⭕ چگونگی مدیریت تعارض در تیمهای پروژه - بخش دوم
۲. ایجاد ارتباط باز
یکی از مؤثرترین روشها برای حل تعارض، ارتباط باز و شفاف است. تشویق اعضای تیم به بیان نگرانیها و دیدگاههای خود فضایی از اعتماد و احترام ایجاد میکند.
📌 تکنیکهای ارتباط مؤثر:
گوش دادن فعال: اطمینان حاصل کنید که همه طرفین احساس کنند که شنیده میشوند و به دیدگاههای آنها بدون قطع کردن توجه کنید. این نشان میدهد که به نظر آنها اهمیت میدهید.
شفافسازی انتظارات: بسیاری از سوءتفاهمها از انتظارات نامشخص ناشی میشوند. اطمینان حاصل کنید که نقشها، مسئولیتها و اهداف بهروشنی بیان شوند تا از سوءتفاهم جلوگیری شود.
استفاده از جملات "من": اعضای تیم را تشویق کنید که احساسات خود را با جملات "من" (مثل: «من احساس میکنم...») بیان کنند که به کاهش زبان سرزنش و دفاعی کمک میکند.
ایجاد فرهنگ ارتباط باز نه تنها به حل تعارضات موجود کمک میکند، بلکه از ایجاد تعارضات جدید نیز جلوگیری میکند.
✅ به مدرسه مدیریت پروژه بپیوندید👇
@project_school
۲. ایجاد ارتباط باز
یکی از مؤثرترین روشها برای حل تعارض، ارتباط باز و شفاف است. تشویق اعضای تیم به بیان نگرانیها و دیدگاههای خود فضایی از اعتماد و احترام ایجاد میکند.
گوش دادن فعال: اطمینان حاصل کنید که همه طرفین احساس کنند که شنیده میشوند و به دیدگاههای آنها بدون قطع کردن توجه کنید. این نشان میدهد که به نظر آنها اهمیت میدهید.
شفافسازی انتظارات: بسیاری از سوءتفاهمها از انتظارات نامشخص ناشی میشوند. اطمینان حاصل کنید که نقشها، مسئولیتها و اهداف بهروشنی بیان شوند تا از سوءتفاهم جلوگیری شود.
استفاده از جملات "من": اعضای تیم را تشویق کنید که احساسات خود را با جملات "من" (مثل: «من احساس میکنم...») بیان کنند که به کاهش زبان سرزنش و دفاعی کمک میکند.
ایجاد فرهنگ ارتباط باز نه تنها به حل تعارضات موجود کمک میکند، بلکه از ایجاد تعارضات جدید نیز جلوگیری میکند.
@project_school
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
⭕ چگونگی مدیریت تعارض در تیمهای پروژه - بخش سوم
3. تشویق به همکاری و حل مسئله
پس از ایجاد ارتباط باز، مهم است که همکاری و حل مسئله بهطور گروهی تقویت شود. بهجای تمرکز بر تعارض، توجه تیم را به یافتن راهحلهای مشترک معطوف کنید.
📌 استراتژیهای همکاری:
برگزاری جلسات طوفان فکری: جلسات ساختاریافتهای برگزار کنید که در آن اعضای تیم بتوانند برای حل تعارض ایدهپردازی کنند. این کار حس مالکیت و سرمایهگذاری در حل مشکل را افزایش میدهد.
تمرکز بر اهداف مشترک: اعضای تیم را به یادآوری اهداف کلی پروژه تشویق کنید، که میتواند توجه را از اختلافات فردی به سوی هدف مشترک هدایت کند.
ایجاد راهحلهای برد-برد: اعضای تیم را تشویق کنید تا به دنبال مصالحههایی باشند که به نفع همه باشد. حل مسئله بهصورت همکاری محور، روابط مثبت و همبستگی تیمی را تقویت میکند.
حل مسئله بهصورت گروهی، اعضای تیم را توانمند میکند و تعارض را به فرصتی برای رشد تبدیل میکند.
ایجاد فرهنگ ارتباط باز نه تنها به حل تعارضات موجود کمک میکند، بلکه از ایجاد تعارضات جدید نیز جلوگیری میکند.
✅ به مدرسه مدیریت پروژه بپیوندید👇
@project_school
3. تشویق به همکاری و حل مسئله
پس از ایجاد ارتباط باز، مهم است که همکاری و حل مسئله بهطور گروهی تقویت شود. بهجای تمرکز بر تعارض، توجه تیم را به یافتن راهحلهای مشترک معطوف کنید.
برگزاری جلسات طوفان فکری: جلسات ساختاریافتهای برگزار کنید که در آن اعضای تیم بتوانند برای حل تعارض ایدهپردازی کنند. این کار حس مالکیت و سرمایهگذاری در حل مشکل را افزایش میدهد.
تمرکز بر اهداف مشترک: اعضای تیم را به یادآوری اهداف کلی پروژه تشویق کنید، که میتواند توجه را از اختلافات فردی به سوی هدف مشترک هدایت کند.
ایجاد راهحلهای برد-برد: اعضای تیم را تشویق کنید تا به دنبال مصالحههایی باشند که به نفع همه باشد. حل مسئله بهصورت همکاری محور، روابط مثبت و همبستگی تیمی را تقویت میکند.
حل مسئله بهصورت گروهی، اعضای تیم را توانمند میکند و تعارض را به فرصتی برای رشد تبدیل میکند.
ایجاد فرهنگ ارتباط باز نه تنها به حل تعارضات موجود کمک میکند، بلکه از ایجاد تعارضات جدید نیز جلوگیری میکند.
@project_school
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
منشور پروژه فقط یک سند نیست، بلکه اساس فاز آغازین است که چارچوب و مسیر پروژه را مشخص میکند.
منشور پروژه یک سند رسمی، اغلب مختصر است که پروژه را بهطور کامل توصیف میکند، شامل اهداف، چگونگی انجام پروژه، و مشخص کردن ذینفعان. این سند به مدیر پروژه اختیار میدهد تا پروژه را آغاز کرده و منابع سازمانی را به آن اختصاص دهد.
توضیح دقیق اجزای منشور پروژه:
این اجزا به تدوین منشور پروژهای جامع و منسجم کمک میکنند که اساس پروژه را به وضوح و دقت تعیین میکند.
@project_school
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
⭕ چگونگی مدیریت تعارض در تیمهای پروژه - بخش چهارم
۴. تکنیکهای مذاکره برای حل تعارض
در برخی موارد، ممکن است مذاکره برای حل تعارض به شیوهای که برای هر دو طرف رضایتبخش باشد، ضروری باشد. مذاکره مؤثر شامل یافتن نقطه مشترکی است که نیازهای تمام ذینفعان را برآورده کند.
📌 تکنیکهای کلیدی مذاکره:
🔸 جدا کردن افراد از مسئله: تمرکز بر موضوع اصلی بهجای ویژگیهای شخصی طرفین باعث کاهش حالت دفاعی شده و امکان بحث سازندهتر را فراهم میکند.
🔸 انعطافپذیری و پذیرش سازش: در مذاکرات، ممکن است هر دو طرف نیاز به اعمال تغییراتی برای رسیدن به توافق داشته باشند. تشویق به انعطافپذیری و تفکر خلاقانه میتواند به یافتن راهحلهایی با منافع مشترک منجر شود.
🔸 استفاده از معیارهای عینی: تا حد امکان از دادهها، اهداف پروژه، یا دستورالعملهای تعیینشده استفاده کنید. معیارهای عینی به حذف تعصبات احساسی از فرایند کمک میکنند.
یک مذاکره موفق میتواند تنشها را کاهش داده و به پویایی تیمی سازندهتری منجر شود.
✅ به مدرسه مدیریت پروژه بپیوندید👇
@project_school
۴. تکنیکهای مذاکره برای حل تعارض
در برخی موارد، ممکن است مذاکره برای حل تعارض به شیوهای که برای هر دو طرف رضایتبخش باشد، ضروری باشد. مذاکره مؤثر شامل یافتن نقطه مشترکی است که نیازهای تمام ذینفعان را برآورده کند.
یک مذاکره موفق میتواند تنشها را کاهش داده و به پویایی تیمی سازندهتری منجر شود.
@project_school
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
برای نشان دادن وضعیت مدارک در پروژه های ساخت از تعداد زیادی مخفف استفاده می شود. در اینجا برخی از مخففهای متداول معرفی شده است:
APP – تأیید شده
ARR – نیاز به بررسی ناظر
APR – تأیید با اصلاحات
RFI – درخواست اطلاعات
NTS – مقیاسبندی نشده
R&R – ارسال مجدد و اصلاح
REJ – رد شده
FYI – جهت اطلاع
SD – طراحی شماتیک
DD – توسعه طراحی
CD – سند ساختوساز
MSDS – برگه اطلاعات ایمنی مواد
CoC – گواهی تطابق
PSI – مشخصات و اطلاعات محصول
AOR – ناظر ثبت شده
COR – درخواست تغییر
CO – دستور تغییر
AS – نقشه نهایی
NTP – اعلام شروع به کار
FCO – پایان نهایی
PCO – دستور تغییر احتمالی
این مخففها ممکن است در پروژهها کمی متفاوت باشند، اما در صنعت ساختوساز بهطور گستردهای برای سادهسازی فرآیند بررسی و تأیید و همچنین برای اطمینان از درک مشترک بین اعضای تیم استفاده میشوند.
@project_school
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
⭕️ فرآیند کنترل پروژه
بر اساس چارچوب TCM AACE، یک فرایند کنترل پروژه موثر بر روی چرخه کنترل PDCA، که همچنین به عنوان چرخه دمینگ شناخته می شود، ساخته شده است.
چرخه PDCA / Deming یک روش برای کنترل و بهبود مستمر محصولات و خدمات است.
مرحله اول فرایند کنترل پروژه، “برنامه ریزی پروژه” است. در مرحله برنامه ریزی، برنامه شما، تعریف و توسعه دامنه، زمان و هزینه و ارزیابی خطرات مرتبط با آن را تعیین می کنید.
پس از اجرای طرح در محل و ایجاد پایگاه های پروژه، شما کنترل پروژه را با ثبت و اندازه گیری هزینه واقعی و وضعیت برنامه اجرا می کنید. این همچنین شامل اندازه گیری پیشرفت، مدیریت تغییر، و همچنین مدیریت ریسک و احتمالات می باشد.
مرحله بعدی، اندازه گیری و ارزیابی عملکرد پروژه است. در این مرحله، شما اندازه گیری و نظارت بر هزینه و برنامه ریزی عملکرد در برابر خط مشی اولیه و ارزیابی سلامت پروژه خود را انجا می دهید.
در نهایت، وضعیت پروژه و هر گونه اقدامات اصلاحی یا پیشگیرانه توصیه شده به اعضای تیم پروژه از طریق گزارش های مختلف کنترل پروژه و نتایج ارائه می شود.
✅ به مدرسه مدیریت پروژه و ساخت بپیوندید👇
@project_school
بر اساس چارچوب TCM AACE، یک فرایند کنترل پروژه موثر بر روی چرخه کنترل PDCA، که همچنین به عنوان چرخه دمینگ شناخته می شود، ساخته شده است.
چرخه PDCA / Deming یک روش برای کنترل و بهبود مستمر محصولات و خدمات است.
مرحله اول فرایند کنترل پروژه، “برنامه ریزی پروژه” است. در مرحله برنامه ریزی، برنامه شما، تعریف و توسعه دامنه، زمان و هزینه و ارزیابی خطرات مرتبط با آن را تعیین می کنید.
پس از اجرای طرح در محل و ایجاد پایگاه های پروژه، شما کنترل پروژه را با ثبت و اندازه گیری هزینه واقعی و وضعیت برنامه اجرا می کنید. این همچنین شامل اندازه گیری پیشرفت، مدیریت تغییر، و همچنین مدیریت ریسک و احتمالات می باشد.
مرحله بعدی، اندازه گیری و ارزیابی عملکرد پروژه است. در این مرحله، شما اندازه گیری و نظارت بر هزینه و برنامه ریزی عملکرد در برابر خط مشی اولیه و ارزیابی سلامت پروژه خود را انجا می دهید.
در نهایت، وضعیت پروژه و هر گونه اقدامات اصلاحی یا پیشگیرانه توصیه شده به اعضای تیم پروژه از طریق گزارش های مختلف کنترل پروژه و نتایج ارائه می شود.
@project_school
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
⭕ چگونگی مدیریت تعارض در تیمهای پروژه - بخش پنجم
۵. استفاده از میانجیگری برای حل تعارضات پیچیده
هنگامی که تعارضات تشدید میشوند و نمیتوان آنها را درون سازمان حل کرد، ممکن است به میانجیگری نیاز باشد. میانجیگری شامل دعوت از یک شخص ثالث بیطرف برای تسهیل فرآیند حل تعارض است.
📌 نکات میانجیگری:
🔸 انتخاب یک میانجی بیطرف: میانجی باید فردی بیطرف و مورد احترام برای تمامی طرفهای درگیر باشد. این فرد میتواند یک مدیر ارشد یا میانجی خارجی با تجربه در حل تعارضات باشد.
🔸 ایجاد فضای امن برای گفتگو: اطمینان حاصل کنید که فرآیند میانجیگری در محیطی بیطرف و حمایتکننده برگزار شود که در آن همه طرفها احساس راحتی کنند و دیدگاههای خود را بیان کنند.
🔸 پیروی از فرآیند میانجیگری ساختاریافته: میانجی باید مکالمه را هدایت کرده و اطمینان حاصل کند که هر دو طرف بهطور مساوی فرصت بیان نگرانیها و تلاش برای یافتن راهحل مورد قبول هر دو طرف را داشته باشند.
میانجیگری بهویژه برای حل تعارضات عمیقی که موجب بنبست در تیم شدهاند مفید است.
✅ به مدرسه مدیریت پروژه بپیوندید👇
@project_school
۵. استفاده از میانجیگری برای حل تعارضات پیچیده
هنگامی که تعارضات تشدید میشوند و نمیتوان آنها را درون سازمان حل کرد، ممکن است به میانجیگری نیاز باشد. میانجیگری شامل دعوت از یک شخص ثالث بیطرف برای تسهیل فرآیند حل تعارض است.
میانجیگری بهویژه برای حل تعارضات عمیقی که موجب بنبست در تیم شدهاند مفید است.
@project_school
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
⭕ چگونگی مدیریت تعارض در تیمهای پروژه - بخش پایانی
۶. توسعه مهارتهای حل تعارض در تیم
پیشگیری بهتر از درمان است و یکی از بهترین روشها برای مدیریت تعارضات این است که تیم را به مهارتهای لازم برای حل تعارضات مجهز کنید. این کار نه تنها اعضای تیم را توانمند میکند، بلکه به حفظ هماهنگی در بلندمدت نیز کمک میکند.
📌 آموزش حل تعارض:
🔸 آموزش هوش هیجانی (EQ): هوش هیجانی به اعضای تیم کمک میکند تا احساسات خود را مدیریت کرده و در مواجهه با تعارضات به شکلی سازندهتر واکنش نشان دهند.
🔸 آموزش استراتژیهای حل تعارض: کارگاههایی در زمینه تکنیکهای ارتباطی، گوش دادن فعال و حل مسئله بهصورت همکاری برگزار کنید تا اعضای تیم ابزارهای لازم برای حل تعارضات را بهخوبی داشته باشند.
🔸 تعیین قوانین برای تعاملات تیمی: دستورالعملهای مشخصی برای نحوه تعامل اعضای تیم تعیین کنید؛ مثلاً تشویق به گفتوگوی محترمانه و رسیدگی به تعارضات در مراحل اولیه پیش از تشدید آنها.
با ایجاد فرهنگی برای حل تعارض بهطور پیشگیرانه، میتوانید تیم پروژهای مستحکمتر و هماهنگتر ایجاد کنید.
💢 نتیجهگیری
تعارضات در هر تیم پروژهای اجتنابناپذیر هستند، اما با داشتن استراتژیهای مناسب، میتوان آنها را بهطور سازنده مدیریت کرد. با ایجاد ارتباط باز، تشویق به حل مسئله بهصورت همکاری، و استفاده از مذاکره و میانجیگری در مواقع ضروری، مدیران پروژه میتوانند تعارضات را به فرصتهایی برای رشد و نوآوری تبدیل کنند. توسعه مهارتهای حل تعارض در تیم، موفقیت بلندمدت را تضمین کرده و محیط کاری مثبتی ایجاد میکند که در آن هر عضو تیم احساس میکند شنیده و ارزشمند است.
قسمت های قبلی: بخش اول، بخش دوم، بخش سوم، بخش چهارم، بخش پنجم
✅ به مدرسه مدیریت پروژه بپیوندید👇
@project_school
۶. توسعه مهارتهای حل تعارض در تیم
پیشگیری بهتر از درمان است و یکی از بهترین روشها برای مدیریت تعارضات این است که تیم را به مهارتهای لازم برای حل تعارضات مجهز کنید. این کار نه تنها اعضای تیم را توانمند میکند، بلکه به حفظ هماهنگی در بلندمدت نیز کمک میکند.
با ایجاد فرهنگی برای حل تعارض بهطور پیشگیرانه، میتوانید تیم پروژهای مستحکمتر و هماهنگتر ایجاد کنید.
تعارضات در هر تیم پروژهای اجتنابناپذیر هستند، اما با داشتن استراتژیهای مناسب، میتوان آنها را بهطور سازنده مدیریت کرد. با ایجاد ارتباط باز، تشویق به حل مسئله بهصورت همکاری، و استفاده از مذاکره و میانجیگری در مواقع ضروری، مدیران پروژه میتوانند تعارضات را به فرصتهایی برای رشد و نوآوری تبدیل کنند. توسعه مهارتهای حل تعارض در تیم، موفقیت بلندمدت را تضمین کرده و محیط کاری مثبتی ایجاد میکند که در آن هر عضو تیم احساس میکند شنیده و ارزشمند است.
قسمت های قبلی: بخش اول، بخش دوم، بخش سوم، بخش چهارم، بخش پنجم
@project_school
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
تعریف: ذینفعان افراد یا گروههایی هستند که به نتیجه پروژه علاقه دارند. آنها میتوانند بر پروژه تأثیر بگذارند یا تحت تأثیر آن قرار گیرند، و مشارکت آنها برای موفقیت پروژه ضروری است.
انواع ذینفعان:
ذینفعان داخلی: اعضای تیم پروژه، مدیران، مدیران اجرایی، و دپارتمانهایی که تحت تأثیر نتیجه پروژه قرار میگیرند.
ذینفعان خارجی: مشتریان، تأمینکنندگان، سرمایهگذاران، نهادهای نظارتی، گروههای اجتماعی و هر فرد یا نهادی در خارج از سازمان که تحت تأثیر پروژه قرار میگیرد.
مراحل شناسایی ذینفعان:
شناسایی ذینفعان: با استفاده از جلسات طوفان فکری، نمودارهای سازمانی و مستندات پروژه، تمامی ذینفعان احتمالی را فهرست کنید. هر فردی که ممکن است تحت تأثیر پروژه قرار گیرد یا بتواند بر موفقیت آن تأثیر بگذارد را در نظر بگیرید.
تحلیل ذینفعان: سطح علاقه، نفوذ و تأثیر هر ذینفع بر پروژه را ارزیابی کنید. از ابزارهایی مانند "شبکه قدرت/علاقه" برای دستهبندی ذینفعان استفاده کنید.
اولویتبندی: تعیین کنید کدام ذینفعان نیاز به توجه بیشتری دارند، با توجه به سطح نفوذ و علاقه آنها. ذینفعانی که نفوذ بالایی دارند ممکن است به تعامل بیشتری نیاز داشته باشند تا حمایت آنها تأمین شود.
مدیریت ذینفعان:
برنامه ارتباطی: استراتژیهای ارتباطی خاصی برای ذینفعان مختلف ایجاد کنید. فرکانس، روش و محتوای ارتباط را برای هر گروه مشخص کنید.
استراتژیهای مشارکت: در صورت لزوم، ذینفعان را در فرآیندهای تصمیمگیری مشارکت دهید. بازخورد آنها را دریافت کنید و به نگرانیهایشان به سرعت پاسخ دهید.
اهمیت مدیریت ذینفعان:
کاهش ریسک: عدم توجه به نگرانیهای ذینفعان میتواند به مقاومت، تأخیر یا شکست پروژه منجر شود. مدیریت پیشگیرانه به کاهش این ریسکها کمک میکند.
دسترسی به منابع: ذینفعان میتوانند منابع، اطلاعات یا حمایتی اساسی برای موفقیت پروژه فراهم کنند.
بهبود نتایج پروژه: ذینفعان فعال میتوانند بینشها و تخصصهای ارزشمندی ارائه دهند که کیفیت تحویلهای پروژه را بهبود میبخشد.
@project_school
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
انجام یک مطالعه امکانسنجی کامل و تحلیل ریسک در مرحله آغازین پروژه به تعیین قابلیت اجرا و آمادهسازی تیم برای چالشهای احتمالی کمک میکند.
۱. انجام مطالعه امکانسنجی
هدف: ارزیابی عملی بودن پروژه پیشنهادی و تعیین اینکه آیا از نظر فنی، اقتصادی، قانونی و عملیاتی قابل انجام است یا خیر.
توضیح دقیق:
تحلیل اولیه: یک بررسی اولیه برای شناسایی موانع غیرقابل حل انجام دهید. این مرحله از اتلاف وقت و منابع برای پروژههای غیرممکن جلوگیری میکند.
تعیین دامنه مطالعه: بهوضوح مشخص کنید که مطالعه امکانسنجی شامل چه مواردی خواهد بود تا تحلیل بهطور متمرکز و مؤثر انجام شود.
تحقیق بازار: تقاضا برای تحویلهای پروژه را بررسی کنید، از جمله اندازه بازار، پتانسیل رشد، نیازهای مشتری و رقابت.
تحلیل رقابتی: نقاط قوت و ضعف رقبا را ارزیابی کنید تا فرصتها یا تهدیدهای بازار را شناسایی کنید.
امکانسنجی فنی: بررسی کنید که آیا فناوری و تخصص لازم در دسترس است یا خیر.
نیازمندیهای زیرساختی: ارزیابی کنید که آیا سیستمهای موجود میتوانند از پروژه پشتیبانی کنند یا نیاز به سرمایهگذاریهای جدید است.
دسترسی به منابع: تعیین کنید که آیا تیم مهارتهای لازم را دارد یا نیاز به استخدام/آموزش است.
تحلیل مالی: یک تحلیل هزینه-فایده انجام دهید، از جمله:
برآورد هزینهها: همه هزینههای مرتبط با پروژه، شامل هزینههای سرمایه، عملیاتی و نگهداری را برآورد کنید.
پیشبینی درآمد: درآمد یا صرفهجوییهای احتمالی ایجاد شده توسط پروژه را تخمین بزنید.
تحلیل سودآوری: معیارهایی مانند نرخ بازگشت سرمایه (ROI)، ارزش فعلی خالص (NPV) و دوره بازگشت سرمایه را محاسبه کنید.
امکانسنجی سازمانی: بررسی کنید که آیا پروژه با فرهنگ، ساختار و اهداف استراتژیک سازمان همخوانی دارد.
ملاحظات قانونی و اخلاقی: هرگونه محدودیت قانونی، الزامات نظارتی یا مسائل اخلاقی که میتواند بر پروژه تأثیر بگذارد را شناسایی کنید.
تأثیرات زیستمحیطی: برای پروژههای خاص، اثرات احتمالی زیستمحیطی و ملاحظات پایداری را ارزیابی کنید.
نتیجهگیری و توصیهها: یافتهها را خلاصه کنید، نقاط قوت و ضعف را برجسته کرده و توصیهای روشن در مورد ادامه یا عدم ادامه پروژه ارائه دهید.
@project_school
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ریسکهای فنی:
مثال: ادغام فناوری جدید ممکن است به دلیل ناسازگاری یا کمبود تخصص ناکام بماند.
ریسکهای مالی:
مثال: کاهش بودجه یا افزایش غیرمنتظره هزینهها میتواند بر تأمین مالی پروژه تأثیر بگذارد.
ریسکهای عملیاتی:
مثال: ممکن است اعضای کلیدی تیم سازمان را ترک کنند و باعث تأخیر در پروژه شوند.
ریسکهای استراتژیک:
مثال: ممکن است تقاضای بازار تغییر کند و ارزش تحویلهای پروژه کاهش یابد.
ریسکهای تطبیق (مطابقت):
مثال: مقررات جدید ممکن است نیاز به تغییرات در تحویلهای پروژه را ایجاد کند که زمان و هزینه را افزایش دهد.
@project_school
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
در پروژههای ساختوساز، انواع مختلفی از قراردادها بسته به نیاز پروژه، میزان ریسک قابل قبول، و نحوه پرداخت به پیمانکاران مورد استفاده قرار میگیرد. انتخاب نوع مناسب قرارداد برای موفقیت پروژه بسیار حائز اهمیت است. در ادامه، به انواع اصلی قراردادهای ساختوساز میپردازیم:
در این نوع قرارداد، پیمانکار مبلغ ثابتی برای تکمیل کل پروژه دریافت میکند. پیمانکار موظف است پروژه را با هزینه توافق شده تکمیل کند و مسئولیت ریسکهای مالی، مواد، و کار را بر عهده دارد.
مزایا: هزینهها و زمان تکمیل پروژه از ابتدا مشخص است.
معایب: در صورت بروز تغییرات یا مشکلات پیشبینی نشده، پیمانکار ممکن است با مشکلات مالی مواجه شود.
در این قرارداد، کارفرما هزینههای واقعی مواد و نیروی کار را بر اساس زمان صرف شده توسط پیمانکار پرداخت میکند. معمولاً نرخ ساعتی یا روزانه برای نیروی کار و هزینه مواد مورد توافق قرار میگیرد.
مزایا: انعطافپذیری بالا در تغییرات پروژه و مناسب برای پروژههای کوچک یا با دامنه نامشخص.
معایب: هزینه نهایی پروژه نامشخص است و ممکن است از بودجه اولیه تجاوز کند.
در این قرارداد، کارفرما تمامی هزینههای واقعی پروژه را به همراه درصدی از سود به پیمانکار پرداخت میکند. این درصد به عنوان سود پیمانکار یا هزینه مدیریت در نظر گرفته میشود.
مزایا: پیمانکار تشویق میشود کیفیت کار را بالا ببرد، چون سود بیشتری خواهد داشت.
معایب: پیمانکار ممکن است انگیزهای برای کاهش هزینهها نداشته باشد، که میتواند هزینه پروژه را افزایش دهد.
هزینه به اضافه درصد ثابت: پیمانکار درصد ثابتی از کل هزینهها را به عنوان سود دریافت میکند.
هزینه به اضافه مبلغ ثابت: سود پیمانکار به صورت مبلغی ثابت (و نه درصد) تعیین میشود.
هزینه به اضافه حداکثر قیمت تضمینشده (Guaranteed Maximum Price - GMP): هزینهها تا سقفی تعیین شده محدود میشود و اگر از این سقف تجاوز کند، پیمانکار مسئولیت مازاد را بر عهده دارد.
@project_school
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
بهعنوان یک مدیر پروژه، مهم است که فرهنگ شرکت خود را درک کنید، زیرا این امر میتواند بر پروژههایی که بر روی آنها کار میکنید تأثیر بگذارد. برخی از جنبههای فرهنگ سازمانی که بهطور مستقیم با نحوه مدیریت پروژهها مرتبط هستند، شامل ارتباطات، تصمیمگیری، آیینها، سبکهای مدیریت قبلی و ارزشها است. برای آشنایی بیشتر با فرهنگ شرکت و نحوه اعمال آن برای شما بهعنوان مدیر پروژه، میتوانید:
شما میتوانید با پرسیدن سوال از مدیران و همکاران خود درباره فرهنگ سازمان اطلاعات کسب کنید. مفید است که این سوالات را در مرحله مصاحبه بپرسید تا فرهنگ شرکت را قبل از پذیرفتن یک موقعیت بهتر بشناسید. سوالات پیشنهادی شامل:
کد لباس شرکت چگونه است؟
در این شرکت چگونه به اشتراک گذاشتن اعتبار انجام میشود؟
آیا تشویق به ریسکپذیری وجود دارد و در صورت شکست چه اتفاقی میافتد؟
مدیران چگونه از تیم خود پشتیبانی و انگیزه میدهند؟
افراد در این نقش چگونه با مشتریان و کاربران تعامل دارند؟
چه زمانی و چگونه اعضای تیم به یکدیگر بازخورد میدهند؟
برخی از سنتهای محیط کاری چیست؟
شرکت چگونه موفقیت را جشن میگیرد؟
سیاستهای مربوط به مرخصیهای بیمار و تعطیلات چیست؟
آیا شرکت به کارکنان امکان انعطافپذیری (مانند کار از خانه، ساعات کاری منعطف) را میدهد؟
چه سیاستهایی در حمایت از کارکنان برای به اشتراک گذاشتن هویت خود در محیط کار وجود دارد؟
فرآیند آموزش و ورود به شرکت چگونه است؟
کارکنان چگونه تأثیر کار خود را اندازهگیری میکنند؟
بیانیه مأموریت و ارزشهای شرکت چیست؟
این نقش چگونه میتواند به مأموریت سازمان کمک کند؟
شرکت چگونه از توسعه حرفهای و رشد شغلی حمایت میکند؟
گوش دادن به تجربههای کارکنان فعلی و نحوه توصیف آنها از شرکت میتواند بینش ارزشمندی ارائه دهد.
تجربه کارکنان در پروژههای مشابه در گذشته چگونه بوده است؟
چه اطلاعاتی میتوانند درباره سهامداران اصلی و مشتریان بدهند؟
آیینها میتوانند نیروی محرکی برای فرهنگ باشند. آنها افراد را درگیر کرده و حس هدف مشترک و تجربه مشترک را در آنها تقویت میکنند.
تولدها و تعطیلات چگونه جشن گرفته میشوند؟
آیا کارکنان معمولاً در یک زمان و مکان مشخص ناهار میخورند؟
مشاهده چگونگی تعامل کارکنان میتواند به شما کمک کند تا سبک تعامل خود را با هنجارهای شرکت تطبیق دهید.
آیا تعاملات کارکنان بیشتر رسمی یا غیررسمی است؟
آیا ایدهها از کارکنان در نقشهای مختلف درخواست میشود؟
بهعنوان یک مدیر پروژه، شما به یک عامل تغییر تبدیل میشوید. بهخاطر داشته باشید: یک عامل تغییر کسی است که از درون سازمان به بهبود اثربخشی و توسعه سازمان کمک میکند. وقتی در یک نقش جدید شروع به کار میکنید، با مدیران بنشینید تا بهتر بفهمید که از شما چه انتظاری دارند و چگونه میتوانید از این فرصت بیشترین بهره را ببرید.
@project_school
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
حاکمیت در کسبوکار چارچوب مدیریتی است که در آن تصمیمگیریها انجام میشود و حسابرسی و مسئولیتها مشخص میگردند. به زبان ساده، حاکمیت به معنای درک این است که چه کسی مسئول است. در این متن، به بحث درباره حاکمیت شرکتی و حاکمیت پروژه خواهیم پرداخت. مهم است که بدانیم حاکمیت شرکتی و حاکمیت پروژه چگونه به یکدیگر مرتبط هستند. همچنین، باید درک کنید که پروژه شما چگونه با ساختار حاکمیتی سازمان ارتباط دارد.
هر سازمانی با مجموعهای از استانداردها و روشهای خاص خود که فعالیتهای آن را هدایت و کنترل میکنند، اداره میشود. این استانداردها و روشها حاکمیت شرکتی نامیده میشوند و بر پروژههای شما تأثیر خواهند گذاشت. حاکمیت شرکتی چارچوبی است که سازمان از طریق آن به اهداف و مقاصد خود میرسد. حاکمیت شرکتی همچنین روشی است برای ایجاد تعادل بین نیازهای موجودیتهای مختلف شرکتی، مانند ذینفعان، مدیریت و مشتریان. حاکمیت شرکتی بر تمام بخشهای یک سازمان تأثیر میگذارد، از جمله برنامههای عملیاتی، کنترلهای داخلی و خارجی و معیارهای عملکرد.
حاکمیت و مدیریت تغییر رابطهای تنگاتنگ دارند.برای اجرای موفقیتآمیز مدیریت تغییر، ضروری است که ساختار و فرهنگ سازمان را درک کنید. حاکمیت مؤثر در مدیریت تغییر، نقشها و مسئولیتهای تعریفشدهای را در طول فرآیند تغییر فراهم میکند. این امر به افراد در سازمان اجازه میدهد تا درک دقیقی از مسئولیتها و روابط بین کسانی که تغییر را مدیریت و در آن مشارکت میکنند، داشته باشند.
مثال دیگری از حاکمیت درون یک سازمان، ایجاد و استفاده از کمیتههای هدایتکننده است. کمیتههای هدایتکننده اولویتهای سازمان را تعیین کرده و مسیر کلی عملیات آن را مدیریت میکنند. کمیته هدایتکننده عملاً به عنوان یک هیئت مشاوره یا شورا عمل میکند تا به مدیر پروژه و شرکت در تصمیمگیری و تأیید تصمیمات استراتژیک که بر شرکت و پروژه تأثیر میگذارند، کمک کند.
به عنوان مدیر پروژه، شما مسئول حاکمیت پروژه خواهید بود. حاکمیت پروژه چارچوبی است که در آن تصمیمات پروژه اتخاذ میشود. حاکمیت پروژه به نگه داشتن پروژهها در مسیر، در زمان مناسب و در چارچوب بودجه کمک میکند. حاکمیت پروژه شامل تمامی عناصر کلیدی است که یک پروژه را موفق میسازند. این حاکمیت به شما میگوید که سازمان چه فعالیتهایی انجام میدهد و چه کسی مسئول آن فعالیتهاست. حاکمیت پروژه شامل سیاستها، مقررات، وظایف، فرآیندها، روشها و مسئولیتها است.
حاکمیت پروژه باید متناسب با نیازهای خاص سازمان شما تنظیم شود. این نیازها بر نحوه اجرای و نظارت بر چارچوب حاکمیت در پروژه تأثیر میگذارند. حاکمیت پروژه به بخشهایی از حاکمیت شرکتی مربوط میشود که بهطور خاص به فعالیتهای پروژه ارتباط دارند. حاکمیت پروژه مؤثر تضمین میکند که پروژههای سازمان با اهداف بزرگتر آن هماهنگ هستند، بهطور کارآمد اجرا میشوند و پایدار هستند. این شامل موارد زیر است:
در نظر گرفتن منافع بلندمدت و کوتاهمدت سازمان
تصمیمگیریهای دقیق درباره پروژههایی که باید انجام شوند و اجتناب از پروژههایی که منابع کافی برای آنها وجود ندارد
ارائه اطلاعات بهموقع، مرتبط و قابلاعتماد به هیئت مدیره و سایر ذینفعان اصلی
جلب ورودیها و حمایت مدیران ارشد بهعنوان تصمیمگیرندگان اصلی
در مراحل مختلف پروژه، حاکمیت پروژه اهمیت دارد:
مرحله آغازین: اولویتبندی اهداف روشن، دستیافتنی و پایدار برای کاهش سردرگمی و تعارض
مرحله برنامهریزی: تخصیص مالکیت و مسئولیتپذیری به یک تیم باتجربه برای تحویل، نظارت و کنترل فرآیند
مرحله اجرا: یادگیری از اشتباهات و تطبیق با دانش جدید یا بهبود یافته
@project_school
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
در این نوع قرارداد، قیمت هر واحد کار (مثلاً هر متر مکعب بتنریزی) تعیین میشود. مبلغ نهایی پروژه به تعداد واحدهای کار انجام شده بستگی دارد و در پایان پروژه محاسبه میشود.
مزایا: انعطافپذیر برای پروژههایی که حجم کار به طور دقیق از ابتدا قابل برآورد نیست.
معایب: در صورت تغییرات زیاد در مقادیر واحدها، ممکن است هزینه کل پروژه افزایش یابد.
در این روش، طراحی و اجرای پروژه به یک پیمانکار واحد واگذار میشود. پیمانکار مسئولیت طراحی و ساخت را به عهده میگیرد و کارفرما فقط یک قرارداد با این پیمانکار منعقد میکند.
مزایا: هماهنگی بهتر بین طراحی و ساخت و کاهش زمان پروژه.
معایب: کارفرما کنترل کمتری بر طراحی دارد و ممکن است به تغییرات دلخواه کمتر دسترسی داشته باشد.
در این نوع قرارداد، کارفرما یک مدیر ساخت را به عنوان نماینده خود استخدام میکند تا بر پیمانکاران فرعی نظارت کند و مدیریت پروژه را بر عهده بگیرد. هزینهها بر اساس هزینههای واقعی و سود مدیریتی تعیین میشود.
مزایا: کارفرما میتواند در مراحل مختلف پروژه تصمیمگیری کند و کنترل بیشتری دارد.
معایب: نیاز به هماهنگی بالا و ممکن است هزینههای مدیریت افزایش یابد.
در این نوع، کارفرما ابتدا طراحی پروژه را کامل کرده و سپس برای ساخت آن پیمانکاری را استخدام میکند. پیمانکار مسئولیت اجرای پروژه را بر عهده دارد و کارفرما فقط یک قرارداد با او دارد.
مزایا: پیمانکار مسئولیت کامل اجرای پروژه را بر عهده دارد.
معایب: زمان طولانی برای تکمیل طراحی پیش از شروع ساخت و محدودیت در تغییرات.
در این نوع قرارداد، پیمانکار تمامی مراحل پروژه از طراحی تا ساخت را انجام میدهد و در پایان، پروژه آماده استفاده را به کارفرما تحویل میدهد.
مزایا: کاهش پیچیدگی برای کارفرما و مناسب برای پروژههایی که کارفرما تخصص کافی ندارد.
معایب: کارفرما کنترل کمتری بر فرآیند دارد و هزینههای بالایی دارد.
انتخاب نوع قرارداد باید با توجه به ماهیت پروژه، سطح تجربه و تخصص کارفرما، بودجه، و میزان ریسکپذیری انجام شود. هر یک از این قراردادها مزایا و معایب خاص خود را دارد و به نیازهای خاص پروژههای مختلف پاسخ میدهد.
@project_school
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
در اینجا درباره اهمیت تعریف و مستندسازی دامنه پروژه و نحوه شناسایی عواملی که ممکن است منجر به انحراف دامنه شوند و بر دستیابی به اهداف پروژه تأثیر بگذارند صحبت کردیم. در این بخش، بر نحوه کنترل انحراف دامنه تمرکز خواهیم کرد.
بهترین روشها برای مدیریت دامنه
دامنه یک پروژه میتواند به سرعت از کنترل خارج شود، بهطوریکه حتی ممکن است متوجه این موضوع نشوید. انحراف دامنه زمانی رخ میدهد که کارهای پروژه فراتر از چیزی که در فاز آغازین توافق شده بود، گسترش یابد. این موضوع میتواند فشار زیادی بر شما، تیمتان، و سازمان وارد کرده و پروژه شما را در معرض خطر قرار دهد. تأثیرات انحراف دامنه ممکن است تمامی جنبههای پروژه، از برنامه زمانبندی گرفته تا بودجه، منابع و در نهایت موفقیت کلی پروژه را تحت تأثیر قرار دهد.
در ادامه، بهترین روشها برای مدیریت دامنه و کنترل انحراف دامنه آورده شده است:
1. نیازمندیهای پروژه را مشخص کنید
با ذینفعان یا مشتریان خود گفتگو کنید تا دقیقاً متوجه شوید که از پروژه چه انتظاری دارند و این نیازمندیها را در مرحله آغازین مستندسازی کنید.
2. برنامه زمانبندی مشخصی تنظیم کنید
مدیریت زمان و وظایف برای پایبندی به دامنه پروژه ضروری است. برنامه زمانبندی شما باید تمامی نیازمندیهای پروژه و وظایف لازم برای دستیابی به آنها را مشخص کند.
3. موارد خارج از دامنه را تعیین کنید
اطمینان حاصل کنید که ذینفعان، مشتریان، و تیم پروژه میدانند که چه تغییراتی خارج از دامنه هستند. درباره تأثیرات احتمالی این تغییرات به توافق روشنی برسید و آن را مستندسازی کنید.
4. جایگزینها ارائه دهید
راهحلهای جایگزین به مشتری یا ذینفعان پیشنهاد دهید. همچنین میتوانید به آنها کمک کنید تا در نظر بگیرند که چگونه تغییرات پیشنهادی ممکن است ریسکهای بیشتری ایجاد کند. در صورت نیاز، تحلیل هزینه-فایده انجام دهید.
5. فرآیند کنترل تغییرات ایجاد کنید
در طول پروژه، برخی تغییرات اجتنابناپذیر هستند. فرآیندی برای تعریف، بررسی، و تأیید (یا رد) هر تغییر تعیین کنید قبل از اینکه آن را به برنامه پروژه اضافه کنید. مطمئن شوید که تیم پروژه از این فرآیند آگاه است.
6. نه گفتن را بیاموزید
گاهی اوقات باید به تغییرات پیشنهادی نه بگویید. گفتن "نه" به یک ذینفع یا مشتری کلیدی ممکن است ناراحتکننده باشد، اما برای حفظ دامنه پروژه و کیفیت کلی آن ضروری است. اگر از شما خواسته شد کارهای اضافی انجام دهید، توضیح دهید که چگونه این کارها بر بودجه، زمانبندی و/یا منابع تعریفشده در نیازمندیهای اولیه پروژه تأثیر میگذارند.
7. هزینههای کارهای خارج از دامنه را جمعآوری کنید
اگر انجام کارهای خارج از دامنه ضروری است، مطمئن شوید که تمامی هزینههای مربوطه را مستند کردهاید. این شامل هزینههای کاری است که به طور غیرمستقیم تحت تأثیر افزایش دامنه قرار گرفته است. حتماً مشخص کنید این هزینهها برای چه مواردی هستند.
با پیروی از این استراتژیها، میتوانید دامنه پروژه را کنترل کرده و از موفقیت کلی پروژه اطمینان حاصل کنید.
@project_school
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
در مدیریت پروژه، «راهاندازی» (Launching) یک پروژه به معنای تحویل نتایج نهایی پروژه به مشتری یا کاربر است. با این حال، نمیتوان موفقیت یک پروژه را فقط بر اساس پذیرش آن توسط مشتری قضاوت کرد. کار شما روی یک پروژه تا زمانی که آن را «فرود» نیاورید، یعنی نتایج را بهطور کامل اندازهگیری نکنید، کامل نمیشود. در این مرحله، معیارهای موفقیت و شاخصهایی که در ابتدا هنگام تعیین اهداف SMART مشخص کرده بودید، مفید خواهند بود.
تیمها باید واضح بدانند که چه چیزی را میخواهند به دست آورند، فراتر از فقط راهاندازی یک محصول برای کاربران. آیا پروژه شما نرخ نگهداری مشتری را افزایش میدهد؟ آیا پروژه شما سرعت ارائه یک ویژگی محصول را افزایش میدهد؟ بسته به محصول و شرایط، پاسخها متفاوت خواهد بود، اما مهم است که تیم شما هماهنگ باشد و به سمت یک هدف قابل اندازهگیری مشترک حرکت کند.
بیایید یک مثال را بررسی کنیم: تصور کنید شما مدیر پروژه یک سازمان دوستدار محیط زیست هستید. سازمان از شما میخواهد یک برنامه آموزشی برای دانشآموزان مدارس راهنمایی در شهرستان خود طراحی کنید تا آنها را با تأثیرات بازیافت آشنا کنید. هدف شهرستان این است که طی پنج سال آینده میزان بازیافت را ۲۰ درصد افزایش دهد. شما تیم خود را جمع میکنید و شروع به توسعه محتوای آموزشی برای ایجاد این برنامه میکنید. شما و تیمتان یک سال را صرف تحقیق، توسعه و تولید این آموزش میکنید. هنگامی که این آموزش را به منطقه آموزشی تحویل میدهید، پروژه را راهاندازی کردهاید.
برای اینکه بدانید پروژه شما واقعاً به هدف مورد نظر رسیده است، باید در طول پنج سال آینده به طور دورهای بررسی کنید که آیا این برنامه آموزشی در مسیر رسیدن به افزایش ۲۰ درصدی بازیافت در شهرستان است یا خیر.
یکی از اشتباهات رایج بسیاری از تیمهای پروژه این است که پروژه را «راهاندازی کرده و فراموش میکنند». این اتفاق زمانی رخ میدهد که مدیر پروژه، پروژه را به مشتری تحویل داده و مشتری تحویل پروژه را میپذیرد، اما مدیر پروژه ارزیابی نمیکند که آیا نتایج پروژه نیاز مشتری یا کاربر را برآورده میکند یا خیر. در مثال بالا، اگر شما طی پنج سال نتایج را به طور دورهای بررسی نکنید، تنها پروژه را راهاندازی کردهاید و آن را فرود نیاوردهاید. راهاندازی و فرود به صورت مکمل عمل میکنند تا موفقیت واقعی را تضمین کنند.
اگر به درستی انجام شود، فرود باعث ایجاد هماهنگی بیشتر در بین تیمها در مورد نتایج نهایی مورد نظر شما میشود و دید بهتری به همه اعضای تیم میدهد که چگونه موفقیت را محقق کنند.
@project_school
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from بانک کتاب PMBOOKS
#مدیریت_پروژه
دانلود
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM