📰 پیشخوان: نهصدوبیستوپنجمین شماره #روزنامه_هم_میهن پنجشنبه پانزدهم آبانماه منتشر میشود.
@javadrooh
@javadrooh
👍2
💥خبر: روایت کروبی از چنددستگی اصلاحطلبان در انتخابات۸۴
👈 #مهدی_کروبی در دیدار با هیئت رئیسه جبهه اصلاحات گفته این جریان باید با بازخوانى حوادث دوران اصلاحات اشتباهات و ناکامیهای گذشته را مورد توجه قرار دهد تا نيروهاى فعالمان با درس گرفتن از آن آنرا تكرار نكنند.
🔹او افزود وقتى با يكهتازى جمعى كه فهم درستى از مناسبات قدرت نداشتند در جريان ما شکاف ايجاد شد حاكميت هم حداكثر بهره را برد و پس از آن جريان نظامىها بر كشور حاكم شد.
🔹كروبى با اشاره به قهر مردم و شکست اصلاحطلبان در انتخابات شورای شهر دوم و واگذاری مجلس هفتم به اصولگرایان كه با ردصلاحیت گسترده اصلاح طلبان انجام شد، گفت من بعنوان دبيركل مجمع روحانيون تمام توان خود را گذاشتم تا حداقل در انتخابات ریاستجمهوری سال۸۴ دوباره وحدت ميان اصلاحطلبان شكل گيرد كه متأسفانه جمعى عامدانه نگذاشتند و نتیجه کارشان انتخاب آقای احمدینژاد شد تا کشور و نظام قربانی شود.
🔹كروبى اضافه كرد براى آنکه اجماع روی نامزدمان شود من دو بار با مهندس #میر_حسین_موسوی صحبت كردم و حمايت خود و مجمع را از نامزدی ايشان أعلام كردم. وقتى مهندس موسوى پاسخ منفی به این دعوت داد، از آقای موسوی خويینیها خواستم نامزد رياستجمهورى شود. ايشان هم تمايل نشان ندادند. مجمع روحانیون بعدا در جلسهای من را بهعنوان نامزد معرفي و دوستان به اتفاق آرا از من خواستند وارد اين عرصه شوم.
🔹کروبی ادامه داد: بعد از آن هم جلسات متعددى با افراد موثر اصلاحات داشتیم که به نقطه مشتركى برسیم. اما در این جلسات برخی برای نرسیدن به نتیجه مطلوب حرفهايى زدند كه بيشتر جنبه شوخی داشت. در نتیجه جریان اصلاحات بدون توجه به برنامه حسابشده حاکمیت، دو کاندیدا دیگر از همین جریان را وارد انتخابات کردند که هدف آنها برای شما روشن است و نیاز به باز کردن موضوع نیست. برخی دوستان ذینفوذ در اصلاحات هم آقای هاشمی را هم آورده بودند که به تعبیر خودشان وسط کار تنهایش گذاشتند. دوستان ما هم در خواب و خيال بودند و خود را معیار رای مردم میدانستند و هم غافل از برنامه حاکمیت بودند.
🔹کروبی در پایان گفته که بیان این مطالب برای سرزنش فرد و یا جریانی نیست؛ بلکه برای آن است که از گذشته درس بگیریم و منبعد وحدت خود را حفظ و از تفرقه دوری کنیم. ما باید تمام تلاشمان را برای تحقق حاکمیت مردم بر سرنوشتشان انجام دهیم.
🔹شرایط کشور به تمام معنا بحرانی است و همه جریانها باید خود را آماده تحولات آتی کشور کنند و نگذارند خدای ناکرده تمامیت کشور دچار آسیب و تجزیه شود.
در این دیدار آذر منصوری، حسن رسولی، جواد امام، بدرالسادات مفیدی و فرج کمیجانی حضور داشتند.
@javadrooh
👈 #مهدی_کروبی در دیدار با هیئت رئیسه جبهه اصلاحات گفته این جریان باید با بازخوانى حوادث دوران اصلاحات اشتباهات و ناکامیهای گذشته را مورد توجه قرار دهد تا نيروهاى فعالمان با درس گرفتن از آن آنرا تكرار نكنند.
🔹او افزود وقتى با يكهتازى جمعى كه فهم درستى از مناسبات قدرت نداشتند در جريان ما شکاف ايجاد شد حاكميت هم حداكثر بهره را برد و پس از آن جريان نظامىها بر كشور حاكم شد.
🔹كروبى با اشاره به قهر مردم و شکست اصلاحطلبان در انتخابات شورای شهر دوم و واگذاری مجلس هفتم به اصولگرایان كه با ردصلاحیت گسترده اصلاح طلبان انجام شد، گفت من بعنوان دبيركل مجمع روحانيون تمام توان خود را گذاشتم تا حداقل در انتخابات ریاستجمهوری سال۸۴ دوباره وحدت ميان اصلاحطلبان شكل گيرد كه متأسفانه جمعى عامدانه نگذاشتند و نتیجه کارشان انتخاب آقای احمدینژاد شد تا کشور و نظام قربانی شود.
🔹كروبى اضافه كرد براى آنکه اجماع روی نامزدمان شود من دو بار با مهندس #میر_حسین_موسوی صحبت كردم و حمايت خود و مجمع را از نامزدی ايشان أعلام كردم. وقتى مهندس موسوى پاسخ منفی به این دعوت داد، از آقای موسوی خويینیها خواستم نامزد رياستجمهورى شود. ايشان هم تمايل نشان ندادند. مجمع روحانیون بعدا در جلسهای من را بهعنوان نامزد معرفي و دوستان به اتفاق آرا از من خواستند وارد اين عرصه شوم.
🔹کروبی ادامه داد: بعد از آن هم جلسات متعددى با افراد موثر اصلاحات داشتیم که به نقطه مشتركى برسیم. اما در این جلسات برخی برای نرسیدن به نتیجه مطلوب حرفهايى زدند كه بيشتر جنبه شوخی داشت. در نتیجه جریان اصلاحات بدون توجه به برنامه حسابشده حاکمیت، دو کاندیدا دیگر از همین جریان را وارد انتخابات کردند که هدف آنها برای شما روشن است و نیاز به باز کردن موضوع نیست. برخی دوستان ذینفوذ در اصلاحات هم آقای هاشمی را هم آورده بودند که به تعبیر خودشان وسط کار تنهایش گذاشتند. دوستان ما هم در خواب و خيال بودند و خود را معیار رای مردم میدانستند و هم غافل از برنامه حاکمیت بودند.
🔹کروبی در پایان گفته که بیان این مطالب برای سرزنش فرد و یا جریانی نیست؛ بلکه برای آن است که از گذشته درس بگیریم و منبعد وحدت خود را حفظ و از تفرقه دوری کنیم. ما باید تمام تلاشمان را برای تحقق حاکمیت مردم بر سرنوشتشان انجام دهیم.
🔹شرایط کشور به تمام معنا بحرانی است و همه جریانها باید خود را آماده تحولات آتی کشور کنند و نگذارند خدای ناکرده تمامیت کشور دچار آسیب و تجزیه شود.
در این دیدار آذر منصوری، حسن رسولی، جواد امام، بدرالسادات مفیدی و فرج کمیجانی حضور داشتند.
@javadrooh
👍8❤2🔥1
💥خبر: شورای امنیت سازمان ملل متحد روز پنجشنبه ۶نوامبر (۱۵آبان) به یک قطعنامه پیشنهادی ایالات متحده رای مثبت داد که براساس آن احمد الشرع، رئیسجمهوری، و انس خطاب، وزیر کشور سوریه، از فهرست تحریمهای مرتبط با القاعده و داعش خارج میشوند.
@javadrooh
@javadrooh
👎12👍7
🗯 مصاحبه روز: «جبهه اصلاحات» را قبول نداریم/ شورای هماهنگی احزاب را فعال میکنیم
👈 #رسول_منتجب_نیا دبیرکل حزب جمهوریت در گفتوگو با ایسنا:
🔹تصمیممان بر این است که در انتخابات هفتمین دوره شوراهای اسلامی شهر و روستا مستقل باشیم.
🔹اگر بخواهیم با احزاب و گروههای دیگر ائتلاف کنیم، باید این ائتلاف با آنهایی باشد که همفکر هستند.
🔹با اینکه #جبهه_اصلاحات عملاً شورای هماهنگی احزاب اصلاحطلب را منحل کرده است، ما با تعداد قابلتوجهی از احزاب هم فکر، شورای هماهنگی احزاب اصلاحطلب را احیا کردیم.
🔹ما جبهه اصلاحات را به لحاظ اینکه در جلسات دبیران احزاب، شخصیتهای حقیقی صاحب رای باشند قبول نداریم و عضو آن نشدیم.
🔹تا زمانی که این مجموعه به شورای هماهنگی احزاب اصلاحطلب تبدیل نشود، عضو آن نخواهیم شد. چراکه هرگونه اقدامی را که برخلاف تحزب باشد و احزاب را تضعیف کند، به حال کشور مضر میدانیم.
🔹انشاءالله میتوانیم تحت عنوان شورای هماهنگی احزاب اصلاحطلب لیست بدهیم و افراد شایسته از نظر خودمان را معرفی کنیم.
🔹بیش از ۱۰حزب عضو «شورای هماهنگی احزاب اصلاحطلب» هستند.
@javadrooh
👈 #رسول_منتجب_نیا دبیرکل حزب جمهوریت در گفتوگو با ایسنا:
🔹تصمیممان بر این است که در انتخابات هفتمین دوره شوراهای اسلامی شهر و روستا مستقل باشیم.
🔹اگر بخواهیم با احزاب و گروههای دیگر ائتلاف کنیم، باید این ائتلاف با آنهایی باشد که همفکر هستند.
🔹با اینکه #جبهه_اصلاحات عملاً شورای هماهنگی احزاب اصلاحطلب را منحل کرده است، ما با تعداد قابلتوجهی از احزاب هم فکر، شورای هماهنگی احزاب اصلاحطلب را احیا کردیم.
🔹ما جبهه اصلاحات را به لحاظ اینکه در جلسات دبیران احزاب، شخصیتهای حقیقی صاحب رای باشند قبول نداریم و عضو آن نشدیم.
🔹تا زمانی که این مجموعه به شورای هماهنگی احزاب اصلاحطلب تبدیل نشود، عضو آن نخواهیم شد. چراکه هرگونه اقدامی را که برخلاف تحزب باشد و احزاب را تضعیف کند، به حال کشور مضر میدانیم.
🔹انشاءالله میتوانیم تحت عنوان شورای هماهنگی احزاب اصلاحطلب لیست بدهیم و افراد شایسته از نظر خودمان را معرفی کنیم.
🔹بیش از ۱۰حزب عضو «شورای هماهنگی احزاب اصلاحطلب» هستند.
@javadrooh
👎10👍1
💥خبر: انتخاب شهردار مسلمان نیویورک، ترفند سیاسی آمریکاست
👈 محمدحسین طاهری آکردی، دبیر ستاد امربهمعروف و نهیازمنکر کشور:
🔹انتخاب چهرههایی مسلمان مانند #زهران_ممدانی بهعنوان شهردار نیویورک، ترفندی سیاسی از سوی آمریکاست.
🔹آمریکاییها با این اقدام میخواهند از نفوذ روزافزون اسلام در غرب جلوگیری کنند و مانع شوند در آینده فردی متاثر از اندیشه انقلاب اسلامی در آمریکا به قدرت برسد.
🔹گسترش اسلام در جوامع غربی برای سردمداران آمریکا و صهیونیسم یک نگرانی جدی است و آنان میکوشند با نمادسازیهای ظاهری، چهرهای کنترلشده از اسلام در ساختارهای قدرت غربی به نمایش بگذارند تا از رشد جریانهای اصیل اسلامی جلوگیری کنند.
@javadrooh
👈 محمدحسین طاهری آکردی، دبیر ستاد امربهمعروف و نهیازمنکر کشور:
🔹انتخاب چهرههایی مسلمان مانند #زهران_ممدانی بهعنوان شهردار نیویورک، ترفندی سیاسی از سوی آمریکاست.
🔹آمریکاییها با این اقدام میخواهند از نفوذ روزافزون اسلام در غرب جلوگیری کنند و مانع شوند در آینده فردی متاثر از اندیشه انقلاب اسلامی در آمریکا به قدرت برسد.
🔹گسترش اسلام در جوامع غربی برای سردمداران آمریکا و صهیونیسم یک نگرانی جدی است و آنان میکوشند با نمادسازیهای ظاهری، چهرهای کنترلشده از اسلام در ساختارهای قدرت غربی به نمایش بگذارند تا از رشد جریانهای اصیل اسلامی جلوگیری کنند.
@javadrooh
👎10👍2😱1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 ویدئو: چرا شوروی فروپاشید؟
👈 بخشی از گفتوگوی #سعید_لیلاز و #تورج_اتابکی
🔷سعید لیلاز: نظام سوسیالیستی، نظامی است که با غریزهی بشر تضاد دارد. بههمین دلیل شوروی به فروپاشی رسید.
🔹سیاستگذاری باید بر پایه غریزه انسان باشد، نه آرمان و فطرت. در غیر این صورت، نمیتوان اختلافات را مدیریت کرد.
🔹نمونه دیگر، تعارض ناسیونالیسم و جهانوطن بودن است؛ ناسیونالیسم بهدلیل منفعتطلبی بشر، میتواند غریزه باشد، اما جهانوطنی اینگونه نیست.
تورج اتابکی: فروپاشی شوروی را نباید ذیل دوگانه غریزه و فطرت بررسی کرد، بلکه ترکیبی از عوامل را باید در نظر گرفت.
🔹یکی از عوامل اصلی فروپاشی این بود که اقتدار حاکمیت در اتحاد جماهیر شوروی نه بر مشروعیت اجتماعی و رضایت عمومی، بلکه بهتدریج و پس از مرگ استالین، بر پایهی شبکهای از نهادهای سرکوبگر استوار شده بود/ رسانه آزاد
@javadrooh
👈 بخشی از گفتوگوی #سعید_لیلاز و #تورج_اتابکی
🔷سعید لیلاز: نظام سوسیالیستی، نظامی است که با غریزهی بشر تضاد دارد. بههمین دلیل شوروی به فروپاشی رسید.
🔹سیاستگذاری باید بر پایه غریزه انسان باشد، نه آرمان و فطرت. در غیر این صورت، نمیتوان اختلافات را مدیریت کرد.
🔹نمونه دیگر، تعارض ناسیونالیسم و جهانوطن بودن است؛ ناسیونالیسم بهدلیل منفعتطلبی بشر، میتواند غریزه باشد، اما جهانوطنی اینگونه نیست.
تورج اتابکی: فروپاشی شوروی را نباید ذیل دوگانه غریزه و فطرت بررسی کرد، بلکه ترکیبی از عوامل را باید در نظر گرفت.
🔹یکی از عوامل اصلی فروپاشی این بود که اقتدار حاکمیت در اتحاد جماهیر شوروی نه بر مشروعیت اجتماعی و رضایت عمومی، بلکه بهتدریج و پس از مرگ استالین، بر پایهی شبکهای از نهادهای سرکوبگر استوار شده بود/ رسانه آزاد
@javadrooh
❤2👍2👎2
آمادگی نقد هست؟
سرمقاله هممیهن
۱۷ آبان ۱۴۰۴
🔹مسئله و موضوع گذشته، به نحو ناهنجاری در ذهن و روان ایرانیان رسوخ کرده است؛ بهطوریکه نهتنها قادر نیستیم خود را از آن رها کنیم، بلکه آینده را هم قربانی گذشته کردهایم و به فراموشی سپردهایم. گذشته نزدیک به صورت آسیب و زخم(تروما) است و هرچه دورتر شویم، کمابیش شیفته تصاویر ساختگی و خیالی و نوستالژیک آنها میشویم. این رفتار نیز برای برجسته کردن زخم گذشتههای نزدیک است.
🔹کمتر موردی رخ میدهد که برای بازخوانی گذشته، البته نه برای تخطئه و محکوم کردن این و آن، بلکه برای درس گرفتن، آستینها را بالا بزنیم. در میان سیاسیون جملات دو روز پیش آقای کروبی میتواند آغازی برای ایجاد انگیزه ارزیابی و نقد در بخشی از نیروهایی باشد که در اتفاقات گذشتههای نزدیک نقش موثری داشتند و اکنون هم در مقام نقشآفرینی سیاسی هستند.
🔹آقای کروبی در دیدار با هیئت رئیسه جبهه اصلاحات گفت که این جریان باید با بازخوانى حوادث دوران اصلاحات اشتباهها و ناکامیهای گذشته را مورد توجه قرار دهد تا نیروهاى فعالمان با درس گرفتن از آن، اشتباهها را دوباره تکرار نکنند. وی در پایان نیز تاکید کرد که «بیان این مطالب برای سرزنش فرد و یا جریانی نیست؛ بلکه برای آن است که از گذشته درس بگیریم و منبعد وحدت خود را حفظ و از تفرقه دوری کنیم. ما باید تمام تلاشمان را برای تحقق حاکمیت مردم بر سرنوشتشان انجام دهیم.»
🔹واقعیت این است که شواهد کافی از آمادگی این نیروها برای انجام چنین پیشنهادی در دست نیست. به نظر میرسد که در درجه اول اغلب مسئولیت ناکامیها را متوجه حکومت و مخالفان اصلاحات میکنند. این یک اشتباه رویکردی جدی است. طرف مقابل مسئله است و اصلاحطلبان خود را حلکننده مسئله و راهحل معرفی میکنند. پس عدم حل مسئله را باید متوجه مدعی حل آن کرد و نه مسئله.
🔹نکته دیگر اینکه میان اشتباههای راهبردی و فنی یا تاکتیکی باید تمایز قائل شد. اشتباهات فنی در نهایت تعیینکننده نهایی نیستند. بازیکن ممکن است یک توپ را گل نکند و بازی را ببازد. این، مسئله اصلی نیست. بلکه راهبرد تیم را باید دید که درست بوده یا نادرست. اگر نادرست باشد، همه بازیکنان در راهبرد نادرستی ایفای نقش کردهاند. خطاهای تاکتیکی آنها هم بیمعنا خواهد بود.
🔹به نظر میرسد که اصلاحطلبان دچار خطای راهبردی بودند که جامعه به این وضع رسیده است. البته، مسئولیت حقوقی این وضع متوجه صاحبان قدرت است؛ ولی مسئولیت سیاسی منتقدان را بهصورت عام و اصلاحطلبان را بهصورت خاص نباید از نظر دور داشت.
🔹خطای راهبردی را میتوان در کنشهای دووجهی اصلاحی و انقلابی جاری و نیز عدول از فراگیری نیروها جستوجو کرد؛ آنچه که در ادبیات سیاسی به سکتاریسم و گروه و فرقهای شدن مشهور است. در واقع، کادرهای اصلی گروههای سیاسی اصلاحطلبان را که میبینیم اغلب و شاکله تعیینکننده آنان از چند دهه پیش ثابت ماندهاند.
🔹باید منصف بود و بخشی از این واقعیت را ناشی از واکنش برای بقا در برابر شرایط جاری سیاسی باید دانست؛ ولی هر دلیلی داشته باشد، نتیجه همین است که میبینیم. همچنین، عدم درک درست از اصول اصلاحطلبانه و پایبندی به آن نیز مشهود است.
🔹از مجلس ششم تاکنون و در هر مقطعی به نحوی این واقعیت بازتاب پیدا کرده است. حادترین مورد آن در سال۱۳۸۸ دیده شد که مسیر سیاست را بهکلی متفاوت کرد. گرچه پس از انتخابات۱۳۹۲ این روند تعدیل شد، ولی همچنان در مقاطعی خود را بروز میدهد؛ از جمله در یکی از آخرین بیانیههای جبهه دیده میشود.
🔹متاسفانه، ادبیات سیاسی در ایران بسیار حذفی و بیمنطق و خشن است. کنشگران اصلاحطلب باید از چنین ادبیاتی بهکلی فاصله بگیرند و به رنگ ادبیات حاکم درنیایند؛ ولی هنوز به انجام چنین کاری موفق نشدهاند. در هر حال، امیدواریم که پیشنهاد آقای کروبی مورد توجه جدی قرار گیرد و شاهد بازخوانی اصیل و منصفانه و روبهآینده از گذشته اصلاحات باشیم.
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗تلگرام | 🔗 یوتیوب
سرمقاله هممیهن
۱۷ آبان ۱۴۰۴
🔹مسئله و موضوع گذشته، به نحو ناهنجاری در ذهن و روان ایرانیان رسوخ کرده است؛ بهطوریکه نهتنها قادر نیستیم خود را از آن رها کنیم، بلکه آینده را هم قربانی گذشته کردهایم و به فراموشی سپردهایم. گذشته نزدیک به صورت آسیب و زخم(تروما) است و هرچه دورتر شویم، کمابیش شیفته تصاویر ساختگی و خیالی و نوستالژیک آنها میشویم. این رفتار نیز برای برجسته کردن زخم گذشتههای نزدیک است.
🔹کمتر موردی رخ میدهد که برای بازخوانی گذشته، البته نه برای تخطئه و محکوم کردن این و آن، بلکه برای درس گرفتن، آستینها را بالا بزنیم. در میان سیاسیون جملات دو روز پیش آقای کروبی میتواند آغازی برای ایجاد انگیزه ارزیابی و نقد در بخشی از نیروهایی باشد که در اتفاقات گذشتههای نزدیک نقش موثری داشتند و اکنون هم در مقام نقشآفرینی سیاسی هستند.
🔹آقای کروبی در دیدار با هیئت رئیسه جبهه اصلاحات گفت که این جریان باید با بازخوانى حوادث دوران اصلاحات اشتباهها و ناکامیهای گذشته را مورد توجه قرار دهد تا نیروهاى فعالمان با درس گرفتن از آن، اشتباهها را دوباره تکرار نکنند. وی در پایان نیز تاکید کرد که «بیان این مطالب برای سرزنش فرد و یا جریانی نیست؛ بلکه برای آن است که از گذشته درس بگیریم و منبعد وحدت خود را حفظ و از تفرقه دوری کنیم. ما باید تمام تلاشمان را برای تحقق حاکمیت مردم بر سرنوشتشان انجام دهیم.»
🔹واقعیت این است که شواهد کافی از آمادگی این نیروها برای انجام چنین پیشنهادی در دست نیست. به نظر میرسد که در درجه اول اغلب مسئولیت ناکامیها را متوجه حکومت و مخالفان اصلاحات میکنند. این یک اشتباه رویکردی جدی است. طرف مقابل مسئله است و اصلاحطلبان خود را حلکننده مسئله و راهحل معرفی میکنند. پس عدم حل مسئله را باید متوجه مدعی حل آن کرد و نه مسئله.
🔹نکته دیگر اینکه میان اشتباههای راهبردی و فنی یا تاکتیکی باید تمایز قائل شد. اشتباهات فنی در نهایت تعیینکننده نهایی نیستند. بازیکن ممکن است یک توپ را گل نکند و بازی را ببازد. این، مسئله اصلی نیست. بلکه راهبرد تیم را باید دید که درست بوده یا نادرست. اگر نادرست باشد، همه بازیکنان در راهبرد نادرستی ایفای نقش کردهاند. خطاهای تاکتیکی آنها هم بیمعنا خواهد بود.
🔹به نظر میرسد که اصلاحطلبان دچار خطای راهبردی بودند که جامعه به این وضع رسیده است. البته، مسئولیت حقوقی این وضع متوجه صاحبان قدرت است؛ ولی مسئولیت سیاسی منتقدان را بهصورت عام و اصلاحطلبان را بهصورت خاص نباید از نظر دور داشت.
🔹خطای راهبردی را میتوان در کنشهای دووجهی اصلاحی و انقلابی جاری و نیز عدول از فراگیری نیروها جستوجو کرد؛ آنچه که در ادبیات سیاسی به سکتاریسم و گروه و فرقهای شدن مشهور است. در واقع، کادرهای اصلی گروههای سیاسی اصلاحطلبان را که میبینیم اغلب و شاکله تعیینکننده آنان از چند دهه پیش ثابت ماندهاند.
🔹باید منصف بود و بخشی از این واقعیت را ناشی از واکنش برای بقا در برابر شرایط جاری سیاسی باید دانست؛ ولی هر دلیلی داشته باشد، نتیجه همین است که میبینیم. همچنین، عدم درک درست از اصول اصلاحطلبانه و پایبندی به آن نیز مشهود است.
🔹از مجلس ششم تاکنون و در هر مقطعی به نحوی این واقعیت بازتاب پیدا کرده است. حادترین مورد آن در سال۱۳۸۸ دیده شد که مسیر سیاست را بهکلی متفاوت کرد. گرچه پس از انتخابات۱۳۹۲ این روند تعدیل شد، ولی همچنان در مقاطعی خود را بروز میدهد؛ از جمله در یکی از آخرین بیانیههای جبهه دیده میشود.
🔹متاسفانه، ادبیات سیاسی در ایران بسیار حذفی و بیمنطق و خشن است. کنشگران اصلاحطلب باید از چنین ادبیاتی بهکلی فاصله بگیرند و به رنگ ادبیات حاکم درنیایند؛ ولی هنوز به انجام چنین کاری موفق نشدهاند. در هر حال، امیدواریم که پیشنهاد آقای کروبی مورد توجه جدی قرار گیرد و شاهد بازخوانی اصیل و منصفانه و روبهآینده از گذشته اصلاحات باشیم.
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗تلگرام | 🔗 یوتیوب
👍4❤2
سانسور فرهنگ و فرهنگ سانسور
🖌محمدجواد روح | سردبیر
🔹دو سال پیش بود که به لطف خوش سلیقگی محمدرضا طاهری، شاعر خوش قریحه و پادکست ساز حوزه ادبیات کلاسیک، سلسله جلساتی مجازی برای خوانش منظومه زیبای «ویس و رامین» را با جمعی از ادب دوستان نادیده گذراندیم.
🔹پیش از این، شنوای پادکست های طاهری در خوانش پنج گنج نظامی و بوستان و غزلیات سعدی بودم. دو شاعر جهانگیر که شاید کمتر کسی در ایران چیزی از آنان نخوانده یا نشنیده باشد. اما وضع «ویس و رامین» و شاعر کمتر شناخته شده اش، فخرالدین اسعد گرگانی، دیگرگون بود. شاعری که نه فقط برای مخاطبان و نسل امروز که برای نسل خود و حتی در میان اهل فرهنگ و ادب نیز، تا حد زیادی مهجور و نادیده مانده است.
🔹حال آنکه با خواندن منظومه اش، هر مخاطبی را از هنر داستان سرایی و شخصیت پردازی و معماسازی و معماگشایی هایش مست می کند. با خوانش «ویس و رامین»، مخاطب خود را با شاعری مواجه می بیند که در مثنوی گویی عاشقانه بر منظومه سرایی چون نظامی گنجوی فضل تقدم دارد و در مسیر این منظومه سرایی سترگ، نکته هایی شاعرانه رو می کند و به ویژه مضمون هایی می پردازد که بسیاری از آنها در آثار شاعران بزرگ سده های بعد (به ویژه نظامی و حتی حافظ و سعدی و مولانا) پژواک یافته است و بازسرایی شده است.
🔹بااین حال، نه «ویس و رامین» و نه فخرالدین اسعد گرگانی چنان که سزای آن است، در تاریخ ادبیات ایران جایگاه نیافته اند. چرایی این امر، نکته درخور تأملی است و فراتر از مباحث ادبی، نوعی نگاه جامعه شناختی فرهنگی و تاریخی را می طلبد؛ جامعه ای که بخشی از گنجینه فرهنگی خود را نادیده می انگارد و در سایه قرائت های خشک اندیشانه دینی و فرهنگی، صاحب قلمانی را به حاشیه می راند و آثارشان را همچون کتب ضاله بایگانی می کند، نمی تواند ادعای رواداری و چندفرهنگی کند.
🔹چنین جامعه ای است که حتی ستارگان نامدار ادب خود چون حافظ را وامی دارد تا از پشمینه پوشان زشت خوی آه و فغان سر دهد یا حتی سجاده نشین باوقاری چون مولانا را پس از چشیدن از قدح عشق و سماع، بازیچه کودکان کوی کند و یا حتی چون فردوسی، تا سال ها عظمت تاریخی که بازآفرید، قدر دانسته نشود؛ تا جایی که حتی در خود شاهنامه، گاه وبی گاه از دشواری روزگار و تنگی معیشت در این رنج سی ساله بگوید و بنالد.
▫️ادامه مطلب
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗تلگرام | 🔗 یوتیوب
🖌محمدجواد روح | سردبیر
🔹دو سال پیش بود که به لطف خوش سلیقگی محمدرضا طاهری، شاعر خوش قریحه و پادکست ساز حوزه ادبیات کلاسیک، سلسله جلساتی مجازی برای خوانش منظومه زیبای «ویس و رامین» را با جمعی از ادب دوستان نادیده گذراندیم.
🔹پیش از این، شنوای پادکست های طاهری در خوانش پنج گنج نظامی و بوستان و غزلیات سعدی بودم. دو شاعر جهانگیر که شاید کمتر کسی در ایران چیزی از آنان نخوانده یا نشنیده باشد. اما وضع «ویس و رامین» و شاعر کمتر شناخته شده اش، فخرالدین اسعد گرگانی، دیگرگون بود. شاعری که نه فقط برای مخاطبان و نسل امروز که برای نسل خود و حتی در میان اهل فرهنگ و ادب نیز، تا حد زیادی مهجور و نادیده مانده است.
🔹حال آنکه با خواندن منظومه اش، هر مخاطبی را از هنر داستان سرایی و شخصیت پردازی و معماسازی و معماگشایی هایش مست می کند. با خوانش «ویس و رامین»، مخاطب خود را با شاعری مواجه می بیند که در مثنوی گویی عاشقانه بر منظومه سرایی چون نظامی گنجوی فضل تقدم دارد و در مسیر این منظومه سرایی سترگ، نکته هایی شاعرانه رو می کند و به ویژه مضمون هایی می پردازد که بسیاری از آنها در آثار شاعران بزرگ سده های بعد (به ویژه نظامی و حتی حافظ و سعدی و مولانا) پژواک یافته است و بازسرایی شده است.
🔹بااین حال، نه «ویس و رامین» و نه فخرالدین اسعد گرگانی چنان که سزای آن است، در تاریخ ادبیات ایران جایگاه نیافته اند. چرایی این امر، نکته درخور تأملی است و فراتر از مباحث ادبی، نوعی نگاه جامعه شناختی فرهنگی و تاریخی را می طلبد؛ جامعه ای که بخشی از گنجینه فرهنگی خود را نادیده می انگارد و در سایه قرائت های خشک اندیشانه دینی و فرهنگی، صاحب قلمانی را به حاشیه می راند و آثارشان را همچون کتب ضاله بایگانی می کند، نمی تواند ادعای رواداری و چندفرهنگی کند.
🔹چنین جامعه ای است که حتی ستارگان نامدار ادب خود چون حافظ را وامی دارد تا از پشمینه پوشان زشت خوی آه و فغان سر دهد یا حتی سجاده نشین باوقاری چون مولانا را پس از چشیدن از قدح عشق و سماع، بازیچه کودکان کوی کند و یا حتی چون فردوسی، تا سال ها عظمت تاریخی که بازآفرید، قدر دانسته نشود؛ تا جایی که حتی در خود شاهنامه، گاه وبی گاه از دشواری روزگار و تنگی معیشت در این رنج سی ساله بگوید و بنالد.
▫️ادامه مطلب
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗تلگرام | 🔗 یوتیوب
👍2🔥2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 ویدئو: دماوند بیبرف در میانه پاییز...
👈 کانال انجمن پزشکی کوهستان ایران نوشته است:
🔹تصاویر تازه از قله دماوند نشان میدهد که این نماد همیشه سفید ایران، در آبانماه امسال تقریباً بدون برف مانده است!
🔹قدیمیترها میگویند «دماوند هیچوقت این موقع سال اینقدر خشک و بیبرف نبوده»، نشانهای نگرانکننده از گرمایش هوا و کمبارشی شدید پاییز امسال.
🔹امسال دماوند بیبرف مانده؛ انگار آسمان هم دلِ باریدن ندارد...
@javadrooh
👈 کانال انجمن پزشکی کوهستان ایران نوشته است:
🔹تصاویر تازه از قله دماوند نشان میدهد که این نماد همیشه سفید ایران، در آبانماه امسال تقریباً بدون برف مانده است!
🔹قدیمیترها میگویند «دماوند هیچوقت این موقع سال اینقدر خشک و بیبرف نبوده»، نشانهای نگرانکننده از گرمایش هوا و کمبارشی شدید پاییز امسال.
🔹امسال دماوند بیبرف مانده؛ انگار آسمان هم دلِ باریدن ندارد...
@javadrooh
😢7😱2
فرق دولتهای دو جناح
سرمقاله هممیهن
18 آبان 1404
🔹یکی از مشکلات دولتهای اصلاحطلب در قیاس با دولتهای اصولگرا در میزان انتقادی است که از آنان میشود. طرفداران دولتهای اصولگرا، خواسته یا ناخواسته نقدهای محدودتری را به دولتهای مورد حمایت خود میکنند. اغلب این سیاست را آگاهانه و با اراده خود پیش میگیرند؛ چون ازیکسو، با نگاه قبیلگی به ماجرا مینگرند و از سوی دیگر و بهصورت پیشفرض، نقد را موجب تضعیف میدانند و علاقهای به نقد دولت مورد حمايت خود ندارند.
🔹البته، برخی از افراد مستقل آنان چنین رویکردی ندارند و نقدهای خود را طرح میکنند؛ هرچند تعدادشان اندک است. بسیاری هم هستند که ناخواسته و از روی اجبار نقد را متوقف میکنند؛ چون زیر تیغ حملات همفکران خود قرار میگیرند و هزینه زیادی را متحمل میشوند.
🔹ماجرا نزد رسانهها و افراد اصلاحطلب اما به گونه دیگری است. آنان میخواهند از دولت اصولگرا انتقاد کنند؛ ولی هزینه نقد برایشان زیاد میشود. هم به لحاظ احضار و برخوردهای قضایی و هم به دلیل فشارهای مالی به رسانهها از طریق قطع امتیازات رسانهها و آگهیهای آنان. کافی است که تعداد پروندههای تشکیلشده و نیز یارانههای پرداختی را در این دو دوره برای این گروه مقایسه کنیم.
🔹دولتهای نزدیک به اصلاحطلب وضعیت کاملاً معکوسی را تجربه میکنند. افراد و رسانههای اصولگرا که بهکلی رها از قیدوبندهای قبلی میشوند و چهارنعل علیه دولت میتازند و تا حدی هم درگیر یک مسابقه نانوشته نقد علیه دولت میشوند. از نظر برخوردهای رسمی هم خیالشان راحت و آسوده است که کسی کاری به آنان نخواهد داشت. اگر دولت هم معترض نقدهای دروغ آنان شود، یک چیزی هم بدهکار میشود که مبادا شکایت کند و دروغی را که گفتهاند، برنتابد و بخواهد به دادگاه ارجاع دهد.
🔹اما مشکل اصلی دولتهای اصلاحطلب از نقد اصلاحطلبان علیه دولت آغاز میشود. بهویژه که این نقدها موثرتر هم هستند. این نقدها هم در دو دسته کلی قرار دارند. برخی صبغه سهمخواهانه دارند. همچنین چون دولت اصلاحطلب است، این گروه هم با آزادی عمل بسیار بیشتری علیه آن مینویسند. بخشی دیگر هم نقدهای جدیتر است. نقدهایی که یا وارد است و اگر هم وارد نباشد، دلایل آن بهگونهای است که دولت جرأت بیان آنها را ندارد.
🔹بهعلاوه، اصلاحطلبان اصولاً نقد را تقابل نمیدانند و معتقدند که نقد تهدید نیست؛ بلکه بیشتر فرصت است. بنابراین، نهتنها از طرح نقدهای خود پرهیز نمیکنند، بلکه خود را موظف به نقد هم میدانند. به همین دلیل است که میبینیم دولتهای اصلاحطلب در وضعیت بد رسانهای قرار میگیرند.
🔹به نظر میرسد که این مشکل دولتهاست. آنها اگر نقد را فرصت و نه تهدید ببینند، با پاسخگویی مناسب ازیکسو، میتوانند عملکرد خود را بهبود بخشند و از سوی دیگر، فضای اعتماد عمومی را بازسازی کنند. متاسفانه برخی گمان میکردند با تعیین سخنگو، دولت پاسخگو میشود. درحالیکه سخنگویی حلقه آخر پاسخگویی است. باید همه ارکان دولت پاسخگو باشند.
🔹دولت و همه ارکان آن باید اطلاعات لازم را در اختیار جامعه قرار دهند. البته، دیگر اجزای حکومت هم باید پاسخگو شوند؛ درغیراینصورت، عدم توازن در پاسخگویی در میان اجزای حکومت موجب اختلال میشود.
🔹نکته مهم دیگر، تفاوت بنیادی میان نقدهای مخالفان و طرفداران است. نقدهای طرفداران حتی اگر نادرست هم باشد، اغلب با انگیزه حمایت و بهبود امور است و جنس آنها در بیشتر موارد با نقدهای جناحی متفاوت است. در هر صورت، دولت و تمام اجزای آن باید با هر نوع نقدی محترمانه و مثبت برخورد کنند، ادبیات مناسب و موثر پاسخگویی را آموزش ببینند و وارد حوزه انگیزهخوانی منتقدین نشوند؛ حتی اگر از وجود این انگیزهها اطلاع موثق داشته باشند. منتقدین باجگیر را مطلقاً تحویل نگیرند؛ درغیراینصورت، هم به خودشان لطمه زدهاند و هم رسانهها را تخریب میکنند. باجگیران را رسوا کنید.
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗تلگرام | 🔗 یوتیوب
سرمقاله هممیهن
18 آبان 1404
🔹یکی از مشکلات دولتهای اصلاحطلب در قیاس با دولتهای اصولگرا در میزان انتقادی است که از آنان میشود. طرفداران دولتهای اصولگرا، خواسته یا ناخواسته نقدهای محدودتری را به دولتهای مورد حمایت خود میکنند. اغلب این سیاست را آگاهانه و با اراده خود پیش میگیرند؛ چون ازیکسو، با نگاه قبیلگی به ماجرا مینگرند و از سوی دیگر و بهصورت پیشفرض، نقد را موجب تضعیف میدانند و علاقهای به نقد دولت مورد حمايت خود ندارند.
🔹البته، برخی از افراد مستقل آنان چنین رویکردی ندارند و نقدهای خود را طرح میکنند؛ هرچند تعدادشان اندک است. بسیاری هم هستند که ناخواسته و از روی اجبار نقد را متوقف میکنند؛ چون زیر تیغ حملات همفکران خود قرار میگیرند و هزینه زیادی را متحمل میشوند.
🔹ماجرا نزد رسانهها و افراد اصلاحطلب اما به گونه دیگری است. آنان میخواهند از دولت اصولگرا انتقاد کنند؛ ولی هزینه نقد برایشان زیاد میشود. هم به لحاظ احضار و برخوردهای قضایی و هم به دلیل فشارهای مالی به رسانهها از طریق قطع امتیازات رسانهها و آگهیهای آنان. کافی است که تعداد پروندههای تشکیلشده و نیز یارانههای پرداختی را در این دو دوره برای این گروه مقایسه کنیم.
🔹دولتهای نزدیک به اصلاحطلب وضعیت کاملاً معکوسی را تجربه میکنند. افراد و رسانههای اصولگرا که بهکلی رها از قیدوبندهای قبلی میشوند و چهارنعل علیه دولت میتازند و تا حدی هم درگیر یک مسابقه نانوشته نقد علیه دولت میشوند. از نظر برخوردهای رسمی هم خیالشان راحت و آسوده است که کسی کاری به آنان نخواهد داشت. اگر دولت هم معترض نقدهای دروغ آنان شود، یک چیزی هم بدهکار میشود که مبادا شکایت کند و دروغی را که گفتهاند، برنتابد و بخواهد به دادگاه ارجاع دهد.
🔹اما مشکل اصلی دولتهای اصلاحطلب از نقد اصلاحطلبان علیه دولت آغاز میشود. بهویژه که این نقدها موثرتر هم هستند. این نقدها هم در دو دسته کلی قرار دارند. برخی صبغه سهمخواهانه دارند. همچنین چون دولت اصلاحطلب است، این گروه هم با آزادی عمل بسیار بیشتری علیه آن مینویسند. بخشی دیگر هم نقدهای جدیتر است. نقدهایی که یا وارد است و اگر هم وارد نباشد، دلایل آن بهگونهای است که دولت جرأت بیان آنها را ندارد.
🔹بهعلاوه، اصلاحطلبان اصولاً نقد را تقابل نمیدانند و معتقدند که نقد تهدید نیست؛ بلکه بیشتر فرصت است. بنابراین، نهتنها از طرح نقدهای خود پرهیز نمیکنند، بلکه خود را موظف به نقد هم میدانند. به همین دلیل است که میبینیم دولتهای اصلاحطلب در وضعیت بد رسانهای قرار میگیرند.
🔹به نظر میرسد که این مشکل دولتهاست. آنها اگر نقد را فرصت و نه تهدید ببینند، با پاسخگویی مناسب ازیکسو، میتوانند عملکرد خود را بهبود بخشند و از سوی دیگر، فضای اعتماد عمومی را بازسازی کنند. متاسفانه برخی گمان میکردند با تعیین سخنگو، دولت پاسخگو میشود. درحالیکه سخنگویی حلقه آخر پاسخگویی است. باید همه ارکان دولت پاسخگو باشند.
🔹دولت و همه ارکان آن باید اطلاعات لازم را در اختیار جامعه قرار دهند. البته، دیگر اجزای حکومت هم باید پاسخگو شوند؛ درغیراینصورت، عدم توازن در پاسخگویی در میان اجزای حکومت موجب اختلال میشود.
🔹نکته مهم دیگر، تفاوت بنیادی میان نقدهای مخالفان و طرفداران است. نقدهای طرفداران حتی اگر نادرست هم باشد، اغلب با انگیزه حمایت و بهبود امور است و جنس آنها در بیشتر موارد با نقدهای جناحی متفاوت است. در هر صورت، دولت و تمام اجزای آن باید با هر نوع نقدی محترمانه و مثبت برخورد کنند، ادبیات مناسب و موثر پاسخگویی را آموزش ببینند و وارد حوزه انگیزهخوانی منتقدین نشوند؛ حتی اگر از وجود این انگیزهها اطلاع موثق داشته باشند. منتقدین باجگیر را مطلقاً تحویل نگیرند؛ درغیراینصورت، هم به خودشان لطمه زدهاند و هم رسانهها را تخریب میکنند. باجگیران را رسوا کنید.
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗تلگرام | 🔗 یوتیوب
👍4❤1
🖋 یادداشت راهبرد: علیه روحانیت موسس
▪️درباره طعنه رسانههای حاکم به مواضع اخیر علیاکبر #ناطق_نوری
👈 #محمد_جواد_روح
▪️یادداشت منتشرشده در شماره ۲۵۰ #هفته_نامه_صدا | شنبه ۱۷آبان ۰۴
🔅متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://mjrahbord.blogfa.com/post/161
@javadrooh
▪️درباره طعنه رسانههای حاکم به مواضع اخیر علیاکبر #ناطق_نوری
👈 #محمد_جواد_روح
▪️یادداشت منتشرشده در شماره ۲۵۰ #هفته_نامه_صدا | شنبه ۱۷آبان ۰۴
🔅متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://mjrahbord.blogfa.com/post/161
@javadrooh
راهبرد
🖋 یادداشت راهبرد: علیه روحانیت موسس ▪️درباره طعنه رسانههای حاکم به مواضع اخیر علیاکبر #ناطق_نوری 👈 #محمد_جواد_روح ▪️یادداشت منتشرشده در شماره ۲۵۰ #هفته_نامه_صدا | شنبه ۱۷آبان ۰۴ 🔅متن کامل را در لینک زیر بخوانید: https://mjrahbord.blogfa.com/post/161…
🖋 یادداشت راهبرد: علیه روحانیت موسس
▪️درباره طعنه رسانههای حاکم به مواضع اخیر علیاکبر #ناطق_نوری | بخش نخست
👈 #محمد_جواد_روح
✍ صداوسیما و رسانههای همسوی آن، در سالروز ۱۳آبان به بهانه پرداختن به سیاستهای آمریکا در قبال ایران، ترجیح دادند باز هم انگشت طعنه و اتهام را به جای خارج، سمت داخل بگیرند و از سالگرد تسخیر سفارت، بهانه و وسیلهای برای حمله به مخالفان سیاسی خود بگیرند.
✍ در انتخاب سوژه هم، البته آنها نوآوری کردند و به جای روند معمول که سراغ دولت موقت و بهویژه #مهدی_بازرگان و #عباس_امیرانتظام میروند و یا حداکثر، به چپهای انقلابی دیروز و اصلاحطلبان امروز همچون #بهزاد_نبوی میروند؛ هدف دیگری را انتخاب کردند و سراغ سیاستمداری رفتند که هنوز هم، در دستهبندیهای سیاسی از نیروهای خودی و نزدیک به بالاترین سطوح نظام سیاسی شناخته میشود.
✍ آنان سراغ علیاکبر #ناطق_نوری رفتند؛ عضو ارشد جامعه روحانیت مبارز، رییس مجالس چهارم و پنجم که جناح راست در آن اکثریت داشت، نامزد ایدهآل این جریان در انتخابات ریاستجمهوری ۱۳۷۶ که پیروزی او را پیروزی جریان انقلاب و بازگشت به ارزشها میخواندند و چهرهای که تا همین اواخر مسئول بازرسی دفتر رهبری و مشاور عالی ایشان بود.
✍ چنین شخصیتی اما امروز، سوژه طعنه و اتهامات و حملات رادیکالهای جناح راست و صداوسیما و رسانههای همسوست. چرا؟ فقط به یک دلیل؛ ناطقنوری تغییر کرده است. در افکار و آرای خود تجدیدنظر کرده است. برخی سخنان و مواضع دهههای قبل خود را کنار گذاشته است. و در یک کلام: اندیشیده است.
✍ او در این سالها که بهتدریج از عالیترین سطوح نظام سیاسی به حاشیه سیاست رفت، مشغول اندیشیدن بود. اندیشیدن نیز، فینفسه در تعارض با تعصب و تحجر است.
✍ اندیشیدن اگر وجه انتقادی و تجدیدنظرگرایانه داشته باشد، به بازاندیشی در مواضع پیشین و بازبیبنی راه طیشده میانجامد و طبعا، غلطهایی در حرفهای کهنه و بیراهههایی در راه طیشده خودنمایی خواهد کرد.
✍ آری؛ ناطق در همه سالهای سکوت و حاشیهنشینی مشغول اندیشیدن بود و تغییر کردن. رادیکالهای راست هم، البته این را میدانستند و تغییر مواضع او را حس میکردند؛ اما دلخوش بودند که او سکوت کرده است.
✍ برخلاف #حسن_روحانی دیگر عضو تجدیدنظرگرای جامعه روحانیت مبارز، که هرازچندگاه سخنی میگوید و فضایی میسازد و محکم و متقن اژ کارنامه میانهروها و دولت خود دفاع میکند؛ ناطقنوری سکوت را ترجیح داد. سکوتی که البته از رضایت نبود و فریاد شکایت او، همچون نای مولوی، به گوش هر اهل سیاستی میرسید.
✍ بااینحال، راستهای رادیکال که هر روز با هراس از نطقهای روحانی، تاب و توان و عنان زبان از دست میدهند؛ دستکم از سکوت ناطق خوشنود بودند و حتی آن را اعلام بازنشستگی سیاسی تلقی میکردند. لب گشودن ناطق پس از سالها اما، این خواب و خیال را برآشفت.
✍ رادیکالها البته در برابر گفتارهای او که نقدی بود بر وضع موجود و آنچه سیاستهای حاکم حاصل آورده است، ترجیح دادند سکوت کنند و از اینکه ناطق را در موقعیتی مشابه روحانی هدف بگیرند، خودداری کنند.
✍ در عوض، بیشتر حملات بر واکنش به اشاره انتقادآمیز ناطق از #تسخیر_سفارت آمریکا در سال۱۳۵۸ و پیامدهای آن بر موقعیت ایران در نظام بینالملل بازمیگشت.
🔅متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://mjrahbord.blogfa.com/post/161
@javadrooh
▪️درباره طعنه رسانههای حاکم به مواضع اخیر علیاکبر #ناطق_نوری | بخش نخست
👈 #محمد_جواد_روح
✍ صداوسیما و رسانههای همسوی آن، در سالروز ۱۳آبان به بهانه پرداختن به سیاستهای آمریکا در قبال ایران، ترجیح دادند باز هم انگشت طعنه و اتهام را به جای خارج، سمت داخل بگیرند و از سالگرد تسخیر سفارت، بهانه و وسیلهای برای حمله به مخالفان سیاسی خود بگیرند.
✍ در انتخاب سوژه هم، البته آنها نوآوری کردند و به جای روند معمول که سراغ دولت موقت و بهویژه #مهدی_بازرگان و #عباس_امیرانتظام میروند و یا حداکثر، به چپهای انقلابی دیروز و اصلاحطلبان امروز همچون #بهزاد_نبوی میروند؛ هدف دیگری را انتخاب کردند و سراغ سیاستمداری رفتند که هنوز هم، در دستهبندیهای سیاسی از نیروهای خودی و نزدیک به بالاترین سطوح نظام سیاسی شناخته میشود.
✍ آنان سراغ علیاکبر #ناطق_نوری رفتند؛ عضو ارشد جامعه روحانیت مبارز، رییس مجالس چهارم و پنجم که جناح راست در آن اکثریت داشت، نامزد ایدهآل این جریان در انتخابات ریاستجمهوری ۱۳۷۶ که پیروزی او را پیروزی جریان انقلاب و بازگشت به ارزشها میخواندند و چهرهای که تا همین اواخر مسئول بازرسی دفتر رهبری و مشاور عالی ایشان بود.
✍ چنین شخصیتی اما امروز، سوژه طعنه و اتهامات و حملات رادیکالهای جناح راست و صداوسیما و رسانههای همسوست. چرا؟ فقط به یک دلیل؛ ناطقنوری تغییر کرده است. در افکار و آرای خود تجدیدنظر کرده است. برخی سخنان و مواضع دهههای قبل خود را کنار گذاشته است. و در یک کلام: اندیشیده است.
✍ او در این سالها که بهتدریج از عالیترین سطوح نظام سیاسی به حاشیه سیاست رفت، مشغول اندیشیدن بود. اندیشیدن نیز، فینفسه در تعارض با تعصب و تحجر است.
✍ اندیشیدن اگر وجه انتقادی و تجدیدنظرگرایانه داشته باشد، به بازاندیشی در مواضع پیشین و بازبیبنی راه طیشده میانجامد و طبعا، غلطهایی در حرفهای کهنه و بیراهههایی در راه طیشده خودنمایی خواهد کرد.
✍ آری؛ ناطق در همه سالهای سکوت و حاشیهنشینی مشغول اندیشیدن بود و تغییر کردن. رادیکالهای راست هم، البته این را میدانستند و تغییر مواضع او را حس میکردند؛ اما دلخوش بودند که او سکوت کرده است.
✍ برخلاف #حسن_روحانی دیگر عضو تجدیدنظرگرای جامعه روحانیت مبارز، که هرازچندگاه سخنی میگوید و فضایی میسازد و محکم و متقن اژ کارنامه میانهروها و دولت خود دفاع میکند؛ ناطقنوری سکوت را ترجیح داد. سکوتی که البته از رضایت نبود و فریاد شکایت او، همچون نای مولوی، به گوش هر اهل سیاستی میرسید.
✍ بااینحال، راستهای رادیکال که هر روز با هراس از نطقهای روحانی، تاب و توان و عنان زبان از دست میدهند؛ دستکم از سکوت ناطق خوشنود بودند و حتی آن را اعلام بازنشستگی سیاسی تلقی میکردند. لب گشودن ناطق پس از سالها اما، این خواب و خیال را برآشفت.
✍ رادیکالها البته در برابر گفتارهای او که نقدی بود بر وضع موجود و آنچه سیاستهای حاکم حاصل آورده است، ترجیح دادند سکوت کنند و از اینکه ناطق را در موقعیتی مشابه روحانی هدف بگیرند، خودداری کنند.
✍ در عوض، بیشتر حملات بر واکنش به اشاره انتقادآمیز ناطق از #تسخیر_سفارت آمریکا در سال۱۳۵۸ و پیامدهای آن بر موقعیت ایران در نظام بینالملل بازمیگشت.
🔅متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://mjrahbord.blogfa.com/post/161
@javadrooh
راهبرد (متون طولانی کانال راهبرد)
علیه روحانیت موسس/ درباره طعنه رسانههای حاکم به مواضع اخیر ناطقنوری
محمدجواد روح | یادداشت منتشرشده در شماره ۲۵۰ هفتهنامه صدا | شنبه ۱۷ آبان ۰۴ صداوسیما و رسانههای همسوی آن، در سالروز ۱۳آبان به بهانه پرداختن به سیاستهای
👍3
🖋 یادداشت راهبرد: علیه روحانیت موسس
▪️درباره طعنه رسانههای حاکم به مواضع اخیر علیاکبر #ناطق_نوری | بخش دوم و پایانی
👈 #محمد_جواد_روح
✍ #صدا_و_سیما سالروز ۱۳آبان را فرصت مناسبی دید برای طعنه زدن به #ناطق_نوری ؛ با انتشار بخشهایی از سخنان او در ۱۳آبان۱۳۷۲.
✍ رادیکالهای حاکم بر صداوسیما با پخش این سخنرانی قدیمی میخواستند نشان دهند که ناطق امروز پیشینه و سابقهای دارد کاملا همسو و همراه با رادیکالهای امروز. همچنان که زمانی چنین سوابقی را برای سیدمحمد خاتمی، میرحسین موسوی، هاشمیرفسنجانی، حسن روحانی، بهزاد نبوی و بسیاری دیگر از چهرههای اصلاحطلب و میانهرو یادآور میشدند و میخواستند با مواضع دیروز، اعتبار مواضع امروزشان را زیر سوال ببرند.
✍ البته، رادیکالها هیچ ضرورتی نمیبینند به تناقض موجود در این رفتار خود پاسخ دهند. آنها پرسشی بدیهی را نادیده میانگارند که اگر مواضع ناطقنوری در سال۱۳۷۲ باعث اعتبارزدایی از مواضع امروز اوست و میتوان با پخش آن، به او طعنه زد؛ چرا و چطور خودشان ۳۰سال پس از سخنان آن زمان ناطق، همان حرفها و شعارها را تکرار میکنند و به اسم ژست انقلابیگری و عزتطلبی (و البته با هزینه کردن از جیب آحاد ملت) آن را میفروشند؟
✍ اگر هم مواضع آن زمان ناطق درست بوده و مواضع امروز او باب طبع رادیکالها نیست؛ باید پرسید این تغییر و بازبینی در ارزشها و روشهای پیشین چه ایرادی دارد؟
✍ از کجا میتوان گفت افرادی چون ناطق، #حسن_روحانی و #هاشمی_رفسنجانی که از شاخصترین چهرههای روحانیت مبارز در دهههای ۱۳۶۰ و ۱۳۷۰ بودهاند، ظرفیت و درایت اندیشیدن و نقد کردن مواضع خود را نداشتهاند؛ اما در مقابل، آن طیف از روحانیت که سهم و نقش چندانی در انقلاب و تاسیس و مدیریت نظام نداشتهاند و یا نوآمدگان بیسابقهای از جنس نمایندگان تندروی مجلس و سران و مجریان تندگوی صداوسیما، حق دارند با ایستادن بر مواضع و شعارهای پیشین، خود را نمادها و نمایندگان وفاداری و پایداری معرفی کنند و حتی آن بزرگان و موسسان را سوژه حمله و طعنه خویش قرار دهند؟
✍ از کجا میتوان گفت جریان رادیکالی که امروز پس از ۳۰ یا ۴۰ سال تازه به مواضع دهههای ۶۰ و ۷۰ روحانیت انقلابی رسیده است، ۳۰ یا ۴۰ سال بعد تازه نفهمند که نقدها و بازاندیشیهای چهرههایی چون ناطقنوری بجا و درست بوده است و منافع کشور و نظام را بیش از شعارها و ادعاهای تندروها تامین میکرده است؟
✍ اگر چنین باشد، چرا هزینه دیرفهمی و کجفهمی این جریان را ملتی باید بپردازد که هر بار در هر انتخاباتی و نیز در هر نظرسنجی معتبری، نشان داده است کمترین نسبتی با مواضع، ایدهآلها و سیاستهای آن و نیز جهانبینی آنان ندارد؟
✍ دلیل روشن است. آنان برخلاف ناطقنوری ارزش و اعتباری برای اکثریت ملت و آرا و نظرات آنان قائل نیستند.
✍ ناطقنوری یکبار در سال۱۳۷۶ صدای رسای اکثریت را شنید و سپس پس از ظهور معجزه ۱۳۸۴ درستی آن صدا را به چشم جان دید و ازاینرو، به گوشهای نشست و اندیشید.
✍ رادیکالهای راست اما برخلاف روحانیت انقلابی اصیل، نه اهل شنیدناند، نه دیدن و نه اندیشیدن. آنان فقط صدای گوشخراش بلندگوها و تریبونها و سخنگویان خود را چون آوایی گوشنواز میشنوند، از دنیا و مافیها فقط منفعت خویش را میبینند، و البته جز به کسب وحفظ قدرت نمیاندیشند.
✍ چنین است که فاصلهای چنین آشکار و شکافی چنین بزرگ میان راست اصیل و راست رادیکال افتاده است. شکافی به اندازه امروز و دیروز ناطق.
🔅متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://mjrahbord.blogfa.com/post/161
@javadrooh
▪️درباره طعنه رسانههای حاکم به مواضع اخیر علیاکبر #ناطق_نوری | بخش دوم و پایانی
👈 #محمد_جواد_روح
✍ #صدا_و_سیما سالروز ۱۳آبان را فرصت مناسبی دید برای طعنه زدن به #ناطق_نوری ؛ با انتشار بخشهایی از سخنان او در ۱۳آبان۱۳۷۲.
✍ رادیکالهای حاکم بر صداوسیما با پخش این سخنرانی قدیمی میخواستند نشان دهند که ناطق امروز پیشینه و سابقهای دارد کاملا همسو و همراه با رادیکالهای امروز. همچنان که زمانی چنین سوابقی را برای سیدمحمد خاتمی، میرحسین موسوی، هاشمیرفسنجانی، حسن روحانی، بهزاد نبوی و بسیاری دیگر از چهرههای اصلاحطلب و میانهرو یادآور میشدند و میخواستند با مواضع دیروز، اعتبار مواضع امروزشان را زیر سوال ببرند.
✍ البته، رادیکالها هیچ ضرورتی نمیبینند به تناقض موجود در این رفتار خود پاسخ دهند. آنها پرسشی بدیهی را نادیده میانگارند که اگر مواضع ناطقنوری در سال۱۳۷۲ باعث اعتبارزدایی از مواضع امروز اوست و میتوان با پخش آن، به او طعنه زد؛ چرا و چطور خودشان ۳۰سال پس از سخنان آن زمان ناطق، همان حرفها و شعارها را تکرار میکنند و به اسم ژست انقلابیگری و عزتطلبی (و البته با هزینه کردن از جیب آحاد ملت) آن را میفروشند؟
✍ اگر هم مواضع آن زمان ناطق درست بوده و مواضع امروز او باب طبع رادیکالها نیست؛ باید پرسید این تغییر و بازبینی در ارزشها و روشهای پیشین چه ایرادی دارد؟
✍ از کجا میتوان گفت افرادی چون ناطق، #حسن_روحانی و #هاشمی_رفسنجانی که از شاخصترین چهرههای روحانیت مبارز در دهههای ۱۳۶۰ و ۱۳۷۰ بودهاند، ظرفیت و درایت اندیشیدن و نقد کردن مواضع خود را نداشتهاند؛ اما در مقابل، آن طیف از روحانیت که سهم و نقش چندانی در انقلاب و تاسیس و مدیریت نظام نداشتهاند و یا نوآمدگان بیسابقهای از جنس نمایندگان تندروی مجلس و سران و مجریان تندگوی صداوسیما، حق دارند با ایستادن بر مواضع و شعارهای پیشین، خود را نمادها و نمایندگان وفاداری و پایداری معرفی کنند و حتی آن بزرگان و موسسان را سوژه حمله و طعنه خویش قرار دهند؟
✍ از کجا میتوان گفت جریان رادیکالی که امروز پس از ۳۰ یا ۴۰ سال تازه به مواضع دهههای ۶۰ و ۷۰ روحانیت انقلابی رسیده است، ۳۰ یا ۴۰ سال بعد تازه نفهمند که نقدها و بازاندیشیهای چهرههایی چون ناطقنوری بجا و درست بوده است و منافع کشور و نظام را بیش از شعارها و ادعاهای تندروها تامین میکرده است؟
✍ اگر چنین باشد، چرا هزینه دیرفهمی و کجفهمی این جریان را ملتی باید بپردازد که هر بار در هر انتخاباتی و نیز در هر نظرسنجی معتبری، نشان داده است کمترین نسبتی با مواضع، ایدهآلها و سیاستهای آن و نیز جهانبینی آنان ندارد؟
✍ دلیل روشن است. آنان برخلاف ناطقنوری ارزش و اعتباری برای اکثریت ملت و آرا و نظرات آنان قائل نیستند.
✍ ناطقنوری یکبار در سال۱۳۷۶ صدای رسای اکثریت را شنید و سپس پس از ظهور معجزه ۱۳۸۴ درستی آن صدا را به چشم جان دید و ازاینرو، به گوشهای نشست و اندیشید.
✍ رادیکالهای راست اما برخلاف روحانیت انقلابی اصیل، نه اهل شنیدناند، نه دیدن و نه اندیشیدن. آنان فقط صدای گوشخراش بلندگوها و تریبونها و سخنگویان خود را چون آوایی گوشنواز میشنوند، از دنیا و مافیها فقط منفعت خویش را میبینند، و البته جز به کسب وحفظ قدرت نمیاندیشند.
✍ چنین است که فاصلهای چنین آشکار و شکافی چنین بزرگ میان راست اصیل و راست رادیکال افتاده است. شکافی به اندازه امروز و دیروز ناطق.
🔅متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://mjrahbord.blogfa.com/post/161
@javadrooh
❤1👍1
⚡️بازخورد: واکنش #روزنامه_کیهان به مصاحبه اخیر #محمد_جواد_روح درباره دولت پزشکیان: ظریف و همتی جز گران کردن ارز و شرکت در عملیات فریب ترامپ چه نقشی داشتند؟!
👈 #روزنامه_کیهان در واکنش به مصاحبه اخیر #محمد_جواد_روح با سایت انصافنیوز نوشت:
🔹سردبیر روزنامه هممیهن ادعا کرد: دالّ مرکزی دولت با حذف ظریف و همتی از دست رفت.
🔹محمدجواد روح، درباره سخنان یوسف پزشکیان مبنی بر اینکه «رئیسجمهور برنامههایی دارد اما به دلیل ضعف بخش رسانهای و روابط عمومی فهم درستی از دیدگاهها و برنامههای او حاصل نشده»، گفت: مشکل اصلی دولت نه در روابط عمومی، بلکه در ازدستدادن گفتمان مرکزی و تکرار رویکردهای گذشته است.
🔹روح در گفتوگو با انصاف نیوز با تأکید بر اینکه ضعف دولت در حوزه ارتباطی صرفاً ناشی از عملکرد روابط عمومی نیست، گفت: شورای اطلاعرسانی و روابط عمومیهای دولت ممکن است به هر دلیل، داخلی یا بیرونی، ضعفهایی داشته باشد؛ اما ریشه مسئله در فرسایش گفتمانی و از بین رفتن مسیر اصلی دولت است. از زمانی که آقایان ظریف و همتی با فشار از دولت کنار گذاشته شدند، دال مرکزی و گفتمان اولیه دولت که در ماههای نخست شکل گرفته بود، از بین رفت.
🔹وی افزود: پس از کنار رفتن ظریف و همتی که نمادهای راهبردی و گفتمانی دولت بودند؛ مسائل خارجی، بینتیجه ماندن مذاکرات و شرایط جنگی نیز باعث شد دولت از هدف اولیهاش و رویکردهای اصلی خود که بر اساس آنها رای گرفته بود، دور شود. در واقع دولت نتوانست مسیر تازهای تعریف کند و چهرههایی را جایگزین ژنرالهای محذوف کند که توان بازنمایی مؤثر اهدافش را داشته باشند؛ در نتیجه، اکنون دولت با روزمرگی، ضعف رویکرد و بحران معنا و حتی هویت مواجه است.
▪️کیهان پس از نقل مصاحبه به نقد آن پرداخت و نوشت:
🔹سخنان سردبیر روزنامه زنجیرهای قبل از هر چیز اهانت به رئیسجمهور است و چنین القا میکند که متولی دولت نه آقای پزشکیان بلکه امثال ظریف و همتی بودهاند و پزشکیان از نگاه افراطیون مدعی اصلاحات هیچ کاره بوده است وگرنه دلیلی ندارد که با برکناری دو نفر آن هم به خاطر تخلفاتشان ادعا شود دالّ مرکزی دولت از بین رفته است.
🔹لازم به توضیح است که دال مرکزی، هسته مرکزی یک گفتمان و مهمترین محوری است که در یک گفتمان، سایر دالهای شناور حول آن مفصلبندی میشود. آیا هسته مرکزی دولت، اشخاص بودهاند یا یک منطق مستقل قوام یافته و با دوام؟!
🔹ثانیا دو فرد یادشده هرچند در دولت نیستند، اما دعاوی آنها کاملا به اجرا درآمده و ضمن آشکار شدن فجایع آن، به شکست انجامیده است. بنابراین، اگر گفتمانی برای آقای پزشکیان و دولت وی قائل باشیم، چالش آن به خاطر مواجهه با واقعیت و موهوم درآمدن گزارههای القایی بوده است و نه کنار رفتن ظریف و همتی.
🔹آقای ظریف ضمن اینکه متهم فجایع فراوان برجام است، جزو شبکهای بودند که وانمود میکردند با #ترامپ میشود توافق کرد بلکه او تاجر است و توافق با وی سادهتر است و پشت این توافق (موهوم) ۲۵۰۰میلیارد دلار سرمایه خارجی خوابیده و... اما در عمل آشکار شد که زینت کردن مذاکره با آمریکا و ترامپ- دانسته یا ندانسته- بخشی از عملیات فریب ترامپ و نتانیاهو برای غافلگیر کردن ایران در جنگ بوده است.
🔹خیانت و جنایت ترامپ پس از خیانت و جنایتهای دولت اوباما، دست شبکه تقینکننده خوش بینی به شیطان بزرگ را رو کرده و بحران هویت و مشروعیت و کفایت برای آنها فراهم آورده است.
🔹آقای همتی نیز یک بار در دولت روحانی کارنامهای خسارتبار را به ثبت رساند و از رکوردداران تورم در کشور است. با این همه، او در دولت پزشکیان به وزارت اقتصاد رسید و پس از ریلگذاری غلط بود که در مجلس استیضاح شد. او هیچ برنامه درونزای روشنی نداشت و از مذاکره با آمریکا و تمکین از منویات FATF دفاع میکرد، بنابراین، نقش خسارتباری در شرطی کردن بازار و اقتصاد به مذاکرات و عواقب آن داشت.
🔹از سوی دیگر، او با وعده تکنرخی کردن ارز، ارز نیمایی را حذف کرد که استارت صعود قیمت دلار به ۷۰هزار تومان و جهشهای بعدی تا صد هزار تومان و به هم ریختن دومینووار بازار بود.
🔹با این اوصاف باید به سردبیر هممیهن تبریک گفت که خسارتهای چندلایه ظریف و همتی را بهمثابه موفقیت و عروس تعریفی برای مردم فاکتور میکند!
🔹ضمن اینکه هر مدیریتی در کنار نقشه اولیه دارای طرح و پلن جایگزین است تا در صورت ناکامی در طرح و برآورد اولیه، دچار سردرگمی و درجا زدن یا عقبگرد نشود؛ اما متاسفانه تیم حلقه زده به دور آقای پزشکیان در ستاد انتخاباتی وی، از روز اول اجازه اهتمام به برنامه درونزای ملی در کنار مذاکرات را ندادند و در واقع به فلج کردن دولت پرداختند.
@javadrooh
👈 #روزنامه_کیهان در واکنش به مصاحبه اخیر #محمد_جواد_روح با سایت انصافنیوز نوشت:
🔹سردبیر روزنامه هممیهن ادعا کرد: دالّ مرکزی دولت با حذف ظریف و همتی از دست رفت.
🔹محمدجواد روح، درباره سخنان یوسف پزشکیان مبنی بر اینکه «رئیسجمهور برنامههایی دارد اما به دلیل ضعف بخش رسانهای و روابط عمومی فهم درستی از دیدگاهها و برنامههای او حاصل نشده»، گفت: مشکل اصلی دولت نه در روابط عمومی، بلکه در ازدستدادن گفتمان مرکزی و تکرار رویکردهای گذشته است.
🔹روح در گفتوگو با انصاف نیوز با تأکید بر اینکه ضعف دولت در حوزه ارتباطی صرفاً ناشی از عملکرد روابط عمومی نیست، گفت: شورای اطلاعرسانی و روابط عمومیهای دولت ممکن است به هر دلیل، داخلی یا بیرونی، ضعفهایی داشته باشد؛ اما ریشه مسئله در فرسایش گفتمانی و از بین رفتن مسیر اصلی دولت است. از زمانی که آقایان ظریف و همتی با فشار از دولت کنار گذاشته شدند، دال مرکزی و گفتمان اولیه دولت که در ماههای نخست شکل گرفته بود، از بین رفت.
🔹وی افزود: پس از کنار رفتن ظریف و همتی که نمادهای راهبردی و گفتمانی دولت بودند؛ مسائل خارجی، بینتیجه ماندن مذاکرات و شرایط جنگی نیز باعث شد دولت از هدف اولیهاش و رویکردهای اصلی خود که بر اساس آنها رای گرفته بود، دور شود. در واقع دولت نتوانست مسیر تازهای تعریف کند و چهرههایی را جایگزین ژنرالهای محذوف کند که توان بازنمایی مؤثر اهدافش را داشته باشند؛ در نتیجه، اکنون دولت با روزمرگی، ضعف رویکرد و بحران معنا و حتی هویت مواجه است.
▪️کیهان پس از نقل مصاحبه به نقد آن پرداخت و نوشت:
🔹سخنان سردبیر روزنامه زنجیرهای قبل از هر چیز اهانت به رئیسجمهور است و چنین القا میکند که متولی دولت نه آقای پزشکیان بلکه امثال ظریف و همتی بودهاند و پزشکیان از نگاه افراطیون مدعی اصلاحات هیچ کاره بوده است وگرنه دلیلی ندارد که با برکناری دو نفر آن هم به خاطر تخلفاتشان ادعا شود دالّ مرکزی دولت از بین رفته است.
🔹لازم به توضیح است که دال مرکزی، هسته مرکزی یک گفتمان و مهمترین محوری است که در یک گفتمان، سایر دالهای شناور حول آن مفصلبندی میشود. آیا هسته مرکزی دولت، اشخاص بودهاند یا یک منطق مستقل قوام یافته و با دوام؟!
🔹ثانیا دو فرد یادشده هرچند در دولت نیستند، اما دعاوی آنها کاملا به اجرا درآمده و ضمن آشکار شدن فجایع آن، به شکست انجامیده است. بنابراین، اگر گفتمانی برای آقای پزشکیان و دولت وی قائل باشیم، چالش آن به خاطر مواجهه با واقعیت و موهوم درآمدن گزارههای القایی بوده است و نه کنار رفتن ظریف و همتی.
🔹آقای ظریف ضمن اینکه متهم فجایع فراوان برجام است، جزو شبکهای بودند که وانمود میکردند با #ترامپ میشود توافق کرد بلکه او تاجر است و توافق با وی سادهتر است و پشت این توافق (موهوم) ۲۵۰۰میلیارد دلار سرمایه خارجی خوابیده و... اما در عمل آشکار شد که زینت کردن مذاکره با آمریکا و ترامپ- دانسته یا ندانسته- بخشی از عملیات فریب ترامپ و نتانیاهو برای غافلگیر کردن ایران در جنگ بوده است.
🔹خیانت و جنایت ترامپ پس از خیانت و جنایتهای دولت اوباما، دست شبکه تقینکننده خوش بینی به شیطان بزرگ را رو کرده و بحران هویت و مشروعیت و کفایت برای آنها فراهم آورده است.
🔹آقای همتی نیز یک بار در دولت روحانی کارنامهای خسارتبار را به ثبت رساند و از رکوردداران تورم در کشور است. با این همه، او در دولت پزشکیان به وزارت اقتصاد رسید و پس از ریلگذاری غلط بود که در مجلس استیضاح شد. او هیچ برنامه درونزای روشنی نداشت و از مذاکره با آمریکا و تمکین از منویات FATF دفاع میکرد، بنابراین، نقش خسارتباری در شرطی کردن بازار و اقتصاد به مذاکرات و عواقب آن داشت.
🔹از سوی دیگر، او با وعده تکنرخی کردن ارز، ارز نیمایی را حذف کرد که استارت صعود قیمت دلار به ۷۰هزار تومان و جهشهای بعدی تا صد هزار تومان و به هم ریختن دومینووار بازار بود.
🔹با این اوصاف باید به سردبیر هممیهن تبریک گفت که خسارتهای چندلایه ظریف و همتی را بهمثابه موفقیت و عروس تعریفی برای مردم فاکتور میکند!
🔹ضمن اینکه هر مدیریتی در کنار نقشه اولیه دارای طرح و پلن جایگزین است تا در صورت ناکامی در طرح و برآورد اولیه، دچار سردرگمی و درجا زدن یا عقبگرد نشود؛ اما متاسفانه تیم حلقه زده به دور آقای پزشکیان در ستاد انتخاباتی وی، از روز اول اجازه اهتمام به برنامه درونزای ملی در کنار مذاکرات را ندادند و در واقع به فلج کردن دولت پرداختند.
@javadrooh
