This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بیست و هشتم اردیبهشتماه، روز بزرگداشت حکیم عمر خیّام نیشابوری گرامی باد.
#حکیم_عمر_خیام
💎
🆔 @maneshparsi
#حکیم_عمر_خیام
💎
🆔 @maneshparsi
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۲۸ اردیبهشت زادروز حکیم عمرخیام
(زاده ۲۸ اردیبهشت ۴۲۷ نیشابور -- درگذشته سالهای ۵۰۲ یا ۵۰۵ نیشابور) شاعر، ریاضیدان و ستارهشناس
او از ریاضیدانان، ستارهشناسان و شاعران ایران در دوره سلجوقی است و گرچه پایگاه علمی او از جایگاه ادبیاش برتر است، ولی آوازهاش بیشتر بهخاطر نگارش رباعیات اوست که شهرت جهانی یافته و سرودههایش به بسیاری زبانها، منتشر شده است. از جمله ادوارد فیتزجرالد رباعیات او را بهزبان انگلیسی ترجمه کرده که مایه شهرت بیشتر وی در مغرب زمین شده است. (جالب اینکه، "از خیام حدود ۲۰۰ رباعی به یادگار مانده است" ولی همین تعداد کم، آنچنان وزین و دلنشین است که موجب شهرت جهانگیر او شده است. و این پندی است برای شاعرانی که گمان میکنند پرگویی و پرشماری شعر و ازدیاد دیوان شعر، امتیاز است. در حالی که حافظ بزرگ نیز، تنها یک دیوان غزل دارد، اما زیبایی و شیوایی سرودههایش وصف ناپذیر است.)
از برجستهترین کارهای خیام نیز اصلاح گاهشماری ایران در زمان وزارت خواجه نظامالملک، در دوره سلطنت ملکشاه سلجوقی بود. نقش وی در حل معادلات درجه سوم و مطالعاتش درباره اصل پنجم اقلیدس نام او را بهعنوان ریاضیدانی برجسته در تاریخ علم ثبت کرد.
او در حدود ۴۳۶ تا ۴۴۹قمری، با حمایت و سرپرستی ابوطاهر، قاضیالقضات سمرقند، کتابی درباره معادلههای درجه سوم بهزبان عربی و با نام "رساله فیالبراهین علی مسائلالجبر و المقابله" نوشت. پس از این دوران به دعوت سلطان جلالالدين ملکشاه سلجوقی و وزیرش نظامالملک به اصفهان رفت تا سرپرستی رصدخانه اصفهان را بهعهده گیرد. وی ۱۸ سال در آنجا اقامت کرد و به مدیریت او زیج ملکشاهی تهیه شد و طرح اصلاح تقویم را تنظیم کرد. تقویم جلالی که تدوین اوست بهنام جلالالدين ملکشاه مشهور است،
تأثیرگذارترین اثر ریاضیاش نیز با نام "رساله فیشرح مااشکل من مصادرات اقلیدس" است که در آن خطوط موازی و نظریه نسبتها را شرح داده است.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#خیام، ز
۲۸ اردیبهشت زادروز حکیم عمرخیام
(زاده ۲۸ اردیبهشت ۴۲۷ نیشابور -- درگذشته سالهای ۵۰۲ یا ۵۰۵ نیشابور) شاعر، ریاضیدان و ستارهشناس
او از ریاضیدانان، ستارهشناسان و شاعران ایران در دوره سلجوقی است و گرچه پایگاه علمی او از جایگاه ادبیاش برتر است، ولی آوازهاش بیشتر بهخاطر نگارش رباعیات اوست که شهرت جهانی یافته و سرودههایش به بسیاری زبانها، منتشر شده است. از جمله ادوارد فیتزجرالد رباعیات او را بهزبان انگلیسی ترجمه کرده که مایه شهرت بیشتر وی در مغرب زمین شده است. (جالب اینکه، "از خیام حدود ۲۰۰ رباعی به یادگار مانده است" ولی همین تعداد کم، آنچنان وزین و دلنشین است که موجب شهرت جهانگیر او شده است. و این پندی است برای شاعرانی که گمان میکنند پرگویی و پرشماری شعر و ازدیاد دیوان شعر، امتیاز است. در حالی که حافظ بزرگ نیز، تنها یک دیوان غزل دارد، اما زیبایی و شیوایی سرودههایش وصف ناپذیر است.)
از برجستهترین کارهای خیام نیز اصلاح گاهشماری ایران در زمان وزارت خواجه نظامالملک، در دوره سلطنت ملکشاه سلجوقی بود. نقش وی در حل معادلات درجه سوم و مطالعاتش درباره اصل پنجم اقلیدس نام او را بهعنوان ریاضیدانی برجسته در تاریخ علم ثبت کرد.
او در حدود ۴۳۶ تا ۴۴۹قمری، با حمایت و سرپرستی ابوطاهر، قاضیالقضات سمرقند، کتابی درباره معادلههای درجه سوم بهزبان عربی و با نام "رساله فیالبراهین علی مسائلالجبر و المقابله" نوشت. پس از این دوران به دعوت سلطان جلالالدين ملکشاه سلجوقی و وزیرش نظامالملک به اصفهان رفت تا سرپرستی رصدخانه اصفهان را بهعهده گیرد. وی ۱۸ سال در آنجا اقامت کرد و به مدیریت او زیج ملکشاهی تهیه شد و طرح اصلاح تقویم را تنظیم کرد. تقویم جلالی که تدوین اوست بهنام جلالالدين ملکشاه مشهور است،
تأثیرگذارترین اثر ریاضیاش نیز با نام "رساله فیشرح مااشکل من مصادرات اقلیدس" است که در آن خطوط موازی و نظریه نسبتها را شرح داده است.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#خیام، ز
Telegram
attach 📎
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۲۸ اردیبهشت " ۱۸ می" روز جهانی موزه
روز جهانی موزه (انگلیسی: International Museum Day)
این روز مناسبتی بینالمللی است که هرساله روز " ۱۸ می" ۲۸ اردیبهشت توسط شورای بینالمللی موزه برگزار میشود. این رویداد هرساله، یک موضوع مشخص را برجسته میکند و فرصتی را در اختیار متخصصان موزه قرار میدهد که امکان دیدار مستقیم با مردم را بهدست بیاورند و چالشهایی که موزه با آن روبرو است را برجسته کنند.
در واقع هدف این است که موزه جایگاه خود را به عنوان یک نهاد غیر خصوصی و دائمی برای عموم مردم بهدست بیاورد. نهادی که در خدمت و توسعه جامعه است تا میراث ملموس و ناملموس بشریت را در هرکشور نگهبانی کند و محیطی را برای اهداف آموزشی، مطالعه و آیندهنگری ایجاد کند. در نتیجه روز جهانی موزه امکانی است برای بالا بردن آگاهی عمومی در مورد نقش موزه در توسعه جامعه امروز، که در سطح بینالمللی نقش ایفا میکند.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#روز_جهانی_موزه
۲۸ اردیبهشت " ۱۸ می" روز جهانی موزه
روز جهانی موزه (انگلیسی: International Museum Day)
این روز مناسبتی بینالمللی است که هرساله روز " ۱۸ می" ۲۸ اردیبهشت توسط شورای بینالمللی موزه برگزار میشود. این رویداد هرساله، یک موضوع مشخص را برجسته میکند و فرصتی را در اختیار متخصصان موزه قرار میدهد که امکان دیدار مستقیم با مردم را بهدست بیاورند و چالشهایی که موزه با آن روبرو است را برجسته کنند.
در واقع هدف این است که موزه جایگاه خود را به عنوان یک نهاد غیر خصوصی و دائمی برای عموم مردم بهدست بیاورد. نهادی که در خدمت و توسعه جامعه است تا میراث ملموس و ناملموس بشریت را در هرکشور نگهبانی کند و محیطی را برای اهداف آموزشی، مطالعه و آیندهنگری ایجاد کند. در نتیجه روز جهانی موزه امکانی است برای بالا بردن آگاهی عمومی در مورد نقش موزه در توسعه جامعه امروز، که در سطح بینالمللی نقش ایفا میکند.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#روز_جهانی_موزه
Telegram
attach 📎
خیام را چگونه بنگریم؟
(۲۸ اردیبهشت؛ روز بزرگداشت حکیم عمر خیام نیشابوری)
✍️ استاد محمدرضا شفیعیکدکنی
شعر حافظ در قلمروِ خلاقیت هنری است و ما میخواهیم آن را به زبان منطق توجیه کنیم. این درست نیست. اصولاً هنر از قوانین عاطفه (اگر بتوانیم برای عاطفه یک قوانینی قائل بشویم) تبعیت میکند، نه از قوانین عقل.
بنابراین به نظر من خیلی طبیعی است که یک آدمی که احتمالاً متشرّع است در لحظههایی از دایرهٔ اعتقادات عادی خودش خروج داشته باشد. شاید خیلی از شماها خیّام را مثل بسیاری از منتقدان اروپایی بنگرید. بسیاری از منتقدان عصر حاضر خودمان مثل صادق هدایت، خواستهاند که خیّام را یک آدم به معنی ماتریالیست مطلق بدانند. مثلاً این نمونه که:
دارنده چو ترکیب طبایع آراست
از بهرِ چه او فکندش اندر کم و کاست
گر نیک نیامد این صُوَر عیب کراست؟
گر نیک آمد شکستن از بهرِ چراست
یا:
جامیست که عقلآفرین میزندش
صدبوسه زِ مهر بر جبین میزندش
این کوزهگر دهر چنین جامِ لطیف
میسازد و باز بر زمین میزندش
این اعتراض از همین نوع است، یعنی اعتراضی است که این کوزهگر دهر... شما اگر تعقیب کنید این تمِ کوزه و کوزهگر را، این صراحتی که شما فرضاً در «پیر ما گفت خطا بر قلمِ صنع نرفت...» یا مثلا « این کوزهگر دهر چنین جام لطیف...». این یک اعتراض ملایمی است که اولاً نسبتش میدهد به کوزهگر دهر. طبعاً دهر چیزی است که آدم میتواند مسئولیت را بر گردن خود خدا نیندازد. اما وقتی او میگوید قلمِ صنع، صنع حوزهٔ عمل الهی است، حوزهٔ فعل الهی است. این تصریح بیشتری دارد. اما او میگوید:
«این کوزهگر دهر...» یعنی غیرمستقیم همین حرف را میزند.
در عین حال جملهٔ «میسازد و باز بر زمین میزندش» میتواند سؤالی باشد، سوال انکاری. یعنی این کار را نمیکند، وانگهی کار کوزهگری اصلاً مگر کار دهر است؟! در اصل کار خداست و چون خدا عالم و عادل و حکیم است این کار را نمیکند. شما ظاهر قضیه را میبینید و بر ظاهر قضاوت میکنید، حال آنکه باطن کار جورِ دیگر است. درست است که میشکندش این شکستن در واقع نوعی پوستاندازی است، از اسارت تن خلاص شدن است.
اما میخواستم این را برایتان بگویم که این نوع تفکر زندیقی–الحادی اگر بخواهد ملاک این قرار بگیرد که در یک لحظه یا در چند لحظه، برای یک شادی زودگذر، چنین تفکّری پیش بیاید و شما این را به حساب مجموعهٔ نظام فکری او قرار بدهید، این را در مورد خیّام نفی نمیکنم (البته اگر اصلاً خیامی وجود داشته باشد).
این مسأله اصلاً در تمدّن اسلامی اثری طبیعی بوده است. این من و شما هستیم که شاید کاسهٔ از آش داغتر باشیم.
در آن دورهٔ شکفتگی تمدن اسلامی، خیلی راحت آدمها میآمدند حرفشان را میزدند. یک آدمی مثل خیام بوده و آدمی هم مثل نجمالدین رازی به او فحش میداده.
شما آثار ابوالعلا معرّی را نگاه کنید. مَعَرّی آدمی است مسلمان و حتی نوعی شیعه. همین آدم از شیعههای اولیه هم دلبستگیاش به مذهب بیشتر میشود و حتی به ازلیّت نور محمدی هم اعتقاد دارد و آدمی است زاهد و خیلی هم معتقد. هیچ وقت هوس خوردن شراب نمیکرده. اما همین آدم در مسائل فروع فقهی میگوید کاش پیغمبری میآمد و شراب را حلال میکرد. اَیأتی نَبِیّ یَجعلُ الْخمرَ طَلَقَةً. این آدم وقتی از دایرهٔ خودش بیرون میآید، تمام اصول مارکسیسم–لنینیسم را در جیبش میبیند. پس دورههای شکفتگی تمدن اسلامی این جور تفکّر وجود دارد.
پینوشت:
۱۴ اسفند ۱۳۵۸، دانشگاه تهران
این کیمیای هستی، مجلد سوم، دربارهٔ حافظ، درسگفتارهای دانشگاه تهران
💎
🆔 @maneshparsi
(۲۸ اردیبهشت؛ روز بزرگداشت حکیم عمر خیام نیشابوری)
✍️ استاد محمدرضا شفیعیکدکنی
شعر حافظ در قلمروِ خلاقیت هنری است و ما میخواهیم آن را به زبان منطق توجیه کنیم. این درست نیست. اصولاً هنر از قوانین عاطفه (اگر بتوانیم برای عاطفه یک قوانینی قائل بشویم) تبعیت میکند، نه از قوانین عقل.
بنابراین به نظر من خیلی طبیعی است که یک آدمی که احتمالاً متشرّع است در لحظههایی از دایرهٔ اعتقادات عادی خودش خروج داشته باشد. شاید خیلی از شماها خیّام را مثل بسیاری از منتقدان اروپایی بنگرید. بسیاری از منتقدان عصر حاضر خودمان مثل صادق هدایت، خواستهاند که خیّام را یک آدم به معنی ماتریالیست مطلق بدانند. مثلاً این نمونه که:
دارنده چو ترکیب طبایع آراست
از بهرِ چه او فکندش اندر کم و کاست
گر نیک نیامد این صُوَر عیب کراست؟
گر نیک آمد شکستن از بهرِ چراست
یا:
جامیست که عقلآفرین میزندش
صدبوسه زِ مهر بر جبین میزندش
این کوزهگر دهر چنین جامِ لطیف
میسازد و باز بر زمین میزندش
این اعتراض از همین نوع است، یعنی اعتراضی است که این کوزهگر دهر... شما اگر تعقیب کنید این تمِ کوزه و کوزهگر را، این صراحتی که شما فرضاً در «پیر ما گفت خطا بر قلمِ صنع نرفت...» یا مثلا « این کوزهگر دهر چنین جام لطیف...». این یک اعتراض ملایمی است که اولاً نسبتش میدهد به کوزهگر دهر. طبعاً دهر چیزی است که آدم میتواند مسئولیت را بر گردن خود خدا نیندازد. اما وقتی او میگوید قلمِ صنع، صنع حوزهٔ عمل الهی است، حوزهٔ فعل الهی است. این تصریح بیشتری دارد. اما او میگوید:
«این کوزهگر دهر...» یعنی غیرمستقیم همین حرف را میزند.
در عین حال جملهٔ «میسازد و باز بر زمین میزندش» میتواند سؤالی باشد، سوال انکاری. یعنی این کار را نمیکند، وانگهی کار کوزهگری اصلاً مگر کار دهر است؟! در اصل کار خداست و چون خدا عالم و عادل و حکیم است این کار را نمیکند. شما ظاهر قضیه را میبینید و بر ظاهر قضاوت میکنید، حال آنکه باطن کار جورِ دیگر است. درست است که میشکندش این شکستن در واقع نوعی پوستاندازی است، از اسارت تن خلاص شدن است.
اما میخواستم این را برایتان بگویم که این نوع تفکر زندیقی–الحادی اگر بخواهد ملاک این قرار بگیرد که در یک لحظه یا در چند لحظه، برای یک شادی زودگذر، چنین تفکّری پیش بیاید و شما این را به حساب مجموعهٔ نظام فکری او قرار بدهید، این را در مورد خیّام نفی نمیکنم (البته اگر اصلاً خیامی وجود داشته باشد).
این مسأله اصلاً در تمدّن اسلامی اثری طبیعی بوده است. این من و شما هستیم که شاید کاسهٔ از آش داغتر باشیم.
در آن دورهٔ شکفتگی تمدن اسلامی، خیلی راحت آدمها میآمدند حرفشان را میزدند. یک آدمی مثل خیام بوده و آدمی هم مثل نجمالدین رازی به او فحش میداده.
شما آثار ابوالعلا معرّی را نگاه کنید. مَعَرّی آدمی است مسلمان و حتی نوعی شیعه. همین آدم از شیعههای اولیه هم دلبستگیاش به مذهب بیشتر میشود و حتی به ازلیّت نور محمدی هم اعتقاد دارد و آدمی است زاهد و خیلی هم معتقد. هیچ وقت هوس خوردن شراب نمیکرده. اما همین آدم در مسائل فروع فقهی میگوید کاش پیغمبری میآمد و شراب را حلال میکرد. اَیأتی نَبِیّ یَجعلُ الْخمرَ طَلَقَةً. این آدم وقتی از دایرهٔ خودش بیرون میآید، تمام اصول مارکسیسم–لنینیسم را در جیبش میبیند. پس دورههای شکفتگی تمدن اسلامی این جور تفکّر وجود دارد.
پینوشت:
۱۴ اسفند ۱۳۵۸، دانشگاه تهران
این کیمیای هستی، مجلد سوم، دربارهٔ حافظ، درسگفتارهای دانشگاه تهران
💎
🆔 @maneshparsi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
۲۸ اردیبهشت، بزرگداشت خیام
این کوزه، سال ۲٠٠۹ در اورشلیم کشف شد. بر روی آن مصرعی از رباعی مشهور خیام نیشابوری نقش بسته است. کوزه احتمالا صد سال پس از درگذشت خیام ساخته شده است که نشان میدهد رباعیات منسوب به خیام شهرتی گسترده یافته بودهاند.
این کوزه چو من عاشقِ زاری بودهست
در بندِ سرِ زلفِ نگاری بودهست
این دسته که بر گردنِ او میبینی
دستیست که بر گردنِ یاری بودهست
خیام
💎
🆔 @maneshparsi
این کوزه، سال ۲٠٠۹ در اورشلیم کشف شد. بر روی آن مصرعی از رباعی مشهور خیام نیشابوری نقش بسته است. کوزه احتمالا صد سال پس از درگذشت خیام ساخته شده است که نشان میدهد رباعیات منسوب به خیام شهرتی گسترده یافته بودهاند.
این کوزه چو من عاشقِ زاری بودهست
در بندِ سرِ زلفِ نگاری بودهست
این دسته که بر گردنِ او میبینی
دستیست که بر گردنِ یاری بودهست
خیام
💎
🆔 @maneshparsi
☘☘ برگی از تقویم تاریخ ☘☘
۲۹ اردیبهشت سالروز تاسیس فرهنگستان ایران
فرهنگستان ایران، نهادی بود که در ۲۹ اردیبهشت ۱۳۱۴ برای اصلاح زبان و خط فارسی به فرمان رضاشاه تأسیس شد و تا سال ۱۳۳۳ فعالیت کرد. «فرهنگستان ایران» را فرهنگستان اول نیز نامیدهاند.
وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه، اساسنامه فرهنگستان را در ۱۶ ماده تنظیم کرد که به تصویب هیئت وزیران رسید.
وظایف فرهنگستان برابر اساسنامه، عبارت بود از «ترتیب فرهنگ به قصد رد و قبول لغات و اصطلاحات در زبان فارسی، اختیار الفاظ و اصطلاحات در هر رشته از رشتههای زندگانی، پیراستن زبان فارسی از الفاظ نامتناسب خارجی، تهیه دستور زبان، جمعآوری لغات و اصطلاحات پیشهوران و صنعتگران و الفاظ و اصطلاحات قدیمی و اشعار و امثال و قصص و نوادر و ترانهها و آهنگهای ولایتی، هدایت افکار بهحقیقت ادبیات و چگونگی نظم و نثر، تشویق شعرا و نویسندگان در ایجاد شاهکارهای ادبی، تألیف و ترجمه کتب سودمند و مطالعه و اصلاح خط فارسی».
نخستین جلسه فرهنگستان روز دوشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۱۴ در عمارت سابق دانشکده حقوق به ریاست محمدعلی فروغی "ذکاءالملک" نخستوزیر وقت تشکیل شد و تا شهریور ۱۳۲۰ بهمدت شش سال بهفعالیت پرداخت. در این مدت طرحهای تازهای در زمینه زبان و ادبیات ریخته شد و شماری اصطلاحات فنی و علمی بهوسیله فرهنگستان برگزیده و رواج داده شد که مجموعهای از آن بهنام «واژههای نو» انتشار یافت. کتاب نخستین فرهنگستان ایران از جواد مهدویان، روایتی مستند از چگونگی شکلگیری این تشکیلات است.
فعالیتها:
بیشتر کوشش فرهنگستان صرف انتخاب معادل برای اصطلاحها و واژگان خارجی شد. تأسیس انجمن ادبی فرهنگستان به ریاست ملکالشعرا بهار و تشکیل کمیسیونهای زبانشناسی، باستانشناسی، قواعد و دستور زبان، تئاتر، موسیقی و ترانهها نیز از جمله فعالیتهای دیگر این دوره بودهاست. از دیگر فعالیتهای مهم فرهنگستان موارد زیر است:
بازبینی در اصطلاحات علمی.
فرهنگستان ایران، در بهمن ۱۳۱۵ نظامنامهای برای «بازبینی در اصطلاحات علمی» تصویب و در آن راه و روش و ضوابط معادلیابی را تعیین کرد. عملکرد فرهنگستان در این حوزه موفقیتآمیز و نتایج مصوبات آن از اقبال عمومی خوبی برخوردار شد. اما برخی اعضای برجسته آن، چون اعتقادی به واژهسازی نداشتند، نیازی بهفعالیت پیگیر احساس نکردند. کمیسیونهایی نیز که برای تهیه فرهنگ و دستور زبان و مطالعه در اصطلاحهای جغرافیایی و نشر متون قدیم در آن تشکیل یافت، دستاورد قابل توجهی نداشت. رفتهرفته فرهنگستان اول دچار رکود شد و موقتاً در ۱۳۱۷ بهمدت یک هفته منحل گردید و پس از بازگشایی دوباره تا ۱۳۲۰ بهریاست اسماعیل مرآت فعالیت داشت.
از ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ کار زبانپیرایی و واژهسازی فرهنگستان متوقف شد و فعالیت آن سازمان بیشتر جنبه ادبی و تحقیقی داشت. فرهنگستان ایران در سال ۱۳۳۳ رسماً تعطیل شد.
از عملکردهای این فرهنگستان، بهتصویب رساندن ۲۰۰۰ واژه تا سال ۱۳۲۰ بود.
نامه فرهنگستان:
نامه فرهنگستان در سال ۱۳۲۲ منتشر شد. از این نشریه، بهسردبیری حبیب یغمایی، در سال اول، چهار شماره، در سال دوم (۱۳۲۴) دو شماره، در سال سوم دو شماره، در سال چهارم یک شماره و در سال پنجم (۱۳۲۶) یک شماره منتشر شد.
ریاست فرهنگستان:
ریاست فرهنگستان بهترتیب بر عهده این اشخاص بود: محمدعلی فروغی (اردیبهشت ۱۳۱۴) حسن وثوق (آذر ۱۳۱۴) علیاصغر حکمت (اردیبهشت ۱۳۱۷) اسماعیل مرآت (مرداد ۱۳۱۷) عیسی صدیق (مهر ۱۳۲۰) بار دیگر محمدعلی فروغی (آذر ۱۳۲۰) و حسین سمیعی (ادیبالسلطنه) (۱۳۲۱).
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#تاسیس_فرهنگستان
۲۹ اردیبهشت سالروز تاسیس فرهنگستان ایران
فرهنگستان ایران، نهادی بود که در ۲۹ اردیبهشت ۱۳۱۴ برای اصلاح زبان و خط فارسی به فرمان رضاشاه تأسیس شد و تا سال ۱۳۳۳ فعالیت کرد. «فرهنگستان ایران» را فرهنگستان اول نیز نامیدهاند.
وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه، اساسنامه فرهنگستان را در ۱۶ ماده تنظیم کرد که به تصویب هیئت وزیران رسید.
وظایف فرهنگستان برابر اساسنامه، عبارت بود از «ترتیب فرهنگ به قصد رد و قبول لغات و اصطلاحات در زبان فارسی، اختیار الفاظ و اصطلاحات در هر رشته از رشتههای زندگانی، پیراستن زبان فارسی از الفاظ نامتناسب خارجی، تهیه دستور زبان، جمعآوری لغات و اصطلاحات پیشهوران و صنعتگران و الفاظ و اصطلاحات قدیمی و اشعار و امثال و قصص و نوادر و ترانهها و آهنگهای ولایتی، هدایت افکار بهحقیقت ادبیات و چگونگی نظم و نثر، تشویق شعرا و نویسندگان در ایجاد شاهکارهای ادبی، تألیف و ترجمه کتب سودمند و مطالعه و اصلاح خط فارسی».
نخستین جلسه فرهنگستان روز دوشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۱۴ در عمارت سابق دانشکده حقوق به ریاست محمدعلی فروغی "ذکاءالملک" نخستوزیر وقت تشکیل شد و تا شهریور ۱۳۲۰ بهمدت شش سال بهفعالیت پرداخت. در این مدت طرحهای تازهای در زمینه زبان و ادبیات ریخته شد و شماری اصطلاحات فنی و علمی بهوسیله فرهنگستان برگزیده و رواج داده شد که مجموعهای از آن بهنام «واژههای نو» انتشار یافت. کتاب نخستین فرهنگستان ایران از جواد مهدویان، روایتی مستند از چگونگی شکلگیری این تشکیلات است.
فعالیتها:
بیشتر کوشش فرهنگستان صرف انتخاب معادل برای اصطلاحها و واژگان خارجی شد. تأسیس انجمن ادبی فرهنگستان به ریاست ملکالشعرا بهار و تشکیل کمیسیونهای زبانشناسی، باستانشناسی، قواعد و دستور زبان، تئاتر، موسیقی و ترانهها نیز از جمله فعالیتهای دیگر این دوره بودهاست. از دیگر فعالیتهای مهم فرهنگستان موارد زیر است:
بازبینی در اصطلاحات علمی.
فرهنگستان ایران، در بهمن ۱۳۱۵ نظامنامهای برای «بازبینی در اصطلاحات علمی» تصویب و در آن راه و روش و ضوابط معادلیابی را تعیین کرد. عملکرد فرهنگستان در این حوزه موفقیتآمیز و نتایج مصوبات آن از اقبال عمومی خوبی برخوردار شد. اما برخی اعضای برجسته آن، چون اعتقادی به واژهسازی نداشتند، نیازی بهفعالیت پیگیر احساس نکردند. کمیسیونهایی نیز که برای تهیه فرهنگ و دستور زبان و مطالعه در اصطلاحهای جغرافیایی و نشر متون قدیم در آن تشکیل یافت، دستاورد قابل توجهی نداشت. رفتهرفته فرهنگستان اول دچار رکود شد و موقتاً در ۱۳۱۷ بهمدت یک هفته منحل گردید و پس از بازگشایی دوباره تا ۱۳۲۰ بهریاست اسماعیل مرآت فعالیت داشت.
از ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ کار زبانپیرایی و واژهسازی فرهنگستان متوقف شد و فعالیت آن سازمان بیشتر جنبه ادبی و تحقیقی داشت. فرهنگستان ایران در سال ۱۳۳۳ رسماً تعطیل شد.
از عملکردهای این فرهنگستان، بهتصویب رساندن ۲۰۰۰ واژه تا سال ۱۳۲۰ بود.
نامه فرهنگستان:
نامه فرهنگستان در سال ۱۳۲۲ منتشر شد. از این نشریه، بهسردبیری حبیب یغمایی، در سال اول، چهار شماره، در سال دوم (۱۳۲۴) دو شماره، در سال سوم دو شماره، در سال چهارم یک شماره و در سال پنجم (۱۳۲۶) یک شماره منتشر شد.
ریاست فرهنگستان:
ریاست فرهنگستان بهترتیب بر عهده این اشخاص بود: محمدعلی فروغی (اردیبهشت ۱۳۱۴) حسن وثوق (آذر ۱۳۱۴) علیاصغر حکمت (اردیبهشت ۱۳۱۷) اسماعیل مرآت (مرداد ۱۳۱۷) عیسی صدیق (مهر ۱۳۲۰) بار دیگر محمدعلی فروغی (آذر ۱۳۲۰) و حسین سمیعی (ادیبالسلطنه) (۱۳۲۱).
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#تاسیس_فرهنگستان
Telegram
attach 📎
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سردیس دو فرمانروای ایرانی
🔹سردیس مفرغی نخست به یکی از فرمانروایان لولوبی یا کوتیان تعلق دارد که حدود هفتاد سال پیش در یکی از روستاهای هگمتانه (همدان) کشف و مخفیانه از ایران خارج شد. این سردیس بیش از ۴۵۰۰ سال قدمت داشته و در موزه متروپلیتن نیویورک نگهداری میشود.
🔹سردیس برنزی دوم هم به یکی دیگر از فرمانروایان لولوبی یا کوتیان تعلق دارد که در حدود هفتاد سال پیش در حوالی سلماس کشف گردید و اینک در موزه هنر شهر سینسیناتی ایالت اوهایو در ایالات متحده امریکا نگهداری میشود. این سردیس نیز بیش از ۴۲۰۰ سال قدمت دارد.
🔹شوربختانه هر دوی این آثار گرانبها توسط قاچاقچیان و سوداگران آثار تاریخی کشف و از کشور خارج شده و به همین سبب هیچ اطلاع دقیقی در مورد فرمانروایانِ صاحب این آثار در دست نیست.
💎
🆔 @maneshparsi
🔹سردیس مفرغی نخست به یکی از فرمانروایان لولوبی یا کوتیان تعلق دارد که حدود هفتاد سال پیش در یکی از روستاهای هگمتانه (همدان) کشف و مخفیانه از ایران خارج شد. این سردیس بیش از ۴۵۰۰ سال قدمت داشته و در موزه متروپلیتن نیویورک نگهداری میشود.
🔹سردیس برنزی دوم هم به یکی دیگر از فرمانروایان لولوبی یا کوتیان تعلق دارد که در حدود هفتاد سال پیش در حوالی سلماس کشف گردید و اینک در موزه هنر شهر سینسیناتی ایالت اوهایو در ایالات متحده امریکا نگهداری میشود. این سردیس نیز بیش از ۴۲۰۰ سال قدمت دارد.
🔹شوربختانه هر دوی این آثار گرانبها توسط قاچاقچیان و سوداگران آثار تاریخی کشف و از کشور خارج شده و به همین سبب هیچ اطلاع دقیقی در مورد فرمانروایانِ صاحب این آثار در دست نیست.
💎
🆔 @maneshparsi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
اولین تمدن های تاریخ ایران قبل از هخامنشیان در کدام شهر ها شکل گرفت؟
🔻🔻نخستین نشانه های تمدن در حدود ۵ هزار سال پیش شکل گرفتن
شهر سوخته در سیستان
تمدن ایلام در خوزسنان
تمدن جیرفت در کرمان
تمدن تپه حصار در دامغان
تمدن ...
💎
🆔 @maneshparsi
🔻🔻نخستین نشانه های تمدن در حدود ۵ هزار سال پیش شکل گرفتن
شهر سوخته در سیستان
تمدن ایلام در خوزسنان
تمدن جیرفت در کرمان
تمدن تپه حصار در دامغان
تمدن ...
💎
🆔 @maneshparsi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#شیراز ، خانهٔ قوام یا باغ نارنجستان قوام،
واقعیت فرهنگ باستان و سنتی ایران برای زنان احترام ویژه همیشه قائل بودند .زنان حیثیت و اعتبار داشتن
در دورهٔ قاجار محل اقامت حاکم شیراز بود. این عمارت توسط چند نسل از خاندان قوام ساخته و تکمیل شد. نام «نارنجستان» از درختان نارنج موجود در حیاط این بنا گرفته شده است. امروزه این مکان به عنوان موزهٔ نارنجستان در اختیار دانشگاه شیراز قرار دارد
💎
🆔 @maneshparsi
واقعیت فرهنگ باستان و سنتی ایران برای زنان احترام ویژه همیشه قائل بودند .زنان حیثیت و اعتبار داشتن
در دورهٔ قاجار محل اقامت حاکم شیراز بود. این عمارت توسط چند نسل از خاندان قوام ساخته و تکمیل شد. نام «نارنجستان» از درختان نارنج موجود در حیاط این بنا گرفته شده است. امروزه این مکان به عنوان موزهٔ نارنجستان در اختیار دانشگاه شیراز قرار دارد
💎
🆔 @maneshparsi
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۳۱ اردیبهشت "۲۱ مه" روز جهانی تنوع فرهنگی و گفتگو و توسعه
سازمان علمی فرهنگی یونسکو در نوامبر ۲۰۰۱ بیانیهای در زمینه تنوع فرهنگی صادر کرد و پس از آن، مجمع عمومی سازمان ملل متحد روز ۲۱ ماه مه برابر با ۳۱ اردیبهشت را بهعنوان روز جهانی تنوع فرهنگی برای گفتگو و توسعه نامگذاری کرد.
در این روز گفتگو و توسعه فرصت آنرا برای ما فراهم میآورد تا ارزشهای تنوع فرهنگی را بیشتر درک کنیم و بهتر بشناسیم تا مهارتهای خود را در زمینه «چگونه باهم زیستن» ارتقا ببخشیم. یونسکو از تمامی اعضای سازمان ملل متحد و تمامی جوامع متمدن درخواست کرده است تا این روز را با حضور هر تعداد از هنرمندان و شرکت کنندگان که امکانپذیر است، جشن بگیرند.
ماده ۵ از بیانیه جهانی یونسکو در زمینه تنوع فرهنگی (سال ۲۰۰۱)
«حقوق فرهنگی بخشی مهم از حقوق بشر است. این حقوق جهانی و از حقوق بشر جداییناپذیر و در ارتباطی تنگاتنگ با آن است. لازمه شکوفاشدن تنوع خلاق؛ تحقق بیچون و چرای حقوق فرهنگی است، همانگونه که در ماده ۲۷ اعلامیه جهانی حقوق بشر و در مادههای ۱۳ و ۱۵ معاهده بینالمللی حقوق فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی نیز به این مطلب اشاره شده است. بنابراین همه افراد حق دارند خود و افکار و ایدههایشان را بیان کنند و آثار خود را بهزبان مورد علاقهشان و بهخصوص بهزبان مادریشان خلق و منتشر کنند.
آموزش کیفی حق همه است. همه حق استفاده از آموزشهایی را دارند که در آن هویتهای فرهنگی آنان بهرسمیت شناخته شده است و به آن احترام گذاشته میشود. همه افراد حق دارند زندگی فرهنگی خود را بهگونهای که مایلند بسازند و فعالیتهای فرهنگی متناسب با آن و بهسلیقه خود اختیار کنند، تا جایی که بهحقوق و آزادیهای بنیادین بشر لطمهای وارد نشود».
یونسکو برای جشن گرفتن روز جهانی تنوع فرهنگی چند فعالیت پیشنهاد کرده است:
• در شهرهایتان جشنوارههای فرهنگی راه بیندازید و فرهنگ اقلیتها را بهنمایش بگذارید.
• از آموزشگاههای موسیقی دعوت کنید که کنسرتهای موسیقی چندفرهنگی برگزار کنند.
• از هنرمندان کشورتان که در کشورهای دیگر زندگی کردهاند دعوت کنید تا درباره تاثیر مثبت فرهنگ کشور میزبان بر روی آثارشان صحبت کنند.
• دانشآموزانتان را تشویق کنید که دوستان مکاتبهای از کشورهای دیگر با پیشینه جغرافیایی و مذهبی پیدا کنند و با آنها درباره تجربهها و تفاوتها و شباهتهای فرهنگیشان گفتگو کنند.
• کودکتان را با قصههای سنتی فرهنگ خودتان آشنا کنید و آنها را در هنگام خواب برای فرزندانتان بخوانید.
• زبانی جدید را از کسانی که به آن زبان صحبت میکنند یاد بگیرید و بهطور مرتب با آنان تمرین کنید.
• هنگامی که بهکشور جدیدی سفر میکنید، با مردم محلی همصحبت شوید و اطلاعاتی را درباره فرهنگ منطقه بهدست بیاورید که شاید راهنمای تورتان به آنها توجه نکند.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#روز_تنوع_فرهنگی
۳۱ اردیبهشت "۲۱ مه" روز جهانی تنوع فرهنگی و گفتگو و توسعه
سازمان علمی فرهنگی یونسکو در نوامبر ۲۰۰۱ بیانیهای در زمینه تنوع فرهنگی صادر کرد و پس از آن، مجمع عمومی سازمان ملل متحد روز ۲۱ ماه مه برابر با ۳۱ اردیبهشت را بهعنوان روز جهانی تنوع فرهنگی برای گفتگو و توسعه نامگذاری کرد.
در این روز گفتگو و توسعه فرصت آنرا برای ما فراهم میآورد تا ارزشهای تنوع فرهنگی را بیشتر درک کنیم و بهتر بشناسیم تا مهارتهای خود را در زمینه «چگونه باهم زیستن» ارتقا ببخشیم. یونسکو از تمامی اعضای سازمان ملل متحد و تمامی جوامع متمدن درخواست کرده است تا این روز را با حضور هر تعداد از هنرمندان و شرکت کنندگان که امکانپذیر است، جشن بگیرند.
ماده ۵ از بیانیه جهانی یونسکو در زمینه تنوع فرهنگی (سال ۲۰۰۱)
«حقوق فرهنگی بخشی مهم از حقوق بشر است. این حقوق جهانی و از حقوق بشر جداییناپذیر و در ارتباطی تنگاتنگ با آن است. لازمه شکوفاشدن تنوع خلاق؛ تحقق بیچون و چرای حقوق فرهنگی است، همانگونه که در ماده ۲۷ اعلامیه جهانی حقوق بشر و در مادههای ۱۳ و ۱۵ معاهده بینالمللی حقوق فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی نیز به این مطلب اشاره شده است. بنابراین همه افراد حق دارند خود و افکار و ایدههایشان را بیان کنند و آثار خود را بهزبان مورد علاقهشان و بهخصوص بهزبان مادریشان خلق و منتشر کنند.
آموزش کیفی حق همه است. همه حق استفاده از آموزشهایی را دارند که در آن هویتهای فرهنگی آنان بهرسمیت شناخته شده است و به آن احترام گذاشته میشود. همه افراد حق دارند زندگی فرهنگی خود را بهگونهای که مایلند بسازند و فعالیتهای فرهنگی متناسب با آن و بهسلیقه خود اختیار کنند، تا جایی که بهحقوق و آزادیهای بنیادین بشر لطمهای وارد نشود».
یونسکو برای جشن گرفتن روز جهانی تنوع فرهنگی چند فعالیت پیشنهاد کرده است:
• در شهرهایتان جشنوارههای فرهنگی راه بیندازید و فرهنگ اقلیتها را بهنمایش بگذارید.
• از آموزشگاههای موسیقی دعوت کنید که کنسرتهای موسیقی چندفرهنگی برگزار کنند.
• از هنرمندان کشورتان که در کشورهای دیگر زندگی کردهاند دعوت کنید تا درباره تاثیر مثبت فرهنگ کشور میزبان بر روی آثارشان صحبت کنند.
• دانشآموزانتان را تشویق کنید که دوستان مکاتبهای از کشورهای دیگر با پیشینه جغرافیایی و مذهبی پیدا کنند و با آنها درباره تجربهها و تفاوتها و شباهتهای فرهنگیشان گفتگو کنند.
• کودکتان را با قصههای سنتی فرهنگ خودتان آشنا کنید و آنها را در هنگام خواب برای فرزندانتان بخوانید.
• زبانی جدید را از کسانی که به آن زبان صحبت میکنند یاد بگیرید و بهطور مرتب با آنان تمرین کنید.
• هنگامی که بهکشور جدیدی سفر میکنید، با مردم محلی همصحبت شوید و اطلاعاتی را درباره فرهنگ منطقه بهدست بیاورید که شاید راهنمای تورتان به آنها توجه نکند.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#روز_تنوع_فرهنگی
Telegram
attach 📎
Forwarded from بدانیم🌏
سرای روشن در سال ۱۳۱۱ ساخته شده و در خیابان ناصرخسرو تهران قرار گرفته است. در قسمت میانی نمای این بنا نماد فَروَهَر بین گچبریهایی به سبک اروپایی و معماری گوتیک خودنمایی میکند.
•🍃☘ @didYouKonw
•🍃☘ @didYouKonw
🔺کشف سنگنوشته واژه «یک پلنگ» از دوره ساسانی مرودشت فارس
🔸ابوالحسن اتابکی، دکتری تاریخ، از کشف سنگنوشتهای نویافته در کوهستانهای مرودشت فارس خبر داد که معنای آن واژه «یک پلنگ» را در بر میگیرد.
🔸به گزارش میراثباشی این سنگنوشته که واژه «یک پلنگ» بر روی آن نگاشته شده، مربوط به اواخر دوره ساسانی است و قدمتی در حدود ۱۵۰۰ سال دارد.
🔸اتابکی افزود: این تکنگارهٔ پهلوی، به گمان، سرآغاز یک کتیبه یا نوشتهای کوتاه به خط پهلوی کتابی بوده که دبیر (کاتب) دوره ساسانی از ادامه نگارش آن سر باز زده است. وی گفت: از آنجا که پلنگ نماد «قدرت»، «جسارت» و «تنها زیستن» است، شاید کاتب قصد داشته با واژه «یک پلنگ»، اندرزی در زمینه همین نمادهای حیوان، بر روی سنگهای کوهستان به نگارش درآورد.
🔸این پژوهشگر و زبان شناس گفت: واژه پهلوی palang همانند تلفظ امروزی آن در فارسی، از ریشه اوستایی parta گرفته شده که به معنای «جنگیدن» و «نبرد» است. در ادبیات فارسی نیز جسارت و چابکی پلنگ در چکامههای بسیاری از شاعران ایرانی تبلور یافته است:
سپر نفکند شیر غران ز جنگ
نیندیشد از تیغِ برّان پلنگ
– سعدی شیرازی
🔸وی گفت: نقش این حیوان از چندین هزار سال پیش بر روی سفالینهها و صخرههای فلات ایران، بهصورت انتزاعی و طبیعی ترسیم شده که نشان از سازگاری و همزیستی این حیوان وحشی در گذر زمان و در زیستبومهای فلات ایران دارد. نقش پلنگ یا شیر، همچنین بر روی سنگ صابونی تمدن جیرفت، بخشی از همین همزیستی این حیوان بومیِ غرب آسیا، در مواجهه با دشتها و کوهستانهای سرزمین پهناور ایران بوده است.
🔸امروزه نزدیک به ۶۰ درصد از زیستبومهای پلنگ بومی غرب آسیا در فلات ایران واقع شده و این گربهسان زیبارنگ، در خطر انقراض قرار گرفته است.
🔻عکسها🔻🔻
💎
🆔 @maneshparsi
🔸ابوالحسن اتابکی، دکتری تاریخ، از کشف سنگنوشتهای نویافته در کوهستانهای مرودشت فارس خبر داد که معنای آن واژه «یک پلنگ» را در بر میگیرد.
🔸به گزارش میراثباشی این سنگنوشته که واژه «یک پلنگ» بر روی آن نگاشته شده، مربوط به اواخر دوره ساسانی است و قدمتی در حدود ۱۵۰۰ سال دارد.
🔸اتابکی افزود: این تکنگارهٔ پهلوی، به گمان، سرآغاز یک کتیبه یا نوشتهای کوتاه به خط پهلوی کتابی بوده که دبیر (کاتب) دوره ساسانی از ادامه نگارش آن سر باز زده است. وی گفت: از آنجا که پلنگ نماد «قدرت»، «جسارت» و «تنها زیستن» است، شاید کاتب قصد داشته با واژه «یک پلنگ»، اندرزی در زمینه همین نمادهای حیوان، بر روی سنگهای کوهستان به نگارش درآورد.
🔸این پژوهشگر و زبان شناس گفت: واژه پهلوی palang همانند تلفظ امروزی آن در فارسی، از ریشه اوستایی parta گرفته شده که به معنای «جنگیدن» و «نبرد» است. در ادبیات فارسی نیز جسارت و چابکی پلنگ در چکامههای بسیاری از شاعران ایرانی تبلور یافته است:
سپر نفکند شیر غران ز جنگ
نیندیشد از تیغِ برّان پلنگ
– سعدی شیرازی
🔸وی گفت: نقش این حیوان از چندین هزار سال پیش بر روی سفالینهها و صخرههای فلات ایران، بهصورت انتزاعی و طبیعی ترسیم شده که نشان از سازگاری و همزیستی این حیوان وحشی در گذر زمان و در زیستبومهای فلات ایران دارد. نقش پلنگ یا شیر، همچنین بر روی سنگ صابونی تمدن جیرفت، بخشی از همین همزیستی این حیوان بومیِ غرب آسیا، در مواجهه با دشتها و کوهستانهای سرزمین پهناور ایران بوده است.
🔸امروزه نزدیک به ۶۰ درصد از زیستبومهای پلنگ بومی غرب آسیا در فلات ایران واقع شده و این گربهسان زیبارنگ، در خطر انقراض قرار گرفته است.
🔻عکسها🔻🔻
💎
🆔 @maneshparsi
☘️ ☘️ برگی از تقویم تاریخ ☘️ ☘️
۱ خرداد زادروز ملوک ضرابی
(زاده ۱ خرداد ۱۲۸۹ تهران -- درگذشته ۱۵ دی ۱۳۷۸ تهران) خواننده
او از سیزده سالگی فعالیتهای هنریاش را آغاز کرد و مدتی نزد اقبال آذر آواز فراگرفت و دیگر استادانش حسین طاهرزاده و حاجیخان ضربگیر بودند. وی با تأسیس رادیو، به آنجا رفت و در بعضی از برنامهها شرکت کرد. او در نمایشنامههای جامعه باربد به سرپرستی مهرتاش همکاری داشت و در خواندن تصنیف و آهنگهای ضربی ماهر بود.
ضرابی از کودکی به موسیقی علاقهمند بود، در جوانی به صورت مخفیانه با کمک یکی از دوستان و یک آهنگساز در استودیویی آوازش ضبط شد. وقتی این خبر به گوش پدرش رسید که صفحهای بنام "عاشقم من منعم نکنید" را ضبط کرده، تصمیم گرفت دخترش را به هلاکت برساند.!
یکی از نزدیکان خانم ضرابی در خاطراتش نوشته بود:
"من با ملوک ضرابی در ارتباط مستقیم بودم و مرتبا به منزلش میرفتم، همچنانکه تعداد زیادی هنرمند، تاجر، دانشگاهی، موسیقیدان بدون دعوت حضور مییافتند و او بعد از صرف غذا به نواختن ضرب میپرداخت و از سیاست، هنر، موسیقی و اتفاقات جالب و شنیدنی میگفت.
او عاشق نیکوکاری و کمک به همنوعان بود و چون فرزند نداشت، آنچه میتوانست برای کودکان یتیم انجام میداد و آنها را نزد خود میبرد و به پرورش و تربیت آنان همت میگماشت."
اولین کنسرت ضرابی در دبیرستان فیروز بهرام انجام گرفت که شروع فعالیتهای هنری او بود و شهرتش از آنجا آغاز شد.
احمد دهقان برای شهرت او خیلی فعالیت کرد و بیستمین سال خوانندگی او را جشن گرفت و به او یک نشان فرهنگ اهداء کردند.
اولین آثار او در ۱۳۰۶ با تار نیداوود ضبط شده است. او اولین کسی است که تصنیف مرغ سحر را بر روی صفحه گرامافون توسط کمپانی پولیقون ضبط کرد.
او یک سفر در سال ۱۳۱۸ به حلب سوریه با صبا و محجوبی و بدیع زاده و ... رفت و آثار زیادی را به ضبط رساند. ملوک ضرابی را پیشگام ضربیخوانی در میان بانوان خواننده میدانند. او در سالهای اوایل دهه سی، تصنیف معروف رعنا را خواند که شعر آن از شهرآشوب و آهنگساز آن عبداله جهانپناه بود و بارها و بارها روی صفحه گرامافون باز تولید شد.
او از پیشگامان ضربیخوانی بود و در ۸ دوره ضبط صفحه گرامافون دارد.
او آثاری از خود بجا گذاشت چون ،"عاشقم من" ، "تو رفتی و عهد خود شکستی" "چه خوش صید دلم کردی" که اکثر آنها مورد توجه مردم قرار گرفت. او میگفت قمر ۱۲ سال بزرگتر از من است و اضافه میکرد که روزی در منزل یکی از دوستان "شیخالملک اورنگ" قمرالملوک وزیری بود و شروع به خواندن کرد، بعد از من هم خواستند که بخوانم من هم مطابق معمول یک قطعه ضربی خواندم که خیلی گرفت.
او به شهرستانها برای کنسرت نمیرفت و سفرهای کوتاهی به خارج از جمله پاریس کرد. او زن بسیار جسوری بود و از اولین هنرپیشههای زنی بود که روی صحنه تأتر ظاهر شد و صحنههایی چون خسرو شیرین، عدالت و لیلی و مجنون را اجرا کرد
آرامگاه وی در قطعه ۴۸ بهشت زهرا است.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
#ملوک_ضرابی، ز
۱ خرداد زادروز ملوک ضرابی
(زاده ۱ خرداد ۱۲۸۹ تهران -- درگذشته ۱۵ دی ۱۳۷۸ تهران) خواننده
او از سیزده سالگی فعالیتهای هنریاش را آغاز کرد و مدتی نزد اقبال آذر آواز فراگرفت و دیگر استادانش حسین طاهرزاده و حاجیخان ضربگیر بودند. وی با تأسیس رادیو، به آنجا رفت و در بعضی از برنامهها شرکت کرد. او در نمایشنامههای جامعه باربد به سرپرستی مهرتاش همکاری داشت و در خواندن تصنیف و آهنگهای ضربی ماهر بود.
ضرابی از کودکی به موسیقی علاقهمند بود، در جوانی به صورت مخفیانه با کمک یکی از دوستان و یک آهنگساز در استودیویی آوازش ضبط شد. وقتی این خبر به گوش پدرش رسید که صفحهای بنام "عاشقم من منعم نکنید" را ضبط کرده، تصمیم گرفت دخترش را به هلاکت برساند.!
یکی از نزدیکان خانم ضرابی در خاطراتش نوشته بود:
"من با ملوک ضرابی در ارتباط مستقیم بودم و مرتبا به منزلش میرفتم، همچنانکه تعداد زیادی هنرمند، تاجر، دانشگاهی، موسیقیدان بدون دعوت حضور مییافتند و او بعد از صرف غذا به نواختن ضرب میپرداخت و از سیاست، هنر، موسیقی و اتفاقات جالب و شنیدنی میگفت.
او عاشق نیکوکاری و کمک به همنوعان بود و چون فرزند نداشت، آنچه میتوانست برای کودکان یتیم انجام میداد و آنها را نزد خود میبرد و به پرورش و تربیت آنان همت میگماشت."
اولین کنسرت ضرابی در دبیرستان فیروز بهرام انجام گرفت که شروع فعالیتهای هنری او بود و شهرتش از آنجا آغاز شد.
احمد دهقان برای شهرت او خیلی فعالیت کرد و بیستمین سال خوانندگی او را جشن گرفت و به او یک نشان فرهنگ اهداء کردند.
اولین آثار او در ۱۳۰۶ با تار نیداوود ضبط شده است. او اولین کسی است که تصنیف مرغ سحر را بر روی صفحه گرامافون توسط کمپانی پولیقون ضبط کرد.
او یک سفر در سال ۱۳۱۸ به حلب سوریه با صبا و محجوبی و بدیع زاده و ... رفت و آثار زیادی را به ضبط رساند. ملوک ضرابی را پیشگام ضربیخوانی در میان بانوان خواننده میدانند. او در سالهای اوایل دهه سی، تصنیف معروف رعنا را خواند که شعر آن از شهرآشوب و آهنگساز آن عبداله جهانپناه بود و بارها و بارها روی صفحه گرامافون باز تولید شد.
او از پیشگامان ضربیخوانی بود و در ۸ دوره ضبط صفحه گرامافون دارد.
او آثاری از خود بجا گذاشت چون ،"عاشقم من" ، "تو رفتی و عهد خود شکستی" "چه خوش صید دلم کردی" که اکثر آنها مورد توجه مردم قرار گرفت. او میگفت قمر ۱۲ سال بزرگتر از من است و اضافه میکرد که روزی در منزل یکی از دوستان "شیخالملک اورنگ" قمرالملوک وزیری بود و شروع به خواندن کرد، بعد از من هم خواستند که بخوانم من هم مطابق معمول یک قطعه ضربی خواندم که خیلی گرفت.
او به شهرستانها برای کنسرت نمیرفت و سفرهای کوتاهی به خارج از جمله پاریس کرد. او زن بسیار جسوری بود و از اولین هنرپیشههای زنی بود که روی صحنه تأتر ظاهر شد و صحنههایی چون خسرو شیرین، عدالت و لیلی و مجنون را اجرا کرد
آرامگاه وی در قطعه ۴۸ بهشت زهرا است.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
#ملوک_ضرابی، ز
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سردیس دو فرمانروای ایرانی
🔹سردیس مفرغی نخست به یکی از فرمانروایان لولوبی یا کوتیان تعلق دارد که حدود هفتاد سال پیش در یکی از روستاهای هگمتانه (همدان) کشف و مخفیانه از ایران خارج شد. این سردیس بیش از ۴۵۰۰ سال قدمت داشته و در موزه متروپلیتن نیویورک نگهداری میشود.
🔹سردیس برنزی دوم هم به یکی دیگر از فرمانروایان لولوبی یا کوتیان تعلق دارد که در حدود هفتاد سال پیش در حوالی سلماس کشف گردید و اینک در موزه هنر شهر سینسیناتی ایالت اوهایو در ایالات متحده امریکا نگهداری میشود. این سردیس نیز بیش از ۴۲۰۰ سال قدمت دارد.
🔹شوربختانه هر دوی این آثار گرانبها توسط قاچاقچیان و سوداگران آثار تاریخی کشف و از کشور خارج شده و به همین سبب هیچ اطلاع دقیقی در مورد فرمانروایانِ صاحب این آثار در دست نیست.
💎
🆔 @maneshparsi
🔹سردیس مفرغی نخست به یکی از فرمانروایان لولوبی یا کوتیان تعلق دارد که حدود هفتاد سال پیش در یکی از روستاهای هگمتانه (همدان) کشف و مخفیانه از ایران خارج شد. این سردیس بیش از ۴۵۰۰ سال قدمت داشته و در موزه متروپلیتن نیویورک نگهداری میشود.
🔹سردیس برنزی دوم هم به یکی دیگر از فرمانروایان لولوبی یا کوتیان تعلق دارد که در حدود هفتاد سال پیش در حوالی سلماس کشف گردید و اینک در موزه هنر شهر سینسیناتی ایالت اوهایو در ایالات متحده امریکا نگهداری میشود. این سردیس نیز بیش از ۴۲۰۰ سال قدمت دارد.
🔹شوربختانه هر دوی این آثار گرانبها توسط قاچاقچیان و سوداگران آثار تاریخی کشف و از کشور خارج شده و به همین سبب هیچ اطلاع دقیقی در مورد فرمانروایانِ صاحب این آثار در دست نیست.
💎
🆔 @maneshparsi
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۲ خرداد زادروز محمدعلی موحد
(زاده ۲ خرداد ۱۳۰۲ تبریز) مورخ و پژوهشگر تاریخ و فرهنگ ایران، حقوقدان و عضو پیوسته فرهنگستان زبان وادب فارسی
او پس از گرفتن دیپلم ادبی، در سال ۱۳۲۹ بهشرکت نفت آبادان رفت و پس از خلع ید انگلیسیها در سال ۱۳۳۲ سردبیری روزنامه شرکت نفت را بهعهده گرفت و در همین سال بهتهران انتقال یافت. وی در سال ۱۳۳۲ کار بر روی ترجمه رحله این بطوطه"سفرنامه ابنبطوطه" را انجام داد که در سال ۱۳۳۶ منتشر و به واسطه قدرت قلم و شیوایی ترجمه، مورد توجه قرارگرفت، چنانکه استادان مجتبی مینوی و محمدعلی جمالزاده او را مورد تشویق قرار دادند.
او با ادامه تحصیلاتش در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، دکترای حقوق خصوصی گرفت و در سال ۱۳۳۸ برای آشنایی بیشتر با مباحث حقوق بینالملل به انگلستان رفت و مطالعاتش را زیر نظر پروفسور جنینگز در کمبریج و پروفسور شوارتزنبرگ در لندن ادامه داد.
همچنین در این دوران با ایرانشناسان، آربری، مینورسکی و لاکهات همنشینی داشت و به تحقیق روی نسخههای خطی موجود در موزه بریتانیا پرداخت و از این میان نسخه سلوکالملوک تالیف فضلاله روزبهان خنجی متخلص به امین را برای تصحیح انتخاب کرد.
او علاوه بر وکالت پایه یک دادگستری، از آغاز تاسیس شرکت ملی نفت ایران در کادر حقوقی شرکت نفت وارد شد و تا بالاترین درجات "مشاورعالی رئیس هیئت مدیره، مشاور ارشد و عضو اصلی هیئت مدیره" انجام وظیفه کرد و در ابتدای تاسیس اوپک بهمدت شش ماه معاونت اجرایی آن سازمان در ژنو را عهدهدار بود.
وی در کنار مشاغل رسمی بهتدریس حقوق مدنی و حقوق نفت در دانشکده حقوق دانشگاه تهران و دانشکده علوم مالی و حسابداری پرداخته است.
او در طول زندگیاش همواره مشغول بهتحقیق، تالیف و ترجمه بوده و آثار بزرگی از خود بهیادگار گذاشته است که بزرگترین آنها تحقیق در متون عرفانی، بهویژه چاپ انتقادی مقالات شمس تبریزی است که انتشارات خوارزمی آن را منتشر کرد.
علاوه بر آن کتاب«خواب آشفته نفت» که بهتاریخ معاصر ایران در دوره زمامداری مصدق و بعد از آن و ماجرای نفت میپردازد را از سوی نشر کارنامه عرضه کرد که تا به امروز سه جلد آن منتشر شده است. این کتاب جایزه کتاب سال ایران در حوزه تاریخ "تالیف" را بهمولف و ناشر اختصاص داد.
دکتر موحد در امردادماه سال ۱۳۸۶ در انجمن آثار و مفاخر فرهنگی بهخاطر عمری خدمات فرهنگی مورد تقدیر قرارگرفت.
از جمله تازهترین کتابهای او ترجمه و شرح فصوصالحکم ابنعربی است که جلد اول آن با همراهی دکتر صمد موحد از سوی انتشارات کارنامه بهبازار نشر عرضه شد
وی از چهرههای مطرح مولویپژوهی در ایران است و بهقلم او آثار متعددی مربوط به مولانا و شمس منتشر شده است. از جمله تصحیح موحد از «مثنوی معنوی» که نود سال بعد از تصحیح نیکلسون، از سوی فرهنگستان زبان و ادب فارسی و انتشارات هرمس منتشر شده است و در کمتر از دوسال بهچاپ سوم رسید، نتیجه سالها تلاش و کوشش او در حوزه مولاناپژوهی است.
وی از جمله عرفان پژوهانی است که مدفون بودن شمس تبریزی در خوی را به دلیل وجود مقبرهای با یک مناره در خارج از شهر خوی که از آغاز سده پانزدهم میلادی به «مناره شمس تبریزی» معروف بوده، معتبر میداند.
برای کتابشناسی دکتر موحد به آدرس زیر مراجعه کنید:
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B9%D9%84%DB%8C_%D9%85%D9%88%D8%AD%D8%AF
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
#محمد_علی_موحد، ز
۲ خرداد زادروز محمدعلی موحد
(زاده ۲ خرداد ۱۳۰۲ تبریز) مورخ و پژوهشگر تاریخ و فرهنگ ایران، حقوقدان و عضو پیوسته فرهنگستان زبان وادب فارسی
او پس از گرفتن دیپلم ادبی، در سال ۱۳۲۹ بهشرکت نفت آبادان رفت و پس از خلع ید انگلیسیها در سال ۱۳۳۲ سردبیری روزنامه شرکت نفت را بهعهده گرفت و در همین سال بهتهران انتقال یافت. وی در سال ۱۳۳۲ کار بر روی ترجمه رحله این بطوطه"سفرنامه ابنبطوطه" را انجام داد که در سال ۱۳۳۶ منتشر و به واسطه قدرت قلم و شیوایی ترجمه، مورد توجه قرارگرفت، چنانکه استادان مجتبی مینوی و محمدعلی جمالزاده او را مورد تشویق قرار دادند.
او با ادامه تحصیلاتش در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، دکترای حقوق خصوصی گرفت و در سال ۱۳۳۸ برای آشنایی بیشتر با مباحث حقوق بینالملل به انگلستان رفت و مطالعاتش را زیر نظر پروفسور جنینگز در کمبریج و پروفسور شوارتزنبرگ در لندن ادامه داد.
همچنین در این دوران با ایرانشناسان، آربری، مینورسکی و لاکهات همنشینی داشت و به تحقیق روی نسخههای خطی موجود در موزه بریتانیا پرداخت و از این میان نسخه سلوکالملوک تالیف فضلاله روزبهان خنجی متخلص به امین را برای تصحیح انتخاب کرد.
او علاوه بر وکالت پایه یک دادگستری، از آغاز تاسیس شرکت ملی نفت ایران در کادر حقوقی شرکت نفت وارد شد و تا بالاترین درجات "مشاورعالی رئیس هیئت مدیره، مشاور ارشد و عضو اصلی هیئت مدیره" انجام وظیفه کرد و در ابتدای تاسیس اوپک بهمدت شش ماه معاونت اجرایی آن سازمان در ژنو را عهدهدار بود.
وی در کنار مشاغل رسمی بهتدریس حقوق مدنی و حقوق نفت در دانشکده حقوق دانشگاه تهران و دانشکده علوم مالی و حسابداری پرداخته است.
او در طول زندگیاش همواره مشغول بهتحقیق، تالیف و ترجمه بوده و آثار بزرگی از خود بهیادگار گذاشته است که بزرگترین آنها تحقیق در متون عرفانی، بهویژه چاپ انتقادی مقالات شمس تبریزی است که انتشارات خوارزمی آن را منتشر کرد.
علاوه بر آن کتاب«خواب آشفته نفت» که بهتاریخ معاصر ایران در دوره زمامداری مصدق و بعد از آن و ماجرای نفت میپردازد را از سوی نشر کارنامه عرضه کرد که تا به امروز سه جلد آن منتشر شده است. این کتاب جایزه کتاب سال ایران در حوزه تاریخ "تالیف" را بهمولف و ناشر اختصاص داد.
دکتر موحد در امردادماه سال ۱۳۸۶ در انجمن آثار و مفاخر فرهنگی بهخاطر عمری خدمات فرهنگی مورد تقدیر قرارگرفت.
از جمله تازهترین کتابهای او ترجمه و شرح فصوصالحکم ابنعربی است که جلد اول آن با همراهی دکتر صمد موحد از سوی انتشارات کارنامه بهبازار نشر عرضه شد
وی از چهرههای مطرح مولویپژوهی در ایران است و بهقلم او آثار متعددی مربوط به مولانا و شمس منتشر شده است. از جمله تصحیح موحد از «مثنوی معنوی» که نود سال بعد از تصحیح نیکلسون، از سوی فرهنگستان زبان و ادب فارسی و انتشارات هرمس منتشر شده است و در کمتر از دوسال بهچاپ سوم رسید، نتیجه سالها تلاش و کوشش او در حوزه مولاناپژوهی است.
وی از جمله عرفان پژوهانی است که مدفون بودن شمس تبریزی در خوی را به دلیل وجود مقبرهای با یک مناره در خارج از شهر خوی که از آغاز سده پانزدهم میلادی به «مناره شمس تبریزی» معروف بوده، معتبر میداند.
برای کتابشناسی دکتر موحد به آدرس زیر مراجعه کنید:
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B9%D9%84%DB%8C_%D9%85%D9%88%D8%AD%D8%AF
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
#محمد_علی_موحد، ز
Wikipedia
محمدعلی موحد
شاعر، اديب، عرفانپژوه، تاریخنگار، حقوقدان ایرانی
☘☘ برگی از تقویم تاریخ ☘☘
۲ خرداد سالروز درگذشت احمد پارسا
(زاده ۲۰ تیر ۱۲۸۶ تفرش– درگذشته ۲ خرداد ۱۳۷۶ آمریکا) پدر دانش گیاهشناسی نوین ایران
او از دانشگاه رن و پوآتیه فرانسه دکترای گیاهشناسی گرفت و در ۱۳۱۴ ابتدا در سمت دانشیار علوم طبیعی و پس از آن بهعنوان نخستین استاد گیاهشناسی دانشکده علوم دانشسرای عالی استخدام شد. در نخستین مرحله پژوهشی، به جمعآوری نمونههای گیاهی تفرش پرداخت و پس از آن بههمراه بعضی از شاگردانش نمونههای دیگر نقاط ایران را گردآوری کرد.
مهمترین کارش تأسیس «موزه علوم طبیعی ایران» و برجستهترین اثرش تألیف کتاب فلور مستقل ایران با نام «فلور دو لیران» بهزبان فرانسهاست که در فاصله سالهای ۱۳۲۱ تا ۱۳۲۹ بههمت وزارت فرهنگ آن زمان منتشر شد. او در بررسیهایش در خارج و داخل کشور توانست ترادف گیاهشناختی بسیاری از گونههای گیاهی را نشان دهد و از تکرار آن جلوگیری کند.
قدرتاله پارسا از خویشاوندان وی میگوید: «خوب به یاد دارم در سال ۱۳۲۷ که من دوره دبیرستان را میگذراندم، او تابستانها بهتفرش میآمد و در باغ مسکونی تابستانی سرگرم نمونهبرداری و تحقیق از گیاهان کوههای تفرش میشد و روزانه بیش از ۱۰ ساعت بهنوشتن کتابهای گیاهشناسی میپرداخت و مرتباً نوشتههای آماده شده را برای چاپ کتابهای فلور ایران که بهزبان فرانسه مینوشت، بهوزارت فرهنگ میفرستاد».
موزه علوم طبیعی ایران:
او در سال ۱۳۲۴ موزه علوم طبیعی را با بودجه وزارت فرهنگ وقت، که تأمینکننده بودجه دانشگاه تهران نیز بود، در قسمتی از ساختمان بزرگ دبستان حکیم نظامی سابق (مقابل موزه ایران باستان) تأسیس کرد و گیاهان گردآوری شده را بهمنظور تأسیس «هربیه ملی» به آن موزه منتقل کرد و به این ترتیب «هرباریوم موزه علوم طبیعی ایران» را بنیان نهاد.
در سال ۱۳۳۳ "هرباریوم" و اشیای موزه بهساختمان دانشکده علوم دانشگاه تهران منتقل شد و با مأموریت پارسا در سال ۱۳۳۵ به آمریکا، سرپرستی موزه بهعلی زرگری واگذار شد. در همان سال با تأسیس «مؤسسه مطالعات مناطق خشک» در دانشگاه تهران، گیاهان این موزه به این مؤسسه منتقل شد که در نهایت تاسف از آن سنگها و فسیلها دیگر اطلاعی در دست نیست و به این ترتیب «هرباریوم موزه علوم طبیعی» از میان رفت. زرگری مسئولیت هرباریوم مؤسسه مطالعات مناطق خشک را تا سال ۱۳۴۰ بهعهده داشت. با انحلال این مؤسسه، گیاهان هرباریوم آن بهدانشسرای عالی منتقل شد و پس از آن گلگلاب این نمونهها را در سال ۱۳۴۱ به دانشکده داروسازی منتقل کرد.
پارسا در نامهای که در دهم اردیبهشت ۱۳۷۳ به احمد قهرمان نوشته بود، تاسف خود را از تعطیلی موزه تاریخ طبیعی چنین آوردهاست: «... من از سرنوشت موزه تاریخ طبیعی خودم بسیار ناراحتم. آن کلکسیون معظم زمینشناسی "فسیل و سنگ" و جانورشناسی و گیاهشناسی چه شد؟ من از هر گونه گیاهان ایرانی یکی یا چند تا داشتم که در «کپو» به دقت نامگذاری کرده بودم. گویا سرنوشت همه کلکسیونها را بهعهده چند نفر بیاطلاع و مغرض داده بودند.
مرکز مطالعات خلیج فارس در سال ۱۳۹۸ با نامهنگاری بهشورای شهر تهران و پیگیری اداری خواستار نامگذاری بلواری در شهر تهران بهنام وی شد.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#احمد_پارسا، د
۲ خرداد سالروز درگذشت احمد پارسا
(زاده ۲۰ تیر ۱۲۸۶ تفرش– درگذشته ۲ خرداد ۱۳۷۶ آمریکا) پدر دانش گیاهشناسی نوین ایران
او از دانشگاه رن و پوآتیه فرانسه دکترای گیاهشناسی گرفت و در ۱۳۱۴ ابتدا در سمت دانشیار علوم طبیعی و پس از آن بهعنوان نخستین استاد گیاهشناسی دانشکده علوم دانشسرای عالی استخدام شد. در نخستین مرحله پژوهشی، به جمعآوری نمونههای گیاهی تفرش پرداخت و پس از آن بههمراه بعضی از شاگردانش نمونههای دیگر نقاط ایران را گردآوری کرد.
مهمترین کارش تأسیس «موزه علوم طبیعی ایران» و برجستهترین اثرش تألیف کتاب فلور مستقل ایران با نام «فلور دو لیران» بهزبان فرانسهاست که در فاصله سالهای ۱۳۲۱ تا ۱۳۲۹ بههمت وزارت فرهنگ آن زمان منتشر شد. او در بررسیهایش در خارج و داخل کشور توانست ترادف گیاهشناختی بسیاری از گونههای گیاهی را نشان دهد و از تکرار آن جلوگیری کند.
قدرتاله پارسا از خویشاوندان وی میگوید: «خوب به یاد دارم در سال ۱۳۲۷ که من دوره دبیرستان را میگذراندم، او تابستانها بهتفرش میآمد و در باغ مسکونی تابستانی سرگرم نمونهبرداری و تحقیق از گیاهان کوههای تفرش میشد و روزانه بیش از ۱۰ ساعت بهنوشتن کتابهای گیاهشناسی میپرداخت و مرتباً نوشتههای آماده شده را برای چاپ کتابهای فلور ایران که بهزبان فرانسه مینوشت، بهوزارت فرهنگ میفرستاد».
موزه علوم طبیعی ایران:
او در سال ۱۳۲۴ موزه علوم طبیعی را با بودجه وزارت فرهنگ وقت، که تأمینکننده بودجه دانشگاه تهران نیز بود، در قسمتی از ساختمان بزرگ دبستان حکیم نظامی سابق (مقابل موزه ایران باستان) تأسیس کرد و گیاهان گردآوری شده را بهمنظور تأسیس «هربیه ملی» به آن موزه منتقل کرد و به این ترتیب «هرباریوم موزه علوم طبیعی ایران» را بنیان نهاد.
در سال ۱۳۳۳ "هرباریوم" و اشیای موزه بهساختمان دانشکده علوم دانشگاه تهران منتقل شد و با مأموریت پارسا در سال ۱۳۳۵ به آمریکا، سرپرستی موزه بهعلی زرگری واگذار شد. در همان سال با تأسیس «مؤسسه مطالعات مناطق خشک» در دانشگاه تهران، گیاهان این موزه به این مؤسسه منتقل شد که در نهایت تاسف از آن سنگها و فسیلها دیگر اطلاعی در دست نیست و به این ترتیب «هرباریوم موزه علوم طبیعی» از میان رفت. زرگری مسئولیت هرباریوم مؤسسه مطالعات مناطق خشک را تا سال ۱۳۴۰ بهعهده داشت. با انحلال این مؤسسه، گیاهان هرباریوم آن بهدانشسرای عالی منتقل شد و پس از آن گلگلاب این نمونهها را در سال ۱۳۴۱ به دانشکده داروسازی منتقل کرد.
پارسا در نامهای که در دهم اردیبهشت ۱۳۷۳ به احمد قهرمان نوشته بود، تاسف خود را از تعطیلی موزه تاریخ طبیعی چنین آوردهاست: «... من از سرنوشت موزه تاریخ طبیعی خودم بسیار ناراحتم. آن کلکسیون معظم زمینشناسی "فسیل و سنگ" و جانورشناسی و گیاهشناسی چه شد؟ من از هر گونه گیاهان ایرانی یکی یا چند تا داشتم که در «کپو» به دقت نامگذاری کرده بودم. گویا سرنوشت همه کلکسیونها را بهعهده چند نفر بیاطلاع و مغرض داده بودند.
مرکز مطالعات خلیج فارس در سال ۱۳۹۸ با نامهنگاری بهشورای شهر تهران و پیگیری اداری خواستار نامگذاری بلواری در شهر تهران بهنام وی شد.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#احمد_پارسا، د
Telegram
attach 📎