مهارت حل مسائل خلاقانه

انگیزه یادگیری در نسل نوجوان و جوان کم شده است. شاید به این دلیل که آنها تعریف جدیدی از یادگیری را می‌پسندند.

نسل ما سختی کشیدن را بخش جدایی‌ناپذیر یادگیری می‌پندارد و اگر چیزی به سادگی انجام شود از نظرمان فاقد اهمیت است.

با این حال باید توجه کنیم که نوع سنجش توانایی، تأثیر مستقیمی بر شیوه یادگیری و محتوای آن دارد. مثلاً اگر شما در مسابقه دوچرخه‌سواری شرکت کرده باشید نمی‌توانید صرفاً نکاتی که در مورد دویدن حائز اهمیت است را مهم بدانید. به همین ترتیب کسی که با دوچرخه در یک مسابقه اتومبیلرانی شرکت کرده است نمی‌تواند برگزاری مسابقه را ناعادلانه تلقی کند.

نقش حافظه در یادگیری و سنجش، بتدریج کمرنگ شده است و به جای آن خلاقیت و ابتکار عمل نقشی کلیدی در کسب جایگاه‌های علمی و شغلی دارد. از این رو یادگیری نیز باید مبتنی بر خلاقیت باشد.

من در «کارگاه مهارت حل مسائل خلاقانه» قصد دارم از جنبه‌های مختلف یادگیری، یاددهی و سنجش به موضوع مهارت حل مسأله و اکتسابی بودن خلاقیت بپردازم.

همچنین تأکید دارم که با تغییری بسیار کوچک در شیوه تدریس، می‌توان این مهارت را آموخت و آموزاند. به علاوه برای اثبات این ادعایم به ارائه و حل معماهایی منطقی، خلاقانه‌ و جذاب با کمک شرکت‌کنندگان در کارگاه خواهم پرداخت.

خوشحال می‌شوم با هم این دوره کوتاه را طی کنیم تا باورمان شود که خلاقیت، یک توانایی لزوماً ذاتی نیست. گرچه مثال‌هایی که ارائه می‌دهم با دانش پایه ششم (یا کمتر از آن) قابل درک است، با این حال گمان نمی‌کنم که برای مقاطع بالاتر یا کسانی که بیرون دایره ریاضیات هستند بی‌فایده باشد.

مجید میرزاوزیری
سه‌شنبه ۷ مرداد ۰۴

https://www.tgoop.com/mirzavaziribooks/2142

یک گفت‌و‌گوی حضوری
ده و ده دقیقه
ویژه فارغ‌التحصیلان ۱۴۰۴
دبیرستان شهریار ایران
با موضوع دوراهی انتخاب رشته دانشگاهی

مجید میرزاوزیری

شنبه ۱۸ مردادماه ۱۴۰۴
ساعت ۱۰:۱۰

@mirzavaziribooks

دوستان عزیزم

اگر در «کارگاه مهارت حل مسائل خلاقانه» ثبت‌نام کرده‌اید بد نیست نگاهی به این فایل که برای روز اول کارگاه آماده شده بیندازید.

برای هر ترفند دو مثال انتخاب کرده‌ام و در روز دوم نیز چند ترفند دیگر را مورد بررسی قرار خواهیم داد.

با احترام
مجید میرزاوزیری
یک‌شنبه ۱۲ مرداد ۰۴

https://www.tgoop.com/mirzavaziribooks/2145

سی‌امین تکرار

+ بعد تونستین بهش بگین که عاشقش شدین؟
- اوه. نه. یعنی.. می‌دونی... خب... اون موقع‌ها مثل الان نبود. من حتی نمی‌دونستم اون چه شکلیه.

قاصدک چشماشو بست، چند تا از گل‌های کرک‌مانندش رو فرستاد تو هوا و گفت: مگه میشه آدم عاشق چیزی بشه که ندیده؟ آدما خیلی عجیبن. خیلی.

- خب می‌دونی، راستش من اگه می‌دیدمش سرفه‌م می‌گرفت. از شوق. شایدم از خجالت. خودم هم دقیقاً نمی‌تونستم بفهمم از چی.

آدم دستشو به موهای سفیدش کشید و ادامه داد: البته کفشاشو نگاه می‌کردم. قرمز بودن. تو از ماجرای سیب چیزی شنیدی دختر؟

قاصدک خندید و گفت: از کجا فهمیدی من دخترم؟

- چون عشق رو می‌فهمی. و آدما رو هم. نگفتی که جریان سیب رو شنیدی یا نه.
+ یه چیزایی. میگن اغوای حوا بوده. تو تا حالا اغوا شدی پیرمرد؟
- عاشق شدن همینه. یه اغوای شیرین. اصن آدما به دنیا میان که پی عشق برن. پی کفشای قرمز. پی حواشون. پی این که یه دفعه دلشون هُرّی بریزه پایین.

دخترک گلبرگاشو که مثل چین دامن دورش پهن شده بود تو دستش گرفت و گفت: و خوب بود؟ منظورم اینه که اگه برگردی همین مسیرو میری؟
- مطمئناً. می‌دونی دختر، ماجرا برمی‌گرده به سی قرن قبل ولی اگه برگردم دقیقاً همون قدم‌ها رو برمی‌دارم و پی همون کفشای قرمز میرم.
+ اوه! چه شاعرانه! نمی‌دونستم این قرن پیر هستی. مگه میشه آدم سی قرن عمر کنه؟
- الان که دارم با تو حرف می‌زنم دقیقاً سی‌امین تکرارشه. گیرم سی سال باشه یا سی قرن. مهم اینه که من و اون به هم رسیدیم و همّه چیزای خوب برامون اتفاق افتاد.
+ مثلاً؟
- مثلاً این که توی این مدت هیچ وقت موقع غم تنها نبودیم. همین خیلی عالیه. زندگی بی‌غم نمیشه اما اگه تنها باشی غم، کوه میشه رو پشتت. تا حالا غم داشتی؟

قاصدک چند تا گل دیگه رو فرستاد تو هوا و گفت: مگه میشه قاصدکا غم نداشته باشن؟ اونا که سی قرن عمر نمی‌کنن. تا یه باد کوچیک بیاد نصف تنشون میره رو هوا. اصن ما ساخته شدیم برا آرزوی آدما. تو آرزویی نداری تو دلت؟ من راضی‌ام منو فوت کنی.

پیرمرد به همه آرزوهایی که داشت فکر کرد. به این که کاش هیچ وقت هیچ کسی غم نداشته باشه و کاش همیشه همه دور هم باشن.

بعد دستش رو آروم دور کمر قاصدک گرفت و بدون این که فوتش کنه درِ گوشش گفت: من عاشقش بودم. هنوزم هستم. هر آدمی یه حوا داره که باید پیداش کنه. اصن آدما به دنیا میان که برن پی حواشون.

مجید میرزاوزیری
یک‌شنبه ۱۹ مرداد ۰۴

@mirzavaziribooks

همکاران عزیزم

چنانچه برای سخنرانی مجازی بازی‌وارسازی در آموزش خلاقیت (یک‌شنبه ۲۶ مرداد ۱۴۰۴ از ساعت ۱۹ تا ۲۱) ثبت‌نام کرده‌اید، پیشنهاد می‌کنم مجموعه ۹ قسمتی (مقدمه به همراه ۸ بخش دیگر) اینجا
https://www.tgoop.com/mirzavaziribooks/1570
و مجموعه ۲۸ قسمتی (مقدمه به همراه ۲۷ بخش دیگر) اینجا
https://www.tgoop.com/mirzavaziribooks/1638
را مشاهده فرمایید.

با احترام
مجید میرزاوزیری
یک‌شنبه ۱۹ مرداد ۰۴

@mirzavaziribooks

📢 دعوت به همایش معرفی رشته‌ها

پذیرفته‌شدگان گرامی آزمون سراسری،
بدین‌وسیله از شما دعوت می‌شود در همایش معرفی رشته‌های کارشناسی دانشکده علوم ریاضی دانشگاه فردوسی مشهد حضور به هم رسانید.

در این همایش، اعضای هیأت علمی دانشکده به معرفی رشته‌های:
🔹 ریاضیات و کاربردها
🔹 آمار
🔹 علوم کامپیوتر

خواهند پرداخت.

🗓 زمان: چهارشنبه ۲۹ مرداد، ساعت ۱۰ تا ۱۲
📍 محل برگزاری: دانشکده علوم ریاضی، دانشگاه فردوسی مشهد

پیشنهاده تفصیلی طرح
پارک علوم ریاضی در دانشکده علوم ریاضی
-دلایل، اهداف، چالش‌ها، راهکارهای تجربه شده و مرحله‌بندی اجرا-

مجری: مجید میرزاوزیری

استاد گروه ریاضی محض
و گروه مهندسی کامپیوتر
و نماینده دانشگاه فردوسی مشهد
در حوزه دانش‌آموزی و آموزش و پرورش

تابستان ۱۴۰۴

پی‌نوشت: در وبینار بازی‌وارسازی در آموزش خلاقیت که ۲۶ مرداد ۰۴ برگزار شد در مورد طرح پارک علوم ریاضی صحبت کردم و برخی از شرکت‌کنندگان تمایل داشتند فایل کامل این طرح را داشته باشند که از این طریق تقدیم می‌گردد.

@mirzavaziribooks

کاش زمان
-مثل زمین-
گرد می‌بود
که وقتی خیلی دور می‌شدیم
دوباره نزدیک هم بودیم.

انگار کن که صد سال بعد
مثل ده سال قبل می‌شد
که
-کنار هم-
خنده‌هایمان
گوش زمین را کر می‌کرد.

چه کسی فکر می‌کرد که ما
چنین نزدیک، دور شویم؟

من
-به گمانم-
می‌شد چند زندگی دیگر را
در کنار هم باشیم؛
برای چند عمر متوالی.

کاش زمین
-مثل زمان-
متوالی می‌بود
با ثانیه‌هایی بلا انقطاع؛
که هی پیش هم بودیم
و هی می‌خندیدیم
-با هم-
و هی لبریز می‌شدیم
از لحظه‌های خوش.

کاش زمان گرد می‌بود
و زمین متوالی،
که وقتی خیلی دور بودیم
خیلی نزدیک می‌شدیم؛
بلا انقطاع.

مجید میرزاوزیری
چهارشنبه ۲۹ مرداد ۰۴

@mirzavaziribooks

من در این وسعت بی‌ پنجره
تنها شده‌ام؛
مثل یک تُنگ تهی
که سزاوار پرستیدن یک ماهی قرمز باشد.

باغبان مرده و من
ساده‌لوحانه به دنبال سرابی موهوم
باز دلتنگ نگاهت شده‌ام.

گیرم از پنجره چشم تو شبنم دزدم؛
مثل یک دسته علف
که دم صبح کویر
خواب باران بیند.

من در این خشکی لبریز از غم
خاطرم طوفانی‌ست.
کشتی خاطر من
بندر احساس تو را
می‌جوید
و در این تاریکی
بی‌گمان مستحق روشنی‌ام من اما
لعنتی آتش کبریت خیال
جنگل خاطره‌ را
سخت می‌سوزاند.

من در این وسعت بی پنجره تا پشت کویر
ناگهان تشنه باران شده‌ام؛
مثل یک تُنگ تهی بی ماهی،
مثل یک ماهی قرمز بی تُنگ.

مجید میرزاوزیری
جمعه ۳۱ مرداد ۰۴

@mirzavaziribooks

مدرسه تکمیلی گروه نرم‌افزاری پارت

آموزش به روش سنتیِ مدرسه‌ای و دانشگاهی، یادگیرندگان را به صورت جزیره‌هایی مجزا می‌پندارد که قرار است چیزهایی را حفظ کنند و در امتحاناتی حافظه‌محور آنها را روی کاغذ بیاورند. این از مفهوم مدرن آموزش بسیار دور است.

برطرف کردن این مشکل، نه برای یاددهندگان و نه یادگیرندگان، به راحتی امکان‌پذیر نیست چرا که نیازمند تغییراتی بنیادین در زیرساخت‌های آموزشی، از جمله سرفصل‌ها، منابع درسی، روش‌های یادگیری، انجام تکالیف درسی، رفع اشکال و امتحان است.

از سوی دیگر، در فضاهای آموزشیِ اشتغال‌محور، به دلیل نیازمندی بازار، می‌توان این تغییرات را چابک‌تر و با شتاب بیشتری میسر کرد. به همین دلیل است که یادگیری‌های مبتنی بر مهارت‌های نرم و سخت در بازار و صنعت، در سطح جهانی، خیلی سریع‌تر می‌توانند خود را با مدرن شدن وفق دهند.

وجود مراکز آموزشیِ اشتغال‌پذیر موقعیت خوبی است تا دانش‌آموزان، شیوه‌های یادگیری غیرجزیره‌ای و تیمی را تجربه کنند.

من حدود دو سال است که از نزدیک با بوت‌کمپ‌ها، دوره‌ها و رویدادهای گروه نرم‌افزاری پارت آشنا شده‌ام و باور دارم که وجود دانشجویان و فارغ‌التحصیلان سرآمد در کادر آموزشی مدرسه تکمیلی پارت، باعث شده که آموزشی جهانی را مد نظر قرار دهند و زیرساخت‌های آموزشی مفهوم‌محور، ابزارمحور و تیم‌محور ایده‌آلی را برای دانش‌آموزان فراهم آورند.

رایگان بودن دوره‌ها (که اخیراً ثبت‌نام دوره طراحی رابط و تجربه کاربری در حال انجام و رو به پایان است) امکان تجربه نوع جدید و برجسته‌ای از یادگیری را برای دانش‌آموزان پایه نهم و بالاتر فراهم آورده که همچون گنجشکی مفت برای سنگ مفت شیفتگان یادگیری است. گاه حسرت می‌خورم که کاش وقتی دانش‌آموز بودم چنین امکانی برایم فراهم می‌بود.

از این رو به مدیران مدارس و معلمان پیشنهاد می‌کنم که خبر برگزاری چنین رویدادهایی را به اطلاع شاگردان ویژه خود برسانند و آنها را به شرکت در چنین برنامه‌هایی ترغیب کنند.

با احترام
مجید میرزاوزیری
نماینده دانشگاه فردوسی مشهد
در حوزه دانش‌آموزی و آموزش و پرورش

@mirzavaziribooks

معماهای مطرح شده در مراسم تقدیر از ستارگان وایزلند