جهل و تعصب
آنقدر قدرتمند است که میتواند
"جنگ" را به "صلح"
و "بردگی" را عین "آزادی" جلوه دهد!
👤 #جورج_اورول
《📚 @lBOOKl 》
آنقدر قدرتمند است که میتواند
"جنگ" را به "صلح"
و "بردگی" را عین "آزادی" جلوه دهد!
👤 #جورج_اورول
《📚 @lBOOKl 》
👍138❤🔥8🕊7
من ،
تو را ، فروختمت
به تمام خاطرات خوب !
من ،
تو را بی نیاز شدم ،
به رسم تمام نبودن هایت !
من ،
تو را ،
بی تو ،
زندگی می کنم ،
این روزها ...
👤 #عادل_دانتیسم
《📚 @lBOOKl 》
من ،
تو را ، فروختمت
به تمام خاطرات خوب !
من ،
تو را بی نیاز شدم ،
به رسم تمام نبودن هایت !
من ،
تو را ،
بی تو ،
زندگی می کنم ،
این روزها ...
👤 #عادل_دانتیسم
《📚 @lBOOKl 》
😢84🕊24❤🔥17👍11🥴8
فقیری از کنار دکان کبابی میگذشت
دید کبابی گوشت ها را در سیخ کرده و به روی آتش نهاده باد میزد و بوی کباب در بازار پیچیده بود.
فقیری گرسنه بود و سکه ای نداشت پس تکه نانی از توبره اش در آورد و در مسیر دود کباب گرفته به دهان گذاشت.
به همین ترتیب چند تکه نان خورد و براه افتاد
کباب فروش که او را دیده بود به سرعت از دکان خارج شده دست او را گرفت و گفت : کجا؟
پول دود کبابی را که خورده ای بده !
رندی آنجا حاضر بود و دید که فقیر التماس میکند دلش سوخت و جلو رفته به کبابی گفت : این مرد را رها کن
من پول دود کبابی را که او خورده میدهم. کباب فروش قبول کرد .
مرد کیسه پولش را در آورد و زیر گوش کبابی شروع به تکان دادن کرد و صدای جرینک جرینگ سکه ها به گوش کبابی خورد و بعد به او گفت : بیا این هم صدای پول دودی که آن مرد خورده
بشمار و تحویل بگیر.
کباب فروش گفت : این چه پول دادن است؟
گفت : کسی که دود کباب را بفروشد باید صدای سکه را تحویل بگیرد !
📕 امثال و حکم
👤 #علی_اکبر_دهخدا
《📚 @lBOOKl 》
دید کبابی گوشت ها را در سیخ کرده و به روی آتش نهاده باد میزد و بوی کباب در بازار پیچیده بود.
فقیری گرسنه بود و سکه ای نداشت پس تکه نانی از توبره اش در آورد و در مسیر دود کباب گرفته به دهان گذاشت.
به همین ترتیب چند تکه نان خورد و براه افتاد
کباب فروش که او را دیده بود به سرعت از دکان خارج شده دست او را گرفت و گفت : کجا؟
پول دود کبابی را که خورده ای بده !
رندی آنجا حاضر بود و دید که فقیر التماس میکند دلش سوخت و جلو رفته به کبابی گفت : این مرد را رها کن
من پول دود کبابی را که او خورده میدهم. کباب فروش قبول کرد .
مرد کیسه پولش را در آورد و زیر گوش کبابی شروع به تکان دادن کرد و صدای جرینک جرینگ سکه ها به گوش کبابی خورد و بعد به او گفت : بیا این هم صدای پول دودی که آن مرد خورده
بشمار و تحویل بگیر.
کباب فروش گفت : این چه پول دادن است؟
گفت : کسی که دود کباب را بفروشد باید صدای سکه را تحویل بگیرد !
📕 امثال و حکم
👤 #علی_اکبر_دهخدا
《📚 @lBOOKl 》
👍287❤🔥22🕊5👎1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بی تو ، مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم
شدم آن عاشق دیوانه که بودم !
👤 #فریدون_مشیری
《📚 @lBOOKl 》
همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم
شدم آن عاشق دیوانه که بودم !
👤 #فریدون_مشیری
《📚 @lBOOKl 》
❤🔥141👍17🕊8🥰3👎2
#معرفی_کتاب
داستان یک کشیش است که باوجود داشتن همسرو پنج فرزند، دخترک نابینایی را به فرزندی قبول میکند و هرروز بیش از پیش دلبستهی دخترک میشود.
در این میان پسر کشیش نیز دلبستهی دختر شده و به نوعی رقابتی بین پسر و پدر درمیگیرد اما قضیه به همین سادگی پیش نمیرود...
📕 سمفونی کلیسایی
👤 #آندره_ژید
《📚 @lBOOKl 》
داستان یک کشیش است که باوجود داشتن همسرو پنج فرزند، دخترک نابینایی را به فرزندی قبول میکند و هرروز بیش از پیش دلبستهی دخترک میشود.
در این میان پسر کشیش نیز دلبستهی دختر شده و به نوعی رقابتی بین پسر و پدر درمیگیرد اما قضیه به همین سادگی پیش نمیرود...
📕 سمفونی کلیسایی
👤 #آندره_ژید
《📚 @lBOOKl 》
👍18🕊5👎1
درون قلبم هیچگونه انرژی برای تنفر از کسی ندارم و قلبم جایی برای چنین آلودگیهایی ندارد!
من یا دوستت خواهم داشت یا برایت آرزو میکنم بهبود پیدا کنی:)
.
📕 وقتی نیچه گریست
👤 #اروین_د_یالوم
《📚 @lBOOKl 》
من یا دوستت خواهم داشت یا برایت آرزو میکنم بهبود پیدا کنی:)
.
📕 وقتی نیچه گریست
👤 #اروین_د_یالوم
《📚 @lBOOKl 》
❤🔥112👍44🕊13😢4🥴2👎1
اگر باید زخمی داشته باشم
که نوازشم کنی
بگو تا تمام دلم را
شرحه شرحه کنم
زخم ها زیبایند
و زیباتر آن که
تیغ را هم تو فرود آورده باشی!
👤 #حسین_منزوی
《📚 @lBOOKl 》
که نوازشم کنی
بگو تا تمام دلم را
شرحه شرحه کنم
زخم ها زیبایند
و زیباتر آن که
تیغ را هم تو فرود آورده باشی!
👤 #حسین_منزوی
《📚 @lBOOKl 》
❤🔥43👎17👍3🥴3🥰2
🥰45👍16🕊6❤🔥3😢3
Good Times - Mikhail Abdollayev
@man_s_hastam
Good Times
Mikhail Abdollayev
اوقات خوش
میخائیل عبدالله اف
#بیکلام
تو را درون به چراغی توان شناختن
که پرتو از رخ خوبت به خان و مان افتد
《📚 @lBOOKl 》
Mikhail Abdollayev
اوقات خوش
میخائیل عبدالله اف
#بیکلام
تو را درون به چراغی توان شناختن
که پرتو از رخ خوبت به خان و مان افتد
《📚 @lBOOKl 》
❤🔥15👍4🕊1
عکسی از دوران کودکی خود بردارید و آن را جایی قرار دهید که روزی یکی دوبار به چشمتان بخورد.
اگر هر روز به اداره می روید، عکسی هم در اتاق کارتان بگذارید.
این کودک جنبه ای از وجود شماست که چنانچه مورد مهر و توجه قرار گیرد،تمامی شادی و نشاطی را که همواره خواسته اید برایتان به ارمغان می آورد.
ما آن قدر مشغول مشغله هایمان هستیم که فراموش کرده ایم چگونه مراقب خود باشیم.
📘 نیمه تاریک وجود
👤 #دبی_فورد
《📚 @lBOOKl 》
اگر هر روز به اداره می روید، عکسی هم در اتاق کارتان بگذارید.
این کودک جنبه ای از وجود شماست که چنانچه مورد مهر و توجه قرار گیرد،تمامی شادی و نشاطی را که همواره خواسته اید برایتان به ارمغان می آورد.
ما آن قدر مشغول مشغله هایمان هستیم که فراموش کرده ایم چگونه مراقب خود باشیم.
📘 نیمه تاریک وجود
👤 #دبی_فورد
《📚 @lBOOKl 》
❤🔥52👍28🕊6🥰5
#معرفی_کتاب
در این کتاب سلین زندگی را تحلیل می کند،می گوید همه انسانها زندگی میکنند تا بمیرند.
گریزی از مرگ نیست و این زمان است که انسان را به مرگ نزدیک می کند.
📕 مرگ_قسطی
👤 #لویی_فردینان_سلین
《📚 @lBOOKl 》
در این کتاب سلین زندگی را تحلیل می کند،می گوید همه انسانها زندگی میکنند تا بمیرند.
گریزی از مرگ نیست و این زمان است که انسان را به مرگ نزدیک می کند.
📕 مرگ_قسطی
👤 #لویی_فردینان_سلین
《📚 @lBOOKl 》
👍24🥰2👎1
آه از این غربت نزدیک و از آن حسرت دور
عشق در سینهی من هست و در آغوشم نیست!
#اصغر_معاذی
《📚 @lBOOKl 》
عشق در سینهی من هست و در آغوشم نیست!
#اصغر_معاذی
《📚 @lBOOKl 》
😢75❤🔥26👍4👎1