شاعرانه های پوریا گل محمدی

بخشی از ارایه در ؛ 🔻 نشست «فروغ فرخزاد؛ نابغه ای که باید از نو شناخت » نشست « فروغ فرخزاد؛ نابغه ای که باید از نو شناخت » ساعت ۱۶ تا ۱۹ سه شنبه ۲۴ بهمن ماه ۱۴۰۲ برگزار شد. #پوریا_گل_محمدی ( شاعر و دانش آموخته دکترای جامعه جامعه شناسی) 🔻 فروغ نابغه…

بخشی از ارایه در ؛
🔻 نشست «فروغ فرخزاد؛ نابغه ای که باید از نو شناخت »

نشست « فروغ فرخزاد؛ نابغه ای که باید از نو شناخت » ساعت ۱۶ تا ۱۹ سه شنبه ۲۴ بهمن ماه ۱۴۰۲ برگزار شد.

#پوریا_گل_محمدی
شاعر، جامعه جامعه شناسی

🔻 فروغ نابغه ای در شعر و شاعری

#نبوغ ، هوش و استعداد است وداری نبوغ و #نابغه کسی که بتواند هوش و استعداد خود را تشخیص بدهد و به سمت آن برود و آن را شکوفا کند.
نابغه ابتدا استعداد خود را کشف می کند و بعد دست به شکوفا کردن آن می زند.
نوابغ همیشه جلوتر از زمان خود هستند و در بیشتر مواقع این باعث می شود به سختی فهمیده شوند و به سختی بتوانند حرف خود در زمان خود به کرسی بنشانند.
فروغ یک نابغه است که به آنچه در شعر هست رضایت نمی دهد. زمان حال را خوب می بیند و می فهمد و به آینده هم توجه دارد . نیما را می بیند و می فهمد و با آینده نگری در شعر زبان ساده و نمادین را به کار می برد، یعنی سمبولیسم اجتماعی .‌
فروغ استعداد خود را در شعر و مستند سازی پیدا کرد. در کوه تاترین زمان درخشید و خود و هنرش را به اثبات رساند. عمر کوتاه فرصت نداد که آثار بیشتری خلق کند اما با همین شعرها در تاریخ شعر ایرانی و فارسی از تاثیرگذارترین و بزرگترین شاعران است .

نبوغ شعری فروغ به او می گفت که مسایل اجتماعی و شناخت و بیان آنها بسیار مهم است و می توان در توسعه جامعه نقش داشته باشد. شعر فروغ یک شعر توسعه یافته است که همه جوانب شعری را در نظر می گیر و به توسعه جامعه فکر می کند. از وقتی که دکتر. #مهرداد_ناظری صحبت از #ادبیات_توسعه_گرا کردند با دیدن شعر فروغ و نگاه انتقادی اجتماعی او در شعرش باید فروغ را شاعری دانست که شعرش توسعه گرا است.

شعر فروغ توسعه یافته است، یعنی به همه جوانب شعر توجه دارد. همچنین توسعه گرا است چون به سرنوشت جامعه توجه دارد و همه مسایل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و فرهنگی را در شعرش به شکلی مستقیم و نمادین بیان می کند.
او در شعر جامعه معاصر خودش را به تصویر می کشد و این ویژگی نگاه اجتماعی داشتن در فروغ نسبت به شاعران دیگر پر رنگ تر و ملموس تر است .‌

فروغ در شعر ابتدا قیام می کند بر علیه جامعه مرد سالاری که فقط خواهان زن مطیع و فرمانبردار است.‌ در این حرکت «خودش» را به عنوان « زن » پیدا می کند و بعد خودش را به عنوان « زنی شاعر» در جامعه معرفی می کند. اینجا به عمد دارد زن بودن خود را به رخ می کشد تا از زیر سلطه شعر مردانه خارج شود. در سه مجموعه شعر اول می توان این اندیشه را به خوبی دید که مدام از عشق و علاقه و عشق زنانه حرف می زند. در ادامه به «شاعر زن» می رسد یعنی شاعری او بر زن بودنش غلبه می کند و اینجا «تولدی دیگر » اتفاق می افتاد و در پایان از او « شاعر» می ماند، شاعری که اول شاعر است بعد زنی مبارز و سنت شکن که توانست خودش را به عنوان یک نابغه در کنار شاعران بزرگ طول تاریخ ای آن به ثبت برساند.

فراموش نکنیم که فروغ منتقد مرد سالاری در جامعه است اما طرفدار بی نظمی و ناهنجاری در جامعه نیست. او فقط شاعری با نبوغ شعری و روشنفکر است که خواهان توسعه و پیشرفت شعر و جامعه انسانی است.

پایان

@haalema

264 views14:06