نصیحت اول، دوم و هزارم: هرگز بیکار ننشین، و وقتت را بیهوده هدر نده! به ساماندهی منزلت بپرداز، کتاب بخوان، مهارتهایت را تقویت کن، با نزدیکانت ارتباط برقرار کن، به دوستانت سر بزن، اهداف و آرزوهایت را مرور کن و اولویتهایت را مشخص کن. سعی کن یک آیه یا حدیث یا شعری را حفظ کنی، ورزش کن، به نعمتهایی که داری فکر کن، به یاد خدا باش، با خودت در مورد رفتارهایت فکر کن و آنها را بهبود بده، به گردش برو و به خودت استراحت بده. برای هر روزت ارزش قائل شو و از آن بهرهبرداری کن.
@jannat_adn8 ♥️🦋
@jannat_adn8 ♥️🦋
❤7👍2🕊1
کاروانی که یوسف علیهالسلام را از چاه بیرون آورد، قبل از انداختهشدن او حرکت کرده بودند.
دقیقا همینگونه الله متعال اسباب گشایش را قبل از وقوع مشکل و مصیبت، آماده میسازد!
@jannat_adn8 ♥️🦋
دقیقا همینگونه الله متعال اسباب گشایش را قبل از وقوع مشکل و مصیبت، آماده میسازد!
✍ ادهم شرقاوی
@jannat_adn8 ♥️🦋
💯3❤2👍1🕊1
#مناظر_زیبای_بهشت ♥️
#قسمت_بیست_هشتم
حضرت عطاء سلمی (رحمة الله علیه ) خطاب به حضرت مالک بن دینار (رحمة الله علیه ) فرمود: ابو یحیی! ما را به انجام اعمال نیکو و رفتن به بهشت تشویق نما! ایشان فرمودند ای عطاء در بهشت حوری وجود دارد که بهشتیان بر زیبایی وی جان میدهند. اگر خداوند متعال برای بهشتیان زندگی همیشه را فیصله نمیکرد آنها با مشاهده زیبایی وی جان میدادند، چنانکه وی بعد از شنیدن این کلام حضرت مالک (رحمة الله علیه ) تا چهل سال رنجور و غمگین بسر برد.²
حضرت احمد بن ابی الحواری(رحمة الله علیه ) از حضرت جعفر بن محمد (رحمة الله علیه ) بیان میکند که در موصل با دانشمندی ملاقات کرد و از وی پرسید که آیا تو مشتاق حور عین هستی ؟او گفت خیر . ایشان فرمود : اشتیاق آنرا در دل بپروران و برای رسیدن به آنها عمل نیکو انجام بده چرا که نور چهره آنها از عطاهای خداوند است . حکیم و دانشمند باشنیدن آن بیهوش گشت و وی را اهل خانه وی برداشته بردند و تا یک ماه از وی عیادت به عمل می امد.¹
حضرت ابو سلیمان دارانی (رحمة الله علیه ) میفرماید که در عراق جوانی بسیار عبادت گذار بسر میبرد.او یک بار با دوستی برای سفر مکه معظمه بیرون شد.هر گاه کاروان جایی توقف میکرد او به نماز مشغول میشد و هرگاه آنها غذا میخوردند او در حال روزه میبود. در طول رفت و برگشت سفر دوست وی همچنان ساکت بود . وقتی جدا میشد از وی پرسید برادر به من بگو اینکه تو را اینهمه مصروف عبادت میبینم چه چیزی تو را وادار به این کار نموده است ؟ گفت : درخواب قصری از قصر های بهشت را مشاهده نمودم که یک خشت آن از طلا و یکی از نقره بوده است.وقتی ساخت و ساز آن تکمیل شد یک کنگره آن از زبرجد و دیگری از یاقوت بود . در میان آن دو تا قصر ، حوری از حورعین ایستاده بود که موهای خویش را باز گذاشته بود لباس نقره ای به تن داشت . وقتی در بدن وی خمیدگی ایجاد میشد .او مرا مخاطب قرار داده گفت ای خواهش پرست در راه طلب من به سوی خداوند متعال تلاش و کوشش کن .قسم بخدا ! من در طلب تو روز به روز با روشهای جدید زیب و زینت نموده آرایش میشوم.چنانکه این تلاش که مشاهده نموده ای برای طلب این حور است .حضرت سلیمان دارانی(رحمة الله علیه ) بعد از این حکایت فرمود اینهمه عبادت در راه طلب یک حور است پس حال عبادت آن شخص چه خواهد بود که خواهان بیشتر از آن باشد.¹
#ادامه_دارد_ان_شاءالله
².تذکرة القرطبی ۴۷۷/۲
¹.حادی الارواح ص ۳۰۵
¹.صفة الجنة ابن ابی الدنیا ۳۵۲
@jannat_adn8 ♥️🦋
#قسمت_بیست_هشتم
زیبایی که تنها در اثر مشاهده آن انسان بمیرد؛
حضرت عطاء سلمی (رحمة الله علیه ) خطاب به حضرت مالک بن دینار (رحمة الله علیه ) فرمود: ابو یحیی! ما را به انجام اعمال نیکو و رفتن به بهشت تشویق نما! ایشان فرمودند ای عطاء در بهشت حوری وجود دارد که بهشتیان بر زیبایی وی جان میدهند. اگر خداوند متعال برای بهشتیان زندگی همیشه را فیصله نمیکرد آنها با مشاهده زیبایی وی جان میدادند، چنانکه وی بعد از شنیدن این کلام حضرت مالک (رحمة الله علیه ) تا چهل سال رنجور و غمگین بسر برد.²
در اشتیاق حور عین حکیم بیهوش گشت:
حضرت احمد بن ابی الحواری(رحمة الله علیه ) از حضرت جعفر بن محمد (رحمة الله علیه ) بیان میکند که در موصل با دانشمندی ملاقات کرد و از وی پرسید که آیا تو مشتاق حور عین هستی ؟او گفت خیر . ایشان فرمود : اشتیاق آنرا در دل بپروران و برای رسیدن به آنها عمل نیکو انجام بده چرا که نور چهره آنها از عطاهای خداوند است . حکیم و دانشمند باشنیدن آن بیهوش گشت و وی را اهل خانه وی برداشته بردند و تا یک ماه از وی عیادت به عمل می امد.¹
داستان کسانی که در راستای اشتیاق به حوران عبادت میکردند؛
حضرت ابو سلیمان دارانی (رحمة الله علیه ) میفرماید که در عراق جوانی بسیار عبادت گذار بسر میبرد.او یک بار با دوستی برای سفر مکه معظمه بیرون شد.هر گاه کاروان جایی توقف میکرد او به نماز مشغول میشد و هرگاه آنها غذا میخوردند او در حال روزه میبود. در طول رفت و برگشت سفر دوست وی همچنان ساکت بود . وقتی جدا میشد از وی پرسید برادر به من بگو اینکه تو را اینهمه مصروف عبادت میبینم چه چیزی تو را وادار به این کار نموده است ؟ گفت : درخواب قصری از قصر های بهشت را مشاهده نمودم که یک خشت آن از طلا و یکی از نقره بوده است.وقتی ساخت و ساز آن تکمیل شد یک کنگره آن از زبرجد و دیگری از یاقوت بود . در میان آن دو تا قصر ، حوری از حورعین ایستاده بود که موهای خویش را باز گذاشته بود لباس نقره ای به تن داشت . وقتی در بدن وی خمیدگی ایجاد میشد .او مرا مخاطب قرار داده گفت ای خواهش پرست در راه طلب من به سوی خداوند متعال تلاش و کوشش کن .قسم بخدا ! من در طلب تو روز به روز با روشهای جدید زیب و زینت نموده آرایش میشوم.چنانکه این تلاش که مشاهده نموده ای برای طلب این حور است .حضرت سلیمان دارانی(رحمة الله علیه ) بعد از این حکایت فرمود اینهمه عبادت در راه طلب یک حور است پس حال عبادت آن شخص چه خواهد بود که خواهان بیشتر از آن باشد.¹
#ادامه_دارد_ان_شاءالله
².تذکرة القرطبی ۴۷۷/۲
¹.حادی الارواح ص ۳۰۵
¹.صفة الجنة ابن ابی الدنیا ۳۵۲
@jannat_adn8 ♥️🦋
Telegram
attach 📎