Telegram Web
من از سیاه ترین شب، به آفتاب رسیدم…

#حسین_منزوی
که برگ برگ جدا می شود بهار از من.

#حسین_دهلوی
به بوسه‌ای دلم از غم،
تهی چو ساغرِ مِی کن...

#تقی_اوحدی
می‌دانست که در برابر جهان به این بزرگی تنهاست
خوابید.

#رضا_براهنی
مطلوب دل تو بودی...

#طوطی_همدانی
خودم نچیدمش! خودم! که لعنت خدا به من!
که سیب نارسیده‌ام نصیب دیگران شده!

#یاسر_قنبرلو
صیادِ دل از کف شده! تا کی به کمینی..؟


#فاضل_نظری
ما عدتُ قريبًا من أحد، حتّى نفسي. ما أبعد نفسي عن نفسي...

به كسى نزديك نيستم! حتى به خودم!
و چه دورم از خود!!


#فاروق_جويدة
ترجمه: #الف_تالیا
من تهی پیمانه بودم! سر کشیدم خویش را...

#معینی_کرمانشاهی
بدون واهمه‌ای موج، سر به صخره بکوب
که مرگ ساحل آرامش است، باور کن...

#محمد_عزیزی
دیدن او یک نظر صد چو منش خونبهاست

#سعدی
عضو عضوم، به تماشای تو حیرت‌زده است..

#میرزا_احسن_ایجاد
همه باغ دلم آثار خزان دارد ..

#حسین_منزوی
درون مرد همواره کشیده می شود باری...

#حسین_صفا
.
رشکم از پیرهن آید که در آغوش تو خُسبد..

#سعدی
دل قوی دار که بنیاد بقا محکم از اوست.

#سعدی
مرهم به زخم فاجعه گونم کشید ...

#افشین_یداللهی
چنین غمگین که من هستم ؛خزان در چشم من خوش تر...

#محمد_قهرمان
پیش او یار نو و یار کهن هر دو یکی‌ست..

#وحشی_بافقی
آدمی بودن غم‌انگیز است وقتی هوای آسمان به سرت بزند و بال نداشته باشی...

#رسول_یونان
2025/10/04 05:32:06
Back to Top
HTML Embed Code: