Telegram Web
بسم الله الرحمن الرحیم
🔷بازیابی میراث دعایی اهل بیت علیهم السلام از مصادر عامّه
(مروری بر کتاب: أهل بیت النبي (ص) فی الجامع البهي)
#بازیابی_میراث

پیش از این در ضرورت بازیابی میراث شیعی از مصادر دیگر مذاهب سخن رفت و نمونه‌هایی ارسال شد (مثلا در اینجا). از موفق ترین کارها در این زمینه، تحقیق ارزشمندیست که محقق توانا شیخ حسین مهدی زاده انجام داده است.
آقای مهدی زاده در پژوهش هایی که بر تراث علمای خوارزم و ارتباط آنان با روایات شیعی داشت، به یکی از علمای کمتر شناخته شده‌ی این حوزه در قرن ششم به نام «عبدالسلام بن محمد اندرسبانی» بر می‌خورد.با وجود فعالیتهای حدیثی گسترده‌ی این محدّث خوارزمی و نقل‌های فراوانش از آثار مفقود روایی، هیچ یک از آثارش به چاپ نرسیده است.
از جمله آثار وی، کتاب «الجامع البهی لدعوات النبی (صلی الله علیه و آله)» نام دارد که ادعیه‌ی روایت شده از پیامبر (صلی الله علیه و آله) را در آن گردآوری کرده است. این کتاب به دست سید بن طاوس نیز رسیده بوده و در مهج الدعوات از آن نقل می‌کند.(به مقدمه‌ی این تحقیق مراجعه شود)
جناب آقای مهدی زاده گزارش‌هایی از این کتاب را که مرتبط با اهل بیت علیهم السلام بوده (حتی در این مقدار که درود بر آنان در ضمن دعایی نقل شده باشد) از این کتاب گزینش نموده و برای اولین بار بر اساس چهار نسخه‌ی خطی، جمع آوری و تحقیق کرده اند. لازم به ذکر است که عنوان حقیقی این اثر گزینشی کنونی، همچنان که در مقدمه نیز تصریح شده، «أهل بیت النبی (ص) فی الجامع البهی» بوده که متأسفانه بر اثر بی‌توجهی ناشر، به عنوان اصلی خود کتاب ثبت درج شده و در روی جلد هیچ اشاره ای به گزینشی بودن آن نشده است!

✔️از مزایای این تحقیق عالمانه، به این نکات باید اشاره کرد:
مقدمه ای جامع و تفصیلی در شرح حال اندرسبانی و معرّفی آثارش
بهره گیری از دیگر آثار مخطوط اندرسبانی در مقدّمه و تعلیقات
تخریج جامع روایات و شرح حال بسیاری از اعلام گم‌نام
مقارنه روایات با نقل‌های مصادر شیعی و تبیین اشتباهات روایاتی از کتاب که با عقائد شیعه همخوان نیست.

↙️در ادامه نمونه ای از نقل های این کتاب را که به حضرت زهرا سلام الله علیها ارتباط دارد، آورده ایم.

https://www.tgoop.com/kotob_sh
❇️پنج کلمه ی آسمانی که پیامبر (صلی الله علیه و آله) به حضرت زهرا (سلام الله علیها) برای افزایش روزی آموختند

ترجمه در ادامه
امیرالمؤمنین علیه السلام دچار سختی در معاش شدند، پس از حضرت زهرا سلام الله علیها درخواست کردند که نزد پیامبر صلی الله علیه و آله رفته و از ایشان کمک بخواهد.
ایشان شبانه نزد پیامبر (ص) رفته و در زد. فرمود: «صدای حرکت حبیبم را از پشت در می‌شنوم! ای امّ ایمن، برخیز برایش در را بگشای». پس از اینکه داخل شد به وی فرمود:«چگونه شده در ساعتی که پیش از این نمی‌آمدی، آمده ای؟». عرضه داشت: ای رسول خدا! خوراک فرشتگان چیست؟ فرمود: حمد گفتن و لا اله الا الله. حضرت زهرا سلام الله علیها پرسید: پس خوراک ما چیست؟
فرمود: «قسم به خدا که یک ماه است در خانه‌ی خاندان محمد (ص) آتشی (برای خوراک) افروخته نشده است! حال تو انتخاب کن: آیا فرمان دهم پنج بز تقدیمت کنم، یا آن‌که پنج کلمه یادت دهم که دیروز جبرئیل به من یاد داده است؟»
عرضه داشت: بلکه آن پنج کلمه.
فرمود: بگو "يَا أَوَّلَ الْأَوَّلِينَ يَا آخِرَ الْآخِرِينَ يَا ذَا الْقُوَّةِ الْمَتِينَ يَا رَازِقَ الْمَسَاكِينِ و يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِين‏ [صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ وَ ارْزُقْنِي وَ عَافِنِي وَ اكْفِنِي مَا أَهَمَّنِي]."
(قسمت داخل کروشه بر اساس روایت کافی ۲/ ۵۵۲ اضافه شد).
Forwarded from قدری تفقّه
بسم الله الرحمن الرحیم
🔷تلاش طافت فرسا برای لحظه‌ای دیدار...
#شیعیان_راستین

از بشیر نبّال روایتست:
🔸 چند سال به خاطر مشکلاتی، موفق به زیارت امام باقر علیه السلام نشدم. (چه این‌که ساکن کوفه بوده و فاصله تا مدینه بسیار زیاد بود،👈 توضیح بیشتر و نمونه ای جالب)
تا این‌که کم کم اموالی پس انداز کرده و شتر لاغری خریداری کردم تا با آن حجّ بروم؛ [به قدری نحیف بود که:] برخی می‌گفتند: این حیوان نمی‌تواند تو را به مقصد برساند!
به هر طور بود حج را انجام داده و بعد خود را به مدینه رساندم، در حالی‌که در مسیر صورت و دست و پاهایم پر از زخم و چاک شده بود.
به در منزل امام باقر علیه السلام رسیدم و از خادم خواستم برایم اجازه ورود بگیرد. پس امام علیه السلام صدایم را شنیده و شناخت، فرمود: وارد شو ای بشیر! خوش آمدی!
چون خدمتش رسیدم، فرمود: چند سالی می شود تو را ندیدم؟ چرا حالت این‌گونه است؟
عرض کردم: قربانت گردم! سنّم بالا رفته، استخوانم سست شده و اموالم اندک گشته است. تا این‌که امسال مالی به دستم رسید و شتر لاغری به همراه توشه فراهم کردم و حجّ گزاردم؛ [و چون شتر توان حمل مرا نداشت] گاه سوار می‌شدم و گاه پیاده می‌امدم، برای همین بدنم اینگونه آسیب دید. سپس بعد از حجّ با خود گفتم خدمت شما رسیده و حقّ واجب شما را انجام دهم.
حضرت (ع) فرمود: چه چیزی تو را به این کار واداشت؟ عرض کردم: به خدا قسم، محبّت شما.
✔️ فرمود: «ای بشیر! چون روز قیامت شود، رسول الله (صلی الله علیه و آله) به خدا پناه آورد، و ما نیز به رسول خدا (ص) پناه بریم، و شما هم به ما پناهنده می‌شوید. به نظرت در این صورت در نهایت شما را کجا می‌برند؟ (و سه بار فرمود:) به خدا سوگند به سمت بهشت!». (نمونه دیگری از همین مضمون در جمعی از شیعیان)

(بشارة المصطفی (ص) لشیعة المرتضی (ع) ۲/ ۸۸؛ شرح الاخبار۳/ ۴۳۵. هر یک از این دو گزارش قسمتی از قضیه را نقل کرده اند)

👈نمونه‌های دیگری از اشتیاق امامان علیهم السلام برای دیدار شیعیان

▪️متن عربی در ادامه↙️

https://www.tgoop.com/hawzeh_notes
بسم الله الرحمن الرحیم
⚠️تلاش شیطان برای متفرق ساختن مجالس شیعه

🔸تتبع متون دینی نشان می دهد اقدامات مقابله ای شیطان، متناسب با میزان تأثیر هر عمل صالح در هدایت آدمی انجام می گیرد. به این معنا که هرچه عمل موجب پیشرفت و تقرب بیشتر مؤمنین باشد، مقابله ی شیطان نیز با آن شدید تر است. از این رو در برخی روایات بیان شده که شیطان خیلی کاری با اعمال ظاهری گمراهان ندارد، چرا که اصل اعتقاد آنان را تخریب کرده و دیگر خیالش راحت است! (نمونه: الکافی ۸/ ۱۴۵)
اما این دشمن قسم خورده پیوسته در حال رصد اقدامات ریشه ای مؤمنین در راه نشر دین است. شاید به همین جهت است که به شهادت تجربه، متأسفانه معمولا فعالیتهای جمعی شیعیان در راه تبلیغ مذهب ناکام مانده یا محکوم به تفرقه و چنددستگی می شود. شیطان به قدری از اجتماع شیعیان هراس دارد که حتی نمی تواند ببیند که عده ای از شیعیان گرد هم آمده و از معارف اهل بیت علیهم السلام فیض می برند.

از امام صادق علیه السلام روایتست: «هیچ گاه نمی‌شود جماعتی در یاد خدا یا ذکر ما گرد هم آیند، مگر این‌که ابلیس از نوچه های خود، شیطانی را بر آنان می‌فرستد که آن جماعت را پراکنده سازد».
راوی گوید: چندی بعد اصحاب ما نزدم آمدند که احادیثی از من بشنوند. من گشتم که جای (مناسبی) بیابم تا این‌که وارد مسجد بنی کاهل (از مساجد معروف کوفه) شدیم. تازه شروع به خواندن احادیث کرده بودیم که ناگاه چند بچه آمدند و به سمت‌ ما آجر پرت کردند! اینجا بود که یاد آن سخن امام صادق علیه السلام افتادم.

▪️متن عربی و دو حدیث مرتبط دیگر:
علي بن [أبی] حمزة، قال: قال أبو عبد الله جعفر بن محمد عليه السلام: ما اجتمع من أصحابنا جماعة في ذكر الله أو في شي‏ء من ذكرنا إلا بعث إبليس شيطانا في عنقه شريط ليفرق جماعتهم.
ثم قال علي بن حمزة: جاءني قوم من أصحابنا ليستمعوا مني شيئا، فتجللت بهم موضعا حتى جئنا الى مسجد بني كاهل «1»، فدخلنا المسجد، فلما أخذنا في الحديث، فلم نلبث أن جاء صبيان يرموننا بالآجر، فذكرت الحديث.

مَجْمُوعَةُ الشَّهِيدِ، نَقْلًا عَنْ كِتَابِ مُعَاوِيَةَ بْنِ حُكَيْمٍ عَنْ أَبِي شُعَيْبٍ‏ الْمُحَامِلِيِ‏ عَنْ رَجُلٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ يَجِي‏ءُ الرَّجُلُ فَيَجْلِسُ مَعَنَا؟ قَالَ فَقَالَ خُذْ سَبْعَ حَصَيَاتٍ فَاقْرَأْ عَلَى كُلِّ وَاحِدَةٍ آيَةَ الْكُرْسِيِّ ثُمَّ أَلْقِهَا عَلَى ثِيَابِهِ فَإِنْ ثَبَتَ فَلَا مَئُونَةَ عَلَيْكَ وَ إِنْ قَامَ فَهُوَ شَيْطَان‏.(مستدرک الوسائل ۹/ ۱۵۴)

أبو حمزة إنه قال: إنا- أهل البيت- إذا ثقل علينا جليسنا قذفناه بحصاة فإن قام، و إلا فثلاث، فإن قام، و إلا فسبع، لا يتمالك عند السابع. (کتاب علاء بن رزین، ۳۶۴ اصول سته عشر)

👈تجلی شیطان برای گمراه کنندگان شیعه

https://www.tgoop.com/kotob_sh
◼️وضعیت امام هادی علیه السلام در زندان متوکل

از صقر بن ابو دلف روایتست: چون متوكل آقاى ما امام هادى عليه السلام را دستگیر کرد، آمدم تا از او خبرى بگيرم. دربان به من نگريست و گفت: چه كار دارى؟ و براى چه آمده‏اى؟ گفتم: براى خبرى، گفت: شايد آمده‏اى از خبر مولايت بپرسى؟ (از روی تقیه) گفتم: مولاى من كيست! مولاى من امير المؤمنين (متوکّل) است! گفت: خاموش باش كه مولاى تو حق است، از من نترس كه من با تو هم عقيده‏ام، آيا دوست دارى او را ببينى؟ گفتم: آرى، گفت: بنشين تا پيام رسان برود.
گويد: نشستم و چون او رفت به غلامش گفت: دست صقر را بگير و او را به همان سرايى ببر كه آن مرد علوى آنجا زندانى است و آنها را تنها بگذار.
او مرا به آن سرا برد و به اتاقى اشاره كرد و وارد شدم و بناگاه ديدم كه امام عليه السلام بر حصيرى نشسته و در مقابل او قبرى حفر شده قرار داشت.
گويد: سلام كردم و او سلام مرا پاسخ گفت، سپس فرمان داد كه بنشينم و من نيز نشستم سپس فرمود: اى صقر! براى چه به اينجا آمدى؟ گفتم: اى سرورم! آمده‏ ام تا از شما خبرى بگيرم، گويد: آنگاه به آن قبر نگريستم و گريستم و او به من نگاه كرد و گفت: اى صقر! غم مخور! كه بدى آنها هرگز به ما نخواهد رسيد...
(ترجمه از آقای منصور پهلوان)

▪️متن عربی:
عَنِ الصَّقْرِ بْنِ أَبِي دُلَفَ قَالَ: لَمَّا حَمَلَ الْمُتَوَكِّلُ سَيِّدَنَا أَبَا الْحَسَنِ ع جِئْتُ أَسْأَلُ عَنْ خَبَرِهِ قَالَ فَنَظَرَ إِلَيَّ الزَّرَّاقِيُّ وَ كَانَ حَاجِباً لِلْمُتَوَكِّلِ فَأَوْمَأَ إِلَيَّ أَنْ أُدْخُلَ عَلَيْهِ فَدَخَلْتُ إِلَيْهِ فَقَالَ يَا صَقْرُ مَا شَأْنُكَ فَقُلْتُ خَيْرٌ أَيُّهَا الْأُسْتَادُ فَقَالَ اقْعُدْ فَأَخَذَنِي مَا تَقَدَّمَ وَ مَا تَأَخَّرَ وَ قُلْتُ أَخْطَأْتُ فِي الْمَجِي‏ءِ قَالَ فأوجئ [فَوَحَى‏] النَّاسَ عَنْهُ ثُمَّ قَالَ مَا شَأْنُكَ وَ فِيمَ جِئْتَ؟ فَقُلْتُ لِخَبَرٍ مَا. فَقَالَ لَعَلَّكَ جِئْتَ لِتَسْأَلَ عَنْ خَبَرِ مَوْلَاكَ فَقُلْتُ لَهُ وَ مَنْ مَوْلَايَ مَوْلَايَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ! فَقَالَ اسْكُتْ مَوْلَاكَ هُوَ الْحَقُّ فَلَا تَحْتَشِمْنِي فَإِنِّي عَلَى مَذْهَبِكَ فَقُلْتُ الْحَمْدُ لِلَّهِ فَقَالَ أَ تُحِبُّ أَنْ تَرَاهُ فَقُلْتُ نَعَمْ فَقَالَ اجْلِسْ حَتَّى يَخْرُجَ صَاحِبُ الْبَرِيدِ مِنْ عِنْدِهِ قَالَ فَجَلَسْتُ فَلَمَّا خَرَجَ قَالَ لِغُلَامٍ لَهُ خُذْ بِيَدِ الصَّقْرِ فَأَدْخِلْهُ إِلَى الْحُجْرَةِ الَّتِي فِيهَا الْعَلَوِيُّ الْمَحْبُوسُ وَ خَلِّ بَيْنَهُ وَ بَيْنَهُ قَالَ فَأَدْخَلَنِي الْحُجْرَةَ وَ أَوْمَأَ إِلَى بَيْتٍ فَدَخَلْتُ قَالَ فَإِذَا هُوَ ع جَالِسٌ عَلَى صَدْرِ حَصِيرٍ وَ بِحِذَاهُ قَبْرٌ مَحْفُورٌ قَالَ فَسَلَّمْتُ فَرَدَّ ثُمَّ أَمَرَنِي بِالْجُلُوسِ ثُمَّ قَالَ لِي يَا صَقْرُ مَا أَتَى بِكَ قُلْتُ سَيِّدِي جِئْتُ أَتَعَرَّفُ خَبَرَكَ قَالَ ثُمَّ نَظَرْتُ إِلَى الْقَبْرِ فَبَكَيْتُ فَنَظَرَ إِلَيَّ فَقَالَ يَا صَقْرُ لَا عَلَيْكَ لَنْ يَصِلُوا إِلَيْنَا بِسُوءٍ فَقُلْتُ الْحَمْدُ لِلَّه‏..._(کمال الدین/۳۸۲)

https://www.tgoop.com/kotob_sh
بسم الله الرحمن الرحیم
🔆اگرچه دورند ولی با ما هستند...
#تربیت_شیعه

روایتست که امام جواد علیه السلام برای یکی از اصحاب خود در نامه ای نوشتند:
«گویا همین امروز یا فردا (آخرت) فراررسد، سپس (طبق گفتار خداوند: ) هر فردی به نتیجه‌ی اعمال خود رسیده و مورد ستم نگیرند.
اما در این دنیا ما در سرزمین‌ها پراکنده هستیم؛ ولی هرکس خواسته و دینش مطابق خواسته و دین صاحبش (امام) باشد، پس هرچند هم که در مکان دوری باشد در واقع همراه اوست. امّا آخرت، جایگاه استقرار و آرامش است»
.

▪️كتب أبو جعفر (ع) إلى أحمد بن حماد المروزي‏ في فصل من كتابه: «فكأن قد في يوم أو غد: {ثم وفيت كل نفس ما كسبت و هم لا يظلمون}، أما الدنيا فنحن فيها متفرجون في البلاد، و لكن من هوي هوى صاحبه و دان بدينه فهو معه و إن كان نائيا عنه، و أما الآخرة فهي دار القرار». (رجال الکشی/559، مجموعه ورّام 1/17)

👈سلوک عاطفی امامان علیهم السلام
https://www.tgoop.com/kotob_sh
بسم الله الرحمن الرحیم
✳️امیرالمؤمنین علیه السلام با این روش، به چنان جایگاهی دست یافت...
#تربیت_شیعه

🔸یک نکته ی اساسی در تبیین مقامات انبیا و اوصیا (علیهم السلام) جمع بین جنبه‌های بشری و نورانی آنان است. افراط و تفریط در این زمینه موجب شده گاه به نوعی جایگاه آنان تصویر شود که اصلا ربطی به این جهان مادّی نداشته و تمام ویژگی های آنان در هزاران سال پیش تثبیت و تکمیل شده است.
در مقابل، برخی روشنفکران تلاش دارند به گونه ای این انوار مقدّسه را تنزل دهند که صرفاً انسان‌هایی عادی نیکوکار و فهمیده ای بوده اند.

اما ادبیات دینی ما، ترکیبی ظریف و متعادل از این دو جنبه را بازگو می‌کند؛ به صورتی که هم مقام والا و غیر قابل مقایسه‌ی آنان که به هیچ وجه در موجود دیگری قابل تحقق نیست محفوظ بماند، و هم با بشری بودن اولیاء (علیهم السلام) و حرکت آنان در نظام کلّی شریعت، مؤمنین حسّ نزدیک تر و ملموس تری نسبت به آنان داشته باشند. از همین رو در آیات مختلفی از قرآن کریم بر «بشر» بودن رسول تأکید شده و تأثیرات افعال ایشان (مانند هر انسان دیگری) در درجات معنوی بازگو می‌شود، تا مشوّقی قوی برای پیروانی باشد که خواهان رسیدن به کمالات هستند.

در روایت جالبی این الگو گیری چنین بیان شده است:
✳️ یکی از اصحاب گوید خدمت امام صادق علیه السلام سلام ابن ابی یعفور (از اصحاب جلیل القدر) را رساندم. پس فرمود:
«به او سلام مرا برسان و از قول من به او بگو: ببین چه طور علی علیه السلام به آن جایگاهش نزد رسول خدا (صلی الله علیه و آله) راه یافت؟ پس تو نیز ملازم همان روش باش! چه این‌که آن‌چه مقامش را بدانجا رساند، راستگویی و امانتداری بود».

محمد بن يحيى عن أحمد بن محمد بن عيسى عن الحسن بن محبوب‏ عن أبي كهمس قال: قلت لأبي عبد اللّه- عليه السّلام-: عبد اللّه بن يعفور يقرئك السّلام. قال: و عليك و عليه السّلام، إذا أتيت عبد اللّه فاقرأه السّلام و قل له: إنّ جعفر بن محمّد يقول لك: انظر ما بلغ به عليّ- عليه السّلام- عند رسول اللّه- صلّى اللّه عليه و آله- فالزمه فإنّ عليّا- عليه السّلام- إنّما بلغ ما بلغ به عند رسول اللّه- صلّى اللّه عليه و آله- و له بصدق الحديث و أداء الأمانة. )الکافی 2/ 104)

👈سود نبخشیدن ایمان

https://www.tgoop.com/kotob_sh
Audio
مولودی علی علی
🌟🌺با تبریک ایام تقدیم می شود
نوار مولودی قدیمی و زیبا، با همخوانی: علی علی علی علی (صلوات الله علیه)

🔸ای جلوات ذات تو جلوه ی کبریا علی
ای به نگین معرفت خاتم اوصیا علی
ای که گرفته از رخت شمس و قمر ضیا علی
به بزم عاشقان خود کرم کن و بیا علی
که صبرشان تمام شد موالی تو یا علی
علی علی علی علی...


@kotob_sh
بسم الله الرحمن الرحیم
✳️معنی صحیح تأویل باطن و فایده ی اخبار ضعیف
#یادداشت

در این تردیدی نیست که از شاخصه‌های مذهب امامیه، همگام بودن ثقلین و مکمّل بودن عترت (علیهم السلام) برای فهم قرآنست. بنابراین عمق حقیقت قرآن تنها در صدور آنان جای داشته و کمال ظاهر و باطن آن در اختیار دیگری نیست.
متأسفانه تصور بسیاری در مورد روایات تفسیری ناقص است، و با این گمان که هر روایت تفسیری صرفا به معنای جایگذاری یک لفظ جدید در همان قالب ظاهر قرآنیست، بسیاری از تأویلات روایی را که در قالب سیاق معنای روشنی ندارد، ردّ کرده و تضعیف می‌کنند.
اما باید توجه داشت که تأویلات معصومان علیهم السلام ناظر به گستره ای فراتر از قالب الفاظ و ظواهر بوده و از عالَم حقایق سخن می‌گوید.

برای مثال در روایات زیادی بیان شده که پیامبر و اهل بیتش (صلوات الله علیهم اجمعین) اصل هر خیر هستند، و هر حلالی در قرآن به آنان باز می‌گردد. در یک تلقّی ابتدایی توهّم شده که معنای این سخن اینست که: هرجا در قرآن دیدیم چیزی حلال شمرده شده، در باطن به اهل بیت (علیهم السلام) تفسیر می‌شود و به جای آن تعبیر کلمه‌ی «ولایت» را -مثلا- جایگزین می‌کنیم! از آنجا که در میان امور حلال، افعالی مثل نکاح، خوراکی ها و... وجود دارد؛ این نوع تأویل را سست و غیر قابل التزام دانسته و در نهایت برگرفته از تراث غالیان و نصیریه حساب کرده اند.

اما در ارزیابی این روایات باید توجه داشت که:
۱-روایات در این گونه تأویل چه به صورت بیان قاعده، یا تأویل موردی از طرق مختلفی رسیده و نمی‌توان تمام آن‌ها را به غالیان منتسب کرد. به برخی از این روایات عنایت کنید:

🔸عن محمد بن مسلم قال: قال أبو جعفر ع يا محمد إذا سمعت الله ذكر أحدا من هذه الأمة بخير فنحن هم- و إذا سمعت الله ذكر قوما بسوء ممن مضى فهم عدونا. (تفسير العياشي 1/13، نحوه في شرح الاخبار 2/504)

🔸در كافی به سند صحیح در تفسیر آیه ۱۵۷ اعراف از امام باقر علیه السلام روایت می‌کند: «الْقَائِمَ {يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ}‏ إِذَا قَامَ {وَ يَنْهاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ} وَ الْمُنْكَرُ: مَنْ أَنْكَرَ فَضْلَ الْإِمَامِ وَ جَحَدَهُ- {وَ يُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّباتِ‏}: أَخْذَ الْعِلْمِ مِنْ أَهْلِهِ- {وَ يُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبائِثَ‏} وَ الْخَبَائِثُ: قَوْلُ مَنْ خَالَف‏».
ملاحظه می‌شود طیّبات و خبائث که در ظاهر به معنای خوراکی ها یا مطلق افعال هستند، به پیروی از امام حق و باطل تأویل رفته است.

۲- از مجموع این روایات برداشت می‌شود که مقصود از تأویل به ولایت، ارجاع تمام خیرات و معنا یافتن آن در پرتو ولایت است؛‌ و به همین شکل در تأویل تمام شرور به دشمنان آنان.
همچنانکه در زیارت آل یاسین که از محکمترین زیارات است می‌خوانیم: «فَالْحَقُّ مَا رَضِيتُمُوهُ، وَ الْبَاطِلُ مَا سخطْتُمُوهُ، وَ الْمَعْرُوفُ مَا أَمَرْتُمْ بِهِ، وَ الْمُنْكَرُ مَا نَهَيْتُمْ عَنْه‏».

🔸 این توضیح به روشنی در رساله‌ی منسوب به امام صادق علیه السلام برای مفضّل بیان شده است:
«فَأَصْلُ الدِّينِ مَعْرِفَةُ الرُّسُلِ وَ وَلَايَتُهُمْ. وَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَحَلَّ حَلَالًا، وَ حَرَّمَ حَرَاماً فَجَعَلَ حَلَالَهُ حَلَالًا إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ، وَ جَعَلَ حَرَامَهُ حَرَاماً إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ.
فَمَعْرِفَةُ الرُّسُلِ وَ وَلَايَتُهُمْ وَ طَاعَتُهُمْ هِيَ الْحَلَالُ، فَالْمُحَلَّلُ مَا حَلَّلُوا، وَ الْمُحَرَّمُ مَا حَرَّمُوا، وَ هُمْ أَصْلُهُ، وَ مِنْهُمُ الْفُرُوعُ الْحَلَالُ، فَمِنْ فُرُوعِهِمْ أَمْرُهُمْ شِيعَتَهُمْ وَ أَهْلَ وَلَايَتِهِمْ بِالْحَلَال‏ مِنْ إِقَامَةِ الصَّلَاةِ... وَ مَكَارِمِ الْأَخْلَاقِ وَ مَحَاسِنِهَا، وَ جَمِيعِ الْبِرِّ...
فَعَدُوُّهُمْ هُمُ الْحَرَامُ الْمُحَرَّمُ، وَ أَوْلِيَاؤُهُمْ هُمُ الدَّاخِلُونَ فِي أَمْرِهِمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ، وَ هُمُ {الْفَوَاحِشُ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ} وَ الْخَمْرُ، وَ الْمَيْسِرُ، وَ الرِّبَا، وَ الزِّنَا، وَ الْمَيْتَةُ، وَ الدَّمُ، وَ لَحْمُ الْخِنْزِيرِ، فَهُمُ الْحَرَامُ الْمُحَرَّمُ، وَ أَصْلُ كُلِّ حَرَامٍ، وَ هُمُ الشَّرُّ وَ أَصْلُ كُلِّ شَرٍّ وَ مِنْهُمْ فَرْوَعُ الشَّرِّ كُلِّهِ».

هرچند انتساب این رساله درست نیست، اما بی تردید بازتاب دهنده‌ی محتویاتی از میراث حدیثی کهن شیعی تا پیش از قرن سوم است. نکته ای که در بررسی احادیث ضعیف معمولاً مغفول واقع می‌شود. این گونه احادیث ضعیف می‌توانند باعث تصحیح نگرش ما در مفهوم اخبار پراکنده‌ای بشوند که حلقات اتصالی میان آنان به دست ما نرسیده است.

↙️در ادامه به بررسی یک نمونه از کاربرد این روش در تأویل یک آیه می پردازیم.

@kotob_sh
🔻فاحشه ای که دین خدا معرّفی شد، چه بود؟

گاه می‌شود که حتی ظاهر آیه هم با تفسیر متعارف آن همخوان نیست و تنها با دقّت در قواعد تأویلی امامی قابل فهم است. برای مثال به این آیه شریفه عنایت کنید:
🔸{وَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً قالُوا وَجَدْنا عَلَيْها آباءَنا وَ اللَّهُ أَمَرَنا بِها قُلْ إِنَّ اللَّهَ لا يَأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ أَ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ ما لا تَعْلَمُون‏} (الاعراف/۱۲۸)
و چون فاحشه ای انجام دهند گویند: پدرانمان را بر آن یافتیم و خداوند ما را بدان امر نموده؛ [به آنان] بگو: خداوند به فحشاء امر نمی کند، آیا بر خداوند چیزی نسبت می دهید که نمی دانید؟!


بیشتر مفسّران پیشین، این فاحشه را بیانگر طواف مشرکان بر گرد کعبه با حال برهنگی دانسته اند. در حالی‌که تعبیر «فاحشه» در آیه به صورت نکره و بعد از ادات شرط به کار رفته، که این اطلاق آن‌ را می‌رساند. پس بعید است که صرفا ناظر به یک مصداق غیر معروف از فاحشه باشد که اگر هم گاهی صورت می‌گرفته، به عنوان یک فاحشه‌ی مرسوم و متداول در آن دوره شناخته شده نیست.
بنابراین فاحشه در سیاق آیه، عمومیت دارد و شامل تمام زشتی ها می‌شود. پس باید دنبال گروهی باشیم که کارهای پلید را به تقلید از پدران خود انجام داده و ضمنا همه‌ی آن‌ها را از فرائض شرعی الهی به شمار می‌آورند.
از این رو،‌ با توجه به قرائن داخلی آیه و منطق تأویلی اهل بیت علیهم السلام باید نگاهی دیگر به این آیه داشته باشیم:

🔹 آیه ی پیشین با این جمله ختم می‌شود:{إِنَّا جَعَلْنَا الشَّياطينَ أَوْلِياءَ لِلَّذينَ لا يُؤْمِنُون‏}؛ بنابراین به نظر می‌رسد فاعل «فعلوا فاحشة» همان «اولیای شیطان» هستند. توجه در آیات مختلف قرآنی و تأویلات روایی نشان می‌دهد بزرگترین فعالیت گمراه سازی شیطان، تربیت نوچه های ویژه در میان انسان‌هاست که با استفاده از قدرت اجتماعی و ریاست خود، مردم را به ضلالت بکشانند.

🔹در آیه‌ی بعد می‌فرماید: { قُلْ أَمَرَ رَبِّي بِالْقِسْطِ وَ أَقيمُوا وُجُوهَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِد}
سیاق گواهی می‌دهد که این تأکید، برای نفی افترای باطل اولیای شیطان در آیه‌ی پیشین است. آنان به دروغ می‌گفتند: خداوند به ما دستور فحشاء داده است؛‌ خداوند در پاسخ می‌فرماید: بلکه مورد امر الهی، «قسط/ عدل سراسری» و «توجّه به سوی مساجد» است. این نیز قرینه روشنی است که مقصود از «فاحشه» گناهانی همچون زنا و... نیست؛ زیرا میان این گناهان و «قسط» تقابل روشنی وجود ندارد. اگر مقصود این بود تناسب داشت که مثلاً بیان شود: «امر ربّی بالعفّة، یا بالورع» و امثال آن.
آن‌چه مقابل «قسط» و «توجّه به مساجد» قرار دارد و به نظر می‌رسد اولیای شیطان مرتکب آن شده و به دین خدا نسبت می‌دادند، یک روش جائرانه‌ی اساسی و انحراف عقیدتی است؛ و نه صرفاً گناهان موردی.

🔹در همین راستا باید به مفهوم قرآنی و تأویلی «اقامه‌ی وجه در تمام مساجد» نیز عنایت شود. به تصریح قرآن، روی گرداندن وجه به شرق یا غرب به تنهایی فضیلتی نیست: {لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ}. بنابراین بعید است «اقامه‌ی وجه» صرفا به معنای رو به قبله بودن باشد.
ابو بصیر در روایتی نقل می‌کند: عن أحدهما (عليهما السلام) «هو إلى القبلة، ليس فيها عبادة الأوثان، خالصا مخلصا». (تفسیر العیاشی ۲/ ۱۲ و مشابه آن در تهذیب ۲/ ۴۳ ح۱)
یعنی علاوه بر توجّه ظاهری به قبله، باید توجّه باطنی و پرستش نیز تنها به یک سو متمرکز شده و هیچ‌گونه شرکی همراه نباشد. این هم نیاز به توضیح ندارد که در ادبیات دینی، بُت های انسانی همسان بُت های سنگی شمرده شده اند.
همچنین روشنست که مسیر توجّه به خداوند، تنها از سوی امام می‌گذرد «وجه الله/من توجّه الیکم فقد توجّه الی الله». در خصوص همین آیه نیز «کلّ مسجد» به ائمه علیهم السلام تفسیر شده است. (تفسیر عیاشی ۲/۱۲)

🔹همچنین خداوند در سوره جنّ/۱۸ فرماید: {وَ أَنَّ الْمَساجِدَ لِلَّهِ فَلا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدا}؛ که در چند روایت به ائمه علیهم السلام تفسیر شده؛ از جمله از امام باقر علیه السلام روایتست: «أَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ أَهْلِ بَيْتِ مُحَمَّدٍ ص فَلَا تَتَّخِذُوا مِنْ غَيْرِهِمْ إِمَاما». «یعنی ائمه تنها از خاندان پیامبرند (صلی الله علیهم اجمعین)؛ پس هیچ یک از دیگران را به امامت نگیرید» (تفسیر فرات/۵۱۱)
از مجموع نکات گفته شده دانسته می‌شود مناسب ترین تفسیر برای «فاحشه» ای که اولیای شیطان انجام داده و به دین خدا نسبت می‌دادند، همین ادّعای دروغین امامت است. پیروی از امامان باطل، موجب خروج فرد از ولایت الهی شده و تمام اعمال او را بدون ارزش می‌سازد؛ به گونه ای که حتی اگر در ظاهر برترین اعمال را هم انجام دهند، مورد غضب الهی هستند.
این تفسیر که هم با مفردات آیه و هم با سیاق قبل و بعد تناسب دارد؛ در روایتی به صراحت بیان شده است. 👈متن و ترجمه

🔸هرچند سند این روایت ضعیف است، اما همانطور که بیان شد یک روایت ضعیف هم می‌تواند موجب توجّه دادن ما به مفهومی انتزاع شده از مجموع روایات معتبر گردد. در واقع تمام نکات بیان شده در بالا که از ظهور خود آیه و روایات صحیح دیگر استفاده شد، تا زمانی که این روایت تفسیری صریح را ندیده بودیم، مورد دقّت نبود.

https://www.tgoop.com/kotob_sh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔷برای خودت یار انتخاب نکن...!
#أین_الناصر_والمنتقم
#شعر #انتظار

🔸بسیار شنیدنی؛ اشعاری در وصف غربت امام زمان علیه السلام میان منتظران ادّعائی،
(جناب آقای حسین بیدگلی در کنگره غریب غائب)

@kotob_sh
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📜بشارات مهدوی منتسب به امیر المؤمنین (ع) در مصادر کهن

ارائه محمد قندهاری
سمپوزیوم «منجی در اسلام»، انجمن مسلمانان شیعه دانشگاه نورث‌وسترن- شهر شیکاگو
۲۰ اسفند ۱۴۰۱

🔸چکیده
در میراث حدیثی اسلامی، روایات پرشماری در باب بشارت به موعود آخر الزمان به علی بن ابی طالب ع منتسب شده است که با توجه به چالش‌های اعتبارسنجی حدیث در قرن اول، تاریخ‌گذاری بیشتر آن‌ها، با دشواری‌هایی روبروست. در این ارائه، به دو روایت خاص از میان این روایات خواهیم پرداخت که در مصادر کهن ثبت شده‌اند و هر کدام آن‌ها،‌ از جهتی متمایز است: اولی، پیش‌گویی‌ای از آن حضرت است که در پاییروسی مصری از ابن‌لهیعة (از قرن دوم) ثبت شده است. دومی، نقلی ادبی است که از قدیم در کتب ادبی و لغت عرب به آن استناد شده است. هم‌چنین قدمت و وثاقت هر یک از روایات و نیز اشتراک مضامین آن‌ها، به اجمال مورد بحث قرار گرفته است.

(با توجه به مشکلات دانلود از تلگرام، می‌توانید از اینجا مشاهده کنید)

@kotob_sh
سنن_الأنبياء_وخاتم_الاوصياء.pdf
12.2 MB
📗سنن الأنبياء في خاتم الاوصياء (ع)
#کتاب #أین_الناصر_والمنتقم
تألیف: السيد مرتضى جمال الدين

از مهمترین اصولی که برای شناخت دین باید ملاحظه شود، بحث سنّتهای الهی است. این مسأله به وضوح اثر خود را در شناخت مهدویّت و خصوصیات عصر غیبت نشان می‌دهد.
تاکنون اثر جامعی که به تمام زوایای این مسأله پرداخته شده باشد، ندیدم. اما این کتاب، حداقل جمع آوری خوبی در احادیث انجام داده که می‌تواند قدم شروعی برای انجام یک تحقیق اصولی باشد.

@kotob_sh
این حکایت جالب در نسخه ی کهنی از کتاب جامع الفوائد در کتابخانه دانشگاه پرینستون مشاهده شد:
خلاصه آن اینست که مردی از اعراب که بار گندمی داشته با همسفرانش میان بیابان گم می شود. در این میان سوارانی را می بیند.سوار از عرب درخواست می کند قدری از گندمش را به او بفروشد و در مقابل دو دینار به وی می دهد که نظیر آن دیده نشده، سپس غلامش را می فرستد تا آن جماعت را راهنمایی کند.وقتی به راه می رسند از غلام می پرسند: مولای تو که باعث نجات ما شد که بود؟ و او می گوید: «صاحب الزمان علیه السلام».
#أین_الناصر_والمنتقم

@kotob_sh
علامه جعفری نصرت امام زمان ع
کانال آثار کهن شیعه
✳️در عصر غیبت است که باید او را یاری کنیم...
(بیاناتی ارزنده از مرحوم علامه شیخ محمد رضا جعفری)
#أین_الناصر_والمنتقم

🔸«تفقّه در اعتقادات وظیفه ی اساسی علما و از استنباط احکام ضروری تر است».

🔸«این که در دعا می‌خواهیم که خداوند ما را از انصار امام زمان علیه السلام قرار دهد، وقتش همین زمانست! وگرنه در عصر ظهور که با اعجاز الهی تمام امور انجام می‌گیرد».

👈فتنه ها در کمین عقائد ما...


@kotob_sh
✳️ سه پند سازنده
#کلام_نور

روایتست امیر المؤمنین علیه السلام مردی را فرمود:

✔️اگر از آفریننده ات اطاعت نمی کنی، پس روزیش را نخور!
✔️و اگر با دشمنان خدا ولایت داری، از مملکت خدا خارج شو!
✔️و اگر به قضا و قدرش قانع نیستی، پس به دنبال خدای دیگری برو!


▪️متن عربی: عن الأصبغ بن نباتة قال: قال أمير المؤمنين علیه السلام لرجل: »إن كنت لا تطيع خالقك فلا تأكل رزقه؛ و إن كنت واليت عدوه فاخرج عن ملكه؛ و إن كنت غير قانع بقضائه و قدره فاطلب ربا سواه«. التوحید/۳۷۲

@kotob_sh
2025/06/18 10:26:55
Back to Top
HTML Embed Code: