This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هر کس وضو بگیرد و این دعا را بگوید☝️
🩵پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمودند:
هشت در بهشت برایش باز میشود و از هر کدام خواست وارد میشود
عضو کانال بشید تا بقیه کلیپ های ما رو ببینید.👍
💫
↶ '•🌿💫•'
@rehrovan
🩵پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمودند:
هشت در بهشت برایش باز میشود و از هر کدام خواست وارد میشود
عضو کانال بشید تا بقیه کلیپ های ما رو ببینید.👍
💫
↶ '•🌿💫•'
@rehrovan
❤3
◽️چرا برای پایبند بودن به قوانین "کلمه" تلاش نمیکنیم؟
وقتی هر کدام مان وارد دانشگاه، مدرسه و یا دیگر مکانها برای فراگیری علوم میشویم، علاوه بر اینکه ثبت نام میکنیم، تلاش میکنیم که همیشه به قوانین و مقررات اون مکان پایبند باشیم که اخراجمان نکنند
پس چرا وقتی با گفتن کلمه مبارک لا إله إلّا الله که وارد اسلام میشویم، تلاشی برای پایبند بودن به قوانین و احکام آن نمیکنیم و فکر میکنیم فقط وارد شدن به اسلام کافی است؟ مگر نمیدانیم که کارهایی وجود دارد که کلمه را باطل میکند؟
🥀آیا تا حالا در مورد آن کارها مطالعه و تحقیق کردهایم تا بتوانیم از دینمان محافظت کنیم؟ به راستی عذرمان برای اهمیت ندادن به امور دین چیست؟
بهترین ها راباماتجربه کنید😍👇.
🦋
↶ '•🌿🦋•'
@rehrovan
وقتی هر کدام مان وارد دانشگاه، مدرسه و یا دیگر مکانها برای فراگیری علوم میشویم، علاوه بر اینکه ثبت نام میکنیم، تلاش میکنیم که همیشه به قوانین و مقررات اون مکان پایبند باشیم که اخراجمان نکنند
پس چرا وقتی با گفتن کلمه مبارک لا إله إلّا الله که وارد اسلام میشویم، تلاشی برای پایبند بودن به قوانین و احکام آن نمیکنیم و فکر میکنیم فقط وارد شدن به اسلام کافی است؟ مگر نمیدانیم که کارهایی وجود دارد که کلمه را باطل میکند؟
🥀آیا تا حالا در مورد آن کارها مطالعه و تحقیق کردهایم تا بتوانیم از دینمان محافظت کنیم؟ به راستی عذرمان برای اهمیت ندادن به امور دین چیست؟
بهترین ها راباماتجربه کنید😍👇.
🦋
↶ '•🌿🦋•'
@rehrovan
☔️قبل از خواب:
وضو بگیر، نماز وتر را بخوان، آیه الکرسی و سوره ملک را بخوان، دعای خواب را تکرار کن، توبه را تجدید کن، زنگ ساعت صبح را تنظیم کن و بگو:
«خدایا مرا در محبوب ترین ساعات نزد خود بیدار کن تا از تو بخواهم و تو به من عطا کنی و از تو آمرزش بخواهم و تو مرا ببخش که تو نسبت به من بینا و مهربانی . . .🥹🌸🩵
وضو بگیر، نماز وتر را بخوان، آیه الکرسی و سوره ملک را بخوان، دعای خواب را تکرار کن، توبه را تجدید کن، زنگ ساعت صبح را تنظیم کن و بگو:
«خدایا مرا در محبوب ترین ساعات نزد خود بیدار کن تا از تو بخواهم و تو به من عطا کنی و از تو آمرزش بخواهم و تو مرا ببخش که تو نسبت به من بینا و مهربانی . . .🥹🌸🩵
❤10
Forwarded from ختم
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
یه وقتایی خدا گناهی که بیست سال
پیش انجام دادی رو یادت میاره تا استغفار
کنی و ببخشدت🌱
❤️استغفرالله و اتوب الیه
استغفرالله و اتوب الیه❤️
یه وقتا هم نعمتی که بهت داده و
حواست بهش نیست رو یادت میاره
تا شکر کنی و بیشتر بهت بده🙂
💚الحمدلله
الحمدلله💚
از هر طرف که نگاه کنی
لطفه که بر ما سرازیره🙂🌸
پیش انجام دادی رو یادت میاره تا استغفار
کنی و ببخشدت🌱
❤️استغفرالله و اتوب الیه
استغفرالله و اتوب الیه❤️
یه وقتا هم نعمتی که بهت داده و
حواست بهش نیست رو یادت میاره
تا شکر کنی و بیشتر بهت بده🙂
💚الحمدلله
الحمدلله💚
از هر طرف که نگاه کنی
لطفه که بر ما سرازیره🙂🌸
👍3❤2
🌧️پروردگارا
با تو عهد میبندم که
خوشبین، مثبت اندیش و امیدوار باشم
و اجازه ندهم يأس و ناامیدی بر من غلبه کند، چرا که به ما آموختهای که هرگز نباید از گشایش و رحمت تو ناامید شد!🪻
با تو عهد میبندم که
خوشبین، مثبت اندیش و امیدوار باشم
و اجازه ندهم يأس و ناامیدی بر من غلبه کند، چرا که به ما آموختهای که هرگز نباید از گشایش و رحمت تو ناامید شد!🪻
👍3
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
خداوند حالت را دگرگون میکند🌱
ان شاءالله
عضو کانال بشید تا بقیه کلیپ های ما رو ببینید.👍
💫
↶ '•🌿💫•'
@rehrovan
ان شاءالله
پروردگارا،چیزی نگفتم اما تو آنچه را که
پنهان میکنم، میشنوی
..!🪻عضو کانال بشید تا بقیه کلیپ های ما رو ببینید.👍
💫
↶ '•🌿💫•'
@rehrovan
❤2👏1
داستان آموزنـده
چوپان و ثروتمند:
مردی ساده چوپان شخصی ثروتمندی بود و هر روز در مقابل چوپانی اش پنج درهم از او دریافت می کرد.
یک روز صاحب گوسفندان به چوپانش گفت:
می خواهم گوسفندانم را بفروشم چون می خواهم به مسافرت بروم و نیازی به نگهداری گوسفند و چوپان ندارم و می خواهم مزدت را نیز بپردازم.
پول زیادی به چوپان داد اما چوپان آن را نپذیرفت و مزد اندک خویش را که هر روز در مقابل چوپانی اش دریافت می کرد و باور داشت که مزد واقعی کارش است، ترجیح داد.
چوپان در مقابل حیرت زدگی صاحب گوسفندان، مزد اندک خویش را که پنج درهم بود دریافت کرد و به سوی خانه اش رفت.
چوپان بعد از آن روز که بی کار شده بود، دنبال کار می گشت اما شغلی پیدا نکرد ولی پول اندک چوپانی اش را نگه داشت و خرج نکرد به امید اینکه روزی به کارش آید.
در آن روستا که چوپان زندگی می کرد .
مرد تاجری بود که مردم پولشان را به او می دادند تا به همراه کاروان تجارتی خویش کالای مورد نیاز آنها را برایشان خریداری کند.
هنگامی که وعده سفرش فرا رسید ، مردم مثل همیشه پیش او رفتند و هر کس مقداری پول به او داد و کالای مورد نیاز خویش را از او طلب کرد.
چوپان هم به این فکر افتاد که پنج درهمش را به او بدهد تا برایش چیز سودمندی خرید کند
لذا او نیز به همراه کسانی که نزد تاجر رفته بودند، رفت.
هنگامی که مردم از نزد تاجر رفتند ، چوپان پنج درهم خویش را به او داد.
تاجر او را مسخره کرد و خنده کنان به او گفت:
با پنج درهم چه چیزی می توان خرید؟
چوپان گفت:
آن را با خودت ببر هر چیز پنج درهمی دیدی برایم خرید کن.
تاجر از کار او تعجب کرد و گفت:
من به نزد تاجران بزرگی می روم و آنان هیچ چیزی را به پنج درهم نمی فروشند؛ آنان چیزهای گران قیمت می فروشند.
اما چوپان بسیار اصرار کرد و در پی اصرار وی تاجر خواسته اش را پذیرفت.
تاجر برای انجام تجارتش به مقصدی که داشت رسید و مطابق خواسته ی هر یک از کسانی که پولی به او داده بودند ما یحتاج آنان را خریداری کرد.
هنگام برگشت که مشغول بررسی حساب و کتابش بود ، بجز پنج درهم چوپان چیزی باقی نمانده بود و بجز یک گربه ی چاق چیز دیگری که پنج درهم ارزش داشته باشد نیافت که برای آن چوپان خریداری کند.
صاحب آن گربه می خواست آن را بفروشد تا از شرش رها شود ، تاجر آن را بحساب چوپان خرید و به سوی شهرش بر می گشت.
در مسیر بازگشت از میان روستایی گذشت ، خواست مقداری در آن روستا استراحت کند ، هنگامی که داخل روستا شد ، مردم روستا گربه را دیدند و از تاجر خواستند که آن گربه را به آنان بفروشد .
تاجر از اصرار مردم روستا برای خریدن گربه از وی حیرت زده شد.
از آنان پرسید:
دلیل اصرارتان برای خریدن این گربه چیست؟
مردم روستا گفتند:
ما از دست موشهایی که همه زراعتهای ما را می خورند مورد فشار قرار گرفته ایم که چیزی برای ما باقی نمی گزارند.
و مدتی طولانی است که به دنبال یک گربه هستیم تا برای از بین برن موشها ما را کمک کند.
آنان برای خریدن آن گربه از تاجر به مقدار وزن آن طلا اعلام آمادگی کردند .
هنگامی که تاجر از تصمیم آنان اطمینان حاصل کرد، با خواسته آنان موافقت کرد که گربه را به مقدار وزن آن طلا بفروشد.
چنین شد و تاجر به شهر خویش برگشت ، مردم به استقبالش رفتند و تاجر امانت هر کسی را به صاحبش داد تا اینکه نوبت چوپان رسید.
تاجر با او تنها شد و او را به الله قسم داد تا راز آن پنج درهم را به او بگوید که آن را از کجا بدست آورده است؟
چوپان از پرسش های تاجر تعجب کرد اما داستان را بطور کامل برایش تعریف نمود.
تاجر شروع به بوسیدن چوپان کرد در حالی که گریه می کرد و می گفت: الله در عوض بهتر از آن را به تو داد چرا که تو به روزی حلال راضی بودی و به بیشتر از آن رضایت ندادی.
در اینجا بود که تاجر داستان را برایش تعریف کرد و آن طلاها را به او داد.
چوپان و ثروتمند:
مردی ساده چوپان شخصی ثروتمندی بود و هر روز در مقابل چوپانی اش پنج درهم از او دریافت می کرد.
یک روز صاحب گوسفندان به چوپانش گفت:
می خواهم گوسفندانم را بفروشم چون می خواهم به مسافرت بروم و نیازی به نگهداری گوسفند و چوپان ندارم و می خواهم مزدت را نیز بپردازم.
پول زیادی به چوپان داد اما چوپان آن را نپذیرفت و مزد اندک خویش را که هر روز در مقابل چوپانی اش دریافت می کرد و باور داشت که مزد واقعی کارش است، ترجیح داد.
چوپان در مقابل حیرت زدگی صاحب گوسفندان، مزد اندک خویش را که پنج درهم بود دریافت کرد و به سوی خانه اش رفت.
چوپان بعد از آن روز که بی کار شده بود، دنبال کار می گشت اما شغلی پیدا نکرد ولی پول اندک چوپانی اش را نگه داشت و خرج نکرد به امید اینکه روزی به کارش آید.
در آن روستا که چوپان زندگی می کرد .
مرد تاجری بود که مردم پولشان را به او می دادند تا به همراه کاروان تجارتی خویش کالای مورد نیاز آنها را برایشان خریداری کند.
هنگامی که وعده سفرش فرا رسید ، مردم مثل همیشه پیش او رفتند و هر کس مقداری پول به او داد و کالای مورد نیاز خویش را از او طلب کرد.
چوپان هم به این فکر افتاد که پنج درهمش را به او بدهد تا برایش چیز سودمندی خرید کند
لذا او نیز به همراه کسانی که نزد تاجر رفته بودند، رفت.
هنگامی که مردم از نزد تاجر رفتند ، چوپان پنج درهم خویش را به او داد.
تاجر او را مسخره کرد و خنده کنان به او گفت:
با پنج درهم چه چیزی می توان خرید؟
چوپان گفت:
آن را با خودت ببر هر چیز پنج درهمی دیدی برایم خرید کن.
تاجر از کار او تعجب کرد و گفت:
من به نزد تاجران بزرگی می روم و آنان هیچ چیزی را به پنج درهم نمی فروشند؛ آنان چیزهای گران قیمت می فروشند.
اما چوپان بسیار اصرار کرد و در پی اصرار وی تاجر خواسته اش را پذیرفت.
تاجر برای انجام تجارتش به مقصدی که داشت رسید و مطابق خواسته ی هر یک از کسانی که پولی به او داده بودند ما یحتاج آنان را خریداری کرد.
هنگام برگشت که مشغول بررسی حساب و کتابش بود ، بجز پنج درهم چوپان چیزی باقی نمانده بود و بجز یک گربه ی چاق چیز دیگری که پنج درهم ارزش داشته باشد نیافت که برای آن چوپان خریداری کند.
صاحب آن گربه می خواست آن را بفروشد تا از شرش رها شود ، تاجر آن را بحساب چوپان خرید و به سوی شهرش بر می گشت.
در مسیر بازگشت از میان روستایی گذشت ، خواست مقداری در آن روستا استراحت کند ، هنگامی که داخل روستا شد ، مردم روستا گربه را دیدند و از تاجر خواستند که آن گربه را به آنان بفروشد .
تاجر از اصرار مردم روستا برای خریدن گربه از وی حیرت زده شد.
از آنان پرسید:
دلیل اصرارتان برای خریدن این گربه چیست؟
مردم روستا گفتند:
ما از دست موشهایی که همه زراعتهای ما را می خورند مورد فشار قرار گرفته ایم که چیزی برای ما باقی نمی گزارند.
و مدتی طولانی است که به دنبال یک گربه هستیم تا برای از بین برن موشها ما را کمک کند.
آنان برای خریدن آن گربه از تاجر به مقدار وزن آن طلا اعلام آمادگی کردند .
هنگامی که تاجر از تصمیم آنان اطمینان حاصل کرد، با خواسته آنان موافقت کرد که گربه را به مقدار وزن آن طلا بفروشد.
چنین شد و تاجر به شهر خویش برگشت ، مردم به استقبالش رفتند و تاجر امانت هر کسی را به صاحبش داد تا اینکه نوبت چوپان رسید.
تاجر با او تنها شد و او را به الله قسم داد تا راز آن پنج درهم را به او بگوید که آن را از کجا بدست آورده است؟
چوپان از پرسش های تاجر تعجب کرد اما داستان را بطور کامل برایش تعریف نمود.
تاجر شروع به بوسیدن چوپان کرد در حالی که گریه می کرد و می گفت: الله در عوض بهتر از آن را به تو داد چرا که تو به روزی حلال راضی بودی و به بیشتر از آن رضایت ندادی.
در اینجا بود که تاجر داستان را برایش تعریف کرد و آن طلاها را به او داد.
👏5👍4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌹 دعای هنگام غم و اندوه:
#پناهگاه_مسلمان
🎙گوینده: ماموستا ادریس شریفپور
🤲 الله به شنونده و نشر دهنده جزای خیر دهد
عضو کانال بشید تا بقیه کلیپ های ما رو ببینید.👍
💫
↶ '•🌿💫•'
@rehrovan
#پناهگاه_مسلمان
🎙گوینده: ماموستا ادریس شریفپور
🤲 الله به شنونده و نشر دهنده جزای خیر دهد
عضو کانال بشید تا بقیه کلیپ های ما رو ببینید.👍
💫
↶ '•🌿💫•'
@rehrovan
🌹رهروان دین🌹
#حدیث #مهدی 🔹حَتَّى إِنَّ الطَّائِرَ لَيَمُرُّ بِجَنَبَاتِهِمْ، فَمَا يُخَلِّفُهُمْ حَتَّى يَخِرَّ مَيْتًا، فَيَتَعَادُّ بَنُو الْأَبِ، كَانُوا مِائَةً، فَلَا يَجِدُونَهُ بَقِيَ مِنْهُمْ إِلَّا الرَّجُلُ الْوَاحِدُ، فَبِأَيِّ غَنِيمَةٍ يُفْرَحُ؟» 📚صحيح مسلم…
#حدیث
#مهدی
🔹أَنَّ النَّبِيَّ ﷺ قَالَ: «سَمِعْتُمْ بِمَدِينَةٍ جَانِبٌ مِنْهَا فِي الْبَرِّ وَجَانِبٌ مِنْهَا فِي الْبَحْرِ؟» قَالُوا: نَعَمْ، يَا رَسُولَ اللهِ قَالَ: لَا تَقُومُ السَّاعَةُ حَتَّى يَغْزُوَهَا سَبْعُونَ أَلْفًا مِنْ بَنِي إِسْحَاقَ، فَإِذَا جَاءُوهَا نَزَلُوا، فَلَمْ يُقَاتِلُوا بِسِلَاحٍ وَلَمْ يَرْمُوا بِسَهْمٍ، قَالُوا: لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ وَاللهُ أَكْبَرُ، فَيَسْقُطُ أَحَدُ ... ثُمَّ يَقُولُوا الثَّانِيَةَ: لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ وَاللهُ أَكْبَرُ، فَيَسْقُطُ جَانِبُهَا الْآخَرُ، ثُمَّ يَقُولُوا الثَّالِثَةَ: لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ وَاللهُ أَكْبَرُ، فَيُفَرَّجُ لَهُمْ، فَيَدْخُلُوهَا فَيَغْنَمُوا، فَبَيْنَمَا هُمْ يَقْتَسِمُونَ الْمَغَانِمَ، إِذْ جَاءَهُمُ الصَّرِيخُ، فَقَالَ: إِنَّ الدَّجَّالَ قَدْ خَرَجَ، فَيَتْرُكُونَ كُلَّ شَيْءٍ وَيَرْجِعُونَ.»
📚صحیح مسلم 2920
🔸پیامبر ﷺ فرمودند: آیا خبر شهری را شنیدهاید که از یک طرف خشکی است و طرف دیگر دریاست؟ گفتند: بله یا رسول الله ! پیامبر فرمودند: قیامت برپا نمیشود تا هفتاد هزار نفر از بنی اسحاق (فرقهای از غرب) برای نبرد (به آن شهر) میروند، وقتی که رسیدند از اسبهای خود پیاده میشوند، نه با شمشیر میجنگند نه تیری میاندازند، بلکه (وقتی قسطنطنیه را محاصره میکنند) میگویند: لا اله الا الله و الله اکبر، قسمتی از دیوار قلعه فرو میریزد، دوباره برای بار دوم میگویند: لا اله الا الله و الله اکبر ، قسمتی دیگر از دیوار فرو میریزد، برای بار سوم هم میگویند: لا اله الا الله و الله اکبر، و خداوند گشایش را برایشان حاصل میکند و داخل قسطنطنیه میشوند، و غنیمتها را تقسیم میکنند. و بعد از آن فریاد بلند میشود : که دجال آمده است و مسلمانان تمام چیزها را ول میکنند و برمیگردند.
#مهدی
🔹أَنَّ النَّبِيَّ ﷺ قَالَ: «سَمِعْتُمْ بِمَدِينَةٍ جَانِبٌ مِنْهَا فِي الْبَرِّ وَجَانِبٌ مِنْهَا فِي الْبَحْرِ؟» قَالُوا: نَعَمْ، يَا رَسُولَ اللهِ قَالَ: لَا تَقُومُ السَّاعَةُ حَتَّى يَغْزُوَهَا سَبْعُونَ أَلْفًا مِنْ بَنِي إِسْحَاقَ، فَإِذَا جَاءُوهَا نَزَلُوا، فَلَمْ يُقَاتِلُوا بِسِلَاحٍ وَلَمْ يَرْمُوا بِسَهْمٍ، قَالُوا: لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ وَاللهُ أَكْبَرُ، فَيَسْقُطُ أَحَدُ ... ثُمَّ يَقُولُوا الثَّانِيَةَ: لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ وَاللهُ أَكْبَرُ، فَيَسْقُطُ جَانِبُهَا الْآخَرُ، ثُمَّ يَقُولُوا الثَّالِثَةَ: لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ وَاللهُ أَكْبَرُ، فَيُفَرَّجُ لَهُمْ، فَيَدْخُلُوهَا فَيَغْنَمُوا، فَبَيْنَمَا هُمْ يَقْتَسِمُونَ الْمَغَانِمَ، إِذْ جَاءَهُمُ الصَّرِيخُ، فَقَالَ: إِنَّ الدَّجَّالَ قَدْ خَرَجَ، فَيَتْرُكُونَ كُلَّ شَيْءٍ وَيَرْجِعُونَ.»
📚صحیح مسلم 2920
🔸پیامبر ﷺ فرمودند: آیا خبر شهری را شنیدهاید که از یک طرف خشکی است و طرف دیگر دریاست؟ گفتند: بله یا رسول الله ! پیامبر فرمودند: قیامت برپا نمیشود تا هفتاد هزار نفر از بنی اسحاق (فرقهای از غرب) برای نبرد (به آن شهر) میروند، وقتی که رسیدند از اسبهای خود پیاده میشوند، نه با شمشیر میجنگند نه تیری میاندازند، بلکه (وقتی قسطنطنیه را محاصره میکنند) میگویند: لا اله الا الله و الله اکبر، قسمتی از دیوار قلعه فرو میریزد، دوباره برای بار دوم میگویند: لا اله الا الله و الله اکبر ، قسمتی دیگر از دیوار فرو میریزد، برای بار سوم هم میگویند: لا اله الا الله و الله اکبر، و خداوند گشایش را برایشان حاصل میکند و داخل قسطنطنیه میشوند، و غنیمتها را تقسیم میکنند. و بعد از آن فریاد بلند میشود : که دجال آمده است و مسلمانان تمام چیزها را ول میکنند و برمیگردند.
❤1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✅ بزرگی دو رکعت نماز سنت قبل از صبح......
الله به همگیمون توفیق بده بر مداومت خواندنش🤲🩵
بهترین ها راباماتجربه کنید😍👇.
🦋
↶ '•🌿🦋•'
@rehrovan
الله به همگیمون توفیق بده بر مداومت خواندنش🤲🩵
بهترین ها راباماتجربه کنید😍👇.
🦋
↶ '•🌿🦋•'
@rehrovan
Forwarded from ختم
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
😇
🩵🪴«.. از خدا میخواهم که صبح وعاقبت من و شما را به خیر و برکت قرار دهد و همه نگرانیهای ما را برطرف کند و ما را اهل بهشت قرار دهد..
الحمدلله برای صبحی که میآید ومیشنویم و میبینیم».
حمد و ستایش برای خورشیدی که طلوع کرد و ما ایمان آوردیم و سپاسگزاریم.»
«خدایا شیرینی زندگی و بهترین انفاق و روزی فراوان و آرامش خاطر و جامه عافیت و عاقبت به خیر را به ما عطا فرما».🤲🌸
🩵🪴«.. از خدا میخواهم که صبح وعاقبت من و شما را به خیر و برکت قرار دهد و همه نگرانیهای ما را برطرف کند و ما را اهل بهشت قرار دهد..
الحمدلله برای صبحی که میآید ومیشنویم و میبینیم».
حمد و ستایش برای خورشیدی که طلوع کرد و ما ایمان آوردیم و سپاسگزاریم.»
«خدایا شیرینی زندگی و بهترین انفاق و روزی فراوان و آرامش خاطر و جامه عافیت و عاقبت به خیر را به ما عطا فرما».🤲🌸
❤1
«وَسَارِعُواإِلَىمَغْفِرَةٍمِّنرَّبِّكُمْوَجَنَّةٍ
عَرْضُهَاالسَّمَوَاتُوَالْأَرْضُأُعِدَّتْلِلْمُتَّقِينَ»
[آلعمران: ۱۳۳]🌱
{وبهسویآمرزشپروردگارتانوبهشتیبشتابید
کهگسترهآنبهاندازه)آسمانهاوزمیناست
(و)برایپرهیزگارانمهیاشدهاست.}🌸
بشتابید،زیرامرگمنتظرنمیماند!!
فرداتوبهمیکنم،ازفردابهتلاوتقرآنمشغول
میشوم،ازفردابرنامهرژیمغذاییخودمرا
شروعمیکنم و...
فردامیآید،امابههیچیکازبرنامه
هایمانعملنمیکنیم!
ماآرزوهایدورودرازیداریم،
زیراتصورمیکنیممرگماندوراست!
افرادیکهدریکچشمبرهمزدنمردند
نیزچنینتصوریداشتند!
بشتابیدامروزوفرداکردن،فقطعمرتانرا
تباهمیسازد...
صنابحیمیگوید:برایدیداررسولاللهﷺ،
ازیمنراهیمدینهشدیم،وقتیبهمدینهرسیدیم
بهماخبردادندکهپیامبرپنجروزپیش
فوتنمودهاست،
بخاطرپنجروزتاخیرسعادتهمصحبتی
بارسولاللهﷺراازدستدادند.🥹🥀!!
پسبشتابید،چهبسالحظهایدرنگ
شماراازبهشتمحرومسازدا...
📜رسایلالقرآن - ادهم شرقاوی🌱
بهترین ها راباماتجربه کنید😍👇.
🦋
↶ '•🌿🦋•'
@rehrovan
عَرْضُهَاالسَّمَوَاتُوَالْأَرْضُأُعِدَّتْلِلْمُتَّقِينَ»
[آلعمران: ۱۳۳]🌱
{وبهسویآمرزشپروردگارتانوبهشتیبشتابید
کهگسترهآنبهاندازه)آسمانهاوزمیناست
(و)برایپرهیزگارانمهیاشدهاست.}🌸
بشتابید،زیرامرگمنتظرنمیماند!!
فرداتوبهمیکنم،ازفردابهتلاوتقرآنمشغول
میشوم،ازفردابرنامهرژیمغذاییخودمرا
شروعمیکنم و...
فردامیآید،امابههیچیکازبرنامه
هایمانعملنمیکنیم!
ماآرزوهایدورودرازیداریم،
زیراتصورمیکنیممرگماندوراست!
افرادیکهدریکچشمبرهمزدنمردند
نیزچنینتصوریداشتند!
بشتابیدامروزوفرداکردن،فقطعمرتانرا
تباهمیسازد...
صنابحیمیگوید:برایدیداررسولاللهﷺ،
ازیمنراهیمدینهشدیم،وقتیبهمدینهرسیدیم
بهماخبردادندکهپیامبرپنجروزپیش
فوتنمودهاست،
بخاطرپنجروزتاخیرسعادتهمصحبتی
بارسولاللهﷺراازدستدادند.🥹🥀!!
پسبشتابید،چهبسالحظهایدرنگ
شماراازبهشتمحرومسازدا...
📜رسایلالقرآن - ادهم شرقاوی🌱
بهترین ها راباماتجربه کنید😍👇.
🦋
↶ '•🌿🦋•'
@rehrovan
.🍬.
والپیپرگوشیتوقشنگ کن😍
آیا نگران هستی، در حالی که پروردگاری مهربان داری؟ آیا غمگین هستی، در حالی که کار تو به دست خداوند هست؟ آیا ناامید هستی، در حالی که تمام امیدت به اوست؟!🕊💛
به خودت اطمینان داشته باش، به پروردگارت توکل کن و تکرار کن: «خدا مرا کافی است...هیچ معبودی جز او نیست، بر او توکل کردهام و او پروردگار عرش عظیم است. . .🥹🤲🏻♥️
@rehrovan
والپیپرگوشیتوقشنگ کن😍
آیا نگران هستی، در حالی که پروردگاری مهربان داری؟ آیا غمگین هستی، در حالی که کار تو به دست خداوند هست؟ آیا ناامید هستی، در حالی که تمام امیدت به اوست؟!🕊💛
به خودت اطمینان داشته باش، به پروردگارت توکل کن و تکرار کن: «خدا مرا کافی است...هیچ معبودی جز او نیست، بر او توکل کردهام و او پروردگار عرش عظیم است. . .🥹🤲🏻♥️
@rehrovan
❤3