‌
نهال

خودمراقب بودن اصلی‌ترین کار انسان است.

@PanevisDotCom

‌حمد در پایان کار رمضان ۱۴۰۴
‌
@PanevisDotCom

۱۶۵۳
موضوعات:
حد و مرز گذاشتن در رابطه، دوستی، قطع دوستی، قرآن، شیطان، دشمنی، آگاهی، خودشناسی، توهم، داستان بافتن ذهن

@PanevisDotCom

‌‌
دوستانی که می‌خواهند برای اردیبهشت و خرداد امسال برای خلوت‌نشینی اقدام کنند، جهت رزرو وقت، به »ادمین طوبیٰ« پیام دهند.

@PanevisAdmin

7

Come, Sufi. The cup of wine is a clear mirror. Behold the purity of the ruby-color wine.

صوفی بیا که آینه صافی‌ست جام را
تا بنگری صفای می لعل‌فام را

Ask the intoxicated rends the secret behind the screen. For the high-ranking Sufi is not aware of this mystery.

راز درون پرده ز زندان مست پرس
کاین حال نیست صوفی عالی مقام را


Anqâ cannot be captured by anyone. Pack off your nets. You will catch nothing but air in them.

عنقا شکار کس نشود دام بازچین
کانجا همیشه باد به دست است دام را


Enjoy the life in hand. For when his time came, [Even] Adam had to leave the garden of heaven.

در عیش نقد کوش که چون آبخور نماند
آدم بهشت روضهٔ دارالسلام را


In a drinking party, imbibe a couple of drinks and go. I mean, do not expect an everlasting pleasure.

در بزم دور یک دو قدح درکش و برو
یعنی طمع مدار وصال دوام را


O heart, youth passed, and you picked no rose of joy. In this old age, at least, do something with your reputation.

ای دل شباب رفت و نچیدی گلی ز عیش
پیرانه سر مکن هنری ننگ و نام را


I have done great services at your door. O Master, have compassion on your servant.

ما را بر آستان تو بس حق خدمت است
ای خواجه بازبین به ترحم غلام را


Hafez is the devotee of the cup of wine. O zephyr, Go and offer this servant's devotion to the Master of the Cup.

حافظ مرید جام می است ای صبا برو
وز بنده بندگی برسان شیخ جام را
‌

@PanevisDotCom

إن شاء الله امشب در بزم دورهمی درس حافظ این غزل را می‌خوانیم و شرحی عرفانی از آن می‌شنویم.

@PanevisDotCom

چالش انتخاب بین انسان آگاه و انسان ناآگاه، و دخالت تعجب‌برانگیز هوش مصنوعی در این چالش

@PanevisDotCom

‌
پشت فالو کردن، میل به تداوم لذت مضمر است.

@PanevisDotCom

‌
تجزیه‌شدگی و حال‌بدی

هر کس فکر می‌کند که فقط اوست که حالش بد است. در صورتی که اصلاً اینطور نیست. واقعیت این است که همه حال‌شان بد است.

این ویترینی‌جات که «مولانا دائماً در حال وجد و سرور و سماع بوده» و امثال این سخنان فقط به درد سخنرانی‌ها می‌خورند. برای گرم کردن بازار ادبیات و عرفان صوری به کار می‌آیند. برای بزک کردن و جذابیت دادن به حرفهایشان، و در جهت تعیین ایده‌آل و قله‌های «حال عالی» برای مردم.

واقعیت اما چیز دیگری است. اگر یک درصد برای استثنائات کنار بگذاریم، همهٔ این روانشناسان و برگزارکنندگان همایش‌های انگیزشی و نیز اساتید باصطلاح معنوی(هر چند خودشان را «استاد» معرفی نکنند) و روشنفکران، فیلسوفان، نویسندگان، هنرمندان و من و تو حالمان بد است. همه، به علت تجزیه‌شدگی درونی، به علت تکه‌تکه شدنِ ناشی از خودإشعاری، گرفتار انواع تضاد و تناقض در درونمان هستیم. فقط با مشتی ایدئولوژی که از کتابها و اطراف جمع کرده‌ایم خودمان را گرم می‌کنیم و تلوتلوخوران، کج دار و مریز در زندگی به جلو می‌خزیم.

واقعیت احوال افراد در تنهایی و خلوت چیزی‌ست، و نمود برونی ایده‌آل چیزی دیگر.

@Panevisdotcom