تا هستم ای رفیق ندانی که کیستم
روزی سراغ وقت من آئی که نیستم
در آستان مرگ که زندان زندگیست
تهمت به خویشتن نتوان زد که زیستم
پیداست از گلاب سرشکم که من چو گل
یک روز خنده کردم و عمری گریستم
طی شد دو بیست سالم و انگار کن دویست
چون بخت و کام نیست چه سود از دویستم
گوهرشناس نیست در این شهر شهریار
من در صف خزف چه بگویم که چیستم
استاد شهریار
👍3
کاش یه رفیق مثل عباس کیارستمی داشتم که بهم میگفت:
قطع امید کردی؟!
دَم صبح طلوع آفتابو نمیخوای ببینی؟سرخ و زرد آفتاب رو موقع غروب،دیگه نمیخوای ببینی؟
ماه رو دیدی؟ نمیخوای ستارهها رو ببینی؟ شب مهتاب، اون قرص کامل ماه، دیگه نمیخوای ببینی؟
چشمات رو میخوای ببندی؟
از مزهی یه گیلاس، میخوای بگذری؟
نگذر!
من رفیقتم میگم نگذر♥️
قطع امید کردی؟!
دَم صبح طلوع آفتابو نمیخوای ببینی؟سرخ و زرد آفتاب رو موقع غروب،دیگه نمیخوای ببینی؟
ماه رو دیدی؟ نمیخوای ستارهها رو ببینی؟ شب مهتاب، اون قرص کامل ماه، دیگه نمیخوای ببینی؟
چشمات رو میخوای ببندی؟
از مزهی یه گیلاس، میخوای بگذری؟
نگذر!
من رفیقتم میگم نگذر♥️
👍3
کاری زیبا برای منزل
سرسفره ی عقد
#ایده بگیرید
#ایده_خاص
👆👆
@idea_khas
#خاصه_ترینهای_آقا_و_خانم
@hamsaraneha20
#گل_کاغذی
سرسفره ی عقد
#ایده بگیرید
#ایده_خاص
👆👆
@idea_khas
#خاصه_ترینهای_آقا_و_خانم
@hamsaraneha20
#گل_کاغذی
👍2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💓
فروغی بسطامی
در هر دو جهان آرزوی روی تو دارم
موزون غزلی چون قد دلجوی تو دارم
نیکوست که در پیش تو خوانم غزل شاه
زیرا که هوای رخ نیکوی تو دارم
فروغی بسطامی
در هر دو جهان آرزوی روی تو دارم
موزون غزلی چون قد دلجوی تو دارم
نیکوست که در پیش تو خوانم غزل شاه
زیرا که هوای رخ نیکوی تو دارم
تنها دریک جا می شود احساس کرد،
بنی آدم اعضایِ یکدیگراند؛
در قبرستان»
که دوست و دشمن،
آشنا و غریبه،
زن و مرد،
متاهل و مجرد،
بدونِ توهین و غیبت،
بدون دخالت در امور هم،
بدون تصرف در مُلکِ دیگری،
بدونِ غرور و فخر ورزی و بدونِ ریا،
در کنار هم آرمیده اند؛
وهرکَس سوال خود را جواب می دهد،
بدونِ آنکه دیگری دست بالا ببرد وبگوید:
آقا اجازه؟؟👆
کاش رسمِ ما هم،
چون رسمِ مُردگان بود.
❤1👍1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍂تمام فانوس های
جهان را هم که روشن کنی
🍂شب، شب است
آدم دلش که روشن باشد
🍂تمام شبهای
تاریخ را هم طاقت میآورد
🍂دلتون روشن به نور حق
شب خوش و فرداتون پربرکت
وقتی دنیا به فکر تسخیر فضا بود
ما به این می اندیشیدیم که انگشتر
عقیق در کدام انگشت، ثواب بیشتری دارد
این جغرافیا نیست که جهان سومی
بودن را تعیین می کند
آدمها هستند که آن را می سازند!
جهان سوم جا نیست، شخص است
جهان سوم منم
جهان سوم تویی
جهان سوم طرز تفکر ماست!
نه آن مرزهایی که داخلش زندگی می کنیم!
جهان سوم جاییست که
درآمد یک دعانویس از یک
برنامه نویس بیشتر است
جهان سوم جایی است که
بسیاری از مردمانش با یک استخاره
هدف تعیین میکنند
و با یک عطسه از هدف خود دست میکشند.
👍5
🍁
آنگاه که غرور کسی را له می کنی،
آنگاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران
می کنی،
آنگاه که شمع امید کسی را خاموش
می کنی،
آنگاه که بنده ای را نادیده می انگاری ،
آنگاه که حتی گوشت را می بندی تا صدای خرد شدن غرورش را نشنوی،
آنگاه که خدا را می بینی و بنده خدا را نادیده می گیری
می خواهم بدانم،
دستانت رابسوی کدام آسمان دراز
می کنی تا براي
خوشبختی خودت دعا کنی
آنگاه که غرور کسی را له می کنی،
آنگاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران
می کنی،
آنگاه که شمع امید کسی را خاموش
می کنی،
آنگاه که بنده ای را نادیده می انگاری ،
آنگاه که حتی گوشت را می بندی تا صدای خرد شدن غرورش را نشنوی،
آنگاه که خدا را می بینی و بنده خدا را نادیده می گیری
می خواهم بدانم،
دستانت رابسوی کدام آسمان دراز
می کنی تا براي
خوشبختی خودت دعا کنی
👍5❤1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍁
سر تا پایم را خلاصه کنند می شوم "مشتی خاک"
که ممکن بود "خشتی" باشد در دیوار یک خانه
یا "سنگی" در دامان یک کوه
یا قدری "سنگ ریزه" در انتهای یک اقیانوس
شاید "خاکی" از گلدان
یا حتی "غباری" بر پنجره
اما مرا از این میان برگزیدند : برای" نهایت" برای" شرافت" برای" انسانیت"
و پروردگارم بزرگوارانه اجازه ام داد برای : " نفس کشیدن " " دیدن " " شنیدن " " فهمیدن "
و ارزنده ام کرد بابت نفسی که در من دمید
من منتخب گشته ام : برای" قرب " برای" رجعت " برای" سعادت "
من مشتی از خاکم که خدایم اجازه ام داده: به" انتخاب " به" تغییر " به" شوریدن " به" محبت "
وای بر من اگر قدر ندانم…🦋
سر تا پایم را خلاصه کنند می شوم "مشتی خاک"
که ممکن بود "خشتی" باشد در دیوار یک خانه
یا "سنگی" در دامان یک کوه
یا قدری "سنگ ریزه" در انتهای یک اقیانوس
شاید "خاکی" از گلدان
یا حتی "غباری" بر پنجره
اما مرا از این میان برگزیدند : برای" نهایت" برای" شرافت" برای" انسانیت"
و پروردگارم بزرگوارانه اجازه ام داد برای : " نفس کشیدن " " دیدن " " شنیدن " " فهمیدن "
و ارزنده ام کرد بابت نفسی که در من دمید
من منتخب گشته ام : برای" قرب " برای" رجعت " برای" سعادت "
من مشتی از خاکم که خدایم اجازه ام داده: به" انتخاب " به" تغییر " به" شوریدن " به" محبت "
وای بر من اگر قدر ندانم…🦋
👍4