درفشِ عشقِ مطلق را در مقابلِ آن عَلَم کرده‌ایم؟
همیاری و تعامل با جهان داشته باشیم و نقشی ایرانی به‌عهده بگیریم؟

https://telegra.ph/انسان-ایرانی--و-نقش-آن-در-آیندهء-جهان-04-18
ناترازی خرد؟
گذار از نقطه عطف ظهور جهل در سیاست؟

✍️ رضا منصوری
جمعه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۴

rmansouri.ir

سال گذشته شاهد مطرح شدن انواع ناترازی‌ها در فضای عمومی کشور بودیم. غایب این نمود ناترازی‌ِ خِرَد بود. خرد و خردمندی بسیار وابسته به دانش و عقل سلیم حاکم است. و چون علم نوین و دانش مرتبط با آن در بخش وسیعی از کشور- به‌ویژه در بخش وابسته به قدرت- ناپسندیده تلقی- و گاهی به عمد از آن غفلت- می‌شود باید منظورم را کمی روشن کنم: آنچه غایب است پذیرش ناترازی خرد مبتنی بر دانش نوین بشر است.
در این میان، هنوز انتظار از بخش‌های مثلادولتِ مدرن در ایران- مانند وزارت عتف و شورای انقلاب فرهنگی و کمیسیون آموزش مجلس- به کوبیدن آب در هاون می‌ماند. پس روی نظرم با سمن‌ها است و بخشی از ملت که شاید بیدار شده باشد.
دیدن مظاهر جهل نیاز چندانی به غور ندارد. مشتی که این‌جا آورده‌ام نمونه خروار است.
جهل را نمی‌شود با قدرت به خِرَد تبدیل کرد؛ اما قدرت می‌تواند ساکت‌اش کند، که چندان منطبق بر توسعه‌ای پایدار نیست. پس مبارزه با آن روش‌هایی نرم می‌طلبد و دراز مدت است. بر افراد و سمن‌ها است که در این جهت بکوشند.
شواهد نشان می‌دهد که جامعه و حکمرانان فرمان هدایت را به این سو گردانده‌اند- دست کم در موردهایی ممکن- با گردشی بسیار نرم.
پس در این جهت بکوشیم. باشد که از اوج قدرت جهل و رها کردن فریادهای جهل‌آمیز به‌زودی عبور کرده باشیم.
آن‌ها که ایران را به‌طریقت به ثَمَن بَخس فروختند به‌نظر دست‌شان خالی شده. دستِ پر نشان دهیم. یادگیری جامعه بشری از پیچیده‌ترین و درازمدت‌ترین فرایندهای انسانی است. فرگشت یادمان نرود.
اَست| اَسته: هر اَستی هست نیست
✍️ رضا منصوری
جمعه ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۴

rmansouri.ir

ذهن فارسیِ من همیشه در جانشانی درست مفهوم کلمهء fact مشکل داشته. واقعیت یا امر واقع؟ وجودِ چیزی؟ همیشه هم برای بیان هر چیز موجود از «هست» استفاده می‌کردم بی اشکال؛ بی اشکال در زبان انگلیسی یا آلمانی. حتی خودم ترکیب «موجود ریاضی» را حدود ۵۰ سال پیش برای مفاهیم ریاضی مانند بردار و تانسور ساختم. اما هیچگاه تفکیک موجودات عینی و ذهنی (معنائی) برایم در فارسی- گاهی هم در زبان‌های بیگانه- روشن نبوده. نوشتهء فیلسوفان هم چندان راه‌گشا نبوده و ابهام آن‌ها همواره به دنبالم بوده؛ در تمایز انواع وجود و موجود، حقیقت و واقعیت و مجاز- چه در ادبیات چه در فلسفه- حرف‌ها زده شده اما ندیده‌ام کسی به تفاوت میان است و هست، مرتبط با تمایز میان فرد و اجتماع یا فرد و سامانه- و ارتباط آن در زبان فارسی و مرتبط با مفهوم وجودهای عینی و ذهنی پرداخته باشد. گره‌های فکری فیلسوفان و شاعران و بازتاب آن در مفاهیمی مانند پرتاب‌شدگی (Geworfenheit) از هایدگر که در مفهوم Dasein او- دَربود- در شناخت وجودِ انسانِ او منعکس شده، یا هستانه- وجود مادی در حسرت دانش ناهستانه- در شعر (مولانا) «دانا شده‌ای لیکن از دانش هستانه/ بی‌ دیدهء هستانه رو دیده تو بینا کن» و ارتباط آن با fact و facticity یا factuality در تمایز با actuality گوریده مانده.

https://telegra.ph/است-استه-هر-استی-هست-نیست-05-02
آیین رونمایی از
چهار کتاب نخست پروژهٔ بیرونی


زمان: جمعه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، ساعت: ۱۸
نشانی: تهران، خیابان فرشته، بعد از چناران، پلاک ۵۰، فرهنگان فرشته
دولت‌ها دست از سر علم و دانشگاه بردارند
متن مصاحبه با انصاف‌نیوز
✍️ رضا منصوری
جمعه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴

دولتی‌ها باید دست از آزار دانشگاه‌ها بردارند؛ مداخلات تا امروز فقط منجر به تخریب شده است و اولویت زنده نگه داشتن نهادهای علمی است.

رضا منصوری درباره‌ی مهم‌ترین اولویت دانشگاه‌ها در پنج سال آینده در گفت‌وگو با انصاف نیوز گفت «چه فایده‌ای دارد؟ چه کسی در شرایط فعلی به آن توجه می‌کند؟ مخاطب این حرف‌ها چه کسانی هستند؟

«علم و دانشگاه‌ها را تخریب کرده‌اند»

دولتی‌ها باید دست از علم و دانشگاه بردارند و این قدر اذیت نکنند، چون فقط تخریب کرده‌اند.
علاوه بر دولت که شامل وزرا است که مستقیما با آموزش و علم در ارتباط هستند، کمیسیون آموزش مجلس، شورای انقلاب فرهنگی جزو نهادهای حکمرانی در کشور هستند.
معاون اسبق وزارت علوم گفت «آنچه در شورای انقلاب فرهنگی اتفاق میفتد و بارها هم درباره‌ی آن نوشته‌ام، تخریب دانشگاه‌هاست که مصادیق آن مفصل است.
این شورا در طول چهل سال گذشته هیچ شناختی از دانشگاه، علم و آموزش نداشته است و معمولا در جهت‌گیری‌های فرهنگی خاصی فعالیت داشته و مصوباتی را پیش برده است که حاصلش تخریب دانشگاه‌ها بوده است.»
به گفته‌ی این استاد دانشگاه «کمیسیون آموزش مجلس در این سال‌ها هیچ توجهی به علم و دانشگاه از خودش نشان نداده است و تنها مواردی که درباره‌شان صحبت کرده درباره‌ی حجاب دانشجویان بوده است. مصوبه‌ یا بیانیه‌ای ندیدیم که بیانگر درکی از علم باشد. فقط مهم بوده است که حقوق اعضای هیئت علمی پرداخت شود
علم بسیار حساس است و مثل اقتصاد می‌ماند؛ اما رفتارهایی را با علم دیدیم که باعث شدند کیفیت هیئت علمی در حد یک معلم ساده‌ فروکاسته شود.»
منصوری در نقد عملکرد گذشتگان اضافه کرد «دولت‌‌های دهم و سیزدهم کاری کردند که مستقیم در جهت تخریب علم و دانشگاه بود و افراد بی‌کیفیت را در دانشگاه‌ها تزریق کردند و بعد از آن کسانی که باکیفیت بودند رفتند.

نخبه‌هایمان به خاطر فشارها رفتند | نمی‌شود روی نخبه‌ها قیمت گذاشت
کافی است به آمار دانشگاه‌ها نگاه کنید. ۵۰۰ عضو هیئت علمی در دانشگاه صنعتی شریف داشتیم اما حالا تعدادشان به ۴۰۰ نفر رسیده است که این پیامد تخریب است.
تک تک افراد هیئت علمی، نسل‌ها زحمت کشیدند و نمی‌شود رویشان قیمت گذاشت اما برخی‌هایشان به دلیل برخی فشارها از ایران رفته‌اند. نهادهای قدرت باید دست از سر علم و دانشگاه بردارند.

دولت‌ها هزینه‌ی حل مسائل ره به دانشگاه‌ها بپردازند
اگر دولت‌ها نیازی دارند، آن را به دانشگاه‌ها اعلام و هزینه‌اش را پرداخت کنند. درصورتی‌که دولت درطول پنج سال آینده، بگذارد دانشگاه در مسیر خودش حرکت کند، دانشگاه‌ها آماده‌ می‌شوند خودشان را اصلاح کنند و برای رفع نیازهای جامعه کاری انجام دهند.»
او درباره‌ی مهم‌ترین اولویت‌هایی که دانشگاه‌ها باید در نظر بگیرند، گفت «اول باید خودشان را تعریف کنند. دو هزار دانشگاه داریم و موسسه‌هایی هستند که آموزش هم می‌دهند. دانشگاه‌ها دو دسته‌اند. یکی‌اش مدارس عالی هستند و دومی‌اش همان چیزی است که به عنوان عرف جهانی شناخته شده و می‌تواند به مسائل جامعه بپردازد.

کم‌کاری دانشگاه‌ها در حل مسائل جامعه
آموزش باید در جهت تربیت کسانی باشد که بتوانند مشکلات جامعه را حل کنند. دانشگاه‌هایی نداریم که به مسائل فکر کنند.»
منصوری ادامه داد «آیا فقط قرار است دانشجوها برای مقاطع ارشد و دکتری تربیت شوند؟ برای چه کاری؟ که بعدا بی‌کار بمانند؟ چه کسی باید برای این موضوع فکر کند؟ بخشی از آن به عهده‌ی حاکمیت است که اصلا به آن فکر نکرده است و بخش دیگر به عهده‌ی خود دانشگاه‌هاست.
دانشگاه وظایفی مفصل‌تر، دقیق‌تر و مهم‌تری نسبت به مدارس عالی و آموزش صرف دارد. برخی از دانشگاه‌ها قراردادهایی بسته‌اند و یاد گرفته‌اند برای حل مسائل کاری انجام بدهند.
البته هنوز دانشگاه برای خودش ساختاری نتراشیده است و وزارت علوم هم متوجه این موضوع نیست. روال دانشگاه‌ها هم برای حل مسئله تعریف نشده است.
حل مسئله‌ی به اندازه‌ی توان فعلی | روال‌ها مریض است
او درباره‌ی مسائلی که اولویت دارند دانشگاه‌ها به آن بپردازند گفت «هر مسئله‌ای. فرقی نمی‌کند. مثلا دانشگاه صنعتی شریف ۴۰۰ عضو هیئت علمی دارد و نمی‌تواند کار چهارهزار نفر را انجام دهد. پس باید توانشان را اعلام کنند و بگویند به چه مسائلی می‌توانند بپردازند و چه نیازهایی دارند.
اولویت وقتی مطرح است که با روال سالم روبه‌رو باشیم اما درحال‌حاضر روال دولت‌داری و مدیریت دانشگاهی مریض است و اولویت فقط زنده نگه داشتن است.»
منصوری درباره‌ی مهاجرت نخبگان گفت «این مسئله‌ی ملی است و دانشگاه توانِ حل این مسئله را ندارد چون موضوعی‌ست که به حکمرانی مربوط می‌شود.»
https://ensafnews.com/586219/رضا-منصوری-دولتها-دست-از-سر-علم-و-دانش/
پروژه بیرونی- فرهنگان
پاکیزه‌نویسی ۴۲ - قید و عبارت‌های زائد
✍️ رضا منصوری
جمعه ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴

https://birouni-prj.ir/contents/قیدوعبارتهایزائد

به جملهء زیر نگاه کنید

«قیمت کره به طرز سرسام‌آوری گران بود.» ترجمهء

Butter was prohibitively expensive.

منظور: «کره گران‌تر از آن بود که بشود خرید.» حتی اگر بخواهیم تنها بگوییم بسیار گران بود نباید از این ترکیب که متاسفانه برای بیان قید از زبان انگلیسی مصطلح شده رو بیاوریم. می‌شود ساده گفت:
«قیمت کره سرسام‌آور بود.»

نمونه‌ای دیگر:
«هدف آن احیای دوبارهٔ کنسرت‌‌ها به شکل مجازی بود.»
برای قید virtual.
چرا نگوییم:
«هدف آن احیای مجازی کنسرت بود.» یا چیزی شبیه به این بسته به مضمون متن.

نمونه‌ای دیگر
«به لحاظ فرهنگی، مدام در گوش ما خوانده‌اند که باید مسئولیت اشتباهات خودمان را بپذیریم.»
ترجمهٔ

Culturally, we talk a lot about taking responsibility for failure.

منظور:
«فرهنگ ما را موظف به پذیرش مسئولیت اشتباهات‌مان کرده!»
عربستان و Quantum Valley این روزها همه جا سخن از پیشرفت های کشورهای جنوب خلیج فارس و سکون یا عقب گرد ایران است. این سکون دامان علم به طور کلی و علوم و فناوری کوانتومی را بطور خاص،‌ که تا چند سال پیش کشور ما در آن سرآمد همه کشورهای منطقه بود ،‌ نیز گرفته است.
عاقبت مسابقه مراکز و موسسات گوناگون در ایران که همگی به یاری چند دانشجوی کارشناسی ارشد و جستجو در اینترنت به نوشتن سند و نقشه راه کوانتومی در ایران پرداختند، این شد که این روزها شاهد برگزاری سمینارهای رنگارنگ در زمینه کوانتومی هستیم که در آن افرادی که احتمالا هیچگونه آشنایی با پیچیدگی های این علم ندارند در باره کاربردهای گوناگون آن داد سخن می دهند. کافی است کلمه کوانتوم را به همراه هر کلمه دیگری در اینترنت جستجو کنید. مثلا (کوانتوم و روابط عمومی)، یا ( کوانتوم و مدیریت کسب و کار)‌ یا (کوانتوم و ماموریت های پلیسی)، یا ( جنگ کوانتومی)‌ یا (حوزه علمیه و کوانتوم)‌. نتیجه این هیاهوی همگانیِ نهادها و دستگاه ها و بخصوص گره زدن یک موضوع علمی که نیازمند همکاری با همه دانشمندان است، به مسئله غرور ملی و امنیت ملی، تشدید تحریم دانشگاه های ایران بوده است. دیگر کمتر پژوهشگری از طرف دولت متبوع خود اجازه حضور در ایران و شرکت در کنفرانسی در این زمینه را دارد.

در همین حال و در حالی که فارغ التحصیلان کشور یک به یک مهاجرت می کنند، عربستان به آرامی و در چارچوب برنامه توسعه خود تا سال ۲۰۳۰ در حال برنامه ریزی اصولی و وسیع برای رهبری این حوزه از علم و فناوری است. برنامه ای که به عنوان بخشی از شهر علم و با الهام از سیلکن ولی آمریکا به ساخت Quantum Valley می پردازد اساس خود را بر جذب استعدادها، آموزش، پژوهش و از همه مهم تر همکاری با جامعه علمی دنیا و شرکت های بزرگ دنیا مثل آی- بی- ام قرار داده است. دیگر کار از هشدارهای متعدد گذشته است. فقط باید سکوت کرد تا به سخره گرفتن هر چیزی به سرانجام بایسته خود برسد.
https://thequantuminsider.com/2025/01/06/saudi-arabia-lays-out-its-strategic-vision-for-the-quantum-era/
2025/05/31 22:54:46
Back to Top
HTML Embed Code: