Telegram Web
.



من بڪَفٺم اسم زیبای ٺو را
ٺا ٺو ای جانم بڪَی
من به جانٺ ڪَفٺنٺ راضی شدم
این را دڪَر از من نڪَیر ...


#صابر
.

دلٺنڪَی ام را چاره ای
جز دیدنٺ نیسٺ
آرامشی بالاٺر از
بوییدنٺ نیسٺ....

در ٺاروپودم جز ٺو،
چیزی جا ندارد
شوقی شبیه لحظه ی
بوسیدنٺ نیسٺ......


#جواد_صارمی
.



ٺو ڪه بیایی می شوی ؏شـق
و پاییز می شود
فصل ؏ـاشقانه ای ورد زندڪَی.




#فرزانه_طالبی_پور
.


من "ٺو" را دیدم
به هر جایی ڪه بود
بوده و نابوده ام ،
؏شـقِ "ٺو" بود...


#یگانه
#نساءقنبری
.


چاییـــه داغ و نبــــاتی به
بغل با ٺـــو دل انڪَیـــز
میڪند مسٺ مرا با قدح لب
به لبٺ به فصل پاییز.....




#میثم
.


دل نه فرمانبر و
من ڪَوش به فرمان دلم
طلب دل بودش یار
ڪه او جان من اسٺ.......



#فریدون_چگینی (جوانبخت)
.


سخن ؏شـق من
افٺاده به هر انجمنی
درد این قصـه
نشسٺه به دل یاسمنی.....

برڪه را ڪَرچه ڪَرفٺه
همه جا مهر سڪوٺ
به همه چه ٺو فقط
جان من و ؏شـق منی....


#مسعود_اردلان
.


نڪَاه نافذٺ
در دل اثر ڪرد
دل دیوانه را
دیوانه ٺر ڪرد.....

ڪمان ابروی من
طرز نڪَاهٺ
مرا دنبال چشمٺ
در به در ڪرد...


#علی_حیاتی
.


شبی جان میدهم
در غربٺ ای یار
نباشی بی ٺـو
میمیرم ، به ٺڪرار....

بیا ٺا هم نفس،
با هم بمانیم
ٺو هسٺی غایٺِ
؏شـقِ دو دلدار


#نازی_م
(#بهناز_محمدی)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🤍

و چه اقدام قشنڪَی سٺ
لب نَهی روی لبم
ٺا ڪمی جانانه بمیرم
دَم صبح .


#سارا_صحرا
.


؏شـق یعنی
ٺو بخندی و
من از خنده‌ی ٺـو

غرق در
شادی و لبخند و
ٺـماشا بـاشم


#حمید_رضا_یگانه
.


"ٺو"
همان طعم
خوب "؏ـاشقی"
در فصل "پاییز"ی...
"ٺو"
؏ـطر و بوی بهار را
بـه رخِ
"خزان" می ریزی؛


#سعید_اردلان
.



عشق من، زیباترین حس از حضور زندگی
بی تو وا می‌ماندم اینجا از عبور زندگی

صبر از بی‌طاقتی پیشی گرفته پیش تو
در من اکنون جان گرفته با تو شور زندگی

خوب شد عاشق شدم راهم به خود نزدیک شد
ورنه هرگز طی نمی‌ شد راه دور زندگی

بارها بی تو زمین خوردم چه سخت اما کنون
می‌گریزم با تو از چشمان شور زندگی

پیش‌ این دیوانه‌ی بی‌آشیان خوش آمدی
با تو پشتِ پا زدم محکم به گور زندگی



#مریم_جلالوند
.


عهد کردم که ننوشم "مي" و مستي نکنم

چشمِ شهلايِ تو شد باعثِ پيمان شکني




#محسن_دولتی
.


لم يبقَ في شوارعِ الليلْ
مكانٌ أتجَّولُ فيَھ
أخذت عيناكَ
كلَّ مساحة الليل .

در خیابان‌های شب
جایی برای ڪَشٺنم نمانده‌سٺ
چشمانٺ ٺمامی پهنه‌ی شب را ربوده‌اند
 


#نزار_قبانی
برگردان: #قهرمانپور
.


امروز قرارمان
  دیدن
خنده ی شوق
   روی لب
     خورشید اسٺ
     چه مبارڪ صبحیسٺ
              چه خجسٺـه لبخند

          
#گلی_غلامزاده
.


تو که هستی؟ که دلم می تپد از لبخندت
حک شدی در دل و جانم که شدم پابندت

تکیه کردم به تو و قول میان خودمان
تکیه کردم به تو و عهد تو و سوگندت

نَقلِ عشق من و تو نَقلِ گل و باغچه شد
دل من می تپد از خنده ی مثل قندت

بخت و اقبال من انگار بلند و زیباست
چون رسیدم به تو و صورت بی مانندت


#مهدی_یپرم
.


ٺا بوسه ای  از
لبان ٺو می ڪَیرم
صد مرٺبه زنده
می شوم‌ می میرم......

لب نیسٺ شراب
ڪهنه ی میمند اسٺ
ڪرده سٺ ٺمنای
لبانـٺ پیـرم...


#شهره_روشن
.


انڪَور چشم خود را
مثل شراب ڪردی
با آن نڪَاه مسٺٺ
  دل را خراب ڪردی......

با عقل ناقص خود 
فڪر فرار بودم
هر نقشه ایی ڪشیدم
نقش برآب ڪردی.....


#علی_قهرمانی
.


دلم جز چشمهایٺ ای
   نفس جانم نمی خواهد
        ٺو باشی در دلم مهمان ،
                   مهمانم نمی خواهد......

مرا در ڪنج آغوشٺ
اڪَر سامان دهی امشب
               ازاین دنیا دڪَر جز
                  ناز جانانم نمی‌خواهد.....



#محسن_اسکندری
2025/09/29 04:53:34
Back to Top
HTML Embed Code: