Telegram Web
بخش دوم گفتگوی محسن هاشمی با روزنامه اعتماد:

اعتماد : گروهي از جامعه‌شناسان مذاكرات فعلي را يك مقطع تاريخي مهم براي ايران مي‌دانند، در عين حال اما معتقدند سيستم بايد سطح گفت‌وگوهاي خارجي را به داخل نيز بكشاند و بتواند با طيف‌هاي مختلف مردمي، احزاب و گروه‌ها گفت‌وگو و مذاكره و تفاهم داشته باشد. در اين خصوص چگونه مي‌انديشيد؟

پايه اصلي ناترازي‌هاي كشور مانند ناترازي‌هاي اقتصادي، انرژي، تورم، معضل مسكن و... ناترازي سياسي است، چراكه وقتي كشور با ناترازي سياسي مواجه است، انتخابات پرشوري در كشور انجام نمي‌شود، فعالان سياسي و اساتيد منتقد از گردونه فعاليت خارج مي‌شوند و ظرفيت‌هاي كارآمد كشور به كار گرفته نمي‌شوند، كشور با ناترازي‌هاي اقتصادي و اجتماعي و... مواجه مي‌شود. اگر ناترازي‌هاي سياسي رفع شده به خصوص انتخابات پرشور برگزار و تكثرگرايي در كشور اجرايي شود، نظرات به بحث گذاشته شده و مردم تفكر احسن را انتخاب كنند، مشكلات ديگر كشور و ناترازي‌هاي اقتصادي هم حل مي‌شوند.

- يكي از چهره‌هايي كه طي دهه‌هاي متمادي براي حل معادلات ميان ايران و امريكا تلاش بسياري كردند، آيت‌الله هاشمي‌رفسنجاني بودند. آخرين نمونه از اين تلاش‌ها در زمان امضاي برجام نمايان شد. فكر مي‌كنيد اگر آيت‌الله امروز حضور داشتند چه توصيه‌اي به دولت و مردان ديپلماسي كشورمان مطرح مي‌كردند؟

يكي از مباحثي كه ايشان از سال‌هاي پس از جنگ و پذيرش قطعنامه ۵۹۸ به دنبال آن بودند، حل تخاصمات ميان ايران و امريكا بود. اساسا يكي از مسائلي كه ايشان با امام (ره) مطرح كردند، حل همين معادلات بود.

در دولت خودشان هم سعي كردند به سمت حل اين تنازعات حركت كنند و روابط دو كشور منطقي شود تا توسعه ايران به دليل اين دشمني‌ها متوقف يا كند نشود. ايشان نسبت به معيشت مردم و توسعه ايران بسيار حساسيت داشتند. بارها در طول عمر خود تلاش كردند اين معادله را حل كنند.

در سال‌هاي پاياني دولتشان در مسائل منطقه‌اي تلاش كردند مشكلات ايران و عربستان را حل كنند. بر اثر اين تلاش‌ها بود كه امير عبدالله (وليعهد و پادشاه عربستان) در كنفرانس اسلامي در سال ۷۶ در دولت آقاي خاتمي شركت كرد. طي سال‌هاي ۸۱ و ۸۲ پس از حمله امريكا به عراق و افغانستان و در شرايطي كه غربي‌ها تلاش مي‌كردند پرونده ايران را به شوراي امنيت سازمان ملل بكشانند، آيت‌الله هاشمي‌رفسنجاني، آقاي خاتمي، آقاي حسن روحاني و...تلاش كردند جلوي اين روند را بگيرند. حتي در مرحله‌اي تعليق تزريق گاز به سانتريفيوژها پذيرفته شد تا موضوع عادي‌سازي شود.

اما در زمان احمدي‌نژاد به گونه‌اي عمل شد كه پرونده ايران به سازمان ملل و شوراي امنيت رفت و ايران از سوي سازمان ملل تحريم شد. در ادامه باز هم آيت‌الله در دولت آقاي روحاني و تلاش‌هاي ظريف، برجام را كليد زدند. روندي كه در سال ۹۷ با خروج ترامپ از برجام مختل شد.

البته معتقدم حتي در زمان ترامپ هم مي‌شد موضوع را مديريت كرد تا دلار ۳ هزار توماني ايران به ۱۰۰ هزار تومان نرسد... امروز اما با تلاش‌هاي دولت و رهنمودهاي رهبري شرايط متفاوت شده و مي‌توان اين معادله قديمي را حل كرد. ايران بايد قدر اين فرصت را بداند و نهايت استفاده را از آن بكند تا معيشت مردم اندكي بهبود پيدا كند.

وقتي كشور با ناترازي سياسي مواجه است، انتخابات پرشوري در كشور انجام نمي‌شود، فعالان سياسي و اساتيد منتقد از گردونه فعاليت خارج مي‌شوند و ظرفيت‌هاي كارآمد كشور به كار گرفته نمي‌شوند، كشور با ناترازي‌هاي اقتصادي و اجتماعي و... مواجه مي‌شود.
  
  
@mohsenhashemi_ir
  
از توهین صداوسیما به مقدسات اهل سنت تا عزل امام جمعه مدینه بخاطر توهین به مقدسات شیعه

محسن هاشمی

به بهانه توهین جدید در صداوسیما به خلفا و مقامات عربستان در دو برنامه متفاوت با وجود سفر موفق اخیر وزیر دفاع عربستان به دعوت رئیس ستاد مشترک سردار باقری و اقدام به‌موقع دست‌اندرکاران برای تقبیح آن، بی‌مناسبت نیست که اعتراض تاریخی آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی به صحبت‌های حذیفی، امام مسجدالنبی نسبت به شیعه و امامان و امام خمینی و عکس‌العمل امیر عبدالله، ولیعهد وقت عربستان یادآوری شود.

برای کارشناسان روابط ایران و عربستان و وهابی‌شناسان این واقعه مورد توجه بوده و فراموش نمی‌شود

ایشان در سفری به عربستان با دعوت امیر عبدالله، در نمازجمعه مسجدالنبی مدینه شرکت کرده و وقتی امام جمعه مشهور مدینه، شیخ حذیفی، به مقدسات شیعه و شیعیان توهین نمود، نمازجمعه را با همراهان ترک کرد.

این اعتراض به‌موقع به گوش امیر عبدالله رسید و او شیخ حذیفی را به سرعت تنبیه کرد به صورتی که ضمن برکناری چندساله از منصب امام مسجدالنبی که 50 سال آن را یدک می‌کشید، حتی نوارهای قرائت قرآن او را که به وفور در مدینه و‌مکه به فروش می‌رفت، جمع می‌کنند. این تنبیه در افکار عمومی عربستان مشهور می شود و سبب آن را دلجویی امیر از رفسنجانی می‌دانستند.


ایشان در خاطرات 8 اسفند 76 خود بخش نمازجمعه را چنین می‌نویسد:

به مدینه برگشتیم. برای شرکت در نمازجمعه رفتیم. توسط آقای حذیفی اقامه می‌شد. خطبه اول را مفصل خواند. بحث‌ها سیاسی بود. از قدرت‌های بزرگ، اسرائیل و ترکیه و حضور نیروهای خارجی و عراق و سلسله اجانب به‌شدت انتقاد کرد.

ولی از شیعه هم به خاطر اهانت شیعه به صحابه و خلفا و عایشه و اعتقاد به مهدی موعود و ولایت فقیه و نیابت امام خمینی از امام زمان به‌شدت انتقاد کرد.

من و همراهان به عنوان اعتراض از صفوف جماعت بیرون رفتیم. در اتاق کناری، نمازمان را جداگانه به جماعت خواندیم.

به همراهان‌مان از سعودی‌ها و رئیس حرم شریف که همراه ما بودند، گفتیم که این اظهارات تفرقه‌انگیز بین مسلمین دلیل عدم صلاحیت این فرد برای امامت جمعه است. آنها حرف ما را تأیید کردند.

رئیس حرم عذرخواهی کرد و گفت این امام جمعه فرد بی‌اطلاعی است. ساعتی بعد آقای دکتر نفیسه، وزیر همراه، تلفنی گفت که مأموران به دستور مرکز مشغول رسیدگی به اظهارات او هستند و برخورد شدیدی خواهد شد و عذرخواهی کردند. 

عصر امیر عبدالله هم تلفنی از ریاض با من صحبت کرد و شدیدا اظهار تأسف کرد و گفت «انی اسف، کثیر، کثیر، کثیر» و گفت این شخص تنبیه می‌شود.

چمدان را بستم و عصر به زیارت بقیع رفتیم. این بار بدون معطلی همه زنان را هم راه دادند. همگی بر سر قبور ائمه روی خاک نشستیم، زیارت امین‌الله توسط آقای افشار خوانده شد. پلیس هم همراهمان بود. بعد از آن اعتراض این برخورد خوب سعودی‌ها شاید برای دلجویی بود و یا دهن‌کجی به تندروهای وهابی.

منبع: شرق

@mohsenhashemi_ir
غرفه دفتر نشر معارف انقلاب
متولی نشر آثار آیت الله هاشمی رفسنجانی

نمایشگاه کتاب
سالن شبستان، ردیف ۲۹ ، غرفه ۲

@mohsenhashemi_ir
دانشگاه آزاد بی نام هاشمی رفسنجانی

مهرداد خدیر

برابر آنچه خبرگزاری‌ها و تارنمای ریاست‌جمهوری از سخنان مسعود پزشکیان در آیین چهل‌و‌سومین سال‌روز تأسیس دانشگاه آزاد اسلامی منتشر کرده‌اند، رئیس‌جمهوری در نطق دیروز خود از پایه‌گذار این نهاد یاد نکرده و این در حالی است که در میان برخی از کلان‌پروژه‌های عصر جمهوری اسلامی که با نام هاشمی‌رفسنجانی گره خورده‌اند و  فراموشی‌پذیر نیستند دانشگاه آزاد ممتازترین است.

اگر از چهل‌و‌سومین سال‌روز تأسیس دانشگاه آزاد گفته می‌شود بدان سبب است که در چنین روزی در خرداد 1361 هاشمی‌رفسنجانی رئیس وقت مجلس شورای اسلامی در خطبه‌های نماز جمعۀ تهران از تأسیس چنین دانشگاهی با کمک اولیه و یک میلیون تومانی امام خمینی خبر داد وگرنه هنوز نه به دار بود و نه به بار و نمی‌توان از چهل‌وسومین سال‌روز گفت و به 43 سال قبل نقب نزد.

اگر مسعود پزشکیان هم‌سن و سال جوانان نواصول‌گرا بود می‌شد جدای بی‌علاقگی به حساب آن گذاشت که آن زمان نبوده‌اند یا تاریخ معاصر را نخوانده‌اند ولی رئیس‌جمهوری کنونی ایران در آن زمان 28 ساله بوده و اگر در آن روز تهران بوده باشد قطعاً خاطرۀ مستقیم دارد.

به یاد آوریم که هاشمی‌رفسنجانی بعد از ترور آیت‌الله خامنه‌ای در 6 تیر 1360 عملاً امام جمعۀ تهران شد و اگر چه با عنوان امام جمعۀ موقت از او یاد می‌شد اما تا امام جمعۀ تهران بازگردد و حتی  بعد از بهبود و بازگشت هم باز حداقل یک بار دو یا سه بار نماز جمعه را در ماه اقامه می‌کرد و خطبه‌های او شنیده می‌شد تا جایی که یک بار خود رئیس‌جمهور وقت و امام جمعه تهران در ستایش خطبه‌های هاشمی گفتند.

هنوز بعد از گذشت 40 سال خیلی‌ها برنامۀ متنوع و کم‌هزینۀ جمعه‌های دهۀ 60 را به یاد می‌آورند که غالباً با رادیو و تلویزیون تغذیه می‌شد و صداوسیما با تنها دو شبکه وضعیت رقت‌بار کنونی را با ده‌ها شبکۀ رادیویی و تلویزیونی نداشت.

صبح‌ها برنامۀ طنز آن شنیده می‌شد و ظهر بسیاری برای شنیدن سخنان هاشمی‌رفسنجانی گوش به رادیو می‌سپردند و بعداز‌ظهر نوبت تلویزیون بود و فیلم سینمایی. کمی بعدتر می‌شد به امجدیه یا آزادی رفت و بازی‌های استقلال و پرسپولیس را تماشا کرد

اشاره به این جزئیات به ظاهر نامربوط به آن سبب است که بگوییم خطبه‌های هاشمی تا این حد با زندگی مردم عجین شده بود حتی بعدتر که گاه خود امام جمعۀ تهران بیشتر اقامه کردند نیز و نمی‌توان سال‌روز تأسیس دانشگاه آزاد را رخدادی بیرون از کارنامۀ هاشمی توصیف کرد.   فراموشی عمدی یا سهوی پزشکیان وقتی بیشتر توی ذوق می‌زند که به یاد آوریم دو سلف و حامی او در انتخابات 1403 در سالروزهای دانشگاه آزاد چگونه به نام پایه‌گذار اشاره می‌کردند.

سیدمحمد خاتمی در دیدار با اعضای ستاد گرامی‌داشت ربع قرن فعالیت این نهاد در سال 1385 و یک سال بعد از اتمام ریاست‌جمهوری خود از نقش ممتاز و هوش‌مندانه در تأسیس گفت و یک سال قبل از درگذشت هاشمی‌رفسنجانی هم حسن روحانی رئیس‌جمهوری وقت (در سال 94) اشارات مشابهی داشت و این هر دو در حیات او بود و حالا که قریب 9 سال از مرگ هاشمی می‌گذرد یادآوری هم ضروری‌تر است و هم هزینه‌ای برای رئیس‌جمهوری فعلی ندارد.

زنده‌یاد هدا صابر سه نشانه را برای بزرگان برمی‌شمرد: نخست آن که نهادی تأسیس کنند که به خود آنان وابسته نباشد چندان که بعد از آنان هم بماند و بپاید. دوم اثری بر جای گذارند که در غیاب‌شان نیز مردمان را به یاد آنان اندازد و سوم این که اگر هم نهادی یا اثری برجای نگذاشته‌اند اما مسیری گشوده باشند.

به سادگی می‌توان دریافت که درمیان رجال تاریخ معاصر چه در عصر قاجار یا پهلوی یا جمهوری اسلامی کدام‌ها یک، دو یا هر سه ویژگی را داشته‌اند و اگر به این نقطه رسیده‌ایم به آن سبب است که اکثر قریب به اتفاق کار به دستان میانی و کنونی نه در پی تأسیسی بوده‌اند نه تولید اثری ماندگار و نه گشایش مسیری تازه و به تعبیر شاعر تنها دوره می‌کردند و می‌کنند شب را و روز را، هنوز را.

این اشارات نه در ستایش دانشگاه آزاد است نه در نقد آن. تنها در ضرورت یادکرد نقش مؤسسان است کما این که بی‌سبب نیست در آمریکا تصاویر پدران بنیان‌گذار را بر روی کوه برجسته و ماندگار کرده‌اند.  

قصه محدود به دانشگاه آزاد و جمهوری اسلامی یا قاجار یا پهلوی هم نیست. هر جا که امکانی پدید آمده و نهالی غرس شده و نهادی پا گرفته و نمادی شناخته شده، نمی‌توان نقش مؤسسین را از یاد برد. چه یک دانشگاه باشد و چه یک باشگاه.

دربارۀ تاریخ این نهاد خاص البته می‌توان یادآور شد: اوایل شماری از دانشگاهیان در قبال دانشگاه آزاد موضع داشتند؛ هم به خاطر شعب متعدد و هم اعطای مدرک هم‌پای دانشگاه‌های دیگر ولی در مجموع بخشی از سرگردانی و بلاتکلیفی جوانان را پایان داد و به خاطر حمایت شخص هاشمی‌رفسنجانی از دیگر دانشگاه‌های غیردولتی متمایز شد.

ادامه در بخش دوم
⬇️
⬆️
دانشگاه آزاد بی نام هاشمی رفسنجانی
بخش دوم

فراموشی نام هاشمی‌رفسنجانی چه عمدی و از سر ملاحظات سیاسی و پرهیز از هر اصطکاک و سخن قابل تفسیر و چه سهوی از رئیس‌جمهوری چون مسعود پزشکیان پذیرفتنی نیست به چند دلیل:

نخست به خاطر وجه اخلاقی. چراکه بیم آن می‌رود دیگران نیز نقش موسسین را یادآور نشوند و تاریخ‌زدایی مرسوم شود. همان کاری که با نقش طالقانی و شریعتی و بازرگان شده و این حساسیت باید در همۀ امور لحاظ شود و منحصر به هاشمی‌رفسنجانی نیست. اساساً یکی از نشانه‌های بارز جوامع توسعه‌یافته همین است که تاریخ‌زدایی نمی‌کنند و حق هرکه را به‌لحاظ تاریخی ادا می‌کنند.

کما این که در انگلستان مجسمۀ کرامول را برنداشتند یا در روسیه بعد از فروپاشی اتحاد شوروی جنازۀ مومیایی‌شدۀ لنین را تنها از وسط میدان سرخ مسکو به کنار منتقل کردند و همچنان از جاذبه‌های این شهر است. در کشورهای توسعه‌نیافته یا در حال توسعه اما اصرار عجیبی برای تغییر یا تحریف تاریخ وجود دارد و اینکه خود را آغازگر معرفی کنند و انگار که پیشینیان گام از گام برنداشته‌اند!

در رژیم پهلوی به خاطر آن که رضا‌شاه بنیان‌گذار ایران نوین معرفی شود هر اقدام عمرانی قبل از او که از زمان ولیعهدی عباس‌میرزا شروع شده بود و در دوران ناصرالدین شاه و مظفرالدین‌شاه گسترش یافت انکار می‌شد در حالی که اگر رضاشاه بنیان‌گذار ارتش بود و قبل او قشونی در کار نبود، چگونه خود در زمان قاجار افسر قزاق بود و اگر قبل از دانشگاه تهران دانشگاهی نبود دارالفنون به معنی  پلی‌تکنیک چه بود؟

دلیل دوم این است که تصور می‌شود آقای پزشکیان هنوز در حال‌و‌هوای چپ سنتی دهۀ 70 به سر می‌برد که میانه‌ای با هاشمی نداشتند و انگار به این خاطر علاقه و میلی به ذکر نام مرحوم هاشمی ندارد. با قاطعیت نمی‌توان این انگاره را مطرح کرد ولی به هر حال از این غفلت چنین تفسیری برمی‌خیزد.

وجه سوم این است که با این اشاره نکردن تصور می‌شود رئیس‌جمهوری به عمد از مباحث حساس سیاسی فاصله می‌گیرد و می‌خواهد مواردی را مطرح کند که بر سر آن بحث سیاسی در نگیرد ولی اگر این نکته هم باشد باز می‌توانست توجیه کند جنبۀ تاریخی را بازگفته است و قصد گشودن اختلافات کهنه را ندارد.

داستان البته منحصر به شخص رئیس فقید هیئت امنای دانشگاه آزاد نیست و در تصاویر رئیس پیشین این دانشگاه خصوصا رئیس طولانی‌مدت آن – عبدالله جاسبی و جانشین او حمید میرزاده- هم دیده نمی‌شود یا اگر هستند در کانون توجه نیستند.

این اشارات البته به معنی آن نیست که دانشگاه آزاد مِلک هاشمی و جاسبی بوده است یا نسبت اینان با این نهاد مانند نسبت کسانی چون مهدوی‌کنی با دانشگاه امام صادق یا موسوی اردبیلی با دانشگاه مفید یا حتی هاشمی شاهرودی با دانشگاه عدالت است اما آنچه آن را از دیگران متمایز کرد همین حمایت‌های حکومتی به انحای مختلف بوده و قابل چشم پوشی نیست.

همچنین به معنی آن نیست که نطق آقای رئیس‌جمهور نکات مثبت نداشته است بلکه از این حیث جای تعجب است که چگونه اشعار محمد اقبال لاهوری را به یاد دارد و از بر می‌خواند ولی از یاد پایه‌گذار دانشگاه آزاد فرومی‌کاهد؟

آقای پزشکیان به جز آموزه‌های نهج‌البلاغه و اشعار شهریار به این ابیات اقبال هم بسیار علاقه دارد و انصافاً نغز و پرمغز است:

مانند صبا خیز و وزیدن، دگر آموز

دامان گل و لاله کشیدن، دگر آموز

 اندر دلک غنچه، خزیدن دگر آموز

موئینه به بر کردی و بی‌ذوق تپیدی

 آنگونه تپیدی که به جایی نرسیدی

در انجمن شوق تپیدن، دگر آموز

 کافر دل آواره دگر باره به او بند

بر خویش گشا دیده و از غیر فروبند

 دیدن، دگر آموز و ندیدن دگر آموز...

درست است که اقبال، ما را به دیدنی دیگر و ندیدنی دیگر فرامی‌خواند اما آن دیدن دگر که باید بیاموزیم دنیای تازه و نسل جدید با مطالبات و آگاهی‌های دیگر است و آن ندیدن اختلافات قدیمی و شعارها و ادعاهای بی‌حاصل نه آن که تاریخ را نبینیم و ندانیم که اتفاقاً بخش قابل توجهی از گرفتاری‌های ما اصرار بر اختراع دوباره چرخ و ندیدن دیروز و ریشه‌هاست...

منبع: هم میهن
@mohsenhashemi_ir
⚫️حاج احمد هاشمی بهرمان، برادر آیت الله هاشمی رفسنجانی امروز در پی یک دوره بیماری به لقاء پروردگار شتافت.

مراسم تشییع آن مرحوم، روز جمعه (۹ خرداد) ساعت ۹ صبح از حرم حضرت عبدالعظیم حسنی برگزار می شود.

مراسم یادبود و ختم نیز روز شنبه ۱۰ خرداد از ساعت ۴:۳۰ تا ۶ بعد از ظهر، در مسجد الرضا  (ع)، فرمانیه، دیباجی شمالی منعقد خواهد بود.

@mohsenhashemi_ir
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
محسن هاشمی در گفتگو با فراز:
مسئولان شعار حمایت از حمل و نقل عمومی می دهند، اما در عمل کاری نمی کنند، خودشان سوار مترو نمی شوند و مشکلاتش را نمی فهمند، در سال یک میلیون خودرو به بازار می آید اما ده واگن مترو هم نمی آورند

https://www.faraz.ir/fa/news/94749/
خانواده آیت الله هاشمی رفسنجانی از عزیزانی که در مراسم تشییع و ترحیم برادر ایشان، مرحوم احمد هاشمی شرکت داشتند، قدردانی می کنند

@mohsenhashemi_ir
🔵از ۱۰ لغایت ۱۴خرداد ماه بیش از ۳۰۰۰ نفر از قشرهای مختلف ، باحضور در جماران ضمن تجدید میثاق با آرمان‌های بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران ، ازخانه موزه آیت الله هاشمی رفسنجانی نیز بازدید و با قرائت صلوات و فاتحه، یاد وخاطره ایشان را گرامی داشتند.

برخی از بازدید کنندگان در پایان بازدید خود، با ثبت نظراتشان در دفتریاد بود خانه موزه نوشتند:
💠به اتفاق خانواده، توفیق حضور در حسینیه جماران وبازدید ازخانه موزه آیت الله هاشمی را یافتیم. با دیدن زندگینامه و منزل مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی، خاطرات انقلاب برایمان زنده شد، روحشان شاد.
💠موزه بسیار عالی بود اولین بار بود که این تعداد بازدید کننده در موزه دیدم که بیانگر قدردانی ملت ایران از زحمات آیت الله هاشمی رفسنجانی است . خدا روحشان را شاد گرداند .
💠به اتفاق خانواده از این مکان بسیار ارزشمند دیدار انجام گرفت، یاد و خاطرات انقلاب و عملکرد خوب آیت الله هاشمی رفسنجانی، برایمان زنده شد روحش شاد و یادش گرامی و راهش پر رهرو باد .
💠تا هاشمی زنده است نهضت زنده است.
💠موزه بسیار عالی با طراحی بسیار جذاب و پر انرژی می‌باشد. خدا ایشان را رحمت کند.
فینال مذاکره با آمریکا:
سه راهی خطرناک و سکوت نخبگان

محسن هاشمی

مذاکرات هسته‌ای ایران با آمریکا که حدود دو ماه است ابندای هفته به صورت غیرمستقیم انجام می‌گیرد، به مرحله فینال رسیده است و هر دوطرف در آستانه تصمیم‌های مهم قرار دارند.

با وجود اهمیت این مذاکرات در سرنوشت کشور؛ از اقتصاد ملی گرفته تا دیپلماسی و امنیت ملی، درباره جزئیات و سناریوهای مختلفی که در این مذاکرات امکان وقوع دارد، در فضای نخبگانی و کارشناسی کشور، متأسفانه آن‌گونه که نیاز افکار عمومی است، مباحث کافی صورت نگرفته است

همین امر موجب آسیب‌پذیری و سردرگمی جامعه درباره موضوع شده و با هر شایعه و خبری، فضای کشور و بازار دچار نوسان و التهاب می‌شود.

موضوع اصلی که به نظر می‌رسد در نتیجه این مذاکرات تعیین‌کننده باشد، ادامه غنی‌سازی صنعتی در ایران است.

در توافقات قبلی که از نامه اوباما رئیس‌جمهور وقت آمریکا به مقام معظم رهبری در سال ۱۳۸۸ آغاز شد و با توافق تهران بین سه کشور ایران، ترکیه و برزیل با تأیید آمریکا ادامه یافت و سپس به ایستگاه مذاکرات عمان در دولت احمدی‌نژاد رسید و سرانجام به برجام در سال ۱۳۹۴ منجر شد، غنی‌سازی صنعتی در ایران مورد پذیرش رسمی اروپا و آمریکا قرار گرفته بود

حال سؤال مهم این است که آیا در این مذاکرات غنی‌سازی صنعتی تا کمتر از چهار درصد مورد پذیرش آمریکا قرار می‌گیرد و درواقع ایران مجددا می‌تواند برجام را احیا کند یا خیر؟

بنابراین اگر ما متغیر اصلی را در نتیجه مذاکرات غنی‌سازی صنعتی و رفع تحریم‌ها قرار دهیم، سه حالت برای نتیجه مذاکرات متصور است.

حالت نخست: آمریکا ادامه غنی‌سازی کمتر از چهار درصد در ایران را می‌پذیرد و توافق امضا می‌شود و به صورت طبیعی برجام احیا می‌شود و مکانیسم ماشه فعال نمی‌شود و تحریم‌ها برداشته می‌شود که این حالت مطلوب برای ایران است.

اما متصور است که اسرائیل، بدون هماهنگی با آمریکا دنبال حمله به ایران باشد، نظیر حمله‌ای که سال ۱۹۸۲ به تأسیسات هسته‌ای عراق داشت. در این شرایط جمهوری اسلامی با چالش پاسخ به اسرائیل مواجه خواهد شد و باید درباره پاسخ متقابل به اسرائیل تصمیم بگیرد.

حالت دوم: ایران نظیر توافق پاریس در سال ۱۳۸۳، تعلیق غنی‌سازی اورانیوم تا مدتی محدود را بپذیرد و در برابر آمریکا و اروپا نیز رفع همه تحریم‌ها و انتقال تکنولوژی صلح‌آمیز هسته‌ای به ایران و ساخت نیروگاه‌های هسته‌ای را متعهد شوند. در این شرایط اسرائیل نباید امکان حمله به ایران را در نظر داشته باشد.

حالت سوم: مذاکرات ایران و آمریکا بر سر غنی‌سازی به توافق منجر نشود. در این حالت، احتمالا کشورهای اروپایی از ماه آینده مکانیسم ماشه را در برجام فعال می‌کنند که پرونده ایران به ذیل فصل هفتم شورای امنیت ارجاع می‌شود

تحریم‌های جهانی فراتر از تحریم‌های یک‌جانبه فعلی آمریکا علیه ایران برقرار می‌شود و احتمال حمله افزایش می‌یابد. و اگر حمله‌ای هم صورت نگیرد، تحریم‌های حداکثری و جهانی ادامه داشته و وضعیت اقتصادی و اجتماعی روز‌به‌روز خراب‌تر از آنچه هست، می‌شود.

پیش‌بینی اینکه کدام‌یک از سه حالت فوق محقق می‌شود، فراتر از این مکتوب است اما نکته مهمی که باید مورد توجه قرار گیرد، این است که تداوم وضعیت فعلی، یعنی مذاکره در این حد خاموش به صلاح جامعه نیست.

البته شاید تیم مذاکره‌کننده با هدف آرام‌سازی بازار و تعدیل قیمت ارز، به امیدآفرینی درباره مذاکرات ادامه می‌دهند، اما این امیدآفرینی اگر با واقع‌گرایی همراه نباشد، یکباره به شوک در بازار می‌انجامد

شاید هدف دولت آمریکا نیز از دامن‌زدن به این موضوع، همین باشد که به بزرگ‌نمایی تصویر مذاکره بر اقتصاد ایران دست بزند و با سه روز مذاکره غیرمستقیم ارزش پول ملی ایران ۲۵ درصد افزایش یابد و طبیعی است که اگر این مذاکره به توافق منجر نشود، تأثیر مخرب‌تری بر قیمت ارز و اقتصاد و بلاتکلیفی خواهد داشت.

در سال‌های ۱۳۸۲ و ۱۳۸۳ که مذاکرات هسته‌ای ایران با سه کشور اروپایی جریان داشت، مشارکت مراکزی مانند مجلس شورای اسلامی، مجمع تشخیص مصلحت نظام و وزارت خارجه در کنار دبیرخانه شورای‌عالی امنیت ملی که مسئول مذاکرات بود و مباحث کارشناسی در رسانه‌ها با مشارکت نخبگان و کارشناسان، موجب شد تا نظام برای یک تصمیم‌گیری مطابق با مصالح ملی از زمینه مناسبی استفاده کند

اما امروز ظاهرا جز شخص وزیر خارجه و تیم محدود مذاکره‌کننده، مباحث کارشناسی در فضای عمومی جامعه و نهادها و دستگاه‌های مرتبط مطرح نمی‌شود.

در این شرایط عدم حضور فعال دستگاه‌های مسئول پرونده ایران در دولت آمریکا، نظیر وزارت خارجه و پنتاگون، این نگرانی را تقویت می‌کند که هدف طرف مقابل از مذاکرات فعلی، سپری‌کردن زمان کوتاه باقی‌مانده تا اجرائی‌شدن مکانیسم ماشه از طرف سه کشور اروپایی است که با خودداری این کشورها از مشارکت در مذاکرات، تقویت می‌شود.

شرق
@mohsenhashemi_ir
اذن مذاکره برای
اورانیوم یا حل مشکلات مردم؟

محسن هاشمی

حال که ایران به هر دلیل و شاید برای اتمام حجت با طرفداران مذاکره تصمیم گرفته از برخی مطالبات خود در طول ۴۵ سال عبور کرده و فعلا وارد مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا شده و احیانا در صورت پیشرفت مناسب مذاکرات می‌تواند حداقل در بخش فنی منجر به مذاکرات مستقیم شود و در نهایت به مذاکرات مستقیم در سطح بالاتر برسد

حال که تصمیم گرفته شد تا بندهای خانما‌ن‌سوز تحریم‌ها از پای ایران باز شود تا امکان حل ناترازی‌ها و معیشت و رفاه مردم در قله فراهم شود، مناسب است

به این حرکت مهم و جدید ساده‌انگارانه و با دفع‌الوقت و با حل بخش کوچکی از محدودیت‌ها که همانا غنی‌سازی ۳ درصد و رفع تحریم‌های هسته‌ای است، نگاه نشود

باید نگاه عمیق‌تری به آن شود تا ان‌شاءالله باعث تحول جدی در زندگی مردم و حکمرانی دولتمردان و مسئولیت‌پذیری مسئولان و مدیران شود، نه اینکه مشکل برای اداره حداقلی حل شود.

می‌دانیم که تحریم‌ها علیه ایران شامل تحریم‌‌های اقتصادی، تجاری، علمی و نظامی از سوی آمریکا و متحدان اروپایی و شورای امنیت سازمان ملل، با ماجرای گروگان‌گیری در سفارت آمریکا در ۱۳ آبان ۱۳۵۸ و بعد به بهانه حمایت ایران از جنبش‌های منطقه از جمله حزب‌الله، انصارالله، حشدالشعبی، برنامه هسته‌ای، حقوق‌بشری، حقوق اقلیت‌ها، موشکی، مشکل FATF و عملیات های خارج از کشور، قتل‌های زنجیره‌ای وضع شده است.

با این تحریم‌ها ارتباطات تجاری و اقتصادی مختل شده و درآمدهای خارجی کاهش یافته و روشی جدید از فعالیت‌های اقتصادی و تجاری به بهانه تحریم‌ها بر ایران حاکم شده که با نام کاسبان تحریم از آن یاد می‌شود و ضررهای قابل لمس و پنهانی را به کشور تحمیل کرده و در صورت اجازه تهیه گزارش جامع و دقیق می‌تواند به صدها میلیارد دلار مستقیم و غیرمستقیم و عدم نفع بالغ شود.
 
از مشکلات تولید و فروش نفت و مشتقات تا به تاراج رفتن ذخایر مشترک و عدم امکان صادرات بدون سربار ایجادشده برای انتقال پول و تجارت به دلیل استفاده از روش‌ تهاتر و استفاده‌نکردن از اقتصاد بازار و رکود توسعه زیربنایی که موجب ناترازی‌ها و کمبود درآمد دولت شده که منجر به چاپ پول و استقراض و در نتیجه تورم کمرشکن تا مرز ۴۰ درصد سالانه و ممتد هم شد.
 
مجموع موارد مطرح‌شده باید به میز بحث فرهیختگان، کارشناسان، سیاست‌مردان، حاکمان و تصمیم‌گیران براساس واقعیت آمده و برای رفع تمامی آنها اقدام لازم انجام شود. نه اینکه به دریافت اجازه غنی‌سازی در حد NPT و پروتکل الحاقی و رفع تحریم‌های مربوطه قانع شد و در نتیجه مشکلی از مردم حل نشود.
 
حال که مذاکرات داغ شده و قرار است در سال ۲۰۲۵ به نتیجه برسد، ابتدا باید از بانک مرکزی و دارایی‌های ایران در خارج از کشور شروع کرد و به بحث کارشناسی گذاشت که واقعا حجم منابع بلوکه‌شده ایران در خارج چه مبلغی است. آیا آمار دقیقی در اختیار است و اگر هست، چه عدی است و چگونه آزاد می‌شود.
 
با جست‌وجو در اسناد و مطبوعات و اینترنت این عدد از ۲۰ میلیارد تا ۲۰۰ میلیارد گفته می‌شود، واقعا چه عددی است؟ و چه کسی می‌داند و لیست آن چیست؟!

از دارایی‌ها در آمریکا، اروپا، انگلیس، عراق، کره، چین و قطر، چه بخشی از اموال بانک مرکزی است، چه بخشی مربوط به بانک‌های عامل، چه بخشی مربوط به دولت، چه بخشی مربوط به مردم و تجار، سرمایه‌گذاران، چه بخشی از درآمد نفت و اوراق قرضه و چه بخشی از ذخایر و چه بخشی کالاهای نظامی و غیرنظامی است

به نظر در تعداد زیادی از کشورها درآمد دلاری نتوانسته است منتقل شود و فعلا بلوکه است. وجوه متعلق به نمایندگی‌ها و شرکت‌های دولتی، به دلار، یا یورو و... در چه وضعیتی است.
 
اگر مذاکرات خوب پیش برود و بعد از آن روابط با آمریکا برقرار شود، طبیعی است که امکان ایجاد پروژه‌های زیربنایی با استفاده از فاینانس‌های درازمدت یا از منابع مالی ناشی از سرمایه‌گذاری در بخش نفت و گاز، توسط سرمایه‌گذاران، پیمانکاران داخلی و خارجی، فراهم می‌شود. امکان تبادل کالا، خدمات، تکنولوژی و ارز سرمایه بین کشورها آسان‌تر می‌شود و سرمایه‌های ایرانی‌های خارج از کشور و نیروهای ایرانی خارج از کشور به کشور سرازیر شده و در طول ۲۰ سال آینده این سرمایه‌‍‌گذاری می‌تواند به سالانه ۵۰ میلیارد دلار رسیده و به هزار میلیارد دلار بالغ شود.
 
آنچه مهم می‌شود، چالاکی و انسجام دولت در بخش خصوصی برای جذب این تحول است.

بنابراین لازم است نسبت به حرکات افراطیون در دو طرف و کاسبان تحریم که نفع خود را در این وضعیت نمی‌بینند، با حساسیت بیشتری نگاه شود.

منبع: شرق
@mohsenhashemi_ir
2025/06/18 13:02:33
Back to Top
HTML Embed Code: