Telegram Web
«زندانی‌بودن وضعیتی غیرعادی است و وقوع پرتکرارش زیر سایه‌ی حکومتِ سرکوبگر چیزی را عوض نمی‌کند. روایت‌های زندانیان زندان‌های مرکز گرچه سرشار از شور تحسین‌برانگیز زندگی و مقاومت است، اما قابل تعمیم به زندان‌های دیگر شهرها و بندهای عمومی نیست. ما هم در زندان با یکدیگر شوخی می‌کردیم، خواهرانه گپ می‌زدیم، بین همان کتاب‌های به‌دردنخور دنبال چیزی برای خواندن و یاد گرفتن می‌گشتیم، از تلاطم احساساتمان حرف می‌زدیم و روزنه‌ی امید را برای یکدیگر باز نگه می‌داشتیم، اما همان ضخامت چندسانتی‌متریِ میله‌ها و دیوارها، فاصله‌ای پُرنشدنیِ میان اسارت و آزادی بود و ما به حکم «زن، زندگی، آزادی» زندگی را به تمامی می‌خواستیم.»

aasoo.org/fa/articles/4770
@NashrAasoo 🔻
گزارشی از بند نسوان زندان لاکان رشت 🔻

✍️ زندان زنان رشت تنها زندان زنان در استان گیلان است، و از همین منظر چون با دورترین نقاط استان حدود ۲۵۰ کیلومتر فاصله دارد نوعی تبعیدگاه است. زنان زیادی هفته‌ها در حسرت ملاقات با خانواده‌هایشان روز را شب می‌کنند. مسافتی بسیار طولانی برای رفت‌وآمد از ییلاقات در فصول گرم و سرد سال، در هوای اغلب بارانیِ گیلان با جاده‌های روستایی صعب‌العبور، در کنار مشقت رها کردن زمین کشاورزی و دام یا مرخصی گرفتن از محل کار، به‌ویژه در خانواده‌هایی آسیب‌دیده یا دارای پدر و مادر سالخورده یا فرزند دانش‌آموز. همه‌ی این شرایط، گاهی بر دلتنگی، هرقدر نفس‌گیر که باشد، غلبه می‌کنند و امکان سفر و امید ملاقات را کم‌رنگ‌تر جلوه می‌دهند.

✍️ زندان زنان لاکان، ساختمانی است شامل ۴ بند سالنی با ۲ ردیف تخت فلزیِ دوطبقه در طرفین و معمولاً حدود ۳۰ زندانی در هر بند، که در آن اصل تفکیک جرائم یا حتی جدا کردن متهم و محکوم به‌طور جدی رعایت نمی‌شود. وضعیتی که به خودیِ خود احتمال درگیری و تنش بین زندانیان را به علت تفاوت در فضای ذهنی، میزان اضطراب یا میل به خشونت‌ورزی و نحوه‌ی گذران روزمرگی افزایش می‌دهد. «کانون»، که به‌عنوان بند قرنطینه برای ۱۰ روزِ اولِ ورود به زندان و بازداشت‌های کوتاه‌مدت در نظر گرفته شده، هواخوریِ حدوداً ۵۰ متر مربعی دارد. فضای جداگانه‌ای تحت عنوان «مهدکودک» هم به آن اضافه شده که برای کودکانی استفاده می‌شود که به‌دلیل همراهی با مادر در زمان بازداشت یا نداشتن سرپرست دیگری به‌جز او، با مادرشان به زندان منتقل شده‌اند. مهد کودک زندان، به‌جز نامش هیچ ربطی به کودک و اتاق کودک ندارد؛ نه تخت بچه‌گانه‌ای در کار است، نه رنگ‌آمیزی‌ای روی دیوارها و نه وسایلی برای بازی و نقاشی، و نه اصلاً حصار پرالتهاب زندان می‌تواند رنگ دنیای خیال‌انگیز کودکی به خود بگیرد.

✍️ بند «اعتکاف» قبل‌تر مخصوص زنانِ متهم به رابطه‌ی نامشروع بوده و به همین دلیل به این اسم نام‌گذاری شده است و اکنون سکونت‌گاه زنانی با جرائم دیگری مثل مواد مخدر و سرقت نیز به شمار می‌رود. بند «شکیبایی» اغلب برای محکومان و متهمان جرائم مالی و بند «کوثر» (اشتغال) بیشتر برای محکومیت‌های سنگین، از جمله اعدام و حبس‌های طولانی‌مدت (برای جرائم قتل و مواد مخدر)، است، و البته اکثر زنان شاغل در کارگاه را شامل می‌شود. سهم فیزیکیِ زندان زنان از کل مجموعه‌ی زندان لاکان همان‌قدر بی‌تناسب و ناکافی است که سهم زنان از فضاهای شهری، امتدادی از همان به‌حاشیه‌راندگی و اعمال محدودیت‌های تبعیض‌آمیز.

@NashrAasoo 💭
📚 آسو، جمعه و شنبه ۱۷ و ۱۸ ماه مه در لندن در «نمایشگاه کتاب بدون سانسور» شرکت خواهد داشت. در غرفه‌ی آسو، نسخه‌ی چاپی تازه‌ترین کتاب‌های منتشر شده از سوی ما را تهیه و با همکاران آسو گفتگو کنید. جمعه ساعت ۱۷ مریم فومنی کتاب‌های تازه‌ی آسو را معرفی خواهد کرد.

🕔 جمعه ساعت ۱۵:۳۰ تا ۲۱
🕛 شنبه ساعت ۱۲ تا ۲۰

📍Essex Church, 112 Palace Gardens Terrace, Notting Hill W8 4RT

@NashrAasoo 💭
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
نقش ادبیات در تاب‌آوری مقابل حکومت‌های مستبد
آذر نفیسی در گفتگو با نهال تابش

در جایی مثل ایران، ادبیات هم میدان مبارزه است، هم پناهگاه امن برای تاب‌آوردن در برابر استبداد. در جایی که مخالف را مجازات می‌کنند و آزادی بیان وجود ندارد، صرف خواندن و نوشتن نوعی سرپیچی و عامل بقا است.

@NashrAasoo 🎥
«... اما چوچارا تنها یک قصه نبود. زخمی بود که تمایلی به واگشایی‌اش نبود. سرگذشت سوگناکِ مردمی گرفتار در چنگ فاشیست‌ها و نازی‌ها که در اواسط ماه مه ۱۹۴۴ در حالی که چشم‌انتظار ناجیانی آزادی‌بخش بودند آماج خشونت نیروهای متفقین قرار گرفتند. خشونت جنسیِ گسترده‌ای که زنان طی این آزادسازی تجربه کردند تا امروز محل مناقشه‌ی دولت‌های ایتالیا و فرانسه بوده است.»

aasoo.org/fa/articles/4776
@NashrAasoo 🔻
هشتاد سال پس از تراژدی چوچارا 🔻

✍️ نام «چوچارا» نخستین بار در مراسم اهدای جوایز اسکار سال ۱۹۶۰ شنیده شد. عنوان دیگر این فیلمِ ویتوریو دسیکا «دو زن» بود که بازیگر نقش اولِ زن آن، سوفیا لورن، جایزه‌ی اسکار را به خود اختصاص داد. نامِ پنهان‌شده اما همچنان پرسش‌برانگیز بود. کسی دقیقاً نمی‌دانست که چوچارا چه معنایی دارد. امروزه اگر از «هوش مصنوعی» بپرسید که چرا «دو زن» به «لا چوچارا» ترجیح داده شد همان پاسخی را ارائه خواهد کرد که شصت سال قبل دست‌اندرکاران سینما به مردم دادند: «تا برای مخاطب غیرایتالیایی قابل فهم باشد.» لا چوچارا ریشه در واقعیتی داشت که دنیای رنگی و شاد و شنگولِ پس از جنگ حال و حوصله‌ی شخم زدن آن را نداشت. دسیکا که در فیلم‌های «آلمان سال صفر» و «اومبرتو د» از فلاکتِ مردم در سال‌های پس از جنگ پرده برداشته بود از سوی مقامات به سیاه‌نمایی متهم شده و تحت فشار بود که دست از بدبخت‌انگاریِ مردم ایتالیا بردارد.


✍️ امواج دریای توفانیِ جنگ جهانی دوم به سواحل ایتالیا رسید و سیاه‌جامگانِ دیگری اهالیِ چوچارا را محاصره کردند. آنها نیروهای استعماری متفقین بودند که برای آزادسازیِ آخرین دژ آلمانی‌ها عملیات مونته کاسینو را آغاز کرده بودند. در این عملیات واحدهای سپاه مستعمراتیِ فرانسه ــ شامل ۱۱۰ هزار سرباز مراکشی، الجزایری، تونسی و سنگالی ــ در ماه مه ۱۹۴۴ به آخرین خط جنگ رسیدند. شایع شد که ژنرال آلفونس جوین، فرمانده‌ی نیروهای استعماری، به سربازانش دستور داده است که هر کاری دلتان خواست با مردم بکنید. «زنان و شراب از آنِ شماست. همه چیز را نابود کنید.» این امر هرگز از سوی مقامات فرانسوی تأیید نشد و آن را صرفاً شایعه‌ای برای تخریب چهره‌ی فرانسویان دانستند. هرچند هیچ‌گاه ثابت نشد که ژنرال جوین سربازان آفریقاییِ قوای فرانسه را به ارتکاب خشونت تشویق یا تحریک کرده است اما می‌دانیم که او برای جلوگیری از خشونت علیه غیرنظامیانی که پشت دیوارها چشم‌ به راه نیروهای آزادی‌بخش بودند هیچ کاری انجام نداد.

✍️ در پی عقب‌نشینیِ آلمانی‌ها و فاشیست‌ها روستاهای چوچارا یکی بعد از دیگری به تصرف نیروهای متفقین درآمد و ایتالیا در آستانه‌ی آزادی قرار گرفت. اما از همه‌جا صدای جیغ شنیده می‌شد. جیغ‌هایی که غریو شادی نبود. در اغلب گزارش‌های میدانی که بعدها از شاهدان چوچارا گردآوری شد از جیغ‌های زنانی یاد شده است که آماج خشونت سربازانِ آزادی‌بخش بودند. ضجه‌هایی که یکی از شاهدان وقایع آن شب آن را با «جهنم» دانته قابل مقایسه دانسته بود. هرکس به یاری زنان می‌شتافت جزو فاشسیت‌ها تلقی می‌شد و به مرگی فجیع محکوم می‌شد.

@NashrAasoo 💭
📚 آسو، یکشنبه و دوشنبه ۱۹ و ۲۰ ماه مه در پاریس در «نمایشگاه کتاب بدون سانسور» شرکت خواهد داشت. در غرفه‌ی آسو، نسخه‌ی چاپی تازه‌ترین کتاب‌های منتشر شده از سوی ما را تهیه و با همکاران آسو گفتگو کنید. یکشنبه ۱۹ ماه مه مریم فومنی و سرور کسمایی دو کتاب «زنان فراموش شده» و «نجف دریابندری، حلوای انگشت‌پیچ» را معرفی خواهند کرد.

🕔 ساعت ۱۱ تا ۲۰
📍11 Rue Edmond Roger, 75015 Paris

@NashrAasoo 💭
در بسیاری از موارد، مردم لطیفه‌هایی را در انتقاد از شرایط استرس‌زا و اغلب غیرقابل فهم برای هم تعریف می‌کردند تنها برای این‌که به خودشان یادآوری کنند آن‌ها می‌توانند از پرده‌ی آهنین تبلیغات فراتر رفته و واقعیت‌های پشت آن را هم ببینند. در زمانه‌ی اخبار جعلیِ بی‌پایان و همنوایی‌های بازدارنده حتی نیش‌زدن‌های هزلی ساده می‌توانند به عنوان بیانیه‌ای عمیقاً شخصی تلقی شوند، «من شوخی می‌کنم، پس هستم.»

aasoo.org/fa/articles/2570
@NashrAasoo 🔺
2024/06/16 23:36:58
Back to Top
HTML Embed Code: