Telegram Web
دوستان علاقمند به روانشناسی اخلاق،
 
تیم تحقیقاتی ما در حال انجام یک پژوهش تجربی در حوزه شناخت و قضاوت اخلاقی است. مشارکت شما در این پژوهش بر اعتبار کار ما می افزاید. 

لطفا لینک سایت طراحی شده برای این پژوهش را که در زیر آمده با دوستانتان به اشتراک بگذارید. پیشاپیش از مشارکت شما و زمانی که به ما اختصاص می دهید سپاسگزاریم.
 
در این پژوهش شما به مدت سه دقیقه با سایر شرکت کنندگانی که از طریق اینترنت به یکدیگر متصل و مرتبط می شوند، در یک محیط تعاملی نظیر اینستاگرام/فیسبوک قرار می گیرید و پس از آن به سه پرسشنامه کوتاه پاسخ خواهید داد.
 
همه ی شرکت کنندگان در ابتدا یک آواتار برای پروفایل خود انتخاب می کنند و متن کوتاهی از خود می نویسند. شما پس از خواندن متن ها هر کسی را که می پسندید "لایک" می کنید.
 
در این پژوهش، از شما پرسشی در مورد هویتتان نخواهد شد. به هر یک از شرکت کنندگان یک کد اختصاص داده می شود و اطلاعات جمع آوری شده صرفاً در دسترس پژوهشگران قرار گرفته و به صورت گروهی تحلیل خواهد شد.
 
برای مشارکت در این پژوهش لطفا به سایت زیر مراجعه کنید:

http://socialtask.ir 
 
با احترام
حسین دباغ
هیچ تفسیر خاصی از حقیقت مذهبی را نمی‌توان پذیرفت که برای همه‌ی شهروندان الزام‌آور باشد؛ نیز، در وضعیت آغازین نمی‌توان توافق کرد که مرجعیتِ واحدی، برخوردار از حقِ حل و فصل مسائلِ آموزه‌های الاهیاتی، وجود داشته باشد.
🔹هرکس باید در این زمینه بر داشتنِ حقی برابر پافشاری کند، حقی برای تصمیم‌گیری در این باره که وظایف دینی او چیست. او نمی‌تواند این حق را به شخص دیگری یا به مرجعیتی نهادی واگذار کند. در واقع کسی که تصمیم می‌گیرد دیگری را به‌عنوان مرجع خود بپذیرد، حتی هنگامی که این مرجع را خطاناپذیر می‌داند، از آزادی خود بهره می‌گیرد، چون در انجام این کار وی به هیچ وجه از آزادی برابرِ خود در زمینه‌ی عقیده به عنوان قانونی استوار بر قانون اساسی دست نمی‌شوید. زیرا این آزادی، که عدالت ضامن آن است، فسخ‌ناشدنی‌ست: انسان هماره آزاد است که ایمان خود را تغییر دهد و برخورداری از این حق منوط بدان نیست که وی اختیاراتِ انتخابی خود را به قاعده یا هوش‌مندانه به کار گرفته باشد.

می‌توانیم توجه خود را به این نکته معطوف کنیم که برخورداری انسان‌ها از آزادی برابر در زمینه‌ی عقیده در تعارض نیست با نظر کسانی که می‌گویند همه‌ی انسان‌ها باید فرمان خدا را گردن نهند و حقیقت را بپذیرند. مسئله‌ی آزادی، در واقع، مسئله‌ی انتخاب اصلی‌ست برای ساماندهی به مطالباتی که انسان‌ها به نامِ مذهبِ خود در قبال یکدیگر مطرح می‌کنند. حتی اگر بپذیریم که به خواست خدا باید گردن نهاد و حقیقت را باید پذیرفت، هنوز اصلی برای داوری تعیین نکرده‌ایم.
🔸 از این واقعیت که به خواست خدا باید گردن نهاد، نتیجه نمی‌شود که شخص یا نهادی حقِ دخالت در تفسیری را دارد که هرکس از وظایف دینی خود به دست می‌دهد. این اصل مذهبی به هیچ وجه مطالبه‌ی کسانی را که برای خود خواهان آزادی بیشتری در متن قانون یا سیاست‌‌اند، توجیه نمی‌کند.

🖋جان رالز
📖 کتاب «نظریه‌ای در باب عدالت»، فصل چهارم: آزادی برابر، ترجمه مرتضی نوری، نشر مرکز.

@hossein_dabbagh
🌳 نشست يازدهم الهیات استعاری با سخنرانی دکتر حسین دباغ از Zoom بنیاد توحید؛ شنبه ۲٤ جولاي ساعت ۱۰:۳۰ صبح

🔺يازدهمين نشست از مجموعه نشست‌های #الهیات_استعاری دکتر #حسین_دباغ، صبح شنبه ۲٤ جولاي (ساعت ۱۰ و نیم صبح شنبه ،به وقت كاليفرنيا و ساعت ۱۰ شب به وقت تهران، و ۱ و نیم بعد از ظهر بوقت تورنتو کانادا و شرق آمریکا)از طریق شبکه Zoom بنیاد توحید برگزار می‌شود.

🔺علاقه‌مندان به پیوستن به این جلسه و طرح پرسش، می‌توانند با کلیک روی لینک زیر به این جلسه بپیوندند.

🔺جلسه دهم الهیات استعاری در کانال یوتیوب بنیاد توحید در دسترس است.◀️
https://youtu.be/4tWmNy9VoVU


🔺این نشست با همکاری #بنیاد_توحید_سن‌حوزه و #مدرسه_مولانا انجام می‌شود.

Zoom:
https://us02web.zoom.us/j/82668708803
ثبت‌نام و کسب اطلاعات بیشتر از طریق پیام به:

@summer_workshops
درباره کارگاه تصمیم‌گیری در زندگی روزمره:

بخش مهمی از زندگی ما را تصمیماتمان می‌سازند؛ مثلاً تصمیم برای ماندن یا مهاجرت، تصمیم به جدایی یا ماندن در رابطه، تصمیم برای انتخاب یا تغییر رشته، تصمیم برای فرزندآوری یا حتی تصمیم برای خریدن یا نخریدن چیزی. با این همه بسیاری از ما از منطقِ تصمیم‌گیری‌ها و تصمیم نگرفتن‌هایمان آگاه نیستیم. مثلاً نمی‌دانیم چرا گاهی اوقات تصمیماتی می‌گیریم که به ضررمان هستند یا گاهی تصمیماتی می‌گیریم که توانایی انجامشان را نداریم و ناکام می‌شویم. همینطور، خیلی وقت‌ها نمی‌دانیم چرا تصمیم گرفتن اینقدر برایمان دشوار می‌شود و تصمیم مهمی را تا آخرین لحظه ممکن به تعویق می‌اندازیم. تصمیم‌گیری‎‌‌ فرایند پیچیده‌ای است که بخش‌های هشیار و ناهشیار روانمان در کنار عواملِ بیرونی در آن اثرگذار هستند. شناخت عوامل دخیل در تصمیم‌گیری و ابزارهایی که برای گرفتنِ تصمیمات مختلف به کارمان می‌آیند، دانشی ضروری امّا کمتر مورد توجّه است.

در این کارگاه، حسین دبّاغ و محمود مقدّسی با کمک گرفتن از دانش‌های مختلفِ مربوط به تصمیم‌گیری (به طور خاص روانکاوی، فلسفه کنش و اخلاق) به توصیف و تحلیل تصمیم‌گیری‌هایمان در زندگی روزمرّه می‎‌پردازند و می‌کوشند چشم‌انداز روشنتری از تصمیم‌ها، بازداری‌ها، ارزش‌های دخیل در تصمیم‌گیری و چگونگی تحقق تصمیماتمان ارائه کنند.

این کارگاه طی چهار جلسه و در دو هفته متوالی برگزار می‌شود. همزمان با کارگاه، گروهی در تلگرام تشکیل می‌شود و فایل هر جلسه پس از برگزاری در اختیار شرکت‌کنندگان قرار خواهد گرفت.

زمان:
جمعه 8 مرداد، ساعت 17 تا 20
جمعه 15 مرداد، ساعت 17 تا 20


دوشنبه ۴ مرداد ساعت ۹ شب، در گفتگوی کوتاهی به صورت لایو از
https://instagram.com/hosseindabbagh_official?utm_medium=copy_link

و
http://instagram.com/mahmood.moghaddasi
اطلاعات بیشتری در مورد این کارگاه ارائه خواهد شد.

ثبت‌نام و کسب اطلاعات بیشتر از طریق پیام به:

از طریق @summerworkshops
و
09357314562 در واتسپ

(در صورت دانشجو بودن به مسئول ثبت نام اطلاع بدهید)
تصمیم‌گیری در زندگی روزمره
<unknown>
درباره کارگاه
"تصمیم‌گیری در زندگی روزمره"

محمود مقدسی و حسین دباغ

اطلاعات بیشتر و ثبت نام
@summerworkshops
Audio
.🎙 الهیات استعاری (۱۱)
👤 حسین دباغ
مدرسه مولانا و بنیاد توحید سن حوزه
July 24, 2021
#الهیات_استعاری

@bonyadtowhid
🆔 @Hossein_dabbagh
🌱 الهیات استعاری (۱۱)
👤حسین دباغ
مدرسه مولانا و بنیاد توحید سن حوزه
July 24, 2021
#الهیات_استعاری

فیلم این سخنرانی در یوتیوب | آپارات
صوت این سخنرانی

@bonyadtowhid
🆔 @hossein_dabbagh
آزادی فروشنده‌ای نیست که کالای زندگی را به در منزل ما تحویل دهد. دموکراسی هیچ‌گونه تضمینی برای موفقیت نمی‌دهد و به یقین، معجزه‌ی اقتصادی نیز نمی‌کند. این کار خطا و بسیار خطرناکی است که آزادی را با گفتن این حرف به مردم، ستایش کنیم که آنها در صورت آزادی شرایط خوبی خواهند داشت.
اینکه شخص چگونه از عهده‌ی زندگی برآید تا اندازه‌ی زیادی به شانس و اقبال یا لطف خدا بستگی دارد و تا حد نسبتاً کمی هم به لیاقت، پشتکار و دیگر فضایل وی مربوط است. بیشترین چیزی که می‌توان درباره‌ی آزادی یا دموکراسی گفت این است که امکان بیشتری به بروز توانایی‌های شخصی ما می‌دهد تا برای خوشبختی خود مؤثر واقع شویم.

🔆 ما باید آزادی سیاسی را انتخاب کنیم، نه به خاطر امید به زندگی آسان‌تر، بلکه به این دلیل که: آزادی خود یک غایت است که نمی‌توان آن را به ارزش‌های مادی تقلیل داد. ما باید آزادی را به شیوه‌‌ی دموکریتوس انتخاب کنیم که زمانی گفت:«من زندگی فقیرانه در یک دموکراسی را به زندگی مرفه و توأم با ثروت در یک نظام استبدادی ترجیح می‌دهم.» و «فقر در یک دموکراسی بهتر از هر نوع ثروت در یک نظام اشرافی یا استبدادی است، زیرا آزادی بهتر از بردگی است.»

دموکراسی و آزادی تضمینی برای دوره‌ای از خوشبختی و کمال انسانی نمی‌دهد. خیر، ما آزادی سیاسی را به این دلیل انتخاب نمی‌کنیم که این یا آن نوید را می‌دهد. بلکه به این دلیل از آن سراغ می‌گیریم که یگانه شکلِ متینِ همزیستی انسانی را برای ما امکان‌پذیر می‌سازد، یگانه صورت‌بندی‌ای که در آن ما کاملاً مسئولیت‌های خود را به عهده می‌گیریم.

🖋 کارل پوپر
📖 کتاب «زندگی سراسر حل مسئله است»، سخنرانی «درباره‌ی آزادی» در ۲۵ اوت ۱۹۵۸، ترجمه‌‌ی شهریار خواجیان، نشر مرکز.

@hossein_dabbagh
Hossein Dabbagh حسین دباغ pinned «🎥 قضاوت کردن دیگری 👤 #حسین_دباغ به همت موسسه فرهنگی صدانت مشاهده در یوتیوب مشاهده در آپارات مشاهده در اینستاگرام 🌾 @Sedanet 🌾 @Hossein_dabbagh»
Forwarded from جرعه
♦️آیا می‌توان رنج یک ساختارِ غیر اخلاقی را به جان خرید، اما همرنگ جماعت نشد؟

♦️آیا می‌توان چونان نیلوفری در میان منجلابی زیست و از دایره‌ی اخلاق پای بیرون نگذاشت؟

♦️این پرسشها را با دو پژوهشگر حوزه اخلاق و سیاست، آقایان "حسین دباغ" و "جواد حیدری" در میان خواهیم گذاشت.

♦️چهارشنبه ۳ شهریور ماه
♦️ساعت ۲۱
♦️به میزبانی: محمدرضا کدیور

@joreah_journal

www.instagram.com/joreah_journal
🌳 نشست دوازدهم الهیات استعاری با سخنرانی دکتر حسین دباغ از Zoom بنیاد توحید؛ شنبه۲۸ اگوست ساعت ۱۰:۳۰ صبح

🔺دوازدهمين نشست از مجموعه نشست‌های #الهیات_استعاری دکتر #حسین_دباغ، صبح شنبه۲۸ اگوست (ساعت ۱۰ و نیم صبح شنبه ،به وقت كاليفرنيا و ساعت ۱۰ شب به وقت تهران، و ۱ و نیم بعد از ظهر بوقت تورنتو کانادا و شرق آمریکا)از طریق شبکه Zoom بنیاد توحید برگزار می‌شود.

🔺علاقه‌مندان به پیوستن به این جلسه و طرح پرسش، می‌توانند با کلیک روی لینک زیر به این جلسه بپیوندند.

🔺این نشست با همکاری #بنیاد_توحید_سن‌حوزه و #مدرسه_مولانا انجام می‌شود.

Zoom:
https://us02web.zoom.us/j/82668708803
Forwarded from جرعه
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔻حسین دباغ در این گفتار به معایبِ زیستن تحت یک ساختارِ غیرِ اخلاقی می‌پردازد.

♦️وی زیستن تحت چنین شرایطی را منجر به نحوه‌ای آلیناسیون می‌داند‌.

♦️او همچنین معتقد است که زیستن در چنین شرایطی، به یک عیبِ اخلاقی منجر می‌شود.🔺️

@joreah_journal

www.instagram.com/joreah_journal
🔆 ارزش‌های امروزی ما گرایشی روزافزون به این سمت دارند که همان معیارهای عام و جهانی گذشته باشند که بشر متمدن، هرچند کسالت‌بار، را از بربرهای به‌هرحال با استعداد متمایز می‌کنند.
زمانی که در برابر نقض با نابودیِ آزادی در رژیم‌های استبدادی مقاومت می‌کنیم، در واقع به همین ارزش‌ها توسل می‌جوییم. از آن رو به این ارزش‌ها متوسل می‌‌شویم که کوچک‌ترین تردیدی نداریم که مخاطبانمان، فارغ از این‌که تحت چه حکومتی زندگی می‌کنند، در واقع زبان ما را می‌فهمند؛ زیرا تمام شواهد چنین حکم می‌کنند خواه آن‌ها تظاهر به عکس آن کنند یا نکنند، که اغلب می‌کنند. سخنگویان استبداد شاید اقرار کنند(هرچند این اقرار ممکن است همیشه صادقانه نباشد) که هدف از خشونت‌ها و فشارهایی که اعمال می‌کنند این است که همین ارزش‌ها را در دنیایی جدید که قصد ساختن‌اش را دارند، درخشان‌تر کنند. این حرف اگر مایه‌‌ای از حقیقت ندارد، در هرحال بدبینی نیست، بلکه ریاکاری است:
تلاشی برای بافضیلت به نظر رسیدن است؛ ادای احترامی است به اعتبار احیا شده‌ی انسان‌گرایی.

🔅 در دهه‌های ۲۰ و ۳۰ قرن ما[یعنی قرن بیستم] اوضاع چنین نبود، یعنی در زمانی که حکومت‌های تمامت‌خواه و مطلقه‌ی هم جناح راست و هم جناح چپ باعث طرد ارزش‌های انسانی به‌طور مطلق-خوب و بد باهم-شدند، و آن‌گونه که اکنون پشت سر هم عنوان می‌کنند، در آن زمان نگفتند که آن‌ها بهتر از ما در خدمت آن ارزش‌ها هستند. از نظر من، این بردی واقعی است، پیشرفتی واقعی به سوی نظم‌بین‌المللی است مبتنی بر تشخیص این‌که ما در یک دنیای اخلاقیِ مشترک زندگی می‌کنیم. امید ما باید بر این پایه باشد.

ما بر این واقعیت تکیه می‌کنیم که قوانین و اصولی که به‌هنگام اتخاذ تصمیم‌های اخلاقی و سیاسی بنیادی به آن‌ها توسل می‌جوییم، برخلاف قوانین حقوقی، به‌هرحال، در طول بیش‌تر دوران تاریخ مکتوب، مورد قبول اکثر مردم قرار گرفته‌اند[...] ما نمی‌توانیم تصور کنیم که این اصول یا قواعد عام جهانی لغو یا عوض شوند[...] بلکه آن‌ها را پیش‌شرط‌های انسان‌بودن به طور کلی تلقی می‌کنیم، پیش‌شرط‌های زندگی در دنیایی مشترک با دیگران، احترام گذاشتن به دیگران، و محترم داشته شدن خودمان در مقام انسان.

🖋 آیزایا برلین
📖 کتاب «سرشت تلخ بشر»، مقاله «فراز و نشیب وحدت اروپا»، ترجمه لی‌لا سازگار، انتشارات ققنوس.

@hossein_dabbagh
Audio
.🎙 الهیات استعاری (۱۲)
👤 حسین دباغ
مدرسه مولانا و بنیاد توحید سن حوزه
August 28, 2021
#الهیات_استعاری

@bonyadtowhid
🆔 @Hossein_dabbagh
چون در نظر لیبرال‌ها نقش دولت در وهله‌ی نخست حفاظتی است و نه پرورشی، پس دولت لیبرال کاری به کار کمال اخلاقی شهروندانش ندارد؛ در واقع، لیبرال‌ها به این اندیشه‌ی ارسطویی به دیده‌ی تردید می‌نگرند که فقط یک راه خوب برای خوب‌زیستن هست.
همانگونه که رالز می‌گوید «افراد خیر خودشان را به طُرُق گوناگون می‌یابند، و بسیاری چیزها ممکن است برای شخصی خوب باشند و برای شخصی دیگر خوب نباشند»(Theory of Justice, 393). بنابراین، باید شهروندان را به حال خود گذاشت تا خودشان کشف کنند چه چیزهایی ارزشِ دنبال کردن در زندگی را دارند، تا «خودشان خیر خودشان را معین کنند»(Theory of Justice, 393). این آزادیِ دنبال کردن خیر بنا به رأی شخصی، در نگاه لیبرال‌ها شاید پایه‌ای‌ترین آزادی باشد؛ همانگونه که جان استیوارت میل می‌گوید «یگانه آزادی‌ای که شایسته‌ی نام آزادی است، آزادی دنبال کردن خیر خود به شیوه‌ی دلخواه خود است».
🔺 البته آزادی دنبال کردن خیر به دلخواه خود نیز قیدی دارد، قیدی آشنا. این دنبال کردن خیر خود نباید مانع و رادعی برای دیگرانی شود که خیر خودشان را دنبال می‌کنند. اگر من به دنبال چیزی به تشخیص خودم باشم اما این کار من اخلالی در کار شما به وجود آورد که به دنبال خیری به تشخیص خودتان هستید یا مانع آن شود، دولت باید مداخله کند و جلوی مرا بگیرد. پس تا زمانی که کار فردی تداخلی با کار هیچ‌کس دیگر پیدا نمی‌کند، فرد باید آزاد باشد.

🖋 رابرت بی. تلیس
📖 کتاب «فلسفه‌ی رالز»، بخش اول، ترجمه خشایار دیهیمی، نشر نو.

@hossein_dabbagh
زندگی خوب، آن زندگی است که از «عشق» سرچشمه گرفته و با «دانش» رهبری شود.

🔆 دانش و عشق به طور غیرمتخیری قابل کشش بوده و لذا، هرچند ممکن است یک زندگی خوبی وجود داشته باشد، زندگی بهتری هم قابل تصور است. نه عشقِ بدون دانش و نه دانشِ بدون عشق، هیچکدام قادر نیستند زندگی خوبی را ایجاد کنند.
در قرون وسطی، زمانی که طاعون در مملکتی پیدا می‌شد، روحانیون مردم را به تجمع در کلیساها دعوت نموده تا برای رهایی از این بلا، دعا کنند. نتيجه آن می‌شد که مرض با سرعت فوق‌العاده‌ای بین توده‌های مردم شیوع می‌یافت. این مثال، از عشقِ بدون دانش محسوب می‌شود. جنگ جهانی اخیر را می‌توان مثلی برای دانشِ بدون عشق دانست. در هر یک از این دو مورد نتيجه، تلفات بی‌حد و حصر مردم بود.

🔅 گرچه عشق و دانش هردو ضرورت دارد، ولی از جهتی عشق، اساسی‌تر محسوب می‌شود؛ زیرا عشق، مردمِ باهوش را به جست‌وجوی دانش واداشته، تا راه خدمت به کسانی را که به آنها عشق می‌ورزند، پیدا کنند.

🖋 برتراند راسل
📖 کتاب «چرا مسیحی نیستم»، فصل سوم، مقاله «اعتقاد من به چیست»، سال ۱۹۲۵.

@hossein_dabbagh
2025/08/26 17:11:56
Back to Top
HTML Embed Code: