tgoop.com/maa_imam_mansor/2017
Create:
Last Update:
Last Update:
❼ نووي: (اسکن)
«وَأَمَّا كَلَامُ عُمَرَ رضي الله عنه فَقَدِ اتَّفَقَ الْعُلَمَاءُ الْمُتَكَلِّمُونَ فِي شَرْحِ الْحَدِيثِ عَلَى أَنَّهُ مِنْ دَلَائِلِ فِقْهِ عُمَرَ وَفَضَائِلِهِ وَدَقِيقِ نَظَرِهِ لِأَنَّهُ خَشِيَ أَنْ يَكْتُبَ صلى الله عليه وسلم أُمُورًا رُبَّمَا عَجَزُوا عَنْهَا وَاسْتَحَقُّوا الْعُقُوبَةَ عَلَيْهَا لِأَنَّهَا مَنْصُوصَةٌ لَا مَجَالَ لِلِاجْتِهَادِ فِيهَا فَقَالَ عُمَرُ حَسْبُنَا كِتَابُ اللَّهِ لِقَوْلِهِ تَعَالَى مَا فَرَّطْنَا في الكتاب من شيء وقوله اليوم أكملت لكم دينكم فَعَلِمَ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى أَكْمَلَ دِينَهُ فَأَمِنَ الضَّلَالَ عَلَى الْأُمَّةِ وَأَرَادَ التَّرْفِيهَ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم فَكَانَ عُمَرُ أفقه من بن عَبَّاسٍ وَمُوَافِقِيهِ»
ترجمه مختصر: علما اتفاق نظر دارند که این کار عمر، از نشانه های فقیه بودن و فضل و دقت نظرش است چون می ترسید پیامبر چیزی بنویسد که مردم نتوانند انجام بدهند و خدا عذاب شان کند چون نوشته ی پیامبر معادل نص بوده و جای اجتهاد نمی ماند. و جمله قران کافی هست که از عمر صادر شده به خاطر ایه الیوم اکملت... (امروز دین تان را کامل کردم ....) هست و چون دین کامل شده پس مردم گمراه نمی شوند؛ مورد دیگر ان که عمر از ابن عباس و موافقین ابن عباس دانا تر و فقیه تر بود.
[«شرح النووي على مسلم» (11/ 90)]
❇️پاسخ:
➖اولین دروغی که گفت این است که اینجا اتفاق نظر هست بین علما، ما از علمای مختلف اهل سنت تا الان اورده ایم.
یکی می گوید روایت باطل است.
یکی می گوید روایت باطل نیست لکن باید به روات ش اشکال کنیم.
یکی می گوید اختلاف هست بین علما
یکی می گوید مقدر الهی بود
یکی می گوید از دلایل فقاهت عمر بود
و .....
این ها چطور اتفاق نظر هستند؟
➖ثانیا ایشان، نسبت هذیان به پیامبر رو پذیرفته، چون می گوید ممکن بود پیامبر چیزی را بنویسد که مردم نتوانند انجام دهند..
اگر این نوشته دستور الهی است پس دستور الهی باید انجام شود. و اگر نیست پس پیامبر نمی فهمید که چه چیزی را به زبان می اورد و می نویسد تا بیشتر از حد بر مردم تکلیف کند.
➖ثالثا پیامبری که طبق قران رحمت برای عالمین هست، یا حریص بر هدایت مردم است، چیزی نمی نویسد که مردم نتوانند انجام دهند و عذاب ببینند العیاذ بالله؟!
➖رابعا ایشان که می گوید اگه پیامبر می نوشت نص می شد و دیگر مجال اجتهاد نبود به این نکته توجه نکرده است که همین قول پیامبر که فرمود قلم و دوات بیارید، خودش نص است و جای اجتهاد در ان نیست؟!
➖خامسا اینکه بگوییم عمر افقه از ابن عباس و موافقین ش بوده به این معنا هست که عمر افقه از پیامبر هم بوده، چرا که با وجود این ایات، خود پیامبر اراده نوشتن کرده بود و معنی نمی دهد که عمر یا هیچ شخص دیگری افقه از پیامبر باشد.
❽ ابن حزم: (اسکن)
«واعترض آخرون من أهل الجهل على الحديث المذكور بالآية المذكورة وصوبوا فعل عمر وقوله في ذلك اليوم قال أبو محمد وهذان الاعتراضان من هاتين الطائفتين لا يشبهان اعتراض المسلمين وإنما يشبهان اعتراض أهل الكفر والإلحاد وبعيد عندنا أن يعترض بها مسلم صحيح الباطن.... وكلا هذين القولين كفر مجرد»
ترجمه مختصر: کسانی که گفتند فعل عمر درست بوده و ان را تایید کردند؛ سخنی گفتند که کار مسلمان صحیح الباطن نیست بلکه کار اهل کفر و الحاد است. و پذیرش این حرف کفر محض است.
[«الإحكام في أصول الأحكام - ابن حزم» (8/ 11)]
❇️پاسخ:
هرچند که این قول نیاز به اعتراض ندارد و اعتراف هست، ولی برای این ما نقل کرده ایم که اختلاف نظر مشخص بشود به خلاف حرف کسانی که می گویند علما اتفاق نظر دارند.
〰️ادامه دارد...
BY مجموعه تحقیقاتی مع امام منصور
Share with your friend now:
tgoop.com/maa_imam_mansor/2017