Warning: Undefined array key 0 in /var/www/tgoop/function.php on line 65

Warning: Trying to access array offset on null in /var/www/tgoop/function.php on line 65
978 - Telegram Web
Telegram Web
💠 پیشینۀ ساخت «چتر» در ایران.

#نسخه_خوانی

آورده‌اند که اوّل کسی از سلاطین که «چتر» بر سر او داشتند، « بهمن » اسفندیار بود که چون به کین‌خواستنِ خون پدر متوجّه مملکت نیمروز [سیستان فعلی] شد، فصل تابستان بود و هوا در غایتِ حرارت؛ و در بعضی از آن راه‌ها گرمی به حدّ افراط می‌رسید؛ بهمن فرمود تا یک سوار از یمین و یکی از یسار ، سپری بر فوق‌الرّأس [یعنی بالای سر] او بداشتند. اردشیر که از اعیان دولت بود، دید که آن دو تن، بغایت نزدیک پادشاه‌اند و نیز تکلیفِ تمام دارند؛ بفرمود تا سپری بر سَرِ نیزه کردند و یک‌کس نگاه می‌داشت. «پشوتن» که خود را از جملۀ مهندسان دانستی، گفت از برای سایه داشتن، اوانی علیحده [یعنی جداگانه و مستقل] بهتر باشد. پس به همان کیفیّت فرمود تا «چتر» بساختند.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

🔸 مطلب منسوب است به خواجه نظام الملک طوسی.

📕 نسخۀ خطی دستور الوزاره، به شماره 3243 کتابخانه مجلس. این کتاب در واقع مجموعه‌ای از نظریات، نصایح و اندرزهای خواجه نظام الملک است که توسط شخص دیگری جمع‌آوری شده‌است.

@manuscript_ir

〰️🍃🌺
👌61👍1
💠 خون زیستن!

#نسخه_خوانی

پرسید یکی ز من، که معشوق تو کیست؟
گفتم که فلان کَس است، مقصود تو چیست؟

بنشست و به های‌های، بر من بگریست
کز دست چنین کَسی، تو خون خواهی زیست!

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

🔸 شعر: منسوب به ابوسعید ابوالخیر.

📕 یک نسخۀ خطی کشکول شیخ بهائی.

@manuscript_ir

〰️🍃🌺
💔96
نُسخۀ خطی
💠 اندر حکایت برخی هدایا... #نسخه_خوانی مدحتی گفتمت که چون زیور در همه مجلسی کنند پدید خلعتی دادی‌ام که چون عورت از همه کس ببایدم پوشید! ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔸 شاعر: کمال‌الدین اسماعیل اصفهانی. 📕 یک جُنگ خطی مجلس. @manuscript_ir 〰️🍃🌺
💠 در خلعت شاعران!

#نسخه_خوانی

آصف‌خان¹ شالِ کهنۀ فرسودۀ کِرم‌خورده [به عنوان هدیه] به شاپور فرستاده‌بود. او در برابر، رباعی گفته و در همان شال نهاده [و] به آصف‌خان [پس] فرستاد. رباعی این است:

این کهنۀ نسج‌عنکبوتی، طوس² است؟!
یا عبرتی از جهانِ پُرافسوس است

پودَش همه پشم سگِ اصحاب الکهف!
تارش همه موی ریش دقیانوس است!

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

🔸 شاعر رباعی: خواجه شرف الدین شاپور(ارجاسب) تهرانی‌ رازی از شاعران نامی اواخر قرن نهم و اوایل قرن‌ دهم هجری.
وی دو سه بار از ایران به دیار هندوستان مسافرت کرده و در آنجا مورد توجه شاه سلیم و اکبر شاه قرار گرفته و بخصوص از عنایات میرزا جعفر خان آصف قزوینی برخوردار گردیده‌است.

📕 نسخۀ خطی تذکره همیشه بهار فارسی، به شماره 3061255 کتابخانه ملی.

✍️ ¹- میرزا جعفر بن بديع الزّمان بن آقاملاى (دولت‌دار) قزوینى (985–1021ق)، ملقب به قوام‌الدين، و سپس به «آصف خان»، شاعر فارسی‌زبان متخلص به جعفر یا جعفری و مقام‌دار دربار مغولی هند.

²- - دهخدا: شال طوس ؛ شال که در طوس بافند. نیز طوس به تنهایی در معانی پوشانیدن و دوام چیزی نیز آمده.

@manuscript_ir

〰️🍃🌺
😁6
#نسخه_خوانی

پوریای ولی فرماید [:]

با دشمنِ من، چو دوست بسیار نشست
با دوست نشایدم دگر بار نشست

پرهیز از آن عسل که با زهر آمیخت
بگریز از آن مگس که بر مار نشست

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

🔸 شاعر: #پوریای_ولی ؛ محمود خوارزمی، ملقب به پوریای ولی، پهلوان و عارف مشهور قرن 7 و 8 هـ.ق
📕 از یک بیاض خطی | کتابخانۀ ملی جمهوری اسلامی ایران | تاریخ کتابت: قرن 13 ق.

@manuscript_ir

〰️🍃🌺
👌9
💠 چه هوائی!

#نسخه_خوانی

ابر است و هوا معتدل از شبنم صبح است
امروز هوائی‌ست که تا شب، دَمِ صبح است!

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

🔸 شاعر: که در این نسخه، نامشخص ذکر شده، مولانا آشوبی [نطنزی] از شعرای قرن دهم ق است که ضمنا خط نستعلیق را نیز بسیار نیکو می‌نوشته.
( عرفات العاشقین، نشر میراث مکتوب، ج۱ ، ص ۶۲۳ + «اثرآفرینان» ج1 ص38 )

📕 یک جُنگ خطی مجلس.

@manuscript_ir

〰️🍃🌺
5👌5👍2
#نسخه_خوانی

عالَم به خروشِ لا الا[اله] الّا هوست
غافل به‌گمان که دشمن است این یا دوست

دریا به وجودِ خویش موجی دارد
خَس پندارد که این کشاکش با اوست!

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

🔸 شاعر: کمال‌الدین سحابی استرآبادی از عارفان و شاعران سدهٔ دهم است. پدرش از استرآباد بود و او در شوشتر متولد گردید. چهل سال آخر عمر در نجف زندگی کرد و همان‌جا درگذشت و به‌خاطر همین به «سحابی شوشتری» و «نجفی» هم مشهور است. وی پس از اقامت در نجف به تحصیل علوم دینی پرداخت تا جایی که از فقیهان عصر خود به‌شمار آمد.

📕 یک مجموعۀ خطی مجلس.

@manuscript_ir

〰️🍃🌺
👍5👌5
#نسخه_خوانی

چشمه که می‌رویَد ازین خاکدان
اشکِ مقیمـانِ دلِ خاک، دان

نرگسِ شهلا نَبُوَد هر بهــار
آنچه بِرویَد ز لبِ جویبـار

چشمِ بُتان است که گردونِ دون
با سَرِ چوب آوَرَد از گِل بُرون!

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

🔸 شاعر: متاسفانه در این نسخه مشخص نشده‌است. اما در دو تذکره از دو شاعر متفاوت برای این شعر، نام برده:
1- در سلّم السّماوات : عبدی جنابادی [گنابادی] ( شاعر قرن دهم) البته فقط دو بیت آخر را ذکر کرده. (سلم السماوات / نشر میراث مکتوب/ص ۲۸۹)
2- در تذگره ریاض العارفین: کاهلی کابلی (از شاعران قرن دهم) که البته ظاهرا صحیح آن «کاهی کابلی» است. ( تذکره ریاض العارفین/ ذیل عنوان کاهلی کابلی )

📕 یک مجموعه خطی مجلس

@manuscript_ir

〰️🍃🌺
1👍1😢1👌1💔1
#نسخه_خوانی

هرکس که به دهر، نیم نانی دارد
وز بهر نشست، آشیانی دارد

نه خادمِ کس بُوَد نه مخدومِ کسی
گو شاد بزی، که خوش جهانی دارد

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

🔸 شاعر: در این نسخه، نامشخص ذکرشده‌است، اما در نزهةالمجالس، این رباعی را فقط با تفاوت روایت در مصرع اول ( آن کو به سلامت است و نانی دارد)، به نام عزیزالدین طغرایی، از رجال دستگاه سلجوقیان در قرن ششم قمری اورده‌است.
( نزهة المجالس/ تألیف جمال خلیل شروانی/ تصحیح دکتر محمد امین ریاحی/ انتشارات علمی/ چاپ دوم 1375 / ص 150 / رباعی شماره 65 ).

در یافتن نام شاعر و منبع، از این پست استاد سید علی میرافضلی در کانال چهار خطی بهره بردم. با تشکر از ایشان.

📕 یک مجموعۀ خطی مجلس.

@manuscript_ir

〰️🍃🌺
👍41
#نسخه_خوانی

چه [چو] حق را در ذات و صفات، هیچ مماثل و مشارک نیست، لاجرم مقایسۀ او با چیزی نتوان کرد و هرچه در مقام تمثیل اورند، ساحت کبریا از آن ارفع و اعلی است.

بیت:
لاله خوانند تو را؛ آه! ز تاریکیِ دل
سرو گویند تو را؛ وای! ز کوته‌نظری

بیت:
عارضش را به مَثَل، ماهِ فَلَک نتوان گفت
نسبت دوست به هر بی‌ سر و پا نتوان کرد

لیک از جهت تقریب به افهام محجوبان اعتبار مناسبات نمایند و پِیِ ادنی¹ مناسبتی از برای ایشان ضربِ مثالی کنند تا به کلّی از استنشاق گلشنِ معارف، بی‌نصیب نمانند.

بیت:
باغبان گر نگشاید دَرِ درویش به باغ
آخر از باغ بیاید بَرِ درویش، نسیم

ــــــــــــــــــ

🔸 نویسنده: جلال‌الدین محمد بن سعدالدین اسعد صدیقى دوانى(830-‎908ق) معروف به محقق دوانی، از دانشمندان محقق در کلام و فلسفه اسلامى در قرن نهم هـق. / رسالۀ شرح بیت گلشن راز.

📕 مجموعه خطی محمد مؤمن اشکاوندی اصفهانی ، مجلس

✍️ ¹- ادنی: از جملۀ معانی آن، کمترین و نیز نزدیک‌ترین است.

@manuscript_ir

〰️🍃🌺
👌2👍1
#نسخه_خوانی

درآی با من یارا! به‌کار اگر یاری
وگر نه، رُوْ به سلامت، که بر سر کاری

نه همرهی تو مرا، راهِ خویش گیر و برو
تو را سلامت بادا! مرا نِگوساری¹

مرا به خانۀ خمّار بَر، بِدو بسپار
دگر مرا به غمِ روزگار نسپاری

نبید چند مرا دِهْ، برای مستی را
که سیر گشتم ازین زیرکیّ و هشیاری

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

🔸 شعر از: امام ابوعلی زاهر بن احمد الفقیه سرخسی از مشاهیر، مفسران و محدثان قرن چهارم هجری قمری.

📕 مجموعه خطی رسائل 10231 مجلس، بخشی از تمهیدات عین القضات همدانی.

✍️ ¹- نِگوساری: مخفف نگون‌ساری، سرنگون شدن.

@manuscript_ir

〰️🍃🌺
4💯1
💠 به ستمگران:

#نسخه_خوانی

گر زانکه بَد کنی تو مپندار کان بدی
گردون فرو گذارَد و دوران رها کند

قرض است فعل‌های بدت پیش روزگار
در هر کدام روز که باشد، ادا کند

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

🔸 شاعر در این نسخه، نامشخص است. در برخی جاها به عطار و در برخی به صفی علیشاه نسبت داده شده. (الله اعلم)

📕 یک مجموعه خطی مجلس.

@manuscript_ir

〰️🍃🌺
4👍2
#نسخه_خوانی

این دُنییِ¹ دون که کس از او بهره نَبُرد
آرام در او نیافت، نه بُرد و نه خورد

درویش به شِکوِه کاین چه عمر است مرا؟
مُنعـم نالان که آه! می‌بایـد مُرد

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

🔸 شاعر: میرزا جلال اسیر شهرستانی.

📕 یک مجموعه خطی مجلس.

✍️ ¹- دُنیی: این جهان، مقابل آخرت.

@manuscript_ir

〰️🍃🌺
👍8👌1
#نسخه_خوانی

یکی از اولادِ خلفای عباسی که بغایت ستم‌پیشه بود و داعیۀ خلافت داشت، ندیمِ پدرِ خود را گفت:
- برای من لقبی پیدا کن مثل «المتوکّل باللّه» و «المعتصم باللّه».
ندیم [در پاسخ] گفت:
- لقبِ تو «نعوذ باللّه»!

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

📕 یک سفینۀ خطی مجلس.

@manuscript_ir

〰️🍃🌺
😁14
#نسخه_خوانی

یوسف نگاه داشتن از گرگ، لازم است
ورنه چه سود، خانه‌ی چشم پدر خراب؟

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

🔸 شعر از: ملا عبدالرزاق لاهیجى (متوفی ۱۰۷۲ ق) متخلص به «فیّاض» و معروف به «فیاض لاهیجی»، متکلم و فیلسوف برجسته قرن یازده هجری و از شاگردان ملاصدرا و میرداماد./ بیتی از یک قطعۀ بلند او خطاب به قاضی سعید قمی.

📕 سفینۀ خطی 8880 مجلس.

@manuscript_ir

〰️🍃🌺
👍5
💠 در مدح و ذَم

#نسخه_خوانی

ادریس (ع) فرماید:
- کسی که مدحِ تو کند به چیزی که در تو نباشد، [همچنین] ذَمّ تو کند به چیزی که در تو نباشد.

افلاطون گوید:
- کمالِ مرد به آن توان شناخت که هنگام مدح، نخوت به او راه نیابد، و هنگام مذمّت، غیرت [یا خشم] او را از جای، نَبَرَد.

ارسطو گوید:
- مرا شگفت آید از آنکه او را گویند نیکوست و نباشد و شاد می‌شود! و از آنکه گویند نه نیکوست و [نیکو هم] نَبُوَد، و در غَضَب رَوَد!

یکی اسخیلوس حکیم را بَد گفت؛ اسخیلوس گفت:
- اگر دروغ گفته‌باشد، جای خشم نیست، که [وضع من] نه چنان است که او گفته؛ و اگر راست گفته، از او نتوان رنجید.

اومیرسِ شاعر را گفتند:
- از مدحِ فلان [کس] کی لب بَربَندی؟
گفت:
- آنگاه که [او] دَرِ اِحسان بر روی من بَربَندد.

شاعری را گفتند:
- چرا پیوسته هجوِ مردم می‌گویی؟
گفت:
- اوّل چیزی که در مکتب آموختم، حروفِ هجا بود!

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

🔸 مؤلف : محمد صادق بن محمدصالح اصفهانی

📕 نسخۀ خطی شاهد صادق، مجلس

@manuscript_ir

〰️🍃🌺
3👍3
💠 هنرمند هرجا که رَوَد، قدر بیند و در صدر نشیند!...

#نسخه_خوانی

خوشنویسی به صفحۀ ایران
عاقبت سرشکستگی باشد

بعد چهل [چِل] سال زحمت بسیار
ثمرِ او گرسنگی باشد!

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

🔸 شاعر و خوشنویس، در این اثر زیبا، نامشخص است.

@manuscript_ir

〰️🍃🌺
😢5👍2👌2
💠 توجّه!
نیازمند بررسی، تحلیل و اظهار نظر پزشکان محترم «محقق» به ویژه پزشکان ارجمند متخصص در طبّ سُنّتی است.

#نسخه_خوانی

بوعلی سینا

گر من به‌طبیبی¹، به دکانی² بِنِشینم
علّت³ شود از خلق جهان یکسره مهجور

علّت که بُوَد، بیشتر از «گرمی» و «سردی»ست
من پُخته به مبرود⁴ دهم، خام به محرور⁵

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

🔸 شعر: منسوب به ابو علی سینا است.

📕 جُنگ خطی اسکندر میرزا

✍️ ¹- به‌طبیبی: اینجا یعنی طبابت
²- دکانی: اینجا یعنی همان مطب امروزی.
³- علّت: در اینجا یعنی بیماری.
⁴- مبرود: کسانی که سردی بر مزاج و طبع‌شان غلبه دارد.
⁵- محرور: کسانی که گرمی و حرارت بر مزاج و طبع‌شان غالب است.

@manuscript_ir

〰️🍃🌺
👍32
#نسخه_خوانی

کی اسیرانِ غمت را حاجتِ جلّاد هست؟
هر تنی را همچو گل، صد زخمِ مادرزاد هست

سعی خود را حیف می‌شد گر گذاری ناتمام
سیل اشکم می‌رود تا خانه‌ای آباد هست

حاصل از روشن‌ضمیری چیست؟ دل را نَرم دار
ور نه در عالَم بسی آئیـنه‌ی فولاد هست

گرچه فارغ گشته‌ام از عشق، در بیمَم هنوز
کودک آزاده را اندیشه‌ی استــاد هست

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

🔸 شاعر: رفیع مشهدی . حسن بیگ قزوینی اصل معروف به رفیع مشهدی . از شاعران قرن یازده هجری قمری.

📕 یک جُنگ خطی مجلس.

@manuscript_ir

〰️🍃🌺
6👍1
💠 مِن کلام حکماء

#نسخه_خوانی

بزرگی را پرسیدند که عشق چیست؟ گفت:

عشق:
- قفلی‌ است بی مفتاح،
- و شبی‌ است بی صباح،
- و آتشی است بی دود،
- و زیانی است بی سود،
- قدم در نیستی نهادن، و دَرِ هستی بستن،
- عافیت بفروختن و بلا خریدن،
- دردِ بی فایده دیدن و زهر هلاهل چشیدن، و فلاکت آن بازکشیدن.

اگر سَرِ آن داری بیا، وگرنه برو.

ز بی‌قراریِ عشق است دستِ شوق، دراز
وگرنه این گُنَه از جانبِ زلیخا نیست

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

📕 مجموعه خطی 15473 مجلس.

@manuscript_ir

〰️🍃🌺
6💔5👍1
#نسخه_خوانی

دلی که طالب دردی بُوَد، دوا چه کند؟
فتاده‌ای که به پهلو رَوَد، عصا چه کند؟

تو تیغ بر کف و ما جان در آستین داریم
در این میـانه بـبـیـنـیـم تا خدا چه کند

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

🔸 شاعر: نادم گیلانی/ عزیز شهسواربیگ نادم گیلانی ، از شعرای قرن 11 هـ.ق

📕 یک محموعه خطی مجلس.

@manuscript_ir

〰️🍃🌺
6💔4
2025/10/24 19:18:49
Back to Top
HTML Embed Code: