دلم تنگ است از این دنیا
چرایش را نمےدانم
من این شعر غم افزا را
شبے صدبار مےخوانم
چہ مےخواهم از این دنیا
از این دنیاے افسونگر
قسم بر پاکے دریا
جوابم را نمےدانم
بهار زندگانے را
چندین بار بوییدم
کنون با غصہ مےگویم
خداوندا پشیمانم
دلم تنگ است از این دنیا
چرایش را نمےدانم
🌴🌴
چرایش را نمےدانم
من این شعر غم افزا را
شبے صدبار مےخوانم
چہ مےخواهم از این دنیا
از این دنیاے افسونگر
قسم بر پاکے دریا
جوابم را نمےدانم
بهار زندگانے را
چندین بار بوییدم
کنون با غصہ مےگویم
خداوندا پشیمانم
دلم تنگ است از این دنیا
چرایش را نمےدانم
🌴🌴
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تشڪر از اونایے ڪہ
ڪانال ما را انتخاب ڪردن😍
مرسے ڪہ هستید
♥️
🌴🌴
ڪانال ما را انتخاب ڪردن😍
مرسے ڪہ هستید
♥️
🌴🌴
بعضيا رفتارشون باعث ميشہ ديگہ هیچوقت مثل قبل دوسشون نداشتہ باشيم اما هميشہ دلمون واسہ اون موقع ڪہ دوسشون داشتیم تنگ میشه
🌹👌
🌴🌴
🌹👌
🌴🌴
.
برای کسی که "میفهمد"
"هیچ توضیحی" لازم نیست...
و برای کسی که "نمیفهمد"
هر توضیحی "اضافه است"...
"آنانکه میفهمند عذاب میکِشند"..
و "آنانکه نمیفهمند عذابی می دهند"..
مهم نیست که چه "مدرکی دارید"..
مهم اینه که چه "درکی دارید"...
«دكتر شريعتي»
🌴🌴
برای کسی که "میفهمد"
"هیچ توضیحی" لازم نیست...
و برای کسی که "نمیفهمد"
هر توضیحی "اضافه است"...
"آنانکه میفهمند عذاب میکِشند"..
و "آنانکه نمیفهمند عذابی می دهند"..
مهم نیست که چه "مدرکی دارید"..
مهم اینه که چه "درکی دارید"...
«دكتر شريعتي»
🌴🌴
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌺💙🍃🍀آرزو دارم
🍀🍃🌺عصرتـون پراز زیبـایی
🍃🌺🍀پـراز آرامش
🍃🍀🌺پـراز لبخند از تـه دل
🌺🍀🍃و پـراز محبت باشه
🍀🍃🌺عـصرتـون
🍀🌺🍃سرشـاراز عشق و شـادے
🍃🍀🌺طعم زندگیتون شیریـن
🌺💙🍃🍀عـصـرتـون گلباران
🌴🌴
🍀🍃🌺عصرتـون پراز زیبـایی
🍃🌺🍀پـراز آرامش
🍃🍀🌺پـراز لبخند از تـه دل
🌺🍀🍃و پـراز محبت باشه
🍀🍃🌺عـصرتـون
🍀🌺🍃سرشـاراز عشق و شـادے
🍃🍀🌺طعم زندگیتون شیریـن
🌺💙🍃🍀عـصـرتـون گلباران
🌴🌴
آمدم پیش دوچشمانت بمیرم نیستی
ازشفای بوسهاتحاجتبگیرم نیستی
میروم شایدکه بعداز مردنم یادمکنی
بیتوحکممرگ خودرامیپذیرمنیستی
غرق رویاهای شیرین توخسرومیشوم
مثل فرهادیسحرگاهان فقیرمنیستی
نیستیطوفان بپاکردی به دریای دلم
بادبانبشکستهدرطوفاناسیرمنیستی
سینه ازتیر نگاهت زخم دارد تا ابد
تاقیامتعاشقاین زخم وتیرمنیستی
درتنور غصه میسوزم میان شعله ها
زیرسنگ آسیاب غم خمیرم نیستی
منتظرچشمان بیخوابمبراهقاصدی
مثل من مشتاق یک نامه برایم نیستی
🌴🌴
ازشفای بوسهاتحاجتبگیرم نیستی
میروم شایدکه بعداز مردنم یادمکنی
بیتوحکممرگ خودرامیپذیرمنیستی
غرق رویاهای شیرین توخسرومیشوم
مثل فرهادیسحرگاهان فقیرمنیستی
نیستیطوفان بپاکردی به دریای دلم
بادبانبشکستهدرطوفاناسیرمنیستی
سینه ازتیر نگاهت زخم دارد تا ابد
تاقیامتعاشقاین زخم وتیرمنیستی
درتنور غصه میسوزم میان شعله ها
زیرسنگ آسیاب غم خمیرم نیستی
منتظرچشمان بیخوابمبراهقاصدی
مثل من مشتاق یک نامه برایم نیستی
🌴🌴
میتواند که تو را سخت زمینگیر کند
درد یک بغض اگر بین گلو گیر کند
آسمان بر سرم آوار شد آن لحظه که گفت
قسمت این است بنا نیست که تغییر کند
گفت امید به وصل من و تو نیست که نیست
قصد کردهاست که یک روزه مرا پیر کند
گفت دکتر من و تو مشکلمان کمخونیست
خون دل میخورم ای کاش که تاثیر کند
در دو چشم تو نشستم به تماشای خودم
که مگر حال مرا چشم تو تصویر کند
خواب دیدم که شبی راهی قبرستانم
نکند خواب مرا داغ تو تعبیر کند
مُشت بر آینه کوبیدم و گفتم شاید
بشود مثل تو را آینه تکثیر کند
🌴🌴
درد یک بغض اگر بین گلو گیر کند
آسمان بر سرم آوار شد آن لحظه که گفت
قسمت این است بنا نیست که تغییر کند
گفت امید به وصل من و تو نیست که نیست
قصد کردهاست که یک روزه مرا پیر کند
گفت دکتر من و تو مشکلمان کمخونیست
خون دل میخورم ای کاش که تاثیر کند
در دو چشم تو نشستم به تماشای خودم
که مگر حال مرا چشم تو تصویر کند
خواب دیدم که شبی راهی قبرستانم
نکند خواب مرا داغ تو تعبیر کند
مُشت بر آینه کوبیدم و گفتم شاید
بشود مثل تو را آینه تکثیر کند
🌴🌴
تا بود بار غمت بر دل بي هوش مرا
سوز عشقت ننشاند ز جگر جوش مرا
نگذرد ياد گل و سنبلم اندر خاطر
تا به خاطر بود آن زلف و بناگوش مرا
شربتي تلختر از زهر فراقت بايد
تا کند لذت وصل تو فراموش مرا
هر شبم با غم هجران تو سر بر بالين
روزي ار با تو نشد دست در آغوش مرا
بي دهان تو اگر صد قدح نوش دهند
به دهان تو که زهر آيد از آن نوش مرا
سعدي اندر کف جلاد غمت مي گويد
بنده ام بنده به کشتن ده و مفروش مرا
سعدی
🌴🌴
سوز عشقت ننشاند ز جگر جوش مرا
نگذرد ياد گل و سنبلم اندر خاطر
تا به خاطر بود آن زلف و بناگوش مرا
شربتي تلختر از زهر فراقت بايد
تا کند لذت وصل تو فراموش مرا
هر شبم با غم هجران تو سر بر بالين
روزي ار با تو نشد دست در آغوش مرا
بي دهان تو اگر صد قدح نوش دهند
به دهان تو که زهر آيد از آن نوش مرا
سعدي اندر کف جلاد غمت مي گويد
بنده ام بنده به کشتن ده و مفروش مرا
سعدی
🌴🌴