وقتی 7 سالم بود سهتا جوجه رنگی برام خریدن. اولیش رو گربه جلو چشمای خودم خورد، فرداش حین بازی کردن با اون دوتا، اشتباهی پا گذاشتم رو یکیشون و دل و رودههاش از ماتحتش زد بیرون.
همونجوری که توی شوک جون دادن جوجهم بودم، دستامو گذاشتم رو سرم و با اشک تو چشام نشستم رو اون یکی.
》هوشنگ《
@lazhevrdi
همونجوری که توی شوک جون دادن جوجهم بودم، دستامو گذاشتم رو سرم و با اشک تو چشام نشستم رو اون یکی.
》هوشنگ《
@lazhevrdi
اسم بخشی که زمانبندی رفتن برق رو بهمون نشون میده رو گذاشتن «خاموشیهای من». خاموشیهای ما نیس. خاموشیهای شماست.
*Mateo*
@lazhevrdi
*Mateo*
@lazhevrdi
آدمای کمالگرا اولش فکر میکنن برای خودشون چهارچوب و ارزش قائلن، بعد ها متوجه میشن فقط همهچی رو سخت کرده بودن
@lazhevrdi
@lazhevrdi
واسه اولین بار تو این ۲۱ سال زندگیم از بابام پرسیدم کادو تولد چی میخوای و به جای اینکه بگه هیچی، واقعا گفت چی میخواد.
اونم تو بی پول ترین حالت ممکن من😂
》KiKi《
@lazhevrdi
اونم تو بی پول ترین حالت ممکن من😂
》KiKi《
@lazhevrdi
چرا خوراکیهای «خوشحال کننده» در عمل خوشحالمان نمیکنند؟
دکتر علیاصغر هنرمند
گاهی اوقات وقتی زیر فشار و استرس هستیم، به خوردن غذا و بهویژه برخی خوراکیهای خاص روی میآوریم که بهاصطلاح ما را «خوشحال» میکنند. چیزهایی مانند پیتزا، مرغ سوخاری، بستنی، نوشابه، چیپس و…
همه میدانیم که مصرف این خوراکیها برای «سلامت جسممان» خوب نیست. اما حداقل در آن لحظه حال «روانمان» را کمی بهتر میکنند و در زبان انگلیسی به آنها Comfort Foods گفته میشود.
اما در این میان یک نکتهی کلیدی وجود دارد که اغلب افراد نسبت به آن آگاهی ندارند:
این خوراکیها به ویژه اگر زیاد مصرف شوند، در عمل برای سلامت روانمان هم خوب نیستند!
حس و حال ما (Mood) روی انتخاب خوراکیهایمان تاثیر زیادی دارد و اگر حالمان خراب باشد، به انتخاب غذاهای ناسالم روی میآوریم
برخی افراد بعد از مصرفشان احساس شرم و بیاراده بودن میکنند که خودش سبب افزایش هورمون استرس میشود.
این خوراکیها هم به خاطر نمک زیاد، چربیهای ناسالم و قند بالا سبب افزایش التهاب، فشار خون و دیگر عوارض میشوند که اینها هم سبب افزایش ترشح هورمون کورتیزول میشوند که موجب افزایش استرس است.
از طرف دیگر اینها روی باکتریهای مفید دستگاه گوارش هم تاثیر میگذارند و پژوهشها نشان داده که مشکل در میکروبیوم روده با اُفت سلامت روان ما ارتباط دارد.
در نتیجه همانطور که میبینید، ممکن است این خوراکیها در لحظه حالمان را بهتر کنند، اما خودشان در نهایت سبب افزایش استرس میشوند.
راهکار چیست؟
خیلی اوقات، حس گرسنگی ما به خاطر خالی بودن معدهمان نیست و از مغزمان منشا میگیرد.
در این شرایط میتوان سراغ برخی فعالیتهای جایگزین رفت که حالمان را بهتر میکنند:
گاهی اوقات پیاده روی، ورزش، گفتگو با یک دوست، نوشتن احساسات و مدیتیشن میتوانند ذهنمان را آرام کنند.
اما انجام اینها روی کاغذ راحت است و در واقعیت ممکن است آن کاسهی چیپس روی میز را ترجیح دهیم
به همین خاطر متخصصین پیشنهاد میکنند برای چند روز احساسات خودتان را زیر نظر بگیرید و آنها را یادداشت کنید.
به مدت سه روز تمام آنچه میخورید و مینوشید را یادداشت کنید و همراه با آن احساس آن لحظه را هم ثبت کنید.
با این کار میفهمید که احساسات شما در چه اوقاتی از روز در تلاطم بیشتری است، واکنش شما نسبت به آنها چیست و چه جایگزینی میتوانید برایش پیدا کنید.
بعد از پیدا کردن الگوی رفتاری، یک سری خوراکیهای جایگزین سالم هم پیدا کنید و آنها را دم دست داشته باشید. برای مثال میوهی خرد شده یا برخی اسنکهای سالم.
در نهایت در مواقعی که تحت استرس هستید و میخواهید سراغ گزینههای ناسالم بروید، حداقل چند انتخاب سالمتر در اختیار دارید که از قبل به آنها فکر کردهاید.
در میان جایگزینهای غیرخوراکی گفته شده هم لطفا پیاده روی را به طور خاص در نظر داشته باشید.
چون به طرز قابل توجهی به بهبود حس و حال و انرژیمان کمک میکند و از حملهی ما به بشقاب مرغ سوخاری جلوگیری خواهد کرد.
راستی دقت کردهاید که
چقدر فروشگاههای «سوخاری کیلویی» در همه جا مثل قارچ ظاهر شده ؟
@lazhevrdi
دکتر علیاصغر هنرمند
گاهی اوقات وقتی زیر فشار و استرس هستیم، به خوردن غذا و بهویژه برخی خوراکیهای خاص روی میآوریم که بهاصطلاح ما را «خوشحال» میکنند. چیزهایی مانند پیتزا، مرغ سوخاری، بستنی، نوشابه، چیپس و…
همه میدانیم که مصرف این خوراکیها برای «سلامت جسممان» خوب نیست. اما حداقل در آن لحظه حال «روانمان» را کمی بهتر میکنند و در زبان انگلیسی به آنها Comfort Foods گفته میشود.
اما در این میان یک نکتهی کلیدی وجود دارد که اغلب افراد نسبت به آن آگاهی ندارند:
این خوراکیها به ویژه اگر زیاد مصرف شوند، در عمل برای سلامت روانمان هم خوب نیستند!
حس و حال ما (Mood) روی انتخاب خوراکیهایمان تاثیر زیادی دارد و اگر حالمان خراب باشد، به انتخاب غذاهای ناسالم روی میآوریم
برخی افراد بعد از مصرفشان احساس شرم و بیاراده بودن میکنند که خودش سبب افزایش هورمون استرس میشود.
این خوراکیها هم به خاطر نمک زیاد، چربیهای ناسالم و قند بالا سبب افزایش التهاب، فشار خون و دیگر عوارض میشوند که اینها هم سبب افزایش ترشح هورمون کورتیزول میشوند که موجب افزایش استرس است.
از طرف دیگر اینها روی باکتریهای مفید دستگاه گوارش هم تاثیر میگذارند و پژوهشها نشان داده که مشکل در میکروبیوم روده با اُفت سلامت روان ما ارتباط دارد.
در نتیجه همانطور که میبینید، ممکن است این خوراکیها در لحظه حالمان را بهتر کنند، اما خودشان در نهایت سبب افزایش استرس میشوند.
راهکار چیست؟
خیلی اوقات، حس گرسنگی ما به خاطر خالی بودن معدهمان نیست و از مغزمان منشا میگیرد.
در این شرایط میتوان سراغ برخی فعالیتهای جایگزین رفت که حالمان را بهتر میکنند:
گاهی اوقات پیاده روی، ورزش، گفتگو با یک دوست، نوشتن احساسات و مدیتیشن میتوانند ذهنمان را آرام کنند.
اما انجام اینها روی کاغذ راحت است و در واقعیت ممکن است آن کاسهی چیپس روی میز را ترجیح دهیم
به همین خاطر متخصصین پیشنهاد میکنند برای چند روز احساسات خودتان را زیر نظر بگیرید و آنها را یادداشت کنید.
به مدت سه روز تمام آنچه میخورید و مینوشید را یادداشت کنید و همراه با آن احساس آن لحظه را هم ثبت کنید.
با این کار میفهمید که احساسات شما در چه اوقاتی از روز در تلاطم بیشتری است، واکنش شما نسبت به آنها چیست و چه جایگزینی میتوانید برایش پیدا کنید.
بعد از پیدا کردن الگوی رفتاری، یک سری خوراکیهای جایگزین سالم هم پیدا کنید و آنها را دم دست داشته باشید. برای مثال میوهی خرد شده یا برخی اسنکهای سالم.
در نهایت در مواقعی که تحت استرس هستید و میخواهید سراغ گزینههای ناسالم بروید، حداقل چند انتخاب سالمتر در اختیار دارید که از قبل به آنها فکر کردهاید.
در میان جایگزینهای غیرخوراکی گفته شده هم لطفا پیاده روی را به طور خاص در نظر داشته باشید.
چون به طرز قابل توجهی به بهبود حس و حال و انرژیمان کمک میکند و از حملهی ما به بشقاب مرغ سوخاری جلوگیری خواهد کرد.
راستی دقت کردهاید که
چقدر فروشگاههای «سوخاری کیلویی» در همه جا مثل قارچ ظاهر شده ؟
@lazhevrdi
دیشب بعد از خوردن شام که ماهی بود پارتنرم داشت آب میخورد بهش گفتم نه آب نخور، گفت چرا؟ گفتم چون ماهی زنده میشه و خندیدم؛ یکمی خندید و هیچی نگفت؛ چه تحملی داری مرد.
*بهنوش*
@lazhevrdi
*بهنوش*
@lazhevrdi
اینطوریه که اول دلت واسه تنهایی یکی میسوزه، هی با خودت میگی "چرا این طفلک هیچکس رو نداره؟ چرا همه تنهاش میذارن؟"
بعدا میفهمی همه حق داشتن.
@lazhevrdi
بعدا میفهمی همه حق داشتن.
@lazhevrdi
چرا پسران جوان از سن 15 تا 30 سالگی بیشتر تمایل به ورزش کردن دارند و زنان بعد از 30 سالگی به ورزش کردن رو میآورند!؟
شناخت فیزیولوژی بدنی در سنین مختلف نقش به سزایی در اعتمادبهنفس و شکلگیری شخصیت آدمی دارد و این عدم شناخت در سنین مختلف منجر به فرصتسوزی و حس شرمساری از خود میشود
آیا معمولا (نه همیشه) اینطور است که زنان بعد از 30 سالگی جذابیت بصری خود را از دست می دهند و مردان در 38 سالگی جذابیت بیشتری دارند؟
این گرافیک به خوبی این موضوع را نشان می دهد.
طبق مطالعات اوجِ زنان از لحاظ زیبایی بصری و جسمی ۲۳ سالگی و برای آقایان ۳٨ سالگیاست !
یعنی آقایان تا ۳٨ سالگی به مرور جذاب تر میشوند و خانما بعد از ۲۳ سالگی افت می کنند.
رفتارهای فمینیستی و افراطی شاید در ظاهر به دنبال حمایت از زنان باشد ولی درنهایت منجر به فرصت سوزی برای زنان میشود، یک دیالوگ طنزگونه اکثر فیلمها و سریالهای دههی های قبل "من قصد ادامه تحصیل دارم و نمیخوام ازدواج کنم" آنقدر نقش تحصیل را پررنگ کردند که گلدن تایم یک دختر را از بین میبرند و سطح توقعات آنان را بالا و بالاتر برده که منجر به افزایش سن ازدواج شد
و هیچ گفته نمیشود که ازدواج و تحصیل باهم منافاتی ندارد و حتی در سنین بالاتر از 30 هم امکان تحصیل وجود دارد و اساساً تحصیلات ارزش و عدم ارزش نیست
دهه 50 و 60 این موضوع را بیشتر درک میکنند ارزش گذاری که واقعا ارزش نبود و بازتاب آن در نسل فرزندان دهه 50 و 60 که به آن نسل Z میگویند، مشهود است "درس بخونم که چی بشه، شما که درس خوندین چکار کردین که من کنم؟"
نمودار زیر نشان میدهد که تغییرات بلوغ پسران از 15 و دختران از سن 12 سالگی شروع میشود و بحران هم از مقایسه دو همسن دختر و پسر شروع میشود دختران در 23 سالگی به اوج زیبایی بصری و بعد آن منحنی نزولی میشود ولی پسران از 15 تا 23 رشد خیلیکم و از 23 تا 30 رشد کمی دارند
ولی از سن 30 رشد آنها اوج میگیرد تا 38 سالگی شکوفایی بلوغ جسمی و بصری مردان است و شیب نزولی آن در سن 50 سالگی مرد است درحالی که این شیب نزولی در سن 30 سالگی زن است.
تا حدود 30 سالگی، زنان برتری آشکار و گسترده ای نسبت به مردان هم سن خود دارند.
اما پس از آن نقطه، تقریباً بلافاصله 180 درجه می چرخند. ناگهان مردان دست بالا را بدست می آورند
همین تغییرات باعث مغرور بودن و فخرِ اتکا به زیبایی زنان میشود
و از سن 30 به بعد افول آن را حس میکند و به ورزش کردن و تناسب اندام رو میآورند، درحالی که پسران با رشد سنی و عقلی مشابه آن زیبایی بلوغ جسمی را ندارند و برای جبران آن از سنین پایینتر به ورزش رو میآورند که آن خلا را پر کنند.
فاصله نقطه اوج بین زن و مرد 15 تا 16 سال اختلاف است.
پس آقایان صبور باشید و خانمها مغرور نباشید
شناخت این تغییرات هم برای والدین و هم خود دختران و پسران این کمک را میکند که در زمان مناسب تصمیم درست را بگیرند و از فرصت سوزی در دختران و حس شرمساری در پسران جلوگیری کند.
"یونگ میگه: زندگی تازه از ۴۰سالگی شروع میشه، تا قبل از این سن، انسانها بیشتر درگیر شناخت خود، کشف علایق و استعدادها و درک دنیای اطرافشون هستند.
بعد از ۴۰سالگی، تمرکز بیشتر به سمت تحقق بخشیدن به پتانسیلهای واقعیتون، پیدا کردن معنا و هدف زندگی و پذیرش خود واقعیتون هست."
سید محمد جبرائیلی
@lazhevrdi
شناخت فیزیولوژی بدنی در سنین مختلف نقش به سزایی در اعتمادبهنفس و شکلگیری شخصیت آدمی دارد و این عدم شناخت در سنین مختلف منجر به فرصتسوزی و حس شرمساری از خود میشود
آیا معمولا (نه همیشه) اینطور است که زنان بعد از 30 سالگی جذابیت بصری خود را از دست می دهند و مردان در 38 سالگی جذابیت بیشتری دارند؟
این گرافیک به خوبی این موضوع را نشان می دهد.
طبق مطالعات اوجِ زنان از لحاظ زیبایی بصری و جسمی ۲۳ سالگی و برای آقایان ۳٨ سالگیاست !
یعنی آقایان تا ۳٨ سالگی به مرور جذاب تر میشوند و خانما بعد از ۲۳ سالگی افت می کنند.
رفتارهای فمینیستی و افراطی شاید در ظاهر به دنبال حمایت از زنان باشد ولی درنهایت منجر به فرصت سوزی برای زنان میشود، یک دیالوگ طنزگونه اکثر فیلمها و سریالهای دههی های قبل "من قصد ادامه تحصیل دارم و نمیخوام ازدواج کنم" آنقدر نقش تحصیل را پررنگ کردند که گلدن تایم یک دختر را از بین میبرند و سطح توقعات آنان را بالا و بالاتر برده که منجر به افزایش سن ازدواج شد
و هیچ گفته نمیشود که ازدواج و تحصیل باهم منافاتی ندارد و حتی در سنین بالاتر از 30 هم امکان تحصیل وجود دارد و اساساً تحصیلات ارزش و عدم ارزش نیست
دهه 50 و 60 این موضوع را بیشتر درک میکنند ارزش گذاری که واقعا ارزش نبود و بازتاب آن در نسل فرزندان دهه 50 و 60 که به آن نسل Z میگویند، مشهود است "درس بخونم که چی بشه، شما که درس خوندین چکار کردین که من کنم؟"
نمودار زیر نشان میدهد که تغییرات بلوغ پسران از 15 و دختران از سن 12 سالگی شروع میشود و بحران هم از مقایسه دو همسن دختر و پسر شروع میشود دختران در 23 سالگی به اوج زیبایی بصری و بعد آن منحنی نزولی میشود ولی پسران از 15 تا 23 رشد خیلیکم و از 23 تا 30 رشد کمی دارند
ولی از سن 30 رشد آنها اوج میگیرد تا 38 سالگی شکوفایی بلوغ جسمی و بصری مردان است و شیب نزولی آن در سن 50 سالگی مرد است درحالی که این شیب نزولی در سن 30 سالگی زن است.
تا حدود 30 سالگی، زنان برتری آشکار و گسترده ای نسبت به مردان هم سن خود دارند.
اما پس از آن نقطه، تقریباً بلافاصله 180 درجه می چرخند. ناگهان مردان دست بالا را بدست می آورند
همین تغییرات باعث مغرور بودن و فخرِ اتکا به زیبایی زنان میشود
و از سن 30 به بعد افول آن را حس میکند و به ورزش کردن و تناسب اندام رو میآورند، درحالی که پسران با رشد سنی و عقلی مشابه آن زیبایی بلوغ جسمی را ندارند و برای جبران آن از سنین پایینتر به ورزش رو میآورند که آن خلا را پر کنند.
فاصله نقطه اوج بین زن و مرد 15 تا 16 سال اختلاف است.
پس آقایان صبور باشید و خانمها مغرور نباشید
شناخت این تغییرات هم برای والدین و هم خود دختران و پسران این کمک را میکند که در زمان مناسب تصمیم درست را بگیرند و از فرصت سوزی در دختران و حس شرمساری در پسران جلوگیری کند.
"یونگ میگه: زندگی تازه از ۴۰سالگی شروع میشه، تا قبل از این سن، انسانها بیشتر درگیر شناخت خود، کشف علایق و استعدادها و درک دنیای اطرافشون هستند.
بعد از ۴۰سالگی، تمرکز بیشتر به سمت تحقق بخشیدن به پتانسیلهای واقعیتون، پیدا کردن معنا و هدف زندگی و پذیرش خود واقعیتون هست."
سید محمد جبرائیلی
@lazhevrdi
رفتم نون بگیرم و برگشتنا تو حال خودم بودم و پیاده میرفتم سمت خونه؛ نزدیکای خونه دست کردم جیبم کلید خونه رو در بیارم یهو سوئیچ ماشین اومد تو دستم!
حالا ماشین کجاست؟! جلو نونوایی! :))
واقعا زوال عقل
• علی توسلی •
@lazhevrdi
حالا ماشین کجاست؟! جلو نونوایی! :))
واقعا زوال عقل
• علی توسلی •
@lazhevrdi
امروز با آدمایی مصاحبه داشتیم که توی معروف ترین رستورانهای تهران کار کرده بودن وقتی پرسیدیم از ما چه انتظاری دارن، گفتن: احترام، اینکه تحقیر نشیم.
ببین اوضاع چقدر خرابه که احترام شده انتظار!
جدی بودن رو با تحقیر اشتباه نگیریم.
احترام، جدا از موقعیت و جایگاه، یک وظیفهی انسانیه.
@lazhevrdi
ببین اوضاع چقدر خرابه که احترام شده انتظار!
جدی بودن رو با تحقیر اشتباه نگیریم.
احترام، جدا از موقعیت و جایگاه، یک وظیفهی انسانیه.
@lazhevrdi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بعد از پاسخ عجیب بیرانوند به سوال در مورد فامیل پدری، حالا شرکت کننده پانتولیگ حماسه آفریده
گلزار ازش میپرسه با شنیدن خورشید چی به ذهنتون میاد:
طرف میگه شب !
گلزار هنگ کرد یه لحظه
*Sina*
@lazhevrdi
گلزار ازش میپرسه با شنیدن خورشید چی به ذهنتون میاد:
طرف میگه شب !
گلزار هنگ کرد یه لحظه
*Sina*
@lazhevrdi
نتایج کنکور اومده بود و من ۱۸ ساله با رتبه پنج رقمی، ناامید از اینده بودم و فکر میکردم تو کلاس مون اونایی که رتبه خوب اوردن و دولتی قبول میشن، اینده شون دیگه تامین هست!
ده سال بعد از همون کلاس تنها کسیکه امریکا دکترا اومد من بودم. زندگی خیلی بالا پایین داره مهم اینه جا نزنی.
》خاوری《
@lazhevrdi
ده سال بعد از همون کلاس تنها کسیکه امریکا دکترا اومد من بودم. زندگی خیلی بالا پایین داره مهم اینه جا نزنی.
》خاوری《
@lazhevrdi
این کلمه در "شرف طلاق یا مطلقه” که در تمام گزارشات قتل #الهه_حسیننژاد در مورد قاتل ذکر شده هم جالبه.
انگار یکی داره یادآوری میکنه ببین اگه طلاق نگرفته بود اینطور نمیشد.یا مثلا خوراک برای سخنرانی های آتی در باب حفظ بنیان خانواده.
خلاصه که ما خوب میدونیم شما چیکار دارید میکنید
@lazhevrdi
انگار یکی داره یادآوری میکنه ببین اگه طلاق نگرفته بود اینطور نمیشد.یا مثلا خوراک برای سخنرانی های آتی در باب حفظ بنیان خانواده.
خلاصه که ما خوب میدونیم شما چیکار دارید میکنید
@lazhevrdi
وقتی زنی با خشونت از جهان حذف میشود، روان جمعی زنان دچار زخم میشود. این زخم، خود را با اضطراب، بیخوابی، ترس از خیابان و بیاعتمادی به امنیت بازمینمایاند. الهه فقط یک نفر نبود. او بخشی از روان زخمی ما بود که بلند شد، فریاد زد، و دیگر برنگشت.
@lazhevrdi
@lazhevrdi