Telegram Web
‌‌‌  ‌                         ࡅߺ߲ܝ‌ߊ‌‌ܨ ࡅߺ߳❟

من را به گناهی که" نگاه تو "در آن بود
بردند سرِ دار و... تو انگار نه انگار

اوج غمِ اين قصه در اين شعر همين جاست:
من بی‌تو پریشان و تو انگار نه انگار

دل‌تنگی و بی‌هم‌نفسی حالِ خرابی‌ست
روی دلم آوار و تو انگار نه انگار

دور از تو شده سنگ صبور منِ دل‌تنگ
یک گوشه‌ی دیوار و تو انگار نه انگار

جان می‌کنم و محوِ تماشایی و هر روز
این حادثه تکرار و تو انگار نه انگار

با عشق تو می‌مانم و می‌میرم اگرچه
من می‌شوم آزار و تو انگار نه انگار...


#حسین_عابدی
5👍2🕊1
‌‌‌  ‌                         ࡅߺ߲ܝ‌ߊ‌‌ܨ ࡅߺ߳❟

بی‌قرار تؤام و در دل تنگم گِله‌هاست
آه! بی‌تاب شدن عادت کم حوصله‌هاست

مثل عکس رُخ مهتاب که افتاده در آب
در دلم هستی و بین من و تو فاصله‌هاست

بی‌تو هر لحظه مرا، بیم فرو ریختن است
مثل شهری که به روی گُسل زلزله‌هاست

آسمان با قفس تنگ چه فرقی دارد؟
دیدنت آرزوی روز و شب چلچله‌هاست

باز می‌پرسم از آن مسئله ی دوری و عشق
و ظهور تو جواب همه ی مسأله‌هاست

#فاضل_نظری
4🕊2👍1
برسد بدست دلبر pinned «‌‌‌  ‌                         ࡅߺ߲ܝ‌ߊ‌‌ܨ ࡅߺ߳❟ ‌            لطفا یک حرف را انتخاب ڪنید ‌                     ـ👌🏽👌🏽       👌🏽👌🏽ـ                  ـ👌🏽🕊   👌 🕊❄️👌🏽ـ               ـ👌🏽🕊 🍃🌹🍃 🕊❄️👌🏽ـ             ـ👌🏽🕊🌨ܩܝܝ݅ܝߺߊ‌‌ࡏܝ‌ܘ🕊🌨👌🏽ـ                ـ👌🏽🦋🕊  پائیز …»
‌‌‌  ‌                         ࡅߺ߲ܝ‌ߊ‌‌ܨ ࡅߺ߳❟

زندگی مجموعه‌ای از رنج و حسرت‌های ماست
آه از این دنیا که لبریز از شکایت‌های ماست

کاش جای شرم، گاهی دل به دریا می‌زدیم
این که تنهاییم، تاوان خجالت‌های ماست

از خدا می‌خواستم جام شراب عشق را
این خمار غصه تاثیر عبادت‌های ماست!

از دویدن‌های ما این چرخ، چرخیدن گرفت
آه، بازار زمین گرم از مصیبت‌های ماست!

بیقراری‌های من، حاضرجوابی‌های دوست
شعرهای ساحلم سرشار از حکایت‌های ماست!


#حسین_دهلوی
4🕊2👍1
‌‌‌  ‌                         ࡅߺ߲ܝ‌ߊ‌‌ܨ ࡅߺ߳❟

کاش میشد که کمی شعر برایش بخرم
یا  همین  دفتر  اشعار  خودم  را  ببرم

کاش میشد بنویسم که چه دردی دارد
جای ِدندان ِ فرو رفته ی ِروی ِ جگرم

مشکلی نیست اگرحال مرا درک نکرد
خودم  از حالت  دیوانگی ام  با خبرم

و هر از گاه به  این  پنجره  می اندیشم
احتمالا  که  از این  پنجره  امشب بپرم

به خدا دست خودم نیست بهم میریزم
تا به این حال  پریشان خودم می نگرم

و  همین  حال مرا  سمت غزل هل داده
مدتی هست که شاعر شده ام خیرسرم

تا خودش نیست که احوال مرا درک کند
خودم  از خیر غزل های  ترم  می گذرم

#لاادری
6👍2🕊2💔1
‌‌‌  ‌                         ࡅߺ߲ܝ‌ߊ‌‌ܨ ࡅߺ߳❟

    
من می‌روم ز کوی تو و دل نمی‌رود
این زورق شکسته ز ساحل نمی‌رود

گویند دل ز عشقِ تو برگیرم، ای دریغ
کاری که خود ز دستِ من و دل نمی‌رود

گر بی تو سوی کعبه رود کاروانِ ما
پیداست آن که جز رهِ باطل نمی‌رود

در جست‌وجوی روی تو هرگز نگاه من
بی کاروانِ اشـک ز منزل نمی‌رود

خاموش نیستم که چه طوطی و آینه
آن روی روشنم ز مقابل نمی‌رود


#لاادری
6👍1🕊1
‌‌‌  ‌                         ࡅߺ߲ܝ‌ߊ‌‌ܨ ࡅߺ߳❟

بوی رفتن می دهد با من مدارا کردنت
سخت دلتنگم برای اخم و دعوا کردنت

عطر خوبی می زنی از در که بیرون می روی
دلخورم از این همه خود را فریبا کردنت

گفتم آیا خسته ای از زندگانی پیش من؟
سخت رنجیدم من از اینگونه حاشا کردنت

گفتمت میل سفر دارم تو گفتی صبر کن
خسته ام، دلخسته از امروز و فردا کردنت

می شنیدم دیشب آن لحن پر از افسوس را
صورت گریان و آن آه و دریغا کردنت

می هراسم از نگاه خیره تو سمت در
رنگ حسرت دارد آخر این تماشا کردنت

با زبان بی زبانی حرف خود را گفته ای
می روم دیگر نمی خواهم مدارا کردنت


#لاادری
5🕊2👍1
‌‌‌  ‌                         ࡅߺ߲ܝ‌ߊ‌‌ܨ ࡅߺ߳❟

آن ترک پری‌چهره، که مانند فرشته‌ست
یارب، گِل پاکش ز چه ترکیب سرشته‌ست؟

انصاف توان داد که: با لطف وجودش
بنیاد وجود دگران از گِل و خشتست

زین بیش مده وعده به فردای بهشتم
کامروز به نقد از رخِ او خانه بهشتست

با قامت او هر که نشاند پس ازین سرو
بسیار کند سرزنش آن سرو که کشتست

گفتم که: بگویم به کسی درد دل خویش
از خود به جهان یک دل بی‌درد نهشتست

جان را نبوَد قیمت و دل چیست برِ او؟
کس نام چنین‌ها نتوان برد، که زشتست

ای اوحدی، از سر بنهی بر خط او نه
کامروز کسی بهتر ازین خط ننوشتست


#لاادری
5👍1🕊1
‌‌‌  ‌                         ࡅߺ߲ܝ‌ߊ‌‌ܨ ࡅߺ߳❟

شعر اگر دل به دل ِ شاعر ِ رسوا بدهد
واژه را در بغل ِ بغض ، اگر جا بدهد..

آنچنان سجده به درگاه قلم خواهم زد
که خداوند تو را بر من ِ تنها بدهد

پشت این قافیه‌ ها حرف زیاد است ولی
عشق باید غزلی ناب و مقفا بدهد

فال حافظ زدم و گفت که: می‌آید او
نگرانم، نکند وعده به فردا بدهد

عشق،زخمی است که از زندگی ات می بینی
صبر کن مرگ به این درد تسلا بدهد

بر من از یوسفِ من هیچ نشانی نفرست
نکند پیرهنش بوی زلیخا بدهد

در تلاشم که خودم را بسپارم به کسی
که صمیمانه مرا در بغلش جا بدهد


#حسین_منزوی
6👍1🕊1
‌‌‌  ‌                         ࡅߺ߲ܝ‌ߊ‌‌ܨ ࡅߺ߳❟

ما در دو جهان ، غیر خدا یار نداریم
جز یاد خدا ، هیچ دگر ، کار نداریم

درویش فقیریم و در این گوشه دنیا
با نیک و بد خلق جهان ، کار نداریم

گر یار وفادار ، نداریم عجب نیست
ما یار ، بجز حضرت جبار ، نداریم

با جامه صد پاره و با خرقه پشمین
بر خاک نشینیم و از آن عار نداریم

ما شاخ درختیم و پر از میوه ی توحید
هر رهگذری ، سنگ زند باک نداریم

ما صاف دلانیم و ز كَس کینه نداریم
گر شهر پر از فتنه و ما با همه یاریم


#مولانا
6👍1🕊1
‌‌‌  ‌                         ࡅߺ߲ܝ‌ߊ‌‌ܨ ࡅߺ߳❟

زنـدگے را مزه ڪـردم ذرهّ‌اے شیرین نبود
بُرد با فرهادِ عاشق پیشه‌ء مسڪین نبود

باختم در زندگے ‌و دیده‌ام با چشم خود
رویِ دوش آرزویم مـرغک آمیـن نبـود

عشق‌ را در جایِ‌ دیگر دیـدم و فهمیده ‌ام
عشق ورزیدن به رنگ‌و مذهب و آیین نبود

بی‌هوا خوردم زمین و بی‌هوا حوّا شدم
آدمـے را دیـدم امـّا آدمیت ایـن نبـود

من هوس ڪردم بنوشم جامِ تلخ مرگ را
زنـدگے را مـزه ڪردم ذرهّ‌اے شیرین نبود


#لاادری
5👍2🕊1
‌‌‌  ‌                         ࡅߺ߲ܝ‌ߊ‌‌ܨ ࡅߺ߳❟

من همان عشقم که در فرهاد بود
او نمی‌دانست و خود را می‌ستود!

"من" همی کنـدم نه تیشه! کوه را
عشـق  شیـرین می‌کند انـــدوه را

در رخ لیـــلی نمــــودم خویش را
سوختـم مجنـون خـام اندیش را

می‌ گِرستـم در دلش با درد دوست
او گمان می‌کرد اشک چشم اوست


#هوشنگ_ابتهاج
5👍2🕊1
‌‌‌  ‌                         ࡅߺ߲ܝ‌ߊ‌‌ܨ ࡅߺ߳❟

سوت و کورم؛ تو نباشی شبِ تار است دلم
مثلِ معتادِ به تریاک، خمار است دلم

دلِ من مثل اناری ست که در دستِ شماست
خونِ آن می خوری و تحتِ فشار است دلم

فصل، هر فصل که باشد من از آن بی خبرم
بی تو همواره خزان با تو بهار است دلم

ماهیِ قرمزِ لب های تو شیطان شده است
گربه ای عاشق و دنبالِ شکار است دلم

تا ببازم همه ی زندگی ام را هستم
شرطِ بازی تویی و اهلِ قمار است دلم


#مرتضی_قلی_زاده_بابک
6👍2🕊1
‌‌‌  ‌                         ࡅߺ߲ܝ‌ߊ‌‌ܨ ࡅߺ߳❟

بی تو این دیده کجا میل به دیدن دارد
قصه ی عشق مگر بی تو شنیدن دارد

بال پرواز مرا سخت شکستی ای داد
بعدتو وحشت یک لحظه پریدن دارد

لب خشکیده ی مارا نظری کن جانا
جز لبت بوسه مگر ارزش چیدن دارد

ای که راهت ز ره عشق جدا بنمودی
واقعا بعد تو این راه رسیدن دارد

مونسی نیست مرا بعد سفر کردن تو
همدم دردم و این درد، کشیدن دارد

تا که پرهیز نمودی ز هم آغوشی من
سینه ام حسرت آغوش ، شدیدا دارد


#شهریار
7🔥2
‌‌‌  ‌                         ࡅߺ߲ܝ‌ߊ‌‌ܨ ࡅߺ߳❟

در سینه ‌ی من جز غم بسیار کسی نیست
در شهر تو جز سایه و دیوار کسی نیست

عاشق شدنم معنی آواره شدن داشت
آواره‌ تر از مرد گرفتار کسی نیست

از قهوه ‌ی چشم تو غلط بود سرودن
در کافه‌ ی بی‌ذوقِ تو انگار کسی نیست

تنظیم نشد نبض من و شنبه‌ ی بی تو
جز جمعه در این مرد عزادار کسی نیست

هی قافیه بر پیرهنت اشک بریزد
دلتنگ بخوانی که کسی یار کسی نیست


#هادی_نژادهاشمی
5🕊3
‌‌‌  ‌                         ࡅߺ߲ܝ‌ߊ‌‌ܨ ࡅߺ߳❟

گیرم که به هر حال مرا برده‌ای از یاد 
گیرم که زمان خاطره‌ها را به فنا داد

گیرم نه تو گفتی... نه شنیدی... نه تو بودی...
آن عاشق دیوانه که صد نامه فرستاد 

با آن همه دلبستگی و عشق چه کردی 
یک بار دلت یاد من خسته نیفتاد 

یعنی به همین راحتی از عشق گذشتی 
یک ذره دلت تنگ نشد خانه‌ات آباد
 
این بود جواب من دل خسته‌ی عاشق 
شیرین رقیبان شده‌ای از لج فرهاد

باشد گله‌ای نیست خدا پشت و پناهت 
احوال خودت خوب دمت گرم دلت شاد


#محمدرضا_نظری
9
‌‌‌  ‌                         ࡅߺ߲ܝ‌ߊ‌‌ܨ ࡅߺ߳❟

همان طورى كه مغروران چگونه دل سپردن را
نمى‌فهمند ماهى‌ها درون آب مردن را

تو مى‌ترسانى ام از درد عشق اما نميدانى
كه من آموختم از كثرت غم‌ها شمردن را

ميان اين همه اشعار غمگين بر سر آنم
بياموزم به انسان‌ها اصول غصه خوردن را

بگیر از من تمام آنچه دارم را که چیزی نیست
خدا از من نگیرد فرصت از یاد بردن را

تو هرگز لذت محتاج بودن را نمی‌فهمی
همان طوری که مغروران چگونه دل سپردن را…


#سید_تقی_سیدی
7
‌‌‌  ‌                         ࡅߺ߲ܝ‌ߊ‌‌ܨ ࡅߺ߳❟

‌مرگ در قاموس ما از بی‌وفایی بهتر است
در قفس با دوست مردن از رهایی بهتر است

قصه‌ی فرهاد دنیا را گرفت ای پادشاه
دل به دست آوردن از کشور گشایی بهتر است

تشنگانِ مِهر محتاج ترحم نیستند
کوشش بیهوده در عشق از گدایی بهتر است

باشد ای عقل معاش اندیش، با معنای عشق -
آشنایم کن ولی ناآشنایی بهتر است

فهم این رندی برای اهل معنا سخت نیست
دلبری خوب است، اما دلربایی بهتر است

هر کسی را تاب دیدار سر زلف تو نیست
اینکه در آیینه گیسو می‌گشایی بهتر است

کاش دست دوستی هرگز نمی‌دادی به من
«آرزوی وصل» از «بیم جدایی» بهتر است


#فاضل_نظری
8
‌‌‌  ‌                         ࡅߺ߲ܝ‌ߊ‌‌ܨ ࡅߺ߳❟

دلا دلبسته ی عشقی؟چرا غمگین و تنهایی..؟
اگر ماندی تک و تنها، چرا غرق تمنایی..؟

چرا با دیدن ماهت دل و جانت نمیلرزد..
ولی چشمت به راه و خیره بر مهتاب شبهایی..

ببین در باغ قلبت لاله ها پژمرده اند از غم..
بمیرم از غمت، چون داغدار مرگ گل‌هایی..

خودت هر روز وشب مرهم برای دیگران اما..
نداری یار و غمخواری، برای دردِ فردایی..

اگر دستان سردت را دگر دستی نمی‌گیرد..
خیالی نیست، تو زاییده‌ی آذر ماه سرمایی..

دعا کن تا ببارد قطره ای باران به صحرایت..
مخور غصه که تنهایی حریف ابر غمهایی..

اگر هنگام تاریکی، برایت نور مهری نیست..
بسوزان شمع قلبت را به وقت شور و شیدایی..

چه مشتاقانه میرفتی به استقبال رؤیایت..
دگر شوقی نمانده تا وصالِ آرزوهایی..

ببین خواب رهایی را،در آغوش خدای خود..
مشو غمگین که تو تنهاترین تنهای دنیایی.‌‌


#لاادری
8👍1🕊1
2025/10/04 06:30:51
Back to Top
HTML Embed Code: