Telegram Web
اثر برگزیده  #بیست_و_دومین #جشنواره‌ی_تئاتر_دانشگاهی_تجربه در مرکز تئاتر مولوی

به گزارش #روابط_عمومی #مرکز_تئاتر_مولوی، نمایش «قاب» نوشته کرول فرشت، ترجمه زیبا خادم حقیقت با دراماتورژی #شایان_تقدیسی و زهرا محمدی و کارگردانی #زهرا_محمدی از ۱۲ مرداد ماه و از ساعت ۲۰:۳۰ هر شب (به جز شنبه ها) در سالن اصلی این مجموعه میزبان مخاطبان تئاتر خواهد بود .

در خلاصه این نمایش آمده است:مَری پس از چند ماه به خانه باز می‌گردد…

بنا براین گزارش شایان تقدیسی، زرگل گلیار، نهال فرجادی و فواد تباک بازیگران این نمایش ۶۰ دقیقه ای هستند.

این اثر که به عنوان نمایش برگزیده‌ی بیست‌ و دومین جشنواره تئاتر دانشگاهی تجربه منتخب شده است ، در نخستین جشنواره آتلیه تئاتر تازه نیز موفق به دریافت تندیس بهترین کارگردانی شده است.

همچنین از دیگر عوامل این نمایش می‌توان به: طراح صحنه: زهرا محمدی، طراح نور و ویدیو مپینگ: مهرداد رضایی، طراح گرافیک: متین خیبلی، روابط عمومی و تبلیغات: ایلیا شمس (تئاتربازها)، ساخت تیزر و موشن گرافی: محمدباقر کشاورز و گروه کارگردانی: مهران اشکی، سارا عباسی و سینا برزگر اشاره کرد.



علاقه مندان میتوانند برای تهیه بلیط این نمایش به سایت تیوال مراجعه نمایند.
https://www.tiwall.com/p/frame3


#تئاتر_دانشگاهی #تالار_مولوی #تئاتر #قاب #تئاتر_ببینیم
#جشنواره_تجربه
در میان استقبال تماشاگران نمایش "بازیگر سایه ها" تمدید شد.

به گزارش روابط عمومی مرکز تئاتر مولوی، در میان استقبال کم نظیر تماشاگران، نمایش "بازیگر سایه ها" به کارگزدانی فرزام دهنوی از تاریخ یازدهم مرداد ماه اجرای خود را به مدت یک هفته تمدید کرد.

بر اساس این گزارش، این نمایش که با مشارکت گروهی از بازیگران کم توان جسمی و حرکتی ، #سندروم_داون و مبتلا به #اوتیسم آماده شده است مورد استقبال هنرمندان و اساتید دانشگاهی در حوزه علوم اجتماعی قرار گرفته و هر شب میزبان طیف وسیعی از جامعه دانشگاهی است.

#سجاد_افشاریان از چهرهای مطرح تئاتر و سینما به عنوان تهیه کننده این گروه نمایشی را همراهی می کند.

گفتنی است در طول اجرای این نمایش هنرمندان و اساتیدی همچون : استاد فرهاد ناظرزاده کرمانی، سجاد افشاریان، شقایق فراهانی، بهتاش فریبا، رسول نجفیان، مهدی میامی، آرش فلاحت پیشه، اردشیر منظم، مهدی صلاحی، افسانه بخشی فر، جواد سحر و...به تماشای این اثر نشسته اند.

علاقه مندان میتوانند برای تهیه بلیط این نمایش به سایت #تیوال مراجعه نمایند

#تئاتر_دانشگاهی #تالار_مولوی #تئاتر #تئاتر_ببینیم #بازبگر_سایه_ها
افتتاحیه نمایش «مادر» با حضور پرشور اهالی تئاتر دانشگاهی

به گزارش روابط عمومی #مرکز_تئاتر_مولوی ، نمایش #مادر به نویسندگی و کارگردانی «حسین اناری» در روز پنجشنبه نهم مردادماه با حضور جمع کثیری از دانشجویان و فارغ التحصیلان #تئاتر_دانشگاهی اجرای خود را آغاز کرد.

جلیل محمودی، پوریا احمدی، رضا محسنی و ماهور میرزانژاد بازیگران این نمایش 60 دقیقه ای هستند که تا پایان مرداد ماه هر شب (به جز شنبه ها) از ساعت 18:30روی صحنه است.

علاقمندان برای دیدن این نمایش میتوانند از طریق سامانه #تیوال نسبت به تهیه بلیط اقدام کنند.
https://www.tiwall.com/p/mother15


#تئاتر_دانشگاهی
♦️برای اولین‌بار یک ربات دانشجوی دکترا شد

آکادمی #تئاتر شانگهای در چین برای نخستین‌بار یک #ربات انسان‌نما را به‌عنوان دانشجوی دکترای #هنرهای_نمایشی و #فیلم پذیرفته است.
این ربات که به شکل یک مرد جوان طراحی شده، از ۲۳ شهریور ۱۴۰۴ تحصیلش را آغاز می‌کند.
🔺در مواجهه با تاریخ

زینب خدیو کارگردان نمایش «کارگاه نمایش» که در مرکز تئاتر مولوی روی صحنه است،‌ نمایش خود را در مواجهه‌ با تاریخ، درباره چهره‌های جریان‌ساز «کارگاه نمایش» برشمرد.
به گزارش ایران‌تئاتر، نمایش «کارگاه نمایش» به نویسندگی، طراحی و کارگردانی زینب خدیو در سالن کوچک مرکز تئاتر مولوی روی صحنه است.

خدیو با اشاره به عنوان نمایش می‌گوید: عنوان نمایشنامه بی‌تردید تداعی‌گر فضای آشنا و نوستالژیکِ کارگاه نمایش است؛ جایی که در دهه‌های ۴۰ و ۵۰ شمسی، بسیاری از چهره‌های جریان‌ساز تئاتر ایران شکل گرفتند و اجراها تجربی، تمرین‌محور و جسورانه بودند. اما متأسفانه تاکنون به این افراد و فعالیت‌های‌شان کمتر پرداخته شده است، چرا که تاریخ، فرصتِ ثبت و بازگو کردن را از افراد حاضر در کارگاه نمایش گرفت و آن‌ها به‌مرور از حافظه رسمی تئاتر حذف شدند.

او ادامه می‌دهد: در این اجرا، ما علاوه بر معرفی برخی از اعضای کارگاه نمایش، در تلاش هستیم لحظه‌ها و رابطه‌هایی را زنده کنیم که کمتر به آن‌ها پرداخته شده است. پرسش‌هایی نیز در دل روایت مطرح می‌شود که پاسخی قطعی ندارند و احتمالاً قرار هم نیست داشته باشند. در واقع، در این اجرا، نوعی مواجهه با تاریخ صورت گرفته است. ما در خلاصه داستان نمایش از کارگاه نمایشی گفتیم که در دهه ۵۰ فعالیت می کردند و این هدف متعلق به آن گروه است.

خدیو با اشاره به روند تمرین‌های گروه نیز بیان کرد: روند تمرین‌های کارگاه نمایش بر پایه جست‌وجو، مستندسازی و بازآفرینی شکل گرفت. در این اجرا از تکنیک ورباتیم استفاده شده است؛ به این معنا که بخشی از روایت‌ها، گفت‌وگوها و صداها، مستقیماً برگرفته از گفته‌های واقعی افراد است. مخاطب در نمایش ما تنها بیننده نیست؛ گاه شریک تحقیق، طرف گفت‌وگو یا حتی سوژه پرسش می‌شود.

او با اشاره به چالش‌هایی که در زمینه تولید نمایش با آن‌ها روبرو بوده است، گفت: یکی از عمیق‌ترین چالش‌ها در آماده‌سازی یک نمایش، ساختن «باور جمعی» میان گروه است. این‌که همه اعضای تیم به یک «جهان مشترک» باور پیدا کنند. چالش دوم، حفظ «پایداری روانی» در طول مسیر است. در طی تمرینات مدام این گفت‌وگو تکرار می‌شود؛ «همیشه چیزی هست که می‌توانست بهتر باشد...» باید مدام با این سؤال سر کرد که «آیا کافی‌ست؟» و در عین حال، نگذاری که این سؤال تو را از ادامه مسیر متوقف کند. اما شاید یکی از خسته‌کننده‌ترین قسمت‌ها، جایی ا‌ست که باید دست از خلق بکشی و وارد منطق عدد و هزینه شوی.

این هنرمند افزود: مشکلات اقتصادی، چه بخواهی چه نخواهی؛ نقش موثری را در روند تولید ایفا می‌کنند و سوال این است، آیا اصلاً می‌شود به بازگشت سرمایه امیدوار بود؟ در تئاتری که مخاطبش محدود است. سود مالی، اگر نگوییم غیرممکن، لااقل ناپایدار است.

خدیو در پایان سخنانش گفت: در نهایت، تئاتر همیشه یک جور دیوانگی عاشقانه است. چون با وجود همه این فشارها، باز هم تو و گروه‌ شب‌به‌شب به صحنه می‌روید، با تماشاگر روبه‌رو می‌شوید و امیدوارید که چیزی، حتی کوچک شکل بگیرد و جوانه بزند.

گفت‌وگو: نگار امیری
یادداشت محمد حسن خدایی منتقد تئاتر
درباره نمایش "قاب" به کارگردانی زهرا محمدی
درباره نمایش «قاب» به کارگردانی زهرا محمدی
ژست‌های خانوادگی مقابل دوربین عکاسی
نوشته محمدحسن خدایی
دوران جدیدی آغاز شده و نسل تازه تئاتر، فهم متفاوتی را از واقعیت اجتماعی و بازنمایی‌اش به نمایش گذاشته‌ است. در این میان می‌توان امید داشت که این فرم‌های متفاوت اجرایی، نتایج مبارکی به ارمغان آورده و هوایی تازه به جریان تئاتر کشور بدمد تا اید حرف نویی زده شود و نوعی گسست معرفت‌شناسانه باشد نسبت به گذشته متصلب هنرهای نمایشی این مرز و بوم. خصلت تجربی این نسل جوان با رویکرد جهان‌شمولی که در پیش گرفته، بشارت‌دهنده افق‌های تازه‌ای است که پیش از این به محک آزمایش درنیامده بود. این‌که بعضی از آثار این نسل نو، کیفیت لازمه را ندارد و تماشایش به نوعی اتلاف وقت و سرمایه محسوب می‌شود دلیلی برای عمومی بودن این وضعیت نیست. کافی است به اجراهایی که در گوشه و کنار شهر بر صحنه‌‌اند و رنگ و بوی این نسل با جسارت را دارند نیم‌نگاهی همدلانه اندازیم و از نابهنگامی‌ بعضی‌شان کیفور شویم. اجراهایی که مقهور بازنمایی صرف متن نمایشنامه نشده‌ و در تلاش‌اند هر صحنه از متن یک نمایشنامه را به شکلی مجزا و خودبسنده، بدل به یک آزمون اجرایی کرده و با آموزه‌های خلاقانه دراماتورژیک، ارزش افزوده‌ای خلق کنند که هر جز کوچک از یک کلیت متکثر نمایشی تماشایی‌تر باشد. با آن‌که این مسیر اجرایی، پر از دشواری و سنگلاخ است اما تا اینجای کار می‌شود به نتایجش امید بست و به انتظار روزهای خوب آینده نشست. زیباشناسی که این نسل پی گرفته بازتابی است از پیچیدگی وضعیت اجتماعی این روزها ما و ضرورتی از بکارگیری فرم‌های تازه و تجربه‌نشده تئاتری. به هر حال جوانان این نسل، خاطره چندانی از پدران تئاتر نداشته و شوربختانه این امکان را نیافته‌اند به تماشای آثار شاخص بعد از انقلاب ۵۷ بنشینند و از مهارت هنرمندان کاربلد این عرصه، دانش و بینش هنری کسب کنند. بنابراین این تقلای هر روزه که پیروزی و شکست در آن نامعلوم است بی‌شک ارزش تجربه کردن دارد و می‌بایست جدا از محصول نهایی و دستاوردها و ناکامی‌هایش قضاوت شود.
ذیل این بحث خوب است به نمایشی بپردازیم از این نسل که این شب‌ها تحت عنوان «قاب» به کارگردانی زهرا محمدی در سالن اصلی مجموعه تئاتر مولوی بر صحنه است. متن نمایشنامه را «کرول فرشت» کانادایی نوشته و در یک درام کوتاه خانوادگی، به مصائب اعضای خانه‌ای پرداخته که به نظر می‌آید می‌بایست زندگی مبتنی بر رفاه و همبستگی داشته باشند اما چیزی که بر صحنه می‌بینیم نشان از واقعیتی دیگر است. کارول فرشت نویسنده‌ای که در سال ۱۹۴۹ به دنیا آمده و اهل کبک کانادا بوده و در مونترال زندگی می‌کند در این متن توانسته به خوبی بحران اخلاقیات نهاد خانواده را عیان کند. عنوان اصلی نمایشنامه «ژست جلوی دوربین» نام دارد و مربوط می‌شود به دقایقی کوتاه از زندگی یک خانواده چهار نفره که این فرصت را یافته‌اند کنار هم قرار گرفته و به یادگار عکسی مشترک در مقابل دوربین پسر خانواده که «ژروم» نام دارد بگیرند. اما تنش پنهان مابین این چهار نفر چنان بالا است که این اتفاق هرگز نمی‌افتد و آرزوی عکسی از کنار هم قرار گرفتن تمامی اعضای خانه به امری ناممکن بدل می‌شود. اشاره‌ای استعاری به زندگی مدرن شهری و صمیمیت‌های سرد. جایی که فردگرایی افراطی کمر به نابودی روابط انسانی بسته و حتی والدین و فرزندانشان نمی‌توانند نسبت به یکدیگر عشق بورزند و عواطف بشری را بی‌شائبه به نمایش گذارند. به دیگر سخن در این جامعه انتزاعی و بروکراتیک، بیش از پیش عقل معاش‌اندیش سیطره یافته و تمامی عرصه‌های زیست بشری به تسخیر درآمده است. کارول فرشت به مانند اغلب نویسندگان غربی که رویکردی انتقادی به وضعیت معمول جهان دارند به ساختار خانواده می‌پردازد و با آشکار کردن رازهای پیدا و پنهان، این نکته را تذکار می‌دهد که بی‌توجهی نسبت به دیگران چنان گسترش یافته که مستوجب برآمدن فضاهای خشن و بی‌عاطفه شده است. همه چیز به ژست‌های دروغین مقابل دوربین عکاسی و بازنشر در شبکه‌های اجتماعی تقلیل یافته و این مسئله نمی‌تواند بدون عقوبت و آسیب گسترده اجتماعی باشد.
حال با توضیحاتی که داده شد به اجرایی بپردازیم که زهرا محمدی در مقام کارگردان تدارک دیده و به همراه گروه جوان تئاتری‌اش، پا به عرصه نمادین گذاشته است. اجرا در مدت زمان ۴۵ دقیقه، تلاش دارد ظرفیت‌های نمایشی نمایشنامه را آزاد کرده و به قولی ارزش افزوده ایجاد کند. بدین منظور ترجیح داده شده از فضایی ایستا استفاده شده و سیاست اجرایی به سمت بکارگیری بهینه از امر انتزاعی حرکت کند. بازیگران مانند کسانی که مقابل دوربین عکاسی می‌ایستند، واجد نوعی از ژست‌های ایستای بدنی بوده و کلیت اجرا همچون یک عکس خانوادگی محسوب شده است. سیاست اجرا علیه بازنمایی دقیق مناسبات درونی متن نمایشنامه عمل می‌کند و قسمتی از دیالوگ‌ها بر انتهای صحنه نقش بسته و از کنش بدنی بازیگران منفک می‌شود. کارول کرشت در نمایشنامه‌اش، وقتی می‌نویسد «ژست مقابل دوربین» شاهد هستیم که چگونه شخصیت‌ها مشغول تک‌گویی‌هایی شده و کلماتی را بر زبان می‌آورند که ذهنیت‌شان است و دیگران متوجه آن نمی‌شوند. زهرا محمدی ترجیح داده این تک‌گویی‌ها را حذف کن و از طریق ژست‌های ایستای بدنی، در حد توان به مرحله اجرا و رویت‌پذیری درآورد. گو اینکه این قضیه در بعضی صحنه‌ها ناممکن شده و حتی به گنگی مناسبات منتهی شده است. اما در نگاهی کلی می‌توان این حذفیات را در خدمت حرکت به سوی بیشتر کردن حجم ایستایی ژست‌های مقابل دوربین عکاسی دانست و کمابیش موافقش بود.
بازیگرانی چون شایان تقدیسی، زرگل کلیار، نهال فرجادی و فواد تباک شخصیت‌های خانوادگی این نمایشنامه را بازی می‌کنند. پدر، مادر و پسر و دختر تشکیل‌دهنده این خانواده در ظاهر آرام اما پر از تنش بوده و بازیگران جوان اجرا، توانسته‌اند بدون صداسازی و بازی‌های اغراق‌شده، آن‌ها را بر صحنه اجراپذیر کنند. از این باب می‌توان به این گروه که گویا قبل از این در شهر مقدس مشهد مشغول فعالیت بوده آفرین گفت و به انتظار اجراهای تازه‌ای از آنان بود. هنرمندان جوان مشهدی نشان داده‌اند که ظرفیت بالایی برای به صحنه بردن نمایش‌های آوانگارد داشته و در این سال‌ها، شاهد هنرنمایی‌شان در تئاتر تجربی و حرفه‌ای کشور بوده‌ایم.
در نهایت می‌توان گفت اجرایی چون نمایش «قاب» با تمامی جمع‌وجور بودن و میزانسن‌های ایستا و ریاضیاتی‌اش، این امکان را فراهم کرده که مواجهه‌ای سرخوشانه با یک متن کوتاه از یک نویسنده مهم غربی فراهم شود و گروه جوان اجرایی‌اش با تغییراتی که در متن نمایشنامه اعمال کرده، توانسته صدای خودآیین خویش را عرضه کند و مقهور نام‌های بزرگ نشود. امید است در ادامه کار این گروه همدل و پرشور، شاهد بر صحنه آوردن نمایش‌هایی باشیم که بیش از این جسارت به خرج داده و نظم نمادین را بحرانی‌تر کند.
انا لله و انا الیه راجعون

«در گذر بی صدای ثانیه هاي‌ دنیای فانی،جرس کاروان از رحیل مسافری خبر می‌دهد که در سکونی، آغازی بی پایان را می سراید»

جناب آقای امیر میرزایی
همکار ارجمند گروه هنرهای نمایشی دانشکدگان هنرهای زیبا
درگذشت« همسر» گرامیتان رابه شما و خانواده محترمتان تسلیت عرض نموده، برایشان از درگاه خداوند متعال مغفرت ، برای شما و سایر بازماندگان صبر جمیل  خواهانیم .

روابط عمومی مرکز تئاتر مولوی
قلم نه در حصار زمان میماند و نه در حصار مکان
چرا که از جنس اندیشه و شعور است...
روز خبرنگار مبارک
محمود فرشچیان درگذشت.

#محمود_فرشچیان امروز ۱۸ مرداد در ۹۵ سالگی به علت ابتلا به ذات‌الریه در کشور امریکا درگذشت.
محمود فرشچیان در ۴ بهمنِ ۱۳۰۸ در اصفهان به دنیا آمد. پدر فرشچیان که نماینده فرش اصفهان بود، او را به کارگاه نقاشی #میرزا_آقا_امامی برد و امامی به استعداد او در زمینه #نقاشی پی برد. فرشچیان پس از آموزش نزد او و عیسی بهادری و دانش‌آموختگی از مدرسه #هنرهای_زیبا اصفهان، برای گذراندن دوره هنرستان هنرهای زیبا به اروپا سفر کرد و چندین سال به مطالعه آثار هنرمندان غربی در موزه‌ها پرداخت. بنا بر گفته خودش، در اروپا اول کسی بود که با بسته‌ای از کتاب و قلم وارد موزه می‌شد و آخر از همه از موزه خارج می‌شد.
فرشچیان خالق آثار ماندگاری همچون #ضامن_آهو، #سخت‌ترین_امتحان، #داستان_حضرت_ابراهیم، #غدیر_خم و #رمی_جمره، برای علاقمندان به هنر در ایران چهره‌ای قابل احترام بود.
نشست گفتگو پیرامون نمایش “قاب” با حضور یوسف باپیری، رامین اکبری، مجتبی کریمی، کیهان پرچمی و گروه اجرایی روز چهارشنبه‌ ۲۲ مرداد بعد از اجرای نمایش “قاب” در مرکز تئاتر مولوی برگزار می‌شود.

به گزارش روابط عمومی مرکز تئاتر مولوی نشست گفتگو پیرامون نمایش “قاب” با حضور یوسف باپیری، رامین اکبری، مجتبی کریمی، کیهان پرچمی و گروه اجرایی روز چهارشنبه‌ ۲۲ مرداد ماه، بعد از تماشای اجرا ساعت ۱۸ الی ۲۰ در مرکز تئاتر مولوی برگزار می‌شود. 

ورود برای عموم علاقه‌مندان به این نشست‌ آزاد است.

گفتنی است نمایش "قاب” به کارگردانی زهرا محمدی که از ۱۲مرداد اجراهای خود را آغاز کرده است، هر روز ساعت ۲۰:۳۰ در سالن اصلی مرکز تئاتر مولوی به صحنه می‌رود.

لازم به ذکر است استثنائا این نمایش در روز چهارشنبه ۲۲ مرداد ماه از ساعت ۱۷ به روی صحنه می‌رود.
گفتگو درباره «قاب» با حضور یوسف باپیری، رامین اکبری، مجتبی کریمی، کیهان پرچمی
گفتگو درباره «قاب» با حضور یوسف باپیری، رامین اکبری، مجتبی کریمی، کیهان پرچمی

به گزارش روابط عمومی مرکز تئاتر مولوی، نشست گفتگو پیرامون نمایش «قاب» روز چهارشنبه ۲۲ مرداد ۱۴۰۴ با حضور منتقدان و تماشاگران و گروه اجرایی در مرکز تئاتر مولوی برگزار شد.

در ابتدای این نشست یوسف باپیری اجرا را تجربه‌ای دانست که با زمان و سطح‌های متفاوت روایت بازی می‌کند و گفت: «این اجرا با موقعیتی ساده شروع می‌شود؛ خانواده‌ای که قصد دارند عکس بگیرند. اما نمایش، زمان گرفتن یک عکسِ ساده را طولانی و مصرف می‌کند، به عبارتی در زمان تداخل ایجاد می‌کند.
به تدریج ما را از شیوه‌ی ادراک عادی، یعنی انتظار دیدن قصه‌ای بازنمایی‌شده و تفسیری از یک برداشت مشخص، دور می‌کند؛ در حالی که متریال اصلی کار همچنان بر پایه متن و یک قصه‌ی مشخص بنا شده است.
یکی از نکات جالب این است که از همان ابتدا از پروجکشن استفاده نمی‌شود. پس از گذشت حدود یک ربع از اجرا، پروجکشن وارد و به سطح دیگری از روایت تبدیل می‌شود. در این نقطه مخاطب درمی‌یابد که با دو سطح روایت روبه‌رو است: یکی روایت تصویر روی صفحه و دیگری روایت بدن‌ها که مدام میان این دو سطح، تداخل ایجاد می‌شود.
رویکرد نمایش به گونه‌ای است که مدام چیزی را از مخاطب پنهان می‌کند. همین پنهان‌کاری باعث می‌شود مخاطب از تمرکز صرف بر موضوع فروپاشی خانواده فاصله بگیرد و بیشتر به این فکر کند که مسئله‌ی پنهان این خانواده چیست و چرا پروجکشن با بدن‌ها هم‌خوانی ندارد.»

در ادامه رامین اکبری از دیگر منتقدان حاضر در جلسه با تأکید بر نقش تصویر گفت: «این اجرا تصویر را به‌مثابه پدیده‌ای به کار می‌گیرد که زمان را از روند اجرا حذف می‌کند، اما در عوض حرکت را در ذهن مخاطب شکل می‌دهد. در ابتدای اجرا یک قاب می‌بینیم و حرکتی که در نهایت دوباره به یک قاب دیگر ختم می‌شود. برای مثال، در صحنه‌ی نخست کاراکتر دختر به سمت کاراکتر پسر حرکت می‌کند و کنار او می‌نشیند، در حالی که ما هیچ شناختی از رابطه و نسبت این دو نداریم. همین باعث می‌شود ذهن تماشاگر شروع کند به ساختن اطلاعات برای فهم رابطه‌ی آن‌ها. به نظر من هوشمندانه‌ترین بخش اجرا همین صحنه‌ی اول، صحنه‌ی دست‌هاست.
از طرفی، ما با یک اجرای سخت مواجهیم. تماشاگر باید با صبر و حوصله جزئیات را کشف کند. شاید در شروع خیلی‌ها نتوانند ارتباط برقرار کنند، اما جزئیات به قدری زیادند که به‌تدریج ناخودآگاه فضای اجرا را می‌سازند.»

همچنین مجتبی کریمی درباره محدودیت‌های اجرا صحبت کرد و گفت:
«وقتی اجرا را می‌بینم، احساس می‌کنم حاصل محدودیت‌های خودخواسته‌ای است که کارگردان برای خودش تعریف کرده است. همین محدودیت‌ها نشان می‌دهند وارد فرآیند کارگردانی شده‌ایم و در حال نظام دادن به چیزی هستیم. نمایش همه‌چیز را، از کنش و صدا گرفته تا حرکت، در محدودترین حالت خودش قرار می‌دهد. این محدودیت باعث می‌شود کوچک‌ترین کنش‌ها اهمیت پیدا کنند و ما ناچار شویم با دقت بیشتری نگاه کنیم.
مثلاً در ابتدای اجرا چند دقیقه‌ای هیچ حرکتی از شخصیت‌ها نمی‌بینیم. در این سکون، کوچک‌ترین حرکت‌ها اهمیت پیدا می‌کنند. همان ابتدای اجرا محدوده‌اش را برای ما مشخص و به ما می‌گوید باید من را با جزئیات ببینی. در چنین بستری است که حتی پاهای دو کاراکتر، وقتی کنار هم شکلی خاص می‌سازند، می‌توانند ما را به درک رابطه‌ای میان آن‌ها برسانند. این امکانی است که صرفا این‌تئاتر برای خودش خلق کرده است؛ امکانی که به قاعده‌ی دیدن عادی یک تئاتر پشت پا می‌زند و می‌گوید من را با جزئیات بیشتری باید دید.»
.
در پایان کیهان پرچمی نیز درباره‌ی ساختار نمایش اذعان داشت:
«در “قاب” ما با خانواده‌ای روبه‌رو هستیم که می‌خواهند عکسی قدیمی را دوباره بازسازی کنند. هر بار که تلاش می‌کنند، یا عکس خوب نمی‌شود یا دوربین ثبت نمی‌کند. در خلال این روند، ابهام‌هایی در روابط میان اعضای خانواده آشکار می‌شود؛ میان پدر و مادر، خواهر و برادر و حتی پدر و پسر.
اجرا با روایت پروجکشن پیش می‌رود؛ جاهایی عیناً با آن مطابقت دارد و جاهایی از آن تخطی می‌کند. کارگردان در این میان تصمیم می‌گیرد بدن‌ها چطور روی صحنه قرار بگیرند و با تولید لحظه‌های سکوت، فضای ذهنی خودش را جلو ببرد.
به نظرم اجراهایی از جنس «قاب» ناشی از نوعی امتناع هستند؛ امتناع از پیش‌فرض‌هایی که ما با آن‌ها تئاتر را می‌بینیم. مثلاً معمولاً انتظار داریم اجرا بلافاصله شروع شود، اما اینجا اجرا دیرتر از حد معمول آغاز می‌شود. ممکن است در ابتدا همین باعث شود که تماشاگر از کار خوشش نیاید، اما پس از پایان، به این فکر می‌افتد که نمایش تعریف خاص خودش از زمان را دارد و همین ما را بیشتر به فکر کردن درباره‌اش وامی‌دارد.»


گفتنی است نمایش "قاب" تا تاریخ ۵ شهریورماه هر شب (به جز شنبه ها) از ساعت ۲۰:۳۰ در سالن اصلی مرکز تئاتر مولوی روی صحنه است.
مرکز تئاتر مولوی ضمن عرض تسلیت به مناسبت فرا رسیدن سالروز رحلت پیامبر اسلام حضرت محمد مصطفی(ص) ، شهادت امام حسن مجتبی (ع) و شهادت امام رضا(ع) به اطلاع میرساند این مجموعه از روز جمعه  ۳۱ مردادماه تا پایان روز یکشنبه ۲ شهریور تعطیل است و از روز دوشنبه ۳ شهریورماه میزبان علاقه مندان و مخاطبان تئاتر خواهد بود.
شهریور ماه و میزبانی مرکز تئاتر مولوی از چهار نمایش تازه

نمایش های #پدر_کشی به کارگردانی‌ #جواد_صداقت، #وودو به کارگردانی میثم مظفری، #کاتوره_گی به کارگردانی علی اصغر راسخ راد و #تکه_تکه به کارگردانی #ملیکا_زارع و #مبینا_کاظمی از دهم و یازدهم شهریورماه در مرکز تئاتر مولوی به صحنه میروند.‌

به گزارش #روابط_عمومی مرکز تئاتر مولوی، در ادامه اجراهای عمومی نمایش های #دانشگاهی، نمایش #پدرکشی نوشته‌ و کارگردانی #جواد_صداقت و با بازی صادق ‌صبح ‌زاهدی، حسین صحرایی، پانته ‌آ ‌شادمان ‌زاد، مهبد ‌بهمنی،رضا ‌مروی، هانا (هانیه) رحمانی، وحید ‌نوری، سهیل ‌مطهری ‌نژاد، شکیلا ‌احمدزاده، آرش شجاعی، سارا شمس، گندم ‌قجاوند و الهام ‌ابنی از دهم شهریورماه از ساعت ۲۰:۳۰ و نمایش #وودو نوشته و کارگردانی #میثم_مظفری و با بازی آرش ‌رستم ‌بیگی، محمد ‌رستمی، پویا ‌رجبی ، هِژا ‌محمودیان، مسعود ‌محمدی و غزاله ‌نیّر از یازدهم شهریور ماه از ساعت ۱۸:۳۰ در #سالن_اصلی اجرای خود را آغاز می کنند.

همچنین نمایش #کاتوره_گی به نویسندگی محمود ناظریان و کارگردانی #علی_اصغر #راسخ_راد و با بازی سامی صالحی و سپهر صالحی از دهم شهریور ماه از ساعت ۱۹:۳۰ و نمایش«پ#تکه_تکه به نویسندگی،کارگردانی و بازیگری #ملیکا_زارع و #مبینا_کاظمی از یازدهم شهریورماه و از ساعت ۱۸:۰۰ اجراهای #سالن_کوچک این مجموعه خواهند بود.

علاقه مندان جهت تهیه بلیط این آثار دانشگاهی میتوانند به سایت #تیوال مراجعه نمایند.


#تئاتر_دانشگاهی #تالار_مولوی #تئاتر #تئاتر_ببینیم #پدرکشی #وودو #کاتورگی
#مرکز_تئاتر_مولوی
اجرای پدرکشی یا مکتب چهارم اسکاتلد/هالینشند چاپ 1875_ فصل دانکن خسرو طاعون در سالن اصلی مرکز تئاتر مولوی

نویسنده و کارگردان: جواد صداقت
تهیه کننده: الهام ابنی

بازیگران:
صادق ‌صبح ‌زاهدی، حسین صحرایی، پانته ‌آ ‌شادمان ‌زاد، مهبد بهمنی، رضا ‌مروی، هانا رحمانی، وحید ‌نوری، سهیل مطهری نژاد، شکیلا احمدزاده، آرش شجاعی،سارا شمس، گندم ‌قجاوند
و
الهام ‌ابنی

مشاور اثر: الهام ‌ابنی
دستیار کارگردان: گندم ‌قجاوند
طراح حرکت: جواد ‌صداقت
طراح نور: ایمان ‌اسماعیلی
طراح صحنه: جواد ‌صداقت
طراح صدا: یاسر ‌مظلومیان
طراح لباس، طراح گریم: الهام ‌ابنی
دستیار لباس: مهرنوش شهبازی راد
طراح پوستر، طراح بروشور: جواد ‌صداقت
موشن گرافی و اقلام تبلیغاتی: وحید نوری
اجرای نور: امیرحسین محمدی ، تانیا بیات
مدیر صحنه: آرش شجاعی
عکاس اردلان آشناگر

مجری طرح خانه هنر آسوریک
کاری از گروه تئاتر آسوریک

مرکز تئاتر مولوی/ سالن اصلی/ساعت 20:30

#تئاتر_دانشگاهی #تالار_مولوی #تئاتر #تئاتر_ببینیم #پدرکشی
#مرکز_تئاتر_مولوی
2025/10/17 20:23:41
Back to Top
HTML Embed Code: