Telegram Web
خیلی از مردها انتظار دارند بعد از یک روز کاری، همسرشان درک کند که آنها روز سختی را پشت سر گذاشته‌اند و حالا یا باید تنها باشند و یا همسرشان به آنها رسیدگی کند. اما زنها هم کار می‌کنند، حتی اگر خانه دار باشند باز هم در خانه کارهای زیادی دارند که بابت انجام‌شان حقوقی هم دریافت نمی‌کنند. یک مرد ایده آل، ارزش زحمات همسرش را درک می‌کند و می‌داند که او هم تمام روز مشغول رسیدگی به امور خانه و بچه‌ها بوده است و صمیمانه به همسرش کمک می‌کند.

@goodlifefee❤️
روابط گذشته

🔹 روابط گذشته‌ی ما به میزان زیادی بر روابط فعلی‌ ما اثر می‌گذارند. ما تمام زخمها و خاطرات خوب و بد روابط پیشین‌مان را با خود به رابطه فعلی‌مان وارد می‌کنیم و پنهان کردن آنها باعث ایجاد فاصله میان ما و همسرمان خواهد شد و پریشان‌مان خواهد کرد.
🔸 آیا واقعا لازم است تمام جزئیات مربوط به روابط گذشته را پیش همسرمان بازگو کنیم؟ البته خیر! اما همسر ما باید از میزان صمیمت ما در روابط گذشته و تاثیری که از آنها گرفته‌ایم باخبر باشد تا ما را بهتر بشناسد و بداند تجربیات گذشته‌ی ما زندگی فعلی‌مان را چگونه تحت تاثیر قرار می‌دهد.

🌳🕊🌳🕊🌳🕊🌳🕊🌳🕊🌳
@goodlifefee
🌳🕊🌳🕊🌳🕊🌳🕊🌳🕊🌳
هر روز که نه! چون عملا ممکن نیست، اما هر از گاهی با یک شاخه گل شما را سوپرایز میکند. ابراز محبت همسرتان به شما می‌تواند در میان جمع باشد یا در خلوت خودتان، بستگی به این دارد که شیوه‌ی او چیست و چطور راحت‌تر است. به هر حال یک زن دوست دارد همسرش محبت خود را آشکارا نشان بدهد، چه دو سال از ازدواج‌شان گذشته باشد و چه بیست سال! پس اگر از این نظر همسرتان شما را راضی می‌کند و گاهی با ابراز علاقه‌اش شاد و سرحال‌تان می‌کند، باید بدانید که یکی از بهترین ویژگی‌های یک شوهر خوب را دارد.

@goodlifefee❤️
180512_0939_01
My Recording
🌹موضوع: زنگ های خطر در زمان آشنایی؟
از چه کسانی در ازدواج فرار کنید:

بشنوید از:
#دکتر محسن محمدی نیا معین
#مشاور خانواده
روانشناس 💞با هم برای همیشه:
#تحکیم روابط زوجین

https://www.tgoop.com/joinchat-Q4_LswW3BBVUs_md
#دوقسمت هفت وهشت
📝یاسمن
مامان دستی به سرم کشید و گفت فدات شم خب دیدی تاریکه هوا برمیگشتی فردا صبح می‌رفتیم می‌گرفتیم ببین چه رنگ و رویی واسه خودت درست کردی آخه اشکام می‌ریخت و به صورت مامان که معصومانه بهم نگاه میکرد و دل می‌سوزوند نگاه میکردم ،چطور می‌تونستم بهش بگم که چه بلایی سرم اومده یقینا اگر میفهمید دق میکرد ،که دخترش بی عفت شده ،چطور باید بهش میگفتم این همه سال تلاش و زحمتت به باد رفته دکتر  بعد از معاینه چند تا داروی تقویتی نوشت و مرخصم کرد ،با مامان اینا برگشتیم خونه اما من از نظر روحی و جسمی داغون بودم همین که رسیدم خونه رفتم اتاقم به مامان گفتم می‌خواهم بخوابم بدنم کوفته است  بعد  سرمو تو بالش فرو کردم و زار زدم به حال و روز داغونی که داشتم و مصیبتی که به سرم اومده بود پیش خودم فکر میکردم کاش اصلا نمی‌رفتم ،خودمو اون پسره رو لعنت میکردم ،تو ذهنم به سایه بد و بیراه میگفتم که باهام نیومده بود اینقدر اشک ریختم تا خوابم برد فردای اون روز صبح زود رفتم حموم و تمام لباسهایی که روز قبل  تنم بود رو انداختم تو پلاستیک و با اشک و ناله دوش گرفتم و لباسام رو گذاشتم تو کیسه زباله و گذاشتم  جلوی در که ماشین شهرداری با خود ببره 
مامان از خواب بیدار شد منو که دیدی گفت الهی شکر بهتر شدی انگار خوب شد یه دوش گرفتی مامان ،دیشب تا صبح هذیون میگفتی در اتاقت هم که قفل کرده بودی تا صبح نگرانت بودم چی شده بود که این همه ترسیده بودی مادر ؟کاش خودم باهات اومده بودم ،پاشو بیا یه لقمه صبحانه بخور بهتر بشی ، حال روحم داغون بود سر میز که نشستم بابا گفت بهتری یاسمن جان ؟بابا جان یه چیزی بخور رنگ به صورتت نیست از دیروز تا حالا نگاهی به بابا کردم بغض راه گلوم رو بسته بود به قورت از چایی رو سرکشیدم که بغض راه گلوم باز بشه و اشک از چشام نیاد ،هر کاری کردم نتونستم چیزی بیشتر از چای بخورم گفتم من میرم اتاق درس بخونم میلی به غذا و صبحانه ندارم ،رفتم اتاقم گوشه ی تخت روی زمین زانوهام رو بغل گرفتمو سرمو گذاشتم روی زانوم چ بی صدا اشک ریختم ،الان باید بهترین حال و بهترین روزای زندگیم می‌بودداداشم میخواست داماد بشه اما من بدترین و تلخترین روزهای زندگیم برام رقم خورده بود ،از روی سادگی ،بچگی یا حماقت نمی‌دونم ولی بلایی که سرم اومده بود تا مغز استخوانم رو میسوزوند باید کاری میکردم نمی‌خواستم عروسیه داداشم خراب بشه و بهم بخوره تنها چیزی که به ذهنم می‌رسید خودکشی بود ،پیش خودم تصمیم داشتم بعد از عروسیه داداش خودمو بندازم جلوی یه ماشین و به کشتن بدم ،بابا اینا که دیه بگیر نبودن اون راننده هم آزاد میشد و نهایتا چند روز روال قانونی ش رو طی می‌کرد چاره ای نداشتم مرگ بهتر از این ننگی بود که به دامنم نشسته بود و لکه دارم کرده بود ،اینجوری آبروی بابا اینا نمیرفت فوقش میگفتن تصادف کرده و مرده چند روز اشک میریختن و تمااااام،چند روز در غم و افسردگی گذشت به مامان نگفته بودم که لباس جدیدم هم تو مسیر گم کردم همش تو اتاق خودمو حبس ومیکردم و اشک میریختم همه فکر میکردن دارم خودمو واسه کنکور آماده میکنم  تا اینکه اون روز مامان اومد و گفت یاسمن امروز اون پیرمردی که لباست رو ازش خریدی زنگ زد و آدرس اینجا رو گرفت گفت لباسی که تو خریدی تو مسیر پاساژ افتاده بود و چون کد داشت ما فهمیدیم مال شماست می‌خوابیم براتون ارسال کنیم ،اون شب حالت بد بوده لباس از دستت افتاده متوجه نشدی مادر جان خدا خیر بده پیرمرد با وجدانیه،گفت میدم پیک موتوری براتون بیاره ،با این حرف مامان وحشتم بیشتر شد و دوباره اون شب و اون اتفاق از جلوی نظرم گذشت و رنگ ازصورتم پرید مامان با دیدنه حال من رفت آشپزخونه و آب قند درست کرد و آورد و گفت بیا اینو بخور ،چته تو آخه دختر ؟چرا اینجوری شدی ؟پاشو بریم دکتر از اونشب تا حالا همش تو کابوسی چیزی نشده که مامان جان ،از چیزی می‌ترسی ؟اتفاقی افتاده بگو تا حلش کنیم گفتم نه شبا تا دیر وقت درس میخونم کلافه ی بیخوابی و استرس کنکور و عروسیه حسام رو دارم،مامان صورتم رو بوسید وسرم رو روی سینه ش گذاشت وگفت خودتواذیت نکن مامان ،همه چیز خوب پیش میره تو هم قبول میشی ،نشدی هم سال دیگه مگه چند سالته قربونت برم ،ببین چند روز دیگه عروسیه حسام توخودتو آب کردی از بس حرص الکی خوردی ،پاشو قربونت برم برو یه دوشی بگیر ،بیاکمی آبمیوه و …بخور تا جون بگیری ،به امید خدا عروسیه حسام هم این هفته برگزار میشه تو یکم به خودت برسو به چیزی فکر نکن ،حرفهای مامان آرامبخش بوداما من با هر کلمه ش اشکام سرازیر میشد،غروب بودیه موتوری لباسم رو آوردومامان پولی بهش دادولباس رو آوردتواتاق،وگفت چقدرخوش رنگه یاسمن پاشو بپوشش ببینم چه جوریه تو تنت لباس روازدست مامان گرفتم و گفتم الان که خریدمش دوسش ندارم،دلم میخواد همون لباس قدیمی م رو بپوشم ،تنم خیس ازعرق بود،همه چیز منو یاد اتفاق وحشتناک اون شب مینداخت

@goodlifefee
امروز قصه هایِ کهنه را 🌸
نقطه می گذاریم

و با صبحگاهان
داستانی تازه
بر شکوفه ها می نگاریم🌸

این است بهار آدمی

سلام روزتون با طراوت
چهارشنبه تون پر از نشاط و برکت🌸

#انرژی‌مثبت

https://www.tgoop.com/joinchat-Q4_LswW3BBVUs_md
با حسي زيبا تكرار كن


به لطف الهي

من باهوش هستم ،من بااستعداد هستم،من توانا هستم.

خداوندا بينهايت سپاسگزارم


🌳🕊🌳🕊🌳🕊🌳🕊🌳🕊🌳
@goodlifefee
🌳🕊🌳🕊🌳🕊🌳🕊🌳🕊🌳
🌹🌹🌹سه کلید اساسی برای تغییر ارتعاش انرژی؛

💫۱. ذهن آگاهی
کنترل افکار خود را در دست بگیرید و ذهن را بر روی آنچه که انجام می‌دهید متمرکز کنید و به لحظه اکنون آگاه باشید. روزانه افکار خود را تخلیه نمایید. بهترین راه برای ذهن آگاهی تمرین مراقبه است. در بین این چهار کلید اساسی، مداومت در مراقبه مهم ترین کلید برای تغییر ارتعاش انرژی ست.

💫۲. تنفس آگاهی
تنفس سرآغاز زندگی و تحرک است. تنفس عمیق و آگاهانه، کلید دستیابی به سلامتی و طول عمر و همچنین بیداری نیروی خفته درون است. تمارین تنفسی از اصول جدایی ناپذیر تعلیمات معنوی و انواع یوگاست. جذب پرانا (انرژی حیاتی) از طریق تنفس است که عملی می شود و با تنفس صحیح، جریان انرژی در بدن به حرکت می افتد.

💫۳. جسم آگاهی
کالبد فیزیکی ما، یک سیستم پیچیده و یکپارچه است که مستقیما با کالبد انرژیک ما در ارتباط است. در صورتی که بدن ورزیده، سلامت و منعطف نباشد، جریان های انرژی در محل برخی از چاکراها حبس شده و اصطلاحاً گره انرژی اتفاق می افتد. با ورزش، تغذیه سالم و خواب کافی، به جسم خود آگاه شوید

🌳🕊🌳🕊🌳🕊🌳🕊🌳🕊🌳
@goodlifefee
🌳🕊🌳🕊🌳🕊🌳🕊🌳🕊🌳
قانون جذب را اصلاً سخت نگیرید.
استفاده از این قانون خیلی ساده و لذت‌بخش است.
قانون جذب می‌گوید تمرکز شما بر روی هر چیزی که باشد، همان را بیشتر جذب می‌کنید.
این خیلی ساده، قابل درک و منطقی‌ست که به چیزهایی که میخواهیم، فکر کنیم، نه به چیزهایی که نمیخواهیم.
و اصل دیگر قانون جذب هم این است که اگر احساس خوبی داشته باشیم، اتفاقات خوب را جذب خود میکنیم و احساس بد هم باعث جذب اتفاقات بد می‌شود. (چرا که احساسات ما اتفاقات هم‌فرکانس که شبیه خود هستند را جذب می‌کنند)
این هم ساده‌ست، در مواجه با مسائل زندگی چرا باید احساس بد (همانند غم، ترس، حسادت، ناامیدی و...) داشته باشیم در صورتی که این واکنش‌ها نه تنها هیچ کمکی به ما نمی‌کنند بلکه وضعیت را برایمان سخت‌تر می‌کنند.

پس این قانون را سخت نگیرید، کافیست تمرکزمان بر روی خواسته‌هایمان باشد و همواره احساس خود را خوب نگه داریم و از زندگی لذت ببریم.

🌳🕊🌳🕊🌳🕊🌳🕊🌳🕊🌳
@goodlifefee
🌳🕊🌳🕊🌳🕊🌳🕊🌳🕊🌳
روزی ۵ دقیقه؛ چسباندن پاها به دیوار، تمام فشاری که بر پایین کمر وارد شده است را از بین میبرد.

🔸احساس فیزیکی که از این وارونگی حس می‌کنید به خودی خود حالت ریلکسیشن ایجاد می کند

https://www.tgoop.com/joinchat-Q4_LswW3BBVUs_md
زندگیم تغییر کرد وقتی روانشناسم بهم توضیح داد هرکدوم از احساستم چی میخواد بهم بگه :

غمگین بودن بی حوصلگی :
باید اون چیزی که نگه داشتی رو رها کنی هرچیزی هستش یک استثنا شخص، عادت و...

ناراحتی، خشم :
سیستم دفاعیت فعال شده، شخص یا اتفاقی از حدش عبور کرده؟

احساس گناه پشیمونی خجالت :
تو مقابل سیستم ارزش شخصی خودت بودی

🌳🕊🌳🕊🌳🕊🌳🕊🌳🕊🌳
@goodlifefee
🌳🕊🌳🕊🌳🕊🌳🕊🌳🕊🌳
آشنایی با فابینگ (phubbing) و تاثیر آن روی کار و روابط اجتماعی

بعد از یک روز سخت در محل کار، سرانجام به خانه رسیده‌اید. از دیدن همسر یا دیگر اعضای خانواده خوشحال هستید و شروع به تعریف وقایع روز می‌کنید.

اما آنها به جای توجه به شما، سرشان داخل تلفن‌شان است و همزمان با گشتن در اینستاگرام، هر از گاهی هم به نشانه‌ی تایید، سرشان را تکان می‌دهند!

شما انتظار توجه و حمایت‌شان را دارید، اما ناگهان احساس «تنهایی» و «بی‌اهمیتی» می‌کنید.

نام این کار فابینگ (Phubbing) است و این روزها احتمالا اکثر افراد آن را تجربه می‌کنند.

این کلمه از ترکیب دو لغت
phone و snubbing تشکیل شده و عملی است که باعث می‌شود افراد در محیط‌های اجتماعی یا خانوادگی به جای توجه به دیگران، به تلفن خود نگاه کنند.

اما تاثیر آن خیلی مهم‌تراز اسم به ظاهر باکلاس آن است! چون پژوهش‌های مختلف نشان داده این کار به روابط اجتماعی افراد آسیب می‌زند.

یک پژوهش تازه هم نشان داده افرادی که در منزل با فابینگ مواجه هستند، در محل کار بهره‌وری کمتری دارند، چون حمایت عاطفی لازم را در محیط خانه دریافت نمی‌کنند.

پژوهش دیگری هم نشان داده احتمال بروز افسردگی در کودکانی که والدین‌ آنها به جای توجه به فرزندان، مشغول فابینگ هستند، بالاتر است.

پیشنهاد می‌کنم هنگام تعاملات اجتماعی، تلفن‌تان را کنار بگذارید و اجازه دهید احساسات واقعی میان شما تبادل شود.

فراموش نکنید که فابینگ نوعی بی‌اعتنایی به دیگران است و روی عزیزان شما تاثیر منفی جدی برجای می‌گذارد.


🌳🕊🌳🕊🌳🕊🌳🕊🌳🕊🌳
@goodlifefee
🌳🕊🌳🕊🌳🕊🌳🕊🌳🕊🌳
#الهام_فرشته

به نام خدا و رافائل فرشته محبوب، من حکم می کنم که من سلامت هستم، من Sanación هستم، من حقیقت هستم، من زندگی هستم، من عشق هستم، من سلامت الهی هستم. من به نور شفابخش کیهان اجازه می‌دهم از طریق من جریان یابد و بهزیستی جسمی، عاطفی و معنوی من را بازیابی کند. من از حضور شفابخش فرشته رافائل در زندگی ام سپاسگزارم. همینطوریه
.


🌳🕊🌳🕊🌳🕊🌳🕊🌳🕊🌳
@goodlifefee
🌳🕊🌳🕊🌳🕊🌳🕊🌳🕊🌳
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 ویدیو انگیزشی:

گاهی بهتره احمق بنظر برسی


https://www.tgoop.com/joinchat-Q4_LswW3BBVUs_md
🖍 فرشته #رافائل

🌻 نام او به معنای (کسی است که شفا میدهد)، رافائل حامی بیماران، مسافران است.
رافائل، فرشته‌ای است که با دلسوزی و مهربانی فراوان از ما در برابر هر نوع درد و رنج، چه جسمی، چه روانی، چه عاطفی و چه روحانی، مراقبت می کند، مهم نیست که از چه نوع از بیماری رنج می برید در هر لحظه شما می توانید برای شفا از رافائل مقرب درخواست کمک کنید.

🌼 #رافائل_مقرب کیست؟
🌸 در کتاب مکاشفه، از هفت فرشته به عنوان کسانی که ... در کنار خدا ایستاده اند نام برده شده است، آنها فرشتگانی هستند که بیشترین قدرت و اقتدار را در قلمرو آسمانی و همچنین روی زمین دارند که رافائل مقرب یکی از مشهورترین آنهاست، بیشتر به این دلیل که او مسئول نظارت بر التیام درد موجودات بیشماری بر روی زمین است.

🌸 چهار عملکرد اساسی رافائل مقرب
1. شفادهنده کسانی که از نظر روحی،جسمی و عاطفی بیمار هستند
2. شفای بیماران روحی از دام انرژی های شیطانی
3. راهنمایی انرژی درمانگرها و پزشکان
4. محافظت از مسافران
ارتباط برقرار کردن با فرشته‌ای قدرتمند را نباید دست کم گرفت.

@goodlifefee🧚‍♀
مردان عاشق زنان زیرک می‌شوند

- زن زیرک به خودش اولویت بالاتری
میدهد و غرق انسان دیگری نمی‌شود.
به‌همین دلیل، وقتی می‌گوید نه یعنی نه
و وقتی می‌گوید بله یعنی بله. 
هدف منفور بودن نیست، بلکه توانایی
رک بودن است.
می‌توان در عین خوب بودن، شفاف بود.
مرد به زنی احترام می‌گذارد که بدون
هرگونه تردید و تعللی، نسبت به نیازهایش
شفاف و بی‌ پرده است.

📚زنان زیرک
✍️شری آرگو


🌳🕊🌳🕊🌳🕊🌳🕊🌳🕊🌳
@goodlifefee
🌳🕊🌳🕊🌳🕊🌳🕊🌳🕊🌳
عوامل بروز اختلافات زناشویی اوایل ازدواج

یکی از موضوعاتی که تازه عروس و دامادها را نگران می‌کند، دعواها و مشاجرات سال‌های اول زندگی مشترک است که آنها را از آرامش دور می‌کند

برخی از مشکلات ابتدای ازدواج به این دلایل ایجاد می‌شود:

■ بر سر رفت و آمد با خانواده‌های خود جنگ می‌کنند.

■ تمایل دارند یکدیگر را تغییر دهند.
انتظار دارند زندگی مانند داستان‌های عاشقانه کتاب‌ها باشد

■ زندگی خود را با دیگران مقایسه می‌کنند

■ عجله دارند رابطه‌شان بسرعت بهبود یابد و شبیه هم رفتار کنند.

■ در مشاجرات، تحت تاثیر احساسات قرار می‌گیرند و هیجانی برخورد می‌کنند

■ در مورد مسائل ساده و پیش پا افتاده بحث می‌کنند.

■به رابطه همسر خود با خانواده شان حسادت می‌کنند

■ دلتنگ زندگی در خانواده خود می‌شوند.

■ مانند دوران تجرد رفتار می‌کنند و هنوز زندگی مشترک را نپذیرفته‌اند.

■ پس از مشاجره از عذرخواهی استفاده نمی‌کنند

■ زمان کمی را کنار یکدیگر سپری می‌کنند.

■ فرصت خطا برای یکدیگر قائل نمی‌شوند

@goodlifefee👫❤️
❤️زن زندگی باشید و اعتماد همسرتان را جلب کنید تا همسرتان حسش را به شما بگوید.

❤️مرد‌ها نه دوست دارند خیلی‌ خیلی رمانتیك و احساساتی باشند و نه این ‌كه احساسات‌شان را كاملا پنهان و سركوب كنند.

❤️یك مرد برای این‌كه از احساساتش حرف بزند، باید در مقابل همسرش احساس امنیت كند.

❤️او باید فكر كند، احساساتش برای شما ملموس و قابل‌پذیرش است و بدون این‌كه در موردش قضاوت كنید آن‌ها را می‌شنوید.



در بسیاری مواقع مرد‌ها فكر می‌كنند، با همسرشان زبان مشتركی ندارند و حرف زدن از احساسات‌ شان به قیمت یك سوء تفاهم بزرگ تمام می‌شود.
به‌همین دلیل آن‌ها تا نشانه‌های درست نبودن این موضوع را در شما و زندگی‌شان نبینند، از آنچه درون‌شان می‌گذرد حرف نمی‌زنند.

🌳🕊🌳🕊🌳🕊🌳🕊🌳🕊🌳
@goodlifefee
🌳🕊🌳🕊🌳🕊🌳🕊🌳🕊🌳
🦋↴⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣



🔹 وقتی یکی از طرفین ازدواج پر انرژی باشد و در مقابل همسر او کم انرژی، با مشکلات عمیق و جدی برخورد می‌کنند.

🔸 اختلاف در میزان انرژی در زمینه‌های مختلف به چشم می‌آید: میزان معاشرت‌های اجتماعی، فعالیت‌های فردی فوق برنامه، انگیزه تحرک و فعالیت، سرعت عمل و...



💕وقتی سطح انرژی زن و مرد یکسان نباشد، همراهی و همپایی در آنها به چشم نمی‌آید، تفریحات و فعالیت‌های مشترک مختل می‌شود و حتی در تعامل دو نفره‌شان هم فاصله به وجود می‌آید و زن و مرد مرتب از هم دورتر می‌شوند.

@goodlifefee👫❤️
p50
دکتر محسن محمدی نیا
نگذار کوسه زندگی
تو بمیرد


بشنوید
دکتر محسن محمدی نیا
♻️
✴️روانشناس و
✴️مشاورخانواده
تحکیم روابط زوجین👫

https://www.tgoop.com/joinchat-Q4_LswW3BBVUs_md
2024/06/08 12:00:17
Back to Top
HTML Embed Code:


Fatal error: Uncaught Error: Call to undefined function pop() in /var/www/tgoop/chat.php:243 Stack trace: #0 /var/www/tgoop/route.php(43): include_once() #1 {main} thrown in /var/www/tgoop/chat.php on line 243