♠️ ♥️ ♣️ ♦️ ♠️ ♥️ ♣️ ♦️

فارسی ساز های مجموعه بازی رزیدنت اویل

شامل :
Resident Evil 0 HD
Resident Evil 2 Remake
Resident Evil 3 Remake
Resident Evil Revelations 2
Resident Evil 7 DLC Not e Hero
Resident Evil Village

تهیه‌کننده : دارینوس، گیم دوبله
ناشر : دارینوس، گیم دوبله
سکو : ویندوز

روش نصب : فارسی ساز ها رو در محل نصبی بازی نصب کرده و بازی ها را اجرا کنید

#Game
#Resident_Evil_0_HD
#Resident_Evil_2_Remake
#Resident_Evil_3_Remake
#Resident_Evil_Revelations_2
#Resident_Evil_7_DLC_Not_e_Hero
#Resident_Evil_Village
#Action

💯کانال هواداران کلر و کریس ردفیلد 💯

☣ ⚜ 🧚💣 ⚜ ☣

@Jill_Valentine_re3
@Resident_Redfield

♠️ ♥️ ♣️ ♦️ ♠️ ♥️ ♣️ ♦️

مانگای Death island اپیزود صفر




#manga #comic #کمیک


💯کانال هواداران کلر و کریس ردفیلد 💯

☣ ⚜ 🧚💣 ⚜ ☣

کارنا لسپرو(Karena LesPeroux)
اسم رمز Lupo


زادروز: ۱۹۶۰

نژاد/ملیت: سفیدپوست-فرانسوی

گروه خونی: AB

سمت: رهبر، تهاجم

کارنا لسپرو مأموری باتجربه از نیروهای ویژه فرانسه بود که پس از بازنشستگی تصمیم گرفت زندگی خانوادگی تشکیل دهد. اما همسرش مردی خشن بود و او برای حفظ فرزندانش این رفتار را تحمل می‌کرد. زمانی که همسرش یکی از کودکانشان را آزار داد، لسپرو او را با دستان خالی کشت.

پس از تبرئه شدن در دادگاه، او به‌عنوان مادر مجرد تلاش کرد فرزندانش را بزرگ کند، اما به دلیل مشکلات مالی موفق نشد. غرایز نظامی‌اش همچنان در وجودش بود، بنابراین به‌عنوان یک مزدور به کار بازگشت تا هزینه‌های زندگی را تأمین کند.

در آستانه شیوع ویروسی مرگبار در راکون سیتی، شرکت آمبرلا او را به‌عنوان رهبر گروهی از نیروهای ویژه استخدام کرد. او متخصص تاکتیک‌های هجومی و استفاده از سلاح بود و از اعضای گروه همان انضباطی را انتظار داشت که از فرزندانش. با این حال، رابطه عاطفی او با تیمش باعث شد آن‌ها او را "مادر گرگ‌ها" بنامند.

Vector
نام واقعی: محرمانه

زادروز: ۱۹۶۰

نژاد/ملیت: زردپوست-ژاپنی

گروه خونی: +O

سمت: شناسایی

وکتور نام‌رمز یکی از مأموران نخبه در سرویس امنیتی آمبرلا بود که در گروه ویژه‌ای تحت عنوان "گله‌ی گرگ‌ها" فعالیت می‌کرد. او که در دهه ۱۹۶۰ متولد شده و اصالتی ژاپنی داشت، به‌عنوان نیروی شناسایی و نفوذ در تیم دلتا منصوب شد. لباس او دارای فناوری استتار فعال بود که امکان نامرئی شدن موقت و تقلید از ظاهر دیگران را فراهم می‌کرد. او تحت آموزش هانک و چند استاد ژاپنی، مهارت بالایی در هنرهای رزمی و نبرد با چاقو کسب کرد.

در سال ۱۹۹۸، پس از شیوع ویروس T در راکون سیتی، تیم وکتور مأمور شد تا تمام شواهدی را که می‌توانست شرکت آمبرلا را افشا کند، از بین ببرد و هر کسی را که مانع آن‌ها شود، از جمله مأموران پلیس، سربازان دولت آمریکا و بازماندگان راکون سیتی، نابود کند.

پیش از این، وکتور همراه با تیمش برای کمک به هانک و تیم آلفا به یک مرکز تحقیقاتی زیرزمینی در راکون سیتی فرستاده شد تا نمونه‌ای از ویروس G را از دکتر ویلیام برکین، دانشمند خائن آمبرلا، به دست آورند. هرچند مأموریت موفقیت‌آمیز بود، اما برکین که خود را به ویروس آلوده کرده بود، به آن‌ها حمله کرد و بیشتر اعضای تیم آلفا را کشت. هانک دستور داد وکتور و اعضای ولف‌پک عقب‌نشینی کنند و خود برای اتمام مأموریت باقی ماند.

پس از نابودی راکون سیتی بر اثر ویروس T، شرکت آمبرلا تیم وکتور را دوباره به شهر اعزام کرد تا هرگونه شواهدی از دست داشتن این شرکت در این فاجعه را پاک کنند. این مأموریت شامل از بین بردن بازماندگان و هرگونه مدرک درباره آزمایش‌های غیرقانونی و تسلیحات بیولوژیکی آمبرلا بود.

میکائلا اشنایدر (Michaela Schneider)
اسم رمز Bertha



زادروز: ۱۹۶۴

نژاد/ملیت: سفیدپوست/آلمانی

گروه خونی: +B

سمت: پزشک میدانی

میکائلا اشنایدر با نام‌رمز "برتا" یکی از مأموران سرویس امنیتی آمبرلا بود که در سال ۱۹۹۸ به‌عنوان پزشک میدانی به تیم دلتا (گله‌ی گرگ‌ها) پیوست.

او پیش از پیوستن به آمبرلا، مهارت‌های فوق‌العاده‌ای به‌عنوان یک پزشک آلمانی کسب کرد، اما برخلاف مهارت بالایش در درمان، هیچ ارزشی برای جان انسان‌ها قائل نبود. او از ترساندن بیمارانش با توضیح میزان دردی که قرار بود تحمل کنند، لذت می‌برد و اغلب از بیهوشی استفاده نمی‌کرد.

پس از اخراج از خدمت، اشنایدر نتوانست خود را با جامعه تطبیق دهد و به دلیل بی‌رحمی‌اش، برای حرفه پزشکی در دنیای غیرنظامی مناسب نبود. اما همین ویژگی‌ها باعث شد آمبرلا او را به‌عنوان پزشکی بی‌احساس و بدون اصول اخلاقی به خدمت بگیرد. او علاوه بر کار برای آمبرلا، مهارت‌هایش را در شکنجه و بازجویی حرفه‌ای نیز به کار گرفت و روش‌هایی برای ایجاد درد شدید بدون کشتن فرد توسعه داد که به او امکان می‌داد بازجویی‌ها را بارها تکرار کند.

در سال ۱۹۹۸، برتا به تیم جدید دلتا ملحق شد که پس از نابودی تیم قبلی دوباره سازماندهی شده بود. او در مأموریت بازیابی ویروس G در کنار تیم هانک همکاری کرد و پس از شیوع ویروس T در راکون سیتی، همراه با تیمش برای نابود کردن شواهد و بازماندگان به شهر اعزام شد.

ولادیمیر بودروفسکی(Vladimir Bodrovski)
نام رمز Spectre


زادروز: ۱۹۶۴

نژاد/ملیت: سفیدپوست-روسی

گروه خونی: -AB

سمت: متخصص نظارت

ولادیمیر بودروفسکی با نام‌رمز "اسپکتر" یکی از اعضای سرویس امنیتی آمبرلا بود که به دلیل مهارت بالایش در تیراندازی و شناسایی شناخته می‌شد. او از یک دستگاه پیشرفته مشابه عینک استفاده می‌کرد که قابلیت دید در شب، حرارتی و مشاهده از میان دیوارها را داشت.

پیش از پیوستن به آمبرلا، او در نیروهای امنیتی اتحاد جماهیر شوروی فعالیت می‌کرد و به دلیل نداشتن ویژگی‌های برجسته‌ی فیزیکی یا اجتماعی، به‌راحتی می‌توانست در هر موقعیتی نامرئی بماند. اما کار او در دنیای اطلاعاتی، او را با محافل تبهکاری آشنا کرد و خیلی زود از این ارتباطات برای باج‌گیری و منافع شخصی استفاده کرد. این اقدامات در نهایت باعث شد که تحت تعقیب مقامات روسیه قرار گیرد و مجبور به فرار از کشور شود.

پس از فرار، اسپکتر به آمبرلا پیوست و توانایی‌هایش در نظارت و جاسوسی باعث شد که همواره اطلاعات مهمی را در اختیار شرکت قرار دهد و در مأموریت‌های ولف‌پک، آن‌ها را یک قدم جلوتر از دشمنانشان نگه دارد.

در جریان شیوع ویروس T در راکون سیتی، او به همراه اعضای تیمش به شهر اعزام شد تا تمام شواهدی را که می‌توانست آمبرلا را افشا کند، از بین ببرد و هر شاهدی را که از عملیات آن‌ها اطلاع داشت، ساکت کند.

کریستین یاماتا(Christine Yamata)
اسم رمز Four eyes


زادروز: ۱۹۷۰

نژاد/ملیت: ژاپنی آمریکایی

گروه خونی: -A

سمت: ویروس شناس

کریستین یاماتا با نام‌رمز "فور آیز" یکی از مأموران سرویس امنیتی آمبرلا و ویروس‌شناسی ماهر بود که در مأموریت ولف‌پک در راکون سیتی حضور داشت. او به‌عنوان دانشمند میدانی تیم فعالیت می‌کرد و علاقه‌ی خاصی به سلاح‌های زیستی آمبرلا داشت.

او از کودکی شیفته‌ی علم بود، اما به دلیل این علاقه‌ی افراطی، مهارت‌های اجتماعی‌اش بسیار ضعیف شد و نسبت به احساسات انسانی کاملاً بی‌تفاوت بود. او انسان‌ها را فقط به‌عنوان میزبان‌های ویروس‌ها می‌دید و تنها انگیزه‌اش برای پیوستن به آمبرلا، مطالعه‌ی ویروس‌های کشنده و آزمایش روی آن‌ها بود.

فور آیز بدون هیچ عذاب وجدانی روی انسان‌های زنده آزمایش می‌کرد و بارها در مأموریت‌ها دیده شده که روی زخمی‌ها و حتی اسرا آزمایش انجام داده است. این رفتار گاهی باعث ایجاد مشکل در مأموریت‌های تیم می‌شد، اما دانش بی‌نظیر او در زمینه‌ی ویروس‌شناسی باعث شد همچنان به‌عنوان یک مهره‌ی کلیدی در آمبرلا باقی بماند.

هکتور هیورز(Hector Hivers)
نام رمز Beltway


زادروز: ۱۹۶۹

نژاد/ملیت: هیسپانیک-پورتوریکن

گروه خونی: -B

سمت: تخریب چی

هکتور هیورز با نام‌رمز "بلت‌وی" یکی از اعضای سرویس امنیتی آمبرلا و متخصص مواد منفجره بود. او بدنی تنومند داشت، زرهی سنگین می‌پوشید و یک پای مصنوعی داشت.

بیوگرافی:

او اهل پورتوریکو بود و از کودکی متوجه شد که خنداندن دیگران راهی برای جلب اعتماد و دوستی است. اما با گذر زمان، شوخی‌هایش خشن‌تر و تحقیرآمیزتر شد. زمانی که فهمید مواد منفجره می‌توانند بخشی از شوخی‌هایش باشند، مسیر آینده‌اش مشخص شد. او به ارتش پیوست تا علاقه‌اش را دنبال کند، اما به دلیل عدم کنترل رفتار، از خدمت با بی‌آبرویی اخراج شد و تقریباً به دادگاه نظامی کشیده شد.

بلت‌وی هیچ احساس همدردی‌ای نداشت و متوجه شد که توانایی‌هایش برای آمبرلا ایده‌آل است، البته تا زمانی که تحت کنترل باقی بماند.

شخصیت:

بلت‌وی طنزپردازترین عضو تیم ولف‌پک بود و اغلب در موقعیت‌های مختلف جوک می‌گفت، اما شوخی‌هایش تیره و بی‌رحمانه بودند. او نفرت خاصی از کارفرمایان قبلی‌اش داشت و هنگام مواجهه با سربازان نیروهای ویژه، با تحقیر درباره‌ی آن‌ها صحبت می‌کرد. همچنین او بیشترین میزان فحاشی را در میان اعضای ولف‌پک داشت و تقریباً در تمام مکالماتش ناسزا می‌گفت.

تیراندازی با یک چشم باز یا دو چشم باز؟(از وبسایت The range 702)



چگونه با یک چشم باز تیراندازی کنیم؟

بیایید با روشی که برای افراد تازه‌کار آشناتر است شروع کنیم: بستن یک چشم و نگاه کردن از طریق دوربین یا مگسک با چشم باز. اینکه کدام چشم را ببندید بستگی به این دارد که شما راست‌دست هستید یا چپ‌دست، اما معمولاً باید چشم غالب، که نزدیک‌تر به اسلحه است، باز باشد.


مزایای تیراندازی با یک چشم باز چیست؟

دلیل اینکه اکثر مردم این روش را یاد می‌گیرند این است که کاملاً طبیعی به نظر می‌رسد. بیشتر ما یک چشم غالب داریم، که بدون وارد شدن به جزئیات فنی، چشم قوی‌تر در پردازش داده‌های بصری و ارسال آن‌ها به مغز است.

علاوه بر این، بستن یک چشم باعث می‌شود تمرکز شما فقط روی نشانه‌گیری یا آنچه در دوربین می‌بینید باشد و سایر عوامل مزاحم حذف شوند.


آیا تیراندازی با یک چشم باز معایبی دارد؟

مزیتی که در بالا ذکر شد، از دیدگاه تعداد زیادی از مربیان و کارشناسان تیراندازی، می‌تواند یک نقطه‌ضعف باشد. بسیاری از افراد برای دفاع شخصی یا شکار تفریحی، تمرین تیراندازی می‌کنند. در این شرایط، دیدن محیط اطراف بسیار مهم است.

اگرچه تمرکز روی یک نقطه آسان‌تر است، اما بستن یک چشم میدان دید شما را به شدت کاهش می‌دهد و توانایی شما در مشاهده محیط اطراف را محدود می‌کند.


چه زمانی بهتر است با یک چشم باز تیراندازی کنیم؟

زمانی بود که تیراندازی با یک چشم باز تنها روش توصیه‌شده بود. امروزه این روش بیشتر به‌عنوان یک سبک سنتی شناخته می‌شود. بااین‌حال، استفاده از یک چشم بسته بیشتر به نوع اسلحه و دوربین بستگی دارد.

اگر از اسلحه‌های کوچک مانند تپانچه استفاده می‌کنید، بستن یک چشم مفیدتر است، مخصوصاً در تیراندازی به اهدافی با فاصله دورتر.
به‌عنوان مثال، اگر هدف شما در فاصله ۵۰ یاردی قرار دارد و از یک کلت استفاده می‌کنید، نگه داشتن یک چشم باز بهترین گزینه است.


استفاده از چشم غالب در تیراندازی

ترفند کلیدی در تیراندازی با یک چشم بسته، شناسایی چشم غالب شما است. مغز انسان از یک چشم اطلاعات بیشتری دریافت می‌کند، و وظیفه شما این است که بفهمید کدام چشم بهتر است باز بماند.


چگونه چشم غالب خود را تشخیص دهیم؟

برای تشخیص چشم غالب، مراحل زیر را انجام دهید:

1. دست‌های خود را به جلو بکشید.


2. با انگشتان شست و اشاره خود یک مثلث ایجاد کنید.


3. یک شیء دور (مانند ساعت دیواری یا دستگیره در) را در مرکز این مثلث قرار دهید.


4. چشم چپ خود را ببندید. اگر شیء همچنان در مرکز مثلث باقی بماند، شما راست‌چشم هستید. اگر دستان شما بخشی از شیء را بپوشانند، شما چپ‌چشم هستید.



این آزمایش به‌عنوان "سایتینگ" (Sighting) شناخته می‌شود و به‌راحتی برای هرکسی قابل انجام است. روش‌های پیشرفته‌تری نیز وجود دارند که از دستگاه‌های خاصی برای تعیین چشم غالب استفاده می‌کنند.

نکته: حتماً این آزمایش را انجام دهید، فارغ از اینکه چپ‌دست یا راست‌دست هستید. اگرچه اکثر افراد راست‌دست، راست‌چشم هستند، اما تنها ۶۷٪ از آن‌ها در این گروه قرار می‌گیرند.

چگونه با دو چشم باز تیراندازی کنیم؟

تمرکز روی اسلحه درحالی‌که مردی با هر دو چشم باز شلیک می‌کند.

1. ابتدا مانند همیشه نشانه‌گیری کنید، اما با یک چشم کمی بسته.


2. سپس چشمی را که بسته‌اید کاملاً باز کنید.


3. روی چشم غالب خود تمرکز کنید، درحالی‌که هر دو چشم باز هستند.


4. در ابتدا، چند بار پلک زدن با چشم غیرفعال کمک می‌کند تا به این حالت عادت کنید.



اگر از عینک ایمنی استفاده می‌کنید (که همیشه باید این کار را انجام دهید)، یک ترفند جالب این است که لنز چشم غیرفعال را با کمی بالم لب (Lip Balm) محو کنید. این کار باعث می‌شود مغز شما اثر دوبینی را نادیده بگیرد و به شما کمک می‌کند با هر دو چشم باز روی هدف تمرکز کنید.


مزایای تیراندازی با هر دو چشم باز چیست؟

مهم‌ترین و قابل توجه‌ترین مزیت تیراندازی با هر دو چشم باز، افزایش میدان دید است. شکارچیانی که آسمان یا افق را اسکن می‌کنند، می‌توانند اردکی را که در محدوده دید آن‌ها قرار دارد مشاهده کنند و همچنین اردک دیگری را که ۵۰ فوت دورتر است، برای شلیک بعدی شناسایی کنند.

تیراندازی با هر دو چشم باز به طور قابل توجهی تکرارپذیری را افزایش می‌دهد و به شما امکان می‌دهد که بدون گیج شدن یا از دست دادن تمرکز، سریعاً به هدف بعدی منتقل شوید.



معایب تیراندازی با هر دو چشم باز چیست؟

اگر به بستن یک چشم هنگام تیراندازی عادت کرده‌اید، عادت کردن به تیراندازی با هر دو چشم باز ممکن است کمی زمان ببرد. هنگام تمرین در میدان تیر، ممکن است وسوسه شوید که چشمتان را کمی یا کاملاً ببندید.

اما نگران نباشید! این وسوسه با تمرین و تمرکز تدریجی کاهش می‌یابد و در نهایت یاد می‌گیرید که با هر دو چشم باز به درستی نشانه‌گیری کنید.



چه زمانی بهتر است با هر دو چشم باز تیراندازی کنیم؟

افرادی که چشم و دست غالبشان در یک سمت است، راحت‌تر می‌توانند با هر دو چشم باز تیراندازی کنند. البته افراد دارای چیرگی متقاطع (یعنی کسانی که دست غالبشان با چشم غالبشان در یک سمت نیست) نیز می‌توانند با تکنیک‌های خاص این مهارت را یاد بگیرند.

بهترین زمان برای تیراندازی با هر دو چشم باز، زمانی است که به آگاهی محیطی بالاتری نیاز دارید. این روش باعث افزایش میدان دید محیطی و درک بهتر از عمق می‌شود.

این تکنیک برای شلیک به اهداف نزدیک یا موقعیت‌هایی که ممکن است تهدیدها و اهداف از جهات مختلف ظاهر شوند، ایده‌آل است. در شکار، بستن یک چشم می‌تواند شما را از دیدن حیوانات یا خطرات اطراف بازدارد.

همچنین تیراندازی با هر دو چشم باز، خستگی و فشار چشم را در جلسات تیراندازی طولانی کاهش می‌دهد.


چه نوع دوربینی برای تیراندازی با هر دو چشم باز مناسب‌تر است؟

سایت‌های نقطه قرمز (Red Dot) و رفلکس (Reflex Sight) بهترین گزینه‌ها برای تیراندازی با دو چشم باز هستند. این نوع دوربین‌ها نقطه نشانه‌گیری واضحی را فراهم می‌کنند، بدون اینکه میدان دید شما را مسدود کنند. این ترکیب برای افزایش آگاهی محیطی و باز نگه داشتن دید جانبی ایده‌آل است.