خرمشهر
خرمشهر،
تارک ایران، عروس ایران،
هم بر خاک زندگی داری و هم بر آب، خاکت چون غبارِ نشسته بر ضریح است، و آبت چون اشکِ روشن.
کارون کاکُلِ خود را بر ساقِ تو میساید و بر ناخنهایِ تو بوسه میزند، ناخنِ حنا بسته، چون عناب.
و نسیمی که بر تو میوزد نه از شرق است و نه از غرب، از بامِ عاشقان است که انگشتِ خود را بریدهاند و نمک بر آن پاشیده تا خوابشان نبرد.
خرمشهر،
دیدهبانِ دریچهٔ بلندِ صبح، پریِ دریایی، سیهچشمی که سر از پنجره بیرون آوردهای و دورِ دور را مینگری،
خرمنِ ناز پوشیده در چادرِ نیاز، چشمهایِ خود را مخوابان.
در تو چه میبینیم؟ از تو چه میشنویم، چه میبوییم؟ از سینهٔ پر رازِ تو، صبر و وقارِ تو، بیگناهیِ خاموش چون مریمِ تو.
▪️ایران از پای نمیاُفتد، میتپد و چون قُقنوس از خاکستر خود برمیخیزد؛ مانندِ دُلفین جَست میزند و پیدا میشود و نهان میشود، و باز از نو پدیدار. هر کجا که گمان کنید که نیست، درست همانجا هست، در هر لباس، هر سیما، چه در زربفت و چه در کرباس، چه گویا و چه خاموش.
هزاران هزار صدا در خرابههایِ تو پیچید که: «دیوان آمد، دیوان آمد!» این صدا در خرابههایِ دیگر نیز پیچیده است و گوشِ روزگار با آن آشناست؛ ولی دیوان میآیند و میروند، غولان میآیند و میروند، دوالپایان پاورچین پاورچین میگذرند، و آن روندهٔ بزرگ که ایران نام دارد، میماند.
خُرمشهر،
دیدهبانِ برجِ بلند، چشم از راه بر مَدار، همه باز میگردند؛ مرغها که از بانگِ خمپارهها رفتند باز میگردند؛ مارها میروند و کبوترها میآیند. مغیلانها میخشکند و لالهها میرویند، و باز نخلها چترهایِ خود را خواهند جُنباند.
و ایران این لوکِ* پیرِ همیشه جوان، چون یالهایِ خود را تکان میدهد، بادیه میلرزد، رملها و صحراهایِ غَفر میلرزند، سرابها میلرزند، نوشندگانِ نفت که کبابِ سوسمار «مزهیِ» آنهاست، میلرزند.
لوکِ پیر دوکوهانه میغُرُنبد. و اقلیم از کوهانی به کوهان دیگر میافتد.
غباری برخاسته است و سواری در راه است.
۵ خردادِ ۱۳۶۱
استاد دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن
برگرفته از فصلنامهٔ هستی، تابستانِ ۱۳۷۲ خورشیدی، صص ۱۸۴–۱۸۳
*لوک: شترِ نرِ نیرومند که پیشروندهٔ کاروانِ شترهاست.
💎
🆔 @maneshparsi
در جشن خوردادگان که مانده از نیاکان
سرود شادی به پاست هر گوشه ی این جهان
پاکیزه آب روان ، میهن شده آبادان
سیراب هر تشنه ای ، خجسته خوردادگان
دور بادا دروغ و دشمن از سرزمین ایران
دورتر باد خشکسالی از مردم این جهان
زنده به آبیم و باد ، زنده تر آزادگی
شکوه فر ایران ، زنده از آن زندگی
#جشن_خوردادگان بر همگان شادو خجسته باد🔥
💎
🆔 @maneshparsi
سرود شادی به پاست هر گوشه ی این جهان
پاکیزه آب روان ، میهن شده آبادان
سیراب هر تشنه ای ، خجسته خوردادگان
دور بادا دروغ و دشمن از سرزمین ایران
دورتر باد خشکسالی از مردم این جهان
زنده به آبیم و باد ، زنده تر آزادگی
شکوه فر ایران ، زنده از آن زندگی
#جشن_خوردادگان بر همگان شادو خجسته باد🔥
💎
🆔 @maneshparsi
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۴ خرداد سالروز درگذشت فرهاد ارژنگی
(زاده ۱۵ بهمن ۱۳۱۷ تهران -- درگذشته ۴ خرداد ۱۳۴۰ تهران) آهنگساز، نوازنده تار و نقاش
او فرزند نقاش نامدار رسام ارژنگی بود که از ۵۰۰ سال پیش خانوادهاش نقاش و پیکرتراش بودهاند.
وی از هفت سالگی نواختن تار را نزد علیاکبر شهنازی آغاز کرد و در ۱۵ سال تمرین و نواختن تار، بهچنان پیشرفتی رسید که پس از بازنشستگی موسیمعروفی از آکادمی موزیک ایران، برای جایگزینی او در مسابقهای، وی برنده این آزمون دشوار شد. او در ۲۰ سالگی بهعنوان استادیار در هنرستان عالی موسیقی به آموزش هنرجویان پرداخت. چندی بعد بهدرخواست اداره هنرهای زیبا در تلویزیون که تازه آغاز بهکار کرده بود، تار نواخت و با سفر بهترکیه، افغانستان و پاکستان، موسیقی ایرانی را بهمردمان آن کشورها بیشتر شناساند.
آثار:
از آثار موسیقیایی وی
کتاب دوره ردیف کلاسیک در ایران "از مکتب آقاحسینقلی"
دوره ردیف عالی "ساخته علیاکبر شهنازی"
سازشناسی و موسیقی در خاور زمین
و پیشدرآمد و رنگهای قدیمی.
وی آهنگهای بسیاری را نیز ساخت و آنچه که از او اکنون برجای مانده افزون بر ۲۳ آهنگ است.
نظر دیگران:
هوشنگ ظریف: «فرهاد ارژنگی بسیار پرتکنیک و با احساس ساز میزد و اگر اکنون بود، بهترین نوازنده تار بود.»
علیرضا میرعلینقی با اظهار تأسف از اینکه چرا خانواده موسیقی ۵۰ سال از ارژنگی یادی نکردهاست، گله کرد:
«به همان نسبت که در این سالها تجلیلها زیاد شده، اصل موسیقی بهمحاق بیاعتنایی رفتهاست.»
یادروز:
در ۲۴ مهر ۱۳۹۰ در فرهنگسرای ارسباران بعد از ۵۰ سال از زمان درگذشت، یادروز وی برگزار شد و از کتاب «نقش فرهاد» که دربردارنده آثار نتنویسی شده اوست، رونمایی شد.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#فرهاد_ارژنگی، د
۴ خرداد سالروز درگذشت فرهاد ارژنگی
(زاده ۱۵ بهمن ۱۳۱۷ تهران -- درگذشته ۴ خرداد ۱۳۴۰ تهران) آهنگساز، نوازنده تار و نقاش
او فرزند نقاش نامدار رسام ارژنگی بود که از ۵۰۰ سال پیش خانوادهاش نقاش و پیکرتراش بودهاند.
وی از هفت سالگی نواختن تار را نزد علیاکبر شهنازی آغاز کرد و در ۱۵ سال تمرین و نواختن تار، بهچنان پیشرفتی رسید که پس از بازنشستگی موسیمعروفی از آکادمی موزیک ایران، برای جایگزینی او در مسابقهای، وی برنده این آزمون دشوار شد. او در ۲۰ سالگی بهعنوان استادیار در هنرستان عالی موسیقی به آموزش هنرجویان پرداخت. چندی بعد بهدرخواست اداره هنرهای زیبا در تلویزیون که تازه آغاز بهکار کرده بود، تار نواخت و با سفر بهترکیه، افغانستان و پاکستان، موسیقی ایرانی را بهمردمان آن کشورها بیشتر شناساند.
آثار:
از آثار موسیقیایی وی
کتاب دوره ردیف کلاسیک در ایران "از مکتب آقاحسینقلی"
دوره ردیف عالی "ساخته علیاکبر شهنازی"
سازشناسی و موسیقی در خاور زمین
و پیشدرآمد و رنگهای قدیمی.
وی آهنگهای بسیاری را نیز ساخت و آنچه که از او اکنون برجای مانده افزون بر ۲۳ آهنگ است.
نظر دیگران:
هوشنگ ظریف: «فرهاد ارژنگی بسیار پرتکنیک و با احساس ساز میزد و اگر اکنون بود، بهترین نوازنده تار بود.»
علیرضا میرعلینقی با اظهار تأسف از اینکه چرا خانواده موسیقی ۵۰ سال از ارژنگی یادی نکردهاست، گله کرد:
«به همان نسبت که در این سالها تجلیلها زیاد شده، اصل موسیقی بهمحاق بیاعتنایی رفتهاست.»
یادروز:
در ۲۴ مهر ۱۳۹۰ در فرهنگسرای ارسباران بعد از ۵۰ سال از زمان درگذشت، یادروز وی برگزار شد و از کتاب «نقش فرهاد» که دربردارنده آثار نتنویسی شده اوست، رونمایی شد.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#فرهاد_ارژنگی، د
Forwarded from بدانیم🌏
#فرهاد_ارژنگی
(۱۵ بهمن ۱۳۱۷ - ۴ خرداد ۱۳۴۰ #تهران)
آهنگساز، نوازنده تار و نقاش.
#رسام_ارژنگی (نقاش) پدر و #هما_ارژنگی (شاعر، ترانهسرا، نویسنده، مترجم و پژوهشگر) خواهر او هستند.
•🍃☘ @didYouKonw
(۱۵ بهمن ۱۳۱۷ - ۴ خرداد ۱۳۴۰ #تهران)
آهنگساز، نوازنده تار و نقاش.
#رسام_ارژنگی (نقاش) پدر و #هما_ارژنگی (شاعر، ترانهسرا، نویسنده، مترجم و پژوهشگر) خواهر او هستند.
•🍃☘ @didYouKonw
فرهنگ و منش پارسی
در جشن خوردادگان که مانده از نیاکان سرود شادی به پاست هر گوشه ی این جهان پاکیزه آب روان ، میهن شده آبادان سیراب هر تشنه ای ، خجسته خوردادگان دور بادا دروغ و دشمن از سرزمین ایران دورتر باد خشکسالی از مردم این جهان زنده به آبیم و باد ، زنده تر آزادگی شکوه فر…
خوردادروز و خردادماه، جشن #خوردادگان فرخنده باد. خرداد در #اوستا «هـئوروتات Haurvatāt» و در پهلوی «خُردات/هُردات» به معنی رسایی و کمال آمده است. چهارمین یَشتِ اوستا ویژۀ امشاسپند بانو خرداد و نگهداری از آبها در این جهان خویشکاری اوست. بگفتۀ کتاب #بندهش گل سوسن مخصوص به #خورداد است.
💎
🆔 @maneshparsi
💎
🆔 @maneshparsi
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۵ خرداد زادروز هما ناطق
(زاده ۵ خرداد ۱۳۱۳ ارومیه – درگذشته ۱۱ دی ۱۳۹۴) نویسنده، پژوهشگر و استاد دانشگاه
او در سال ۱۳۳۶ برای گذراندن دوره کارشناسی تا دکترا به فرانسه رفت، آنجا به سیاست گرایش پیدا کرد و رساله پایاننامهاش را درباره احوال و تفکر جمالالدین اسدآبادی نوشت. این تحقیق با کمک هزینه مرکز ملی تحقیقات علمی فرانسه در سال ۱۳۴۶ منتشر شد. همزمان با همکاری ژیلبر لازار اقدام به ترجمه اشعار شعرای معاصر ایران کرد.
وی در فرانسه به عضویت کنفدراسیون دانشجویان درآمد و فعالیتهای سیاسی را آغاز کرد و در ۱۳۴۷ به تهران بازگشت، ابتدا در مؤسسه مطالعات اقتصادی مشغول به کار شد که چندان ربطی به علائق و تحصیلاتش نداشت. رئیس دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، دکتر حسین نصر که کتاب زندگی سیاسی جمال اسدآبادی تألیف ناطق را دیده بود، درخواست استخدام وی را در دانشگاه مطرح کرد و به این ترتیب او از سال ۱۳۴۸ تا سال ۱۳۵۹ به تدریس در دانشکده تاریخ دانشگاه تهران پرداخت. در طول این مدت یک بار در سال ۱۳۵۲ به دانشگاه پرینستون دعوت شد و به مدت یک سال در بخش تحقیقات خاورمیانه آن دانشگاه تدریس کرد.
او در جریان انقلاب، برای بازگشایی کانون نویسندگان کوشش کرد و در اردیبهشت ۱۳۶۰ بهعنوان عضو هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران انتخاب شد. پس از انقلاب در سال ۱۳۵۹ و به دنبال انقلاب فرهنگی، به اجبار به فرانسه بازگشت.
پس از مهاجرت به فرانسه، مدتی را به تشویق غلامحسین ساعدی به تحقیق درباره رابطه ایران و عثمانی و روسیه پرداخت. در سال ۱۳۶۳ بهعنوان استاد تمام در مؤسسه پژوهشهای ایرانی دانشگاه سوربن مشغول به کار شد.
وی در سال ۲۰۰۵ عنوان دکتری افتخاری مؤسسه ملی زبانها و تمدنهای شرقی را کسب کرد.
در آستانه دومین سالروز مرگ هما ناطق، کتابخانهای بهنام او در دوشنبه پایتخت تاجیکستان افتتاح شد که دربر دارنده ۴۰۰۰ عنوان از کتابهای اوست و قرار بود شمار دیگری از کتابها و اسناد دیگر او نیز از پاریس به این کتابخانه منتقل شود.
کتابشناسی:
۱۳۴۹- چهره استعمارگر، چهره استعمارزده نوشته آلبر ممی
۱۳۵۲- از ماست که بر ماست مجموعه مقالات تاریخی
۱۳۵۳- آخرین روزهای لطفعلیخان زند، نوشته هارفورد جونز ترجمه با همکاری جان گرنی
۱۳۵۴- روزنامه قانون میرزا ملکمخان
۱۳۵۶- افکار اجتماعی و سیاسی و اقتصادی در آثار منتشر نشده دوران قاجار "با همکاری فریدون آدمیت"
(چاپ نشده) «باکو در ۱۹۰۵»
(چاپ نشده) «تبریز در ۱۹۰۶»
۱۳۵۸- مصیبت وبا و بلای حکومت ۱۳۵۸ انتشارات گستره.
۱۳۶۳– کارنامه و زمانه میرزا رضا کرمانی ۱۳۶۳
۱۳۶۵- نامههای تبعید میرزا آقاخان کرمانی "با همکاری محمد فیروز" ۱۳۶۵
۱۳۶۳–بازرگانان در داد و ستد با بانک شاهی و رژی تنباکو
۱۳۶۸- ایران و راهیابی فرهنگی ۱۸۳۴–۱۸۴۸ انتشارات پیام لندن (۱۹۸۸) انتشارات خاوران پاریس (۱۹۹۰)
۱۹۹۷- کارنامه فرهنگی فرنگی در ایران ۱۸۳۷–۱۹۲۱
۲۰۰۴- حافظ خنیاگری، می و شادی
خانهای در کوهستان نوشته ارسکین کالدول ترجمه هما ناطق ۱۳۳۰ کتابفروشی ابنسینا.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#هما_ناطق، ز
۵ خرداد زادروز هما ناطق
(زاده ۵ خرداد ۱۳۱۳ ارومیه – درگذشته ۱۱ دی ۱۳۹۴) نویسنده، پژوهشگر و استاد دانشگاه
او در سال ۱۳۳۶ برای گذراندن دوره کارشناسی تا دکترا به فرانسه رفت، آنجا به سیاست گرایش پیدا کرد و رساله پایاننامهاش را درباره احوال و تفکر جمالالدین اسدآبادی نوشت. این تحقیق با کمک هزینه مرکز ملی تحقیقات علمی فرانسه در سال ۱۳۴۶ منتشر شد. همزمان با همکاری ژیلبر لازار اقدام به ترجمه اشعار شعرای معاصر ایران کرد.
وی در فرانسه به عضویت کنفدراسیون دانشجویان درآمد و فعالیتهای سیاسی را آغاز کرد و در ۱۳۴۷ به تهران بازگشت، ابتدا در مؤسسه مطالعات اقتصادی مشغول به کار شد که چندان ربطی به علائق و تحصیلاتش نداشت. رئیس دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، دکتر حسین نصر که کتاب زندگی سیاسی جمال اسدآبادی تألیف ناطق را دیده بود، درخواست استخدام وی را در دانشگاه مطرح کرد و به این ترتیب او از سال ۱۳۴۸ تا سال ۱۳۵۹ به تدریس در دانشکده تاریخ دانشگاه تهران پرداخت. در طول این مدت یک بار در سال ۱۳۵۲ به دانشگاه پرینستون دعوت شد و به مدت یک سال در بخش تحقیقات خاورمیانه آن دانشگاه تدریس کرد.
او در جریان انقلاب، برای بازگشایی کانون نویسندگان کوشش کرد و در اردیبهشت ۱۳۶۰ بهعنوان عضو هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران انتخاب شد. پس از انقلاب در سال ۱۳۵۹ و به دنبال انقلاب فرهنگی، به اجبار به فرانسه بازگشت.
پس از مهاجرت به فرانسه، مدتی را به تشویق غلامحسین ساعدی به تحقیق درباره رابطه ایران و عثمانی و روسیه پرداخت. در سال ۱۳۶۳ بهعنوان استاد تمام در مؤسسه پژوهشهای ایرانی دانشگاه سوربن مشغول به کار شد.
وی در سال ۲۰۰۵ عنوان دکتری افتخاری مؤسسه ملی زبانها و تمدنهای شرقی را کسب کرد.
در آستانه دومین سالروز مرگ هما ناطق، کتابخانهای بهنام او در دوشنبه پایتخت تاجیکستان افتتاح شد که دربر دارنده ۴۰۰۰ عنوان از کتابهای اوست و قرار بود شمار دیگری از کتابها و اسناد دیگر او نیز از پاریس به این کتابخانه منتقل شود.
کتابشناسی:
۱۳۴۹- چهره استعمارگر، چهره استعمارزده نوشته آلبر ممی
۱۳۵۲- از ماست که بر ماست مجموعه مقالات تاریخی
۱۳۵۳- آخرین روزهای لطفعلیخان زند، نوشته هارفورد جونز ترجمه با همکاری جان گرنی
۱۳۵۴- روزنامه قانون میرزا ملکمخان
۱۳۵۶- افکار اجتماعی و سیاسی و اقتصادی در آثار منتشر نشده دوران قاجار "با همکاری فریدون آدمیت"
(چاپ نشده) «باکو در ۱۹۰۵»
(چاپ نشده) «تبریز در ۱۹۰۶»
۱۳۵۸- مصیبت وبا و بلای حکومت ۱۳۵۸ انتشارات گستره.
۱۳۶۳– کارنامه و زمانه میرزا رضا کرمانی ۱۳۶۳
۱۳۶۵- نامههای تبعید میرزا آقاخان کرمانی "با همکاری محمد فیروز" ۱۳۶۵
۱۳۶۳–بازرگانان در داد و ستد با بانک شاهی و رژی تنباکو
۱۳۶۸- ایران و راهیابی فرهنگی ۱۸۳۴–۱۸۴۸ انتشارات پیام لندن (۱۹۸۸) انتشارات خاوران پاریس (۱۹۹۰)
۱۹۹۷- کارنامه فرهنگی فرنگی در ایران ۱۸۳۷–۱۹۲۱
۲۰۰۴- حافظ خنیاگری، می و شادی
خانهای در کوهستان نوشته ارسکین کالدول ترجمه هما ناطق ۱۳۳۰ کتابفروشی ابنسینا.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#هما_ناطق، ز
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۵ خرداد سالروز درگذشت هوشنگ سیحون
(زاده ۳۱ امرداد ۱۲۹۹ تهران -- درگذشته ۵ خرداد ۱۳۹۳ کانادا) پدر معماری مدرن ایران
او در خانوادهای اهل موسیقی بهدنیا آمد و پدربزرگ او میرزاعبداله فراهانی بنیانگذار موسیقی سنتی ایران است. وی نقاش و استاد معماری و رئیس سابق دانشگاه هنرهای زیبای دانشگاه تهران بود. او پس از پایان تحصیل معماری در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران، بهدعوت آندره گدار، رئیس اداره باستانشناسی ایران، برای ادامه تحصیل راهی پاریس شد و در دانشسرای عالی ملی هنرهای زیبای پاریس نزد اوتلو زاوارونی، بهتکمیل دانش معماری پرداخت. در سال ۱۹۴۹ به درجه دکترای هنر رسید و در بازگشت به ایران در ۲۵ سالگی نخستین اثر معماریاش، بنای یادبود آرامگاه بوعلیسینا را طراحی کرد.
وی در نقاشی نیز صاحب سبک بود، بهگونهای که در سال ۱۹۷۲ بههمراه نقاشانی صاحب نام و معروف از جمله پیکاسو و سالوادور دالی، در نمایشگاهی در ماساچوست شرکت کرد و با کارهای پر پیچ و تاب خطیاش توجه همه منتقدان را بهخود جلب کرد. نقاشیهای او بهگونهای است که در آنها هیچگاه خطوط یکدیگر را قطع نمیکنند و هنوز کسی نیست که طرحی مانند نقاشیهای او خلق کند.
برخی از افتخارات و جوایز سیحون:
- کسب رتبه اول در مسابقه دولت و راهآهن ایران "طرح ساختمان ایستگاه راهآهن"
- کسب رتبه اول در مسابقه طراحی آرامگاه بوعلی سینا
- یک دوره ریاست دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران
- عضو شورای ملی باستانشناسی
- عضو شورای عالی شهرسازی
- عضو شورای مرکزی تمام دانشگاههای ایران
- عضو کمیته بینالمللی ایکوموس Icomos
- مسئولیت مرمت بناهای تاریخی ایران، به مدت ۱۵ سال
- شهروند افتخاری فرانسه
برخی از آثار هوشنگ سیحون:
- آرامگاه بوعلی سینا
- آرامگاه خیام
- آرامگاه کمالالملک
- طراحی بنای موزه توس
- ساختمان بانک سپه واقع در میدان توپخانه تهران
- سازمان نقشهبرداری کلکشور
- کارخانه نخریسی کوروس اخوان
- کارخانه آرد مرشدی
- سینما آسیا
- سینما سانترال
- کارخانه کانادادرای "زمزم فعلی" در تهران و اهواز
- و حدود ۱۵۰ پروژه مسکونی خصوصی، یادگار آن زندهیاد است.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#هوشنگ_سیحون، د
۵ خرداد سالروز درگذشت هوشنگ سیحون
(زاده ۳۱ امرداد ۱۲۹۹ تهران -- درگذشته ۵ خرداد ۱۳۹۳ کانادا) پدر معماری مدرن ایران
او در خانوادهای اهل موسیقی بهدنیا آمد و پدربزرگ او میرزاعبداله فراهانی بنیانگذار موسیقی سنتی ایران است. وی نقاش و استاد معماری و رئیس سابق دانشگاه هنرهای زیبای دانشگاه تهران بود. او پس از پایان تحصیل معماری در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران، بهدعوت آندره گدار، رئیس اداره باستانشناسی ایران، برای ادامه تحصیل راهی پاریس شد و در دانشسرای عالی ملی هنرهای زیبای پاریس نزد اوتلو زاوارونی، بهتکمیل دانش معماری پرداخت. در سال ۱۹۴۹ به درجه دکترای هنر رسید و در بازگشت به ایران در ۲۵ سالگی نخستین اثر معماریاش، بنای یادبود آرامگاه بوعلیسینا را طراحی کرد.
وی در نقاشی نیز صاحب سبک بود، بهگونهای که در سال ۱۹۷۲ بههمراه نقاشانی صاحب نام و معروف از جمله پیکاسو و سالوادور دالی، در نمایشگاهی در ماساچوست شرکت کرد و با کارهای پر پیچ و تاب خطیاش توجه همه منتقدان را بهخود جلب کرد. نقاشیهای او بهگونهای است که در آنها هیچگاه خطوط یکدیگر را قطع نمیکنند و هنوز کسی نیست که طرحی مانند نقاشیهای او خلق کند.
برخی از افتخارات و جوایز سیحون:
- کسب رتبه اول در مسابقه دولت و راهآهن ایران "طرح ساختمان ایستگاه راهآهن"
- کسب رتبه اول در مسابقه طراحی آرامگاه بوعلی سینا
- یک دوره ریاست دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران
- عضو شورای ملی باستانشناسی
- عضو شورای عالی شهرسازی
- عضو شورای مرکزی تمام دانشگاههای ایران
- عضو کمیته بینالمللی ایکوموس Icomos
- مسئولیت مرمت بناهای تاریخی ایران، به مدت ۱۵ سال
- شهروند افتخاری فرانسه
برخی از آثار هوشنگ سیحون:
- آرامگاه بوعلی سینا
- آرامگاه خیام
- آرامگاه کمالالملک
- طراحی بنای موزه توس
- ساختمان بانک سپه واقع در میدان توپخانه تهران
- سازمان نقشهبرداری کلکشور
- کارخانه نخریسی کوروس اخوان
- کارخانه آرد مرشدی
- سینما آسیا
- سینما سانترال
- کارخانه کانادادرای "زمزم فعلی" در تهران و اهواز
- و حدود ۱۵۰ پروژه مسکونی خصوصی، یادگار آن زندهیاد است.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#هوشنگ_سیحون، د
Telegram
attach 📎
☘☘ برگی از تقویم تاریخ ☘☘
۵ خرداد آغاز اكتشاف نفت در ايران
در ۵ خرداد ۱۲۸۷ مته حفاری به لایه نفتدار برخورد و نفت با فشار از چاه فوران کرد. چاه شماره یک نام اولین چاه نفت خاورمیانه است که در منطقه مسجدسلیمان در استان خوزستان قراردارد.
«ویلیام ناکسی دارسی» یک میلیونر استرالیایی، نخستین کسی بود که با روشهای جدید روز و دستگاههای حفاری مکانیکی در ایران به اکتشاف نفت و حفرچاه پرداخت.
او ابتدا گروهی فنی را بهسرپرستی زمینشناسی به نام «برلز» استخدام و به ایران اعزام کرد. این گروه پس از بررسیهای زمینشناسی، احتمال وجود نفت در حوالی قصرشیرین و شوشتر را زیاد و در دیگر نقاط امیدوارکننده دانست. پس از دریافت این گزارش، دارسی نمایندهای به نام «ماریوت» را در سال ۱۹۰۱ بهدربار ایران فرستاد. ماریوت امتیاز اکتشاف و استخراج نفت در تمام ایران، بجز پنج ایالت شمالی را از مظفرالدین شاه گرفت. چندماه پس از امضای قرارداد، حفاری اولین چاه در محلی بهنام چیاسرخ یا چاه سرخ، در شمال غرب قصرشیرین آغاز شد.
کار حفاری بهعلت نبود راه و ناامنی بهکندی پیش میرفت، تا آنکه در تابستان ۱۹۰۳ در عمق ۵۰۷ متری بهگاز و کمی نفت رسید. چاه دوم هم در همین ناحیه در عمقی مشابه بهنفت رسید. بهرهدهی این چاه درحدود ۱۷۵ بشکه در روز بود.
دارسی با ارزیابی نتایج دریافت، اگر در ناحیه چیاسرخ نفتی بیش از این مقدار هم بیابد بهعلت دوری از دریا و نبود امکان حمل بهبازار مصرف، سودی عاید او نخواهد شد. بنابراین ناحیه را ترک کرد و بهخوزستان روی آورد.
منطقه چیارسرخ در مرزبندیهای بعدی بهدولت عثمانی واگذار شد و اکنون چیاسرخ یک میدان نفتی کوچک در عراق است.
درمنطقه خوزستان، اولین و دومین چاه حفرشده شرکت، خشک بودند. درنیمه اول سال ۱۹۰۸ سرمایه شرکت رو بهپایان بود و هنوز نفتی کشف نشده بود. روسای شرکت بهمسئول عملیات که مهندسی بهنام «دینولدز» بود، دستور توقف عملیات را داد، ولی او که در محل وضع را بهتر ارزیابی کرده بود چند روزی از اجرای دستور توقف خودداری کرد و بهحفاری ادامه داد.
در روز پنجم خرداد ۱۲۸۷ (۱۹۰۸) مته حفاری بهلایه نفتدار برخورد و نفت با فشار از چاه فوران کرد. عمق چاه ۳۶۰ متر بود و دومین چاه که ده روز بعد بهنفت رسید ۳۰۷ متر عمق داشت. با بهنفت رسیدن این دوچاه، وجود نفت بهمقدار زیاد در ایران به اثبات رسید. پس از کشف نفت در ایران درسال ۱۹۰۹ شرکت سابق نفت ایران و انگلیسی تشکیل شد.
از سال ۱۹۰۸ تا سال ۱۹۲۸ تمام نفت تولیدی ایران از میدان نفتی مسجدسلیمان استخراج شد. در این سال میدان نفتی هفتکل، در سال ۱۹۳۰ میدان نفتی گچساران، در سال ۱۹۳۶ میدان نفتی آغاجاری و در سال ۱۹۳۸ میدانهای نفتی لالی و نفت سفید کشف شدند. میدان نفتخانه را در عراق، درسال ۱۹۲۷ شرکت نفت انگلیسی و عراق کشف کرد. نیمی از این میدان درخاک ایران قراردارد که اکنون نفتشهر نامیده میشود. با کشف این هفت میدان نفتی حوزه مورد قرارداد شرکت نفت سابق ایران و انگلیس بهصورت یکی از مناطق مهم نفتی جهان درآمد.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#اکتشاف_نفت
۵ خرداد آغاز اكتشاف نفت در ايران
در ۵ خرداد ۱۲۸۷ مته حفاری به لایه نفتدار برخورد و نفت با فشار از چاه فوران کرد. چاه شماره یک نام اولین چاه نفت خاورمیانه است که در منطقه مسجدسلیمان در استان خوزستان قراردارد.
«ویلیام ناکسی دارسی» یک میلیونر استرالیایی، نخستین کسی بود که با روشهای جدید روز و دستگاههای حفاری مکانیکی در ایران به اکتشاف نفت و حفرچاه پرداخت.
او ابتدا گروهی فنی را بهسرپرستی زمینشناسی به نام «برلز» استخدام و به ایران اعزام کرد. این گروه پس از بررسیهای زمینشناسی، احتمال وجود نفت در حوالی قصرشیرین و شوشتر را زیاد و در دیگر نقاط امیدوارکننده دانست. پس از دریافت این گزارش، دارسی نمایندهای به نام «ماریوت» را در سال ۱۹۰۱ بهدربار ایران فرستاد. ماریوت امتیاز اکتشاف و استخراج نفت در تمام ایران، بجز پنج ایالت شمالی را از مظفرالدین شاه گرفت. چندماه پس از امضای قرارداد، حفاری اولین چاه در محلی بهنام چیاسرخ یا چاه سرخ، در شمال غرب قصرشیرین آغاز شد.
کار حفاری بهعلت نبود راه و ناامنی بهکندی پیش میرفت، تا آنکه در تابستان ۱۹۰۳ در عمق ۵۰۷ متری بهگاز و کمی نفت رسید. چاه دوم هم در همین ناحیه در عمقی مشابه بهنفت رسید. بهرهدهی این چاه درحدود ۱۷۵ بشکه در روز بود.
دارسی با ارزیابی نتایج دریافت، اگر در ناحیه چیاسرخ نفتی بیش از این مقدار هم بیابد بهعلت دوری از دریا و نبود امکان حمل بهبازار مصرف، سودی عاید او نخواهد شد. بنابراین ناحیه را ترک کرد و بهخوزستان روی آورد.
منطقه چیارسرخ در مرزبندیهای بعدی بهدولت عثمانی واگذار شد و اکنون چیاسرخ یک میدان نفتی کوچک در عراق است.
درمنطقه خوزستان، اولین و دومین چاه حفرشده شرکت، خشک بودند. درنیمه اول سال ۱۹۰۸ سرمایه شرکت رو بهپایان بود و هنوز نفتی کشف نشده بود. روسای شرکت بهمسئول عملیات که مهندسی بهنام «دینولدز» بود، دستور توقف عملیات را داد، ولی او که در محل وضع را بهتر ارزیابی کرده بود چند روزی از اجرای دستور توقف خودداری کرد و بهحفاری ادامه داد.
در روز پنجم خرداد ۱۲۸۷ (۱۹۰۸) مته حفاری بهلایه نفتدار برخورد و نفت با فشار از چاه فوران کرد. عمق چاه ۳۶۰ متر بود و دومین چاه که ده روز بعد بهنفت رسید ۳۰۷ متر عمق داشت. با بهنفت رسیدن این دوچاه، وجود نفت بهمقدار زیاد در ایران به اثبات رسید. پس از کشف نفت در ایران درسال ۱۹۰۹ شرکت سابق نفت ایران و انگلیسی تشکیل شد.
از سال ۱۹۰۸ تا سال ۱۹۲۸ تمام نفت تولیدی ایران از میدان نفتی مسجدسلیمان استخراج شد. در این سال میدان نفتی هفتکل، در سال ۱۹۳۰ میدان نفتی گچساران، در سال ۱۹۳۶ میدان نفتی آغاجاری و در سال ۱۹۳۸ میدانهای نفتی لالی و نفت سفید کشف شدند. میدان نفتخانه را در عراق، درسال ۱۹۲۷ شرکت نفت انگلیسی و عراق کشف کرد. نیمی از این میدان درخاک ایران قراردارد که اکنون نفتشهر نامیده میشود. با کشف این هفت میدان نفتی حوزه مورد قرارداد شرکت نفت سابق ایران و انگلیس بهصورت یکی از مناطق مهم نفتی جهان درآمد.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#اکتشاف_نفت
Telegram
attach 📎
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✅شهری در ایران وجود دارد که قدمت آن از بسیاری از تمدنهای باستانی بیشتر است و به عنوان پایتخت نه یک، بلکه دو تا از قدرتمندترین امپراتوریهای جهان خدمت کرده است ،شهری که در آن پادشاهان حکومت میکردند، امپراتوریها رونق میگرفتند و تاریخ بیش از ۷۰۰۰ سال پیش نوشته شد.
💎
🆔 @maneshparsi
💎
🆔 @maneshparsi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مجسمه سنگی داریوش بزرگ، که به تندیس مصری داریوش نیز معروف است، در سال 1972 میلادی در شوش کشف شد. این مجسمه که متعلق به دوره هخامنشیان است، توسط گروهی باستانشناسی فرانسوی به سرپرستی ژان پرو کشف شد و در کاخ داریوش شوش پیدا شد. مجسمه بدون سر بوده و ارتفاع آن حدود 3 متر است
💎
🆔 @maneshparsi
💎
🆔 @maneshparsi
بر اساس نظر ایکوموس جهانی؛
قلعه فلکالافلاک و پل شکسته واجد ارزش ثبت جهانی شناخته نشد
غارهای پیش از تاریخ خرمآباد ثبت جهانی میشوند
🔸به گزارش میراثباشی؛ یکماه پیش از بررسی پروندههای ثبت جهانی در یونسکو این پروندهها توسط ایکوموس جهانی(شورای بینالمللی بناها و محوطههای تاریخی) بررسی میشود. نظر مشورتی ایکوموس جهانی یکی از ملاکهای اصلی ثبت جهانی پرونده در یونسکو است.
اکنون در گزارش رسمی ایکوموس جهانی آمده است که قلعه فلکالافلاک و پل شکسته واجد ارزش ثبت جهانی شناخته نشده و باید از پرونده بیرون گذاشته شود اما غارهای پیش از تاریخ خرمآباد قابلیت ثبت جهانی دارد.
🔸پیشتر چنین اتفاقی در پرونده هگمتانه افتاد و ایکوموس جهانی اعلام کرد نباید تلفیق محدوده هگمتانه و بافت تاریخی همدان در یک پرونده باشد چرا که بافت یزد یک بافت منسجم بوده اما بافت هگمتانه از بافت تاریخی همدان مجزا است.
✅اکنون در گزارش اخیر ایکوموس جهانی به یونسکو هم به نظر میرسد این ایراد نمود پیدا کرده است و از نظر این نهاد علمی تخصصی جهانی ارتباطی بین قلعه فلکالافلاک و غارهای پیش از تاریخ وجود ندارد و قلعه و پل شکسته باید از پرونده حذف شود تا این پرونده به ثبت برسد.
🔸به گزارش میراثباشی بر اساس نظر کارشناسان که پیشتر در رسانهها منتشر شده است دره خرم آباد به شکل یو انگلیسی (U) غارهای هفت گانه را در خود جای داده و در ثبت جهانی این منطقه مورد توجه قرار گرفته است.
🔸غارهای هفت گانه کلدر، قمری، گیلوران، یافته، کنجی و ۲ پناهگاه صخره ای گر ارجنه و پاسنگر در دره تاریخی خرم آباد قرار دارند.
🔸غار «کلدر» خرم آباد در پنج کیلومتری شمال شهر خرم آباد به شماره ۱۸۷۹۶ در فهرست آثار غیر منقول کشور به ثبت رسیده است. مطالعات باستان شناسی در این غار نتایج جدیدی از قدمت دره خرم آباد را نشان داد که قدمت این منطقه را از ۴۰ هزار سال به ۵۴ هزار سال پیش رسانده است.
🔸پارینه سنگی میانه منتسب به دوره زیست انسان های نئاندرتال و غار کلدر در مبحث پارینه سنگی جدید (دوران زیست انسان های هوشمند (Home-Sapiens با قدمت ۵۴ هزار و ۴۰۰ سال، تا به امروز قدیمی ترین محوطه پارینه سنگی جدید ایران است.
🔸طی مطالعات ۲ سال اخیر بخشی از جمجمه انسان هوشمند در غار کلدر خرم آباد کشف شد که به این غار جایگاه جهانی بخشیده و تکمیل کننده نظریات کارشناسان پیرامون فرآیند موج دوم مهاجرت انسانهای هوشمند یا هموساپین به اروپا است .
🔸غار «قَمَری» یا اشکفت قمری مربوط به دوران پیش از تاریخ ایران باستان بالای سفیدکوه مشرف به گرداب سنگی خرمآباد سال ۱۳۸۰ با شماره ۴۱۴۴ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده که کاوش رسمی آن سال های ۱۳۴۳ تا ۱۳۴۸ توسط پروفسور فرانک هول و باستانشناسان دانشگاه رایس انجام شده است.
🔸 «یافته»نیز یک غار پیش از تاریخ در مرکز لرستان و ناحیه ای بین شهر خرمآباد و چگنی بوده که دارای بقایایی از زندگی عصر پارینهسنگی جدید است و از همین روی اهمیت زیادی در مطالعات باستان شناسی خاور نزدیک و اروپا دارد.
🔸 یکی از قدیمی ترین مدارک استفاده از زیورآلات ساخته شده از صدف و دندان در این غار یافت شده است که حدود ۳۵ هزار سال قدمت دارد و سال ۱۳۸۴ دوره جدیدی از کاوش های علمی توسط هیات مشترک ایران و بلژیک به سرپرستی مارسل اوت، فریدون بیگلری و سونیا شیدرنگ در آن انجام شد.
🔸 همچنین بنابر تاریخ گذاریهایی از طریق آزمایش رادیو کربن در غار "کنجی" دره خرم آباد قدمت آثار یافت شده در این مکان، متجاوز از ۵۰ هزار سال پیش است و سال ۱۳۸۰ با شماره ۴۱۴۳ در فهرست آثار ملی ثبت شد.
🔸غار «گیلوران» با ۱۶ متر عمق و ۱۷ متر عرض در جنوب غربی دره خرم آباد می باشد که سال ۱۳۸۱ با شماره ۵۹۷۱ به ثبت آثار تاریخی رسیده
💎
🆔 @maneshparsi
زن در شاهنامه ( ۱ )
در شاهنامه درباره بانوی جنگاور ایرانی «گردآفرید» در جنگ با «سهراب» چنین میخوانیم:
کجا نام او بود گردآفرید
که چون او به جنگ اندرون کس ندید
بپوشید درع سواران جنگ
نبود اندر آن کار جای درنگ
نهان کرد گیسو بزیر زره
بزد بر سر ترگ رومی گره
فرود آمد از دژ بکردار شیر
کمر بر میان باد پای بزیر
به پیش سپاه اندر آمد چو گرد
چو رعد خروشان یکی ویله کرد
که گردان کدامند و جنگ آوران
دلیران و کار آزموده سران
که بر من یکی آزمونرا به جنگ
بگردد بسان دلاور نهنگ
ز جنگ آوران لشکر سرفراز
مر او را نیامد یکی پیش باز
#فردوسی
💎
🆔 @maneshparsi
در شاهنامه درباره بانوی جنگاور ایرانی «گردآفرید» در جنگ با «سهراب» چنین میخوانیم:
کجا نام او بود گردآفرید
که چون او به جنگ اندرون کس ندید
بپوشید درع سواران جنگ
نبود اندر آن کار جای درنگ
نهان کرد گیسو بزیر زره
بزد بر سر ترگ رومی گره
فرود آمد از دژ بکردار شیر
کمر بر میان باد پای بزیر
به پیش سپاه اندر آمد چو گرد
چو رعد خروشان یکی ویله کرد
که گردان کدامند و جنگ آوران
دلیران و کار آزموده سران
که بر من یکی آزمونرا به جنگ
بگردد بسان دلاور نهنگ
ز جنگ آوران لشکر سرفراز
مر او را نیامد یکی پیش باز
#فردوسی
💎
🆔 @maneshparsi
جهان گفتی از تیغ وز جوشن است
ستاره ز نوک سنان روشن است
ز بس خود زرین و زرین سپر
به گردن برآورده رخشان تبر،
تو گفتی زمین شد سپهر روان
همی بارد از تیغ هندی روان
ز مغفر هوا گشت چون سندروس
زمین سر به سر تیره چون آبنوس
بدرید کوه از دم گاودم
زمین آمد از سم اسپان به خم
ز بانگ تبیره به بربرستان
تو گفتی زمین گشت لشکرستان
برآمد ز ایران سپه بوق و کوس
برون رفت گرگین و فرهاد و طوس
وزان سوی گودرز کشواد بود
چو گیو و چو شیدوش و میلاد بود
فگندند بر یال اسپان عنان
به زهر آب دادند نوک سنان
چو بر کوههٔ زین نهادند سر
خروش آمد و چاک چاک تبر
تو گفتی همی سنگ آهن کنند
وگر آسمان بر زمین برزنند
بجنبید کاووس در قلبگاه
سپاه اندرآمد به پیش سپاه
جهان گشت تاری سراسر ز گرد
ببارید شنگرف بر لاژورد
تو گفتی هوا ژاله بارد همی
به سنگ اندرون لاله کارد همی
ز چشم سنان آتش آمد برون
زمین شد به کردار دریای خون
#شاهنامه
💎
🆔 @maneshparsi
ستاره ز نوک سنان روشن است
ز بس خود زرین و زرین سپر
به گردن برآورده رخشان تبر،
تو گفتی زمین شد سپهر روان
همی بارد از تیغ هندی روان
ز مغفر هوا گشت چون سندروس
زمین سر به سر تیره چون آبنوس
بدرید کوه از دم گاودم
زمین آمد از سم اسپان به خم
ز بانگ تبیره به بربرستان
تو گفتی زمین گشت لشکرستان
برآمد ز ایران سپه بوق و کوس
برون رفت گرگین و فرهاد و طوس
وزان سوی گودرز کشواد بود
چو گیو و چو شیدوش و میلاد بود
فگندند بر یال اسپان عنان
به زهر آب دادند نوک سنان
چو بر کوههٔ زین نهادند سر
خروش آمد و چاک چاک تبر
تو گفتی همی سنگ آهن کنند
وگر آسمان بر زمین برزنند
بجنبید کاووس در قلبگاه
سپاه اندرآمد به پیش سپاه
جهان گشت تاری سراسر ز گرد
ببارید شنگرف بر لاژورد
تو گفتی هوا ژاله بارد همی
به سنگ اندرون لاله کارد همی
ز چشم سنان آتش آمد برون
زمین شد به کردار دریای خون
#شاهنامه
💎
🆔 @maneshparsi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پاسخ استاد #ژاله_آموزگار خویی از آذربایجان به یک فرد قومگرا در ساختار دولتی.
«ما یک زبان رسمی داریم و آن هم فارسی است».
بخشی از گفتگو استادان با دانشجویان زبان و ادبیات فارسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران در فرهنگستان زبان فارسی - ۲۵ فروردین ۱۴۰۴
💎
🆔 @maneshparsi
«ما یک زبان رسمی داریم و آن هم فارسی است».
بخشی از گفتگو استادان با دانشجویان زبان و ادبیات فارسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران در فرهنگستان زبان فارسی - ۲۵ فروردین ۱۴۰۴
💎
🆔 @maneshparsi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پل ساسانی دزفول'..'
#خوزستان
🔹پل قدیم دزفول مهمترین اثر تاریخی دزفول است. این پل که دو منطقه شرقی و غربی دزفول را به هم وصل میسازد، در حقیقت یکی از راههای رابط منطقه جندی شاپور و سرزمین بینالنهرین بوده، که به دستور شاپور اول ساسانی پس از پیروزی بر امپراتوری بیزانس در نبرد ادسا ساخته شده است. این پل بر روی پایههای پلی به جا مانده از دوره ساسانی بنا شده و در دورههای عضدالدوله دیلمی، صفوی و قاجار بازسازی شده است.
🔹این پل دارای ۱۴ دهانه است و آب رودخانه دز از زیر آن عبور میکند، پل قدیم دزفول از سنگ ساروج و آهک بنا شده و در دوران حکومت عضدالدوله دیلمی، صفویان و پهلوی باز سازی شدهاست اما پایههای پل حکایت از دوران ساسانی دارد
💎
🆔 @maneshparsi
#خوزستان
🔹پل قدیم دزفول مهمترین اثر تاریخی دزفول است. این پل که دو منطقه شرقی و غربی دزفول را به هم وصل میسازد، در حقیقت یکی از راههای رابط منطقه جندی شاپور و سرزمین بینالنهرین بوده، که به دستور شاپور اول ساسانی پس از پیروزی بر امپراتوری بیزانس در نبرد ادسا ساخته شده است. این پل بر روی پایههای پلی به جا مانده از دوره ساسانی بنا شده و در دورههای عضدالدوله دیلمی، صفوی و قاجار بازسازی شده است.
🔹این پل دارای ۱۴ دهانه است و آب رودخانه دز از زیر آن عبور میکند، پل قدیم دزفول از سنگ ساروج و آهک بنا شده و در دوران حکومت عضدالدوله دیلمی، صفویان و پهلوی باز سازی شدهاست اما پایههای پل حکایت از دوران ساسانی دارد
💎
🆔 @maneshparsi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آبراهههای دیده نشدۀ زیرزمینی سازههای آبی شوشتر در استان خوزستان
🔹در جشنِ خوردادگان (جشن آب، ششمین روز خورداد ماه - روزِ خُورداد از ماه خورداد) آبراهههاى دستكَندِ زيرزمينى و غيرقابلِ بازديدِ سازههاى آبى شوشتر را با قدمت هزاران سال - كه نمايانگر هنر باستانى ايرانيان در بهرهبردارى از آب هستند، - به نظاره بنشينيم.۷
🔹اين آبراههها توسط انسان و با كمک ابزار اوليه به نيتِ حركت درآوردن آسيابهاى آبىِ حدِّ فاصلِ بخشِ فوقانى و رود گرگر كَنده شدهاند و در معرضِ ديدِ عموم قرار ندارند.
🔹جشن خوردادگانع به پاسداشتِ آب و آبادانى در ششمين روز از ماه خورداد برگزار مىشود.
🔹در آموزههاى زرتشتی، به شادمانى دل و پاكيزگى تن در اين روز تأكيد مىشود و از مردم خواسته مىشود كه گيتى را با چشم نيكو بنگرند، سپاسگزار اهورامزدا باشند و آب را كه سرچشمۀ آبادانى است، همواره پاک نگه دارند.
ویدئو از خشایار لهراسبی
💎
🆔 @maneshparsi
آبراهههای دیده نشدۀ زیرزمینی سازههای آبی شوشتر در استان خوزستان
🔹در جشنِ خوردادگان (جشن آب، ششمین روز خورداد ماه - روزِ خُورداد از ماه خورداد) آبراهههاى دستكَندِ زيرزمينى و غيرقابلِ بازديدِ سازههاى آبى شوشتر را با قدمت هزاران سال - كه نمايانگر هنر باستانى ايرانيان در بهرهبردارى از آب هستند، - به نظاره بنشينيم.۷
🔹اين آبراههها توسط انسان و با كمک ابزار اوليه به نيتِ حركت درآوردن آسيابهاى آبىِ حدِّ فاصلِ بخشِ فوقانى و رود گرگر كَنده شدهاند و در معرضِ ديدِ عموم قرار ندارند.
🔹جشن خوردادگانع به پاسداشتِ آب و آبادانى در ششمين روز از ماه خورداد برگزار مىشود.
🔹در آموزههاى زرتشتی، به شادمانى دل و پاكيزگى تن در اين روز تأكيد مىشود و از مردم خواسته مىشود كه گيتى را با چشم نيكو بنگرند، سپاسگزار اهورامزدا باشند و آب را كه سرچشمۀ آبادانى است، همواره پاک نگه دارند.
ویدئو از خشایار لهراسبی
💎
🆔 @maneshparsi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تندیس قوچ ایلامی
در هزاره دوم پیش از میلاد از جنس طلا ونقره ساخته شده که از حفاران غیرمجاز در غرب ایران ضبط شده است.
💎
🆔 @maneshparsi
در هزاره دوم پیش از میلاد از جنس طلا ونقره ساخته شده که از حفاران غیرمجاز در غرب ایران ضبط شده است.
💎
🆔 @maneshparsi
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۸ خرداد سالروز درگذشت بهرام فرهوشی
(زاده فروردین ۱۳۰۴ ارومیه – درگذشته ۸ خرداد ۱۳۷۱ آمریکا) زبانشناس و متخصص زبانهای ایرانی و فرهنگ ایران باستان
او دوره دانشسرای مقدماتی را در اصفهان گذراند و دوره لیسانس زبان فرانسوی را در دانشسرای عالی تهران سپری کرد. ضمن انجام خدمت دبیری در دبیرستانها، چند جلد داستان و مجموعه شعر از فرانسوی ترجمه کرد و در همین دوره یک مؤسسه چاپ و انتشارات به نام آتشکده تأسیس کرد.
در همین دوره با ابراهیم پورداود از نزدیک آشنایی یافت که خود او بعدها در این باره نوشت:
«من با نوشتههای پورداوود از کودکی آشنا بودم. زیرا در میان کتابهای پدرم دو جلد یشتهای پورداوود را خوانده بودم و داستانهای پهلوانیهای شکوهمند این کتاب و نیایشهای آن در همان زمان بر دلم نشسته بود و همواره در دل داشتم که استاد بزرگوار را ببینم. روزگاری گذشت و من در رشته زبانهای خارجی لیسانس گرفتم. پورداوود در آن زمان انجمن ایرانشناسی را پدید آورده بود و شبها در انجمن درس میداد. به آنجا رفتم و نام نوشتم. دیدن چهره استاد و درسهای او شور دیرین را در من برانگیخت.»
او به تشویق پورداود در سال ۱۳۳۶ برای گذراندن دوره ایرانشناسی عازم پاریس شد و در مدرسه تتبعات عالیه دانشگاه پاریس به تحصیل پرداخت و دکترای تمدن و زبانها و ادبیات ایرانی گرفت. سپس به سویس رفت و به مطالعه در لهجههای ایرانی در دانشگاه برن پرداخت. در این دوران نزد استادان برجسته در زمینه زبانها و تمدن و دینهای ایران باستان همچون امیل بنونیست و ژان دومناش برخوردار بود.
وی در سال ۱۳۴۱ به ایران بازگشت و به دانشیاری پورداود در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران منصوب شد و مدت ۲۰ سال به آموزش زبانهای اوستایی، پارسی باستان، پهلوی، اساطیر ایرانی، خطهای باستانی، گویششناسی ایرانی و تمدن ایران باستان پرداخت.
در همین سالها بخش عمدهای از اوقاتش را صرف نشر آثار استادش پورداود کرد. بخش دوم گاتها شامل یاداشتهای پورداود (۱۳۳۶) یسنا (۱۳۴۰) و ویسپرد (۱۳۴۳) و جلد یکم از فرهنگ ایران باستان (۱۳۵۲).
او در کنار خدمت دانشگاهی، به دستگاههای فرهنگی و انتشاراتی هم مدد میرسانید. مدتی سرپرستی بنگاه ترجمه و نشر کتاب را داشت، و بعدها مدیریت چاپ و انتشارات دانشگاه تهران را به عهده گرفت. در سالهای دههٔ ۱۳۵۰ برنامه فرهنگ ایران زمین را در تلویزیون ملی ایران تهیه میکرد که بینندگان و خواستاران فراوان داشت.
آثار:
در میان آثار فرهوشی بیگمان «فرهنگ پهلوی» جایگاه ویژهای دارد. این اثر مرجع در دو جلد با عنوانهای فرهنگ پهلوی به فارسی (۱۳۴۶) و فرهنگ فارسی به پهلوی (۱۳۵۲) منتشر شد که حاصل ۱۶ سال کار مداوم او بود. این فرهنگ نخستین کوشش علمی در این زمینه و دربردارنده ۱۰ هزار واژه پهلوی با ذکر ریشه و صورت فارسیشده آنهاست.
دیگر آثار منتشرشده او از جمله «جهان فروری» راهنمای گردآوری گویشها، ترجمه کتاب ششم دینکرت، ترجمه «هنر ایران در دوران پارتی و ساسانی» اثر گیرشمن، ترجمه «کارنامه اردشیر بابکان» همراه با متن پهلوی و آوانویسی و واژهنامه و شماری دیگر، نموداری از دانش گسترده اوست. آخرین اثر چاپ شده از وی ایرانویج نام دارد و مجموعه پیوستهای از مقالههای او در پیرامون فرهنگ و تاریخ ایران است.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#بهرام_فره_وشی، د
۸ خرداد سالروز درگذشت بهرام فرهوشی
(زاده فروردین ۱۳۰۴ ارومیه – درگذشته ۸ خرداد ۱۳۷۱ آمریکا) زبانشناس و متخصص زبانهای ایرانی و فرهنگ ایران باستان
او دوره دانشسرای مقدماتی را در اصفهان گذراند و دوره لیسانس زبان فرانسوی را در دانشسرای عالی تهران سپری کرد. ضمن انجام خدمت دبیری در دبیرستانها، چند جلد داستان و مجموعه شعر از فرانسوی ترجمه کرد و در همین دوره یک مؤسسه چاپ و انتشارات به نام آتشکده تأسیس کرد.
در همین دوره با ابراهیم پورداود از نزدیک آشنایی یافت که خود او بعدها در این باره نوشت:
«من با نوشتههای پورداوود از کودکی آشنا بودم. زیرا در میان کتابهای پدرم دو جلد یشتهای پورداوود را خوانده بودم و داستانهای پهلوانیهای شکوهمند این کتاب و نیایشهای آن در همان زمان بر دلم نشسته بود و همواره در دل داشتم که استاد بزرگوار را ببینم. روزگاری گذشت و من در رشته زبانهای خارجی لیسانس گرفتم. پورداوود در آن زمان انجمن ایرانشناسی را پدید آورده بود و شبها در انجمن درس میداد. به آنجا رفتم و نام نوشتم. دیدن چهره استاد و درسهای او شور دیرین را در من برانگیخت.»
او به تشویق پورداود در سال ۱۳۳۶ برای گذراندن دوره ایرانشناسی عازم پاریس شد و در مدرسه تتبعات عالیه دانشگاه پاریس به تحصیل پرداخت و دکترای تمدن و زبانها و ادبیات ایرانی گرفت. سپس به سویس رفت و به مطالعه در لهجههای ایرانی در دانشگاه برن پرداخت. در این دوران نزد استادان برجسته در زمینه زبانها و تمدن و دینهای ایران باستان همچون امیل بنونیست و ژان دومناش برخوردار بود.
وی در سال ۱۳۴۱ به ایران بازگشت و به دانشیاری پورداود در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران منصوب شد و مدت ۲۰ سال به آموزش زبانهای اوستایی، پارسی باستان، پهلوی، اساطیر ایرانی، خطهای باستانی، گویششناسی ایرانی و تمدن ایران باستان پرداخت.
در همین سالها بخش عمدهای از اوقاتش را صرف نشر آثار استادش پورداود کرد. بخش دوم گاتها شامل یاداشتهای پورداود (۱۳۳۶) یسنا (۱۳۴۰) و ویسپرد (۱۳۴۳) و جلد یکم از فرهنگ ایران باستان (۱۳۵۲).
او در کنار خدمت دانشگاهی، به دستگاههای فرهنگی و انتشاراتی هم مدد میرسانید. مدتی سرپرستی بنگاه ترجمه و نشر کتاب را داشت، و بعدها مدیریت چاپ و انتشارات دانشگاه تهران را به عهده گرفت. در سالهای دههٔ ۱۳۵۰ برنامه فرهنگ ایران زمین را در تلویزیون ملی ایران تهیه میکرد که بینندگان و خواستاران فراوان داشت.
آثار:
در میان آثار فرهوشی بیگمان «فرهنگ پهلوی» جایگاه ویژهای دارد. این اثر مرجع در دو جلد با عنوانهای فرهنگ پهلوی به فارسی (۱۳۴۶) و فرهنگ فارسی به پهلوی (۱۳۵۲) منتشر شد که حاصل ۱۶ سال کار مداوم او بود. این فرهنگ نخستین کوشش علمی در این زمینه و دربردارنده ۱۰ هزار واژه پهلوی با ذکر ریشه و صورت فارسیشده آنهاست.
دیگر آثار منتشرشده او از جمله «جهان فروری» راهنمای گردآوری گویشها، ترجمه کتاب ششم دینکرت، ترجمه «هنر ایران در دوران پارتی و ساسانی» اثر گیرشمن، ترجمه «کارنامه اردشیر بابکان» همراه با متن پهلوی و آوانویسی و واژهنامه و شماری دیگر، نموداری از دانش گسترده اوست. آخرین اثر چاپ شده از وی ایرانویج نام دارد و مجموعه پیوستهای از مقالههای او در پیرامون فرهنگ و تاریخ ایران است.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#بهرام_فره_وشی، د
Telegram
attach 📎
🔻کشف کتیبه سنگ مزار ساسانی بر فراز صخرههای نقش رستم
🔸به گزارش میراثباشی، ابوالحسن اتابکی -دکتری تاریخ - از کشف سنگنوشته تازهای خبر داد که در اواخر دوره ساسانی بر فراز صخرههای نقش رستم در مرودشت نگاشته شده است.
🔸این پژوهشگر توضیح داد: این سنگ نوشته وابسته به دو استودان تاقچهای است که در بخش فوقانی صخرههای نقش رستم و غرب شهر باستانی استخر برای دو تن از بهدینان زرتشتی به نگارش در آمده است.
🔸وی گفت: این کتیبه در یک سطر به شکلی گزیده نوشته شده و برخلاف دیگر کتیبههای تدفینی از شخص درگذشته یا درگذشتگان نامی برده نشده است.
‼ترجمه آن چنین است:
«سرور این دخمک(ان).....»
🔸عدم نام بردن از شخص درگذشتگان بدین معنی است که کاتب آن به دلیل نامرغوبی جنس سنگهای صخره از ادامه نگارش کتیبه سر باز زده و به همین چند واژه کوتاه اکتفا کرده است. در حال حاضر وجود انبوه گل سنگها تاثیر بسیار مخربی بر روی این سنگنوشته داشته است.
🔸نجمه ابراهیمی کارشناس ارشد تاریخ در این زمینه اظهار کرد: امروز این دو استودان تاقچهای را از دیگر استودانهای فلات ایران متمایز میکند وجود درهای سنگی است که نخستین بار در بررسیهای ما کشف و شناسایی شد. همواره برای پژوهشگران این پرسش مطرح بود که درِ استودانها به چه شکل مسدود میشده است؟ این کشف باعث گرهگشایی از حل این معما شد و با کشف درِ سنگی ثابت شد که در استودانهای دوره ساسانی همانند در آرامگاههای هخامنشی با تک سنگ تراش خورده و یکپارچه پوشیده میشده است.
https://s6.uupload.ir/files/inshot_20250529_115324934_0o89.jpg
💎
🆔 @maneshparsi
🔸به گزارش میراثباشی، ابوالحسن اتابکی -دکتری تاریخ - از کشف سنگنوشته تازهای خبر داد که در اواخر دوره ساسانی بر فراز صخرههای نقش رستم در مرودشت نگاشته شده است.
🔸این پژوهشگر توضیح داد: این سنگ نوشته وابسته به دو استودان تاقچهای است که در بخش فوقانی صخرههای نقش رستم و غرب شهر باستانی استخر برای دو تن از بهدینان زرتشتی به نگارش در آمده است.
🔸وی گفت: این کتیبه در یک سطر به شکلی گزیده نوشته شده و برخلاف دیگر کتیبههای تدفینی از شخص درگذشته یا درگذشتگان نامی برده نشده است.
‼ترجمه آن چنین است:
«سرور این دخمک(ان).....»
🔸عدم نام بردن از شخص درگذشتگان بدین معنی است که کاتب آن به دلیل نامرغوبی جنس سنگهای صخره از ادامه نگارش کتیبه سر باز زده و به همین چند واژه کوتاه اکتفا کرده است. در حال حاضر وجود انبوه گل سنگها تاثیر بسیار مخربی بر روی این سنگنوشته داشته است.
🔸نجمه ابراهیمی کارشناس ارشد تاریخ در این زمینه اظهار کرد: امروز این دو استودان تاقچهای را از دیگر استودانهای فلات ایران متمایز میکند وجود درهای سنگی است که نخستین بار در بررسیهای ما کشف و شناسایی شد. همواره برای پژوهشگران این پرسش مطرح بود که درِ استودانها به چه شکل مسدود میشده است؟ این کشف باعث گرهگشایی از حل این معما شد و با کشف درِ سنگی ثابت شد که در استودانهای دوره ساسانی همانند در آرامگاههای هخامنشی با تک سنگ تراش خورده و یکپارچه پوشیده میشده است.
https://s6.uupload.ir/files/inshot_20250529_115324934_0o89.jpg
💎
🆔 @maneshparsi