#معرفی_کتاب
راوی داستان که از آموزگاری به تنگ آمده است، برای آسودگی خود و داشتن درآمد بیشتر و بی دردسر به مدیری دبستان رو می آورد، بی آنکه بداند چه دردسرهایی در پی خواهد داشت
📕 مدیر مدرسه
👤 #جلال_آل_احمد
《📚 @lBOOKl 》
راوی داستان که از آموزگاری به تنگ آمده است، برای آسودگی خود و داشتن درآمد بیشتر و بی دردسر به مدیری دبستان رو می آورد، بی آنکه بداند چه دردسرهایی در پی خواهد داشت
📕 مدیر مدرسه
👤 #جلال_آل_احمد
《📚 @lBOOKl 》
👍20👎5🕊1
فکر رفتن به سرت نیست ولی
از خیالِ سفرت میترسم
بارها داد کشیدم سر خود
که چه از بال و پرت میترسم
👤 #مهدیه_عرب
《📚 @lBOOKl 》
از خیالِ سفرت میترسم
بارها داد کشیدم سر خود
که چه از بال و پرت میترسم
👤 #مهدیه_عرب
《📚 @lBOOKl 》
😢46❤🔥5👍3🕊3👎1
بیشتر مردم وقتی بهترین روزهای عمرشان را می گذرانند،
نمی دانند که دارند بهترین روزهای عمرشان را می گذرانند!
👤 #الیزابت_استروت
《📚 @lBOOKl 》
نمی دانند که دارند بهترین روزهای عمرشان را می گذرانند!
👤 #الیزابت_استروت
《📚 @lBOOKl 》
👍144😢27🕊10🥴5🥰1
میخواهم ندانم! ملتفت نباشم! نفهمم!
که نمیدانی چه آرامش عمیق و عزیزی در نفهمیدن است! که نمیدانی چه لذتی دارد به هیچ چیز فکر نکنی و نگران هیچ اتفاق و احتمالِ در آستانهی وقوعی نباشی! که نمیدانی چه لذتی دارد خودت را رها کنی و به جریان زندگی بسپاری؛ درست مثل تکه چوبی وسط اقیانوس! مثل برگی رها شده از شاخه، مثل پرندهای ایستاده لبهی پرتگاه...
خوشبین باش! عمیق نشو و ببین که چقدر آرامی! چقدر زندگی زیباست و چقدر وقتی که سخت نمیگیری و کمتر فکر میکنی، حال و روزِ بهتری داری!
#نرگس_صرافیان_طوفان
《📚 @lBOOKl 》
که نمیدانی چه آرامش عمیق و عزیزی در نفهمیدن است! که نمیدانی چه لذتی دارد به هیچ چیز فکر نکنی و نگران هیچ اتفاق و احتمالِ در آستانهی وقوعی نباشی! که نمیدانی چه لذتی دارد خودت را رها کنی و به جریان زندگی بسپاری؛ درست مثل تکه چوبی وسط اقیانوس! مثل برگی رها شده از شاخه، مثل پرندهای ایستاده لبهی پرتگاه...
خوشبین باش! عمیق نشو و ببین که چقدر آرامی! چقدر زندگی زیباست و چقدر وقتی که سخت نمیگیری و کمتر فکر میکنی، حال و روزِ بهتری داری!
#نرگس_صرافیان_طوفان
《📚 @lBOOKl 》
👍86🕊13🥴7❤🔥4😢3🥰1
چرا میکوشیم آدمها را تغییر دهیم ؟
این درست نیست.
" آدم باید یا دیگران را همانطور که هستند بپذیرد، یا همانطور که هستند به حال خودشان بگذارد."
آدم نمیتواند آنها را عوض کند، فقط توازنشان را بر هم میزند. چون یک انسان از قطعههای واحدی درست نشده است که بتوان تکهای را برداشت و بجایش چیزِ دیگری گذاشت. او یک کل است، و اگر آدم یک سویش را بکشد، سوی دیگرش، چه بخواهی چه نخواهی، کشیده میشود.
📘 #نامه_به_فلیسه
👤 #فرانتس_کافکا
《📚 @lBOOKl 》
این درست نیست.
" آدم باید یا دیگران را همانطور که هستند بپذیرد، یا همانطور که هستند به حال خودشان بگذارد."
آدم نمیتواند آنها را عوض کند، فقط توازنشان را بر هم میزند. چون یک انسان از قطعههای واحدی درست نشده است که بتوان تکهای را برداشت و بجایش چیزِ دیگری گذاشت. او یک کل است، و اگر آدم یک سویش را بکشد، سوی دیگرش، چه بخواهی چه نخواهی، کشیده میشود.
📘 #نامه_به_فلیسه
👤 #فرانتس_کافکا
《📚 @lBOOKl 》
👍75🕊5
کاترین: از حرفهای من ناراحت نشو ما هردو یکی هستیم نباید عمدا بین خودمون سوءتفاهم به وجود بیاریم.
فردریک: چه جوری؟
کاترین: آدمهایی که همدیگر رو دوست دارند مخصوصا بین خودشون سوءتفاهم بوجود میارند و دعوا می کنند بعد یهو می بینند که دیگه همدیگر رو دوست ندارند.
فردریک: ما دعوا نمی کنیم.
کاترین: نباید هم دعوا کنیم چون اگر توی این دنیا اتفاقی بین منو تو بیفته همدیگرو از دست میدیم، اونوقت میفتیم دست دیگران ...
📕 وداع با اسلحه
👤 #ارنست_همینگوی
《📚 @lBOOKl 》
فردریک: چه جوری؟
کاترین: آدمهایی که همدیگر رو دوست دارند مخصوصا بین خودشون سوءتفاهم بوجود میارند و دعوا می کنند بعد یهو می بینند که دیگه همدیگر رو دوست ندارند.
فردریک: ما دعوا نمی کنیم.
کاترین: نباید هم دعوا کنیم چون اگر توی این دنیا اتفاقی بین منو تو بیفته همدیگرو از دست میدیم، اونوقت میفتیم دست دیگران ...
📕 وداع با اسلحه
👤 #ارنست_همینگوی
《📚 @lBOOKl 》
👍73❤🔥18😢12🥴6🕊2
دلتنگیِ شب
از جایی آغاز میشود
که باور میکنی هیچ کس را نداری
برای همراهیِ بیخوابی هایت...
👤 #علی_سلطانی
《📚 @lBOOKl 》
از جایی آغاز میشود
که باور میکنی هیچ کس را نداری
برای همراهیِ بیخوابی هایت...
👤 #علی_سلطانی
《📚 @lBOOKl 》
❤🔥87😢46👍17🕊5🥴4🥰1
#معرفی_کتاب
روایت رخدادی عجیب در نیویورک میپردازد، خبری عجیب از سوی خبرنگاران منتشر میشود. مرد جوانی در یکی از اتاقهای ساختمان سی و دو طبقه سازمان ملل پنهان شده و نیمه شبها همچون اشباح در حالی که کبوتری در بغل دارد در راهروهای ساختمان میگردد. این مرد چه اهدافی دارد و همدستانش چه کسانی هستند؟
📕 مردی با کبوتر
👤 #رومن_گاری
《📚 @lBOOKl 》
روایت رخدادی عجیب در نیویورک میپردازد، خبری عجیب از سوی خبرنگاران منتشر میشود. مرد جوانی در یکی از اتاقهای ساختمان سی و دو طبقه سازمان ملل پنهان شده و نیمه شبها همچون اشباح در حالی که کبوتری در بغل دارد در راهروهای ساختمان میگردد. این مرد چه اهدافی دارد و همدستانش چه کسانی هستند؟
📕 مردی با کبوتر
👤 #رومن_گاری
《📚 @lBOOKl 》
👍7
مردی شبی را در خانه ای روستایی میگذراند...؛
پنجرههای اتاق باز نمیشد .
نیمه شب احساس خفگی کرد و در تاریکی به سوی پنجره رفت اما نمیتوانست آن را باز کند .
با مشت به شیشه پنجره کوبید، هجوم هوای تازه را احساس کرد
و سراسر شب را راحت خوابید .
صبح روز بعد فهمید که شیشه کمد کتابخانه را شکسته است و همه شب، پنجره بسته بوده است...!
" او تنها با فکر اکسیژن، اکسیژن لازم را به خود رسانده بود...! "
افکار از جنس انرژی اند و انرژی، کار انجام میدهد...
👤 #فلورانس_اسکاول_شین
《📚 @lBOOKl 》
پنجرههای اتاق باز نمیشد .
نیمه شب احساس خفگی کرد و در تاریکی به سوی پنجره رفت اما نمیتوانست آن را باز کند .
با مشت به شیشه پنجره کوبید، هجوم هوای تازه را احساس کرد
و سراسر شب را راحت خوابید .
صبح روز بعد فهمید که شیشه کمد کتابخانه را شکسته است و همه شب، پنجره بسته بوده است...!
" او تنها با فکر اکسیژن، اکسیژن لازم را به خود رسانده بود...! "
افکار از جنس انرژی اند و انرژی، کار انجام میدهد...
👤 #فلورانس_اسکاول_شین
《📚 @lBOOKl 》
👍127❤🔥26👎5😢2🕊2
Blue °
Youth Novels
تردید نکن که نوری هست،
شاید چندان نباشد که گفتهاند،
امّا آنقدر هست که از پس تاریکیات برآید...
👤 #چارلز_بوکوفسکی
《📚 @lBOOKl 》
شاید چندان نباشد که گفتهاند،
امّا آنقدر هست که از پس تاریکیات برآید...
👤 #چارلز_بوکوفسکی
《📚 @lBOOKl 》
👍71🕊12❤🔥3👎1
.
من به چـشمهـای بـیقـرار تـو قـول میدهـم
ریـشههـای مـا بـه آب
شاخـههـای مـا بـه آفـتاب مـیرسد
مـا دوبــاره سبـــز میشویـم.
👤 #قیصر_امین_پور
《📚 @lBOOKl 》
من به چـشمهـای بـیقـرار تـو قـول میدهـم
ریـشههـای مـا بـه آب
شاخـههـای مـا بـه آفـتاب مـیرسد
مـا دوبــاره سبـــز میشویـم.
👤 #قیصر_امین_پور
《📚 @lBOOKl 》
🕊73❤🔥38😢10🥰4👍3
قبلا می توانستم دختری بی فکر و بی خیال و آسوده باشم چون چیز ارزشمندی نداشتم که از دست بدهم ولی حالا تا آخر عمر یک نگرانی بزرگ خواهم داشت و هر وقت که تو از من دور باشی به همهی اتومبیل هایی فکر می کنم که ممکن است تو را زیر بگیرند یا همهی تخته های اعلامیه ای که ممکن است روی سرت بیفتد و یا همهی میکروب های وحشتناکی که ممکن است بخوری. آرامشِ خیالم تا ابد از بین رفته است ..
📕 بابا لنگ دراز
👤 #جين_وبستر
《📚 @lBOOKl 》
📕 بابا لنگ دراز
👤 #جين_وبستر
《📚 @lBOOKl 》
❤🔥48😢13👍2
اگر مثل آدم خداحافظی كنی، غصّه میخوری، اما خيالت راحت است. امّا، جدايی بدون خداحافظی بد است، خيلی بد، يك ديدار ناتمام است، ذهن ناچار میشود هِی به عقب برگردد و درست يك ذره مانده به آخر متوقف بشود... انگار بِروی به سينما و آخر فيلم را نديده باشی.
📕 ترلان
👤 #فریبا_وفی
《📚 @lBOOKl 》
📕 ترلان
👤 #فریبا_وفی
《📚 @lBOOKl 》
👍86😢23