This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
قطعه (شکل قلب من) سال ۱۹۹۳ در قالب آلبوم Ten Summoner’s Tales توسط استینگ ، خواننده بنام انگلیسی منتشر گردید. این آهنگ از معدود کارهایی است ک توسط خود استینگ نوشته نشده و آن را "دومنیک میلر" یکی از گیتاریستهای گروهشان نوشته است.
این آهنگ برای همه ما حکم نوستالژی رو داره چون در فیلم سینمایی "لئون حرفهای" استفاده شد که در سال ۱۹۹۴ با بازی ناتالی پورتمن و ژان رنو اکران شد. داستان این ترانه درباره مردیه که استاد بازی پوکر هست، اما توی بازی به دنبال چیزی الهی و فراتر از یک بازی میگرده.
@khonehdeleman
این آهنگ برای همه ما حکم نوستالژی رو داره چون در فیلم سینمایی "لئون حرفهای" استفاده شد که در سال ۱۹۹۴ با بازی ناتالی پورتمن و ژان رنو اکران شد. داستان این ترانه درباره مردیه که استاد بازی پوکر هست، اما توی بازی به دنبال چیزی الهی و فراتر از یک بازی میگرده.
@khonehdeleman
#شعر_شب
مرگ را ...
حقير میکنند عاشقان ..!
زندگی را بی نهايت .....
بیآنکه سخنی گفته باشند ...
جز چشمهايشان فراتر از
حريم فصول میميرند ...!
بینشان ...
در فصلی بینام ...
بیصدا، ترانه میشوند بر لبها ...
در اوج میمانند ...
همپای معراج فرشتگان ....
بیآنکه از پای افتاده باشند ...
از زخمهايشان ...!
عاشقان ايستاده میميرند ....
عاشقان ايستاده میمانند ...
سید_علی_صالحی
@khonehdeleman
مرگ را ...
حقير میکنند عاشقان ..!
زندگی را بی نهايت .....
بیآنکه سخنی گفته باشند ...
جز چشمهايشان فراتر از
حريم فصول میميرند ...!
بینشان ...
در فصلی بینام ...
بیصدا، ترانه میشوند بر لبها ...
در اوج میمانند ...
همپای معراج فرشتگان ....
بیآنکه از پای افتاده باشند ...
از زخمهايشان ...!
عاشقان ايستاده میميرند ....
عاشقان ايستاده میمانند ...
سید_علی_صالحی
@khonehdeleman
🔥2
نیمی از نگرانیها و اضطرابهای ما مربوط به نظر دیگران است.
ما باید این خار را از بدن خود بیرون بکشیم.
نظر دیگران تصوری خام یا یک وهم است که هر لحظه میتواند تغییر کند.
نظر دیگران به نخی بند است و ما را برده آنان میکند، برده نظراتشان و بدتر برده آنچه وانمود میکنند به نظرشان میرسد.
اروین يالوم
@khonehdeleman
ما باید این خار را از بدن خود بیرون بکشیم.
نظر دیگران تصوری خام یا یک وهم است که هر لحظه میتواند تغییر کند.
نظر دیگران به نخی بند است و ما را برده آنان میکند، برده نظراتشان و بدتر برده آنچه وانمود میکنند به نظرشان میرسد.
اروین يالوم
@khonehdeleman
👏2👍1
اینکه به چپ، میگویید چپول و یا در مورد راست، طوری حرف میزنید که انگار شارلاتانهایی دروغگو هستند، نشانهی دانایی و فرهیختگی نیست؛ بلکه کاملاً برعکس، نشانهی این است که حوزهی نظرورزی و اندیشه را با کلکلهایِ فوتبالی اشتباه گرفتهاید!
این نحوهی سخیف و زشتِ حرف زدن در موردِ مخالف، معمولاً برخواسته از تعصبِ عمیقِ یکطرفهست که لابهلایِ ژستهای توخالیِ شبهروشنفکرانه مخفی شده! در بهترین حالت فقط نظریاتِ یک طرف را خوانده و حالا فکر میکند که همه چیز را میداند و خودش را در جایگاهی میبیند که به صورتِ مخالفِ فکری، تف بیاندازد و تحقیرش کند. البته معمولاً همین دانشِ یکطرفه نیز، از منابعِ دستهچندم، مانند فلان صفحهی اینستاگرامی اخذ شده ... .
در چنین فضایی و با چنین زبانِ مبتذلی و با چنین توهمِ متعصبانهای، ما دیگر با گفتگو و استدلالورزی و نقد و مباحثه و امثالهم، روبهرو نمیشویم! بلکه همانطور که گفتم، شاهد کلکلهایِ کودکانهای هستیم که شرکتکنندگان برایِ برنده شدن، از هیچ وقاحتی دریغ نمیکنند؛ زیرا «مخالف» را، همچون «رقیب یا دشمن» میبینند که هیچ حرمت و شأن و احترامی ندارد!
به همین خاطر، شاهدِ دیو سازی و اغراق هستیم؛ این یکی میگوید همهی مشکلات به گردن چپهاست و آن یکی میگوید همهی مصائب به خاطر راستهاست و هر یک، با انواع دروغ و تهمت و تحریف، سعی میکنند که خودشان را حقِ مطلق و دیگری را شرِ مطلق نشان بدهند.
چه چپ و چه راست، انواعِ گوناگونی دارند و زیرشاخههای متنوعی و هرکدام به انبوهی اندیشمند تکیه کردهاند؛ ولی انسانِ متعصب و متوهم، تمام شاخهها و مکاتبِ مخالف را به سطحیترین نسخهی ممکن تقلیل میدهد و با نقدِ آن نسخه، گمان میکند که تکلیف سایر مکاتب را هم مشخص کرده! تمامِ چپ، یعنی شوروی و خب تکلیف مشخص است و تمامِ راست یعنی فاشیسم و خب تکلیف مشخص است.
این نظرورزی و نقد کردن نیست، بلکه بازارگرمیست! زیرا دغدغهی این افراد، اصلاً «نظرورزی و حقیقت و اخلاق و همزیستی و رشد و امثالهم» نیست. بلکه تمام ذهنشان درگیر این است که بیشتر دیده بشوم و بیشتر دورههایم را بفروشم و بیشتر تایید بگیرم و مهمتر از همه، دیگران به من «ایمان» بیاورند و من، مرشد و رهبرشان بشوم و بهبه و چهچه بکنند!
به همین خاطر شاهدیم که به جایِ مستدل نوشتن و درست حرف زدن و قانع کردن، ترجیح میدهند که ژورنالیستی و مشتریپسند بنویسند. اینها به جایِ درگیر کردنِ فکرِ مخاطب، میخواهند با «فحاشیِ فاخرانه» و «هتاکیِ فاضلانه»، عواطف و احساسات را تحریک کنند.
اینها به جایِ دانایی، شبهدانایی تولید میکنند: یعنی اولاً مسائل متعدد و پیچیدهی موجود را تحریف میکنند و به یک مسئلهی ساده تقلیل میدهند و بعد به مسئلهی جعلی و خودساختهشان، پاسخهای کوتاه و ساده میدهند: مثلاً مصائب فرهنگی و سیاسی و اجتماعیِ کنونی ایران، تقلیل داده میشود به حوزهی اقتصاد و راهحل هم سادهست: بازار آزاد و تمام! یا ایجاد اتحادیه کارگری و تمام!
به زعمِ اینها (چه چپِ متعصب و چه راستِ متعصب)، همین که به بازار جهانی متصل شویم و یا اتحادیه کارگری داشته باشیم یا ... به طورِ اتوماتیک و معجزهواری، سایرِ مسائل (مانند ناموسکشی)، نیز حل میشوند.
القصه: اخلاق در سطح عام، مهم است و در سطح تخصص (پزشکی و مهندسی و مکانیکی و هر تخصص دیگری)، مهمتر است و در سطح اندیشه و نظرورزی و نقد کردن، مهمترتر است؛ زیرا اگر قرار به فحاشی و هتاکی و تهمت زدن باشد که هر کس میتواند ادعا کند که منتقد است!! هنرِ نظرورزی و ارزشش به همین است که با حفظِ اصول اخلاقی و نگه داشتن احترامِ مخالف، به نقد کردنش بپردازیم ... .
لذا دوستانه توصیه میکنم و عاجزانه خواهش میکنم که به جایِ کلکل کردن و دیوسازی و احمقانگاری، مستدل از موضعِ خودتان دفاع کنید و بیرحمانه، موضعِ مخالف را نقد کنید ولی مخالف را تبدیل به دشمن نکنید.
- احسان احراری
@khonehdeleman
این نحوهی سخیف و زشتِ حرف زدن در موردِ مخالف، معمولاً برخواسته از تعصبِ عمیقِ یکطرفهست که لابهلایِ ژستهای توخالیِ شبهروشنفکرانه مخفی شده! در بهترین حالت فقط نظریاتِ یک طرف را خوانده و حالا فکر میکند که همه چیز را میداند و خودش را در جایگاهی میبیند که به صورتِ مخالفِ فکری، تف بیاندازد و تحقیرش کند. البته معمولاً همین دانشِ یکطرفه نیز، از منابعِ دستهچندم، مانند فلان صفحهی اینستاگرامی اخذ شده ... .
در چنین فضایی و با چنین زبانِ مبتذلی و با چنین توهمِ متعصبانهای، ما دیگر با گفتگو و استدلالورزی و نقد و مباحثه و امثالهم، روبهرو نمیشویم! بلکه همانطور که گفتم، شاهد کلکلهایِ کودکانهای هستیم که شرکتکنندگان برایِ برنده شدن، از هیچ وقاحتی دریغ نمیکنند؛ زیرا «مخالف» را، همچون «رقیب یا دشمن» میبینند که هیچ حرمت و شأن و احترامی ندارد!
به همین خاطر، شاهدِ دیو سازی و اغراق هستیم؛ این یکی میگوید همهی مشکلات به گردن چپهاست و آن یکی میگوید همهی مصائب به خاطر راستهاست و هر یک، با انواع دروغ و تهمت و تحریف، سعی میکنند که خودشان را حقِ مطلق و دیگری را شرِ مطلق نشان بدهند.
چه چپ و چه راست، انواعِ گوناگونی دارند و زیرشاخههای متنوعی و هرکدام به انبوهی اندیشمند تکیه کردهاند؛ ولی انسانِ متعصب و متوهم، تمام شاخهها و مکاتبِ مخالف را به سطحیترین نسخهی ممکن تقلیل میدهد و با نقدِ آن نسخه، گمان میکند که تکلیف سایر مکاتب را هم مشخص کرده! تمامِ چپ، یعنی شوروی و خب تکلیف مشخص است و تمامِ راست یعنی فاشیسم و خب تکلیف مشخص است.
این نظرورزی و نقد کردن نیست، بلکه بازارگرمیست! زیرا دغدغهی این افراد، اصلاً «نظرورزی و حقیقت و اخلاق و همزیستی و رشد و امثالهم» نیست. بلکه تمام ذهنشان درگیر این است که بیشتر دیده بشوم و بیشتر دورههایم را بفروشم و بیشتر تایید بگیرم و مهمتر از همه، دیگران به من «ایمان» بیاورند و من، مرشد و رهبرشان بشوم و بهبه و چهچه بکنند!
به همین خاطر شاهدیم که به جایِ مستدل نوشتن و درست حرف زدن و قانع کردن، ترجیح میدهند که ژورنالیستی و مشتریپسند بنویسند. اینها به جایِ درگیر کردنِ فکرِ مخاطب، میخواهند با «فحاشیِ فاخرانه» و «هتاکیِ فاضلانه»، عواطف و احساسات را تحریک کنند.
اینها به جایِ دانایی، شبهدانایی تولید میکنند: یعنی اولاً مسائل متعدد و پیچیدهی موجود را تحریف میکنند و به یک مسئلهی ساده تقلیل میدهند و بعد به مسئلهی جعلی و خودساختهشان، پاسخهای کوتاه و ساده میدهند: مثلاً مصائب فرهنگی و سیاسی و اجتماعیِ کنونی ایران، تقلیل داده میشود به حوزهی اقتصاد و راهحل هم سادهست: بازار آزاد و تمام! یا ایجاد اتحادیه کارگری و تمام!
به زعمِ اینها (چه چپِ متعصب و چه راستِ متعصب)، همین که به بازار جهانی متصل شویم و یا اتحادیه کارگری داشته باشیم یا ... به طورِ اتوماتیک و معجزهواری، سایرِ مسائل (مانند ناموسکشی)، نیز حل میشوند.
القصه: اخلاق در سطح عام، مهم است و در سطح تخصص (پزشکی و مهندسی و مکانیکی و هر تخصص دیگری)، مهمتر است و در سطح اندیشه و نظرورزی و نقد کردن، مهمترتر است؛ زیرا اگر قرار به فحاشی و هتاکی و تهمت زدن باشد که هر کس میتواند ادعا کند که منتقد است!! هنرِ نظرورزی و ارزشش به همین است که با حفظِ اصول اخلاقی و نگه داشتن احترامِ مخالف، به نقد کردنش بپردازیم ... .
لذا دوستانه توصیه میکنم و عاجزانه خواهش میکنم که به جایِ کلکل کردن و دیوسازی و احمقانگاری، مستدل از موضعِ خودتان دفاع کنید و بیرحمانه، موضعِ مخالف را نقد کنید ولی مخالف را تبدیل به دشمن نکنید.
- احسان احراری
@khonehdeleman
👍1👏1
دانشمندان میگویند یک نهنگ گوژپشت یکی از طولانیترین و خارقالعادهترین مهاجرتهایی را که تاکنون ثبت شده و احتمالا به دلیل تغییرات اقلیمی بوده، انجام داده است.
این نهنگ در سال ۲۰۱۷ در اقیانوس آرام در نزدیکی کلمبیا دیده شد، سپس چندین سال بعد در نزدیکی زنگبار در اقیانوس هند، یعنی در فاصله دستکم ۱۳ هزار کیلومتر دورتر ظاهر شد.
کارشناسان بر این باورند که این سفر حماسهآفرین ممکن است ناشی از تغییرات اقلیمی باشد که ذخایر مواد غذایی را کم کرده است، یا شاید هم یک جهانگردی ماجراجویانه برای یافتن جفت.
نهنگهای گوژپشت در تمام اقیانوسهای جهان زندگی میکنند. آنها هر سال مسافتهای طولانی را طی میکنند و یکی از طولانیترین مهاجرتها را در بین پستانداران دارند، که از مناطق گرمسیری مناسب تولیدمثل به آبهای خنکتر مناسب تغذیه میروند.
اما چیزی که سفر این نهنگ نر را حتی چشمگیرتر میکند این است که او این سفر را بین دو منطقه تولیدمثل با فاصله بسیار دور از هم انجام داده است.
منبع: بی بی سی
@khonehdeleman
این نهنگ در سال ۲۰۱۷ در اقیانوس آرام در نزدیکی کلمبیا دیده شد، سپس چندین سال بعد در نزدیکی زنگبار در اقیانوس هند، یعنی در فاصله دستکم ۱۳ هزار کیلومتر دورتر ظاهر شد.
کارشناسان بر این باورند که این سفر حماسهآفرین ممکن است ناشی از تغییرات اقلیمی باشد که ذخایر مواد غذایی را کم کرده است، یا شاید هم یک جهانگردی ماجراجویانه برای یافتن جفت.
نهنگهای گوژپشت در تمام اقیانوسهای جهان زندگی میکنند. آنها هر سال مسافتهای طولانی را طی میکنند و یکی از طولانیترین مهاجرتها را در بین پستانداران دارند، که از مناطق گرمسیری مناسب تولیدمثل به آبهای خنکتر مناسب تغذیه میروند.
اما چیزی که سفر این نهنگ نر را حتی چشمگیرتر میکند این است که او این سفر را بین دو منطقه تولیدمثل با فاصله بسیار دور از هم انجام داده است.
منبع: بی بی سی
@khonehdeleman
✔️ورزش حافظه را بهبود میبخشد
بر اساس نتیجه یک تحقیق مشخص شده است، ورزش نهتنها باعث تناسب اندام میشود، بلکه حافظه را نیز تقویت میکند.
در این تحقیق که از سوی یک تیم تحقیقاتی بینالمللی از جمله همکاری با دانشگاه آکسفورد انجام شده است، ۶۵۰ نفر در رده سنی ۶۵ تا ۸۰ سال بررسی شدند.
در این بررسی که نتیجه آن در مجله علمی British Journal of Sports Medicine منتشر شده است، وضعیت تناسب اندام جسمی و سپس تواناییهای ذهنی این افراد مورد بررسی قرار گرفت و برای مثال سرعت پردازش اطلاعات و عملکرد حافظه کوتاهمدت آنها سنجیده شد.
بر این اساس بدون در نظر گرفتن سن شرکتکنندگان، هرچه افراد از نظر جسمی آمادهتر و قویتر بودند، نتایج بهتری در آزمونهای شناختی کسب کردند.
این تیم پژوهشی معتقد است، ورزش باعث بهبود جریان خون در مغز و ایجاد سلولهای عصبی جدید میشود.
منبع: دویچه وله
@khonehdeleman
بر اساس نتیجه یک تحقیق مشخص شده است، ورزش نهتنها باعث تناسب اندام میشود، بلکه حافظه را نیز تقویت میکند.
در این تحقیق که از سوی یک تیم تحقیقاتی بینالمللی از جمله همکاری با دانشگاه آکسفورد انجام شده است، ۶۵۰ نفر در رده سنی ۶۵ تا ۸۰ سال بررسی شدند.
در این بررسی که نتیجه آن در مجله علمی British Journal of Sports Medicine منتشر شده است، وضعیت تناسب اندام جسمی و سپس تواناییهای ذهنی این افراد مورد بررسی قرار گرفت و برای مثال سرعت پردازش اطلاعات و عملکرد حافظه کوتاهمدت آنها سنجیده شد.
بر این اساس بدون در نظر گرفتن سن شرکتکنندگان، هرچه افراد از نظر جسمی آمادهتر و قویتر بودند، نتایج بهتری در آزمونهای شناختی کسب کردند.
این تیم پژوهشی معتقد است، ورزش باعث بهبود جریان خون در مغز و ایجاد سلولهای عصبی جدید میشود.
منبع: دویچه وله
@khonehdeleman
✔️سن عاطفی چیست؟
- دکتر سیامکرضا مهجور
از لحاظ علمی سن عاطفی یا اموشینال ایچ به احساسات درونی فرد و برداشت او از میزان سن خودش بستگی دارد.
به عبارت دیگر این سن، سن روحیات ماست و این همان سنی است که محققان عقیده دارند باید همیشه جوان بماند.
هر جامعهای برای شاد زیستن نیاز دارد تا سن عاطفی افراد آن جامعه را پایین نگه دارد.
سن عاطفی، نشاندهنده حالات احساسی درونی و برداشت فرد از سن خودش است؛ دقت کنید سن احساسی، سن روحیات ماست و متاسفانه مشکل بزرگ مردم در اینجاست که بر این باور غلط هستیم که سن احساسی باید همسرعت با سن شناسنامهای بالا رود.
به طور مثال حتما دیدهاید با شروع بارندگی، آدمها احساساتی جالب را تجربه میکنند. همه افراد این سیگنالهای درونی را دریافت میکنند، اما واکنشها نسبت به آن کاملا متفاوت است.
این موضوع حتی در گروههای همسن هم دیده میشود؛ عدهای بیدرنگ از خانه بیرون رفته و زیر باران با خوشحالی قدم میزنند.
عده زیادی چند قدم به پنجره نزدیکتر میشوند، اما زیر باران رفتن را برای سن خود زشت میدانند.
تعدادی هم اصلا علاقه خاصی نشان نمیدهند، چون فکر میکنند، سنشان از این حرفها گذشته است.
کشورها در تلاش هستند تا سن احساسی افراد را در حد معقول پایین بیاورند، زیرا برای شاد زیستن به آن احتیاج داریم؛ حال آنکه باور عمومی ما بر این است که هر کاری سنی دارد.
به همین علت تستی تحت عنوان تست سن عقلی ابداع شد تا افراد با تکیه بر آن همواره بر شادابی ذهن و جسمشان مسلط باشند.
محققان به این نتیجه بزرگ رسیدهاند که برای داشتن عمر طولانی و سلامت در جامعه، باید سن احساسی را حدود ۲۵-۱۸ سالگی حفظ کرد.
آدمی هنگامی میمیرد که سن احساسی به او بگوید که «تو دیگر پیر و از کار افتادهای».
سن عقلی و شناسنامهای فرمانبردار است و سن احساسی فرمانده مطلق.
برای اینکه بهتر متوجه موضوع شوید شما را وارد فضایی میکنیم تا تفاوت میان افراد جامعه را بهتر لمس کنید.
فرض کنید که در پیادهروی شلوغی در حال قدم زدن هستید که ناگهان باران شروع به باریدن میکند. واکنش افراد چگونه خواهد بود؟
بعضی از آنها رو به آسمان لبخند میزنند.
بعضی کلافه میشوند و زیر لب غرغر میکنند.
بعضی به سرعت خودشان را به سایبانی میرسانند.
بعضی دیگر هم همانطور معمولی به راهشان ادامه میدهند.
شاید واکنشهای فراوان دیگری بتوانید در بین افراد اطرافتان مشاهده کنید. این همان تفاوتی است که در سن عاطفی بین افراد یک جامعه به وجود آمده است و اصلا هم ارتباطی به سن شناسنامهای فرد ندارد.
ممکن است جوانی را ببینید که از این تغییر ناگهانی هوا گریزان است، اما پیرمردی را ببینید که با ذوق دست همسرش را گرفته و زیر باران قدم میزنند!
در رابطه با سن عاطفی، انسانها به ۲ دسته تقسیمبندی میشود:
۱. انسانهای اتیکتی یا برچسبی یا انگی
۲. انسانهای اتیکی یا اخلاقی
انسانهای اتیکتی افرادی هستند که به خود، دیگران، و اشیاء یا پدیدهها برچسب یا انگ میزنند.
من دیگه پیر شدم... / من آدم جدی هستم... / من با کسی شوخی ندارم.../من آدم متعصبی هستم.../ من آدم منظمی هستم.../ من...
تو دیگه پیر شدی.../ تو دیگه ریشات سفید شده.../ تو دیگه مال این کارها نیستی.../ تو درس نخوان هستی.../ تو بی نظمی...
او لاغره.../ او چاقه.../ او بی تربیته.../این کار زشته.../ اینکار قشنگه.../ و...
این افراد از سن عاطفی بالاییبرخورداند و کمتر از زندگی لذت میبرند و اغلب از سن شناسنامهای پیرتر به نظر میرسند.
این افراد از نظر عاطفی پیر هستند، حتی اگر ۱۸ ساله باشند.
اما انسانهای اتیکی یا اخلاقی از روح و روان، سیال و انعطافپذیر قابل توجهی برخوردارند و همه انسانها را با تمام ویژگیها و خصوصیات اخلاقی درک میکنند. آنها سعی میکنند با ذرهبین اخلاق، انسانیت را در وجود افراد ببینند نه با چشم ظاهربین، رنگ، نژاد، و مذهب، ملیت، قوم، قبیله، چاقی، لاغری، زشتی، زیبایی و ...
آنها هیچوقت درباره ظاهر افراد قضاوت نمیکنند...
آنها هیچوقت به کسی انگ نمیزنند...
آنها هیچوقت نه دیگران را قضاوت میکنند نه خود را...
آنها هیچوقت خود را با کسی مقایسه نمیکنند...
آنها سعی میکنند به کارهای دیگران نه بخندند، نه گریه کنند و نه تنفر بورزند، بلکه آنها را درک کنند.
سن عاطفی این افراد بین ۱۸ تا ۲۵ سال است حتی اگر سن شناسنامهای آنها ۸۰ سال باشد.
این افراد کسانی هستند که از زندگی در هر شرایط و موقعیتی بیشترین لذت را میبرند.
@khonehdeleman
- دکتر سیامکرضا مهجور
از لحاظ علمی سن عاطفی یا اموشینال ایچ به احساسات درونی فرد و برداشت او از میزان سن خودش بستگی دارد.
به عبارت دیگر این سن، سن روحیات ماست و این همان سنی است که محققان عقیده دارند باید همیشه جوان بماند.
هر جامعهای برای شاد زیستن نیاز دارد تا سن عاطفی افراد آن جامعه را پایین نگه دارد.
سن عاطفی، نشاندهنده حالات احساسی درونی و برداشت فرد از سن خودش است؛ دقت کنید سن احساسی، سن روحیات ماست و متاسفانه مشکل بزرگ مردم در اینجاست که بر این باور غلط هستیم که سن احساسی باید همسرعت با سن شناسنامهای بالا رود.
به طور مثال حتما دیدهاید با شروع بارندگی، آدمها احساساتی جالب را تجربه میکنند. همه افراد این سیگنالهای درونی را دریافت میکنند، اما واکنشها نسبت به آن کاملا متفاوت است.
این موضوع حتی در گروههای همسن هم دیده میشود؛ عدهای بیدرنگ از خانه بیرون رفته و زیر باران با خوشحالی قدم میزنند.
عده زیادی چند قدم به پنجره نزدیکتر میشوند، اما زیر باران رفتن را برای سن خود زشت میدانند.
تعدادی هم اصلا علاقه خاصی نشان نمیدهند، چون فکر میکنند، سنشان از این حرفها گذشته است.
کشورها در تلاش هستند تا سن احساسی افراد را در حد معقول پایین بیاورند، زیرا برای شاد زیستن به آن احتیاج داریم؛ حال آنکه باور عمومی ما بر این است که هر کاری سنی دارد.
به همین علت تستی تحت عنوان تست سن عقلی ابداع شد تا افراد با تکیه بر آن همواره بر شادابی ذهن و جسمشان مسلط باشند.
محققان به این نتیجه بزرگ رسیدهاند که برای داشتن عمر طولانی و سلامت در جامعه، باید سن احساسی را حدود ۲۵-۱۸ سالگی حفظ کرد.
آدمی هنگامی میمیرد که سن احساسی به او بگوید که «تو دیگر پیر و از کار افتادهای».
سن عقلی و شناسنامهای فرمانبردار است و سن احساسی فرمانده مطلق.
برای اینکه بهتر متوجه موضوع شوید شما را وارد فضایی میکنیم تا تفاوت میان افراد جامعه را بهتر لمس کنید.
فرض کنید که در پیادهروی شلوغی در حال قدم زدن هستید که ناگهان باران شروع به باریدن میکند. واکنش افراد چگونه خواهد بود؟
بعضی از آنها رو به آسمان لبخند میزنند.
بعضی کلافه میشوند و زیر لب غرغر میکنند.
بعضی به سرعت خودشان را به سایبانی میرسانند.
بعضی دیگر هم همانطور معمولی به راهشان ادامه میدهند.
شاید واکنشهای فراوان دیگری بتوانید در بین افراد اطرافتان مشاهده کنید. این همان تفاوتی است که در سن عاطفی بین افراد یک جامعه به وجود آمده است و اصلا هم ارتباطی به سن شناسنامهای فرد ندارد.
ممکن است جوانی را ببینید که از این تغییر ناگهانی هوا گریزان است، اما پیرمردی را ببینید که با ذوق دست همسرش را گرفته و زیر باران قدم میزنند!
در رابطه با سن عاطفی، انسانها به ۲ دسته تقسیمبندی میشود:
۱. انسانهای اتیکتی یا برچسبی یا انگی
۲. انسانهای اتیکی یا اخلاقی
انسانهای اتیکتی افرادی هستند که به خود، دیگران، و اشیاء یا پدیدهها برچسب یا انگ میزنند.
من دیگه پیر شدم... / من آدم جدی هستم... / من با کسی شوخی ندارم.../من آدم متعصبی هستم.../ من آدم منظمی هستم.../ من...
تو دیگه پیر شدی.../ تو دیگه ریشات سفید شده.../ تو دیگه مال این کارها نیستی.../ تو درس نخوان هستی.../ تو بی نظمی...
او لاغره.../ او چاقه.../ او بی تربیته.../این کار زشته.../ اینکار قشنگه.../ و...
این افراد از سن عاطفی بالاییبرخورداند و کمتر از زندگی لذت میبرند و اغلب از سن شناسنامهای پیرتر به نظر میرسند.
این افراد از نظر عاطفی پیر هستند، حتی اگر ۱۸ ساله باشند.
اما انسانهای اتیکی یا اخلاقی از روح و روان، سیال و انعطافپذیر قابل توجهی برخوردارند و همه انسانها را با تمام ویژگیها و خصوصیات اخلاقی درک میکنند. آنها سعی میکنند با ذرهبین اخلاق، انسانیت را در وجود افراد ببینند نه با چشم ظاهربین، رنگ، نژاد، و مذهب، ملیت، قوم، قبیله، چاقی، لاغری، زشتی، زیبایی و ...
آنها هیچوقت درباره ظاهر افراد قضاوت نمیکنند...
آنها هیچوقت به کسی انگ نمیزنند...
آنها هیچوقت نه دیگران را قضاوت میکنند نه خود را...
آنها هیچوقت خود را با کسی مقایسه نمیکنند...
آنها سعی میکنند به کارهای دیگران نه بخندند، نه گریه کنند و نه تنفر بورزند، بلکه آنها را درک کنند.
سن عاطفی این افراد بین ۱۸ تا ۲۵ سال است حتی اگر سن شناسنامهای آنها ۸۰ سال باشد.
این افراد کسانی هستند که از زندگی در هر شرایط و موقعیتی بیشترین لذت را میبرند.
@khonehdeleman
👏1
«تو خودت باعث شدی»؛ باورهای نادرست درباره تجاوز و آنچه درباره تعرض جنسی نمیدانیم👇
@khonehdeleman
@khonehdeleman
✔️باورهای نادرست درباره تجاوز
قسمت اول:
هشدار: این گزارش حاوی جزئیاتی است که ممکن است برای بعضی آزاردهنده باشد.
پس از پنج سال انتظار، الی بالاخره در دادگاه حاضر شد و علیه کسی که به او تجاوز کرده بود، شهادت داد.
به او هشدار داده شده بود که تیم وکلای متهم هر آنچه را که بتوانند علیه او استفاده خواهند کرد.
با وجود این هشدار، وقتی از او درباره تصاویر دوربین مدار بستهای سوال شد که او را کنار فرد متجاوز در یک بار نشان میداد در حالی که او لباسش را مرتب میکرد، احساس کرد که «کاملا تحت فشار قرار گرفته است».
او میگوید: «من مجبور شدم به جمعی از غریبهها، به اعضای هیئت منصفه بگویم «بله، من پستانهای بزرگی دارم که سنگین هستند و گاهی اوقات مجبورم لباسم را مرتب کنم»».
«بعد از آن به فکر فرو میروید و از خودتان میپرسید «چه چیزی را میخواستند القا کنند؟ این که من سعی میکردم طرف را تحریک کنم؟»».
تجربه او به هیچ وجه منحصر به فرد نیست. بر اساس تحقیقاتی که به تازگی از سوی سازمان «حمایت از قربانیان» انجام شده، سه چهارم قربانیان جرایم جنسی گفتهاند که دست کم یک بار در دادگاه سوالاتی از آنها پرسیده شده که فعالان حقوقی آنها را کلیشهای و ناشی از باورهای نادرست مربوط به تجاوز میدانند.
چنین سوالاتی از جمله درباره اقدام قربانیان برای جلوگیری از حمله، درباره نوشیدن الکل یا مصرف مواد مخدر توسط قربانی، و درباره این است که او در زمان حمله چه لباسی به تن داشته است.
«تو خودت باعث شدی»
وکیل مدافع متهم در پرونده الی ادعا کرد که تمام ماجرا مربوط به یک شب مستی بوده که او بعدا از آن پشیمان شده است.
الی میگوید: «آنها به نوعی القا کردند که من زیادی نوشیده بودم و شاید [اتفاقی که افتاد را] فراموش کردهام... روایتی که این مرد به هم میبافت، بسیار عجیب و غریب بود».
او میگوید: «[آنها گفتند] آیا این درست نیست اگر بگوییم به تو تجاوز نشده است؟ در واقع آنچه اتفاق افتاد این بود که تو او را فریب دادی و روز بعد از آن پشیمان شدی و نتوانستی با شرم آن روبرو شوی، درست است؟».
در واقع او بعد از آن شبی که بیرون گذراند، به تنهایی روی تخت خوابید و این را یک دوست در دادگاه تایید کرد. اما صبح روز بعد که بیدار شد، مرد را روی خود دید.
فردی که به او تجاوز کرده بود، سابقه ارتکاب جرم داشت و به دلیل حمله به الی و یک زن دیگر به ۱۹ سال زندان محکوم شد.
الی با وجود تجربه وحشتناکی که پشت سر گذاشته، خودش را جزو «خوششانسها» میداند.
از هر ۱۰۰ مورد تجاوز ثبت شده از سوی پلیس در انگلستان و ولز، کمتر از دو مورد به صدور حکم مجرمیت منجر میشود.
یکی از دلایل پایین بودن آمار این است که حدود ۶۰ درصد از افرادی که گزارش تجاوز میدهند، قبل از برگزاری دادگاه ازسیستم پیگیری قضایی خارج میشوند. پس از گزارش تعرض به پلیس، قربانیان ممکن است ماهها یا حتی سالها منتظر بمانند تا مهاجم آنها متهم شود. به گفته انجمن وکلای کیفری، به طور متوسط دو سال طول میکشد تا پرونده به دادگاه برسد.
بسیاری از افراد پس از سالها انتظار، نگران این موضوع هستند که رفتار و گذشته جنسی آنها در دادگاه مورد بررسی قرار گیرد تا هیئت منصفه را تحت تاثیر قرار دهد.
تحقیقات درباره نگرشها و درک عمومی از تجاوز و جرایم جنسی نشان میدهد که این استراتژی احتمالا موثر است.
دادستانی کل بریتانیا پس از نظرسنجی از بیش از ۳۰۰۰ نفر به این نتیجه رسید که «درک عمومی از تجاوز تحت تاثیر باورهای نادرست، سوء تفاهمها، کمبود دانش و کلیشههای سنتی قرار دارد».
کمتر از نیمی از شرکتکنندگان در این نظرسنجی توانستند باورها و تصورات نادرست رایج درباره تجاوز را تشخیص دهند، و یک نفر از هر ۱۰ نفر نظرش این بود که زنان باید برای پیشگیری از تجاوز احتیاط پیشه کنند.
نیمی از افراد یا مطمئن نبودند یا موافق بودند کسی که الکل نوشیده یا مواد مخدر مصرف کرده باید بخشی از مسئولیت تجاوز را بپذیرد، در حالی که تنها یکسوم نظرشان این بود که زنان به ندرت اتهام تجاوز ساختگی مطرح میکنند.
شواهد نشان میدهد که تعداد بسیار کمی از افراد ادعاهای تجاوز یا آزار جنسی را جعل میکنند.
کاما ملی، رئیس بخش جرایم تجاوز و آزار جنسی جدی در انجمن وکلای کیفری، میگوید ماهیت جرم تجاوز به گونهای است که اثبات آن را به طور خاص دشوار میکند.
او که هم در پروندههای جرایم جنسی در نقش دادستان حاضر شده و هم از متهمان دفاع کرده است میگوید «در اکثر مواقع شاهد یا دوربین مداربستهای وجود ندارد.»
«نکته دوم این که شواهد مربوط به پزشکی قانونی کمکی نمیکند، چون در اکثر پروندههای تجاوز مبنای لایحه دفاعی این است که قربانی رضایت داشته است.»
- ادامه دارد...
@khonehdeleman
قسمت اول:
هشدار: این گزارش حاوی جزئیاتی است که ممکن است برای بعضی آزاردهنده باشد.
پس از پنج سال انتظار، الی بالاخره در دادگاه حاضر شد و علیه کسی که به او تجاوز کرده بود، شهادت داد.
به او هشدار داده شده بود که تیم وکلای متهم هر آنچه را که بتوانند علیه او استفاده خواهند کرد.
با وجود این هشدار، وقتی از او درباره تصاویر دوربین مدار بستهای سوال شد که او را کنار فرد متجاوز در یک بار نشان میداد در حالی که او لباسش را مرتب میکرد، احساس کرد که «کاملا تحت فشار قرار گرفته است».
او میگوید: «من مجبور شدم به جمعی از غریبهها، به اعضای هیئت منصفه بگویم «بله، من پستانهای بزرگی دارم که سنگین هستند و گاهی اوقات مجبورم لباسم را مرتب کنم»».
«بعد از آن به فکر فرو میروید و از خودتان میپرسید «چه چیزی را میخواستند القا کنند؟ این که من سعی میکردم طرف را تحریک کنم؟»».
تجربه او به هیچ وجه منحصر به فرد نیست. بر اساس تحقیقاتی که به تازگی از سوی سازمان «حمایت از قربانیان» انجام شده، سه چهارم قربانیان جرایم جنسی گفتهاند که دست کم یک بار در دادگاه سوالاتی از آنها پرسیده شده که فعالان حقوقی آنها را کلیشهای و ناشی از باورهای نادرست مربوط به تجاوز میدانند.
چنین سوالاتی از جمله درباره اقدام قربانیان برای جلوگیری از حمله، درباره نوشیدن الکل یا مصرف مواد مخدر توسط قربانی، و درباره این است که او در زمان حمله چه لباسی به تن داشته است.
«تو خودت باعث شدی»
وکیل مدافع متهم در پرونده الی ادعا کرد که تمام ماجرا مربوط به یک شب مستی بوده که او بعدا از آن پشیمان شده است.
الی میگوید: «آنها به نوعی القا کردند که من زیادی نوشیده بودم و شاید [اتفاقی که افتاد را] فراموش کردهام... روایتی که این مرد به هم میبافت، بسیار عجیب و غریب بود».
او میگوید: «[آنها گفتند] آیا این درست نیست اگر بگوییم به تو تجاوز نشده است؟ در واقع آنچه اتفاق افتاد این بود که تو او را فریب دادی و روز بعد از آن پشیمان شدی و نتوانستی با شرم آن روبرو شوی، درست است؟».
در واقع او بعد از آن شبی که بیرون گذراند، به تنهایی روی تخت خوابید و این را یک دوست در دادگاه تایید کرد. اما صبح روز بعد که بیدار شد، مرد را روی خود دید.
فردی که به او تجاوز کرده بود، سابقه ارتکاب جرم داشت و به دلیل حمله به الی و یک زن دیگر به ۱۹ سال زندان محکوم شد.
الی با وجود تجربه وحشتناکی که پشت سر گذاشته، خودش را جزو «خوششانسها» میداند.
از هر ۱۰۰ مورد تجاوز ثبت شده از سوی پلیس در انگلستان و ولز، کمتر از دو مورد به صدور حکم مجرمیت منجر میشود.
یکی از دلایل پایین بودن آمار این است که حدود ۶۰ درصد از افرادی که گزارش تجاوز میدهند، قبل از برگزاری دادگاه ازسیستم پیگیری قضایی خارج میشوند. پس از گزارش تعرض به پلیس، قربانیان ممکن است ماهها یا حتی سالها منتظر بمانند تا مهاجم آنها متهم شود. به گفته انجمن وکلای کیفری، به طور متوسط دو سال طول میکشد تا پرونده به دادگاه برسد.
بسیاری از افراد پس از سالها انتظار، نگران این موضوع هستند که رفتار و گذشته جنسی آنها در دادگاه مورد بررسی قرار گیرد تا هیئت منصفه را تحت تاثیر قرار دهد.
تحقیقات درباره نگرشها و درک عمومی از تجاوز و جرایم جنسی نشان میدهد که این استراتژی احتمالا موثر است.
دادستانی کل بریتانیا پس از نظرسنجی از بیش از ۳۰۰۰ نفر به این نتیجه رسید که «درک عمومی از تجاوز تحت تاثیر باورهای نادرست، سوء تفاهمها، کمبود دانش و کلیشههای سنتی قرار دارد».
کمتر از نیمی از شرکتکنندگان در این نظرسنجی توانستند باورها و تصورات نادرست رایج درباره تجاوز را تشخیص دهند، و یک نفر از هر ۱۰ نفر نظرش این بود که زنان باید برای پیشگیری از تجاوز احتیاط پیشه کنند.
نیمی از افراد یا مطمئن نبودند یا موافق بودند کسی که الکل نوشیده یا مواد مخدر مصرف کرده باید بخشی از مسئولیت تجاوز را بپذیرد، در حالی که تنها یکسوم نظرشان این بود که زنان به ندرت اتهام تجاوز ساختگی مطرح میکنند.
شواهد نشان میدهد که تعداد بسیار کمی از افراد ادعاهای تجاوز یا آزار جنسی را جعل میکنند.
کاما ملی، رئیس بخش جرایم تجاوز و آزار جنسی جدی در انجمن وکلای کیفری، میگوید ماهیت جرم تجاوز به گونهای است که اثبات آن را به طور خاص دشوار میکند.
او که هم در پروندههای جرایم جنسی در نقش دادستان حاضر شده و هم از متهمان دفاع کرده است میگوید «در اکثر مواقع شاهد یا دوربین مداربستهای وجود ندارد.»
«نکته دوم این که شواهد مربوط به پزشکی قانونی کمکی نمیکند، چون در اکثر پروندههای تجاوز مبنای لایحه دفاعی این است که قربانی رضایت داشته است.»
- ادامه دارد...
@khonehdeleman
✔️باورهای نادرست درباره تجاوز
قسمت دوم:
«سوم این که جراحت برداشتن، حتی در اقدام جنسی بدون رضایت هم نادر است. بنابراین شما شواهد علمی نخواهید داشت. تنها با اظهارات یک نفر در برابر یک نفر دیگر درباره مسائل جنسی روبرو هستید که هیچکس به راحتی آنها را توصیف یا مطرح نمیکند.»
«و سپس این سوال پیش میآید که 'تجاوز چیست؟' [از نظر قانونی] تجاوز فقط رابطه جنسی بدون رضایت نیست. تجاوز رابطه جنسی بدون رضایتی است که در آن مرد به شکل معقول و منطقی باور نداشته که زن رضایت داده است.»
خانم ملی درباره باورهای نادرست مربوط به تجاوز میگوید این وظیفه وکیل مدافع است که در دادگاه به بهترین شکل ممکن از منافع موکل خود دفاع کند، اما در محدوده اصول اخلاقی و آییننامه رفتاری وکلا.
«در نهایت، مساله این است که دادگاههای ما اغلب بازتابدهنده وضعیت جامعه هستند. اگر جامعه ما هنوز تا حدی زنان را بابت مستی زیاد و رفتن به خانه مرد مقصر میداند، آیا وکیل مدافعی که سعی میکند به سختی از مردی که میگوید بیگناه است دفاع کند، باید بخشی از این دیدگاه را در دفاعیات خود در نظر بگیرد؟»
علاوه بر این، او استدلال میکند که پرسش از قربانی درباره چیزی که متهم در دفاع خود مطرح خواهد کرد، حداقل به قربانی این فرصت را میدهد که از خود در برابر آن دفاع کند.
او میگوید: «اشتباه بزرگی خواهد بود اگر [قربانی] این فرصت را نداشته باشد که بگوید 'نه، این به هیچ وجه چیزی نیست که اتفاق افتاده است'.»
در نهایت، او پیشنهاد میکند که این وظیفه قاضی است که اگر سوالات بیش از حد یا بیربط بود، مداخله کند.
اما چه اتفاقی میافتد وقتی یک قربانی فکر میکند که قاضی هم خود درگیر باورهای نادرست مربوط به تجاوز است؟
اظهارات «تکاندهنده»
لیلا، که از سوی شریک سابق زندگی خود مورد آزار قرار گرفته بود، میگوید از اظهارات قاضی پرونده «شوکه» شده بود. این در حالی بود که قاضی، متهم را پس از اعتراف به تجاوز و چند مورد تعرض جنسی دیگر، به سه سال حبس محکوم کرد.
قاضی دو بار در هنگام صدور حکم اشاره کرد که لیلا بدون لباس زیر در «تخت او» میخوابیده است.
لیلا با لحنی کنایهآمیز میگوید: «او [قاضی] گفت که من وارد تخت او میشدم، نه تخت خودمان، انگار من حق ندارم بدون ترس از حمله با هر لباسی که در آن راحت هستم بخوابم. البته اگر بدون شورت بخوابم، لابد تقصیر خودم است.»
قاضی به متهم گفت که لیلا «به عنوان بخشی از بدهبستانهای یک رابطه… به ناچار رضایت داده بود که با تو رابطه جنسی داشته باشد» و افزود «مشکل زمانی پیش آمد که در حالی که او خوابیده بود، تو شروع به حمله به او کردی».
او همچنین از صدور قرار منع تماس علیه شریک سابق لیلا خودداری کرد و گفت: «با توجه به نگرش فعلی [لیلا]... اگر او [مجرم] به کسی نگاه اشتباهی بیندازد، لیلا آن را به پلیس گزارش خواهد داد.»
دادستانی کل و وکیل خصوصی لیلا به دلیل «سبک بودن بیش از حد» حکم زندان، درخواست تجدید نظر کردند.
وکیل لیلا استدلال کرد که قاضی «با در نظر گرفتن باورهای نادرست و کلیشهها، تخلفات صورت گرفته در فضای خانگی را تقلیل داده و در قبال [لیلا] کوتاهی کرده با این استدلال که این جرایم به دلیل ناسازگاری جنسی زوج رخ داده است.»
تجدیدنظر ناموفق بود و دادگاه اعلام کرد که قاضی عوامل تشدیدکننده مربوطه را در زمان صدور حکم در نظر گرفته است.
چه کارهایی میتوان انجام داد تا قربانیان بیشتری تجربههایی مشابه الی و لیلا نداشته باشند؟
سازمان حمایت از قربانیان خواهان این است که دادستانی در مواردی که بازپرسی از قربانیان نامناسب است و شاهدان را تحت حملات بیپایه یا نامربوط به شخصیتشان قرار میدهد، دادگاه را مجبور به مداخله کند.
این سازمان همچنین خواستار آن است که کتاب راهنمای دادگستری که دستورالعملهایی برای هیئت منصفه ارائه میدهد، با آخرین تحقیقات در زمینه درک خشونت جنسی بهروز شود.
این سازمان همچنین از دولت بریتانیا میخواهد تاریخی را تعیین کند که تا آن زمان، دوره رسیدگی به پروندهها و تعداد پروندههای باز به حداقل برسد. این کار به قربانیان بیشتری کمک میکند تا روند قضایی را به پایان برسانند و فرصتهای کمتری برای بهرهبرداری از فراموش کردن برخی جزئیات حادثه وجود داشته باشد، که میتواند باورهای نادرست مربوط به تجاوز را وارد روند رسیدگی به پرونده کند.
کاما ملی از دسامبر امسال با همکاری بعضی شرکتهای وکالت، دورههای آموزشی برای وکلایی برگزار میکند که روی پروندههای مربوط به آسیبهای روحی و روانی کار میکنند.
این آموزش به بررسی اثرات مختلف آسیبهای روحی بر شاهدها میپردازد.
- ادامه دارد...
@khonehdeleman
قسمت دوم:
«سوم این که جراحت برداشتن، حتی در اقدام جنسی بدون رضایت هم نادر است. بنابراین شما شواهد علمی نخواهید داشت. تنها با اظهارات یک نفر در برابر یک نفر دیگر درباره مسائل جنسی روبرو هستید که هیچکس به راحتی آنها را توصیف یا مطرح نمیکند.»
«و سپس این سوال پیش میآید که 'تجاوز چیست؟' [از نظر قانونی] تجاوز فقط رابطه جنسی بدون رضایت نیست. تجاوز رابطه جنسی بدون رضایتی است که در آن مرد به شکل معقول و منطقی باور نداشته که زن رضایت داده است.»
خانم ملی درباره باورهای نادرست مربوط به تجاوز میگوید این وظیفه وکیل مدافع است که در دادگاه به بهترین شکل ممکن از منافع موکل خود دفاع کند، اما در محدوده اصول اخلاقی و آییننامه رفتاری وکلا.
«در نهایت، مساله این است که دادگاههای ما اغلب بازتابدهنده وضعیت جامعه هستند. اگر جامعه ما هنوز تا حدی زنان را بابت مستی زیاد و رفتن به خانه مرد مقصر میداند، آیا وکیل مدافعی که سعی میکند به سختی از مردی که میگوید بیگناه است دفاع کند، باید بخشی از این دیدگاه را در دفاعیات خود در نظر بگیرد؟»
علاوه بر این، او استدلال میکند که پرسش از قربانی درباره چیزی که متهم در دفاع خود مطرح خواهد کرد، حداقل به قربانی این فرصت را میدهد که از خود در برابر آن دفاع کند.
او میگوید: «اشتباه بزرگی خواهد بود اگر [قربانی] این فرصت را نداشته باشد که بگوید 'نه، این به هیچ وجه چیزی نیست که اتفاق افتاده است'.»
در نهایت، او پیشنهاد میکند که این وظیفه قاضی است که اگر سوالات بیش از حد یا بیربط بود، مداخله کند.
اما چه اتفاقی میافتد وقتی یک قربانی فکر میکند که قاضی هم خود درگیر باورهای نادرست مربوط به تجاوز است؟
اظهارات «تکاندهنده»
لیلا، که از سوی شریک سابق زندگی خود مورد آزار قرار گرفته بود، میگوید از اظهارات قاضی پرونده «شوکه» شده بود. این در حالی بود که قاضی، متهم را پس از اعتراف به تجاوز و چند مورد تعرض جنسی دیگر، به سه سال حبس محکوم کرد.
قاضی دو بار در هنگام صدور حکم اشاره کرد که لیلا بدون لباس زیر در «تخت او» میخوابیده است.
لیلا با لحنی کنایهآمیز میگوید: «او [قاضی] گفت که من وارد تخت او میشدم، نه تخت خودمان، انگار من حق ندارم بدون ترس از حمله با هر لباسی که در آن راحت هستم بخوابم. البته اگر بدون شورت بخوابم، لابد تقصیر خودم است.»
قاضی به متهم گفت که لیلا «به عنوان بخشی از بدهبستانهای یک رابطه… به ناچار رضایت داده بود که با تو رابطه جنسی داشته باشد» و افزود «مشکل زمانی پیش آمد که در حالی که او خوابیده بود، تو شروع به حمله به او کردی».
او همچنین از صدور قرار منع تماس علیه شریک سابق لیلا خودداری کرد و گفت: «با توجه به نگرش فعلی [لیلا]... اگر او [مجرم] به کسی نگاه اشتباهی بیندازد، لیلا آن را به پلیس گزارش خواهد داد.»
دادستانی کل و وکیل خصوصی لیلا به دلیل «سبک بودن بیش از حد» حکم زندان، درخواست تجدید نظر کردند.
وکیل لیلا استدلال کرد که قاضی «با در نظر گرفتن باورهای نادرست و کلیشهها، تخلفات صورت گرفته در فضای خانگی را تقلیل داده و در قبال [لیلا] کوتاهی کرده با این استدلال که این جرایم به دلیل ناسازگاری جنسی زوج رخ داده است.»
تجدیدنظر ناموفق بود و دادگاه اعلام کرد که قاضی عوامل تشدیدکننده مربوطه را در زمان صدور حکم در نظر گرفته است.
چه کارهایی میتوان انجام داد تا قربانیان بیشتری تجربههایی مشابه الی و لیلا نداشته باشند؟
سازمان حمایت از قربانیان خواهان این است که دادستانی در مواردی که بازپرسی از قربانیان نامناسب است و شاهدان را تحت حملات بیپایه یا نامربوط به شخصیتشان قرار میدهد، دادگاه را مجبور به مداخله کند.
این سازمان همچنین خواستار آن است که کتاب راهنمای دادگستری که دستورالعملهایی برای هیئت منصفه ارائه میدهد، با آخرین تحقیقات در زمینه درک خشونت جنسی بهروز شود.
این سازمان همچنین از دولت بریتانیا میخواهد تاریخی را تعیین کند که تا آن زمان، دوره رسیدگی به پروندهها و تعداد پروندههای باز به حداقل برسد. این کار به قربانیان بیشتری کمک میکند تا روند قضایی را به پایان برسانند و فرصتهای کمتری برای بهرهبرداری از فراموش کردن برخی جزئیات حادثه وجود داشته باشد، که میتواند باورهای نادرست مربوط به تجاوز را وارد روند رسیدگی به پرونده کند.
کاما ملی از دسامبر امسال با همکاری بعضی شرکتهای وکالت، دورههای آموزشی برای وکلایی برگزار میکند که روی پروندههای مربوط به آسیبهای روحی و روانی کار میکنند.
این آموزش به بررسی اثرات مختلف آسیبهای روحی بر شاهدها میپردازد.
- ادامه دارد...
@khonehdeleman
✔️باورهای نادرست درباره تجاوز
قسمت سوم و پایانی:
این بخشها شامل این است که چگونه حافظه آنها ممکن است دچار اختلال یا عدم تمرکز شود و چگونه پاسخهای آنها به سوالات ممکن است بدون احساس، خشمگین یا بیاعتنا به نظر برسد، اما چنین چیزهایی نباید مورد بهرهبرداری قرار بگیرد.
این دوره پیشنهاد میکند اقدامات سادهای مانند بازدید از دادگاه قبل از محاکمه، بهگونهای که قربانیان بتوانند فرآیند را تجسم کنند، و هشدار زودهنگام به آنها در مورد این که ممکن است از آنها درباره مسائل شخصی مانند سلامت روان سوال شود، به آنها کمک میکند تا از لحاظ روحی آماده ورود به فرآیند دادرسی باشند.
خانم ملی میگوید: «این [آموزش] به معنای آن نخواهد بود که آنها [قربانیان] مورد چالش قرار نگیرند. این به آن معنا نخواهد بود که کسی نگوید 'تو این موضوع را از خودت ساختی'، اما برای برخی از مسائل فرعی که واقعا به شخص آسیبدیده صدمه میزند، امیدواریم که این دوره بتواند اوضاع را بهبود بخشد.»
او میافزاید: «اینها چیزهایی است که ظاهرا بیاهمیت به نظر میرسد، اما به دلیل اینکه آنها [قربانیان] در این فرآیند بسیار بیقدرت شدهاند، در نهایت تاثیر روانی عمیقی بهجا میگذارند.»
- منبع: بیبیسی فارسی
@khonehdeleman
قسمت سوم و پایانی:
این بخشها شامل این است که چگونه حافظه آنها ممکن است دچار اختلال یا عدم تمرکز شود و چگونه پاسخهای آنها به سوالات ممکن است بدون احساس، خشمگین یا بیاعتنا به نظر برسد، اما چنین چیزهایی نباید مورد بهرهبرداری قرار بگیرد.
این دوره پیشنهاد میکند اقدامات سادهای مانند بازدید از دادگاه قبل از محاکمه، بهگونهای که قربانیان بتوانند فرآیند را تجسم کنند، و هشدار زودهنگام به آنها در مورد این که ممکن است از آنها درباره مسائل شخصی مانند سلامت روان سوال شود، به آنها کمک میکند تا از لحاظ روحی آماده ورود به فرآیند دادرسی باشند.
خانم ملی میگوید: «این [آموزش] به معنای آن نخواهد بود که آنها [قربانیان] مورد چالش قرار نگیرند. این به آن معنا نخواهد بود که کسی نگوید 'تو این موضوع را از خودت ساختی'، اما برای برخی از مسائل فرعی که واقعا به شخص آسیبدیده صدمه میزند، امیدواریم که این دوره بتواند اوضاع را بهبود بخشد.»
او میافزاید: «اینها چیزهایی است که ظاهرا بیاهمیت به نظر میرسد، اما به دلیل اینکه آنها [قربانیان] در این فرآیند بسیار بیقدرت شدهاند، در نهایت تاثیر روانی عمیقی بهجا میگذارند.»
- منبع: بیبیسی فارسی
@khonehdeleman
#شعر_شب
من رنج ها را با صبوری می پذیرم
من زندگی را دوست دارم
انسان و باران و چمن را می ستایم
انسان و باران و چمن را می سرایم.
در این گذرگاه
بگذار خود را گم کنم در عشق، در عشق
بگذار از این ره بگذرم با دوست، با دوست...
#فریدون_مشیری
@khonehdeleman
من رنج ها را با صبوری می پذیرم
من زندگی را دوست دارم
انسان و باران و چمن را می ستایم
انسان و باران و چمن را می سرایم.
در این گذرگاه
بگذار خود را گم کنم در عشق، در عشق
بگذار از این ره بگذرم با دوست، با دوست...
#فریدون_مشیری
@khonehdeleman
❤4🔥1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
آیا جهان هستی فقط بخاطر انسان بوجود آمده؟
@khonehdeleman
@khonehdeleman