Telegram Web
کابالاگرایی (کابالیسم) Kabbalism

🌓 آشنایی با ایسم‌ها 9️⃣5️⃣
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران

کابالا یک سنت یهودی و یک تفسیر عرفانی و رازآلود از کتاب مقدس است که بصورت سینه به سینه و شفاهی منتقل شده و ادعا می‌شود دانشی خفیه* از تورات نانوشته‌ای است که خداوند به موسی و آدم داده است. این رویکرد عرفانی و رازآلود به خداوند از سوی برخی از یهودیان اصیل با اتهاماتی همچون پانتئیستی (همه‌خداگرایی) و بدعتی بودن مواجه گشته است. یقینا عناصری از جادو و کیهان‌شناسی وجود دارند- بعنوان مثال در سِفر یتزیرا (کتاب آفرینش)، که مابین قرن سوم و ششم ظاهر شدند و آفرینش را بمثابه‌ی فرآورده‌ای از 10 عدد الهی و 22 حرف از الفبای عبری توضیح دادند.

کابالا از کلمه عبری قبالا qabbalah بمعنای سنت می‌آید. منشأ کابالیسم را باید در عرفان مرکاوه در قرن اول پس از میلاد مسیح مشخصا پس از تخریب معبد دوم در اورشلیم در سال 70 میلادی جست- عرفانی که هدف آن تأمل و تعمق هیجان‌انگیز در مرکاوه- «ارابه»ی خدا- بود که حزقیال نبی آن را در رؤیا دیده بود. نقطه‌ی اوج کابالیسم در قرون وسطی بود، زمانی که در سراسر دیاسپورای یهودی، بویژه در میان یهودیان اخراج شده از اسپانیا در سال 1492 گسترش یافت. در قرن 18، این سنت در میان پیروان فرقه‌های فوق ارتدوکسی (افراطی) همچون حسیدیک Hasidic و لوباویچ Lubavitch تأثیرگذار شد. پیروان کابالا در این روزگار چهره‌های سرشناسی همچون مدونا خواننده‌ی آمریکایی هستند.

توضیح مترجم:
* گفته می‌شود بسیاری از فلاسفه و دانشمندان جهان از فیثاغورث و افلاطون گرفته تا اسپینوزا و لایبنیتس و نیوتن و کارل یونگ و بنجامین فرانکلین هر کدام بنوعی با ارتباطاتی آشکار و نهان از این معارف خفیه سهمی برده‌اند.

#ایسم‌ها
(برای مشاهده‌ی بخش‌های قبلی و آشنایی با ایسم‌های بیشتر از این لینک استفاده کنید)

🆔 @Hossein_Shiran (Author)
🌓
@OrientalSociology (Channel)
⚛️
@OrientalSocialThinkers (Group)
🌐
www.orientalsociology.ir (Site)
❇️ آیا مردم ایران اکنون و در این برهه از زمان شایستگی و بایستگی مردم‌سالاری را دارند یا نه هنوز راه‌ها و کارها در پیش‌رو دارند و راه‌برها و راه‌کارها لازم دارند؟

🌓 در جستجوی راهی برای رهایی 9️⃣2️⃣
✍️ حسین شیران

پاسخ افراد مختلف به این پرسش هرچه که باشد را می‌توان در سه دسته خلاصه کرد؛ دسته‌ی اول آن‌ها که پاسخ‌شان مثبت است و در کل نظرشان نسبت به وضعیت و موقعیت مردم ایران در این برهه و در این ارتباط مساعد است. از نظر این دسته از افراد البته که مردم شریف ایران هم همچون مردم خیلی از جوامع دیگر شایستگی و بایستگی مردم‌سالاری را دارند- و چرا نباید داشته باشند، مگر مردم‌سالاری چیست و چه می‌خواهد که مردم ایران ندارند و یا نمی‌توانند داشته باشند؟ اگر این مهم تا حال محقق نشده نه از ناشایستگی مردم بلکه از بازدارندگی حکومت‌ها بوده و است که پی‎درپی هم بر ملت حاکم شده و مانع کار شده‌اند و اکنون اگر سایه و سیاهی نظام حاکم کنار رود مطمئنا خورشید مردم‌سالاری در این سرزمین هم طلوع خواهد کرد.

دسته‌ی دوم آن‌ها که نظرشان منفی است و برآیند فکری‌شان در مورد کم و کیف مردم ایران مساعد نیست. از نظر این دسته از افراد اگر تاکنون مردم‌سالاری در این مملکت پا نگرفته و همچنان حکومت‌ها پی‌درپی هم بر سر کارند نه از زور و زرنگی آن‌ها بلکه مشخصا از ضعف و زوال و ضلالت ملت در برابر آن‌ها بوده و است. بدیهی‌ست اگر حکومت‌ها مانع محکمی در برابر سلطه‌ی ذهنی و عینی خود نبینند تا آخرالزمان بی‌وقفه بهر شکل ممکن به حکم‌رانی خود ادامه خواهند داد و چرا ندهند؛ ملت ایران هم تاریخا و تحقیقا نشان داده که علی‌رغم برخی جنب‌وجوش‌ها در برخی از برهه‌ها-بویژه در قرن اخیر، تا کجا از ظرفیت لازم برای تحمل حکومت‌ها و حتی حکومت‌پروری برخوردار است و اگر بخواهد به همین منوال ادامه دهد راه بجایی نخواهد برد.

دسته‌ی سوم آن‌ها که نظرشان بنوعی ممتنع است و در واقع با تردیدهایی اساسی در این ارتباط مواجه‌اند. این دسته از افراد در عین حال که حکومت را مانعی بزرگ در مقابل تشکیل ملت‌دولت و برقراری مردم‌سالاری راستین می‌دانند ملت را هم دست‌کم در ابعادی از هستی اجتماعی خویش از جمله ویژگی‌های شخصیتی و افکار و افعال لازم برای دموکراسی و نیز سازوکارها و ساختارهای لازم برای رهایی از چنگال حکومت و ایجاد و حفظ دموکراسی واجد کم و کسرهایی می‌دانند. بواقع این دسته از افراد وضعیت و موقعیت مردم را در این ارتباط سایه‌روشن می‌بینند و چندان مطمئن نیستند اگر همین امروز سایه و سیاهی نظام حاکم از سر ملت کم شود دیگر همه چیز بر وفق مراد خواهد بود و خورشید مردم‌سالاری بی‌مضایقه و بی‌مزاحمت بی‌وقفه خواهد تابید.

این نقطه‌نظرات که تحلیلا در سه دسته از هم متمایز کردیم هر کدام بسی جا برای بحث و بررسی و نقد و نظر دارند و پاسخ دقیق‌تر و درست‌تر به این پرسش مهم مستلزم همین نقدها و نظرات در باب مردم ایران و داشته‌ها و نداشته‌ها و گذاشته‌ها و نگذاشته‌هایش برای رسیدن به آمال و آرزوهای بلندش از جمله مردم‌سالاری است و این مستلزم مطالعات تجربی و ارزیابی‌های علمی و عملی مردم در مسیر توسعه و تکامل اجتماعی‌اش است- کاری که فقط از دست و زبان "محققان مردمی" برآید. در هر حال در این تردیدی نیست مردم‌سالاری اسباب و اساس می‌خواهد که ضرورتا باید فراهم باشد تا بدوا برپا و بعد برقرار و برمدار باشد و این یعنی مهم‌تر از خود انقلاب بعد انقلاب است- اینکه چه کسانی حاکم شوند و چگونه کنترل شوند تا خود به بزرگترین "دشمن ملت" تبدیل نشوند.

#راهی_برای_رهایی

🆔 @Hossein_Shiran (Author)
🌓
@OrientalSociology (Channel)
⚛️
@OrientalSocialThinkers (Group)
🌐
www.orientalsociology.ir (Site)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🌓 حکیم ابوالقاسم فردوسی 🎬
بمناسبت ۲۵ اردیبهشت روز بزرگداشت حکیم فردوسی

#فردوسی

🆔 @Hossein_Shiran (Author)
🌓
@OrientalSociology (Channel)
⚛️
@OrientalSocialThinkers (Group)
🌐
www.orientalsociology.ir (Site)
❇️ چگونه می‌توان از یک توده‌ی مردمی توخالی‌ی تحت سلطه‌ی مستمر حاکمان به یک ملت تودار متمدن متشخص مستقل تبدیل شد؟

🌓 در جستجوی راهی برای رهایی 0️⃣3️⃣
✍️ حسین شیران

توده در لغت یعنی خرمن، پشته، انبوهه، و در کل هر چیزی که بی هیچ نظم و نظام و ارتباط و انسجام خاصی در حجم زیادی روی هم انباشته شود و این شامل آدمی هم می‌شود- توده‌ی مردمی یعنی حجم عظیمی از آدمیان که بی هیچ سر و سامان و سازمان خاصی به یک‌جا گردهم آمده‌اند- همان اکثریتی که دقیقا بدلیل همین بی سر و سامانی و بی سازمانی از دیرباز تا کنون تحت سیطره‌ی اقلیت حاکم زیسته و هنوز به همین دلیل می‌زیند و همچنان خواهند زیست مگر اینکه از این دلیل دور شوند و در بطن و متن خویش صاحب سر و سامانی و سازمانی گردند و به این اسباب و اساس عملا خود بر سرنوشت خویش حاکم گردند.

اگرکه زمانی فکر می‌شد توده‌های مردمی همین که به خودآگاهی لازم در خصوص بی سر و سامانی و بی سازمانی خویش برسند دیگر بدین سادگی تحت سلطه‌ی هیچ اقلیت حاکمی قرار نخواهند گرفت حالا دیگر ثابت شده به صرف آگاهی نیست- چه اکنون در خیلی از جاها با توده‌های بس آگاهی طرف هستیم که خواه‌ناخواه همچون توده‌های ناآگاه تحت سلطه بسرمی‌برند؛ و بعد به صرف خواستن هم نیست- چه در خیلی از جا‌ها و خیلی از برهه‌ها بارها و بارها توده‌های مردمی خواهان رهایی از چنگال استبداد و استثمار اقلیت حاکم گشته‌اند اما نتوانسته‌اند، و این یعنی عملا به چیزهایی مضاف بر آگاهی و اراده نیاز است تا کار پیش رود.

حالیا خواسته‌ی خیلی از ملت‌ها در هر کجا برقراری نظام سیاسی نوین "ملت‌دولت" است- یعنی دولتی که از مردم و با مردم و برای مردم و مهم‌تر از همه تحت کنترل مردم باشد، اما حتی همین هم اگر «ملت توداری» پای کار نباشد در نهایت جز صورت دیگری از سیطره‌ی اقلیت بر اکثریت نخواهد بود- کما اینکه اکنون در خیلی از جوامع مدرن این‌گونه است. به عنوان و صورت که نیست به عمل و سیرت است، به مدرنیته هم نیست به اتوریته است؛ خیال نکنیم دیگر دوره‌ی فریب اکثریت توسط اقلیت گذشته، نه! هرگز، مدرنیته برای قدرت‌طلبان هم مدرنیته است و از قضا آن‌ها از توده بروزتر و باهوش‌ترند و همیشه با اسباب و اساس و اشکالی نوین درصدد توده‌سواری‌اند.

برای همین حالیا تمام تکیه و تأکید این بحث بر ضرورت توداری توده و گریز و گذار از توخالی بودن است. توده‌ی توخالی توپی‌ست ساده و سبک زیرپای طبقه‌ی حاکم- از کوچک تا بزرگ‌اش، که بهر شکل بهر کجا که می‌خواهند می‌کوبند و می‌رانند و می‌برند؛ در این میان هر بربسته‌ای به توده، بادی‌ست به این توپ توخالی تا بسی بیشتر و بهتر شوت شود و بازی برای حاکمان و به نفع حاکمان بسی راحت‌تر و روان‌تر پیش رود. اگر قرار بر بازی نخوردن و باخت ندادن است باید از توخالی بودن و بربسته بودن به شناسه‌های نفخ‌آور و بادافزا رهایی یافت و یک‌بار برای همیشه به تودار بودن دگردیسی داشت؛ اما چگونه؟ به چه ترتیب؟
(باقی در بخش بعد)

#راهی_برای_رهایی

🆔 @Hossein_Shiran (Author)
🌓
@OrientalSociology (Channel)
⚛️
@OrientalSocialThinkers (Group)
🌐
www.orientalsociology.ir (Site)
سفرنامه سانسون (دوره صفویه).pdf
5.8 MB
🌓 ایران و ایرانی در سفرنامه‌ها 1️⃣
📚 سفرنامه‌ی سانسون
(تحقیق و مطالعه‌ی دقیق درباره‌ی آداب و اخلاق و حکومت ایران در زمان شاه سلیمان صفوی)
🔄 تقی تفضلی

[نیکلاس] سانسون یک مبلغ [فرانسوی] مسیحی است که [در سال ۱۶۸۳ میلادی |۱۰۶۲ ه‍.ش | ۱۰۹۵ ه‍.ق] در زمان سلطنت شاه سلیمان صفوی برای ترویج دین مسیحیت به ایران آمده، سال‌های متمادی در ایران باقی مانده، زبان فارسی را یاد گرفته و با بسیاری از خصوصیات دربار و حکومت ایران و آداب و رسوم ایرانیان آشنایی پیدا کرده و در این مدت هر آنچه خود به چشم خویش دیده را در قالب این سفرنامه‌ی بسیار جالب و قابل توجه به رشته‌ی تحریر درآورده است. (از مقدمه‌ی کتاب)

#سفرنامه‌خوانی

🆔 @Hossein_Shiran (Author)
🌓
@OrientalSociology (Channel)
⚛️
@OrientalSocialThinkers (Group)
🌐
www.orientalsociology.ir (Site)
🌓 از نشانه‌های جامعه‌ی پاره‌پاره خود همین بس که رییس‌جمهور و وزیر و برخی مقام و مسئول‌اش طی سانحه‌ای ناگوار درگذشته‌اند اما نه که دل‌ها و دیدها یکی نیست در نتیجه واکنش‌ها هم هیچ یکی نیست: برخی بسی خوشحال‌اند و در گوشه و کنار جشن می‌گیرند و بهم تبریک می‌گویند، برخی ناراحت‌اند و غرق ماتم و عزا بهم تسلیت می‌گویند و در این میان خیلی‌ها لبریز از سکوت‌اند و نمی‌دانند چه کنند، چه بگویند، به کدام سو چه واکنشی از خود نشان دهند!

🆔
@Hossein_Shiran (Author)
🌓
@OrientalSociology (Channel)
⚛️
@OrientalSocialThinkers (Group)
🌐
www.orientalsociology.ir (Site)
🌓 دوری در دنیای آمار 🔟
کشورهای میزبان بیشترین پناهندگان

پناهنده هر آن کسی است که به دلایل سیاسی، مذهبی یا اقتصادی و یا جنگ از کشور خود فراری گشته و به کشور دیگری پناه آورده است. طبق ماده‌ی ۱۴ اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر هرکس حق دارد در صورت تعقیب، شکنجه و آزار در کشور خود به کشور دیگری پناه برد و آن کشور موظف است در صورت موجه بودن‌اش به او پناه دهد. طبق آمار کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل (UNHCR) در حال حاضر در میان کشورهای میزبان پناهندگان در جهان،
#ایران با بیش از 3 میلیون و 400 هزار پناهنده در صدر جدول قرار دارد و بعد #ترکیه با بیش از 3 میلیون و 300 هزار و #آلمان با بیش از 2 میلیون و 500 هزار در رده‌های دوم و سوم قرار دارند. در این لیست پاکستان، اوگاندا، روسیه، لهستان و بنگلادش در رده‌های بعد قرار دارند.

#دنیای_آمار
#میزبان_پناهندگان
#World_of_Statistics
#Hosting_Refugees

🆔
@Hossein_Shiran (Author)
🌓
@OrientalSociology (Channel)
⚛️
@OrientalSocialThinkers (Group)
🌐
www.orientalsociology.ir (Site)
❇️ دگردیسی از یک توده‌ی توخالی تحت سلطه به یک ملت تودار متمدن متشخص مستقل، آرمان و آرزوی بلندیست که تنها به طرح و تدبیر و تلاش متفکران و متولیان مردمی برآید.

🌓 در جستجوی راهی برای رهایی 1️⃣3️⃣
✍️ حسین شیران

صحبت این‌جا بر سر تبدیل توده به ملت نیست؛ خواه‌ناخواه این اتفاق در سراسر جهان افتاده و طی سازوکارهایی بتدریج توده‌های مردمی به ملت‌ها تبدیل شده‌اند- یعنی خیل مردمانی که در سرزمین‌ها و مرزهای مشخصی محصور گشته و خواه‌ناخواه ملیت و مذهب و تاریخ و فرهنگ و زبان مشترک یافته‌اند؛ اما این هویت‌ یافتن و شناسنامه‌دار شدن توده‌ها نه فقط تغییری در اوضاع و احوال‌شان ایجاد نکرده و باعث رهایی‌شان از سیطره‌ی اقلیت حاکم نگشته، بلکه برعکس هر کدام از این شناسه‌ها که باعث تبدیل شدن توده به ملت گشته، بس پایه مایه‌ی سوءاستفاده‌های ایدئولوژیک واقع شده و بس بلا‌ها از این سبب از جانب ملت‌گراها و قوم‌گراها و مذهب‌گراها و تاریخ‌گراها و زبان‌گراها و امثالهم بر سر توده‌ها آمده و اوضاع را برایشان بس بتر کرده است.

و این یعنی راه رهایی توده‌های مردمی از چنگال استیلا و استبداد و استثمار تاریخی طبقات حاکم نه لزوما ملت شدن و مأنوس شدن با شناسه‌های فخرآور بلکه تنها و تنها "سر و سامان و سازمان یافتن" در بطن و متن خویش و به بیان دیگر "تودار شدن توده" است که اگر محقق شود ورق به نفع مردم برخواهد گشت وگرنه توده‌ی توخالی هزار سال هم از سرش بگذرد از این بند دیرین رهایی نخواهد یافت کما این‌که هزاران سال از تاریخ زیست اجتماعی بشر گذشته و نه فقط هیچ از کم و کیف سلطه‌ی حاکمان بر توده‌ها کاسته نشده بلکه برعکس هزاران هزار اسباب و اساس مدرن پا به عرصه‌ی وجود گذاشته و رسما در خدمت طبقات حاکم قرار گرفته و عرصه را بر توده‌های ملی تنگ‌تر و سخت‌تر ساخته‌اند.

این‌که چرا تا بحال این مهم یعنی سر و سامان و سازمان یافتن و باصطلاح تودار شدن توده آن‌سان که باید و شاید محقق نگشته و باعث رهایی‌اش از چنگال استبداد و استثمار نشده، در بخش‌های پیشین به برخی از جوانب مهم‌اش اشاره داشتیم: بخش اعظم‌اش را ناشی از هژمونی همیشه برقرار حاکمان و کاوش و کنترل مستمر توده‌ها و ارتباط‌زدایی و پایگاه‌زدایی و تهی‌سازی تحمیلی توده از سوی نظام سلطه دانستیم؛ بخشی را ناشی از ویژگی‌های خود توده و نقطه‌ضعف‌های زمینه‌ساز و ترس از دست دادن منافع و سازش و سازگاری تاریخی‌اش با سلطه و نیز عدم خودنگری و خودانتقادی و خودسازی‌اش دانستیم؛ با این‌حال بیشتر مسئولیت را متوجه "عقلای قوم" و فقر یا فقدان طرح و تدبیرهای لازم برای توسازی و توداری و تقویت توده در مواجهه با نظام سلطه ساختیم.

در این‌که کار با توده و برای توده و بر روی توده از دشوارترین کارهاست تردیدی نیست، حتی فکر کردن برای توده هم همین است- بواقع بازی دو سر باخت است، هم از طبقات حاکم می‌خوری هم از خود توده؛ رنجی که انبیاء و اولیاء و روشن‌گران در طول تاریخ از این سبب برده‌اند خود گواه همه چیز است؛ با این‌حال برای انسان‌های بزرگ این هرگز نافی رسالت و احساس مسئولیت‌شان در برابر توده یعنی اکثریت جامعه نبوده و ذات و نهاد پاک و شرافت‌ والایشان اجازه نداده بی‌خیال خود و رسالت انسانی خویش شوند و این طلاوار زیستن است که هنر است و نه آهن‌وار همیشه و هرجا جذب مغناطیس قدرت و ثروت اقلیت حاکم گشتن؛ یار مفروش به دنیا که بسی سود نکرد | آن که یوسف به زر ناسره بفروخته بود. سخت است ولی شرط عاقلی اینست.

(باقی در بخش بعد)

#راهی_برای_رهایی

🆔 @Hossein_Shiran (Author)
🌓
@OrientalSociology (Channel)
⚛️
@OrientalSocialThinkers (Group)
🌐
www.orientalsociology.ir (Site)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🌓 آدام اسمیت 🎬
❇️ چگونه می‌توان اقتصاد سرمایه‌داری را انسانی‌تر و معنادارتر کرد؟
(نسخه‌ی کم‌حجم)

#Adam_Smith

🆔
@Hossein_Shiran (Author)
🌓
@OrientalSociology (Channel)
⚛️
@OrientalSocialThinkers (Group)
🌐
www.orientalsociology.ir (Site)
چپ‌گرایی Leftism

🌓 آشنایی با ایسم‌ها 0️⃣6️⃣
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران

ایدئولوژی سیاسی جناح چپ؛ پس از انقلاب فرانسه در سال 1789 سیاست‌مداران حامی جمهوریت و مخالف سلطنت در سمت چپ کرسی ریاست‌جمهوری می‌نشستند و از این جهت به چپ‌گرایان معروف شدند. چپ‌گراها از برابری‌طلبی اجتماعی و به درجات مختلف از دخالت دولت در اقتصاد حمایت می‌کنند. طیف چپ بسی گسترده است و از "چپ میانه" و "سوسیال دموکراسی" گرفته تا "کمونیسم" را دربرمی‌گیرد.

توضیحات مترجم:
در مجموع چپ‌گرایان به دنبال "عدالت اجتماعی" از طریق سیاست‌های اجتماعی و اقتصادی بازتوزیع‌کننده و "دولت رفاه" هستند و در مقابل راست‌گرایان از "مالکیت خصوصی" و سرمایه‌داری و اجتناب‌ناپذیر بودن طبقات و "سلسه‌مراتب اجتماعی" دفاع می‌کنند.

#ایسم‌ها
(برای مشاهده‌ی بخش‌های قبلی و آشنایی با ایسم‌های بیشتر از این لینک استفاده کنید)

🆔 @Hossein_Shiran (Author)
🌓
@OrientalSociology (Channel)
⚛️
@OrientalSocialThinkers (Group)
🌐
www.orientalsociology.ir (Site)
❇️ در جستجوی راهی برای رهایی، از هر مسیری که برویم به "عقلای قوم" می‌رسیم؛ این یعنی هرچه هست در این ایستگاه است و ما بسی بیش از اینها باید در آن درنگ کنیم.

🌓 در جستجوی راهی برای رهایی 2️⃣3️⃣
✍️ حسین شیران

عقلای قوم کیستند؟ عقلای قوم "خداوندان عقل" و خردمندانی هستند که به "طرح و تدبیر" در "خدمت جامعه‌"اند؛ در حقیقت این سه ویژگی- خداوندان عقل، طرح و تدبیر، خدمت جامعه - باهم و در کنار هم تیپ ایدئال عقلای قوم را برای ما می‌سازند و بی هر کدام کلا موضوع منتفی و چیزی به اسم عقلای قوم از درجه‌ی هستی و یا اعتبار ساقط است؛ خداوند عقل باشی و طرح و تدبیری نداشته باشی، طرح و تدبیر داشته باشی و خداوند عقل نباشی، هر دو باشی اما در خدمت جامعه نباشی، در خدمت جامعه باشی اما نه خردمند باشی و نه طرح و تدبیر داشته باشی، هیچ کدام از این حالات شایستگی و بایستگی اطلاق عنوان عقلای قوم را ندارند. نظر به ارزش و اهمیت هر کدام از این سه ویژگی در ادامه بر سر هر کدام قدری تأمل می‌کنیم.

اولا خداوندان عقل که می‌گوییم مشخص است به اقلیتی از افراد جامعه نظر داریم که طبیعتا و تربیتا در امر تعقل تخصص و تبحر و تشخص دارند و از حیث انتفاع از قوه‌ی مُدرکه و ممیزه‌ی عقل "نخبگان خرد" جامعه محسوب می‌شوند- نشانه‌اش هم صدور پندارها و گفتارها و کردارهای عقلانی از آنها در مواضع و مواقع مختلف است. بدیهی‌ست هم میزان برخورداری از عقل و هم میزان انتفاع از آن را مراتبی‌ست و خداوند عقل اصولا و اساسا هر آن کسی‌ست که از هر دو نظر در مراتب اعلا قرار دارد. در دنیای غرق احساسات و هیجانات روزافزون امروزین برخورداری از "نخبگان خردمند" که همواره در هر شرایطی در سطحی فراتر از احساسات و هیجانات، راه و روش و منش درست را پیش پا بگذارند خود قدرتی بی‌بدیل برای هر جامعه‌ای تلقی می‌شود.

در حقیقت، ارزش و اهمیت اجتماعی و فلسفه‌ی وجودی نخبگان خردمند جامعه در همین ارائه‌ی طریق‌هاست؛ به بیان دیگر از عقلای قوم این انتظار می‌رود که از موضعی فراز نظرا و عملا متوجه و متمرکز مسائل و مشکلات موجود و آتی جامعه باشند و بهنگام برای هر کدام طرح و تدبیری ارائه دهند. تدبیر خروجی کاربست عقل نظری و عقل عملی در ارتباط با مسائل و مشکلات جامعه و لزوما دربرگیرنده‌ی "رویکردهای نظری" و "راهبردهای عملی" در حل و فصل آنهاست. تدبیری که در آن راه و چاه و چاره و آغاز و پایان و پیامدها لحاظ نباشد تدبیر نیست. این یعنی تدبیر را هم تیپ ایدئالی‌ست و به هر چیزی بدین سادگی نمی‌توان تدبیر گفت؛ بسیاری از مسائل و مشکلات ما از همین دستکم گرفتن تدبیر و اطلاق بی‌پایه و بی‌رویه‌اش به خروجی هر محفل و مجلسی‌ست.

و اما ویژگی سوم یعنی خدمت به جامعه مقصد و مقصود تمام این تک و پوهاست- منظور از جامعه "ملت، دولت و مملکت" هر سه باهم و در کنار هم و در ارتباط باهم است؛ بزرگترین رسالت و مأموریت عقلای قوم تنظیم و تحکیم روابط میان این سه عنصر اصلی و اساسی در قالب یک طرح و تدبیر کلان و یا باصطلاح "شاه‌تدبیر" است و از نظر جامعه‌شناختی چیزی بهتر و برتر از این نیست که عناصر اصلی و اساسی جامعه باهم و در ارتباط باهم توسعه و تحول و تکامل یابند. اینکه تدبیر در حقیقت یک "امر خیر" تلقی می‌شود از این روست که به "اصلاح امور به صلاح همه" می‌کوشد و نه یکی به ضرر دیگری؛ هر عاملی که فقط بر رشد و توسعه‌ی یکی از اجزا متمرکز باشد نهایتا به آکرومگالی اجتماعی انجامیده سر و سیمای جامعه را بشدت بهم خواهد ریخت.
(باقی در بخش بعد)

#راهی_برای_رهایی

🆔 @Hossein_Shiran (Author)
🌓
@OrientalSociology (Channel)
⚛️
@OrientalSocialThinkers (Group)
🌐
www.orientalsociology.ir (Site)
🌓 قالیباف کماکان رئیس مجلس ماند! او که شاه‌کارها و در واقع شاه‌گیت‌هایش بحدی رسیده که دیگر برایش سال‌شمار ساخته‌اند (اینجا) با وجود همۀ حواشی‌ای که همیشه دور و برش بوده و هست و الحق از این سبب شایسته و بایستهٔ عنوان "أبوالحاشیه" است با کسب 70% آرای نمایندگان جنگ قدرت را برد تا به همه بویژه مخالفان جدی‌اش که جدیدا از درون دایرۀ قدرت برخاسته و شمشیر از رو برایش بسته‌اند نشان دهد که نه در داخل مجلس و نه در خارج آن چیزی عوض نشده و قرار هم نیست عوض شود! او ثابت کرد از حجم هجمه‌ها هیچ خم به ابرو نمی‌آورد و از بابت گیت‌هایش هم هیچ کک‌اش نمی‌گزد! او به همهٔ آنها که با اندک فشار و افشاگری‌ از ضعف در افق محو می‌شوند درس داد چگونه می‌توان از فت و فراوانی افشاگری‌ها به مرز انگارنه‌انگار رسید و بی‌خیال خیل حرف‌ها و حدیث‌ها در خانهٔ ملت بود و نمایندهٔ ملت بود و قرص و محکم مثل یک قدیس در جایگاه قرار گرفت و برای وفاداری و هواداری از اسلام و انقلاب سوگند یاد کرد! درود بر شرف‌ات مرد! الحق که کاپ ادب و شرف صدا و سیما سزاوار توست! ای‌کاش این "فیلسوف‌جامعه‌شناسان بی‌ادب و بی‌شرف" (اینجا) ذره‌ای از تو بیاموزند!

🆔
@Hossein_Shiran
🌓 بندۀ خدا ابن خلدون (1332-1406م) می‌گفت "نسل سوم- نسل منهدم‌کنندۀ هر دولت|حکومتی، برای جبران ضعف عصبیت به استخدام مزدور و موالی از سایر اقوام و نژادها می‌پردازد" ما جدی نمی‌گرفتیم می‌گفتیم حالا یک مورخی آن هم از شرق آن هم از بلاد مسلمین ششصد هفتصد سال پیش در عهد تیمورلنگ خواسته تاریخی بنویسد مقدمه‌اش در باب مزاج و ایاب و ذهاب دولت‌ها هم یک چیزهایی نوشته دیگر، اما حالا با این اوضاع و احوال می‌بینیم که بیچاره چندان هم بی‌راه نمی‌گفت. می‌بینید که! تازه فقط هم این نیست! لابد شنیده‌اید که از حضور گستردۀ افاغنۀ عزیز در ایران در جاهای دیگر از جمله انتخابات و انتظامات و اتفاقات دیگر هم بصورت سازمان‌یافته استفاده می‌شود تا کناره‌گیری و کم و کسری حضور مردم ایران در مراسمات و مناسبات بنوعی جبران شود. اما ابن خلدون هرگز به این ترفند خوش‌بین نبود و هیچ آن را برای رهایی از زوال دولت‌ها کارساز نمی‌دانست، برای همین در ادامه افزوده: "اما این بار گرانی بر دوش دولت می‌گذارد و همین خود نیز موجبات زوال بیش‌تر دولت را فراهم می‌سازد". من نمی‌دانم این شما و این ابن خلدون!

#ابن‌خلدون

🆔
@Hossein_Shiran
🌓 از مردم‌داری واقعی تا مردم‌کاری محض 1️⃣
✍️ حسین شیران

حال که بهر شکل "مردم‌سالاری" بعنوان یک شیوه‌ی حکم‌رانی مطلوب و محبوب ملت‌ها در جهان آوازه‌ و اعتباری بهم‌زده و نظرا و عملا در فرهنگ سیاسی بین‌الملل یک الگو و یک ارزش اساسی محسوب می‌شود خواه‌ناخواه اکثر نظام‌های سیاسی جهان هم به آن اقبال و اعتنایی نشان می‌دهند حتی آنها که هیچ و یا چندان التزامی بدان نداشته و ندارند- از قضا برخی از اینها کاتولیک‌تر از پاپ طوری از آن دفاع می‌کنند و بدان وانمود می‌کنند تو گویی با فرهیخته‌ترین و فرهنگی‌ترین نظام‌های سیاسی کل تاریخ بشریت سروکار داری که هیچ مو لای درز مردم‌مداری‌شان نمی‌رود.

با این‌حال تحقق مردم‌سالاری الزامات و اقتضائاتی دارد و هرگز به صرف اقبال و ادعا نیست. "شاخص مردم‌سالاری" که هر سال بر پایه‌ی پنج معیار "فرآیند انتخابات و کثرت‌گرایی"، "عملکرد دولت"، "مشارکت سیاسی"، "فرهنگ سیاسی دموکراتیک" و "آزادی‌های مدنی" کشورهای جهان را از نظر میزان تحقق مردم‌سالاری رده‌بندی و گزارش می‌کند تلاشی‌ست در این جهت تا نشان دهد کدام‌ها واقعا مردم‌سالارند و بدرستی بدان تفاخر می‌کنند و کدام‌ها فرسخ‌ها از آن فاصله دارند و رسما تظاهر می‌کنند.

این شاخص بدوا به هر یک از معیارهای پنج‌گانه‌ی کشورها از 0 تا 10 امتیاز می‌دهد و بعد با احتساب میانگین آنها امتیاز کل هر کدام را محاسبه و از 0 تا 4 را با عنوان "رژیم‌های استبدادی" در گروه اول، از 4 تا 6 را با عنوان "رژیم‌های ترکیبی (هیبریدی)" در گروه دوم، از 6 تا 8 را با عنوان "دموکراسی‌های ناقص" در گروه سوم و از 8 بالاتر را با عنوان "دموکراسی‌های کامل" در گروه چهارم از هم تفکیک می‌کند. در حال حاضر در آخرین رده‌بندی ارائه شده (2023) نروژ با 9/81 از 10 در صدر جدول و افغانستان با 0/26 در انتهای لیست قرار دارد.

در این رده‌بندی کشور بنین با 0/4+ و نیجر با 1/36- تغییر امتیاز نسبت به سال قبل به ترتیب بهترین و بدترین عملکرد را دارند؛ و اما امتیاز اکتسابی ایران برای معیارهای پنج‌گانه 0 (انتخابات آزاد و پلورالستیک) - 2/5 (عملکرد دولت) - 3/33 (مشارکت سیاسی) - 2/5 (فرهنگ سیاسی دموکراتیک) و 1/47 (آزادی‌های مدنی) می‌باشد و در مجموع با امتیاز کل 1/96 با یک رتبه ارتقاء نسبت به سال گذشته در جمع 167 کشور جهان در رده‌ی ۱۵۳ و در شمار کشورهای با نظام سیاسی استبدادی قرار دارد.

با این وجود نظام سیاسی حاکم بر ایران نه هیچ این جایگاه پایین‌دست را می‌پسندد و نه هیچ این عنوان رژیم استبدادی را می‌پذیرد. این نظام در شمار آن دسته از نظام‌های سیاسی‌ست که خود در این ارتباط ادعاهای کلان دارد؛ از بدو تأسیس در سال 57 به ارزش‌های مردم‌سالاری اقبال نشان داده و رسما عنوان جمهوری را برای خود اختیار نموده؛ از آن زمان تا کنون بی‌وقفه انتخابات برگزار کرده؛ عنوان "مردم" هم که هیچ از زبان مسئولین‌اش نمی‌افتد و از پرتکرارترین‌ها در عتاب‌خطاب‌های آنهاست؛ مشکل کجاست؟ چرا باید یک چنین نظامی استبدادی تلقی شود؟!

اینها و شاید بسی بیش از اینها همه درست، اما آنچه در این میان و در این راستا بسی نادرست و نابجا می‌نماید "مردم‌کاری بجای مردم‌داری" است. (توضیح بیشتر در بخش بعد)

🆔 @Hossein_Shiran (Author)
🌓
@OrientalSociology (Channel)
⚛️
@OrientalSocialThinkers (Group)
🌐
www.orientalsociology.ir (Site)
🌓 نمودار میانگین جهانی شاخص دموکراسی و هشدار کاهش مستمر دموکراسی در جهان!

#شاخص_دموکراسی
#Democracy_Index

🆔
@Hossein_Shiran (Author)
🌓
@OrientalSociology (Channel)
⚛️
@OrientalSocialThinkers (Group)
🌐
www.orientalsociology.ir (Site)
2024/06/03 12:03:04
Back to Top
HTML Embed Code:


Fatal error: Uncaught Error: Call to undefined function pop() in /var/www/tgoop/chat.php:243 Stack trace: #0 /var/www/tgoop/route.php(43): include_once() #1 {main} thrown in /var/www/tgoop/chat.php on line 243